🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه امام موسی بن جعفر(ع)
گریز فاطمه زهرا(س)🥀
گریز امام سجاد(ع)🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان ویا رحیم
أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مشکل گشای کارها باب الحوائج
دارد هوای شعیان باب الحوائج
پیوسته می گوید یا باب الحوائج
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ۲
امشب درخونه باب الحوائج موسی بن جعفر بریم
دیدند در زندان باز شد چهارنفر روی پاره تخته ای یک بدنی را دارندمی آرند ای شعیان بیایدبدن😭
امام خودتان را تحویل بگیرید آخه بدنو گرفتند خدایا آقامان که چندین سال توی این سیاه چاله ها نه نور و مرطوب چرا این😭
تخته سنگینه ،گذاشتند روی زمین پارچه را برداشتند آخ بمیرم دیدند این غل وزنجیر هنوز به دست وپای آقاست😭
لا اله الا الله حضرت معصومه
😭😭
(ص) می فرماید هر روز امام رضا می آمد درون خانه برای اینکه دل تنگی ما نسبت به بابا کم بشه می آمد باما حرف می زد اما دیدیم لحظاتی نیست
آقا بعد از ساعتی برگشت دیدم موی پریشانه ناخوش احواله گفتم آقاجان اتفاقی افتاده گفت یتیم شدیم خواهرا
لااله الا الله 😭ای انهای که حاجت دارید گرفتاری ،مریض داری
متوسل بشیم به باب الحوائج انشالا حاجت روا میشی ای با خود می گم این حرف رابزنم یا نزنم اما بگم گریه اش برای شما مگر این غل وزنجیر چه کرده بود با اقا که استخونهای پا ی اقا له شده بود اما چین عبارتی هم😭 درمقتل آمده بگم این عبارت دو جاه دیگه هم به کار رفته است یکی مدینه برایی مادرسادات فاطمه زهرا (س)که نوشتند دنده بی بی له شده بود لا اله الا الله 😭دلتو از مدینه ببرم کربلا والتماس دعا این عبارت یک جای دیگر درمقتل آمده آن جای که ده نفر سوار نعل تازه 😭
زدند انقدر بربدن ابا عبدالله 😭
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس و محفل فیض ببرند
وقتی این نانجیبا وارد کاخ عبیدالله شدند صدا زدند دست وپای مارا باید طلا بگیرید باید به ما هدیه وفاداری جایزه بیشتر بدید مگر شما چه کسی هستیدصدا زدما همان ده نفر😭 سوارکاری هستیم که استخوان سینه وپشت حسین رابا خاک یکی کرده ایم 😭
کیست این کشته که جانم به قربان تنت 😭
خاک صحرا کفن و خون گلو پیرهنت
نیزه را سرور من بر سر راهت گردید
شام را غلقه صبح قیامت کردی😭
برلب تشنه تان آن روز حکایت دارد
خاتمی را که در انگشت شهادت کردی
لذا وقتی آقا فرمود بنی اسد برای من یک تکه بوریا بیاری امام سجاد این بوریا را زیربدن قرار داد بنی اسد گفت آقا مگربرای این بدن چه اتفاقی افتاده است همین عبارت را به کار برد😭
🔸آمان از نعل های تازه بسته
🔸همان از استخونهای شکسته
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ
یَنقلبون بلند صلوات@madaheir
التماس دعا@madaheir
روضه امام موسی بن جعفر(ع)(2)
روضه شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🔸دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود
🔸جز با دوای زهر مداوا نمی شود
🔸یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام
🔸در این سیاه چال دلم وانمی شود
🔸کافیست داغ دوری معصومه و رضا
🔸دیگر غمی به سینه من جا نمی شود
🔸معصومه کاش بود کمی درد دل کنم
🔸کس مثل دختر همدم بابا نمی شود
🔸می خواستم دوباره ببوسم رضام را
🔸هنگام رفتنم شده گویا نمی شود
🔸اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!!
🔸سیلی که مونس دل تنها نمی شود
🔸از بس زدند خورد شده استخوان من
🔸این پا برای من که دگر پا نمی شود
🔸زنجیرها رسانده به زانو سر مرا
🔸کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود
🔸گاهی هوای تازه و آزاد می روم
🔸بی تازیانه و لگد اما نمی شود
🔸ضجر من از جسارت سِندی شاهک است
🔸بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود
🔸گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا
🔸اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود
🔸تشییع من اگرچه روی تخته در است
🔸تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود
⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم.
حالا مرغ دلتو پَر بده بریم کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب ،شب شهادته بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا)
شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭
وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم
آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود
حسین آرام جانم حسین روح وروانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
@madaheir
التماس دعا.
روضه_حضرت_ام_البنین(ع)
گریز موسی بن جعفر(ع)
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته.ب هیچ کس را دست خالی رد نمی کنند
آقا اباالفضل خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده مجلس ام البنین است برات روضه ام البنین بخونم همه اموات فیض ببرند
⬅️ ااما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره
فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره..
(دلتو آماده کن)
همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه.
آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست..
همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه..
هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی..
اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه..
اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭
امروز بریم کنار قبر بیبی ام البنین..
💔قربون مقامت برم بیبی جان..
انشاءالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا ی دردای دل این مادر اشک بریزیم.
☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم.
امیرالمومنین وارد منزل شد..
دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه..
(امان از دل امیرالمومنین)
صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی.
صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم..
(چی شده)
آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭
(هاا ناله داری یا نه)
(چرا فاطمه نگم)
مگه از اسم فاطمه بدت میاد
(نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم
🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭
یاد مصیبتای مادر میافتن.
تن و بدن بچه ها میلرزه.
زینبم ناراحت میشه محزون میشه.
دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم.
آقا فرمود پس از این به بعد امالبنین صدات میزنم .
💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها.
من که پسری ندارم.
فرمود ام البنین.
خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر..
ولی گل سر سبدشون یه پسره..
( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه..
♥️ ای وای 3
(آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭
⬅️همین قدر برات بگم..
همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت
4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد.
مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد می گفت
زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید.
من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم.
دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم
میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر اموات جمع ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه موسی بن جعفر بهره امواتمان باشه
عاشقان موسی بن جعفر ، انشاء الله کاظمین عرض ادب کنیم ، دو نفر مرگ خودشان را از طلب کردند ، یکی مادرش فاطمه بود ، هی می گفت : خدا دیگر مرگ زهرا را برسان . یکی هم میوۀ دلش موسی بن جعفر ، آخر هر روز وقتی غروب می شد آنقدر سندی بن شاهک ، آقا را تازیانه و سیلی می زد دیگر روزهای آخر لحن مناجات امام تغییر کرد هی صدا می زد : خدا دیگر مرگ موسی بن جعفر را برسان . دعای امام مستجاب شد . اما آی دلهای آماده ، اما وقتی که بدنش را زندان غریبانه بیرون آوردند خواهرش نبود ببیند ، دخترش نبود ببیند ، کربلائی ها ، من بمیرم ، کربلا تو گودی قتلگاه زینب بدن بی سر برادر را دید ، سکینه بدن بی سر را دید ، بجای دلداری و تسلیت هم دختر را زدند ، کاری کردند که سکینه صدا می زند : بابا پاشو ببین عمه ام را دارند می زنند .
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
التماس دعا@madaheir
#روضه امام موسی بن جعفر(ع)
گریز فاطمه زهرا(س)🥀
گریز امام سجاد(ع)🥀
#مداح احمدبهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان ویا رحیم
أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مشکل گشای کارها باب الحوائج
دارد هوای شعیان باب الحوائج
پیوسته می گوید یا باب الحوائج
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ۲
امشب درخونه باب الحوائج موسی بن جعفر بریم
دیدند در زندان باز شد چهارنفر روی پاره تخته ای یک بدنی را دارندمی آرند ای شعیان بیایدبدن😭
امام خودتان را تحویل بگیرید آخه بدنو گرفتند خدایا آقامان که چندین سال توی این سیاه چاله ها نه نور و مرطوب چرا این😭
تخته سنگینه ،گذاشتند روی زمین پارچه را برداشتند آخ بمیرم دیدند این غل وزنجیر هنوز به دست وپای آقاست😭
لا اله الا الله حضرت معصومه
😭😭
(ص) می فرماید هر روز امام رضا می آمد درون خانه برای اینکه دل تنگی ما نسبت به بابا کم بشه می آمد باما حرف می زد اما دیدیم لحظاتی نیست
آقا بعد از ساعتی برگشت دیدم موی پریشانه ناخوش احواله گفتم آقاجان اتفاقی افتاده گفت یتیم شدیم خواهرا
لااله الا الله 😭ای انهای که حاجت دارید گرفتاری ،مریض داری
متوسل بشیم به باب الحوائج انشالا حاجت روا میشی ایام فاطمیه وعزاداری فاطمه زهرا (س)ای با خود می گم این حرف رابزنم یا نزنم اما بگم گریه اش برای شما مگر این غل وزنجیر چه کرده بود با اقا که استخونهای پا ی اقا له شده بود اما چین عبارتی هم😭 درمقتل آمده بگم این عبارت دو جاه دیگه هم به کار رفته است یکی مدینه برایی مادرسادات فاطمه زهرا (س)که نوشتند دنده بی بی له شده بود لا اله الا الله 😭دلتو از مدینه ببرم کربلا والتماس دعا این عبارت یک جای دیگر درمقتل آمده آن جای که ده نفر سوار نعل تازه 😭
زدند انقدر بربدن ابا عبدالله 😭
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس و محفل فیض ببرند
وقتی این نانجیبا وارد کاخ عبیدالله شدند صدا زدند دست وپای مارا باید طلا بگیرید باید به ما هدیه وفاداری جایزه بیشتر بدید مگر شما چه کسی هستیدصدا زدما همان ده نفر😭 سوارکاری هستیم که استخوان سینه وپشت حسین رابا خاک یکی کرده ایم 😭
کیست این کشته که جانم به قربان تنت 😭
خاک صحرا کفن و خون گلو پیرهنت
نیزه را سرور من بر سر راهت گردید
شام را غلقه صبح قیامت کردی😭
برلب تشنه تان آن روز حکایت دارد
خاتمی را که در انگشت شهادت کردی
لذا وقتی آقا فرمود بنی اسد برای من یک تکه بوریا بیاری امام سجاد این بوریا را زیربدن قرار داد بنی اسد گفت آقا مگربرای این بدن چه اتفاقی افتاده است همین عبارت را به کار برد😭
🔸آمان از نعل های تازه بسته
🔸همان از استخونهای شکسته
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات@madaheir
بر موسی جعفر شه والا صلوات
بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات
او باب حوائج است از سوی خدا
از او بطلب حاجت خود با صلوات
شاعر : محمد مبشری
➖➖➖➖➖➖➖
بر امامان ملک دین صلوات
بر شفیعان مزنبین صلوات
بر فروزان چراغِ حق کاظم
که بود مهر هفتمین صلوات
➖➖➖➖➖➖➖
مائیم و عنایت امام کاظم
یک سینه ولایت امام کاظم
چون ذره به سر منزل خورشید رسیم
در ظل هدایت امام کاظم
@madaheir
دوبیتی صلواتی
دودمه
امام کاظم ع
زیر علم امام کاظم بودن
غرق کرم امام کاظم بودن
خوب است ولی عجب صفایی دارد
یک شب حرم امام کاظم بودن
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
امشب شب عزای امام عالمین است
دل را هوای قبر غریب کاظمین است
باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده
مهدی بیاد جدش صاحب عزا گردیده
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
امشب رضا ز سوز جگر گریه می کند
مانند سیل ز ابر بصر گریه می کند
تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم
از داغ جانگداز پدر گریه می کند
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده ی خورشید برآن ماه خوش منظر گریست
او که خود مظلوم ودر بند ستمگر بود اسیر
بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
هر گه كه نسیم از ره بغداد آید
مارا زحدیث عشق وخون یادآید
ای گل كه به گردن توغل افكندند
از صبر تو زنجیر به فریاد آید
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
آنچنان زهر ستم ز پا انداخت مرا
كه اجل ره سپرباغ جنان ساخت مرا
عجبى نیست اگر وقت عیادت پسرم
دید با این تن كاهیده و نشناخت مرا
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
امروز رضا ز سوز جگر گریه میکند
مانند سیل ز ابر بصر گریه میکند
تنها پسر نه، دخترچشم انتظار هم
از داغ جانگداز پدر گریه میكند
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
دم مغرب مرا آزار می داد
به من دشنام او بسیار می داد
الهی صورتش آتش بگیرد
که با سیلی به من افطار می داد
🔘🔳🔘🔳🔘
گریان پسرت ابوالحسن شد آخر
معصومه دلش پر از محن شد آخر
با آنکه مصیبت شما جانسوز است...
اما بدنت غسل و کفن شد آخر
🔘🔳🔘🔳🔘
گل بوسۀ تازیانه بر تن دارد
زنجیر به حالش آه و شیون دارد
از روی جنازهاش عبا بردارید
بینید هنوز غل به گردن دارد
🔘🔳🔘🔳🔘
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر
هزار امید آوردم بر این در
من و این اشک... یا باب الحوائج
من و این آه... یا موسی بن جعفر
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
یک جرعه از آن نگاه لازم داریم
درسینه فقط حبِ اعاظم داریم
آنروز که بندگان همه حیرانند
روزیست که ما امامِ کاظم داریم
🔘
از چه امشب دیده گریان حیدراست
زین الم سوزان دل پیغمبراست
کشته شد موسی بن جعفر از ستم
از غم داغش رضا دیده تر است
🔘
کاظمین امشب ز چه ماتم سراست
شور و غوغایی به پا چون کربلاست
کشته شد کاظم امام هفتمین
زین سبب گریان علی موسی الرضاست
🔘
دوباره در جهان ماتم به پا شد
عزادار پدر امشب رضا شد
به شهر کاظمین موسی بن جعفر
شهید کینه خصم دغا شد
🔘
گل گلزار دین موسی بن جعفر
امام هفتمین موسی بن جعفر
شدی در گوشه زندان بغداد
شهید ظلم و کین موسی بن جعفر
🔘
دلم میسوزد امشب از غم تو
که زهر کینه گشته مرهم تو
الاای هفتمین نور هدایت
کنم گریه به بزم ماتم تو
شاعر رضا یعقوبیان
دودمه
امام کاظم ع
کاش رضایم برسد در برم
تا که شود مرحمِ چشمِ ترم
پای به غل، عقده و خون در گلو
وای الهی نرسد مادرم
دودمه
امام کاظم ع
همه عمرم به زندانها سپر شد
نگاهم ماند بر ره بی اثر شد
مرا زنجیر و غل از پا نینداخت
ز دشنام عدو عمرم به سر شد
دودمه
امام کاظم ع
بدان معصومه جان بابا غریب است
رضا جان بی تو این دل بی شکیب است
به بالینم نیایید ای عزیزان
که جای من سیه چالی مهیب است
دودمه
امام کاظم ع
غمت دانم هزاران دسته بوده
تنت موسی بن جعفر خسته بوده
تو را باب الحوائج خواندند چون
که عمری در به رویت بسته بوده
دودمه
امام کاظم ع
تن تبدار کجا؟ پیکر پامال کجا ؟
یا حسین! یا جدّاه!
جسر بغداد کجا و ته گودال کجا؟
یا حسین! یا جدّاه@madaheir
شاعرعلی اکبر لطفیا ن
دودمه امام کاظم ع
زیر زنجیر بلا خورد شده بال و پرم
به کجایی پسرم
دم افطار شد از زهر جفا خون جگرم
دودمه امام کاظم ع
گوشهء زندان غریبی مانده زیر دست و پا
یا علی موسیالرضا
خورده با صورت زمین از ضربهء یک بی حیا
دودمه امام کاظم ع
اين سیه چال کجا گوشهء گودال کجا؟
یاحسین یا جداه
ساق بشکسته کجا و تن پا مال کجا؟
دودمه امام کاظم ع
با لب تشنه کنم یاد شهید کربلا
بهر دیدارم بیا
سینهام سوزد به یاد لاله های نینوا
دودمه امام کاظم ع
دخترت زهرا و آقازاده ات سلطان ماست
عشق تو در جان ماست
سرزمین بچههای فاطمه ایران ماست
دودمه امام کاظم ع
السلام ای حضرت باب المراد عالمین
ای غریب کاظمین
کربلایی کن دل تنگ مرا جان حسین
دودمه امام کاظم ع
کنج زندان غریبی این دعای من شده
ای رضا جانم بیا
این سیه چال جفا کرب و بلای من شده
@madaheir
دودمه
امام کاظم ع
مرثیه حضرت معصومه س
خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چون به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
شاعر قاسم نعمتی@madaheir
.دنیا اینجورنمیمونه
دنیا اینجور نمیمونه
یکی نیس قدر تو رو امام بی کسم بدونه
شیعه با تو ای بابای مهربون، نامهربونه
دنیا اینجور نمیمونه
یکی نیس که واسه غربتت همش روضه بخونه
سیصد و سیزده تا یار واسه تو نیس تو این زمونه
گریه نکن تو کوه و دشت
عمر تو با روضه گذشت
بس که فراموش شده ای
به دنبالت کسی نگشت
طاقت بیار شاه صبور
نزدیکه وعده ی ظهور
با انتقام از دشمنات
میشه غم از دل تو دور
صلی الله علیک یا صاحب الزمان.....
🌸🌸🌸🌸🌸
دنیا اینجور نمیمونه
ای نشونی خدای ما شدی چه بی نشونه
دم به دم روی لب تو ناله های بی امونه
دنیا اینجور نمیمونه
قلب تو از غفلت ما بچه هات همیشه خونه
اشک چشم تو بخاطر خطای ما روونه
دلت شکسته از جفاس
مأوای تو بیابوناس
خیلی دلم تنگه برات
بگو خیمه ی تو کجاس
طاقت بیار شاه صبور
نزدیکه وعده ی ظهور
با انتقام از دشمنات
میشه غم از دل تو دور
صلی الله علیک یا صاحب الزمان.....
🌸🌸🌸🌸🌸
دنیا اینجور نمیمونه
عمریه آتیش قلب تو غم یه کاروونه
می بینی جواب میدن ناله ها رو با تازیونه
دنیا اینجور نمیمونه
داری می بینی تو دستای یزید، یه خیزرونه
میزنه روی لب جدّت حسین، هی بی بهونه
میزد جلوی عمه ها
تو مجلس نامحرما
فاطمه های قدکمون
شدن به مرگ خود رضا
طاقت بیار شاه صبور
نزدیکه وعده ی ظهور
با انتقام از دشمنات
میشه غم از دل تو دور
صلی الله علیک یا صاحب الزمان....
@madaheir
امام زمان
مناجات امام حسین ع@madaheir
ای آنکه نامت موجب شیدایی جبریل شد
شبنم ز داغت رفته رفته جان گرفت و نیل شد
اندازهی عرش خدا، رفعت گرفت این خانهها
روی زمین وقتی برایت روضهای تشکیل شد
بی تو وجود واژهی ایمان تماماً نقص داشت
بین لهوف تو اصول دین ما تکمیل شد
شرمنده باشد محتشم، چون واژهای در خور نداشت
با بارگاه قدس اگر بزم عزا تمثیل شد
شرمندهام که اشکهایم مرهم زخم تو نیست
شرمندهی زهرا شود آن روضه که تعطیل شد
درد و دوا یعنی غمت، دارالشفا یعنی دمت
اعجاز عیسی با کمی از تربتت تأویل شد
تو آیهی نورِ علی نوری، به خاک افتادهای
در زیر سم اسبها از پیکرت تجلیل شد
از زمزم چشمان خود هاجر کنارت اشک ریخت
مرثیهخوان خشکی لبهای اسماعیل شد@madaheir
شاعر محسن حنیف
یا موسی بن جعفر (علیه السلام)
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزی ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش "یا باب الحوائج " را
هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد
یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره نذری ، قدر وسع شوهر خانه
مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد
با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد
آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد
آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود
گاهی میان روضه ی ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
با دختری از هر دو چشمش کور ... می آمد
بهر شفای کودک منظور میِ آمد
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم
آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود
يك هفته بعد از سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانی بغداد مادر بود
حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد ... آه
در خلوت او غیر زندانبان نیامد ... آه
این بار یوسف زنده از زندان نیامد ... آه
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد ... آه
از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند
بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند
این اتفاق انگار که بسیار می افتاد
نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد
هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد
انقدر میزد دست او از کار می افتاد
وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست
صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست
محسن عرب خالقي@madaheir