eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ⚠️ قابل توجه کسانی که بخاطر ترس از مشکلات اقتصادی جلوگیری از بچه دار شدن ویا تعدد فرزند میکنند . بشنویم . ☝️لطفاً نشر دهید..... 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*بسیجیان عزیز بشتابید،فرصت استثنائی برگزاری دوره آموزشی امدادوکمک های اولیه ویژه بسیجیان* برادران علاقه مندجهت ثبت نام تا۱۳۹۹/۱۱/۰۲باشماره تلفن۰۹۱۳۰۸۵۷۶۲۵تماس حاصل فرمایند.کلاس بارعایت کامل شیوه نامه های بهداشتی برگزارخواهدشد.امدادونجات حوزه مقاومت بسیج شهیدبهشتی پیربکران
. شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان نمی یابم تو را، ای در جهان مانند جان پنهان! فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد کسی که می برد نام تو را زیر زبان پنهان رمان آفرینش با علی جذاب شد اما تو قََدرت در تمام جمله های داستان پنهان زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمی کردند کمال مردها باشد میان دختران پنهان در اطراف رسول الله (ص) آگاهانه می دیدی چه شیطانی ست پشت چهره های مهربان پنهان همه دیدند حق تنهاست، پهلوی تو زد فریاد صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان تو از قلب علی دلبازتر قبری نمی خواهی از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان تو جان حیدری، یعنی دوتایی یک نفر هستید پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان، پنهان به جز لاهوت، هر جا دفن شد کوثر چنان باشد که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی ماند که دارد دخترت در حنجره، آتشفشان پنهان و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود شدی چون خون به رگ ها، زیر جریان زمان پنهان به حدّی محوم از داغت که پیدایت نمی کردم اگر می شد تنت در قبر حتی با نشان پنهان 👇👇
2592934010.mp3
41.75M
🔸 شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان 🎤 سید رضا نریمانی 🎶 واحد (س)
@ahangg_bot ربات آهنگ ایتا.mp3
3.72M
دلم از روضه های فاطمیه گرفته در هوای فاطمیه بیا ای التیام روی نیلی بیا صاحب عزای فاطمیه یاحجه الله آجرک الله بیا از جاده های بی نشانی بیا ای آفتاب آسمانی بیا شبهای دلگیری ست آقا بیا که روضه‌ی مادر بخوانی یاحجه الله آجرک الله نگاهی شعله ور، ای وای مادر هجومی بی خبر، ای وای مادر مغیره ... بی هوا ... ای وای بابا تو و دیوار و در، ای وای مادر یاحجه الله آجرک الله یا صاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی یافاطر بحق فاطمه عجل لولیک الفرج✅
💥سبک: 🎤مداح: 🏴(س) گِل تو سرشت عباسه همه سرنوشت عباسه مرحبا به عفتت خانم دامنت بهشت عباسه سلام ما به این همه ارادت و احساست سلام ما به هیبت و به قامت عباست با مسما اُم البنین ، عشق سقا اُم البنین روح دریا اُم البنین  ، اِشفعینا اُم البنین ... اُم البنین ، اُم البنین ... همه ی جلال عباس از وجنات ذوالجلال تو ادب و غیرت اولادت اثر شیر حلال تو تو بهترین تجسم خلقت دریا هستی تو مادر تموم بچه های زهرا هستی بعد زهرا اُم البنین ، کفو مولا اُم البنین عشق سقا اُم البنین ، اِشفعینا اُم البنین ... اُم البنین ، اُم البنین ... گرچه غرق درد و اندوهی بر اراده برتر از کوهی تو فناه فی الحسین بودی بفداکِ نفسی و روحی دم بقیع روضه برا حسین به پا میکردی با روضه هات مدینه رو کرب و بلا میکردی مادر ایثار و ادب گوهر نسوان عرب بانوی با اصل و نسب ... اُم البنین ، اُم البنین ...
🍃🍃🍃🍃🍃 💥سبک: 🎙مداح: 🏴 دلش گرفته پُرْ درده چهارتا قبر درست کرده قبر چهار تا شیرمرده، وای با اشک و شور و شین میگه تو گوش عالمین میگه فقط حسین حسین میگه، وای میگه حسین مادر نداره تنِ برهنه سر نداره به روی خاکه و کفن هم از بوریا بهتر نداره «ام البنین وای مادر» از این زمونه دلگیره روزا دم بقیع میره مجلس روضه میگیره، وای میشینه تا دل هرشب روضه‌خونش میشه زینب همش میگه به زیرلب، وای میبینه تا یه ظرف آب‌و میخوره غصه‌ی رباب‌و میشینه پشت درِ خونه‌ش میگه شدم خونه خراب‌و «ام البنین وای مادر» میبینه تو فلک ماه و تو سینه میکشه آه و یه آه سرد جان کاه و ، آه گلاب شده گل یاسش آخ چی کشیده عباسش لگد زدن به احساسش، آه داره یه دنیا اضطراب و غصه‌ی درد بی‌حساب و میخونه تو مجلس روضه‌ش روضه‌ی مجلس شراب‌و «ام البنین وای مادر»
. شعر روضه سلام الله علیها حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد «دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش: زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته .