eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
10.3هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 ۹۸ با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جان ما مست از عطر ایمان است راه ما زنده از شهیدان است هر مرده را ذکر حسین می‌کند زنده راه امید اکبری مانده پاینده ای عشقت در دل ها یاحسین یامولا لبیک ثارالله حضرت زهرا تا شود راضی جان به کف داریم بهر جان‌بازی ما ذوالفقار حیدریم در مصاف شر پس کلنا عباسک سیده زینب ای شورَت در سرها یا حسین یامولا لبیک ثارالله *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
❖﷽❖ 🔆ادامه جلسه دوازدهم وعَناصِرَ الْاَبْرارِ وَدَعائِمَ الْاَخْیارِ،وَساسَةَ الْعِبادِ وَاَرْکانَ الْبِلادِ "سلام برشما...که اصول نیکان و استوانه های خوبان و زمامداران بندگان و پایه و ارکان شهرها هستید." ✅معنی لغوی اَرْکان ارکان جمع رکن است و رکن یعنی جزء اعظم هرچیزی که بقای آن چیز به آن جزء بستگی دارد؛مثلاً پایه ها و ستون های یک ساختمان رکن های آن ساختمان هستند که ساختمان بدون آن ها بقاء ندارد.اعضای رئیسه ی بدن،ازقبیل سر و گردن و سینه و دست ها و پاها ازبیرون و ریه و قلب و کلیه و کبد از درون،ارکان محسوب می شوند و با اختلال آن ها بنیان بدن و حیات انسان نابود می گردد.به فرموده ی قرآن کوه ها برای ثبات و آرامش کره ی زمین به منزله ی اوتادند.یعنی همچون میخ های محکمی هستند که در اعماق زمین فرورفته و به هم پیوسته اند و همچون زرهی پوسته ی زمین را دربرابر فشارهای ناشی از موادّ مذاب درونی حفظ می کنند و جلو هجمه ی طوفان های سنگین را می گیرند و اگر نبودند،زمینیان آرامشی نداشتند و لذا می فرماید:"آیا ما زمین را محلّ آرامش شما و کوه ها را میخ هایی برای آرامش حفظ زمین قرار ندادیم؟(1) و "ما در زمین کوه های ثابت و مستقر ایجاد کردیم تا انسان ها را نلرزاند.(2) 👌🏼وجود امام(ع)مایه ی سکونت زمین و آدمیان امامان نیز ارکان بلاد و تمام عوالم امکان از زمین و آسمان و نگهبان ثبات و بقای آن ها هستند که فرموده اند:"اگر حجت نباشد،زمین و ساکنانش نابود می شوند." و "اگر لحظه ای امام از زمین برداشته شود،زمین به سان دریای موّاج متلاطم به تلاطم،می افتد و اهلش را درخود فرو می برد." 👈🏼امام(ع) زمامدار بشر حضرت امام باقرالعلوم(ع)به یکی از اصحاب به نام اسودبن سعید فرمودند:"بین ما و هرزمینی تُرّی است مانند تُرّ بنّا*؛هرگاه ازجانب خدا مأمور به انجام دادن کاری دریک منطقه از زمین شدیم،آن ریسمان را می کشیم وآن قسمت زمین باتمام بازارها و خیابان ها و خانه هایش برای ما نمودار می شود و در اختیار ما قرار می گیرد تا فرمان خدا را درمورد آن به انجام برسانیم.(3) ✅آری،سرنخ دردست امام است و در هرلحظه در هرگوشه ی عالم می تواند تصرّفی کند و به امر خدا حادثه ای بیافریند. *تُرّ:ریسمانی است که بنّا برای تشخیص کجی و راستی یا پستی و بلندی اجزای ساختمان به کار می برد. 📚منابع 1-سوره نبأ آیات 6 و7 2-سوره انبیاء آیه 31 3-بحارالانوار،جلد25،صفحه ی 366،حدیث 8
سلام دوستانی که مایلند کلاس جمعه تشکیل بشود پیامک بدهند ۰۹۱۳۰۸۵۷۶۲۵
❖﷽❖ 🔆ادامه جلسه دوازدهم وعَناصِرَ الْاَبْرارِ وَدَعائِمَ الْاَخْیارِ،وَساسَةَ الْعِبادِ وَاَرْکانَ الْبِلادِ "سلام برشما...که اصول نیکان و استوانه های خوبان و زمامداران بندگان و پایه و ارکان شهرها هستید." ✅معنی لغوی اَرْکان ارکان جمع رکن است و رکن یعنی جزء اعظم هرچیزی که بقای آن چیز به آن جزء بستگی دارد؛مثلاً پایه ها و ستون های یک ساختمان رکن های آن ساختمان هستند که ساختمان بدون آن ها بقاء ندارد.اعضای رئیسه ی بدن،ازقبیل سر و گردن و سینه و دست ها و پاها ازبیرون و ریه و قلب و کلیه و کبد از درون،ارکان محسوب می شوند و با اختلال آن ها بنیان بدن و حیات انسان نابود می گردد.به فرموده ی قرآن کوه ها برای ثبات و آرامش کره ی زمین به منزله ی اوتادند.یعنی همچون میخ های محکمی هستند که در اعماق زمین فرورفته و به هم پیوسته اند و همچون زرهی پوسته ی زمین را دربرابر فشارهای ناشی از موادّ مذاب درونی حفظ می کنند و جلو هجمه ی طوفان های سنگین را می گیرند و اگر نبودند،زمینیان آرامشی نداشتند و لذا می فرماید:"آیا ما زمین را محلّ آرامش شما و کوه ها را میخ هایی برای آرامش حفظ زمین قرار ندادیم؟(1) و "ما در زمین کوه های ثابت و مستقر ایجاد کردیم تا انسان ها را نلرزاند.(2) 👌🏼وجود امام(ع)مایه ی سکونت زمین و آدمیان امامان نیز ارکان بلاد و تمام عوالم امکان از زمین و آسمان و نگهبان ثبات و بقای آن ها هستند که فرموده اند:"اگر حجت نباشد،زمین و ساکنانش نابود می شوند." و "اگر لحظه ای امام از زمین برداشته شود،زمین به سان دریای موّاج متلاطم به تلاطم،می افتد و اهلش را درخود فرو می برد." 👈🏼امام(ع) زمامدار بشر حضرت امام باقرالعلوم(ع)به یکی از اصحاب به نام اسودبن سعید فرمودند:"بین ما و هرزمینی تُرّی است مانند تُرّ بنّا*؛هرگاه ازجانب خدا مأمور به انجام دادن کاری دریک منطقه از زمین شدیم،آن ریسمان را می کشیم وآن قسمت زمین باتمام بازارها و خیابان ها و خانه هایش برای ما نمودار می شود و در اختیار ما قرار می گیرد تا فرمان خدا را درمورد آن به انجام برسانیم.(3) ✅آری،سرنخ دردست امام است و در هرلحظه در هرگوشه ی عالم می تواند تصرّفی کند و به امر خدا حادثه ای بیافریند. *تُرّ:ریسمانی است که بنّا برای تشخیص کجی و راستی یا پستی و بلندی اجزای ساختمان به کار می برد. 📚منابع 1-سوره نبأ آیات 6 و7 2-سوره انبیاء آیه 31 3-بحارالانوار،جلد25،صفحه ی 366،حدیث 8
👆 ✅تلاطم و دگرگونی زمین به دست امام(ع)"جابرجعفی خدمت امام سیّدالسّاجدین،زین العابدین(ع)ازجنایات بنی امیّه درحقّ شیعه شکایت کرد که چگونه خون بی گناهان را می ریزند و خانه ها ویران می کنند و درمنابر باکمال جسارت به امام امیرالمؤمنین(ع)اهانت می کنند و احدی جرأت بردن نام علی(ع) را با تجلیل و احترام ندارد که محکوم به زندان و اعدام می شود.تا کی باید دوستان شما بااین شکنجه های جسمی و روحی به سربرند؟ امام سجّاد(ع)پس از شنیدن سخنان جابر با تأثّر شدید سربه آسمان گرفتند و لختی با خدا به مناجات و دعا پرداختند و سپس فرزند برومندشان حضرت امام محمد باقر(ع)را طلبیدند وفرمودند:فرزندم،فردا صبح به مسجد جدّت رسول الله برو و همان نخی را که جبرئیل برای رسول خدا آورده به دست گیر و آن را بسیار آرام حرکت بده و مواظب باش حرکت شدید نباشد که همه ی مردم هلاک خواهند شد. 💠جابر می گوید من از این سخن تعجب کردم و فردا صبح با اشتیاق تمام برای دیدن کار امام محمدباقر(ع) به سمت مسجد رفتم و آن حضرت را دیدم.وارد مسجد شدند و به من فرمودند:بیا تا گوشه ای از قدرت الهی را بنگری.پدرم به من دستور داده اند رعبی در دل این مردم بیفکنم که شاید متنبّه شوند.امام ابتدا دو رکعت نماز خواندند و پس از آن،صورت روی خاک نهادند و باخدا مناجاتی کردند و سربرداشتند و دست دربغل کردند و نخی بسیار نازک که بوی مشک از آن به مشام می رسید بیرون آوردند و یک سر آن را به دست من دادند و فرمودند:برو فلان نقطه بایست.طبق دستور عمل کردم و سرنخ را گرفتم و رفتم در آن نقطه ایستادم . متوجه شدم که امام(ع)خیلی آهسته وآرام آن نخ را حرکت دادند؛آن گونه که من احساس حرکت نکردم و آنگاه فرمودند:نخ را رها کن.امام آن را جمع کردند و در آستین خود نهادند. من عرض کردم:مولای من نتیجه کار چه شد؟ فرمودند:از مسجد بیرون برو و بنگر مردم چه وضعی دارند.از مسجد که بیرون رفتم دیدم غوغای عجیبی است؛ زلزله آمده و گردو خاک فضا را گرفته و خانه ها ویران شده و سقف ها فرو ریخته است و هزاران نفر از مرد و زن زیر آوار رفته اند و صدای ضجّه و شیون از همه جا بلند است و مردم رو به مسجد می آیند.من هم به مسجد آمدم ودیدم جمعیّت دور امام باقر(ع) را گرفته و با تضرّع تمام،التماس دعا می کنند و هیچ خبر ندارند که به وجود آورنده ی آن حادثه خود حضرت بوده اند.امام(ع)مردم را به نماز و دعا و دادن صدقات ترغیب می فرمودند. 👌🏼آنگاه به جابر فرمودند : ای جابر،به خدا قسم،من اگر بخواهم به اذن خدا در یک لحظه زمین را زیر و رو می کنم و احدی را باقی نمی گذارم؛ولی ما تسلیم امر خدا و مقدّرات او هستیم.من فقط خواستم طبق امر پدرم رعبی در دل ها ایجاد کرده باشم.بعد فرمودند:به خدا قسم،به وسیله ی ما خدا شما را نجات داده و به وسیله ی ما شما را هدایت کرده است.به خدا قسم؛ما شما را به راه حق و حیات ابدی راهنمایی کرده ایم.آنجا که امر و نهی ما هست،توقف کنید و از دستورهای ما تخلّف نکنید.ما به لطف خدا،بالاتر از این هستیم که دررفتار و گفتارمان خطایی رخ دهد و کسی بتواند برما خرده گیری کند.(1) 📚1-حدیث جابر،بحارالانوار،جلد46،صفحات274 تا 279 .
. رییس مذهب کیست؟ 🕋 در طواف، ابوبصیر کنار علیه‌السلام راه می‌رود؛ عرض کرد: یابن رسول الله! این جمع حجاج آیا مورد نجات هستند؟ ‼️ فرمود: یا ابابصیر! عده‌ای خوکند، عده‌ای سگ‌اند و... 🐖 ابوبصیر نابیناست؛ دست را روی چشم ابابصیر کشید، تا چشم گشود، دیده یک عده دور خانه طواف می‌کنند اما خوک به اشکال مختلف. ✨ یک دست روی چشم کشید، هم بَصر داد هم بصیرت، هم ملک داد هم ملکوت، هم چشم نابینا شد بینا، هم باطن اشخاص را یک مرتبه دید. ⚫️ بعد دوباره دست کشید روی چشم، همه‌ی آنها رفت، دیده نابینا شد. ❇️ کسی که به یک نظر دست کشیدن، بصر و بصیرت می‌دهد، به یک دست کشیدن بصر و بصیرت را می‌گیرد، او ماست. 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۱/ مرداد/ ۱۳۹۳ ◼️ علیه‌السلام .
: دلی‌كه سوخت وشد دود وگشت خاكستر خزان لگد زدوشد ياس ديگری پرپر دوباره پيكر پاكی كبود شد از زهر دوباره تيغ عطش پاره‌پاره كرد جگر سرای سوخته را باز هم عدو سوزاند دوباره تازه شده داغ دود وآتش و در ميان شعله فتاده خليل آل علی چه آتشی كه شرر زد به قلب پيغمبر امام صادق وسجاده وتهجد واشك شب وتهاجم خصم وجسارتی ديگر پياده، ازنفس افتاده، دست بسته امام سواره، ابن ربيع سيه دل كافر بهرقدم كه زمين خورد، چونكه برمي‌خواست به‌ياد پهلوی مجروح، گفت: ای مادر ميان طعنه ودشنام وناسزای عدو دلش شكست به احوال زينب مضطر شنيد زخم زبان، هرچه ياعلی می‌گفت مدينه ياس دگر ديد، رنگ نيلوفر زداغ غربت قبر تو شيعه‌ات دارد دلی شكسته وقلبی كباب و ديدهء تر هلاك می‌شود آل سعود از آه دلی كه سوخت وشد دود وگشت خاكستر _______________________
علیه السلام 💥 حتي در آن لحظه كه جسمش نيمه‌جان است آقا به فكر ساعت و وقت اذان است او سنگِ ما را نيمه‌شب بر سينه مي‌زد آقاي ما از بس كه خوب و مهربان است عِلمش تمام عالمان را غرق کرده دریای علمش بی‌کران بی‌کران است از دیگران هرچند که خيري نديده اما هميشه او به فكر ديگران است در خانه خود نیز امنیت ندارد آن خانه‌ای که هر دو عالم را امان است در شعله آتش به فکر موی خود نیست ناراحتي او براي اهل خانه‌ست اي كاش دنبالش يكي ديگر می‌آمد ابن ربیع پست خيلي بددهان است از بس‌که پشت مرکب، آقا را کشیدند ازچشم‌هایش اشک و از پا خون روان است آنقدر دستش را كشید، آقا زمين خورد ميخواهد او برخيزد اما ناتوان است اصلا برای رنج خود گریه نکرده اشكش براي زجرهاي كاروان است با اين نفس‌ها كه به سختي در مي‌آيند ذكر لبش اي واي، اي واي عمه‌جان است هرچند که در خاک او را دفن کردند معراج جسمانی او در آسمان است در روز هم بايد به دنبالش بگرديم قبر غریبش بس‌که بي‌نام ونشان است 🌴🌴🌴🌴
علیه السلام 🌻 روی منبر دم از خدا می زد لحن زیبا و دلنشینی داشت پیرمردی شبیه پیغمبر که کمالات بی قرینی داشت حربه‌ی جنگی اش زبانش بود رجزش لا إله إلِا الله مرکبش منبری پر از تعلیم مسجد و حوزه نیز جولانگاه درس تفسیر داشت قبل غروب درس تفسیر "سوره ی مریم" از حروف مقطعه میگفت از رموز مصیبت اعظم روضه خوانی رسید ... ساکت شد یاد جدّ غریب خود افتاد صَدَق الله گفت و پائین رفت ... روضه خوان را که اذن خواندن داد ... بزم اشکی به راه افتاد و پای منبر زبان به روضه گشود السَّلامُ عَلیکَ یا جَدّاه سرت ای کاش روی نیزه نبود ضجه میزد که: "یا ٲبَالٲحرار لَعَن الله اُمَّةً طَرَحوک" با اشاره به حنجرش میگفت: "لَعَن الله اُمَّةً ذَبَحوک" درس تفسیر او مجسم شد پیش چشمان هر که آنجا بود کاف و ها، یا و عین و صاد و تمام! کربلا ماجرای اینها بود . 🌴🌴🌴🌴🌴
علیه السلام ☀️ جمعیت بیشتر از قبل شتاب آوردند هیزم آورده و با قصد ثواب آوردند روضه خوان گفت که یکبار دگر ابراهیم رفت در آتش و این قوم عذاب آوردند آنچه این شهر مسلمان سر پیرش آورد کافران کی به سر اهل کتاب آوردند گفت این کوچه همانست همان در ، اینها مثل آن روز لگد را به حساب آوردند بر سر چیدن گل ولوله شد آخر هم از میان در و دیوار گلاب آوردند گفت پیر است و قرارست که او را ببرند دست بردند به شمشیر و طناب آوردند ناگهان گریه شد و گفت که نیت کردند بکنند آنچه سر طفل رباب آوردند مثل هر بار که از کرببلا می خوانیم روضه‌خوان حنجره اش خشک شد،آب آوردند
علیه السلام ☀️ ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند مثل حیدر درمیان کوچه هایش می کشند نامسلمانان به فکر سنّ وسالش نیستند پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند بی مروّت ها سوار مرکب ودنبال خود پیرمردی را پیاده، بی عصایش می کشند با طناب و دست بسته، سیلی و آتش به درب لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند روضه هارا در خیالش هی مجسم می کنند از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند شاه غیرت روی خاک افتاده وبی غیرتان نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند کاروان عصمت وتوحید را، نامحرمان کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده با سر باباش جان را از صدایش می کشند در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند 🌳🌳🌳🌳🌳