.
#امام_حسین
#دیر_راهب
بیا ببین دلِ غمگینِ بیشکیبا را
بیا و گرم کن از چهرهات شبِ ما را
"من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بیحرم چِه کُنَم غصههای فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینهزنانت قسم به نامِ توام
که بُرده گریهیِ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسهگردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانهات دو دنیا را
مرا ببر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضهی ما
شنیدهام که به سر سر زدی کلیسا را
خوشا به پنجهی راهب که شانهات میزد
به آنکه بُرد دلِ راهبان ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
خوشا به بزم عزاخانهاش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضههایِ زهرا را
**
چرا بُرید سرت را به رویِ دامن من
چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمهها میسوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت
🔸شاعر: #حسن_لطفی
..............
#غزل
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
بساطِ سینهزنی را خودش فراهم کرد
مرا مُقیمِ حرم... آشنای پرچم کرد
غریب بود ولی تا غریب دید مرا
مرا رفیقِ لُهُوف و غمِ مُقَرّم کرد
چقدر فاصله از او گرفتم امّا او
دوباره فاصله را با نگاهِ خود کم کرد
"من و جدا شدن از کوی او خدا نکند"
برای دم زدن از او خدایم آدم کرد
دوباره اسمِ حرم آمد و شکسته دلم
دوباره اشکِ مرا شاهِ تشنه مَرهم کرد
یکی یکی همهیِ زخمها شده ترمیم
وَ زخمِ تازه جوان قدِّ آسمان خم کرد
خدا کند نچشی طعمِ داغِ تازه جوان
به روی تکّه حصیری تنی مجسّم کرد
چه کرده نیزه و قیچی و خنجر و شمشیر
نمی شود بدنت را علی سَرِهم کرد
به عزّت و شرفِ لا اله الا الله
به وقتِ بردنِ جسمِ تو ندبه قلبم کرد
#حسین_ایمانی
.