.
#بیانات_گفتاری
✨💚نوشته های💙اوری✨
"روضه ی مجسّم"
☘علے جان اولین سحر بے زهرایت را چگونه گذراندے
☘علے جان از این به بعد به جاے زهرا باید با چاه درد دل ڪنے
🌱الا ای چاه يارم را گرفتند
🌱گلم عشقم بهارم را گرفتند
🌱ميان كوچه ها با ضرب سيلی
🌱همه دار و ندارم را گرفتند
☘چقدر در ڪلبه ی ڪوچڪ علے سحر، عطر مادر پیچیده
☘آه از دل علے! امشب چشمش به سجاده خالے زهرا افتاد و یاد نیایش هاے سحرگاهے بانو...
☘هر شب در ڪنار پدر و مادر ڪودڪان معصوم هم براے عبادت بر مے خواستند و مادر به آنان ڪمڪ مے ڪرد تا آماده ی نیایش شوند.
☘پدر به ڪودڪان یتیمش در دل سحر دلدارے مے دهد:
عزیزان من گریه نڪنید امشب اولین شبے هست ڪه دیگر مادرتان درد پهلو ندارد...
☘اما آه از دل سوزان خود علی...
نیمه شب دلش مے گیرد و راهے بقیع مے شود. نورنقره اے ماه افتاده روے خاڪ نمناڪ زهرا
☘زهرا جان در خانه نمے توانم بند شوم چون جاے جاے آن تصویر تو پیداست و گریه ی ڪودڪانت هم آزارم مے دهد.
☘بیرون از خانه هم غریبم مردم حتے جواب سلامم را نمے دهند
☘زهرا جان دعا ڪن من هم به تو برسم...
☘ماجراے مظلومیت و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها واقعیتے غیر قابل انڪار است اما؛ این جمله ڪه در منابع اهل سنت آمده دلم را آتش می زند:
🍃ابراهیم بن سیار نظام معتزلے از ادبا و دانشمندان مشهور سنے در ڪتاب الوافے بالوافیات مے نویسد:
🍃انّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتے ألقت المحسن من بطنها
عمر در روز اخذ بیعت براے ابی بڪر لگدے بر شڪم فاطمه زد، در نتیجه فرزندے ڪه وے در رحم داشت و نام آن را محسن نهاده بود سقط شد.
☘یڪ سوم سادات جهان را ڪشتند...
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#روضه_فاطمی
#روضه_مجسّم
.
.
#با_جوادالائمه علیهالسلام
#با_فاطمه_علیهاالسلام
🌺🌿 #آرزوی_امام_جواد_علیهالسلام_بر_انتقام_قاتلین
👈🏼 عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِیءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السّلام وسِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ. فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ ورَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ، فَأَطَالَ الْفِكْرَ، فَقَالَ لَهُ الرِّضَا عليه السّلام بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ؟
فَقَالَ فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّی فَاطِمَةَ. أَمَا واللهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأُذْرِيَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْيَمِّ نَسْفاً.
📝 زكريّا بن آدم گفت من خدمت حضرت رضا بودم كه حضرت جواد علیهماالسلام را آوردند آن وقت كمتر از چهار سال داشت.
دست خود را بر زمين زد و صورت به آسمان بلند نمود و مدتى در انديشه بود، حضرت رضا فرمود جانم بهقربانت در چه فكرى چنين فرو رفتهاى؟ گفت در فكر ستمى كه به مادرم فاطمة علیهاالسلام روا داشتند.
بخدا قسم آن دو را از قبر خارج ميكنم وميسوزانم وخاكسترشان را بباد ميدهم وبدريا ميريزم.
📚 بحارالأنوار، ج۵۰، ص۵۹، ح۳۸
#جوادالائمه #فاطمیه
.
.
✅در منابع نقل شده است که مسلمانان صبح روز شهادت حضرت زهرا(س) به بقیع رفتند.
📋《فِيهِ أَرْبَعُونَ قَبْراً جُدُداً وَ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ لَمَّا عَلِمُوا وَفَاتَهَا جَاءُوا إِلَى الْبَقِيعِ فَوَجَدُوا فِيهِ أَرْبَعِينَ قَبْراً فَأَشْكَلَ عَلَيْهِمْ قَبْرُهَا مِنْ سَائِرِ الْقُبُورِ فَضَجَّ النَّاسُ وَ لَامَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ قَالُوا لَمْ يُخَلِّفْ نَبِيُّكُمْ فِيكُمْ إِلَّا بِنْتاً وَاحِدَةً تَمُوتُ وَ تُدْفَنُ وَ لَمْ تَحْضُرُوا وَفَاتَهَا وَ الصَّلَاةَ عَلَيْهَا وَ لَا تَعْرِفُوا قَبْرَهَا》
♦️در بقیع چهل قبر مشاهده کردند.
این موضوع بر آنان گران آمد و یکدیگر را ملامت کردند که تنها دختر پیامبر(ص) از دنیا رفت و به خاک سپرده شد، اما آنان حاضر نبودند و حتی قبرش را نمیشناسند.
ابوبکر و عمر بعد از مطلع شدن از این جریان سراسیمه خود را به بقیع رساندند و با مشاهده جریان خشمگین شدند و حتی بعضی از یاران امام علی(ع) از جمله عمار و مقداد را به دلیل اینکه به آنان اطلاع نداده بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و در پی آن دستور دادند کسانی از زنان مسلمان این قبرها را بشکافند تا قبر دختر پیامبر(ص) پیدا و بر جنازه او نماز خوانده شود.
📋《فَبَلَغَ ذَلِكَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ص) فَخَرَجَ مُغْضَباً قَدِ احْمَرَّتْ عَيْنَاهُ وَ دَرَّتْ أَوْدَاجُهُ وَ عَلَيْهِ قَبَاهُ الْأَصْفَرُ الَّذِي كَانَ يَلْبَسُهُ فِي كُلِّ كَرِيهَةٍ وَ هُوَ مُتَوَكِّئٌ عَلَى سَيْفِهِ ذِي الْفَقَارِ حَتَّى وَرَدَ الْبَقِيعَ فَسَارَ إِلَى النَّاسِ النَّذِيرُ وَ قَالُوا هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) قَدْ أَقْبَلَ كَمَا تَرَوْنَهُ يُقْسِمُ بِاللَّهِ لَئِنْ حُوِّلَ مِنْ هَذِهِ الْقُبُورِ حَجَرٌ لَيَضَعَنَّ السَّيْفَ عَلَى غَابِرِ الْآخِرِ》
♦️وقتی این خبر به امیرالمؤمنین(ع) رسید، غضبآلود از خانه بیرون آمد.
چشمهایش از شدت خشم سرخ شده و رگهای گردنش برآمده بود و لباس زردی را بر تن داشت که در حوادث سخت و جنگها میپوشید.
کسانی که این وضع را دیدند، خود را به بقیع رساندند و به مردم هشدار دادند که علی(ع) قسم خورده است، اگر سنگی از این قبرها جابهجا شود، شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد.
امام(ع) به بقیع رفت و ابوبکر و عمر و اصحابش نزد ایشان رفتند و قسم خوردند که قبر دختر پیامبر(ص) را نبش خواهند کرد و بر او نماز خواهند خواند.
📋《فَضَرَبَ عَلِيٌّ(ع) بِيَدِهِ إِلَى جَوَامِعِ ثَوْبِهِ فَهَزَّهُ ثُمَّ ضَرَبَ بِهِ الْأَرْضَ وَ قَالَ لَهُ :
♦️حضرت(ع) لباسهاى او را گرفت و از جاى بر كند و بر زمين کوبید و خطاب به وی فرمود :
📋《يَا ابْنَ السَّوْدَاءِ! أَمَّا حَقِّي فَقَدْ تَرَكْتُهُ مَخَافَةَ أَنْ يَرْتَدَّ النَّاسُ عَنْ دِينِهِمْ وَ أَمَّا قَبْرُ فَاطِمَةَ(س) فَوَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ(ع) بِيَدِهِ لَئِنْ رُمْتَ وَ أَصْحَابُكَ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ لَأَسْقِيَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِكُمْ!》
♦️یابن السوداء! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند.
من حقّ(يعنى مقام خلافت) خود را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند.
اما در بارۀ قبر فاطمه(س)! به حقّ آن خدايى كه جان على(ع) در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد، زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد.
ابوبکر گفت :
📋《يَا أَبَا اَلْحَسَنِ(ع)! بِحَقِّ رَسُولِ اَللَّهِ وَ بِحَقِّ مَنْ فَوْقَ اَلْعَرْشِ إِلاَّ خَلَّيْتَ عَنْهُ فَإِنَّا غَيْرُ فَاعِلِينَ شَيْئاً تَكْرَهُهُ! فَخَلَّى عَنْهُ وَ تَفَرَّقَ اَلنَّاسُ وَ لَمْ يَعُودُوا إِلَى ذَلِكَ》
♦️اى ابالحسن(ع)! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند مىدهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمىپسندى خوددارى مىكنيم.
پس امام على(ع) عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند و دیگر به دنبال مقصود خود بازنگشتند و پراکنده شدند.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۰
.
4_5997050676352387476.mp3
292.7K
🎵سرودهای 🇮🇷دهه فجر🇮🇷
🔸هوا دلپذیر شد...
اشعار و متن سروده های انقلابی؛
بهاران خجسته باد
هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشــت زد نغمـهٔ امید
به جوش آمدست خون درون رگ گیاه
بهار خجسته فال خرامان رسـد ز راه
بهار خجسته فال خرامان رسـد ز راه
به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشـم که پیکار میکنند
به آنان که با قلم تباهـی دهـر را
به چشـم جهـانیـان پدیدار میکنـند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد
و این بند بندگی، و این بار فقر و جهل
به سرتاسر جهان، به هر صورتی که هست
نگون و گسسته باد، نـگون و گسسته باد
به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشـم که پیکار میکنند
به آنان که با قلم تباهـی دهـر را
به چشـم جهـانیـان پدیدار میکنـند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد
(عبدالله بهزادی
#کانال_نوحه_یا_زینب_س
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
⚘گمنام⚘:
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد. زیرا باطل نابود شدنى است.»
(اسراء/81)
⚘آغاز ایام ا... دهه فجر بر ملت انقلابی و ولایتمدار مبارک⚘
#اللهمعجللولیکالفرج
#اللهماحفظقائدناالامام_الخامنه_ای❤️🍃
#دهه_فجر_مبارک🌹🍃
5bf86c6c0244457bf6fb47e8_8909023190482887344.mp3
5.77M
# روضه حضرت ام البنین(س)
#بسیار_زیبا #ترکی
حاج جعفر ایمان نژادسال 1389
سلام اولا یخیلان پرچمی گورن آنیا 😭
#ترکی
.
#حضرت_ام_البنین
﷽
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
زبانحال حضرت ام البنین سلام الله علیها -(من گرد راه حضرت زهرا نمی شوم)
من گرد راه حضرت زهرا نمی شوم
هرگز به جای ام ابیها نمی شوم
او دختر پیمبر و همتای حیدر است
من جز کنیز دختر زهرا نمی شوم
هر خدمتی کنم به یتیمان فاطمه
مادر برای زینب کبری نمی شوم
چون بوسه می زنم به قدم های زینبین
بی اذن زینب از قدمش پا نمی شوم
او روح امتحان شده ی قبل خلقت است
بی امتحان عشق که حورا نمی شوم
ضربه نخورده ام که کنم سینه را سپر
دیوار و در ندیده مهیّا نمی شوم
دین را ز پشت در نفس تازه می دمید
صاحب نفس نگشته مسیحا نمی شوم
بی پهلوی شکسته نگردم امین وحی
سیلی نخورده سرور زن ها نمی شوم
آقا بیا و نام مرا فاطمه مخوان
با اسم گل شبیه مسمّا نمی شوم
وقتی حسن به صوت حزین ناله می کند
بنشینم از فغان و ز جا پا نمی شوم
دیگر توان زمزمه از دست می دهم
وقتی حریف هق هق مولا نمی شوم
اشک حسین اوج گرفتاری من است
مرهم برای این همه غم ها نمی شوم
عباس من غلام عزیزان فاطمه ست
بی دست او که حامی طاها نمی شوم
این دست ها به درد علم می خورد حسین
هر چند یار بازوی زهرا نمی شوم
این با ادب ترین پسرم نذر کوثر است
من بی شهید علقمه معنا نمی شوم
تا کربلا فدا ندهم جان نمی دهم
بی چشم تیر خورده من احیا نمی شوم
از بس حدیث عشق تو لبریز شد حسین
من بیش از این حریف پسرها نمی شوم
دیگر مرا خطاب به ام البنین نکن
بعد از حسین مادر سقا نمی شوم
مثل رباب کنج بقیع خیمه می زنم
سایه نشین گنبد خضرا نمی شوم
من با فرات قهرم و شاکی ز علقمه
دیگر انیس ساحل دریا نمی شوم
باور نمی کنم که حسینم شهید شد
بعد از حسین ساکن دنیا نمی شوم
شاعر: #محمود_ژولیده
.
.
#فاطمیه
#جواد_مقدم
ای یار علی ، ای یار علی
ای در همه جا غمخوار علی
افتاده گره در کار علی
ای یار حیدر ، ای یاس پرپر
با من نگفتی از آتش در
ای قوت قلب بیقرارم زهرا زهرا
ای جوهر تیغ ذوالفقارم زهرا زهرا
بمان کنارم ، بمان کنارم
... زهرا ، زهرا ، زهرا ...
ای جان علی ، جانان علی
ای روح علی ، ریحان علی
هستی تو شد قربان علی
از زخم بازو ، از درد پهلو
با من نگفتی چیزی تو بانو
ای وای از جور این زمانه زهرا زهرا
ای وای از ضرب تازیانه زهرا زهرا
غسل شبانه ، غسل شبانه
... زهرا ، زهرا ، زهرا ...
ای ماه علی ، ای ماه علی
ای شعله ی سوز و آه علی
گشتی تو فدا در راه علی
دل زیر دِینت ، در شور و شِینت
ریزد چو الماس اشک حسینت
وای از غم و داغ کربلایش زهرا زهرا
بر نیزه سر زِ تن جدایش زهرا زهرا
بمان کنارم ، بمان کنارم
... زهرا ، زهرا ، زهرا ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1398
#زمینه
.
#تلنگر
ایثار و همسرداری و در عین حال ترس از سختی قبر
وصایای حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
حضرت خدیجه بیمار و حالات آخر احتضار، در بستر افتاده بودند، پیامبر عظیم الشان هم کنار بستر حضرت خدیجه قرار گرفتند تا وصیت های این همسر با وفاء را بشنوند و خانم حضرت خدیجه شروع به وصیت کردند:
وصیت اول) یکی از وصیت های ایشان این بود که عرض کرد: یا رسول الله حلالم کن، مرا عفو کن، من در حق شما کوتاهی کردم. خانمی که مال و جان و آبرو و حیثیت و همه هستی خود را داده بود ولی باز هم عذر خواهی می کند زیرا حق پیامبر خیلی بزرگ است، پیامبر فرمودند: خدیجه جان شما همه هستی خود را در راه من دادی من از تو گذشت و از شما راضی هستم.
وصیت دوم) یا رسول الله بعد از من یک یادگار (دختر 5 ساله به نام فاطمه) از من می ماند. مادر به دختر خردسال علاقه فوق العاده ای دارد، دختر نیز وابستگی فوق العاده ای به مادر دارد آن هم اگر تک فرزند باشد، حضرت خدیجه عرض کرد: یا رسول الله بعد از من شما و فاطمه 5 ساله می مانی جای خالی مادرش را می بیند، غصه دار می شود غربت به او اثر نکند، شما جای خالی مرا پر کن به او بیشتر نوازش و محبت بکن.
روایت عجیبی موجود است که شب عروسی حضرت زهراء علیهاالسلام پیامبرخدا به همه خانم ها گفتند: به خانه های خود بروید، همه رفتند ولی دیدند اسماء نرفته است. پیامبر فرمودند: مگر من نگفتم همه بروید کسی این جا نماند؟ اسماء عرض کرد: یا رسول الله یکی از جاهایی که دختر احتیاج به مادر دارد شب عروسی است همسرتان، حضرت خدیجه به من وصیت کرد که من شب عروسی دخترم نیستم، شما جای من در حق دخترم مادری بکن و کارهایی که فاطمه زهراء دارد انجام بده. پیامبر بسیار منقلب شدند و به یاد همسرشان گریه می کرد که حتی به فکر روز عروسی دخترشان بود است که کسی باشد که جای مادر را پر بکند.
وصیت سوم) حضرت خدیجه فرمودند: یا رسول الله من خجالت می کشم که به شما بگویم به دخترم فاطمه می گویم به شما بگوید. پیامبر از اتاق بیرون رفتند فاطمه 5 ساله کنار مادر نشست، خانم عرض کرد: فاطمه جان، من از قبر می ترسم، دوست دارم پدرت آن عبایی که موقع وحی به دوش می اندازد آن را کفن من قرار بدهد که من در قبر در امان باشم و به من صدمه ای نرسد ولی خجالت می کشم به پدرت بگویم.
کسی که همه اموال خود را داده است از تقاضای یک عبا خجالت می کشد، جان همه عالم به قربان چنین بانوی باحیاء و باادب و باعفتی، پیامبر وارد حجره شدند، فاطمه زهرا عرض کرد بابا جان، مادرم دوست دارد این عبای خود را کفن او قرار بدهی ولی خجالت کشیدند این وصیت را به شما کنند.
پیامبر فرمودند: باشد، حتما این کار را خواهم کرد، حضرت خدیجه از دنیا رفتند و پیامبر بدن این همسر را غسل دادند و زمانی که خواستند با عبای خود او را کفن کنند، جبرئیل نازل شد و عرض کرد که یا رسول الله خداوند متعال سلام می رساند و می فرماید کفن خدیجه با ما هست.
جبرائیل از طرف خداوند تنها برای حضرت خدیجه کفن بهشتی می آورد و پیامبر خدا او را، هم با عبای خود و هم با کفن بهشتی، کفن کردند، نماز خواندند و در قبر وارد شدند و بدن این بانوی عزیز را در قبر دفن نمودند.
.