eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. عج ❖﷽❖ 📜فَرَوَى اَلْمُفَضَّلُ‌ بْنُ‌ عُمَرَ الْجُعْفِيُّ‌ قَالَ‌ سَمِعْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌يَقُولُ‌: إِذَا أَذِنَ‌ اللَّهُ‌ عَزَّ اسْمُهُ‌ لِلْقَائِمِ‌ فِي الْخُرُوجِ‌ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَدَعَا النَّاسَ‌ إِلَى نَفْسِهِ‌ وَ نَاشَدَهُمْ‌ بِاللَّهِ‌ وَ دَعَاهُمْ‌ إِلَى حَقِّهِ‌ وَ أَنْ‌ يَسِيرَ فِيهِمْ‌بِسِيرَةِ‌ رَسُولِ‌ اللَّهِ‌ صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ آلِهِ‌ وَ يَعْمَلَ‌ فِيهِمْ‌ بِعَمَلِهِ‌ فَيَبْعَثُ‌ اللَّهُ‌ جَلَّ‌ جَلاَلُهُ‌ جَبْرَئِيلَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ حَتَّى يَأْتِيَهُ‌ فَيَنْزِلَ‌ عَلَى اَلْحَطِيمِ‌ يَقُولُ‌ إِلَى أَيِّ‌ شَيْ‌ءٍ تَدْعُو فَيُخْبِرُهُ‌ الْقَائِمُ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَيَقُولُ‌ جَبْرَئِيلُ‌ أَنَا أَوَّلُ‌ مَنْ‌ يُبَايِعُكَ‌ ابْسُطْ‍‌ يَدَكَ‌ فَيَمْسَحُ‌ عَلَى يَدِهِ‌ وَ قَدْ وَافَاهُ‌ ثَلاَثُمِائَةٍ‌١ وَ بِضْعَةَ‌ عَشَرَ رَجُلاً فَيُبَايِعُوهُ‌ وَ يُقِيمُ‌ بِمَكَّةَ‌ حَتَّى يَتِمَّ‌ أَصْحَابُهُ‌ عَشْرَةَ‌ آلاَفِ‌ نَفْسٍ‌ ثُمَّ‌ يَسِيرُ مِنْهَا إِلَى اَلْمَدِينَةِ‌. 📝مفضل بن عمر جعفى روايت كرده است كه:از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‌فرمود: هنگامى كه خداوند متعال به حضرت قائم(عج)اجازۀ ظهور بدهد،آن حضرت بالاى منبر رفته مردم را به خود دعوت مى‌كند و خدا را بر آنها شاهد مى‌گيرد و آنها را به اداى حقّ‌ خويش فرامى‌خواند،و متذكر مى‌شود كه با آنان به شيوه و سيرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رفتار خواهد كرد،آنگاه خداوند جل جلاله جبرئيل را مى‌فرستد تا در حطيم فرود آيد و از ايشان سؤال كند:مردم را به چه چيزى دعوت مى‌كنى‌؟حضرت قائم(عج)پاسخ مى‌دهد،و جبرئيل پس از شنيدن پاسخ مى‌گويد:من اولين نفرى هستم كه با تو بيعت مى‌كند،دستت را باز كن!و دستش را بر روى دست حضرت قائم(عج)مى‌كشد در حالى كه بيش از سيصد و ده مرد نزد حضرت حاضر مى‌شوند و با ايشان بيعت مى‌كنند؛پس از آن حضرت مهدى(عج)در مكه اقامت مى‌كند تا اينكه تعداد يارانش به ده هزار تن مى‌رسد،آنگاه از مكه به مدينه حركت مى‌كند. 📚 ارشاد شیخ مفید، سیره ائمه اطهار علیهم السلام، صفحه 633 .
. 📋 من غیر از تو ، تو این عالم ندیدم ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ "ع" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من غیر از تو ، تو این عالم ندیدم از غیر از تو بریدم ، بریدم من جا مونده از یارای شهیدم به تنهایی رسیدم ، رسیدم سرم از من نیست به پات خون می‌دم دلم تو تن نیست برات جون می‌دم بار عشقت رو رو دوشم کشیدم غمت رو خریدم تنها به لطف تو بستم امیدم غمت رو به عالم نمیدم سعادت می‌خوام زیارت می‌خوام رفیقام رفتن می‌خوام اسم تو روی لبهامه ، دمادم چقدر خوبه محرم اشکام جاری مثل زمزم خاطرخاتم ، فداتم ، فداتم ای آقا جونم فقط میدونم تویی درد من تویی درمونم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شور ( من غیر از تو تو این عالم ندیدم ) - حاج محمود کریمی.mp3
8.23M
📻 بشنوید | نوحــه امــام حسیـــن "ع" ☑️ شب ششم محرم الحـرام، سال ۱۳٩۵ 🕌 هیـئت رايـة العبــاس "عليـه السلام" ✅ حاج محمـود کریـمی
. عج دلتنگم و حال دل من نیست مناسب در مسجد و محرابِ تو ای حاضرِ غائب- صد مرتبه «إیاکَ» و صد مرتبه «نَعبد» با چشم ترم نذرِ تو شد حضرت صاحب می خوانمش و معتقدم سورۂ یوسف از عشق تو دارد به خدا سجدۂ واجب این سائلِ هر هفته رسیده ست گداتر پس «أوفِ لَناالکیلْ» به کوریِ اجانب می دیدمت ایکاش زمانی که گرفتم... از دستِ پر از برکتِ تو جیره مواجب شرمندۂ سنگینیِ پروندۂ خویشم شرمنده ام از این همه عصیان و معایب هر بار به یادت گرهی کور گشودم- شد بیشتر از پیش حضورت به مراتب ای آرزویِ بهجت و شیخ احمد کافی ای حسرتِ دیرینۂ ادیان و مذاهب برگرد که چشمانِ به راهم شده کم سو کمرنگ شده تابش ِ خورشید و کواکب شد هر ورق از دفتر من باطله ای محض تا گوشۂ چشمان تو شد لبّ مطالب! .
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز #_ع_مدح ▶️ خاک بودیم و یاعلی گفتیم جان گرفتیم تا علی گفتیم ما به ربی که روحمان بخشید همگی یکصدا علی گفتیم در قنوت نماز روز ازل ربنا آتنا علی گفتیم "یا علی" ذکر اعظم حق را مصطفا گفت، ما علی گفتیم روز خندق همین که جبراییل نعره زد "لا فتی" علی گفتیم این "علی" من "علی" ولی خداست ذکر سبحان ربی الاعلی است شیر پروردگار شد حیدر شاه دلدل سوار شد حیدر قدرت الله عرصه های نبرد صاحب ذوالفقار شد حیدر آن که "فی الفتنه" هست "عین الله" چشم شیطان درآر شد حیدر در شب توطئه علیه رسول یاور جان نثار شد حیدر مهر و قهر خداست این مولا قاسم نور و نار شد حیدر حک کن ای عرش، روی لوح بصر ها علی بشر، فکیف بشر روز محشر نوشته بر میزان بغض او کفر، حب او ایمان می درخشد چو ماه در محشر مومن مرتضی علی عنوان مژده دادند می رود به بهشت شیعه ی او علی علی گویان نغمه ی درب جنت است "علی" لب حورا به اوست دُر افشان در مقام مدیحه خوانی او جبرییل است مرغ خوش الحان حق خدا، حق علی و حق یاهو وحده لا علی الا هو شیعه باید علی نگر باشد حیدری وار در خطر باشد شیعه باید چو مالک و بوذر دشمن هر چه فتنه گر باشد شیعه باید سقیفه بازان را مانع راه و دردسر باشد شیعه باید شبیه فاطمه بر رهبر خوشتن سپر باشد شیعه باید که در دفاع ولی خود حریف چهل نفر باشد شیعه با رهبرش "وفا" دارد ذکر "نفسی لک الفدا" دارد نوکر مرتضی شدن خوب است در وجودش فنا شدن خوب است قنبرش بودن آرزوی همه است فضه ی این سرا شدن خوب است پشت درب غریبی حیدر یار خیرالنسا شدن خوب است ای گنه کار شرمسار اینجا حر کرببلا شدن خوب است پیکری داد زد ته گودال پای دین سر جدا شدن خوب است پیکری داد زد که... آه... نیا! برو زینب ... به قتلگاه نیا! .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ به اطلاع همشهریان محترم میرساند: نماز جمعه این هفته مورخ 1399/03/23 با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار میگردد. نمازگزاران عزیز جهت رعایت موازین بهداشتی موارد زیر را بهمراه داشته باشند: 🔴 (ماسک ، دستکش ، سجاده ، مهر ، و خواهران چادر شخصی) ⭕️ دفتر امام جمعه بخش پیربکران
مداحی آنلاین - به توکل خالق غمت - جواد مقدم.mp3
5.43M
احساسی 💥سبک: 🎤مداح: 🏴 🏴 به توکل خالق غمت به توسل اسم اعظمت و به حزن این ماه ماتمت من و زخم دل تو و مرهمت من گدای تو ، تو و مرحمت وبه سرخیِ رنگ پرچمت به سیاهی بیرق غمت رو سیاهم مرا پاکم کن یک شبی کربلا خاکم کن شعر عشق من تا سروده شد در خانه ی تو گشوده شد با غم تو هم غم زُدوده شد با نگاه تو دل ربوده شد بی تو این نفس آلوده شد با تو این خیال آسوده شد کربلا کعبه ی ثارالله نوکرا اجرکم عندالله روضه جای شکر روضه جای خیر روضه های تو شد سرای خیر تو برای ما کن دعای خیر تا خدا دهد هی جزای خیر سوره ی شما آیه آیه خیر پرچم شما بی سایه خیر مِهر تو تا ابد تابنده پادشه تا تویی ما بنده
4_5942705106536367612.mp3
2.57M
🌹بسمه تعالی🌹 👈🏻 متن تحلیل نقل آب ریختن امام در حمام بر سر مسافری غریب 📌 این تحلیل در روز پنجشنبه 21/11/95 توسط دکتر محمد فراهانی انجام شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ بسمه تعالی متن تحلیل نقل آب ریختن امام در حمام بر سر مسافری غریب این تحلیل در روز پنجشنبه 21/11/95 توسط دکتر محمد فراهانی انجام شده است. در این فایل نقل آب ریختن امام در حمام بر سر مسافری غریب، قرائت شده توسط حاج حسن خلج را، مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. 1. متن نقل نقلی هست که امام رضا ( ع) در حمام مشغول استحمام بودند مردی که آن حضرت را نمی شناخت از حضرت خواست که در شست و شو به او کمک کنند. آقای خلج این نقل را اینگونه بیان می کنند: «فرمود : مسافری گفت : آره مسافرم، غریبم» 2. استحسان اینجا آقای خلج این برداشت ذوقی را داشتند که : «به خدا می ارزه آدم همه کس و کارش و ول کنه و غریب شه؛ یه بار یه ظرف آب سر ما بریزه» 3. تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای در ادامه استحسان یک برداشت دارند که نمونه مناسبی از تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای است و گفتند: «اما حسرت نخوریا، تأسف نخوریا؛ بلایی سر شما آورده خدا شاهده، دریا دریا کوثر رو سرت می ریزه، همین الان... غصه اش نخوریا؛ هر وقت هر کی گفت السلام علیک یا اباعبدالله، تو اشکت جاری شد، همون موقع کوثر رو ریخت رو سرت، داد به جانت...» به ذاکرین عزیز توصیه می کنیم این نقل، استحسان و تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای را حفظ کنند و در مجالسشان به مقتضای حال به کار ببرند.
📋 (س) / بخش اول با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ روایت داریم پیغمبر وارد شد دید بی‌بی گریه میکنه. _چی‌شده دخترم؟! گفت: بابا! بچه‌ای که در رَحِم دارم با من حرف میزنه. چند روز هم هست، کار الانش نیست. اما امروز فرق کرده. _چرا؟ _از دیروز تا قبلش وقتی باهام حرف میزد هی میگفت:« اَنَا الغَریب» اما از امروز حرفاش فرق کرده هی داره میگه «اَنَا العَطْشان» پیغمبر شروع کرد روضه بخونه بی‌بی هم گریه کنه. پیغمبر وقتی روضه‌ش تموم شد بی‌بی هم مفصّل گریه کرد. عرضه داشت: بابا! کسی هست کربلا برای حسینم گریه کنه؟ نکنه غريب باشه!؟ شما هستید؟ _نه. _باباش علی هست؟ _نه. _من هستم؟ _نه. _حسنم هست؟ _نه دخترم. یهو بی‌بی یه آهی کشید، آه پسرم؛ پس کی هست برای حسینم گریه کنه؟ (پیغمبر خدا مژده شما رو داده) _دخترم نگران نباش؛ از امّت من یه عده‌ای میان؛ اینا مثل زنها برای حسینت داد میزنن.... گفت : بابا، حالا که اینجوریه من همه‌شون رو میخوام شفاعت کنم. کار همه‌شون با خودم باشه... اصلا من میخورم زمین که اینا نخورن. اصلا من میرم پشت در برای اینا، من سیلی میخورم اینا زنده باشن... ممنوتیم یازهرا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
📋 / بخش دوم (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که عبدالله دید دور عمو رو گرفتن، هرکسی داره میزنه. از دور داره مشاهده میکنه؛ نیزه‌ها بالا میره پایین میاد. شمشیرها بالا میره پایین میاد. از دور یه عده ایستادن دارن سنگ میزنن، هوا پر گرد و خاک شده؛ -چه‌خبره؟ سر عموم داره چه بلایی میاد؟ " والله لا ا‌ُفارِقُ عَمّی ٖ" عمه دستم‌و رها کن، من بدون عمو نمیتونم. عمه من نمیتونم زنده باشم و ببینم جلو چشمام عموم رو میزنن. یه بار بابام تو کوچه‌ها زنده بوده دیده چطور مادرش رو زدن بسه.... دستش رو از دست عمه کشید، دوید به سمت گودال. تا وارد گودال شد دید عجب خبریه؛ یه تیر تو سینه‌ست، پیشونی شکسته‌ست، یه نیزه تو پهلوئه. سرتاپا پر تیر و تیغ و نیزه و شمشیر و سنگه. -چه‌خبرائیه؟ چه بلایی سرِ عموم آوردن؟! یهو دید اون نامرد پرید تو گودال، میخواد بشینه رو سینه‌ی عموش؛ اومد جلو، گفت نمیذارم، مگه اینکه از رو جنازه من رد بشی. تا شمشیر رو آورد بالا به حسین بزنه دستش رو آورد جلو. شمشیر رو زد به دستش، دستش به پوست آویزون شد... یهو اباعبدالله بغلش رو باز کرد. آخ عبدالله بیا تو بغل من. همچین که پرید تو بغل حسین، حرمله بلند شد تیرو برداشت، اصلا نذاشت این دوتا به هم برسن، تا پرید تو بغل عمو تیر رو نامرد زد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
✨﷽✨ تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟ اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون،بعد اون مته رو میگیره دستش... بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه... چرا نمیزنین تو گوشش؟ چرا داد و هوار نمی کنید؟ این همه درد رو تحمل کردید،این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و ... خوب اعتراض کنید بهش! چرا اعتراض نمی کنید؟ تازه کلی هم ازش تشکر میکنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم:آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟! نمی خوای خدا رو اندازه یه"دندونپزشک" قبول داشته باشی...؟؟ به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه،میدونیم یه حکمتی داره،خوب خدا هم حکیمه... اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم... یعنی کارهای او از روی حکمت است. وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد،ازش تشکر کنیم،بگیم نوبت بعدی کی هستش؟ رنج بعدی؟ به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟؟؟ حتی قد یه"دندون پزشک"؟؟؟ یادت نره اون خیــلی وقته خداست... @basijnews_pirbakran
مشترک .. ........ یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو درد فراق سخته، این انتظار سخته بدون تو(( دیگه*)) شبای تار سخته، امان امان ای دل ای دل ای دل دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی امان امان ای دل ای دل ای دل * بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....) حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک .
. یکساله مادرم در خاک خفته درود زندگی را زود گفته یکساله ای خدا مادر ندارم یکساله سایه اش بر سر ندارم یکساله گشته پرپر لاله ی من رود بر آسمانها ناله ی من یکساله اشک غم، قوت و غذایم نمانده غیر درد و غم برایم یکساله دیده ام باشد به راهش دلم گردیده مشتاق نگاهش یکساله رشتهٔ صبرم گسسته به راهش دختر زارش نشسته یکساله از فراغش دل کبابم نمی گوید دگر مادر جوابم بیا مادر بدر مانده نگاهم تویی در زندگی پشت و پناهم عزای مادری والاست امروز پریشان خاطر شیدا است امروز .
. شعر سالگرد مجالس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ........................ هیچکی باورش نمی شه،یه ساله تو پر کشیدی زیر خاک تو آرمیدی،تو ز دنیا دل بریدی هیچکی باورش نمی شه،چراغ خونه خموشه سایه و تاج سر من،خونۂ ما سیه پوشه (مادرم تاجِ سر من،خونۂ ما سیه پوشه) هیچکی باورش نمی شه،بال و پر وا کردی رفتی سالگردت شده حالا،تو دعا کردی و رفتی هنوزم چشام به راهه،واسه دیدن جمالت کاش می شد یه بار ببینم،لطف و احسان و کمالت هیچکی باورش نمی شه،گُلِ گلخونه خدا رفت بعد غم و اندوه،ناله ی ما هر کجارفت خدایا به حق زهرا،اون شفیع همۂ ما بگذر از جرم و گناه،همه شیعیانِ مولا خدایا به حق حیدر،حق اون ساقی کوثر تشنه لب شهید بی سر،از خطای ما تو بگذر این عزیز رفته در خاک،توی خاکش تو بکن پاک بگذر از او خالق من،حق شاهنشه افلاک وِرد روی لب ما شد،یا حسین غریب ساقی و لطف خدا و ،بی کفن شهید بی سر .
. شعر درفوت عزیزان يك به يك از خيل پاك گلعذارن رفته اند هوشياران رفته و هم ميگساران رفته اند دوستي در كس نمي بينم ياران را چه شد؟ جمله ي بد گوهر و بد كيش و ياران رفته اند خاك سرد گور هم اين مأمن عشاق شد ميهمان بودند و اينك ميزبانان رفته اند رفته اند از پيش و عكسي اندرون خاطراند با كلام وحي و با صد اشك ياران رفته اند حسرت هم صحبتي باعشق ديروز اي دريغ آشنايان سوي شهر آن غريبان رفته اند مي چكد اشكم به رنگ خون سرخم صد بغل تا كه فكرت مي كنم آن شهرياران رفته اند بر مزار عشق مي گريم به اميدم بگو جمله ياران خاك را ديدند و گريان رفته اند گفتمت اين قصه را تا عمر ماهم سر رسيد دوستان با گريه مي آيند و خندان رفته اند شاعر رامین امید .
. شعر مراسم جهت سر خاک شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ------------------------------- بعد از حدود یک سال، با چشم های بهاری آمده ام سر خاک،با اشک و آه و زاری ای شمع محفل ما،از دوریت چه سازم بیا ببین عزیزم،در سوز و در گدازم رفتی و با رفتنت،صفای خانه ام رفت محبت و شور و عشق،بهای خانه ام رفت میگن که رفتی سفر،بیا به من سر بزن بال و پرت رو باز کن،به خونمون پر بزن یه ساله رفتی و من،خانه به دوش توأم صدات تو گوش میپیچه،غرق سروش توأم عزیز من کجایی،چرا پیشم نیایی درد فراق چه سخته،بگو بگو کجایی اشک های دونه دونه،از مژه زد جونه ببین چشمهای زارم،برات روضه می خونه نمی دونم کجایی،کوکب اقبال من بیا ببین تو اینجا،این حال و احوال من تو قاب عکس خونه،هر روز تو رو می بینم صبح با نگاه پر مهر ،گل از رُخت می چینم اما امان که گلچین،بهارت و خزون کرد دل منو که سوزاند،کارد و به استخون کرد حالا بیایید عزیزان شادی روح اموات یه حمد و سوره بخوان با چاشنی صلوات ----------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) .
1. نماز 1395.mp3
1.09M
(علیه السلام) گويم ز امام صادق اين طرفه حديث تا شيعه ی او به لوح دل بنگارد فرمود كه برشفاعت ما نرسد هر كس كه نماز را سبك بشمارد