eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
10.2هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. . 🎤 روی لب‌ها نور و قدر و کوثر و طاها ذکر نورانی عاشق‌ها تسبیحات حضرت زهرا الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه شکوه الله اکبر در راه علی فاطمه ایستاده مثل یه کوه @emame3vom «صلی الله علیک یا فاطمه»۴ می‌دونم که راز شهادته این اشکا رنگ خدا می‌گیرم من با تسبیحات حضرت زهرا الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی الحمدلله از بچگیام مادر سایۀ روی سرمی «صلی الله علیک یا فاطمه»۴ از غصه‌ها چشم عاشقا شده دریا روضۀ بعد نماز ما تسبیحات حضرت زهرا سبحان الله باغ بهشت و دود سبحان الله از لحظۀ ورود سبحان الله پیش چشم علی آیه‌های کوثر شده کبود «صلی الله علیک یا فاطمه»۴ 👇
ممدوحهء محمد و محبوبهء علی کز کبریا رسیده درود مکررش آوای وحی می رسد از صحن خانه اش بوی بهشت می دمد از خاک معبرش حورا نهاده دست به دامان فضّه اش غلمان گشوده چشم به احسان قنبرش گوش علی به زمزمه های سحرگهش چشم نبی به ماه جمال منورش با هل اتی و کوثر و تطهیر و قدر و نور پیوسته بوده ذات خدا مدح گسترش انفاق کرد جامهء نو در شب زفاف چون دید پیر سائله را در برابرش از بس عطای اوست فزون باز هم کم است خلق جهـان شوند اگر سائل درش تا صبح حشر سلسلهء اولیای حق مدیون صبر و نهضت شبیر و شبرش دانشگـه معلـم آزادگان، حسین بود از نخست دامن توحیدپرورش اعجاز وحی داشت پیام مقدسش آیات نور بود کلام منورش از خشت‌خشت خانۀ او مرتفع شده است هر صبح و شام ذکر خداوند اکبرش این است فاطمه که به گلخانۀ بهشت بوسند دست، مریم و حوا و هـاجرش پا می نهد گرسنه به محراب بندگی آنکه رسد طعام بهشتی ز داورش هر بانویی است زیورش از خواندن نماز اما نماز، سجدهء زهراست زيورش زیبد که در نماز بر آن مادر نماز جبریل جانماز ببافد ز شهپرش گویی امیـن وحــی خـداوند، با ادب زانـو زده بـرای تعلـم بـه محضـرش گویی هنـوز پشت در آستـان وحی زهـرا دفاع می‌کند از حـق شوهرش ای کاش روز غربت او حمزه زنده بود یـا می‌رسیـد پاسخ یاری ز جعفرش این نکته نقش خاک قدم‌های فاطمه است آزاده آن زنی‌ست که زهراست رهبرش دشمن گرفته بود کمین در خط رسول فکر هزار فتنه نهان بود در سرش می خواست بعد مرگ پیمبر شود خموش آن جاودان چراغ همیشه منورش غافل از آنکه بعد پدر می کند قیام بر دفع کفر دختر اسلام پرورش غافل از آنکه فاطمه بر دفع دشمنان صحرا و شهر و مسجد و خانه است سنگرش مسجد شراره از در و دیوار برکشید شد داغدیده دخت نبی تا سخنورش با گریه از صحابه کمک خواست آن زمان یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش آن اشک و آه و ناله و فریاد و آن سکوت هرگز نبود هیچکس اینگونه باورش نفرین برآن سکوت که در موج فتنه ها طغیان و ظلم و جور علم شد برابرش نفرین برآن سکوت که از آن سکوت بود اسلام هر چه آمده امروز بر سرش جان داد و تن نداد به بیداد لحظه ای در مرگ نیز سنگر او بود بسترش دین نبی به همت زهرا دوام یافت شد نقش آب نقشه خصم ستمگرش شـد از قیـام فـاطمه اسلام، روسفید با آن که شـد کبـود، عـذار منـورش بعد از چهارده صـده مانده هنـوز هم آثـار آن کبـودی، بـر مــاه منظرش گویی هنوز می‌شنـود گـوش روزگار ذکـر علـی‌علـی ز نفس‌های آخرش روح نماز بود و روان خطابه بود گر شد مزار در بر محراب و منبرش تا شيعه زنده است عزادار فاطمه است پیوسته خون دل چکد از دیدهء ترش باید گرفت درس علی دوستی از او آن گونه ای که درس گرفته است دخترش مولا دو رکن داشت، یکی ختم الانبیا ام الائمه فاطمه شد رکن دیگرش آتش زدند بر در دارالولایه اش سیلی زدند بر رخ از گل نکوترش یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر در پیش دیدگان علی ریخت بر سرش گویی سپهر بر سر مولا خراب شد در شام تار خاکسپاری همسرش... تا ننگرد به سایهء تابوت او كسى بايد شبانه دفن كند دست حیدرش چشمی به خاک تربت پنهان فاطمه چشمی دگر به روضه پاک پیمبرش گفتا به خود چگونه دهم پاسخ رسول!؟ پرسد اگر ز پیکر رنجور دخترش گفتا بخود چگونه به زینب دهم جواب!؟ پرسد اگر ز خانه کجا رفته مادرش... استاد حاج غلامرضا سازگار .
. ۹۹ اول خستگیمو آقا در کن با حرم اگه قابل بدونی یه نوکرم خیلیا طعنه زدن بهم نرو تو بگو روضه نیام کجا برم فردا روزی حسین منو ببینه میگه ایوالله برام گل کاشتی همه رفتن پی کار و بارشون اومدی با این که عذرم داشتی هواتو دارم منم ای سینه زن هواتو دارم دیگه غصه نخور این برات کربلا دستمزدته بودی پاکارم دیگه غصه نخور 🖤حسین ای جانم به فدات آقا🖤 تو خیالم تو حرم کبوترم این چه خاکیه حسین شد به سرم میخورم آقا چوبه گناهامو ولی تنبیهم نکن تو با حرم فردا روزی مادرت منو ببینه چطوری سرم رو بالا بگیرم نکنه بگه که راضی نیس ازم تو نخواه حین گناهم بمیرم توی هیئتاش مارو دیده حسین دیده مارو تو راهه کربوبلا عاقبت بخیر میشیم شکی نکن هوای نوکراشو داره آقا 🖤حسین ای جانم به فدات آقا🖤 .👇
. . توسل به امام زمان گریز به روضه علیه السلام) شبیه چشم شما چشم های تر دارد کسی که خاکِ حسینیه را به سر دارد تو گریه کردی و شد سرخ چهره, فهمیدم که وقتِ روضه ی تو اشک هم جگر دارد خدا به رویِ من و تو حساب وا کرده که گریه ای بکنیم و حساب بردارد هوای امشبمان فرق می کند انگار نشسته مادری و دست بر کمر دارد @emame3vom حسین روز و شبم را گرفته می دانم برای عاشقی ام عقل درد سر دارد فقط به تربتِ ارباب سجده می چسبد همیشه سجده ی ما مزّه ی دگر دارد مرا حواله نمودند خاکِ پا ببرم هزار شکر که این خیمه رُفته گر دارد میانِ روضه نشستیم و عاشقی می گفت: بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد کسی که داغِ برادر کشیده می داند که رویِ قوَّتِ زانوی او اثر دارد چقدر روضه ی نا گفته در گلو داریم بیا به مجلسمان روضه ی عمو داریم حسن لطفی گرامی باد .
[WWW.FOTROS.IR]ma95120604.mp3
7.56M
شور « بی تو خشکم خاکم خرابم » شـب چهارم دوم سـال ۱۳۹۷ هـیـئت ثارالله عـلـیه السـلام با مـداحـى حـاج مـحـمود کـریمـی
تلنگری - راز طول عمر.mp3
3.76M
💌 خدا به بعضی از آدما مباهات میکنه، ساده بگیم ... پُزشون رو به ملائک میده! اینا نه شهیدن ... نه مجاهدند ... نه خیلی عجیب و غریب!! ♨️ فقــــط ........... استاد_ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. غم حضرت زهرا(س) علی بیا وببین، فتاده ام به زمین به حال زارم، علی.. بیا کنارم زخمی میخ درم، فدا شده پسرم به پشت این در، صدا... زدم پیمبر در سوزد وقلب فاطمه بیشتر از در زینب بکند، گریه براین، حالت مادر ای وای خدا، وای خدا، وای خدایا2 ______________________ فاطمه جان علی، روح وروان علی علی بمیرد، تورا.. چنین نبیند بود ونبود علی، یاس کبودعلی من خجل هستم، عدو... بسته دو دستم این حالت تو، زده شرر، بر دل وجانم بگذر ز تقصیر علی، یار جوانم ای وای خدا..... شعر:اسماعیل تقوایی .👇
. میشه با یک پرچم یه‌جا هیئت باشه میاد اونجا زهرا حتی خلوت باشه این کلام معصوم زینت منبرهاس دو نفر که باشن سومیشون زهراس شور و شوق روضه‌ت توی عرش اعلاس جمعیت اینجا نیست جمعیت اون بالاس تو نگفته خوندی حرف ناگفتم رو فکر هیات پر کرد همه‌ی هفته‌م رو تا دیدم بی‌تابم تا دیدم پردردم فرشای هیات رو آب و جارو کردم یه بساط چایی گوشه‌ی میخونه مجلسارو گرم کرد عطر آبدار خونه سرمو خم کردم زیر پام عزت ریخت خیر ببینه اونکه تو چاییت تربت ریخت اشکمو به زخمات آقا هدیه کردم خیلی وقتا شد که تنها گریه کردم اشکا و لبخندام با خودت شد قسمت حاجتم رو دادی پای دیگ هیات زندگیمو دستِ خودتون میسپارم کفشارو جفت کردم جفت و جور شد کارم .👇