Haftegi14030901[05].mp3
10.81M
🎧 ای شب قدر بندگی، فاطمه (زمینه)
🎙 برادر سالار پورنقی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
فاطمه مجموعه صفات خداوند
فاطمه آیینه کمال پیمبر
عصمت کبری، ولیه ی الله عظمی
قره ی عین النبی، حبیبه داور
شهر خرد احمد و علیست درِ آن
فاطمه این شهر راست مرکز و محور
نامتناهی بود محیط ثنایت
عقل نخستین در این محیط شناور
خانه تو کعبهٔ امید امامان
بیت تو معراج صبح و شام پیمبر
حبل متین هزار عارف و عامی ست
هر نخی از چادرت به عرصه محشر
رشته ی چادرش اگر به دست انبیاء رسد
شعار فخر، انبیاء به عرش کبریا رسد
از لب جان فزاش اگر زمزمه ی دعا رسد
جان ز نوای گرم او به جسم مصطفی رسد
کسی که در کتاب خود ثنای او خدا کند
کسی که پیش پای او قیام مصطفی کند
پیراهن عروسیش به سائلی عطا کند
کسی که خاک فضه اش دوای دردها کند
چگونه رد کند ز خود مریض درد مند را
کجا جواب رد دهد فقیر مستمند را
حبلِ متین هزار عارف و عامی ست
هر نخی از چادرت به عرصهٔ محشر
در عجب از علم تو علی ولی الله
مفتخر از دستبوسی تو پیمبر
فاطمه جان فاطمه جان! بانوی اسلامی و به خانه شوهر،کهنه حصیریست تو را مفرش و بستر یه پوست دباغی شده بود.
شبها حسنین روی اون پوست میخوابیدن وقتی اون مسکین اومد در خانه بی بی گفت: بی بی جان! برهنه ام همان پوست را بر داشت فرمود: بیا این پوست را بگیر خودتو بپوشان
بی بی جانم فاطمه جان
بانوی اسلامی و به خانه شوهر
کهنه حصیرست تو را مفرش و بستر
تا که خدا فخر آورَد به ملائک
جانب محراب خیز و روی بیاور
*وقتی به نماز میایستاد آسمانها از نور نماز بی بی روشن میشد خدا به ملائکه فخر ميکرد اما دیگه نمازش را نشسته میخوند دیگه نمیتونست رو پا بايسته این ساعتهای آخر گاهی از هوش ميرفت گاهی به هوش میآمد،امشب اومدی برای مادر گریه کنی امشب اومدی برای غربت علی گریه کنی ،شب تنهایی علی شب غربت امیرالمؤمنین شب بی مادریه زینبه شب یتیمی حسنین..*
مبر ز خانۀ حیدر صدای گرمت را
علی بگو...شنوم آن نوای گرمت را
ز چشم من مبری خنده های گرمت را
بخوان دوباره نماز و دعای گرمت را
قیام نیمه شبانه ات عجب تماشائیست
در آسمان زِ قنوت تو شور و غوغائیست
بتاب در دل شبهای تار من زهرا
بمان برای همیشه کنار من زهرا
ببین تو حال دل بیقرار من زهرا
انیس بی کسی ام غمگسار من زهرا
به پای سفرۀ خالی ز نان من ماندی
* سه روز تو خونه غذا نداشتن به علی نگفتن امیر المؤمنین فرمود: چرا به علی نگفتی غذا نداری؟ گفت: یا علی شاید بهت بگم نتونی غذا تهیه کنی خجالت بکشی*
به پای سفرۀ خالی ز نان من ماندی
در اوج غصه و غم همزبان من ماندی
*امشب اومدی برای بی مادری خودت گریه کنی مادر همه اس هر کی امشب احساس یتیمی میکنه بدونه بی بی بهش نظری کرده..*
از آن زمان که دو دستت ز کار افتاده
تمام خانۀ من از مدار افتاده
حسن ز داغ رخت بیقرار افتاده
غریب و خسته کنار تو زار افتاده
مگو که می روم و می سپارمت به خدا
که تا به روز ابد دوست دارمت به خدا
یا فاطمه
مرا دوباره صدا کن اباالحسن، زهرا
سخن ز درد جدایی مزن به من
مگو که دختر تو آورد کفن یا زهرا
*مادر اگر بخواد به مسافرت بره اگه چنتا پسر هم داشته باشه وقتی میخواد از خونه بره بیرون سفارشا را به دختر میکنه میگه مادر مواظب داداشات باش، مادر مواظب بابات باش، سفارشا را به زینب کرد*
مگو که دختر تو آورد کفن زهرا
به پیش چشم غریبم نفس نزن زهرا
این نفسهای آخرش جیگر علی را آتش زد آخه کسی که از ناحیه قفسه سینه صدمه ببینه نفس کشیدن براش سخته..*
با این نفس کشیدنت داری کبابم میکنی
*تو اهل بیت دو نفر از ناحیه سینه صدمه دیدن یکی مادر بود، یک سینه هم کربلا زیر سم اسبها رفت ..*
با این نفس کشیدنت داری کبابم میکنی
فاطمه جان مرو مرو خونه خرابم میکنی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
*یه ساعتی پیش اومد بچهها دویدن خونه دیدن اسماء گریه میکنه گفتن اسماء مادرمان کجاست؟ اسماء میگه نتونستم جواب بدم و فقط گریه کردمو و اشاره کردم بچه ها دویدن تو حجره دیدن روی مادر پارچه افتاده. امام حسن اومد جلو پارچه را کنار زد گفت: مادر مادر.. تاریخ نوشته با این دستای نازنینش بدن مادر را تکان داد
مادر من حسنم دید جواب نمیده صورتشو رو صورت مادر گذاشت.مادر مادر نمیدونم من که نمیفهمم فقط آقا امام زمان متوجه میشه دوتا ناز دانه بیان کناربدن بی جان مادر غوغا کردن امام حسین اومد پایین پای مادر صورتشو گذاشت کف پای مادر ميگفت: مادر من حسینم.. کلمینی! کلمینی! با من حرف بزن مادر مادر..*
*اسماء میگه بی بی به من سفارش کرده بود فرموده بود اسماء بچه هام که اومدن نگذاری با بدن بی جان من تنها بمونند. اینا اگر کنار من بمونند دق میکنند بچه هارا بفرست مسجد باباشون علی را بیارن میگه زیر بغل های بچه ها را گرفتم حسن جانم حسین جان بلند شید عزیزای من برین مسجد باباتونو خبر کنید بیاد. این دو طفل
گریان.. شما خودت تصور کن میدویدند طرف مسجد بابا! بابا! زود بیا بی مادر شدیمبابا ..تا این خبر را به بابا دادن علی با صورت زمین خورد کسی زمین خوردن علی رو ندیده بود..پشت امیرالمؤمنین زره نداشت گفتن آقا چرا پشت شما زره نداره فرمود من در جنگ پشت به دشمن نمیکنم که پشتم زره داشته باشه اما داغ زهرا باهاش کاری کرد با صورت زمین خورد*
من که یکباره در از قلعه خیبر کندم
داغ زهرای جوان از نفس انداخت مرا
*آقا از حال رفت آب آوردن آب به صورتش زدن اما دیگه نمیتونه بلند شه.. حسن کمک کرد، حسین کمک کرد، بابا بلند شد اما یه قدم ميرفت مینشست به سینه اش میزد یه جمله ای ميگفت فاطمه جان! دیگه با کی دلمو آروم کنم فاطمه دیگه به کی دل خوش کنم فاطمه ...*
*بگم یا علی یه خبر شنیدید با صورت زمین خوردی بچه ها گفتن بابا زود بیا بی مادر شدیم با صورت زمین خوردی اما نبودی کربلا...کربلا حسینت بدن ارباً اربا دید.. *
دشمن به هرازش تیر از جفا میزد
من میزدم فریاد او دست و پا میزد
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
Haftegi14030901[01].mp3
13.72M
🎧 مرا ببین و برای سفر شتاب مکن (روضه)
🎤 حاج میثم مطیعی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
باغبانی مثل من شرمنده از گل ها نشد
غنچه ی نشکفته ام گلبرگ هایش وا نشد
آشیانی را که با هم ساختیم آتش زدند
هرچه پیغمبر سفارش کرده بود اجرا نشد
*اصلاً اصل روضه اینجاست، خونه ای که پیغمبرحتی میخواد وارد بشه میاد اجازه میگیره، دست ادب رو سینه اش قرار میده میگه السلام علیکم یا اهل بیت النبوه، اصلاً روضه اینجاست ...*
پای نامحرم نباید باز میشد در حرم
با تمام قدرتم مانع شدم اما نشد
*بی بی میگه: "فَرَکَلَ البابَ بِرِجلِه"، نانجیب با لگد به در زد، میخوای بدونی کجا بود؟ "فَرَدَّهُ عَلَیّ"، در روی من افتاد، "و اَنَا حامِل"، من بار شیشه داشتم، در روی من افتاد، نانجیب ها از روی در رد میشدن، روضه ی حضرت زهرا تا اینجاش هم اگه بشنوی باید تا آخر عمرت دیوونه اش بشی..*
پای نامحرم نباید باز میشد در حرم
با تمام قدرتم مانع شدم اما نشد
*انگار بی بی این روضه ها رو داره برا گل پسرش مهدی میخونه..*
مادر!
ضربه ای با پا به در زد،
سخت پهلویم شکست
*هی گفت فاطمه از کی تا حالا من نامحرم شدم؟ چرا همش رو تو از علی میگیری گفت :علی !..*
ضربه ای با پا به در زد سخت پهلویم شکست
بعد از آن زهرا برای تو دگر زهرا نشد
پشت در افتاده بودم خصم در را میفشرد
یا علی گفتم که برخیزم ولی تنها نشد
بین آتش ناگهان دلواپس زینب شدم
دود میدیدم فضا را دخترم پیدا نشد
ریسمان را باز میکردم، اگر قنفذ نبود
با غلاف تیغ محکم زد به دستم، وا نشد
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
غزل فاطمیه
ای رفیق روز تنهایی ، تو تنهایی چه قدر
تو کجا و ما کجا دلواپس مایی چه قدر
راه معلوم است و ما بیراهه گردی می کنیم
خسته از بی دردی ما اهل دنیایی چه قدر
راه را اصلا نبستی بر رفیق نیمه راه
من که از شرمندگی مُردم ، تو آقایی چه قدر
تو طلبکاری از این چشمانکور من چه قدر
من بدهکارم بر آن چشم مسیحایی چه قدر
من ندیده دیدمت در جای جای این جهان
یوسف گمگشته ی زهرا تو پیدایی چه قدر
در زدی خانه به خانه ، هیچ کس یارت نشد
آه آقای غریب ما تو زهرایی چه قدر
آخرش جان می دهم از غسل روز آخرت
مادر بازو شکسته ! فکر مولایی چه قدر
محمد حسین رحیمیان
#امام_زمان (عج)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
Haftegi14030901[06].mp3
7.17M
🎧 زهرا که خورد زمین، علی را صدا نزد (روضه)
🎙 حاج میثم مطیعی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
26.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روضه (من بازویم شکسته ولی کار میکنم)
🎤 حاج امیر کرمانشاهی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
نریمانی-قیمت موندن با عشق.mp3
9.16M
🎧 زمینه | قیمت موندن با عشق
🎤 سید رضا نریمانی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا
"اَللّهُمّ صَلِّ عَلَی الْکَهْفِ الْحَصِینْ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکین ،حُجَّتِکَ وَ کَلِمَتِکَ النّامُوسِ الْاَکْبَراَلْاِمامِ الْمَهْدیِّ الْمُنْتَظَر
اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه ، وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَالْفائِزینَ بِلِقائِهِ.."
به جز غم تو که با جان من هم آغوش است
مرا صدای تو هر صبح و شام در گوش است
چراغ، خانه ی چشم منی نمیدانی
که بی تو چشم منو صحن خانه خاموش است
قسم به زلف سیاهت چنان پریشانم
که هر چه غیر تو از خاطرم فراموش است
هزار شکر که گر غایبی ز دیدهٔ ما
غم فراق تو با اشکِ من هم آغوش است
*دوست دارم آقا جان..نه تنها تو رو بلکه اون آقایی را دوست دارم که صباح و مساء براش گریه میکنیم حسین جانم..کاش که شب جمعه منو کربلا مهمان میکردی.. کاش که کربلا منو راه میدادی حسین جان.. ما به بهانه مادرت دور هم جمع شدیم ما امشب به اسم مادرت دور تو داریم میگردیم حسین جانم.. در عراق روایت چهل و پنج روز و قبول دارند. در نجف لخت میشن مردان سینه میزنند"هل یوم هل یوم هل یوم نعز المرتضی"*
*اومدن محضر آقای مرعشی نجفی این روایتی که عراقی ها هم خیلی قبول دارن چهل وپنج روز بعد از شهادت و وفات رسول الله مادرمان زهرا از دنیا رفته درسته این روایت؟ میگن مرحوم آقای مرعشی نجفی سرشو انداخت پایین شروع کرد گریه کردن با زبان عربی گفت: ان شاءالله همین باشه تعجب کردیم..گفت چند روز مادرمان کمتر زخم دیده ان شاءالله همین باشه یه چند روز مادرمان کمتر درد تحمل کرده کمتر این زخما تو بدنش نشسته...
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
✍
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
درد ما از برای گفتن نیست
این چنین غصه کم ز مردن نیست
بستری مادرت اگر باشد
هیچ امیدی به زنده ماندن نیست
*تو رو خدا امشب جای اونایی که اومدن گفتن امیرالمومنین بگو فاطمه یا صبح گریه کنه یا شب گریه کنه بگو لااقل آروم آروم گریه کنه نذاشتن مادر بلند بلند گریه کنه تو امشب بلند بلند گریه کن.*
*ام سلمه میگه اومدم بهش گفتم
الان میگم چرا میگه بلند بلند گریه کنید
برای مجلس نمیگهها برای خودمون میگه چون امام رضا فرمود: هرکی دعوت به خودش بکنه ملعونه دعوت به عیادت ناموس امیرالمومنین داریم میکنیم میگیم بلند گریه کنید. خونه اش شلوغ باشه..بی بی به سلمان چند تا خرما داد گفت: سلمان افطار کن هستههاشو برا من بیار. سلمان میگه رفتم خونه افطار کنم دونه دونه خرماها رو میذاشتم دهانم هسته نداشت. پا شدم رفتم در خونه اشون در خونه رو زدم به فضه گفتم میشه خانومو ببینم؟ گفت: بله بیا.. اومدم گفتم خانم خرما داده بودی گفته بودی هستههاشو بیار هسته نداشت. حضرت فرمود: میوه بهشتی بود. گفتم خانوم پس برای چی میگید هستشو بیار؟ گفت سلمان خواستم یکی، دوباره در خونه علی رو بزنه...ام سلمه میگه بهش گفتم دختر پیغمبر چه جوری شب و صبح میکنی ؟گفت: مادر دیدی بچه امو کشتن..گفتم: فاطمه من با این کارا کاری ندارم اومدم احوال خودتو بپرسم. چه جوری شب و صبح کردی؟ گفت: مادر دیدی دستا شوهرمو بستن. گفت فاطمه یا بگو چته یا پاشم برم. گفت: مادر چیکار داری نفس میکشم خون بیرون میزنه..*
دیدم غلاف خورد تو پرت
وای مادرم مغیره زد تو کمرت
درد ما از برای گفتن نیست
این چنین غصه، کم ز مردن نیست
چلچراغی شکسته در کوچه
خانهی بی چراغ روشن نیست
گل اگر بود مادر ما بود
چون که پژمرده گل به گلشن نیست
با تبر یاس را درو کردن
ای خدا این که رسم چیدن نیست
*ببینم چقدر روضه بلد داریم..*
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313
4_5872709526297252055.mp3
21.6M
🎧 زمینه | دارم آتیش میگیرم از تب تو
🎤 حاج امیر کرمانشاهی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇
🆔 ➺ @madahi313