eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊⚜ ذکر توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ «اَلسَّلامُ عَلَیکم یا اَهلَ بَیت النُبوه» «اَلسَّلامُ عَلیکَ یا اَبا صالِحَ المَهدی» نیارد خدا لحظه ای دوری از تو و در من نه اِمکان مَهجوری از تو نمی خواهم ای آفتابِ محبّت بتابد به جانم مگر نوری از تو *بِاَبی اَنتَ وَاُمی وَنَفسی وَمالی وَ اُسرتی ... دار و ندارم فدایِ شما آقاجان ....* نه کویت بهشت و نه رویت فرشته که زیباییِ جنت و حوری از تو رسد تا به مافوقِ شاهی گدایت رقیبِ سلیمان شود موری از تو *آقا سرت سلامت .. یابن الحسن .. بابابزرگت شهید شده امشب فصل بهار نزدیکه پسرِ نرجس خاتون گُلِ فاطمه .. همه میرن به بوستان ها به گلستان ها به چمن زار ها ، الحمدلله گُلِ زهرا مارو کشوند آورد کنارِ خودش ... به مجلسِ عزایِ بابا بزرگش ... عجب گُلی! عجب گلُی... کی میگه با یه گل بهار نمیشه! بیاید ببینید مجلسِ ما عجب بهاری شده ، عجب باران بهاری باریدن گرفته ، ابر چشمایِ دوستان امیرالمومنین داره میباره .. گلهایِ وجودتون شاداب باد الی الابد ان شاالله ، به ولای این ذوات مقدسه .. آقاسرت سلامت .. آقا تسلیت میگم .. اجازه میگیرم از محضر امام زمان(عج) چند لحظه ای بنشینیم کنار امام هادی علیه السلام. من چند جمله عرض ادب داشته باشم شما ارتباط خودتو داشته باش حواست به من پرت نشه ، سر بزار به پایِ امام هادی بگو؛ آقا یه جمله از زیارت جامعه کبیرتُ بنوشان به جان ما امشب کار هممون درست میشه ...*
🕊⚜ ذکر توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ چشمهایت فرات دلتنگی اشکهایت تلاطم غم هاست حال و روز دلِ شکستۀ تو از نگاهِ غریب تو پیداست *بیشتر عمرشُ تو یه پادگان ... بیشتر عمرشو محصور تو خونه .. حق این و نداشت یه دوست یه رفیق بیاد کنارش بشینه، یه دوکلمه حرف بزنه ...* آقای من؛ ای غریبِ مدینه دوم مردِ خلوت نشین سامرا التماسِ همیشه باران حضرتِ عشق التماس دعا *یعنی میشه آقا شما مارو دعا کنی ، دستتو بلند کنی ، آقا من بی ادبی میکنما پیش خودم بگم چه خواهشی دارم، همین و از خدا برام بخواید، به خدا عرض کن امام هادی، (خاک به دهان من که من دارم به شما میگم) به خداعرض کن خدایا اینا غرق حسین بشن .. لحظه ای از حسین جدا نشن .. بی حسین نفس نکشن .. چی شد، چرا اسم امام حسین میاد...* "حسین جانم .. حسین جانم .. حسین جانم جانم جانم .... « وَما اَهلی اَسمائَکُم .. چقد شیرینه نام شما .. » آه ؛ آقا تو خوب می دانی که دلِ بیقرار یعنی چه .. *نمیدونم بین شماها هست کسی کربلا نرفته باشه،هست واقعا؟ هرکی کربلا نرفته دستشو بگیره بالا!! نمیدونم واقعاً بگم خوش بحالتون ، یابگم آخ بمیرم براتون ، ولی بمیرم براتون که کربلارو ندیدین ...* امشب بیاکربلای هممون وامضا کن... پشت دروازه های شهر ستم آن همه انتظار یعنی چه چه به روز دل تو آوردند رمقِ ناله در صدایت نیست ...
. ذکر توسل ویژۀ شهادت علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ سر ما محفلِ سودایِ علی النقی ست جانِ ما نذرِ قدمهایِ علی النقی ست دلِ ما غرقِ تمنایِ علی النقی ست دینمان چیست تولایِ علی النقی ست ما که از روزِ ازل عاشق و خاطر خواهیم زیرِ دینِ کَرَمِ هادیِ آلُ اللهیم از هدایتگری اش ، اهلِ هدایت شده ایم لطفِ او بوده که اینقدر عنایت شده ایم خار راهش شده و صاحبِ عزت شده ام کاسه لیسانِ سرِ خانِ ولایت شده ایم عشقِ ما بر پسرِ فاطمه مادر زادیست هرچه داریم از الطافِ امام هادی ست دل ما گم شده در پیچ و خمِ سامرا چون کبرتر شده جلدِ حرمِ سامرا پر شده از نفس حق تو دنیایِ همه با تو تضمین شده آبادیِ فردایِ همه کوریِ چشم هر آن کس که خبیثُ شقی است مهر آن هم لکَ لبیک علی النقی است پسرِ حضرت جودی و سراپایت لطف میچکد از عرق چهرۀ زیبایت لطف ما که دیدیم فقط از یدِ طولایت لطف گشته صادر همۀ عمر ز لبهایت لطف جامعه با جملاتِ تو عَجب شیرین است حرف هایِ تو همه مثله رُطب شیرین است در غم دوریِ خود از حرمت میسوزیم سوم ماهِ رجب شد ز غمت میسوزیم با نفس هایِ تو از باز دمت میسوزیم پا برهنه مرو مثله قدمت میسوزیم پابرهنه شدی و موی پریشان کردی یادِ دردانۀ سالارِ شهیدان کردی میدواندن تو را از پی مرکب ، ای وای داغ میخورد به قلبِ تو مرتب ، ای وای پا برهنه و سط کوچه معذب ، ای وای چقدر سوخت دلت از غم زینب ، ای وای گرچه در بزم شرابِ متوکل رفتی شکر زیرا به سلامت سویِ منزل رفتی سینۀ سوختۀ سینه زنت شد پاره جگرِ مادرت از سوختنت شد پاره از درون آه ، تمام بدنت شد پاره چون کشیدن تو را پیرهنت شد پاره پیرُهَن چاک زدن تا حسنی زار زنم همرت بر بدنِ بی کفنی زار زنم تنِ صدپارۀ جدت به زمین افتادُ وسطِ گودیِ گودال ز زین افتادُ از رکابِ شه افلاک نگین افتادُ شمر زد قهقه در دشت طنین افتادُ نیزه ها کشتۀ خونین بدنی را بردن از تن بی سرِ او پیرهنی را بردن *وارد مجلس متوکل شد ، دلا بسوزه برا امامِ هادی .. عمقِ روضه رو اگه کسی فهمید دیگه روضه خوان نمی خواد .. همۀ تقوا ، همۀ خوبی ، همۀ خیر اومد مقابل همۀ بی ادبی قرار گرفت .. وقتی اومد پیشِ متوکل به حضرت شراب تعارف کرد ... خیسِ عرق شد حضرت .. سر پایین انداخت .. آقاجان کجا رفتی .. کجا بردنت .. فرمود والله گوشت و پوست و خونِ ما از این نجاسات به دورِ ، شروع کرد بی ادبی کردن به آقا ، حضرت فرمود کجان سَلاطینی که بالایِ قله هایِ مرتفع برا خودشون کاخ ها ساختن ؟ مرگ آنها را به زیر کشید ؟... کجان سلَاطینی که برای خودشان نگهبانان و قراولان بی شمار گذاشته بودن مرگ آنها را در خانۀ قبر کشاند ... اونقد کلمات حضرت تاثیر کرد ، مستی از سرش پرید افتاد رو پاهایِ امام هادی .. عذر خواهی کرد ، دستور داد برا حضرت هدیه آوردن ، گفت آقا رو با احترام ببریدش .. اما دیدن امام هادی داره گریه می کنه ... از مجلس متوکل که بیرون رفت گریه ش شدید شد ، می خوام بگم آقاجان شما امام بودید ، بزرگ بودید ، معصوم بودید ، ولی مرد بودید آقاجان ... عمۀ بزرگوارتونُ واردِ مجلسِ عبیدالله کردن .. دستایِ زینبُ بسته بودن .. سکینه خانم صدا زد عمه ببین دارن ما رو خیره خیره نگاه می کنن ... یه چیزی بده من سرم رو بپوشانم .. صدا زد عزیزِ برادرم ، عمه تم مثله توِ .... همه تو مجلس عبیدالله داشتن قهقه میزدن ، خنده میکردن فقط بین اونا یه نفر ، اونم سرِ بریده بود گریه میکرد .. یه نگاه کرد به خواهرش .... حسین .... .
فرمود خدا فرشته ها را صلوات اوّل به مدینه مصطفی را صلوات دوّم به شه نجف سلامی بکنیم رُخسار علی شیر خدا را صلوات زهرا که ندانیم کجا تربت اوست یاد آور بهترین نسا را صلوات از ما همه بر امام مسموم سلام مظلوم امام مجتبی را صلوات مظلوم دگر امام در خون خفته افتاده به خاک کربلا را صلوات گفتم ز حسین چون نگویم سجاد آن پاک امام پارسا را صلوات پس باقر علم آن امام معصوم دریای فضیلت خدا را صلوات صادق که رئیس مذهب شیعه بود آن حنجرۀ علم و ضیا را صلوات یاد آر امام کاظم زندانی زندانی زنجیر به پا را صلوات رو جانب مشهد الرضا کن و بگو در طوس غریب الغربا را صلوات یاد آر امام تقیِ صاحب جود هم هادی و عسکریّ ما را صلوات حالا تو بیا حضور مهدی برسیم آن روشنی و نور هُدی را صلوات افروخته عرش کبریا را صلوات یک بار دگر آل عبا را صلوات .
. دیدار مداحان اهل بیت(ع) با رهبر معظم انقلاب   خانه > عمومی کد خبر : ۱۵۹۸۳ تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۲ پ 50غزل و رباعی درباره صلوات از "عین" علی عیون ما بینا شد * وز "لام" علی لسان ما گویا شد در "یای" علی نور خدا می بینم * زان نور محمد و علی پیدا شد عقیق:ذکر صلوات بر محمد و آل محمد از اذکاری است که به آن خصوصا در روز جمعه بسیار سفارش شده  و دارای اثرات بسیاری از جمله آمرزش گناهان، خوش اخلاقی و..... می باشد. در این نوشتار  50 رباعی درباره "صلوات" از شعرای مختلف آمده است.  1 بر روی زمین و آسمانها و کرات در بین مناجات برای حاجات زیباتر از این جمله ندیده است کسی بر خاتم انبیاء محمّد صلوات 2 از ازل بر همه ذرات جهان تا عَرصات رسد از آبروی آلِ محمّد برکات وه چه بدبخت وسیه روست هرآنکس که زِ جهل بشنود نام محمّد نفرستد صلوات 3 به امر ذات خداوند قادر ذوالمَن چهارده نفرند اولیای مذهب من بتول و چار محمّد، حسین و چار علی امام صادق و موسی بن جعفر و دو حسن 4 تا در پناه مصحف و در دين احمديم بر جمله خلايق عالم سر آمديم زير لواي آل علي صف كشيده ايم چشم انتظار مهدي آل محمديم 5 يا فاطمه اي منشاء خير و بركات مِهر تو بود قبولي صوم و صلوات فرمود نبي خدا گناهش بخشد هر كس كه براي تو فرستد صلوات 6 بر چهره پر ز نور مهدي صلوات بر جان و دل صبور مهدي صلوات تا امر فرج شود مهيا بفرست بهر فرج و ظهور مهدي صلوات 7 از "عین" علی عیون ما بینا شد وز "لام" علی لسان ما گویا شد در "یای" علی نور خدا می بینم زان نور محمد و علی پیدا شد 8 دل با صلوات مَحرم راز شود سیمرغ شود بلند پرواز شود فرمود : پیامبر که با هر صلوات درهای اجابت دعا باز شود 9 امروز بود توشه فردا صلوات یا ذکر خدا زمزمه کن یا صلوات ما زنده زخون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با صلوات 10 بر أحمد و بر آل محمّد صلوات بر هشت و چهار نور سرمد صلوات هر کس صلوات می فرستد یکبار ده بار خدا بر او فرستد صلوات 11 مذهب جعفری و ایده احمد داریم لله الحمد که این دولت سرمد داریم ما ز خود هیچ نداریم که بدان فخر کنیم هرچه داریم همه از آل محمّد داریم 12 هنگام نزول بركات است امشب اوقات گرفتن برات است امشب بفرست مدام بر محمد صلوات زيرا كه بهار صلوات است امشب 13 بر آئينه جمال داور صلوات بر روشني چشم پيمبر صلوات بر حضرت معصومه فروغ سرمَد بر دسته گل موسيِ جعفر صلوات 14 بر کوثرِ خاتم النّبیّن صلوات بر همسرِ سیّد الوصیّین صلوات بر فاطمه مَحبوبه ذاتِ ازلی بر حجّت حق، بر آلِ یاسین صلوات 15 چشمانِ علی دو چشمه خورشید است لبهای علی لبالب از توحید است سوگند به کعبه خانه میلادش اسلام محمّد از علی پیروز است 16 بر روح خدا پیر جماران صلوات بیش از قطرات ناب باران صلوات آن گوهر تابان به شهیدان پیوست تقدیم به أرواح شهیدان صلوات 17 ای نام تو جان بخشتر از آب حیات محتاج تو خلقی به حیات و به ممات از بعثـت انبـیاء و ارسـال رُسُـل مقصود تو بودی به جمالت صلوات 18 خوشید چراغکی ز رُخسار علی است مَه نقطۀ کوچکی ز پرگار علی است هرکس که فرستد به محمّد صلوات همسایه دیوار به دیوار علی است 19 خواهی که در پناه کرامات سَرمدی ایمن شوی ز فتنه و ایمن ز هر بدی لبریز کن ز عِطر گلِ نور ، سینه را با ذکر سبز یک صلوات محمدی 20 بر جلوه روي ماه مهدي صلوات بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات ما را نَبود چو هدیه ای در خور او بفرست به پیشگاه مهدی صلوات 21 با مهر نبي دولت سرمد داريم با عشق علي عيش موبّد داريم هر نعمتي امروز خدا داده به ما از مرحمت آل محمد داريم 22 خوانند فرشتگان مکرّر صلوات چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات توحید و نبوت و امامت هر سه چون درنگری جمع بود در صلوات 23 آیینه حُسن سرمدی بود حسین تک لاله باغ أحمدی بود حسین با نصّ روایت «حسینٌ منّی» سر تا به قدم محمّدی بود حسین 24 روشن جهان ز نور جمال محمد است خرم جهان ز خوشه هاي كمال محمد است ما دست كي زنيم به دامان ديگران تا دامن محمد و آل محمد است 25 توحید که " لا اله الا الله " است اسلامِ " محمد رسول الله " است با این دو سخن کسی به جایی نرسد گر بی خبر از " علی ولیّ الله " است .
Sazvar babolharam.mp3
5.11M
ذکر توسل و روضۀ جانسوز ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور
غم مانده بر اين دل وا نگردد غم مادر به قلبم جا نگردد اگر كل جهان را هم بگردم كسي چون مادرم پيدا نگردد حریم حریم امن زهرا را شکستند ز شاخه یاس مولا را شکستند خدا داند که با این ظلم عظمی دل پیغمبر ما را شکستند صبر به سر داری اگر سر بند زهرا به دل خون کرده‌ای دلبند زهرا در این ایام باشد این دعایم خدا صبرت دهد فرزند زهرا بی‌کفن زمان بغض و غسل و پیرهن بود چرا غ اشک نور انجمن بود طلب می‌کرد حیدر آن کفن را کفن در دست طفل بی‌کفن بود جرأت جهاد کوچه جنگی تن به تن داشت چهل مرد و علی یک شیر زن داشت اگر دستان حیدر باز می‌شد مگر کس قدرت زهرا زدن داشت گلبرگ دردت به دلم آتش افروخته مادر قلبم چو درِ خانه‌ی تو سوخته مادر گویند صدایم زده‌ای، غمزده وقتی گلبرگ تنت میخ به در دوخته مادر هیزم دوای مردمان خسته، هیزم كلیدِ خانه‌های بسته، هیزم چگونه، تسلیت دادند او را به جای دسته گل با دسته هیزم؟ دفتر اسرار فاطمه کیست؟ مددکار علی رازدار علی و یار علی تا عدو در به لگد باز نمود بسته شد دفتر اسرار علی گل یاس گل از ساقه پژمرده گل یاس گل ضربِ لگد خورده گل یاس گلی که دشمنی خاری ز کینه به گلبرگش فرو برده گل یاس زخم شرار زخم سوزد پیکرم را گرفته درد، پهلو تا سرم را نه دستم قوتی دارند نه پایم که بر زانو نشانم دخترم را تنهایی به دریای دلم غوغاست مادر دو چشمانم ز خون دریاست مادر همه گویند یار مهدی هستند ولی فرزند تو تنهاست مادر مزار دلم از این زمانه سرخ و داغ است سرم فکر خزان یاس و باغ است همه غمها به یک سو، ای مدینه چرا مادر مزارش بی‌چراغ است؟ عجل وفاتی الا مادر که ممنوع از حیاتی به حال کودکان کل التفاتی بیا امشب دعایی تازه سر کن مگو دیگر خدا عجل وفاتی یاس و لاله به طوفان وجودم موج ناله من و تاریکی و آب و پیاله عجین با خون شده هر برگ جسمت تو را من یاس گویم یا که لاله؟ گریه زهرا برای تاب و تبم گریه کرده است با اشک‌های نیمه شبم گریه کرده است تنها نه بر غریبی من بلکه دم به دم بهر حسین تشنه لبم گریه کرده است سؤال چرا با غصه‌ها خو می‌گرفتی؟ چرا پیش علی رو می‌گرفتی؟ زمان غسل تو فهمیدم ای گل چرا دستی به پهلو می‌گرفتی؟ خنده الا زهرا مرا شرمنده کردی تو جان دادی علی را زنده کردی نگفتی ماجرای دردِ خود را ز تو پرسیدم امّا خنده کردی الماس الا زهرا چه با احساس بودی به باغ عشق حیدر یاس بودی به قول کودکان داغدارت به قاب خانه‌ام الماس بودی بهار ای بهارم مرا خزان كردی همچو خود قامتم كمان كردی هر چه با این دلِ علی كردی با دلِ كودكان همان كردی صدف تا نگاه از بَرِ رخت چیدم مرگ خود را به چشمِ خود دیدم در صدف درِّ خود نهان كردم تا كفن بر تن تو پیچیدم مدینه مدینه دم فرو بستی، نشستی زمانی كه ز حیدر دست بستی تو كه سیلی زدی، آتش كشیدی چرا پهلوی زهرایم شكستی؟ صبور صبورِ بی ‌قرارم بود زهرا به فصل غصّه یارم بود زهرا ز خانه، بین كوچه تا به مسجد همه لحظه كنارم بود زهرا امید مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست همیشه سینه‌اش دریای غم‌هاست خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟ كه امید علی بر دستِ زهراست شاعر: .
غم مانده بر اين دل وا نگردد غم مادر به قلبم جا نگردد اگر كل جهان را هم بگردم كسي چون مادرم پيدا نگردد حریم حریم امن زهرا را شکستند ز شاخه یاس مولا را شکستند خدا داند که با این ظلم عظمی دل پیغمبر ما را شکستند صبر به سر داری اگر سر بند زهرا به دل خون کرده‌ای دلبند زهرا در این ایام باشد این دعایم خدا صبرت دهد فرزند زهرا بی‌کفن زمان بغض و غسل و پیرهن بود چرا غ اشک نور انجمن بود طلب می‌کرد حیدر آن کفن را کفن در دست طفل بی‌کفن بود جرأت جهاد کوچه جنگی تن به تن داشت چهل مرد و علی یک شیر زن داشت اگر دستان حیدر باز می‌شد مگر کس قدرت زهرا زدن داشت گلبرگ دردت به دلم آتش افروخته مادر قلبم چو درِ خانه‌ی تو سوخته مادر گویند صدایم زده‌ای، غمزده وقتی گلبرگ تنت میخ به در دوخته مادر هیزم دوای مردمان خسته، هیزم كلیدِ خانه‌های بسته، هیزم چگونه، تسلیت دادند او را به جای دسته گل با دسته هیزم؟ دفتر اسرار فاطمه کیست؟ مددکار علی رازدار علی و یار علی تا عدو در به لگد باز نمود بسته شد دفتر اسرار علی گل یاس گل از ساقه پژمرده گل یاس گل ضربِ لگد خورده گل یاس گلی که دشمنی خاری ز کینه به گلبرگش فرو برده گل یاس زخم شرار زخم سوزد پیکرم را گرفته درد، پهلو تا سرم را نه دستم قوتی دارند نه پایم که بر زانو نشانم دخترم را تنهایی به دریای دلم غوغاست مادر دو چشمانم ز خون دریاست مادر همه گویند یار مهدی هستند ولی فرزند تو تنهاست مادر مزار دلم از این زمانه سرخ و داغ است سرم فکر خزان یاس و باغ است همه غمها به یک سو، ای مدینه چرا مادر مزارش بی‌چراغ است؟ عجل وفاتی الا مادر که ممنوع از حیاتی به حال کودکان کل التفاتی بیا امشب دعایی تازه سر کن مگو دیگر خدا عجل وفاتی یاس و لاله به طوفان وجودم موج ناله من و تاریکی و آب و پیاله عجین با خون شده هر برگ جسمت تو را من یاس گویم یا که لاله؟ گریه زهرا برای تاب و تبم گریه کرده است با اشک‌های نیمه شبم گریه کرده است تنها نه بر غریبی من بلکه دم به دم بهر حسین تشنه لبم گریه کرده است سؤال چرا با غصه‌ها خو می‌گرفتی؟ چرا پیش علی رو می‌گرفتی؟ زمان غسل تو فهمیدم ای گل چرا دستی به پهلو می‌گرفتی؟ خنده الا زهرا مرا شرمنده کردی تو جان دادی علی را زنده کردی نگفتی ماجرای دردِ خود را ز تو پرسیدم امّا خنده کردی الماس الا زهرا چه با احساس بودی به باغ عشق حیدر یاس بودی به قول کودکان داغدارت به قاب خانه‌ام الماس بودی بهار ای بهارم مرا خزان كردی همچو خود قامتم كمان كردی هر چه با این دلِ علی كردی با دلِ كودكان همان كردی صدف تا نگاه از بَرِ رخت چیدم مرگ خود را به چشمِ خود دیدم در صدف درِّ خود نهان كردم تا كفن بر تن تو پیچیدم مدینه مدینه دم فرو بستی، نشستی زمانی كه ز حیدر دست بستی تو كه سیلی زدی، آتش كشیدی چرا پهلوی زهرایم شكستی؟ صبور صبورِ بی ‌قرارم بود زهرا به فصل غصّه یارم بود زهرا ز خانه، بین كوچه تا به مسجد همه لحظه كنارم بود زهرا امید مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست همیشه سینه‌اش دریای غم‌هاست خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟ كه امید علی بر دستِ زهراست شاعر: .
. 🌴29 جمادی الثانی 🍀سالروز وفات حضرت علیها السلام 🌺جناب امّ کلثوم علیها السلام چهار ماه پس از باز گشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. (1) 🌴پدرشان مولی الموحّدین امیر المومنین علیها السلام و مادرشان حضرت زهرای مرضیه علیها السلام می باشد. (2) صاحب ریاحین الشریعة به نقل از اعیان الشیعة می فرماید : امیر المومنین علیه السلام آن مخدّره را به عُون بن جعفر طیّار تزویج نمودند. (3) آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم علیها السلام با غیر از عُون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه ی جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحابشان، در کنار خواهرشان حضرت زینب علیها السلام از بانوان و یتیمان محافظت می نمود، و اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است. 🌱پس از عاشورا که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند، خطبه ی آن حضرت در شهر کوفه و مجلس ابن زیاد، اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین، اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک، کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه ی شام، مرثیه های حضرت در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدّره دارد. 🌱سر انجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا بالاخص شهادت سیّد الشهداء علیه السلام رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه ی منورّه دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است. (4) 📚 منابع : 1. ریاحین الشریعة : ج 3 ـ ص 256 ـ 244. العقیلة علیها السلام و الفواطم : ص 75. 2. بحار الأنوار : ﺝ 42، ﺹ 74. تذکرة الخواص : ص 288. 3. اعیان الشیعة : ج 3، ص 484. و ... . 4. وقائع الشهور : ص 110. .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه «گندم به دست» نیّت احرام می‌کنم نذر کـبوتر سر این بام می‌کنم از زعفـران گنبدت آغاز می‌شود پائیز و فصـل نوبریه پرتقـالـهـا از آن زمان که چشم من افتاده بر ضریح رغبت نمی‌کنم به نگاه غزال‌ها کوه گناه و شستشوی قطره های اشک فیض شماست، حل شود اینجا محالـها شاید شما به موقف مرگم گذر کنی صددرصد است ممکن این احتمالها : بر ضامن غربتـــ غریبان صلوات بر پادشه مُلڪِ خراسان صلوات یارب به رضای تو رضا بود، رضا خشنودی جمله اهل ایمان صلوات صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع) .