روضه امام موسی بن جعفر(ع)
گریز فاطمه زهرا(س)
مناجات امام زمان (عج)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است
آجرک الله...
یا بن الحسن...
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است
دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفاش...
مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست
بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است
امشب آسمان و زمین...
عزادار آقا موسی بن جعفر هست...
امشب همه عالم عزادارند..
بانی تمام روضه ها...
مادرش زهراست...
زندان نگو، که گرم مناجات با خداست
غار حرای حضرت موسی بن جعفر است
قربون غریبیت برم آقا...
از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر
ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است
باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس
لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است
ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا جان... یا بن الحسن...
قربون شال عزات برم آقا...
ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است
هر کجا نشستی...
حالا امام زمانت رو دعوت کن...
یا صاحب الزمان..
آخ دلم میل هوای یار داره
که او موسی بن جعفر نام داره
همون شاهی که جان دادتوی زندان
بدان باب الحوائج نام داره
آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم.
حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقااااااا
شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما دلها بسوزه برمادرمان فاطمه زهرا (س)
قربان آن بدنی که علی شبانه غسل و کفن کرد . من از شما می پرسم که آیا دیده اید
مردی خودش خانمش را دفن کند . بدن زن را که می خواهند دفن کنند دو محرم باید باشد
که یکی بالای قبر و یکی داخل قبر ، امیر المؤمنین یک محرم فاطمه بود .
فرمود : وقتی که بدن را سرازیر قبر کردم دیدم دو دست مثل دستهای پیامبر نمایان شد
همه بگوئید یا زهرا .
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا@madaheir
سلام هادی ملکی پور
🖤السلام علیک یاموسی بن جعفر🖤
@madaheir
هرچند خزان كرد عدو برگ و برت را
چون شام سيه كرد به زندان سحرت را
با اينهمه صد شكر كه در لحظه آخر
لب تشنه و از پشت نبُرّيد سرت را
شهادت امام کاظم(ع) تسلیت باد🖤
@shere_aeinii
شهادت امام موسی کاظم(ع)🖤
@madaheir
هر کجا مرغ اسیری است، ز خود شاد کنید
تا نمرده است، ز کنج قفس آزاد کنید
مُرد اگر کنج قفس،طایر بشکسته پری
یاد از مردن زندانی بغداد کنید
چون به زندان به ملاقات محبوس روید
از عزیز دل زهرا و علی یاد کنید
کُند و زنجیر گشائید،زپایش دم مرگ
زین ستمکاری هارون،هه فریاد کید
چار حمال، اگر نعش غریبی ببرند
خاطر موسی جعفر، همه امداد کنید
تا دم مرگ،مناجات و دعا کارش بود
گوش بر زمزمه آن شه عباد کنید
پسرش نیست که تا گریه کند بر پدرش
پس شما گریه بر آن کشته بیداد کنید
نگذارید که معصومه خبردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید
شاعر:خوشدل تهرانی
@shere_aeinii
شهادت امام موسی کاظم(ع)🖤
@madaheir
بی خود نماز مرد، نشسته نمی شود
یا دست پر ورم که شکسته نمی شود
سِنِ زیاد، عاقبتش مو سفیدی است
بی خود کسی ز عمر، که خسته نمی شود
حتماً کسی نماز شبش را شکسته است
سجاده ی امام که بسته نمی شود
زندان که جای زندگیِ این امام نیست
این هتک حرمت است، نه این احترام نیست
همچون حسین پیروهنش پاره پاره شد
با میخِ تخته پاره تنش پاره پاره شد
آقای ما اگرچه شکسته مفاصلش
جدَّش کنار سینه زنش پاره پاره شد
با میخ و تیر و نیزه، که فرقی نمی کند
فرزند فاطمه بدنش پاره پاره شد
هرچند پیروهن به تنش پیروهن نشد
مانند شاه کرببلا بی کفن نشد
شاعر:رضا باقریان
@shere_aeinii
شهادت امام موسی کاظم(ع)🖤
@madaheir
سوره ی نور است در کنج زندان
بسته در زنجیر شد دست قرآن
🥀باب الحوائج موسی ابن جعفر
سجاده ی او از خاک نمناک
در ظلمت محبوس شد ماه افلاک
🥀باب الحوائج موسی ابن جعفر
به ملاقاتش چه ظالمانه
دشمن می آمد با تازیانه
🥀باب الحوائج موسی ابن جعفر
نوحه خوان گشته زهرای اطهر
زینت عرش است بر تخته ی در
🥀باب الحوائج موسی ابن جعفر
یوسف زهرا افتاده در چاه
حضرت رضا آجرک الله
شاعر:ناشناس
@shere_aeinii
#امام_کاظم_شهادت
@madaheir
این تخته ی در تیزیِ مسمار ندارد
این لنگه ی در آتش و دیوار ندارد
از چار غلامی که می آیند یکی هم
با حلقه ی انگشتر تو کار ندارد
باران گل آمد به سرت موقع تشییع
بازاری بغداد که آزار ندارد
آنقدر سبک گشته تنت آخر عمری
جز سلسله و پیرهنت بار ندارد
انکار اگر شد غم و دردی که کشیدی
این ساق شکسته دگر انکار ندارد
مامور رسیده است و برای تو غذایی
جز مشت و لگد موقع افطار ندارد
ملعون دهنش باز نشد جز به جسارت
یک ذره حیا پیش تو انگار ندارد
سردی غل جامعه را تاب و تحمل
این جسم نحیف این تن تب دار ندارد
یک لحظه ملاقات نکردی پسرت را
زندانی بغداد که دیدار ندارد
تو میروی و سایه ی سلطان به سرش هست
معصومه ی تو غصه ی بازار ندارد
شاعر:رضا قربانی
@shere_aeinii
#امام_کاظم_شهادت
@madaheir
دلْ مبتلای حضرت موسی بن جعفر است
دردْ آشنای حضرت موسی بن جعفر است
بر اهل آسمان و زمین سروری کند
هر کسی گدای حضرت موسی بن جعفر است
باب الحوائج است و دو چشمم همیشه بر،
دست عطای حضرت موسی بن جعفر است
شد بی نیاز از همه کس، هر که روزیاش
با بچههای حضرت موسی بن جعفر است
اصلا برات کرببلا، کاظمین، نجف
دست رضای حضرت موسی بن جعفر است
زهرا نظر نموده بر آنکس که سینهاش
ماتمسرای حضرت موسی بن جعفر است
من آرزوی روضهی رضوان نمیکنم
تا روضههای حضرت موسی بن جعفر است
حال زن یهودی بدکاره را ببین
محو دعای حضرت موسی بن جعفر است
بی حرمتی به ساحت زهرای مرضیه
اوج بلای حضرت موسی بن جعفر است
او را به روی لِنگه دری حمل میکنند
این در نه جای حضرت موسی بن جعفر است
روی فلک سیاه که زنجیر و غل هنوز
بر دست و پای حضرت موسی بن جعفر است
شاعر: محمود مربوبی
@shere_aeinii
ختم پدر شهدا 🌹🥀🥀🥀🥀
سوم،هفتم ( چهلم)( سالگرد)
روضه امام حسین(ع)
گریز حضرت موسی بن جعفر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمان یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الحسین
♦️پدردرسوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید
♦️سراپاهم چو شمی بی نفس آهسته می گرید
♦️تویی درخاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه
♦️بیادت چشم ماچون ساغر بشکسته می گرید
⬅️مجلس امشب(امروز) مناسبت سومین روز(هفتم) پدرمهربان و دلسوز بنام.......... پدری که عزیزی راازدست داده داغ پسری شهیدی را دیده خیلی دلتنگ عزیزش بوده بر پا شده است،سه روزه(هفت) که برادران داغ دیده ، پسران ودختران داغ دیده روی ماه بابا رو ندیدن اما زبان حال شما رابگم
🔸همی نالم که بابا دربرم نیست
🔸صفای و سایه او برسرم نیست
🔸مرا گر دولت عالم ببخشند
🔸برابر با نگاه پدرم نیست
بابا، دلمون خیلی برات تنگ شده ،بابا وقتی دلمون میگرفت ، میگفتیم بریم خونه پدر عرض ادب کنیم اما الان باید بیایم کنار قبرت بشینیم واشک بریزیم، بابا جون چطور جای خالیتو ببینم، بابا خونه بی تو عزا خونه شده بابا سلام ما رابه برادرمان برسان
عزیزان داغدیده، میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خونه و روشنایی خونه ا ست، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم در خونه آقا ابا عبدالله اشکاتو آمیخته کن با اشکای یتیمان ابا عبدالله...
اما من بمیرم برا یتیمان امام حسین ، آخه تو کربلا کسی نبود با عزیزان حسین همدردی کنه بمیرم هر وقت ک میگفتن بابا مونو میخوایم با ضرب تازیانه و سیلی جوابشونو دادن، شما رو فامیل با ناز و نوازش از بدن بابا جدا کردن اما بمیرم برا دختر امام حسین با ضرب سیلی از بدن بابا جدا کردند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر و فرزند شهیدشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد دراستانه شهادت امام موسی بن جعفر قرارداریم گریزی هم دراین خصوص داشته باشیم
⏪آی آبرو دارا...گرفتارا...
یه وقت دیدن در زندان باز شد... چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه..از زندان بیرون میارن...
یه مرتبه دیدن خدااا...
(اوج).. چقد بدن آقا سنگینه.. خدایا بدنی که سالهای سال گوشه زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه..
تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی ابن جعفره...
ای (غریب آقااا)3
☑️ شیعیان اومدن...بدن امام رو احترام کردن...کفن کردن... تشیع جنازهٔ باشکوهی برگزار کردن..
اما آی کربلائیااا..آی حسینیااا..
لایوم_کیومک_یا_ابا_عبدالله
دلها بسوزه برا جد غریبش حسین...
وقتی امام سجاد می خواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر ( بوریا) بیارید..
میخوام بدن بابای غریبم رو کفن کنم..
آخ..
🔸مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
🔸مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
حسین آرام جانم حسین روح ورانم
️@madaheir
درفراغ همسر
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴
از غـم و داغ تـو ای یـار نجیب
مانده ام دیگردراین وادی غریب
همدم تنهایی ام ای همسرم
جـای خـالیِ تـو را چـون بنـگرم؟
دست گلچین حیف زودت چیدوبرد
بـر تنت آخـر کـفن پیچـید و بــرد
با وجودت مهربان یـار صبور
می نمودم هردم احساس غرور
رفتنت دیگر غرورم را شکست
تا ابد داغ تو براین دل نشست
در فراز ودر نَشیب ای همسرم
بوده ای هم مونس وهم یاورم
در همه حالت صداقت داشتی
هر چه گویم تو لیاقت داشتی
شاد بودیم ما زشادی های هم
غصه می خوردیم هریک جای هم
کی بَرَم مـن خاطراتت را زیـاد
دائمـا بودی تو در حال جهاد
شکوه ای هرگز زتـو نشنیده ام
صادقانه از تو خدمت دیده ام
خـادم الـزهـرا و خـادم الشهـید
نزد حق هستی بلاشـک روسفید
من شهادت می دهم نزد خدا
تو نبودی اهل عصیان و خطا
هم زبانت بوده از غیبت بدور
هم کلامت بوده است ازجنس نور
خیر خـواه جمله مـردم بـوده ای
حیف تو در بین ما گـم بوده ای
تو که عشقت حضرت فاطمه بود
بی شک آن بی بی شفاعتت نمود
با ولایت بودی ای اُختُ الشهید
با لیاقت بودی ای اُختُ الشهید
دیدن............. گوارای تو باد
آن بهشت جاودان جای توباد
من چه گویم دیگر از آن روزمرگ
یا که از آن لحظه ی جانسوزمرگ
داغ زد داغ تــو«......... جان»مرا
می کُشداین درد واین هجران مرا
نه شبم شب باشد و نه روز، روز
درد هجران تو گشته سینه سوز
رفتنت دیگر برایم یک نداست
خوب دانستم که دنیا بی وفاست
آتشی افتاده درجان و تنم
آنکه می سوزد ز داغ تو منم
تازه فهمیدم علی ای کوه درد
داغ زهرای جوان با توچه کرد
گرچه پشتم خم شدازاین غم ولی
زیـر بـار درد گفتـم یـا علـی
من شنیدم تا که بی طاقت شدی
پیش نعش فاطمه زانو زدی
من شنیدم ای علیِ نازنین
از غم زهرا زدی سر بر زمین
سینه ات از داغ زهرا خسته بود
پهلویش چون قلب توبشکسته بود
مرغ جانش تا که پر زد از قفس
من شنیدم اوفتـادی از نفس
کودکان از داغ مادر جانشان
آستین بگرفته بودند در دهان
دور نعش فاطمه بر سر زدند
چون کبوتر بچه ها پرپر زدند
سینه ها ازماتم جانکاه سوخت
از غم زهرا دل«مداح» سوخت.@madaheir
دلم تنگ است و میدانم تو دیگر برنمیگردی
بمانم هرچه خیره پشتِ این در، برنمیگردی
به یادت هرچه بی تابانه بنشینم به رویِ تاب
به زیرِ این درختِ سایه گستر برنمیگردی
دوباره دانه می پاشم حیاطِ خیسِ باران را
اگرچه خوب میدانم کبوتر برنمیگردی
تُهی از نوبهارت مانده تقویمِ خزانِ من
به این مهر و به این آبان و آذر برنمیگردی
غریبی میکنم با قابِ عکست نا اُمیدانه
خودم هم کرده ام انگار باور برنمیگردی
هزاران سالِ دیگر کااااااااش با بویِ تو برخیزم
به دیدارم نگو که صبحِ محشر برنمیگردی@madaheir
سه پنج روزه دلم از غم شکسته
به راهت مــادر زارت نـشسته
برادر رفتنـت را بـاورم نیـست
کفـبن پوشیدنت را بـاورم نیست
تــو آرام دل و جــانی بــرادر
به هر دردی تــو درمــانی برادر
خوش آنروزی که با هم می نشستیم
یقین خط جـــدایی می نوشتیم
گلی خــوش بو و پرپر دارم اینجا
عزیز جــان بـــرادر دارم اینجا
خدایا بی سر و ســامانم امـشب
اسیر درد بی درمــانم امــشب@madaheir
گلزار بهشت است گل روی برادر
آید به مشام دل وجان بوی برادر
گر طالب مردانگی و صدق وصفایی
هر روز گذر کن به سر کوی برادر
هم خون تووحافظ ناموس توباشد
بنگر به وفا و شرف و خوی برادر
آری غم مرگش شکند قلب و کمر را
تابی-نرسد بهر تو از سوی برادر
صبر از کف انسان برد اندوه و فراقش
خم میشود از غم قد دلجوی برادر@madaheir