بیاید اگر گناه کردیم
نگذاریم به پای جووانـے !
به جوانیِ علیاکبر امام حُسین علیهالسلام برمیخورد . .
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
🌿غیر ممکنی که ممکن شد!
#شهید_صیاد_شیرازی در سخنانی به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر درباره #شهید_خرازی گفته است :
« در قرارگاه، صدای شهید خرازی را از بیسیم شنیدیم که میگفت : اجازه بدهید با یک گردان وارد خرمشهر شویم.
اما به وی گفتیم: مگر می شود با یک گردان با چند لشکر رو به رو شد؟
به هر صورت او اصرار میکرد . .
ناخودآگاه به او اجازه دادیم .
پس از ساعتی دوباره وی با بی سیم گفت : عراقیها تسلیم شدند . .
و ما باورمان نمی شد ، زیرا واقعا این کار باورنکردنی بود که انجام دادند .
بـهغریـبههـانگیـدحـالِبدتـونرو،
مـاصـاحـبداریـم. . .
+یـــــاابـٰاصـالح 💐
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اِنتِظاررابایَداَزمـادَرشَهیدگُمنامپُرسید
ماچهمیدانیمدِلتَنگیغروبجُمعهرا؟💔
آقا غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده
سایه چادر او از سرمان کم نشده
بنویسید امید دل زهرا مهدی«عج»ست
چاره کار همه مردم دنیا
مفضل بن عمر گوید:
هنگامی که امام صادق علیه السلام، ماجرای هجوم به خانه امیرالمؤمنین و شهادت حضرت محسن علیه السلام را به یاد آوردند، آنقدر گریه کردند که محاسن مبارکشان از گریهتر شد.
و فرمودند: روشن مباد آن چشمی که در این مصیبت نگرید.
- قال المفضل بن عمر: فَبَکَی الصَّادِقُ علیه السلام حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِالدُّمُوعِ. ثُمَّ قَالَ لَا قَرَّتْ عَیْنٌ لَا تَبْکِی عِنْدَ هَذَا الذِّکْرِ.
بحار الانوار، ج۵۳، ص۲۳
حلية الأبرار، ج۶، ص۳۹۶
عوالم العلوم، ج۱۱، قسم۲، ص۹۴۲
إلزام الناصب، ج۲، ص۲۲۳
#حدیث