بلایه آغوش آچانیم لای لای
بهشته روحی اوچانیم لای لای
ایاق یالین یولدا گئجه یاری
تیکانلار اوسته قاچانیم لای لای
ئولونجه قاره گینیم لای لای
همیشه غصه یینیم لای لای
هامی یاتانان صورا آخشاملار
حسینه نوحه دینیم لای لای
خرابده آج ئولنیم لای لای
یوزی ئولنده گولنیم لای لای
یارالی قلبین آتا هجرینده
جفا خدنگین بولنیم لای لای
فغانه غمدن گلنیم لای لای
عجل سرشکین سیلنیم لای لای
خـــــرابه کنجینده بـــــــــلالـــــــردن
گوزون یوموم دینجلنیم لا لای
جفای زجره دوزنیم لای لای
ستاره مثلی سوزنین لای لای
@madahi_moharram
Hossein Taheri - Ye Konj Az Haram (320).mp3
7.94M
#نوحه یه کنج از حرم
#حسین طاهری
🥀🥀🌿🥀🥀🌿
یه کنج از حرم بهم جا بده…
دلم تنگته خدا شاهده!
هوای حرم هوای بهشت…
ببر کربلا به جای بهشت…
نگاه بکن پناه به این پرچم آوردم!
بدی و خوبی آقا درهم آوردم
خودت یه کاری کن برام من کم آوردم
🥀🌿🥀🌿🥀🌿
آقا حسین… آقا حسین…
بمیرم برات نه اینم کمه!
تو فرق میکنی حسین با همه
واسم مادرت دعا میکنه…
به من خاکتم وفا میکنه!
قسم به تربتت خسته دردم…
چقدر با مهر تربتت درد دل کردم!
این دفعه کربلا بیام برنمیگردم…
@madahi_moharram
آسمان شد تیره و شد همهمه دور و برت
بر سرش میزد زمین در لحظه های آخرت
تا به روی زخمهای سینه ات قاتل نشست
بر زمین افتاد روی تل پریشان خواهرت
#وا_حسینا گفت و با هر ضجّه میزد بر سرش
شمر در گودال تا برداشت سر از پیکرت
غرقِ خون بر خاک زیر دست و پا افتاده بود
خواهرت را بیشتر دق داد وضـع حنجرت
غارتت کردند و کرده شعله ور جان مرا
بیشتر آن دستِ بی انگشت و بی انگشترت
اسب سرکش نعلهای تازه میخواهد چه کار؟
درهم و برهم شدی، پاشیده شد سرتاسرت
پیرمردی بر عصایش چند نیزه بسته بود
میزد و میگفت این هم آب و نانِ دخترت
پاک میکردند با پیراهنت سرنيزه را
ای زبانم لال، رفت از حال زهرا مادرت!
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
دست و پا كمتر بزن خيلى اذيت مى شوم
مى شود زير لگد چشمى به خواهر وا كنى
بى حيا آهسته تر، آهسته تر خنجر بزن
كاشكى از گريه هاى مادرش پَروا كنى
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_دهقان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#شاعر:
علیاکبر لطیفیان
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو...
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی
پس گنهکاریِ امروز مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی
حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم:
"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی
@madahi_moharram
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دل من وقف حسین است، حسینیهی اوست
نگرفته است و نگیرد احدی جای حسین
چشم تا روشن از این است که او را دیده است
پس چرا باز شود جز به تماشای حسین؟!
جان و مال و پدر و مادرمان، قربانش
هر چه داریم و نداریم، گوارای حسین
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
عشق، هفتاد و دو مرد است که همپای حسین...
@madahi_moharram
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
من اگر از تو دمی دم نزنم می میرم
لحظه ای از تو اگر دل بکنم می میرم
من به نان و نمک سفره ات عادت دارم
نمک روضه نگیرد بدنم می میرم
صبح و شب عشق تو را رو به خدا جار زدم
شهد نامت برود از دهنم می میرم
دور تا دور مرا یاد شما پر کرده
از کسی غیر حسین دم بزنم می میرم
کشته ی عشق تو را حوصله دنیا نیست
من که در حسرت زایر شدنم می میرم
حسن کردی
@madahi_moharram
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم
بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم
عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ عشق است
از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم
گمراه بودم، گریه کردم در عزایت
از نسلِ آدم بودم و آدم گذشتم
از کودکی ام بین هیئت ها نشستم
من پای عشقت از همه عالم گذشتم
فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم
از خیرِ طب و بهره ی مرهم گذشتم
یک روز زیر پرچمت من را رساندند
عمری است از زیرِ همین پرچم گذشتم
امشب شبیه تو که درهم می خریمان
از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم
شب های جمعه در فراقِ کربلایت
از شهر ری با سینه ای پر غم گذشتم
کم کم مرا سوزاند داغِ روضه هایت
از شعرها... از روضه ها... کم کم گذشتم
مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم
هی بغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم
بوسه به زیر حنجرت دردسری شد
از روضه ی جان کندنت مبهم گذشتم
جانم به لب آمد زمانی که به مقتل
از غارت پیراهن و خاتم گذشتم
شکر خدا این بار هم از روضه هایت
با قلب خون، با چشم پر شبنم گذشتم
محمدجواد شیرازی
@madahi_moharram
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ما سائلِ غَمیم بدنبال ماتَمیم
در روز چند بار سَرِ سفره یِ غمیم
بالاى بامِ خانه تو را جار میزنیم
زهرا اگر قبول کند مثل پرچمیم
مابین گریه فاطمه سر میزند به ما
فرقى نمیکند که زیادیم یا کمیم
ما را اگر غلام سیاه آفریده اند
خیلى شبیه رخت سیاه مُحَرّمیم
هم تو کنار مایی و هم ما کنار تو
یعنى هنوز هم که هنوز است با همیم
امروز پاى روضه یِ تو گریه مى کنیم
فردا شریک حج رسول مُکَرّمیم
هنگام گریه قطره به قطره تَبَرُّکیم
هنگام گریه آب فراتیم، زمزمیم
با تو در این زمینِ خدا آشنا شدیم
ممنون آن گناهِ نخستینِ آدمیم
ما را بخر، ضرر بده اصلا، چه میشود؟
خوبیم یا بدیم همینیم دَرهَمیم
واى از کسى که پیر شد و کربلا نرفت
ما کربلا نرفته فقیر دو عالمیم
گریه بده وگرنه ازینجا نمیرویم
ما سائلِ غَمیم بدنبال ماتمیم
علی اکبر لطیفیان
@madahi_moharram
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بهترین یار و مدد کار اباعبدالله
دست گیرِ همه اقشار اباعبدالله
ما همه گرم طوافیم به گرد رویت
و تویی نقطه ی پرگار اباعبدالله
شک ندارم که قیامت برای جنت
می شود حب تو معیار اباعبدالله
چِقٙدٙر بین مقامات به من می آید
منصب نوکر دربار اباعبدالله
من فقیر ابن فقیرم ولیکن شده است
شاملم لطف تو بسیار اباعبدالله
تو کریم ابن کریمی عزیز زهرا
به خطا می کنم اقرار اباعبدالله
حال و روز من عاشق پراز دلتنگیست
تشنه ام تشنه ی دیدار اباعبدالله
بی کسم در همه آفاق خدا میداند
بِسِپارم به علمدار اباعبدالله
علی علی بیگی
امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم که دو زمزم دارد
هر کجا ملک خدا هست حسیّنیه تو است
هر که را می نگرم شور محرّم دارد
نه محرّم نه صفر بلکه همه دورۀ سال
کعبه با یاد غمت جامۀ ماتم دارد
روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم
اشک، ارثی است که ذرّیۀ آدم دارد
نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بسکه عزیز است حسین
جای در چشم رسولان مکرّم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش
هر دم از زخم دگر دارو و مرحم دارد
می کند آتش دریای غضب را خاموش
هر که در دیدۀ خود یک نم از این یم دارد
روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت
هر که یک میوه ز نخل تر «میثم» دارد
استاد حاج غلامرضا سازگار
@madahi_moharram
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
من ضرر کردمو تو معتمد بازاری
بار ما را نخریدند تو بر میداری؟!
مثل طفلی که زمین خورده دویدم سویت
آمدم گریه کنم میدونم حوصله ام را داری؟!
داغ یک بوسه دو سال است به جانم مانده
به همین گریه مگر تازه کنم دیداری
پدرم گریه کن ات بوده و من هم
به جز از گریه برای تو ندارم کاری
@madahi_moharram