eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
کلاسهای آموزش مداحی(برادران) 9صبح جمعه مقابل مهدیه اصفهان چهاراه عسکریه آغازبه کارخواهدکرد. کلاس آموزش مداحی(برادران ) پیربکران جمعه ساعت 9صبح در سالن حوزه بسیج شهید بهشتی جنب ورزشگاه تختی برگزار می شود
. متن حاج 🌷 (ع) در می‌آید کم کم از این خوشهء انگور، می مطمئنم می‌شود قبل از زیارت جور، می کاسه ی چشمم به دست اشک افتاده سحر تا بگیرم نم نم از بارانِ آب شور، می   باز هم روح الامین دارد تعارف می‌کند آب سقاخانه در ظاهر ولی منظور ، می جامی از فیروزه دستم هست و دارم می‌روم تا زمین گیرم کند مابعد نیشابور، می روزی هرکس که مست یار باشد می‌رسد کاروان دارد به نزدیکی مشهد می‌رسد باز می‌خوانم زیارت نامه و اذن دخول باز آقا می‌کند این بار هم من را قبول سجده کردم بارها بر سنگ فرش این حرم تا کند من را دعا در عرش زهرای بتول مرجع تقلید عالم می‌شود بی واسطه هرکسی شد خاک پای عالِم آل رسول گوشه ی هر صحن می‌گویم فقط یا ربنا منزل وحی است اینجا، میکند قرآن نزول باز هم وقت اذان و خواندن نقاره هاست روی لبهایم، دم جانم، علی موسی الرضاست زندگی بعد از شروع یک زیارت شد درست لطف آقا بود هرجا که ضیافت شد درست خواستم خلوت کنم یک نیمه ی شب با خودش دور و اطراف ضریحش جای خلوت شد درست روضه ی پایین پا فوراً دعا بالا سره کار من پیش خدا در این مسافت شد درست ضامن آهو شدن یک گوشه ی احسان اوست تا نگاهی کرد بر محشر، شفاعت شد درست اشک را از دیده ی هر بی پناهی می‌خرد او بخواهد عالمی را با نگاهی می‌خرد وقتهایی که گره بر چنگ و دندان می‌رسد فکر من تنها به آقای خراسان می‌رسد من کجا و آب و جاروی حرم با مژه افتخار خادمی اش بر سلیمان می‌رسد باز هم دلتنگ ایوان طلای مشهد است زائر کرببلا وقتی به ایران می‌رسد از دم باب الجوادِ اوست که هر صبح زود رزق و روزی خدا دست کریمان می‌رسد اصلا از باب الجوادِ اوست که یک صبح زود رَبِّ ما بر بنده‌های خود بهشتش را گشود آمدم با دردهای خود، دوایم را بده التماست می‌کنم حتما شفایم را بده هر چه دارم می‌دهم تا آخر عمرم به تو لااقل تضمین اینکه من گدایم، را بده من بریدم از همه، پس جان زهرا مادرت جان هرکس دوست داری کربلایم را بده چشمه ی اشکم که خشکیده خجالت آور است تا محرم مرحمت کن اشکهایم را بده حال من را خوب کن هر طور می‌دانی خودت من بمیرم، روی خاکی روضه می‌خوانی خودت کربلا بود و تنی که آسمانِ درد بود بر گلویش جای پای خنجری نامرد بود دست در دست همه چرخید معجرهایشان صورت زینب اگر نیلی نبود ، زرد بود دست نامردی شبیه گوشوار فاطمه لابلای آن غنیمت‌ها که می‌آورد، بود کربلا بود و رقیه بود و روی سوخته شانه می‌زد فاطمه بر تار موی فاطمه 👇
. 💥سبک: 🎤مداح: حاج 🌷 (ع) امشب بر آن سرم که جنون را ادب کنم بر چهره تو صبح و به روی تو شب کنم لب‌لب‌کنان به یاد لبت باز تب کنم شیرانه سر تصرف ری تا حلب کنم وز آه خود کشم به بخارا ، بخار را  "علی علی یاعلی" السلطان ابالحسن عالم و آدم عاشقتن شده دلم با تو هموطن با تو دل بی قرار من میره تا خدا  هلاکتم یا امام رضا هیشکی به جز تو، سلطان ما نیست هیجا شبیه حرم، امام رضا نیست صحن و سرات دریا، دریا ذکر همه آقا، آقا دلتنگتم یا امام رضا یا امام رضا ماه مهربون من ستاره ی آسمون من مثل امامِ زمون من درد محبات به جون من بین عاشقا هلاکتم یا امام رضا کسی مثل تو ، پیدا نمیشه برای ما هیشکی امام رضا نمیشه دلم شده شیدا، شیدا گم بود و شد پیدا، پیدا دلتنگتم یاامام رضا یاامام رضا قلبم پر حرارته دوای دردم زیارته جلو ضریحت قیامته لبا لبم از کرامتِ خاک زائرا هلاکتم یا امام رضا ایران با اسمت، صفا گرفته هر کیو میشناسم ازت، شفا گرفته اسمت منو برده بالا تا نزدیک عرش اعلی دلتنگتم یا امام رضا ای شرط لا اله الا الله  ای پاره ی تن رسول الله  علی ابن موسی ابن جعفر بن محمد  ابن علی ابن حسین ابن علی  ولی الله علیه السلام 👇
💥سبک: 🎤مداح: 🌷 چقد دور و برت نوکر داری، ای ماشاء الله چقد تو حرمت کفتر داری، ای ماشاء الله 'به ما محبت مادر داری، ای ماشاء الله۲' همه هستی گدا 'کرم سلطانه۳' خونه‌ی امید ما 'حرم سلطانه۳' اسمت علیِ و نفحات تو خیبری شأن تو می کنه به دو عالم برابری کوچه به کوچه‌ی همه شهرای این دیار برپا شده به عشق تو جشن سراسری قرار کبوترا 'صحن گوهرشاده۳' دل من لک زده‌ی 'پنجره فولاده۳' چه خوبه حرمت سامون داره، ای ماشاءالله هزارتا خادم و دربون داره، ای ماشاءالله مثِ صحن نجف ایوون داره، ای ماشاءالله آخه کی این همه مجنون داره؟ ای ماشاءالله من مست باده‌ی شب میلادتم رضا هستی به یاد من که منم یادتم رضا دردمونِ دردِ مُزمنِ دوری من تویی عمری دخیل پنجره فولادتم رضا شب میلاد رضا 'دل من بیتابه۳' عیدی امشب ما 'حرم اربابه۳' تو دنیای منو زیبا کردی، ای ماشاءالله بدیهای منو حاشا کردی، ای ماشاءالله چقد گره برا من واکردی، ای ماشاءالله برات کربلا امضا کردی، ای ماشاءالله افتاده‌ام به پای سلیمان مشرقین من از امام رضا میرسم به امام حسین باشه قرار ما یه شب جمعه کربلا با آقامون رضا وسط بین الحرمین 👇
. حق نموده به بندگان عنایت گلی واشد زگلشن ولایت سر زد از مدینه زلطف سرمد هشتمین منجی و شمس هدایت مدینه امشب چو وادی طور است نجمه شادان و موسی چه مسروراست تو امام هشتمی تو پناه مردمی همه عالم پر از شور و نوا شد ذکر حور و ملائک مرحبا شد از کرامات خاص کبریایی رضا بر موسیِ جعفر عطاشد مدینه امشب گردیده چون گلشن بگو یا نجمه چشم شما روشن تو امام هشتمی تو پناه مردمی نورحی مبین رسیده امشب هشتمین شمس دین رسیده امشب عاشقان ز بیت موسی بن جعفر پسری مه جبین رسیده امشب بحر دین را او گوهر نایاب است دل حور و ملک ز دیدنش آب است تو امام هشتمی تو پناه مردمی آمده رضا از تبار حیدر که بوَد پاره قلب پیمبر علی سوم آل محمد پسرارشد موسی بن جعفر مدینه غوغاست شورو شعف برپاست همه شادی کنید او کعبه دلهاست تو امام هشتمی تو پناه مردمی حرم با صفای او بهشتم حق نهاده ولایش در سرشتم بس کریم و رئوف و مهربان است نام او را روی قلبم نوشتم حرم و صحنش جنت هرشیعه است با ولای او شیعه او بیمه است تو امام هشتمی تو پناه مردمی یا رضا جان معین الضعفایی آقا جان تو غریب الغربایی تو به اذن خدای مهربانت می کنی از همه گره گشایی شب میلادت کردی به من احسان بر تو یا مولا گردیده ام مهمان تو امام هشتمی تو پناه مردمی ایکه چون مرتضی برما امیری آمده سوی تو عبد فقیری شب میلاد تو رئوف عالم گشته مهمان تو دستم بگیری تو مسیحایی کعبه دلهایی نور چشمان اهل تولایی تو امام هشتمی تو پناه مردمی شکرلله ز لحظه ولادت ذات حق داده بر من این سعادت با تمام بدیهام یا رضا جان بر تو و آل تو دارم ارادت جنت شیعه صحن حریم تو حل هرمشکل دست کریم تو تو امام هشتمی تو پناه مردمی تا میام در حریم با صفایت درد من دوا میشه با دعایت از من روسیاه دلشکسته کرده ای در همه عمرم حمایت درناب من بر تو خطاب من به جوادت قسم بده جواب من تو امام هشتمی تو پناه مردمی یابن زهرا رضا گر روسیاهم شب میلاد تو بر تو پناهم گشته شرمندهء خلق نکویت به حق جوادت نما نگاهم ای حبیب من تویی طبیب من کربلا امشب نما نصیب من تو امام هشتمی تو پناه مردمی .
﷽ 💙 ❤️ 💙 تپش تپش ، تپش قلب من فدای رضا نفس نفس ، نفس اَم می رود برای رضا منم منم،که شدم زنده شدم بنه شفای رضا رضای حق همه واللهِ در رضای رضا پا به ضریحت دست بگیرم از نفس تو حق پذیرم از میِ چشم اَت باده بنوشم مست بمانم مست بمیرم روی قلب من حَک شُو آبروی فلک شُو آرزوی مَلَک شُو عبد بی سر و پا مَن 💙❤️علی علی علی موسی الرضا علی مولا قَدَح قدح زده اَم میِ فقط ز جام رضا سَبو سبو شده اَم مست نام رضا بگو بگو منم آوارهٔ مرام رضا کبوترم که زده اَم پَر به روی بامِ رضا نور رُخ اَت را، ماه ندارد مثل تو دنیا ، شاه ندارد سَر بدهم من، پای تو اما غیر تو باشد راه ندارد سِر سوز سحر تو دُر ناب و گهر تو نور شمس و قمر تو عبد بی سر و پا من 💙❤️علی علی، علی موسی الرضا علی مولا جهان جهان ، شده یکسر غلام رضا زمین زمین بشکوفد به احترام رضا سما سما ، همه دلداده به احترام رضا شب و سحر همه در برکت سلام رضا ای همه هست و ، دارو ندارم عطر تو دارد، لیل و نهارم سر بدهم من ، پای تو اما غیر تو باشد ، راه ندارد عشق تو مولا، حصن حصینم پای تو جانا، جان بسپارم رمز شور و شعف تو تا همیشه هدف تو عشق شاه نجف تو عبد بی سرو پامن 💙❤️علی علی، علی موسی الرضا علی مولا
آنانکه عاشقند به دنبال دلبرند هر جا که می روند تعلق نمی برند از آنچه که وبال ببینند خالی اند عشاق روزگار ، سبکبال می پرند پرواز می کنند به هر جا که جلوه ای ست گاهی ملائک اند و گاهی کبوترند دل را به دست هر کس و ناکس نمی دهند دلداده ی قدیمی آل پیمبرند آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده موسی بن جعفرند! ما عاشقیم عاشق و حیدریم ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم آدم بدون مهر تو انسان نمی شود سلمان بدون عشق مسلمان نمی شود آن گردنی که تیغ تو را بوسه می زند سوگند می خوریم، پشیمان نمی شود وقتی کبوتران حریمت، گرسنه اند گندم برای سفره ما، نان نمی شود باید هزار قرن، حکومت کنی مرا سلطان چند روزه، که سلطان نمی شود تو خوب جایی آمده ای سروری کنی هر رعیتی که رعیت ایران نمی شود تو هشتمین پیمبر قرآنی منی حق خدا و حق مسلمانی منی تو آسمان عشقی و خورشید گنبدی خورشید هشتمی و به ایران خوش آمدی تو سجده ای و ساجد و مسجود و مسجدی تو عابدی و معبود و معبدی تو کربلایی و نجفی و مدینه ای یعنی شهید و شاهد و مشهود و مشهدی نه چشمه از علوم، به قلب تو جاری است با این حساب، عالم آل محمدی تو آمدی و آمدنت رفتنی نداشت مانند آفتاب تو در رفت و آمدی ای آبروی جن و ملک خاکبوسی ات عالم فدای جلوه شمس الشموسی ات زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد، مادرم آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت یک پارچه گره زد و تا سالهای سال « سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات هم خانواده هم پدر و مادرم فدات ای مهربان ترین کرم سفره ی گدا یا ایها الرئوفی و یا ایها الرضا امشب خدا کند که تو را ای حضور سبز این قوم اشتباه نگیرند با خدا ای لطف بی نهایت شب های زائران یکبار ما، سه بار شما، پیش ما بیا با گریه های توست اگر گریه می کنیم ای روضه خوان گریه ی ابن شبیب ها یابن شبیب گریه فقط بر غم حسین یابن شبیب گریه فقط بهر کربلا یابن شبیب جد مرا سر بریده اند پیش نگاه عمه ما سر بریده اند
قدم قدم قدم یار می رسد از راه شکوه جلوه ی دادار می رسد از راه به صورتش همه نور محمدی دارد عزیز احمد مختار می رسد از راه خبر بده به هر آنکس که دل غمین باشد به هر چه غمزده غمخوار می رسد از راه بده به هر چه گنهکار این بشارت را غفور و غافر و غفار می رسد از راه به نام نامی مولا علی ست او را نام دوباره حیدر کرار می رسد از راه خبر دهید که بر عالمی ولی آمد به نام نامی موسی الرضا علی آمد به یمن مقدم او آسمان گل افشان شد و شام تیره ی عالم ستاره باران شد چه خوش قدم پسری می رسد ز آل الله که چشم نجمه و موسی ز شوق گریان شد برای اینکه زند بوسه بر کف پایش چه بیقرار دل خاکی خراسان شد خوشا هر آنکه رضا دید و شد مسلمانش خوشا هر آنکه به دست رضا مسلمان شد بگو به دشمن اسلام این سخن بشنو که شاه مردم این مملکت رضا جان شد در این حرم پرِ از شور و پر ز احساسم میان صحن و سرای حسین و عباسم رسیده آنکه بود مامن مسافرها رسیده آنکه شده جان پناه زائرها رسیده آنکه کرامات بی نهایت او نرفته و نرود از خیال و خاطرها همان که شمس شموس است و قبله ی خورشید همان که بوده حریمش مطاف طائرها رسیده آنکه به یمن قدوم باکرمش گرفت جلوه ی فردوس جان بایرها رسید آنکه نوشتند اینچین بیتی به مدح و منقبت او زبان شاعرها " گلی که یک ورقش آبروی نه چمن است نگین خاتم سلطان دین ابوالحسن است " حرم نگو که حرم چشمه ی بقا دارد به روی لب ، لب نقاره یا رضا دارد حرم نگو که بهشت است ، نه غلط گفتم بهشت گوشه ی این آستانه جا دارد هر آنکه آمده با کیسه ای تهی اما به وقت رفتن خود کیسه ای طلا دارد همیشه اشک روان است و خنده بر لبهاست در این حرم که پر از زائر خدا دارد گمان که نه به یقین نزد پنجره فولاد هر آنکه رفته تمنای کربلا دارد خدا گواست هر آنکس که کربلا رفته به یک نگاه رئوفانه ی رضا رفته جهان فدای رضا و جهان فدای حسین جهان گدای رضا و جهان گدای حسین رضای حضرت ، رضایت حیدر بود رضای رضا و بود رضای حسین به لطف بوده از اول به دل ولای رضای و به دل ولای حسین میان صحن حسین و میان صحن رضا به سر هوای رضا و به سر هوای حسین بگیر کرببلا را تو در مدینه ی طوس همیشه دست رضا بوده کربلای حسین بیا دوباره مرا مست عطر سیبم کن دوباره تذکره ی اربعین نصیبم کن ناصر شهریاری .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای شنيدنی شفای نوزاد در حرم مطهر حضرت امام الرئوف (ع) در دوران قرنطینه یا علی اصغرِ امام حسین
منتظر ظهور (سوسن): خییییییییلی قشنگه حتماً بخونید ☺️☺️ 🌹بسیار زیبا و آموزنده👌 🔻پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود زن همسایه نمک نیاز داشت به خانع آنها رفت و زن نمکدان را به او داد اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد. پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراخت و عصبانی وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد . با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت . حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد . نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد به خداوند یقین و باور داشته باشید. 🌼منْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ ☘️و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3) 🌹حق غنّی است، برو پیش غنی 🌹نزد مخلوق، گدایی بس کن •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
.. درمدینه شورو غوغایی بپا گردیده امشب زینت آغوش بابایش رضا گردیده امشب دوباره سر زده گل گلزار دین رسیده در جهان امام هشتمین علی موسی الرضا(۲) گلی از گلزار عصمت باز دوباره واشد امشب موسی جعفر ز الطاف خدا باباشد امشب مدینه غرق نور شده وادی طور دل نجمه شده پر از شادی و شور علی موسی الرضا(۲) غنچه ای از بوستان موسی جعفر رسیده هشتمین شمس ولایت جان پیغمبررسیده دوباره غنچه ای شکوفا گشته است رضا خورشید دین هویدا گشته است علی موسی الرضا(۲) بر سرِ هر شیعه امشب بارش رحمت رسیده از گلستان ولایت، گلبن عصمت رسیده گل باغ ولا امیر و مقتدا گل نجمه بود علی موسی الرضا علی موسی الرضا(۲) دهه ی کرامت آمد نور چشم عترت آمد هشتمین شمس ولایت ازسوی حق رحمت آمد خدا را مظهر است گل پیغمبراست صفابخش قلوب عزیز حیدراست علی موسی الرضا(۲) تو رضا خورشید دینی تو امام هشتمینی توهمان حصن حصینی شیعه را حبل المتینی ز لطف کبریا امام هشتمی رئوف و مهربان پناه مردمی علی موسی الرضا(۲) شیعیانِ مرتضی را رهبری و مقتدایی حامی درماندگانی کعبه ی دلهای مایی تویی یارو حبیب به درد من طبیب بود بهر حرم دل من بی شکیب علی موسی الرضا(۲) حرم وصحن وسرایت تا به محشر جنت ماست حب و مهرت یا رضاجان درهمه عمرعزت ماست حریمت باصفاست پر از نور و ضیاست خدا باشد گواه برایم کربلاست علی موسی الرضا(۲) تو صفای قلب مایی تو علی موسی الرضایی این جهان و روز محشر توهمه امید مایی تو گل من خار تو شدم بیمار تو بود تا روز حشر کرامت کار تو علی موسی الرضا(۲) شب میلاد تو مولا آمده مهمانت هستم به کنار سفره ی تو ریزه خوار خوانت هستم امید عالمین منم بر تو پناه به حق مادرت نمابر من نگاه علی موسی الرضا(۲) ای گل بستان احمد مَحرم رازم تو هستی به سوی حی تعالی بال پروازم تو هستی تویی بر ما امیر تویی خیر کثیر شدم مهمان تو آقا دستم بگیر علی موسی الرضا(۲) تو مرا جاروکش صحن و سرایت کن حسابم بده از لطف و کرامت حضرت مولا جوابم الا ای در ناب تویی چون آفتاب به مولانا جواد به قلب من بتاب علی موسی الرضا(۲) شکرلله ریزه خوار خوان تو هستم رضاجان همچنان سائل کنار سفره بنشستم رضا جان زطفلی یا رضا گدای این درم نگاهی کن به من الا صاحب کرم علی موسی الرضا(۲) ای رئوف عالمِ هستی کسی جز تو ندارم وقت مرگ واحتضارم یارضا چشم انتظارم آقا با یک نگه غم از قلبم ببر چوخوبانت آقا مرا هم تو بخر علی موسی الرضا(۲) حتمی است .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باعرض سلام لطفآ انگشت مبارکتونو بذارین روی لینک ببین چی میاد واستون... من اولین نفر بودم ک این سورپرایز رو براتون فرستادم 👇🏻👇🏻👇🏻 👇🏻http://goo.gl/59TZRD
4_6041680776741783841.mp3
297.7K
❣﷽❣ 🌹 🌿 : مهربونی آروم جونی 🌹 عمریه والله؛هستم گدای؛ضامن آهو زدم دوباره؛پای حریمِ؛ پاک تو زانو خالیه دستم از لطف واحسان کاسم رو پر کن سنگ دلم رو ای مهربونم طلا ودر کن بارون شوقه یاس وبنفشه داره میباره می زنه چشمک؛تو آسمونا بازم ستاره چشای زیباش ،طعنه به دریا میزنه هربار باهر نگاهش ،بارون رحمت گُل میشه هر خار 🌿یا علی موسی الرضا مولی باز مرغ روحم؛از عشق سلطان داره بهونه انگار کنارِ ؛مرقد آقا داره می خونه شکرخدا که قلبم به عشقت محکومه امشب پر زد حریمت از کنج صحنِ معصومه امشب 🌿یا علی موسی الرضا مولی 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸سرود ولادت امام رضا(ع)🌸 کبوتر شدم و بازم پریدم به صحن مشهد الرضا رسیدم شدم آزاد آزاد از دوعالم مثه آهو سوی آقا دویدم حاجتام امشب امشب بازم رواشد سایبونم باز سقف ایوون طلا شد میزبان من آقام امام رضا شد امام رضا اومدم بازم بتو رو زدم آغوشت و دوباره واکن بستم دخیل به نگات آقا جونم به فدات آقا بازم منو نیگا کن یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا فرشته ها میان از اوج ابرها واسه جارو کشی ه صحن آقا اگه بهشت بیاد یه بار به مشهد اقامت میگیره می مونه اینجا این حرم نوره نوره مرکز نوره واسهء موسی موسی وادی طوره برای عیسی رمز شفای کوره خورشید میاد میشینه تا گنبد ببینه خیره میشه به صحن آقا این حرم احساسیه عطر حرم یاسیه زائر پاکارشه زهرا یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا توی قبر و قیامت باوقاریم سر آسوده بر لحد میزاریم همه حرف ما باعالم همینه ما شیعه ها امام رضا رو داریم منکه بی تابم ، تابم فقط توهستی بادهء نابم نابم فقط توهستی پادشاه و اربابم فقط تو هستی ایوون طلات با صفاست صحن و سرات کربلاست قبله کل عالمینه تو حرمت بهترین حالت ما نازنین سینه زنی برا حسینه یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا
*یاسین قلب قران* ایا مراقب قلب خودت هستی؟ *اگر قران تفسیر وجود توست .یس قلب توست.* ایا به ماده حیاتی که وارد جریان خونت میشود دقت کردی؟ *یعنی اکسیژن* اگر دستگاه تنفسی سالم نباشد قلب کارش را درست انجام نمی دهد. (دستگاه تنفسی ، جایی که باید اکسیژن رو بگیره و خون پر از اکسیژن را وارد بدن کنه (بوسیله سرخ رگ،) و باز در بازگشت باید دی اکسید کربن (ماده سمی) را از طریق سیاهرگ که بهش میرسد با تنفس بیرون بده). *ریه سالم* برای قلب ما مهم است . *قلب عضو مهم است و دستگاه تنفسی نگاهبان قلب است.* قطعا خون سالم باید وارد قلب بشود و بدون سم. *شاید دستگاه تنفسی عضو مهم در نگاهداری قلب است و یا نگاهبان قلب.* . قبلا اگر برای الودگی هوا باید ماسک میزدیم سهل انگاری می کردیم حالا که خطر بیشتر شده و زدن ماسک بسیار واجب است.چون بیماری کرونا به عضو نگهبان قلب اسیب میرساند . تغذیه درست که تقویت کننده سیستم ایمنی است و تنفس هوای سالم و دوری از تجمعات که می تونه از الودگی تنفسی جلوگیری کنه، از امور ات مهم است و یک فریضه و واجب الهی محسوب میشود. چرا غفلت؟؟!! *همیشه نادانی بزرگترین درد بوده*. هر چند قلب عضو مهم بدن است و خون ساز و حیات ما بدان بستگی دارد. *روح ما بالاتر است و نگاهبان قلب ماست.* ویا دقیقتر بگویم *قلب جلوه نازل روح است.* ایا اگر روح ما گرفته شود قلب به کار ما می اید. *قطعا روح ما که از خداست با خدا پاک می ماند* . و *عبادات پاک کنتده روح از غبار غفلتهاست* و غفلتها همه دی اکسی کربن و سمی است که با یاد خدا دفع میشود و *یاد خدا همان اکسیژن است* که اگر نباشد .قلب از سلامت می افتد. پس تو ای انسان( *تو و من همان منظورم روح خدایی ماست*) با یاد خدا می توانی از قلبت محافظت کنی تا زنده بمانی و زندگی کنی والا قلب بدون یاد خدا زندگی نمی کند .حیات حیوانیست و یا افسردگیست..و کفر هم ناسپاسی از وجود خدا و فراموشی او است و مرگ روح ایمانی ماست. .و برای همین کافر حقیقی یعنی مرده و مومن حقیقی یعنی زنده. و زنده کسیست که زندگی می کند و حیات بهشتی و سلامت روان داردو کسی است که دائم الذکر است و همیشه با خداست.و زنده است. مگر میشود بی خدا زندگی کرد. بی اکسیژن زندگی کرد؟ مگر میشود بی یاد خدا زندگی کرد.؟ یاد خداست که تو را از زشتیها باز می دارد و از قلب زندگی بهشتی تو را حفظ می کند. و غفلتها و گناهان است که روح این نگاهدارنده بدن را حافظت می کند و حفاظت از روح یعنی حفاظت از حیات دهنده قلب و بدون ان قلب می میرد. *هوای قلب عالم امکان و روح اعظم و امام زمان را هر روز باید داشته باشیم* که حیات ما از حیات بالاتر است و از روح خدایی است که جلوه کامل ان در انسان کامل نمایان است. و بدانیم بدون ماده حیاتی و ان روح بزرگ که ما نیز از ان روحیم . قلب و سلامت ما در خطر است. *یس روح اعظم و یس قلب عالم امکان و یس وجود پیامبر اکرم است و یس حقیقت توست* *تا خورشید حقیقت نباشد هیچ خورشیدی نور نخواهد داشت.* قلب قران را حفاظت کنیم که قلب قران نگاهبان قلبهای ماست. حال که دانستیم نگاهبان قلب را و قدر ماده حیاتی یعنی اکسیژن را .خواهیم دانست قرائت سوره یس اقلا در طول شبانه روز یک بار .چرا از هزاران بلا جلوگیری می کنه؟ قطعا تلاوت با تدبر و تفکر مقصود بوده بخوانیم و تفکر کنیم و شاید رمزهای زندگی سالم را یافتیم. شما دوست قرانی من یکی از رموز سلامت انسان از سوره یس را برای ما بنویس. فقط یک نکته . شاید با خواندن ان و دقت و تفکر و عمل ما هم بتوانیم از خود و یا قلب قران حفاظت اکنیم. تشکر از تلاوت و تدبر و تذکر شما . *شرح یس در خود سوره امده* @basijnews_pirbakran
. 38 روز تا عید ولایت پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم»فرمودند: أقضی أُمّتی عِلیٌّ. بیناترین امّت من در أمر قضاوت علی علیه السلام است. (الریاض النضرة، ج ٣، ص ١٦٧ ـ ذخائرالعقبی، ص ٨٣ ـ مناقب خوارزمی، ص ٣٩) سیره ی مرتضی، طلب حقّ امّت است در دولتش،اساس حکومت،عدالت است فرموده است حضرت خاتم که مرتضی بیناترین ِ امّت من در قضاوت است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
‍ ⚜️🔸⚜️سرود زیبا _میلادِ غریبَ الغُرَبا حَضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام _سید مهدی میرداماد⚜️🔸⚜️ {(جلو ایون طلا زانو میزنم بامژه صحنتُ جارو میزنم کاری با مردم دنیا ندارم من به سلطانم فقط رو میزنم) 2 دار و ندارمی ، صاحب اختیارمی 2 مهمونِ ویژۀ وقت احتضارمی 2 }2 السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... ( تویی سلطانُ منم رعییتی که میگه حرف دلُ به راحتی ) 2 ( اگه میشه شب میلادت آقا مهمونم کن یه غذایِ حضرتی ) 2 از سینه غم بِبَر ، آقا دم به دم بِبَر روزِ تولدت ما رو حرم بِبَر السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... ( جلو ایون طلا زانو میزنم بامژه صحنتُ جارو میزنم) 2 ( کاری با مردم دنیا ندارم من به سلطانم فقط رو میزنم) 2 دار و ندارمی ، صاحب اختیارمی 2 مهمونِ ویژۀ وقت احتضارمی السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... اولین بار که زیارت اومدم تویِ اون لحظۀ طوفانی آقا مادرم میگفت چقدر مهربونی پدرم میگفت که سلطانی آقا سلطانِ ارتزاق ، شکر خدا اقا افتاده دستِ تو کارِ ما ایرانیا السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... جلو ایون طلا زانو میزنم به سبک خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنند هم خوانده میشود 👇