✍
مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا
"اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،اَلسَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِی وَ عَلی آبائه"
هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت
شادی از آن بلند شد و غصه جاگرفت
ابریست آسمان دل بی قرار تو
بی خود نبود اگر که دوباره هواگرفت
یابن الحسن...
گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی
چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت
تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت
تو روضه خوان شدی اگر این روضه پاگرفت
امروز هم بیا و بگو وای مادرم...
آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت
آخه راحت شدن اهل مدینه ز رفتنش
این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
فاطمه جانم سنی نداشتی چقدر پیر میروی
شرم از قد هلالِ تو، حالم گرفته است
کِز کرده خاطرات تو را میکند مرور
یک گوشه خانه دار تو ماتم گرفته است
جز چند تکّهٔ کفن بین بقچه چیست
بر دیده میگذارد و محکم گرفته است
بانو گمان نمیکنی اندازه ی تو را
تابوت ساز خانه کمی کم گرفته است
فاطمه جانم!
بوسه حسین بر کف پای تو می زند
امشب برای عمر کَمَت دم گرفته است
لحظه به لحظه غسل تو را پیر میشوم
از زندگی نفس به نفس سیر میشوم
با زخم بال و پر زدنت سرخ گشته است
گلبرگهای یاسمنت سرخ گشته است
درلحظه های شستنِ از زیر پیروهَن
مثل غروب پیروهَنت سرخ گشته است
فاطمه جان !
چندین و چند جای تن تو شده کبود
چندین و چند جای تنت سرخ گشته است
اما این زخم سینه بدقِلِقی می کند هنوز
سرباز کرده و کفنت سرخ گشته است
*امام صادق علیه السلام میفرماید:بعد از اینکه میخ به سینه ی مادر ما رفت هر نفسی که مادر ما میکشید خون از سینه اش میومد..حالا یبار دیگه بگم..*
این زخم سینه بد قلقی میکند هنوز
سرباز کرده و کفنت سرخ گشته است
وا شد گره از روسریت وای بردلم
از زیر گوش تا دهنت سرخ گشته است
*هنوز رد سیلی رو صورتت هست فاطمه جان..*
از بس که آستین به دهن گریه میکند
از بغض صورت حسنت سرخ گشته است
از غصه سر به چوبه ی تابوت می زنم
جان میکَنم من از تو ولی دل نمی کَنم
زهرا ! چه کُند میگذرد شستشوی تو
نیمه شب است تازه رسیدم به موی تو
فاطمه جانم!
به هیچ چیز نیازی نداشت حتی قبر
نگو مزار ندارد بگو نیاز نداشت
تو رو به قبله نبودی که قبله رو به تو بود
نماز خواندن تو سمت و سو نیاز نداشت
ملاک شستن دست علی ز ماندن بود
و گرنه پیکر تو شستشو نیاز نداشت
*اگر یکی از، دنیا بره بعد از جان دادنش هر قسمتی از بدنش جدا شد باید با خودش دفن بشه حتی ی تار مو یا یه تکه ناخن
امشب براتون بگم سخت ترین غسل ها غسل بدن سوخته است.. چون حین غسل پوست میاد..*
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
زهرا ! چه کُند میگذرد شستشوی تو
نیمه شب است تازه رسیدم به موی تو
فاطمه جانم!
به هیچ چیز نیازی نداشت حتی قبر
نگو مزار ندارد بگو نیاز نداشت
تو رو به قبله نبودی که قبله رو به تو بود
نماز خواندن تو سمت و سو نیاز نداشت
ملاک شستن دست علی ز ماندن بود
و گرنه پیکر تو شستشو نیاز نداشت
*اگر یکی از، دنیا بره بعد از جان دادنش هر قسمتی از بدنش جدا شد باید با خودش دفن بشه حتی ی تار مو یا یه تکه ناخن
امشب براتون بگم سخت ترین غسل ها غسل بدن سوخته است.. چون حین غسل پوست میاد..*
زهرا چه کُند میگذرد شستشوی تو
نیمه شب است و تازه رسیدم به موی تو
*مولا خیلی تلاش کرد که کسی نمونه، زهرای مرضیه وصیت کرد علی جان فقط تو باشی و اسما..لذا امیرالمومنین فرمود همه برن فقط تو خونه علی و اسما ماندن .
اسما داره آب میریزه از رو لباس بناست غسل بدن زهرا رو بعضیها میگن آتش با معصوم کار نداره..خود بی بی میگه من بین در و دیوار آتیش، بصورتم می خورد.
بله یک زمان ارادهی الهی بر این است ابراهیم پیامبر در داخل آتش میشه وآتش اثر نمیکنه.. امام صادق بین آتش قدمبر میدارن اراده خدا است معجزه ای باشد و آتش اثر نمیکنه.اما بمیرم برای اون مادری که..
* اگه زن باردار باشه در شرایط سخت قرار بگیره اول مراقب جنینش آسیب نبینه بی بی دو دستی به در فشار میاورد.اما بمیرم هم محسنش جان داد هم صورتش سوخت هم میخ به سینه اش رفت هم نوشتن در افتاد روی زهرا..خاک برسرم خاک بردهانم..هم نوشتن چهل نفر از،روی در رد شدن. حالا علی چجور میخواد این بدن رو جمع وجور کنه این همه زخم به زهرا رسید.مولا آب میریخت از اون ور خون آبه میومد.قربونت برم علی جان ..چجور این بدن نحیف رو پهلو به پهلو می کردی..مولا میخواست پیامبر رو غسل بده خطاب رسید رسول خدا رو برهنه نکنید دوباره صدا رسید رسول خدا رو به رو نخوابانید.رسول خدا برهنه نکرد مولا و به رو نخوابوند.شأن معصوم همینه نباید برهنه بشه و نباید به رو بخوابه..علی جان تو هم زهرا رو از روی لباس،غسل دادی میخواستی آب به پشتش برسه نذاشتی به رو بخوابه...بمیرم هم حسین به رو خوابوندن هم وقتی جان داد برهنه اش کردن..*
*آخه بی بی هی میگفت: علی جان حسینم رو فراموش نکن.. باشه بی بی ما هم برای حسینت شب شام غریبانت گریه میکنیم..
کمی از غسل زیر پیرهَن ماند
کمی از خون خشکت بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد
بر سر پیروهنت فاطمه دعوا دیده
«ای حسین...»
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
این قد خم ایستادن در بدن را سخت کرد
این تن زخمی به خانه کار من را سخت کر
کارهایی مانده باید آب و جارویی کنم
بازوی بِشکسته ام جارو زدن را سخت کرد
دست من از کار افتاده ببخش ای دخترم
گیسوان درهمت شانه زدن را سخت کرد
نه فقط از، زینبم، از فضه هم شرمنده ام
زخم های بسترم درمان من را سخت کرد
*حالا میخواییم ببینیم وضع فاطمه چگونه بوده..*
زخمپهلو، زخم بازو، زخم سینه زخم سر
بعد از این پهلو به آن پهلو شدن را سخت کرد
*امام زمان ببخشین از این دوسه بیت شعر..*
عُفله ی مسمار جای خود شکافِ پهلویم
وقت خونریزی یقین غسل وکفن را سخت کرد
از نحیفی در میان قاب چشمان علی
دیدن عکس جمال خویشتن را سخت کرد
*خانمی که یه روز به اندازه ی یه هفته رشد میکرد، یه هفته به اندازه یه ماه،روایته یه ماه به اندازه ی یکسال.. حالا اونقدر لاغر شده که وقتی میخواست میان قبر بگذاردش علی زیر بغلش، زد..هیچکسم نبود علی روکمک کنه انقدر مظلوم عالم گریه کرد.*
از، نحیفی درمیان قاب چشمان علی
دیدن عکس،جمال خویشتن راسخت کرد
گفتگوی، لکنت آمیزم علی را میکشد
در جوانی، پیری امکان سخن را سخت کرد
هرچه مولا التماسم کرد این پوشیه چیست
راز سیلی با علی، حرفی بزن را سخت کرد
از همان روزی که افتادم به کوچه برزمین
احتیاجم به عصا کار حسن را سخت کرد
یک دوروزی صبر کن ،دارم ز دنیا میروم
ای مدینه داغ پیغمبر به همراه سخت کرد
* به فضه فرمود تنهام بگذار من میان حجره ساعتی میخوابم،بعد بیا منو صدا بزن اگه جواب نیومد و نشنیدی برو زود علی رو خبر کن. درِ حجره رو بستن ساعتی گذشت، اومدن دیدن صورت رو به قبله، پارچه ای رو خودش کشیده این دستش رو زیر صورتش قرار داده..اومدم بالا سرش پارچه رو از،رو صورتش کنار زدم گفتم: "یا بنت رسول الله، یا بنت خیرالبشر،یا ام الحسنین"،شور دلم زیاد شد دقت کردم دیدم دیگه نفس نمیکشه دوان دوان اومدم برم مسجد دیدم بچه هاش وارد شدن از هولم دست وپامو گم کرده بودم گفتم بچه ها بیایین براتون غذا بیارم،گفتن چه وقت غذا آوردن مادرمون کجاست؟ دیگه به من حرفی نزدن اومدن میان حجره دیدم حسن صورت رو صورت مادرش گذاشت دیدمحسین صورت کف پای مادرش گذاشت هرچی صدا میزننن
گفتن آقازاده ها پاشید باباتون رو خبر کنید
رفتن مسجدو اون وضع امیرالمومنین بماند
بالا سر فاطمه اومد به اسم های مختلف صداش کرد دید جواب نمیده.یوقت صدا زدفاطمه جان کی بوده علی صدات بزنه جواب ندی من علی ام..اشک علی رو صورت فاطمه روح به بدنش برگشت چشماش رو باز کرد "هذا فِراقُ بِینی وبینک.."بچه ها رو از رو بدن بلند کرد.با احترام علی بچه هاش رو بلند کرد،اصلا یه داد نزد"صلی الله علیک یا اباعبدالله."این بچه ها وقتی دیدن عمه خودش رو رو بدن بی سر انداخت اونام شروع کردن با عمه گریه کردن گفتن حالا ی عده میان میگن خانم تسلیت پاشو اما راوی میگه اعراب بی تربیت اعراب بادیه نشین با دادوهوار و با فحاشی اونقدر زینب و زدن صدای بچه هاش بلند شد.."اَبتا اُنظُر الی عَمَتی المَظلومَه"..*
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
از آن روزی که سامان داد هستی،کل دنیا را
کسی نشناخت زهرا را، سلام الله علیها را
سلام الله علیها کیست این خورشید بی پایان
که روشن کرده از خاک قدومش چشم دنیا را
سلام الله علیها، از صلاة او، چه میدانی که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را
*جانِ عالم به فدات بیبی جانم، فدای شما و به محراب ایستادن شما و نماز خوندن شما،شنیدید به وقت نماز،خداوند همه بالاییها رو صدا میزد:"یا ملائکتی! اُنظُروا اِلی اَمَتی فاطمَه " بیاید نگاه کنید چه جوری بدنش میلرزه؛ بیاید نگاه کنید نماز فاطمه ی منو...*
سلام الله علیها ازصلاة او چه میدانی
که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را
*تسبیحاتی که امروز، عزیزانش فرمودند:
یه دو رکعت نماز با تسبیحات مادرم فاطمه سلام الله علیها از هزار رکعت پیش من عزیزتره. فرمودند: شامل حال کیه این ذکرکثیر ویژهای که خداوند در قرآن اشاره کرده؛ کیه این ذاکرش؟ یکی از مصادیقش، بارزترینش، روشن ترینش، مهمترینش، کسی که بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا بگه..که مثل همین روزهای گذشته با همه بیرمقی خمیده میومد احد کنار قبر حمزه سیدالشهدا مینشست گریه میکرد، زار میزد، درد دل میکرد،با عموجانش حمزه حرف می زد. معروفه که از همون خاک اولین تسبیح تربت شاید توسط بیبی ساخته شد ،از قبر عمو جانش حمزه خاک برداشت و گل درست کرد و گلوله درست کرد و به عدد تسبیحی که میخواست خانم تسبیح ساخت. کنار قبر عمو جانش حمزه درد دل میکرد.. گفت : که ای عموی راز نگهدار من،حمزه دلاور پهلوون، یادته کسی جرات نمیکرد به عزیز برادرت چپ نگاه کنه، به بابام رسول خدا ،تا تو بودی...*
ای عموی راز نگهدار من
گوش کنی اینک تو به اسرار من
عمو جان! حق مرا از نظر انداختن
اهل مدینه به سرم تاختن
*ریختن خونمون؛ عموی دلاورم کجا بودی که بین در و دیوارفضه را صدا زدم.. شام غریبان مادره امشب؛ چه گذشته نمیدونم...الهی برات بمیرم... الهی برات بمیرم...رحمت خدا به اشکاتون ؛خدا این اشکا رو ازتون نگیره ؛خدا گریه به سوز و گدازه بیبی رو از هیچ کی نگیره؛ هرکی داره براش زیاد کنه؛ به قرآن! گنجه رفقا؛ نمیدونیم این روضهها چیه؟ کمش، زیادش، کوچیکش، بزرگش،به قرآن اینا حساب کتاب ماست... روضه، روضه است. محل رفت و آمد بالاییاست... الان چشم دلت باز باشه ازدحام رفت و آمد بالاییا ،صدای شه پر بالاییا میاد..غریبانه به اسما فرمود:بیا کمکم کن.به آقا فرموده بود: راضی نیستم اونایی که اذیتم کردن...اونایی که حق تو رو گرفتن... آقا جان هیچ کی نباشه...همه چی مخفی باشه...*
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
بچهها نشستن... توی عالم مادری تر از بچههای بیبی مگه هست؟! اول و آخر عاطفه و احساسن. بچهها نشستن... بدنی که ازش هیچی نمونده، که آب شده؛ بابا قراره غسل بده.بیبی فرموده بود:علی جان! از زیر پیرهن غسلم بده... اسما آب میریخت، مولا غسل میداد...اشکای مبارکش میریخت... یک دفعه بین غسل دادن حالش عوض شد ...خودشو کنار کشید؛هی سرشو به دیوار میزنه علی، فریاد میزنه، مظهر صبر خدا به هم ریخته؛ بلند بلند گریه میکنه... وای زهرااااااام واااااای... آقاجان چی شد؟! چه اتفاقی افتاد؟! حق با شماست...فقدان فاطمه حق باشماست.. اما ندیده بودم اینجوری... چی شد آقام؟! فرمود:اسما رها کن علی رو... اسما بیا نگاه کن هنوز بازوش ورم داره... اسما بیا ببین چکار کردن با فاطمه...اسما بیا ببین چه جوری زدنش ... هرجوری بود کارو تمامکرد*
بریز آب روان اسما
به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار
نهاده سر روی دیوار
کشد آه از دل خونبار
ولی آهسته آهسته...
*شده تا حالا مجبور باشی آروم گریه کنی؟! نه! نه ! همچین شرایطی برای ما به وجود نیومده؛ تمام حواس علی، به اطرافه کسی متوجه نشه؛ گاهی شاید،دست می گیره به دهن، اسماء...!*
ببین بشکسته پهلویم
سیه گردیده بازویم
خودش همه کار رو باید انجام بده؛ برای همه هستیش ،برای همه زندگیش... هرجوری بود تموم شد.بندای کفن رو بست ؛چشمش به بچههاش افتاد، دارن دق میکنن...حسن جان! حسین جان! دخترم! بچهها ! پاشین قربونتون برم ؛ بیاید یکبار دیگه مادر رو ببینید؛ بچهها پریدن از جا؛خودشون رو انداختن از دو طرف؛ آقاجون ابی عبدالله، امام حسن ،از دو طرف اومدن خودشون رو سینه مادر قرار دادن، امیرالمومنین داره با اشک نگاه میکنه منظره رو ؛ خودِ مولا میگه :یه دفعه دیدم بنده ها خود به خود باز شد، گرههای بند کفن وا شد، دستای مادر اومد بیرون، یکی گردن حسنش یکی گردن حسینش... مولا فرمود: صدایی از بالا شنیدم: آقا! بچهها رو جدا کن... بالا به هم ریخته بالاییا تاب نیاوردن ،بیتاب شده خلقت بردار بچهها رو...امروز من تعریف میکنم همه به هم میریزن؛ یه روز دق کنیم جا داره؛ اما بالاییا! اتفاق خاصی اینجا برای بچهها نمیافته، باباشون اسدالله ،مثل شیر هست ،تازه تو خونه هست، دشمنی نیست ،هتاکی نیست، حرامی نیست ،جمع خانوادگی ان ،با مادر دارن وداع میکنن،شما میگید ما به هم ریختیم... آی بالاییا ! من بچههایی رو میشناسم رو بدن بی سر باباشون افتاده بودن... اونجا چه دلی داشتید وقتی یه عده با تازیانه ریختن.....*
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
enc_16398199585046300759790.mp3
6.97M
🎧 همه مادر دارن من ندارم
🎤 سید مهدی حسینی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
Kallemini-Rasouli.mp3
3.81M
🎙 مداحی استودیویی | کلمینی
🎤 حاج محمود کریمی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا
هوا هوای غم است و هوای فاطمیه
وزیده باز شمیم عزایِ فاطمیه
نگاه کردی عزیزم که باز آمده است
گدای حضرت زهرا، گدای فاطمیه
* از آقامون تشکر کنیم اگه نگاه آقا نباشه ما نمی تونیم بیایم اینجا.. روضهای که گریه کنش امام زمانه، سر سفرهای که امام زمان گریه میکنه ما هم میآییم میشینیم گریه میکنیم این نگاه خاصه ، حضرت دستت رو گرفته و آورده
فاطمیه هم اصلاً گریه کناش خاصِ یعنی شما نگاه کنید الان خیلی متفاوته دیگه نسبت به مُحرم که از شب اول محرم همه کوچهها پرچم عزازده میشه کتیبه زده میشه خیمه، عزاخونه، اما چند تا الان جلسه میبینید، نشستن برا مادر پهلو شکسته امام زمان گریه میکنند؟ لذا هر کسی دعوت نمیشه...*
نگاه کردی عزیزم که باز آمده است
گدای حضرت زهراگدای فاطمه
بیا و باز مرا انتخاب کن
آقا برای اینکه بِگریم به پای فاطمیه
آقا جانم
بیا که با تو به گوش جهانیان برسد
صدای حق و حقیقت صدای فاطمیه
چه میشود که شبیه تمامی شهدا
دعا کنی و شوم مبتلای فاطمیه
*خیلی ها با اسم یا زهرا رو زمین افتادن نشونه شونم همین بود اکثراً نگاه میکردی یا از پهلو آسیب میدیدند یا از بازو شهدایی که مثلاً والفجر ۸ کربلای ۵ ایام فاطمیه هرکی میرفتش سؤال میکردی فلانی چه جوری شهید شده، مثلاً میگفتش که ترکش خورده توی پهلوش، یه دونه ترکش تو بازوش خورده تو صورتش...
نشونه میگرفتن از حضرت زهرا سلام الله علیها...*
چه میشود که شبیه تمامی شهداء
دعا کنی و شوم مبتلای فاطمیه
شنیده ام که نگاهت شهید میسازد
نبوده است به جز این بلای فاطمیه
خدا کند که شوم من شهید راه ظهور
خدا کند که بمیرم برای فاطمیه
*آقا! میدونم آرزوی خیلیاتونه بگو....
بیا و گریه کنت را شبی مدینه ببر
میان کوچه بخوان روضههای فاطمیه
بخوان ز سِرِّ مگوی شهید شش ماهه
بخوان ز روضه ی کرب و بلای فاطمیه
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ;
از آن روزی که سامان داد هستی کلِّ دنیا را
کسی نشناخت زهرا را، سَلامُالله عَلَیها را
سَلامُالله عَلَیها، کیست این خورشید بیپایان؟!
که روشن کرده از خاک قدومش چشم دنیا را
سَلامُالله عَلَیها، از صلاة او چه میدانیم
که خسته کرده تسبیحات او پشت مصلّیٰ را
*جان عالم به فدایت بی بی جانم
کدام نماز! نمازی که وقتی میایستاد به نماز خداوند این عالم همه بالایی ها را صدا میزد "یاملائکتی انظرو الی امتی فاطمه" نگاش کنید آنقدر به محراب و به نماز ایستاد.که به تعبیر فرزند ارجمندش پاهای مبارکش ورم کرد. اومدن پیش رسول خدا آقا جان این انواری که ما میبینیم خورشید که خورشیده ماه ماه اینا چیه با سه رنگ گوناگون سفید، زرد، قرمز، صبح، ظهر، مغرب،این چه نوریه تمام مدینه را پر میکنه ؟نوری که از در و دیوار عبور میکنه حاشیه شهرم میدیدن.همه میدیدن .فرمود: فاطمه ام به نماز میایسته نور، نور فاطمه زهرا ست .ای خدا اینا را دیدن انوار و دیدن این که میگم همه جا اگه از پشت دیوار میگه رد میشدن از اینور دیوار مشخص بود فاطمه زهرا اونور دارن رد میشن،خانه ایی که منبع نوره.. نور حضرت صدیقه کبری...*
چه خلوصی چه خضوعی چه خشوعی است تو را
که خدا فخر نماید به نماز سحرت،
سلام الله علیها سَلامُالله عَلَیها، از صلاة او چه میدانیم
که خسته کردهست تسبیحات او پشت مصلّیٰ را
*تسبیحاتی که بعد نماز میخونید فوق العاده هست.از مصادیق کسی که جزو کسانی هست که به تعبیر قرآن کریم ذاکرینند به ذکر کثیر گفتن حضرت فرمود :اونایی که تسبیحات مادر مارو میگن. حضرت فرمود: نمازی که با تسبیحات مادرم فاطمه باشه از هزار رکعت نماز برام عزیزتره..بعد این روزا میآمد اُحد خمیده آرام آرام مینشست بلند میشد دوباره چند قدم مینشست با هزار زحمت،مدینه کجا احد کجا..کنار قبر عمو جانش حمزه سید الشهدا علیه السلام مینشست گریه میکرد دردل ميکرد و اولین تسبیح، یادگار حضرت صدیقه هست که از خاک قبر عمو جانش حمزه از احد برداشت گل درست کرد و تسبیح ..*
سَلامُالله عَلَیها، آنقدَر کوریم از قدرش
که پیش شأن کوثر عقل خالی میکند جا را
تَعالَی الله ندادند از مقاماتی که او دارد
نه هاجر را، نه سارا را نه مریم را نه حوّا را
من از خاکم به تو وا مانده ادراکم تو از نوری
خدا از خاک بر دارد به اسم اعظمت ما را
خود زهرا بماند تازه باید دید در محشر
شفاعتهای گرد چادر ام ابیها را
بهارش گم، مزارش گم ،مقامش گم،
حضرت فرمود: مادر ما سرّالله اعظمه
هیچ کی جز خودشون هیچ کس تو این عالم به ذره ایی از اون مقامات، اون جایگاه، اون مرتبه رو نمیدونه.. فاطمه منت سر ما گذاشتند که بشینی بگی وای مادرم ..خوش بحال هر کسی برای این مادر گریه میکنه .به خدا هرکی به مجلس بی بی راه نداره. اگر چه ظاهرأ در بازه اما اینجوری نیست شبای احیاء همه مسجد میرن قرآن سر میگیرندعاشورا همه هیئتی اند اما فاطمیه مادریا فقط باید بیان مادرم مادرم مادرم..*
بهارش گم، قرارش گم، مقامش گم،مزارش گم
خدا رو میکند یک روز این پنهان پیدا را
*آره اون روز که میاد ، تمام همه هستند از اول تا آخر تو اون روز وانفسا، تو اون روز واویلا، تو اون روز آنچنانی، هیچ کی به هیچی مادر از بچه بچه از مادر خواهر از برادر همه از هم فراری، همه به فکر خود واویلا،ناگهان ندایی میاد یا اهل محشر "غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ" چشاتونو بندازین پایین،چه خبره؟.*
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
*فاطمه میاد حضرت صدیقه وارد محشر میشن همه پیاده همه روی پا همه ایستاده همه هراسان و وحشت زده ،خانم سواره ناقه، مهار ناقله اش بدست بهترین های بالا،بی بی جانم....،بی بی جان*
من از اول بدنیا آمدم تا فاطمی باشم
بدون او نمیخواهم نه دنیا را ،نه عقبی را
*چجوری دلشون اومد..اونقدر هیزم آوردن.فکر نکن فقط،در رو خواستن بسوزونن اشتباه نکن.جوری هیزم جمع کردن کل خونه رو، رو با اهل خونه رو بسوزونن..*
*گریه میکنید نوش جونتون ،براش بلند گریه کن دلت سوخت اشکتم نیومد ناله بزن براش..نتونستن بچه هاش ،بلند گریه کنن همسایه ها شکایت کردن.بچه ها آستین به دهن گرفتن و بغض کردن*
آه از آن روزی که غم جا در دل دنیا گرفت
آسمان را دود از آن آتشِ عظما گرفت
حضرت حق، هستی خود را به حیدر داده بود
پشت درب خانه، هرچه بود از او یکجا گرفت
*پیش چشمای علی افتاد و هی صدا میزد فضه بیا وامان امان امان..*
لحظه ای که فاطمه افتاد بر روی زمین
جبرئیل از،عرش آمد دست مولا را گرفت
خانه پر بود از حرامی ها و مادر پشت در
فضه آمد برسر زانو سر زهرا گرفت
چشم خود را بازکرد و گفت فضه... کو علی؟
باز هم اول سراغ از حضرت مولا گرفت
گفت بانو ریسمان بسته اند بر دست علی
بردن آقا رو
این خبر جان از،تن صدیقه ی کبری گرفت
*فضه کمکم کن آقام تنها مونده زیر بغلاش رو گرفت آروم بلندش کرد راه افتادن ..*
یاعلی گفت و زجا برخاست و قامت راست کرد
پای تا سر درد بود و دامن مولا گرفت
نمیذارم آقامو ببرید اونهمه بی حیا یطرف
آن جماعت یک طرف زهرای اطهر یک طرف
*یابن الحسن ببخشید آقا....*
هرکه هرچه بود در دستان خود بالا گرفت
پیش چشمحیدر کرار زهرا را زدن
درد از هر سو به جسم فاطمه مأوا گرفت
*هرکاری کردن نتونستن جدا کنن اون بی حیای حرامی عصبانی شد همه رو بسیج کرد بزنید زهرا رو..جوونا ریختن سر مادر نه یه نفر نه دو نفر..خانمی که پشت در کشتنش دوباره تو کوچه ریختن سرش ..وای مادرم.. همینقدر برات بگم کاری کردن با مادر که امام باقر علیه السلام فرمود: مادرم به هیچ سمتی نمیتونست بخوابه..از یطرف پهلو آزرده هست این طرف سینه سوراخ و مجروحه سر و صورت بهم ریخته.. کتف و شونه و پشت آسیب دیده..امامحسن میگه اگه میخوابید نشسته سعی میکرد بخوابه. بین همه اوناییکه داغدار مادرن ینفر فرق میکنه...*
خاطرات کوچه رو سرم آواره
من و مادر تنها ...بسته راهِ چاره
منو چشمی نمناک ،ضرب دستی ناپاک
مادرم خورد زمین، جگرم شد پاره
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
ستمگران همه از خشم، شعلهور بودند
به خون چلچله از تیغ تشنهتر بودند...
همان گروه که با دعوی مسلمانی
اسیر پنجۀ تزویر و زور و زر بودند،
همان گروه که از فیض صحبت معصوم
به زعم خود، همه اصحاب معتبر بودند
اگر نبود طلوع ستارۀ اسلام
هنوز در طلب کفر، رهسپر بودند
اگر نبود فروغ هدایت نبوی،
هنوز دشمن خونریز یکدگر بودند
بهار وحی که چشم از جهان فرو میبست،
معاشران گل، از غصه خونجگر بودند
هنوز روی زمین بود چلچراغ امید،
که این گروه در اندیشۀ دگر بودند
در سقیفه گشودند و چشم دل بستند،
تمام مدعیانی که فتنهگر بودند
چه زود خاطرههای غدیر رفت از یاد
چه زود در پی ایجاد شور و شر بودند
برای بستن دست برادر خورشید،
سپیدهدم دَم دروازۀ سحر بودند
خدا گواست که در کوچۀ بنیهاشم
ز قدر و حرمت آن خانه، باخبر بودند
ولی دریغ که آن دستهای نامحرم،
برای چیدن گل، همدم تبر بودند
بَدا به حال کسانی که روز غارت باغ
سکوت کرده و تنها نظارهگر بودند
کسی نگفت که نوغنچههای یاس کبود
درختِ طیبۀ وحی را ثمر بودند
کسی نگفت که این آیههای نورانی،
برای شوکت اسلام، بال و پر بودند...
شکست شاخۀ طوبی در آستانۀ در،
و خلق، شاهد الماسهای تر بودند
به جز حمایت از باغبان چه میکردند؟
سهچار غنچه و یک گل، که پشت در بودند...
محمد جواد غفورزاده
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313