eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای به مقتل، خدا ثنا خوانت وی سر نیزه صوت قرآنت دشمن و دوست هر دو گریانت جنّ و انس و ملک پریشانت آفرینش محیط احسانت پدر و مادرم به قربانت حسن تو مصحف خدای مبین حّب تو آب زندگانی دین جسم تو قطعه قطعه روی زمین تو حسینی که جبرئیل امین آمده گاهواره جنبانت پدر و مادرم به قربانت دل تجلّیگه خدایی تو است جان پیغمبران فدایی تو است نای توحید نی نوایی تواست کعبه تا حشر کربلایی تو است می زند دست خود به دامانت پدر و مادرم به قربانت دوری از تربت تو مشکل من اشگ دریا غم تو ساحل من مهر تو باغ و نخل و حاصل من عطشت کوه آتش دل من دل من آتش فروزانت پدر و مادرم به قربانت صبر، مرهون صبر زینب تو ماه، شمعی به محفل شب تو چرخ، مشتاق ذکر یا رب تو آب، آب از خجالت لب تو بحر جاری ز چشم طفلانت پدر و مادرم به قربانت تو که خود مشعل هدا بودی تو که بر خلق مقتدا بودی تو که خورشید ابتدا بودی تو که آیینۀ خدا بودی از چه کردند سنگبارانت پدر و مادرم به قربانت لاله ها جامه پاره می کردند باغبان را نظاره می کردند به گلویت اشاره می کردند همه با هم شماره می کردند زخم ها را به جسم عریانت پدر و مادرم به قربانت بر رخ یاس ها نشانه زدند طایران را در آشیانه زدند به یتیم تو تازیانه زدند خواهرت را در آن میانه زدند شد خزان لاله های بستانت پدر و مادرم به قربانت سنگ غم بی شماره می بارد چشم گردون ستاره می بارد شعله از سنگ خاره می بارد نخل «میثم» شراره می بارد در غم سرو یاس و ریحانت پدر و مادرم به قربانت ✍ *
. غریب عالم،برای جدّت یه هفته غرق ماتمی الهی باشه این اشکای ما به زخم قلبت مرهمی یه هفته مونده دل تو آقا کنار قتلگاه کربلا ولی با عمه ها راهی شدی به سمت کوفه و شام بلا ای وای شدن با زجر و خولی همسفر ای وای شدن با طعنه هاشون خون جگر ای وای شدن پای نیزه ها محتضر اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 رقیّه سادات،نگاش رو نیزه ست شده با عمو روبه رو میگه: باغیرت با اشک شرمت نسوزون قلبم رو عمو از اون وقتی که رفتی علقمه جسارت شد به ما یک عالمه همون صورت که هی بوسه زدی حالا جای سیلی محکمه رفتی بیاری واسه ما چندقطره آب رفتی چی اومد سر کودک رباب رفتی ببین رفته دستام بین طناب اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینه بازم زبیده خاتون سر قاسم رو نیزه هاست میگه قاسم جان،نبینم رو نی که موی تو با خون حناست ببین چند تا دشمن بددهن منو روبه روی تو می زنن عروست رو به جای دسته گل با ضرب تازیونه می برن ای وای عزا شد عروسی من چه زود ای وای شده هر جای تن من کبود ای وای کاشکی تو آغوشم سر تو بود اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. نوحه_مهدوی غریب عالم،برای جدّت یه هفته غرق ماتمی الهی باشه این اشکای ما به زخم قلبت مرهمی یه هفته مونده دل تو آقا کنار قتلگاه کربلا ولی با عمه ها راهی شدی به سمت کوفه و شام بلا ای وای شدن با زجر و خولی همسفر ای وای شدن با طعنه هاشون خون جگر ای وای شدن پای نیزه ها محتضر اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸 رقیّه سادات،نگاش رو نیزه ست شده با عمو روبه رو میگه: باغیرت با اشک شرمت نسوزون قلبم رو عمو از اون وقتی که رفتی علقمه جسارت شد به ما یک عالمه همون صورت که هی بوسه زدی حالا جای سیلی محکمه رفتی بیاری واسه ما چندقطره آب رفتی چی اومد سر کودک رباب رفتی ببین رفته دستام بین طناب اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 می بینه بازم زبیده خاتون سر قاسم رو نیزه هاست میگه قاسم جان،نبینم رو نی که موی تو با خون حناست ببین چند تا دشمن بددهن منو روبه روی تو می زنن عروست رو به جای دسته گل با ضرب تازیونه می برن ای وای عزا شد عروسی من چه زود ای وای شده هر جای تن من کبود ای وای کاشکی تو آغوشم سر تو بود اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. نوحه_مهدوی غریب عالم،برای جدّت یه هفته غرق ماتمی الهی باشه این اشکای ما به زخم قلبت مرهمی یه هفته مونده دل تو آقا کنار قتلگاه کربلا ولی با عمه ها راهی شدی به سمت کوفه و شام بلا ای وای شدن با زجر و خولی همسفر ای وای شدن با طعنه هاشون خون جگر ای وای شدن پای نیزه ها محتضر اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸 رقیّه سادات،نگاش رو نیزه ست شده با عمو روبه رو میگه: باغیرت با اشک شرمت نسوزون قلبم رو عمو از اون وقتی که رفتی علقمه جسارت شد به ما یک عالمه همون صورت که هی بوسه زدی حالا جای سیلی محکمه رفتی بیاری واسه ما چندقطره آب رفتی چی اومد سر کودک رباب رفتی ببین رفته دستام بین طناب اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 می بینه بازم زبیده خاتون سر قاسم رو نیزه هاست میگه قاسم جان،نبینم رو نی که موی تو با خون حناست ببین چند تا دشمن بددهن منو روبه روی تو می زنن عروست رو به جای دسته گل با ضرب تازیونه می برن ای وای عزا شد عروسی من چه زود ای وای شده هر جای تن من کبود ای وای کاشکی تو آغوشم سر تو بود اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇