eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌❤️حرم‌ مطهر اباعبدالله_زنده 📺برای دیدن تصاویر زنده و پخش مستقیم از بهشت روی زمین کربلای معلی روی این لینک کلیک کنید 👇 https://stream.alkafeel.net/live/alkafeel/rAa5PGot1/manifest.m3u8 🍃🏴
. السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ******** دل من با غمِ عشقت شده درگیر ،حسین داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر ،حسین مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر ،حسین یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر عجبا ، یک نگه و این همه تاثیر، حسین رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر ،حسین قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید سجده کردند به تو نیزه و شمشیر ، حسین وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر ، حسین آمد و دید که قرآن به زمین افتاده سوره فجر چگونه شده تفسیر ، حسین! خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند ؟ زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین ********** .
هر روز چهل رکعت برایت گریه کردم.mp3
2.07M
روزی چهل رکعت برایت گریه کردم هر رکعتی را در هوایت گریه کردم در هر گذر هر کوی و برزن در بیابان با ناله های بچه هایت گریه کردم هر جا رقیه بی محابا خورد سیلی جای تو خالی من به جایت کردم از بعد سقای حرم بیرق گرفتم پیوسته در زیر لوایت گریه کردم با خطبه تا کاخ ستم نابود کردم در شام و کوفه در رثایت گریه کردم اصلا سلاحم گریه کردن بود لیکن با انقلابم با نوایت گریه کردم وقتی ز حلقومت کلام حق شنیدم با آن نوای جان فضایت گریه کردم 💠💠💠1⃣0⃣8⃣8⃣💠💠
|⇦•باز باید سرکنم ... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ باز باید سر کنم با خاطرات اربعین خاطرات گریه در صحنِ یَلِ اُم البنین از مرور خاطراتش نیز لذت می برم می نشستم رو به ایوان امیرالمؤمنین خوب یادم هست هر موکب که رفتم، پهن بود زیر پای زائرانت بالِ جبریلِ امین با چه شوقی تاولِ پاهای خود را می شُمرد زائری که بود گویا با ملائک هم نشین دسته دسته وارد کرب و بلایت می شدیم گوئیا بودیم دستان خدا در آستین این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت هاتفی می گفت با ما: فَادْخُلُوهَا خَالِدِين من تمام سال را با اربعینت زنده ام ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین حسين جان! با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد در میان راه هر جایی که میخوردم زمین    احسان نرگسی رضاپور   *مي گفت: توي اربعين كنارِ درب حرم حضرت اباالفضل، ديدم توي شلوغي ها، يهو يه خانومي پاش گير كرد به لبه ي فرش افتاد روي زمين، سريع خانم هايي كه اونجا بودن، چادرهاشون رو باز كردن، روي اين خانوم رو گرفتن كه نامحرم ها نبينن، آخه زمين خوردن زن با زمين خوردن مرد خيلي فرق داره، زن وقتي زمين ميخوره خجالت ميكشه، بميرم برا اون خانومي كه اول دستاي شوهرش رو بستن بعد اينقدر با غلاف به بازوي اين خانوم زدن كه افتاد زمين...*   علي رو حلال كن واسه زخم بازوت علي رو حلال كن واسه درد پهلوت   علي رو حلال كن واسه دستِ بستش نتونست كه برداره او در رو از روت   علي رو حلال كن كه بچه ات فدا شد علي رو حلال كن به حالت جفا شد   علي رو حلال كن براي همون روز كه پاي مغيره به اين خونه وا شد   *صلَّی اللهُ عَلَیکَ يا مظلوم يا اباعبدالله، صلَّی اللهُ عَلَیکَ یا سیدنا الغريب، سیدنا العطشان، يا اباعبدالله*   نزدیك می‌كند دل ما را به هم حسین این اشکِ روضه نیست، كه عقدِ اُخوَّت است   مقبول اگر شده‌ست نمازی كه خوانده‌ایم مُهر قبولی‌اش به خدا مُهرِ تربت است   *آخر جلسه اي يه سري خرابه ي شام هم بزنيم،گفت: بابا!...*   من تا شناسمت به رُخَت دست ميكِشم سيلي گرفت قُوَّتِ بيناييِ مرا   انگشت هايم که با لب تو بوده آشنا باور نمی کنند که این لب همان لب است   *بحق حضرت رقيه سلام الله عليها، اگه من بدي كردم، اگه من اشتباهي كردم منو اربعين كربلا نبردي ، منو ببخش، امشب با همه ي وجودم ميگم: به حق حضرت رقيه الهي العفو...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Narimani_arbaein.mp3
5.05M
|⇦باز باید سرکنم ... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نفسی که میکشم مقدسه که امام رضا دارم برام بسه به خدا هر جا به مشکل میخورم اول از همه به دادم میرسه تو دلم مرادتو دوست دارم صحن گوهرشادت دوست دارم تو خودت آقا میدونی چقدر پسرت جوادتو دوست دارم نفسی که میکشم مقدسه که امام رضا دارم برام بسه به خدا هر جا به مشکل میخورم اول از همه به دادم میرسه امام رضا اونی که میخرتم امام رضا میدونم به زودی از تو حرمش کربلا می برتم امام رضا گریه و حال غمو دوست دارم شب جمعه حرمو دوست دارم رنگ سرخ پرچم دوست دارم توی روضه اشکمو دوست دارم تو همه عکسای زندگیم عکستو با خودمو دوست دارم خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رضا داری یه عکس گنبد طلا داری خوشحالی سایه ی بالا سرم امام رضا اونی که میخرتم امام رضا داری میدونم به زودی از تو حرمت کربلا میبرتم امام رضا امام رضا سلطان قلبم یاد حرم هواییم میکنه هرروز هفته خدا امام رضاییم میکنه سلطان قلبم یاد حرم هواییم میکنه هرروز هفته خدا امام رضاییم میکنه عطر ضریحت دوباره کربلاییم میکنه هواتو کرم چی میشه خوب کنی حال منو شکسته بالم میشه شفا بدی بال منو امدم اقا که بدی روزی سال منو یه امام رضا
 مداحی امیر برومند - امام رضا علیه السلام - ا دست منو بگیر آقا مثل همون روزهایی که نمیره از یادم من بود و زائرها تو یه شب رؤیایی تو بال تو افتاد امام رضا منو خرید اصلاً بدی هامو ندید رو نامه ی سیاه من قلم مغفرت کشید ولی نعمت همه ایرونیا امام رضا امید آخر همه امام رضا ایرانه و یه گنبد ایرانه و یه مرقد ایرانه و یه سلطان ایرانه و یه مشهد امام رضا امام رضا ..... وقتی که دلتنگ میشم یه گوشه تنها میشینم فقط میگم امام رضا خودمو آهو میکنم بیاد و ضامنم بشه این بار بازم امام رضا امام رضا مهربونه درد و دلم رو میدونه میدونه کربلا می خوام داره دلم باز بهونه ای سفره دار همه ی ایرونیا امام رضا دار و ندار همه ی ایرونیا امام رضا ایرانه و یه غوغا ایرانه و یه مولا ایرانه و یه سلطان ایرانه و یه آقا ایرانه و یه گنبد ایرانه و یه مرقد ایرانه و یه سلطان ایرانه و یه مشهد امام رضا امام رضا ..
. |⇦•خیال کن رسیدی.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام و به نفس کربلایی محمد رضا نظری ●━━━━━━─────── ميدونم كه چند سال، حرم آرزوته خیال کن رسیدی،حسین روبروته یه پرچم تو دستت،یه کوله رو دوشت جوابِ سلامت، رسیده به گوشت چشاتو ببند و خیال کن الان زیرِ قبه‌ای و کنارِ ضریح خیال کن که شالِ عزاتو میخوای تبرک کنی با غبارِ ضریح با چشمایِ خیس و باحالی عجیب خروجیِ باب السلامی ببین! تو با پایِ دل،کربلایی شدی زیارت قبول،زائرِ اربعین میدونم هنوزم، دلت غرقِ آهه یه چشمت پر از اشک، یه چشمت به راهه به این اشکایی که، رو شالِ عزاته دلم بی‌قرارِ، همین گریه‌هاته میدونم تو هم بی‌قراری ولی دیگه قسمت این بود و حسرت نکش تو تازه شبیهِ رقیه شدی از اینکه نرفتی خجالت نکش میدونم میسوزی با دلتنگیات این اشکِ تو اشکِ فراقِ هنوز دارن زائرا برمیگردن ولی دلت پشتِ مرزِ عراقِ هنوز زیارت قبول،زائرِ اربعین مجید نصیری رفسنجان✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
413_20187187029195.mp3
7.35M
|⇦•خیال کن رسیدی... وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی محمد رضا نظری
همایش پیاده روی جاماندگان اربعین پیربکران به طرف شهر دیزیچه امام زاده سید نصرالدین محمد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅ خبرگزاری بسیج پیربکران: https://drive.google.com/file/d/1gkX7XMadqtsmZq1pDAFQPLplOYSxoAbu/view?usp=sharing
🛑 بترسید از اینکه به خاطر بعضی مراثی و روضه‌ها در روز رستاخیز عذاب بشوید !! 🔰 عمان سامانی از جمله شاعران بلندآوازه‌ی ایرانی‌ست؛ او شعرهای عاشورایی زیبایی دارد . یکی از دوستان او می‌گوید: عاشورای سال آخر عمر عمان او را بسیار آشفته و گریان نظاره کردم. علت پریشانی او را که پرسیدم، گفت: عاشوراست دیگر، عاشورا باید اینگونه بود. اما من که مُحَرم‌های بسیاری عمان سامانی را دیده بودم پاپیچش شدم و گفتم: امسال از سال‌های گذشته بسیار آشفته‌حال‌تری و باید دلیل پریشانی خویش را بگویی. ناگهان عمان ناله‌ای سرداد و در حالی‌که شانه‌هایش از گریه می‌لرزید ابیاتی از یک شعر را که از سروده‌های سال‌های پیش او بود دوباره خواند: خواهرش بر سینه و بر سرزنان رفت تا گیرد برادر را عنان سیل اشکش بست بر شَه، راه را دود آهش کرد حیران ، شاه را در قفای شاه رفتی هر زمان بانگ مَهلاََ مَهلَنش بر آسمان کِای سوار سرگران کم کن شتاب جان من لختی سبک‌تر زن رکاب تا ببوسم آن رخ دلجوی تو تا ببویم آن شکنج موی تو شه سراپا گرم شوق و مست ناز گوشۀ چشمی به آن‌سو کرد باز دید مِشکین‌مویی از جنس زنان بر فلک دستی و دستی بر عنان زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت‌الجلال اخت‌الوقار زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو ، دست خدا در آستین.... آنگاه با اشاره به مصراعِ دید مِشکین‌مویی از جنسِ زنان ناله‌ای زد و از من پرسید: اگر روز رستاخیز امیرالمومنین علیه السلام فرماید و بپرسد: تو چه‌کاره بودی که به رنگِ موی زینب اشاره کردی، چه پاسخی بدهم؟؟ . . ⚠️ مداحان عزیز آل‌الله علیهم السلام ⚠️ این داستان واقعی را گفتم که بگویم: مراقب باشید! به نوامیس خاندان رسول‌الله صلوات الله علیهم اجمعین که می‌رسید احتیاط کنید ❗️ بترسید از این‌که به خاطر بعضی مراثی و روضه‌ها در روز رستاخیز عذاب بشوید. بعضی مصائب آل‌الله علیهم السلام باید در کتاب‌ها و سندها بمانند. بعضی روضه‌ها اندازه‌ی دهان هر مداحی نیستند ❌ درست است در مقاتل نوشته‌اند : یک‌نفر از یزید بن معاویه خواست تا دختر حسین بن علی سلام الله علیهما را برای کنیزی به او ببخشد. اما سربسته می‌گویم اگر احکام را بدانید این روضه را هیچ‌گاه نمی‌خوانید ⛔️ مثال دیگر اگر ناموس مرد باغیرتی سرطان سینه بگیرد در پاسخ هر رفیقی که بیماری ناموسش را بپرسد، می‌گوید: بیماری زنانه دارد و رغبت نمی‌کند اسم سینه‌ی ناموس خویش را در حضور نامحرم بیاورد اما جماعت مداح به راحتی روضه‌ی شامِ غریبان حضرت رباب علیها سلام الله را می‌خوانند که فرمود: امروز عصر آب نوشیده‌ام و سینه‌هایم شیر آمده ...... باور کنید احتیاط لازم است، الاحتیاط طریق النجاة. عقوبت دارد، ترس دارد ⭕️ 🔻در مولودی‌هایتان از زیبایی اجزاء چهره یا قامت ناموس‌های آل‌الله علیهم صلوات الله حرفی نزنید. نستجیر بالله این‌که فلان مداح مشهور تهرانی زیبایی چهره‌ی ولی عصر روحی فداه را به زیبایی رخسار حضرت زهرا سلام الله علیها تشبیه می‌نماید خوشایند خدا و ذوات مقدسه نیست. 🔘 باور بفرمائید اینقدر از آنچه که منعتان نمودم می‌ترسم که دستم وقت ارسال این نوشته می‌لرزد اما می‌فرستم بلکه خدمتی به جامعه‌ی مداحان نموده باشم و خدایی که از ضمیر بندگان آگاه است می‌داند که نیتی جز روشنگری ندارم و لذا امیدوارم مورد عفو خدای تعالی قرار بگیرم. من بار خود را سنگین نمودم بلکه شما حساسیت موضوع را درک کنید. والسلام علیکم و رحمةالله ✍ حاج ابراهیم سنایی اهوازی - @ahaat_ir | آموزش مداحی -
. ✅بند اول خورشید آسمون ای قرص قمر لشکری از تیغت میکنن حذر میلرزن میترسن از رجز تو میخونن هراسون که این المفر شگرد نبردت مثل حیدره اجل از نگاهت فرمان میبره کشته ها میریزه زیر پاش آخه حسن اومده نبرد یا که حیدره هر رجز که خوندی دشمن و لرزوندی یه تنه یه لشکر قبله ی طوفانی معرکه گردانی مثل شیر خیبر یا حسن یامولا ✅بند دوم حسن ای آقا و شاه و یکه یل اسم تو شیرینه احلی من عسل شتر فتنه رو کوبیدی زمین ای شیر معرکه ی جنگ جمل دو عالم فدای کوه غیرتت شاه با جنم جهانیه شهرتت طلحه و زبیر و یلهای‌ عرب هراسون بودن از اون شجاعتت نفس پیغمبر یلی‌ مثل حیدر بنازم بازوتو‌ کن فیکون میشه میندازی بالا تا حسن ابرو تو یا حسن یامولا ✅بند سوم رو انگشتره من عقیقه یمن جونم به فدات ای شاه ذوالمنن نیرو میگیرم تا میگم ذکر تو روحی بفداک سیدی حسن (ع) شدم محترم من از تو شاه کرم الهی نشه کم سایه ت از سرم تو رویا یه روزایی حس میکنم نشستم بقیع رو به روی حرم یاحسن یامولا تو نداری همتا یا عزیزالزهرا (س) بخر این نوکر رو ببر این نوکر رو یه سفر کربلا یا حسن یامولا 👇
. 🌹🌹🌹 ای وای غمی میون دل اسیره خاطره ش از یادم نمیره که چی کشیدیم توی کوچه یادم میادگریه م میگیره ای وای بغضی توی دلم نشسته خیلی دل زارم  شکسته وقتی که دیدم  اون حرومی راه تورو توکوچه بسته زهرا ای یاس قد کمون حیدر ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بنددوم ای وای توکوچه راهمون و بست و چه بدغرورموشکست و دیدم روگونه های مادر کبودیه جای یه دست و ای وای یادم میاداون کوچه ی تنگ نامرد اومد با بغض ونیرنگ به سمت توچه حمله ور شد با دست سنگین ودل سنگ ای وای همراه مادر هی  زدم زار ازگریه شد چشای من تار قَدَّم به پنجه ش نرسید و ازدست من برنیومد کار زهرا ای یاس قد کمون حیدر ➖➖➖➖➖➖➖ ✅بندسوم ای وای قباله ی فدک رو دزدید نامرد به اشک ما می خندید یه جوری سیلی زدکه دیگه چشمای مادرم نمی دید 😭 ای وای خدابرا. کسی نیاره که مثل من بشه بیچاره حتی نمیشنید صدامو نه گوشی داشت نه گوشواره 😭 ای وای مونده بودیم غریب و تنها مادرمن به روی خاکا هرچی میگفتم پاشو مادر نمیتونست بلند شه از جا مادر وای مادرم وای مادرمن .👇 . سالار عقیلی ✅بنداول زینب بیاکناربسترمن این لحظه های اخرمن شدشعله ور کل وجودم از زهرکین همسرمن زینب «س» ببین توقلب مضطرمن جونی نمونده به پیکر من تشتی بیار و ظرف ابی شدپاره پاره جگرمن زینب«س» ای خواهرم نور دو عینم بنگرچنین درشور و شینم یه روزی توی کربلا تو تنهامی مونی باحسینم اه و واویلتا اه و واویلا ✅بنددوم مادر راحت شدم من دیگه ازغم از درد وغصه ها و ماتم یادم نمیره توی کوچه به جای اشک خون گریه کردم مادر لعنت به اون حرومیه پست که راه کوچه رو به مابست کاشکی می مردم نمیدیدم دستش به گونه ی تو بنشست مادر دیدم که بی بهانه ات زد افتاد ه بود رو صورتت رد نقش زمین شدی ولی من کاری ازم برنمی اومد مادر یافاطمه یافاطمه «س» ✍کربلایی مجیدمرادزاده .👇
. 🔘🔘🔘 ✅بنداول میسوزه جگرش همه پا تا سرش بازهری که ریخته به کامش همسرش به یاده کوچه ها سیلیِ بی هوا میخونه که زدن مادرش رو چرا تو کوچه از جفا ای واااای تمومه نفس هاش شده پر زِ ماتم واویلا ای واااای همه روز و شب هاش شده غصه و غم واویلا ای واااای زدن مادرشو یه عده نامحرم واویلا تیر بارون شد تنش غریبونه که واسه ش مادرش روضه خونه واااای (حسن جان 3) 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم وای از این زمونه سوت و کوره خونه نمیشه کاری کرد میره بی بهونه رفتنش چه زوده تنش زهر آلوده رنگ و روش زرده و خیلی هم کبوده جرم اون چی بوده ای وای کسی نیس که زیر بغلهاش بگیره واویلا ای وای خون بالا مياره همش سر به زیره واویلا ای وای داره پر میکشه میره خیلی دیره واویلا رفت بالبهای تشنه و خونی شد واسش زهر جفا نشونی وای حسن جان 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم با چشمای ترش اومده خواهرش آورده یه تشتی کنار بسترش میزنه بال و پر رو بستر برادر زیر لب میخونه لحظه های آخر توکجایی مادر ای واااای میخونه کنارحسینش بااون حال مضطر ای واااای لایومک یومک عاشورا حسین ای برادر ای واااای سرت رو می بُرن تومقتل جلو چشم خواهر واای که جسمت میشه نامرتب واای جلو چشمای تار زینب(س) واااای حسن جان 🔘➖➖➖➖➖🔘 .یاحسین(ع) .👇
. ♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول امام حسنی زیباترین ذکر لبم یاحسن مولا ذکر شبم تابو تبم یاحسن مولا کاشکی یه روز تومجلسه تو فدای تو بشه جون ناقابلم یاحسن مولا ♻️ سایه روی سرم داری ازبس جود و کرم داری ای بی حرم بدون واللهِ توی دلم حرم داری 🌷 جداشدم از عشقای دنیا فقط خوده تویی توی قلبم می دونی که یه عمریه ازعشق نوشته مجتبی روی قلبم 🌷 عشق منی عشق من امیرقلبم حسن ع ♻️➖➖➖➖➖➖♻️ ✅بنددوم امام حسینی ماه دل آرای علی پسرزهرا الحق نظیر نداری و بی هماوردی صدبار بدی دیدی ازم ولی بخشیدیم خداوکیلی شم حسین خیلی تومردی 🌷 شاهی ونوکرت هستم من عبده اکبرت هستم عمری غلام دربسته رقیه دخترت هستم 🌷 توی کلاس عشقتیم نوکر نوکری مون تا اخره عمره قبول میشیم همه تو درس تو وقتی که مادرت بده نمره 🌷 عشق فقط یک کلام حسین (ع) 👇
. ♻️♻️♻️ ☑️بنداول کریمِ و همتا نداره اسمه شریفش موندگاره از میونه دسته مجتبی بارونه کرامت می‌باره ..... آقای منه همون آقاکه محترمه همونی که شاه کرمه کریمه ولی بی حرمه آقای منه دله عاشقا رو می بره عموی علیِ اکبره همونی که عشقه مادره یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع» ☑️بند دوم تویی کریم آل طاها تویی میوه ی قلبه زهرا از عمقه وجودم می خونم خیلی میخوامت به جونه مولا ...... عالم به فدات اسم تو میگم باشوروشین تویی تو امیره عالمین داداش بزرگتره حسین عالم به فدات تویی که یله بی بدلی اسطوره ی جنگ جملی ای پسره حضرته علی یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع» ✍ ................. .👇
Hossein Taheri _ Hale Delam (320).mp3
4.56M
از حال دلم کی باخبره ؟ ‍ .   از حال دلم کی باخبره؟ حق دارم اگه خوابم نبره رویای حرم توی سرمه یک ساله دلم کنج حرمه از کرب و بلا محرومم حسین من با تو فقط آرومم حسین اشکمو این جدایی باز درآورده تموم زندگیم بهت گره خورده اگه نباشه کربلات گدا مُرده آقام آقام آقام آقام آقام حسین ............. بی کرب و بلا دنیا قفسه این دربدری والله ِ بَسه دلتنگ توییم آقا همگی هرچی تو بخای هرچی تو بگی روزا رو دلم میشماره فقط میخام یاحسین شش گوشه ازت میدونی یاحسین چقد صدات زدم اره درسته من یه نوکر بدم رو تو ازم نگیر نکن آقا ردم آقام آقام آقام آقام آقام حسین ............ بی کرب و بلا بی حوصله م آقا پُرم از درد و گله ام دوری نکنه تقدیر منه این حال خراب تقصیر منه طردم نکنی بیچاره میشم میدونی حسین من با تو خوشم منم همونکه خیلی وقته تشنشه تو رو خدا نزار دل از تو دور بشه منو بیار حرم که دیگه وقتشه آقام آقام آقام آقام آقام حسین . 🎶شعر:هاشم محمدی آرا ✍ .
هدایت شده از کانال عصر امید
✨✨✨✨✨ 🖍 داستان‌ آموزنده 🌈🌦 💕"داستان دو دوست" 🎬 👈 دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. 🔰 یکی از آنها از سر خشم؛ بر چهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود؛ سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت “امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد”. ✍ آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود؛ لغزید و در آب افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت؛ بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: “امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد”. 👀 دوستش با تعجب پرسید: بعد از آنکه من با سیلی ترا آزردم؛ تو آن جمله را روی شنهای بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ حک میکنی؟ دیگری لبخند زد و گفت: ✅📣 وقتی کسی ما را آزار میدهد؛ باید روی شنهای صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش؛ آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما میکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد. @asromid
هدایت شده از کانال عصر امید
🌹«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.» (طلبه شهید محمد جواد نوبختے ) @asromid