غزل مصیبت شب عاشورا
بنشین برادرانه دوباره کنار من
پایان بده به گریهء بی اختیار من
از رنگ و روی زرد خودم مُلتفت شدم
فصل خزان رسیده به فصل بهار من
امشب بیا و مجلس ختم مرا بگیر
بالا سرم بمان که نمانده قرار من
دارم شبیه مادرمان میشوم کمان
مگذار این فراق شود شود کوله بار من
امشب اگر به صبح رسد میشود شروع
تلخیِ روزگار تو و روزگار من
فردا اگر که زخمیِ گودال بینمت
آغاز میشود همهء اضطرار من
فردا اگر گلوی تو با نیزه وا شود
آتش رود به عرش ز داد و هوار من
من بوسه میزنم به گلویت بعید نیست
حلقوم پاره پاره بیاید به کار من
رخصت بده که موی تو کوتاهتر کنم
تا که به پنجه ها نرسد شاخسار من
منکه هنوز سیلیِ مُحکم نخورده ام
از گریه پُر ورم شده شده چشمان تار من
همسایه ام که سایهء من را ندیده است
فردا چگونه شمر شود هم قطار من ؟
زَجر و سنان و اَخنس و خولی و حرمله
مُشتی شرابخوار بگردد حصار من
شمشیر و تیر و نیزه کِشد انتظار تو
بازار و سنگ کوفه کِشد انتظار من
قرآن بخوان اگر به سرِ نیزه جا شدی
تا جان بگیرد این نفسِ ذوالفقار من
حتّی اگر که پَرت شوم با لگد حسین
می ایستم که کم نشود اقتدار من
مجتبی صمدی شهاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضربان قلب من / #یاحسن ، #یاحسین
آسمونا هم میگن / #یاحسن، #یاحسین
عمو حسین عمو حسین
ببین بریده نفسم
عمو حسین عمو حسین
زنده بمون تا برسم
🔸🔸🔸
✅ #حاج_محمود_کریمی
غزل مصیبت حضرت عبّاس(ع)
رفتی و رفت دگر سایهء تو از سرمن
بی تو پاشید زِ هم هیمنهء لشکر من
همه از قَدّ رشید تو سخن میگفتند
شده ای از چه کنون مثل علی اصغر من
با زمین خوردن تو شاه زمینگیر شده
این قد و قامت درهم نشود باور من
روبھان آمده بالای سرت می رقصند
غُرّشے کن که بترسند ز شیر نَرِ من
دستھايت که دلِ معرکه بر خاک اُفتاد
همه گفتند دگر خاک شده بر سر من
کاش میشد که نقابے بزنی بر چھره
چشم خوردی که شدی مُحتضری در برِمن
تیر ، هَم مردُمکِ چشم تورا پاشیده
هم که انداخته از پا و کمر پیکر من
خونِ پیشانے تو پاک شده قبل از من
گوئیا دست کشیده به سرت مادر من
بی تو سردار به بَد دردسرےاُفتادم
می شود ختم به بد غائله ای آخر من
بی نگهبانے زن های حرم از یک سو
تشنگیِ حرمم دردسرِ دیگر من
نَبرم خیمه تورا روے سرت میریزند
ببرم خیمه تو را جان بدهد دختر من
زده صدھا گرهء کور غمت بر کارم
بی تو بر باد رود مقنعهء خواهر من
مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸
غزل اول جلسه ای شب تاسوعا
امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
بیا که محفل ما بی تو آسمانی نیست
اگر نظر نکنی اشک دیدگانی نیست
تو پیر گریهء مایی مرا دعائی کن
که بی دعای تو خیری در این جوانی نیست
بهار بودن من دیده های نمناک است
به روضه ها که ببارم دگر خزانی نیست
چقدر دوری از تو ز گریه دورم کرد
برای وسعت این رزق جُز تو بانی نیست
شباهت من و تو این لباس مِشکی شد
وگرنه بهر رسیدن به تو توانی نیست
گذشت هم رمضان و گذشت هم عرفه
هنوز غرق گناهم غمم نهانی نیست
به دستهای عمویت بگیر دست مرا
که بهتر از تو مرا چاره و اَمانی نیست
بیا به روضهء دستِ قَلم سراسیمه
بیا و روضه بخوان جز تو روضه خوانی نیست
بیا بگو که علمدار بر زمین اُفتاد
ز چشم پاره بگو قدرت بیانی نیست
بگو چه شد که ز پهلو سرش به نیزه نشست
که بعد از آن به تن اهل خیمه جانی نیست
مگر چه بوده عمودی که بر سرش آمد
که بهر ساقیِ طفلان لب و دهانی نیست
ز علقمه که می آمد حسین شَک کردند
صدا زدند که بابای ما کمانے نیست
مجتبی صمدی شهاب
.
💥سبک: #شور
🎤مداح: #مهدی_رعنایی
🏴 #شور احساسی #محرم
قرارمون بود واسه تو غم بخورم
قرار نبود حسرت حرم بخورم
به عالمی من نمیدم این مشکی رو
بهم بگو که به چی قسم بخورم
قسم میخورم در محضر مادرت
قسم میخورم به چادرت خواهرت
قسم میخورم به اکبر و اصغرت
ندارم غمی به خودت قسم
تو رفیقمی به خودت قسم
تو رو نداشتم حرفا تو این دل میموند
جذبه اسمت منو به روضه کشوند
شنیدم اون ارمنی باهات کاری داشت
خودش رو هر طوری بود به خیمت رسوند
روی پیشونیمون عرق شرم آقا
دل عالمو تو میکنی نرم آقا
به هر کسی حسینی دمش گرم آقا
من از این خونه کجا برم
جونمو بگیر ولی تو حرم
قصه این عشق و عاشقی جالبه
یه دنیا ادم کربلاتو طالبه
دوباره عهدمونو می بندیم کجا؟
قرارمون اربعین دم موکبه
میمونم تا ابد همیشه زیر دین
ندارم گرفتاری توی عالمین
من المهد الی لحد میگم یا حسین
روضه خونِته خدای کریم
صدق الله علی العظیم
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نکات_مهم_در_موردصداسازی
✂️#برشی_از_گام_هشتم_اصول_مداحی
🏠 #آموزش_مداحی در منزل
✅ فایلهای تصویری #آموزش_مداحی در۱۲گام(۱۲فیلم یک ساعته)
🎤🔴 آموزش اصولی وگام به گام مداحی
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد

لالا لالا ، آروم باش یه ذره عزیزِ دلم
لالا لالا ، نزن لبهایِ خشکتُ رویِ هم
لالا لالا ، داره مادرت می بینه از حرم
شرمندتم علی جون ، دلِ من رو نسوزون
دور لبهات عزیزم ، زبونت رو نچرخون
* وقتی بچه رو ابی عبدالله روی دست گرفت،سر بچه عقب رفت....*
می دونم تشنه هستی ، چند روزِ شیر نخوردی
رو دوشم سر بذار تا ، جایِ آب تیر نخوردی
*بچه رو روی دست گرفت، عبارت مقتل اینه: "ذَبَحَهُ الاُذُنِ إلَی الاُذُن" تو رو خدا نگاه کنید. گوش تا گوش بچه چقدره؟.... هرچه بادا باد یه حرفایی رو فقط امشب میشه گفت.... *
لالا لالا ، خیلی سخته ، برا غربتِ تو نبارم علی
لالا لالا ، خیلی سخته ، که چشماتو رو هم بذارم علی
لالا لالا ، خیلی سخته ، که تیر از گلوت دربیارم علی
خیلی در هم شکستم ، خیلی از پا نشستم
با این دستایِ لرزون ، میُفتی از رو دستم
روی دستم سر تو ، روی یك دست پیکر تو
من چی بدم جوابِ ، اشکایِ مادرِتو
*بچه رو زیر عبا گذاشت،سلطان عالم حسینِ، اختیار جن و انس دستشِ، مگه میشه حجت خدا بلاتکلیف بشه؟ مگه میشه امام زمان مضطر بشه؟مرحوم شوشتری میگه: آره میشه... حسین بچه رو زیر عبا گذاشت، این روضه فقط مال امشبِ،راضی نیستم غیر از امشب جایی خونده بشه،لااله الاالله... چرا هی یه قدم رفت یه قدم برگشت؟ یه نفر بلند شه به من بگه چرا؟ بعضیا میگن یه قدم میرفت مادرشو جلو خیمه میدید برمی گشت... بعضیا میگن یه قدم می رفت زینب و جلو خیمه میدید. نه! نه! راحتت کنم... یا صاحب الزمان! بذار امشب همه مون شب هفتم بمیریم. کجا از مجلس روضه بهتر؟ چرا هی رفت و برگشت امام؟ قدیم یادتونه مرغ کشته نمی فروختن. مثل الان مرغای آماده نمی فروختن. قدیم می بردی مرغ زنده رو می دادی قصاب بهش می گفتی: اینو برای من ذبح کن. یادتونه یا نه؟ الانم تو دهات ها همین کار رو می کنن. مرغ رو ذبح می کرد مینداخت رو خاک میگفت: دست نزن تا جون بده.... پنج دقیقه می ایستادی می دیدی دست و پا زدنش تموم شد... میگفتی خب دیگه جون داد. تا می رفتی دست بزنی مرغه بال و پر می زد... ابی عبدالله بچه رو زیر عبا گذاشت. هی دو قدم می رفت... علی دست و پا میزد. تا میدید بچه داره دست و پا میزنه برمیگشت.... دوباره علی آروم می شد. دوباره میرفت طرف خیمه ها. دوباره بچه دست و پا میزد، داشت تو بغل بابا جون می داد. حسین...
این جمله ی امام باقر علیه السلامِ: دو تا شهید تو کربلا مثل هم کشته شدن. بگم و ناله بزنی، شب هفتم نبود محال بود بگم... یا صاحب الزمان! دو تا شهید داشتن نفس می کشیدن، دو تا شهید زنده زنده سر از بدنشون جدا شد.... لذا این عبارت "ذَبَحَهُ" مال همینه.... ذبح با قتل فرق داره. قتل زمانیِ که کشته میشه با تیری،خنجری...تا جان از بدنش بیرون میره... اما ذبح یعنی چی؟ ذبح بیچاره می کنه... شب هفتمِ... دو تا شهید زنده بودن داشتن نفس می کشیدن. یکیش همین شیرخواره ست. داشت باباشو نگاه میکرد لباشو دور زبون می چرخوند، زبونشو دور لباش می چرخوند، سرشو جدا کردن.... یه شهید دیگه رو هم زنده زنده... داد میزنی بگم؟ نشست رو سینه ی سیدالشهدا.... داشت می گفت "یا غیاث المستغیثین" داشت مناجات میکرد. شمشیر رو گذاشت تو گودی گلو.... حالا بگو: حسین...😭😭😭😭😭👇👇👇👇👇
▪️نوحه جانسوز ▪️
از آسمونا صدای حی علی العزا رسید
زمان اشک و گریه بر شهید کربلا رسید
الهی امسال آقاجون بخره مارو مادرت
الهی بارون بباره نره اسیری خواهرت
الهی که خاری نره آقا به پای دخترت
تورو به این سیاهیا به علما و پرچمت
لطفی کن آقا برسون مرگمو تو محرمت
... ▪️حسین عزیز فاطمه ، حسین عزیز فاطمه ...▪️
دوباره فصل روضه شد جاریه اشکای خدا
روضه ی مشک پاره و روضه ی دستای جدا
فدای شیش ماهت حسین شور میزنه دلم براش
یه خرده بیشتر آقاجون مواظب رقیه باش
بشکنه دست ساربون کاشکی منو میزد بجاش
خیلی آقا سبک میشم گریه که میکنم برات
بذار بیام من اربعین پیاده تا کرب وبلات
... ▪️حسین عزیز فاطمه ، حسین عزیز فاطمه ..▪️.
دوباره برگشتم آقا خیلی پشیمونم حسین
یاد همه حسین چیا این دَمو میخونم حسین
ساقی دشت کربلا ، سید و سالار حرم
آقام ابوالفضل علی میر و علمدار حرم
پشت و پناه خیمه ها ، مونس و غمخوار حرم
آقا یه وقت یادت نره منو زمان مُردنم
بیای آقا منتظرم وقت به خاک سپردنم
...▪️ حسین عزیز فاطمه ، حسین عزیز فاطمه ..▪️.
#امام_حسین
#شب_اول_محرم_1396
#زمینه
😭😭😭😭👇👇👇👇👇