eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•وقتی امام عصرِ ما امشب... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی امام عصرِ ما امشب عزادار است برپایی این روضه ها واجب ترین کار است پیراهن و شال عزا، مولا به تن دارد امشب تمام عرش با آقا عزادار است بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟ زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است ای کاش قدری معتصم شرم و حیا می کرد اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟ با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها در هر کجا پشت سرش گفتند: بیمار است مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است در این دَمِ آخر شنیدم کعبه هم می گفت: بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است در سامرا بوی مدینه می رسد انگار آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟ در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است محمد جواد شیرازی *خادم امام عسکری میگه: دیدم اون لحظه ی آخر، آقا با اشاره داره میگه، با زحمت داره میگه: یه ظرف آب برام بیار، میگه ظرف آب رو آوُردم خدمتِ آقا رسوندم، به دستِ آقام دادم، دیدم آقا ظرفِ آب رو برداشت، نزدیک دهان آوُرد، اینقدر این بدن ضعف داره، این قدر این کاسه ی آب به دندان آقا خورد دید نمیتونه آب رو بنوشه، به من فرمود: برو حجره ی بغل، یه پسرِ کوچکی میبینی در سجده است، پسرم مهدی است، صداش بزن بیاد، بگو: لحظه ی احتضار باباتِ، بیا بالا سرش، میگه: رفتم توی حجره، دیدم در سجده است، داره با خدا مناجات میکنه، صبر کردم، نماز آقا که تمام شد گفتم: آقاجان! پدرتون فرمودن بیایید، لحظه ی آخرِ... امامِ پنچ ساله اومد، سرِ بابارو به دامن گرفت، آروم آروم، جرعه جرعه آب به دهان بابا ریخت، لحظه ی آخر از این آب نوشید امامِ عسکری، رسمِ دنیا بر اینه لحظه ی آخر پسر سَرِ پدر رو به بالین میگیره... اما میگن کربلا رسم عوض شد، دیدن ابی عبدالله داره با سَرِ زانو خودش رو میرسونه به میدون، همه با انگشت دارن حسین رو بهم نشون میدن، بالای سَرِ علی اکبر که رسید، ارباب مقاتل نوشتن:"صاحَ سَبعَ مَرّات" یعنی فریاد میزد:"وا وَلَداه!" پسرم!... امامِ عسکری تشنه جون نداد، همین برا ما بس، اما شهید کربلا تشنه جون داد، چه خبر بود کربلا، یه نفرم دلش برا این شهید مظلوم نسوخت، اما نه یه نفر سوخت، میگه: دیدم یه صدا از گودال میاد:"اَنَاالعَطشان" یه صدای محزونی میاد: مادر تشنمه... هلال میگه: دلم سوخت برا ابی عبدالله، گفتم: من برم به دادِ حسین برسم، یه سپر داشتم آبش کردم، رفتم برم تویِ گودال، میگه: یه وقت دیدم شمر داره از تویِ گودال بیرون میاد، گفت: هلال کجا داری میری؟ گفتم: مگه نمیشنوی صدای پسرِ فاطمه رو؟ هی صدا میزنه آی جگرم داره میسوزه... گفت: هلال دیر اومدی، من سیرابش کردم، من کارش رو تمام کردم، دیدم دست و پاش داره میلرزه، گفتم: تو اینقدر سنگ دل هستی که از چیزی نمیترسی، چرا بدنت داره میلرزه، گفت: هلال! توی گودی قتلگاه فقط من بودم و حسین، اما دیدم یه صدای زنونه ای میاد، هی میگه:"بُنَیَّ!" پسرم! " قَتَلوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" حسین.
14000721-taheri-roze.mp3
2.36M
|⇦•وقتی امام عصرِ ما امشب... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━────
💜اِلا بِذکراللّه تطمئن القُلوب💜: تب دار ترین تب زده ی بستر دردم پر سوز ترین حنجره ی حنجر دردم رنگ رخ من بر همگان فاش نموده در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم فریاد عطش زد دهن سوخته ام تا تر شد لب خشکیده اش از ساغر دردم بر زیر گلوی جگرم دشنه کشیدند من کشته ی تیغ شرر لشگر دردم آتش فکند بر قد و بالای سپیدار یک ذرّه ی ناچیز ز خاکستر دردم خون گریه کند اختر و مهتاب برایم افلاک شده مستمع منبر دردم  🔸شاعر:
🔺به جرم چادری بودن ♦️شب جمعه در محله نازی آباد وقتی این عزیزمون به همراه زن و بچه هفت ماهه می رفتن به سمت خونه.... توی اغتشاش می مونن و اغتشاش گرها با نارنجک دستی به ماشین شون حمله می کنن... الان چشم بچه داغونه و یه بارم عمل کردن ♨️تمام بدن بچه ترکش خورده 👊مرگ و نفرین بر حرامیان اغتشاشگر و سلبریدی ها و سیاسیونی که آتش بیار معرکه ها بودند.
🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی رسولی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نه که روضه هات ،خود سامرات گریه داره غم تو نگات،غربت چشات گریه داره خشکی لبات ،لرزش صدات گریه داره - گریه داره توی غربت بیقراری – از غریبی ناله داری - خسته از این روزگاری چقدغریبی زهر کینه زد شراره- شد دل تو پاره پاره- غربت تو بیشماره چقد غریبی وای امون از این غریبی نه که نوکرت،دل مادرت روضه خونه بالای سرت ،گل مضطرت روضه خونه دم آخرت چشای ترت روضه خونه – روضه خونه روضه خونت ابرو بارون- چشم مهدی گشته گریون- فاطمه شد دل پریشون چقد غریبی تشنه هستی تشنه ی آب- رنگ و روت شد مثل مهتاب- میسوزی با دلی بی تاب چقد غریبی وای امون از این غریبی وعده ی خدا،آرزوی ما کی میای؟ یابن مرتضی،هدف دعا کی میای؟ ذکر شیعه ها،تو غم و بلا کی میای؟کی میای؟ زود بیا با علم عشق- ای شه با کرم عشق- باز بنا کن حرم عشق توی مدینه روزگار ما سیاهه-کار شیعه اشک و آهه- مادر تو چش به راهه توی مدینه العجل یا حجه الله شاعر: حسین رحمانی
🏴 🏴 🎤مداح : کربلایی سیدرضا نریمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری نوکراتو آقا/ سامرا می بری شب شهادتت جایی جز حرم نمیرم پیرهن سیامو از دست فاطمه میگیرم فَیَضِجَّ الضَّاجُّون/ فَیَعِجَّ العاجُّون بارون می باریم با/اشکای آقامون آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری خسته و بی رمق/لحظه ی آخری کنار بستر باباست بیقرار و آرام یتیم شدن هنوز خیلی زوده واسه آقام فَلْیَبْکِ الباکُون / غریبه آقامون دلای آواره / دلای سرگردون آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری روضه میخونی با / خواهر و مادری چقد توی دل قاتل کینه ی حسینه جلوی چشم زهرا رو سینه ی حسینه یه خواهری داره / می بینه از رو تل برادرش مونده / تنها توی مقتل آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله *شاعر:
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع) تماس 09130857625 محل کلاس سالن حوزه شهید بهشتی پیربکران جمعه ها ساعت 8/30صبح لینک کانال: @madahanpirbakran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹کارشناس سعودی: ایران باید یک حکومت کوچک و تحت اختیار ما باشد. 📌 این آرزو را به گور خواهید برد بین این سعودی پررو شدند نوبت شما می رسدآماده داریم می شیم. بیام بقیه بسازیم نگران نباشد
. باز روز امتحان ملت است حملہ ھا بر آرمان ملت است فتنہ بر روح و روان ملت است حملہ بر پیر و جوان ملت است جاھلانی غافل از قرآن شدند عدہ ای مزدور بن سلمان شدند آن گروھک ھا کہ خوارند و ذلیل مثل کف بر روی آبند و قلیل بی ھویت ھای بیمار و علیل پیروان ابرھہ اصحاب فیل بزدلان با نقشہ ی غم آمدند جنگ با قرآن و پرچم آمدند این خوارج ھای قوم عاد را یاد بردند تنگہ ی مرصاد را سیلی مرد خدا صیاد را بین آتش میزدند فریاد را چون خوارج فتنہ ھا شد کارشان آل سفیانی بود افکار شان گر چہ از غم سینہ مالامال شد ناسپاسی ھا بہ بیت المال شد چہ کبوتر ھا شکسته بال شد عدہ ای ھم در میان غربال شد جاھلان ،این کشور از آن علی است ملک قرآن است و علی است ای جوانان پرچم ما جان ماست ھر چہ داریم عترت و قرآن ماست با شھیدان عھدی و پیمان ماست این ولایت ھستی و ارکان ماست زمز پیروزی فقیہ ھست ولی است عزت ما از دم سید علی است چھرھا چہ زود غربی میشوند جیش بن سلمان، وھابی میشوند لیدر مریم رجوی میشوند فتنہ گرھا را مربی میشوند بس سلبریتی کہ خود را باختند مال ما خوردند و بر ما تاختند ملت ما ھوشیار است و بصیر عھد و پیمان دارد از خم غدیر تا کہ باشد حضرت حیدر امیر کشور ما بی نظیر است بی نظیر مستدام است کشور ما در جھان با دعای حضرت صاحب الزمان یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍ . @madahanpirbakran
وقتی امام عصرِ ما امشب... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── وقتی امام عصرِ ما امشب عزادار است برپایی این روضه ها واجب ترین کار است پیراهن و شال عزا، مولا به تن دارد امشب تمام عرش با آقا عزادار است بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟ زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است ای کاش قدری معتصم شرم و حیا می کرد اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟ با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها در هر کجا پشت سرش گفتند: بیمار است مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است در این دَمِ آخر شنیدم کعبه هم می گفت: بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است در سامرا بوی مدینه می رسد انگار آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟ در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است محمد جواد شیرازی *خادم امام عسکری میگه: دیدم اون لحظه ی آخر، آقا با اشاره داره میگه، با زحمت داره میگه: یه ظرف آب برام بیار، میگه ظرف آب رو آوُردم خدمتِ آقا رسوندم، به دستِ آقام دادم، دیدم آقا ظرفِ آب رو برداشت، نزدیک دهان آوُرد، اینقدر این بدن ضعف داره، این قدر این کاسه ی آب به دندان آقا خورد دید نمیتونه آب رو بنوشه، به من فرمود: برو حجره ی بغل، یه پسرِ کوچکی میبینی در سجده است، پسرم مهدی است، صداش بزن بیاد، بگو: لحظه ی احتضار باباتِ، بیا بالا سرش، میگه: رفتم توی حجره، دیدم در سجده است، داره با خدا مناجات میکنه، صبر کردم، نماز آقا که تمام شد گفتم: آقاجان! پدرتون فرمودن بیایید، لحظه ی آخرِ... امامِ پنچ ساله اومد، سرِ بابارو به دامن گرفت، آروم آروم، جرعه جرعه آب به دهان بابا ریخت، لحظه ی آخر از این آب نوشید امامِ عسکری، رسمِ دنیا بر اینه لحظه ی آخر پسر سَرِ پدر رو به بالین میگیره... اما میگن کربلا رسم عوض شد، دیدن ابی عبدالله داره با سَرِ زانو خودش رو میرسونه به میدون، همه با انگشت دارن حسین رو بهم نشون میدن، بالای سَرِ علی اکبر که رسید، ارباب مقاتل نوشتن:"صاحَ سَبعَ مَرّات" یعنی فریاد میزد:"وا وَلَداه!" پسرم!... امامِ عسکری تشنه جون نداد، همین برا ما بس، اما شهید کربلا تشنه جون داد، چه خبر بود کربلا، یه نفرم دلش برا این شهید مظلوم نسوخت، اما نه یه نفر سوخت، میگه: دیدم یه صدا از گودال میاد:"اَنَاالعَطشان" یه صدای محزونی میاد: مادر تشنمه... هلال میگه: دلم سوخت برا ابی عبدالله، گفتم: من برم به دادِ حسین برسم، یه سپر داشتم آبش کردم، رفتم برم تویِ گودال، میگه: یه وقت دیدم شمر داره از تویِ گودال بیرون میاد، گفت: هلال کجا داری میری؟ گفتم: مگه نمیشنوی صدای پسرِ فاطمه رو؟ هی صدا میزنه آی جگرم داره میسوزه... گفت: هلال دیر اومدی، من سیرابش کردم، من کارش رو تمام کردم، دیدم دست و پاش داره میلرزه، گفتم: تو اینقدر سنگ دل هستی که از چیزی نمیترسی، چرا بدنت داره میلرزه، گفت: هلال! توی گودی قتلگاه فقط من بودم و حسین، اما دیدم یه صدای زنونه ای میاد، هی میگه:"بُنَیَّ!" پسرم! " قَتَلوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" حسین... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇