#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_کوفه_شام
شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان
بر مصیبت های من خون گریه کرده آسمان
امنیت دارند اینجا هم مسلمان هم یهود
دختر حیدر چرا اینجا نبوده در امان؟!
کار دنیا را ببین! من سفره دار عالمم...
پیش من انداخته پیرزنی یک تکه نان
در مدینه سایه ام را هم ندیده هیچکس
می روم حالا میان خولی و شمر و سنان
وضع ما را دیده ای از روی نیزه تا به حال؟!
مسخره کردند ما را یک به یک، پیر و جوان
به اسیران، "خارجی" گفتند؛ "بَر خورده" به من
خواهشاً با صوت داوودی خود قرآن بخوان
بچه ها اینجا همیشه "سنگ بازی" می کنند
من که دیدم دستشان بوده فقط تیر و کمان...
...پس مراقب باش از نیزه نیفتی بر زمین
کاش با تو مهربان تر " تا کند " این ساربان
وضع لبهای تو بدجوری به هم خورده حسین
بس که بوسیده لبانت را، لبان خیزران
قدر یکصد سال غم دیدم در این شهر بلا
شد بهار عمر من در شام یکباره خزان
#علی_میر_حیدری
🏴 هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام
▪️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سختترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اَسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
۲. سرهای شهداء را در میان کجاوههای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیهماالسلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و امکلثوم (علیها سلام) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم چارپایان قرار میگرفت.
۳. زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند.
۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا ص 411
❣﷽❣
🔳#روضه_امام_حسن ع 2
⚫️#دفتری_حسن ع 2
🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات
🍁 براختر دوم امامت صلوات
🍁خواهیکهخداوندبخشدهمهعصیانتورا
🍁بفرستبرغریبمدینهامامحسنمجتبیصلوات
✅(#دعای_فرج)
❣#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌹من گدایم من گدایم یا حسن
🌹من گدای بینوایم یا حسن
🌹تو گل زهرائی ومن خار توام
🌹عشق تو داده بهایم یا حسن
🌹مبتلای درد هجران توام
🌹من مریضم ده شفایم یاحسن
🌹توطبیب قلب هردل خستهای
🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن
🌷آقا جان...
🌹بر ندارم دست از دامان تو
🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن
🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن
🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن
🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را
🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن
✳️نقل میکنند عربی بود تو مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...میگفت السلام علیک یا غریب الغربا...
یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد..
شروع کرد گریه کردن..
گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع..
آقا از مدینه بهت سلام میدادم...
میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا..
میگفتن امام رضا غریبه..
غریب الغرباست..
آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت ..
(ان شاالله خدا قسمت وروزیت بکنه..)
آقا حالا که اومدم زیارتت..
میبینم، صحن و سرا داری..
گنبد طلا داری..
آقا جان ضریح داری...
این همه زائر داری..
زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند..
⚫️شروع کرد ناله زدن..
گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن...
🎋(رحمت خدا به این گریه ها..)
🎋(رحمت خدا به این ناله ها...)
🥀الهی بری مدینه..
الهی قسمت و روزیت بشه مدینه...
اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه..
اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه..
قربان غربت ائمه بقیع..
⏹قربون غربت امام حسن ع..
چقدر مظلومه...چقدر غریبه..
الهی هیچ کس غریب نباشه...
من بمیرم برا اون آقایی که تو خونشم غریب بود محرم نداشت....
✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند..
✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه
💫(امان از غربت امام حسن ع)
خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند..
همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره...
اما چه کردند با عزیز دل زهرا..
چه کردند با میوه قلب رسول الله ص
⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🔆صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
🔲امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
💔کمرم شکست داداش..
⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره......
🍂تو مثل جون عزیزی
🍂اگر که برنخیزی
🍂رقیه ام رو میبره
🍂عدو برا کنیزی
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
🍂خیمه ها میشه غارت
🍂زن ها میرن اسارت
🍂میشه به پیش چشمات
🍂به زینبت جسارت
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#روضه_پنج_تن_آل_عبا
#دفتری
🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت محمد س
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع
🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3
⏪نبی در بسترو زهرا کنارش
عزیز قلب او شد بی قرارش
بگوید دخترم کمتر نوا کُن
برای رفتن بابا دعا کن
✅نمیدونم مدینه رفتی یانه
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه،
دل بده با هم بریم مدینه،
بیاد اون پیغمبری که پیغمبر که تو بستر بود،
الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه،
آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،
🔆بابای خوب و مهربون
🔆 حرفامو از نگام بخون
🔆من التماست می کنم
🔆یه شب دیگه پیشم بمون
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارین به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بی بی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا
آی جوون دارا
آی مریض دارا
آی حسینیا
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا،
میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
ای غریب حسین مظلوم حسین ع
بی سرو سامان توأم یا حسین
دست به دامان توأم یا حسین
برسر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چها کرده ای
زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
🍁شادی روح امام راحل و دوفرزند امام، شهدای جنگ تحمیلی، شهدای مدافع حرم(صلوات)🍁
نوحه سنتی امام حسین علیهالسلام
#امامحسین_عزاداری
#سه_ضرب
اگر کشتن چرا آبت ندادن؟
چرا زان در نایابت ندادن؟
اگر کشتن چرا خاکت نکردن؟
کفن بر جسم صد چاک نکردن؟
اگر کشتن چرا مویت کشیدن؟
چو گرگان پنجه بر رویت کشیدن؟
حسین جانم حسین جانم حسین جان...
*
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری؟
چرا بر تن برادر سر نداری؟
بمیرم من مگر مادر نداری؟
حسین جانم حسین جانم حسین جان...
*
خودم دیدم حسین را سربریدن
خودم دیدم که در خونش کشیدن
خودم دیدم گلوی اصغرم را
خودم در بر کشیدم اکبرم را
حسین جانم حسین جانم حسین جان...
***
✅کانال نوحه سنتی
این نوحه خوزستانی رو هم میتونید در قالب #سه_ضرب برای سینه زنی و زنجیرزنی اجرا کنید👌
#امامحسین_عزاداری
#محرم
#سه_ضرب
الیوم الیوم نعزی فاطمه
ای واویلا عزا و ماتمه
کربلا غوغاست
شور عاشوراست
پرچم محرم امام حسین بالاست
آقای ما یا اباعبدالله
دنیای ما یا اباعبدالله
پای تو میمونیم یا اباعبدالله
روز و شب میخونیم یا اباعبدالله
ای واویلا عزا و ماتمه
ای واویلا عزا و ماتمه
مشکی بر تن کنید محرمه
ای واویلا عزا و ماتمه
دلهای نوکرا پر از غمه
ای واویلا عزا و ماتمه
هر چی گریه کنید بازم کمه
ای واویلا عزا و ماتمه
ای واویلا عزا و ماتمه...
***
الیوم الیوم نعزی فاطمه
ای واویلا عزا و ماتمه
گرچه این روزا
تاریکه دنیا
مرده زنده میشه با یه یاحسین ما
نور مطلق یا اباعبدالله
حق و مع الحق یا اباعبدالله
تو نعم الامیری یا اباعبدالله
عالم رو میگیری یا اباعبدالله
ای واویلا عزا و ماتمه
ای واویلا عزا و ماتمه
غوغایی توی عرش اعظمه
ای واویلا عزا و ماتمه
صاحب عزا رسول خاتمه
ای واویلا عزا و ماتمه
روزی گریه مون مون فراهمه
ای واویلا عزا و ماتمه
ای واویلا عزا و ماتمه...
*
شاعر: حمید رمی
✅کانال نوحه سنتی
119.8K
🍂🍁🍂
نوای کربلایی صمدی التماس دعا
🧡🧡🧡
من به فکر معجر تو ؛ تو به فکر حنجر من
خواهر غم پرور من
عصر فردا می شنوی ناله های مادر من
خواهر غم پرور من
خواهر غم پرور من رسته دل از کرببلا
پا به پای اهل حرم می روی تا شام بلا
من زمانی بر سر نی؛ گه میان تشت طلا
می برد انگشت مرا، ساربان از پیکر من
خواهر غم پرور من
زینب غم دیده ی من جانم و جانانه تویی
تا همیشه تا به ابد شمعم و پروانه تویی
بعد زهرا تا به کنون مادر این خانه تویی
می روی تا بوسه زنی غرق خون بر حنجر من
خواهر غم پرور من
عصر فردا می شنوی ناله های مادر من
خواهر غم پرور من
عصر فردا روی زمین خفته می بینی شهدا
ساقی لب تشنه ی من دستش از تن گشته جدا
قتلگه تا بر سر نی گشته جاری خون خدا
نیمه شب یک باره طلوع می کند بر نی سر من
خواهر غم پرور من
عصر فردا می شنوی ناله های مادر من
خواهر غم پرور من
دست سقا روی زمین اربن اربا اکبر من
خون من ریزد به زمین تا بماند دین خدا
راه حق تضمین شود از سرخی خون شهدا
زنده ماند تا به ابد هرکه چون من گشته فدا
🍂🍁🍂
🧡
4_5947161392804006832.ogg
736.1K
مناجات
🍂🍁🍂
نوای آقای صمدی
شب شد و از يار جدا ماندهام
در طلبش مرثيهها خواندهام
شب شد و اندوه به جانم خزيد
از نفس سركشم آتش وزيد
از غم دلدار هوایی شدم
بيدل و مجنون خدایی شدم
آه، ندانم به كجا رو كنم؟
آمدهام پيرهنش بو كنم!
آمدهام باز گدایی كنم
شِكوِه ز دوران جدایی كنم
آمدهام باز خدا، سوی تو
دست من و دامن گيسوی تو
شرم ز ديدار تو دارم، خدا!
گر چه نباشی دمی از من جدا
آه خدايا تو پناه منی
مشتری ناله و آه منی
گر چه گرفتار گناهم، مدد!
خسته دل از بار گناهم، مدد!
گفتی اگر عاشق و مستی بيا
گفتی اگر باده پرستی بيا
جام به کف، لولی و مست آمدم
باده خور و باده پرست آمدم
آمدهام تا كه پناهم دهی
بر در اين ميكده راهم دهی
من جگر سوخته آورده ام
چشمِ تر اندوخته آورده ام
دامن ترديد رها كرده ام
روی به درگاه تو آورده ام
از همه كس غير تو دل خستهام
دل به تمنّای رُخَت بستهام
خانهی دل را به غمت ساختم
از همه كس غير تو دل باختم
گام به امّيد تو برداشتم
پای به اقليم تو بگذاشتم
ياد تو در فصل پريشانیام
بوسهی مُهریست به پيشانیام
باز، به درگاه تو باز آمدم
با دل پر سوز و گداز آمدم
آه، مرا با تو سَر و سِرّي است
در طلب گفتن راز آمدم
پای دلم زخمی و پر آبلهست
از سفر دور و دراز آمدم
گر چه گرفتار گناهم، ولی
دست به دامان نماز امدم
سفرهی سجاده، سحر پهن شد
شعرم از آهنگ تو خوش لحن شد
چشم موذن به اذان باز شد
مأذنه آمادهی پرواز شد
از نَفَسَش عود پراکنده شد
نغمهی داوود پراکنده شد
بر سر گلدسته، اذان در تپش
نغمهی حق نعره زنان در تپش
باز کنم در، به کلید نماز
تا که بگویم
✨رقیه تنها
🕯یک کودک خردسال نیست؛
✨رقیه تنها
🕯یک امامزاده نیست؛
✨رقیه تنها
🕯دختر دردانه حسین (ع) نیست؛
✨رقیه،
🕯رمزی از رازهای عاشوراست.
🏴شهادت حضرت
رقیه خاتون(س) تسلیت باد🏴
@madahi_moharram