eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🥀 نوحه - شهادت امام سجّاد علیه السّلام - سبک رضاَالله... یه عمره می زنم به سینه به عشقِ ... کربلا مدینه غصّه‌یِ مادر اگه خاکِ بقیعه حرمِ دلبر شده سینه‌یِ شیعه مولانا یاسجاد (۳) هنوزم می‌سوزه با روضه به یادِ... سرِ روی نیزه خدا می‌دونه آقا چیا که دیده دستاشون بستن پای سرِ بریده مولانا یاسجّاد (۳) یه عمره گریه‌هاش مُدامه به یادِ غمِ بزمِ شامه زد کَعبِ نِی رو دو تا لبای کعبه مَرهمِ زخمش شده دعای ندبه مولانا یاسجّاد (۳) رِضاَالله رضاکَ یاحسین کُلُّنا فِداکَ یاحسین همقسمِ با شهیدِ این مسیرم حسینی بمانم حسینی بمیرم لبّیکَ ثارالله (۳)
گـردن شیر کجا غـل و زنجیر کجا نخل توحید کجا سنگ تکفیر کجا شامیان سنگ به ریحانه ی زهرا نزنید خنده بر زخم دل زینب کبری نزنید الامان واویلا الامان واویلا نیزه‌هــا دور زنــان همگــی دور زنـــان یک طرف سر به سنان یک طرف شمر و سنان یا که از تیر حیا، دیده ی خود کور کنید یا ز محمـل، سـر بابای مرا، دور کنید الامان واویلا الامان واویلا نقش گلبوسۀ سنگ مانـده روی بدنم غـل و زنجیــر کنـد گریه بر زخم تنم اجـر و مـزد نبـی و عتـرت پیغمبرتـان آمده سوت و کف و آتش و خاکسترتان الامان واویلا الامان واویلاروضه_امام_سجاد_علیه_السلام روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام متن روضه 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید 🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید شب شهادت زین العابدین... امام سجاده... دیگه دلت اینجا نباشه... بریم مدینه... کنار قبرستان بقیع بنشینیم... برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم... وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند... آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام... 🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید 🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید امان از اون شبی که... ما رو دم دروازه شام نگه داشتند... شهر رو آذین بندی کردن... ‌ گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن تا وارد شهر شام شدیم .. هرکس هر چی بدست داشت... به ما میزد... یکی با سنگ میزد... یکی خاکستر میریخت... یکی خارجی میگفت... ای وای ای وای ..... 🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید 🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید یا صاحب الزمان منو ببخشید... 🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند خدا لعنتشون کنه... 🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله 🏴🏴🏴
🔆 بخشی از خطبه آتشین (علیه السلام) در قصر یـزید ! {بمناسبت شهادت امام سجاد ع} 🔺یکی از حساس ترین سخنان امام سجاد (علیه السلام) که تحولی عظیم در بینش مردم نسبت به امویان ایجاد کرد و معادلات یزید را بر هم زد خطبه ای است که آن حضرت در جمع مردم و رجال سیاسی و دینی ایراد کردند. 🔺در این مجلس یزید ملعون به یکی از خطیبان درگاهش دستور داد تا به مذمت علی علیه السلام و اولادش و به توجیه و تمجید فجایع عاشورا اقدام نماید. 🔺در این حال امام سجاد (ع) بر آن خطیب فریاد زد و فرمود: { ای خطیب، وای بر تو! رضایت مخلوق را به وسیله غضب خالق خریدی. اینک جایگاه خود را در آتش شعله ور دوزخ آماده بنگر و خود را برای آنجا آماده ساز! } 🔺آنگاه حضرت به یزید فرمود: آیا اجازه می دهی من بالای این چوب ها بروم و با مردم سخن بگویم؟ 🔺اما یزید به دلیل که از های امام و نفوذ کلام ایشان داشت به این کار رضایت نداد. 🔺در این حال معاویه پسر یزید به پدرش گفت: خطبه این مرد چه تأثیری دارد؟ بگذار تا هر چه می خواهد، بگوید ... 🔺یزید در جواب پسرش گفت: شما قابلیت های این خاندان را نمی دانید، آنان علم و فصاحت را از هم به ارث می برند، از آن می ترسم که خطبه او در شهر فتنه بر انگیزد و وبال آن گریبان گیر ما گردد. 🔺یزید گفت: اگر او به منبر رود، فرود نخواهد آمد مگر اینکه من و خاندان ابوسفیان را رسوا کرده باشد! به یزید گفته شد: این نوجوان چه می تواند بکند؟! 🔺بالاخره در اثر پافشاری شامیان، یزید موافقت کرد که امام علیه السلام به منبر برود. 🔺حضرت سجاد (علیه السلام) پس از اینکه بر فراز منبر رفت به گونه ای سخنرانی نمود که چشم عموم مردم گریان و قلب آنان ترسان شد. ایشان پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: { أَیُّهَا النَّاسُ أُعْطِینَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِینَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِیَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّیقُ وَ مِنَّا الطَّیَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِی وَ نَسَبِی } 🔺ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است، به ما ارزانی داشت ، ، ، ، و در قلوب مؤمنین را، و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق [امیر المؤمنین علی علیه السلام]، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا صلی الله علیه و آله [حمزه]، و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) دو فرزند بزرگوار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را از ما قرار داد. [با این معرفی کوتاه] هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران و خاندانم خود را به آنان می شناسانم. 🔺{ أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنَی أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا ... أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِیمَ الْخَلْقِ حَتَّی قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه ُ... أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا ابْنُ سَیِّدَةِ النِّسَاء ِ... } 🔺حضرت سجاد (علیه السلام) آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد تا اینکه صدای مردم به ضجه و گریه بلند شد. چون یزید ترسید مبادا فتنه بپا شود لذا دستور داد تا مؤذن شروع به اذان کرد و سخن امام سجاد را قطع نمود. 🔺وقتی مؤذن گفت: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ حضرت سجاد فرمود: چیزی از خدا بزرگتر نیست. 🔺هنگامی که مؤذن گفت: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ علی بن الحسین فرمود: مو، پوست، گوشت و خون من به یگانگی خدا شهادت می دهند. 🔺موقعی که گفت: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ در این حال امام سجّاد (علیه السلام) خطاب به مؤذّن گفت: 🔺ای یزید! این پیغمبر، جد من است و یا جد تو؟ اگر گویی جد من است، همه می دانند که دروغ می گویی، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روی ستم کشتی و مال او را تاراج کردی و اهل بیت او را به اسارت گرفتی؟! حضرت این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت: 🔺به خدا سوگند اگر در جهان کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان اسیر کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید!
-1365303550_-211253.mp3
6.15M
🔊 من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم... در غل و زنجیر دشمن یاری اسلام کردم...
‍ ☝️ اخلاق ما اینطور نیست... 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 ✍ عبدالملک بن مروان بعد از 21 سال حکومت استبدادی در سال 86 هجری از دنیا رفت و بعد از وی پسرش ولید جانشین او شد. ولید برای آن که از نارضایتی های مردم بکاهد در مقام جلب رضایت مردم مدینه بر آمد. از این رو هشام بن اسماعیل، پدر زن عبدالملک را که حاکم مدینه بود و مردم همواره آرزوی سقوطش را می کردند از کار بر کنار نمود و به جای او عمر بن عبد العزیز، پسر عموی جوان خود را حاکم مدینه قرار داد. 👌عمر بن عبدالعزیز برای باز شدن عقده دل مردم دستور داد هشام بن اسماعیل را جلو خانه مروان حکم نگاه دارند و هر کس که از هشام بدی دیده یا شنیده بیاید و تلافی کند. مردم نیز دسته دسته می آمدند و دشنام و ناسزا و لعن و نفرین می کردند. 😱 هشام بیش از همه نگران امام سجاد(ع) و علویان بود و با خود فکر می کرد انتقام امام سجاد(ع) در مقابل آن همه ستم ها و سبّ و لعنت ها نسبت به پدران بزرگوارش، کمتر از کشتن نخواهد بود. ☝️ولی امام (ع) به علویان فرمود: اخلاق ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آن که ضعیف شد، انتقام بگیریم. ⚠️ هنگامی که امام(ع) به طرف هشام بن اسماعیل می آمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. ولی بر خلاف انتظار وی امام(ع) با صدای بلند فرمود: سلامٌ علیک!!! و با او مصافحه کرد و بر حال او ترحم نمود و به او فرمود: اگر کمکی از من ساخته است حاضرم. ✋ بعد از این واقعه مردم مدینه نیز شماتت به او را متوقف کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀نماهنگ فوق العاده زیبا ویژه شهادت امام سجاد و اسارت آل الله🥀 🍂 با صدای ایرج حسن زاده🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂امام_سجاد مرهم به زخم های جگر می زنم به اشک هر دم به کربلای تو سر می زنم به اشک قوتم پس از تو لحظه به لحظه فقط غم است هر روز من خلاصه ی ماه محرم است با من همیشه شادی عالم غریب بود در قاب چشم من غم شیب الخضیب بود من داغدار پیکر در خون تپیده ام صاحب عزای یک پدر سر بریده ام از قتل صبر او چه بگویم برایتان از نیزه و گلو چه بگویم برایتان قصد ثواب کرده و شمشیر می زدند نزدیک آمدند و سپس تیر می زدند سرنیزه های هار پدر را زمین زدند آنها به افتخار پدر را زمین زدند هنگام دفن او کمک از روستا رسید جای کفن به زخم تنش بوریا رسید من ماندم و جسارت و هتک حریم ها در کوفه شعله شد صدقه بر یتیم ها از کوفه تا به شام که تکفیر می شدیم مثل اسیر روم به زنجیر می شدیم از کوچه های شام قساوت زبانه زد هر کس رسید بر سر ما تازیانه زد سرنیزه ها تو را به تماشا گذاشتند ما را به کوچه ها به تماشا گذاشتند حسن کردی 🍂🌾🍃🍂🌾🍃🍂🌾🍃
🥀امام_سجاد تمام عمر خود، آزار دیدم جهان را بر سرم آوار دیدم عزیزان خدا را خوار دیدم میان مجلس اغیار دیدم چهل منزل که نه، عمری حزینم چهل سال است من چله نشینم شبانه روز، یاد اربعینم همیشه چشم خود، پُربار دیدم کنارِ گریه دوشادوش ماندم فقط خیره شدم، خاموش ماندم گمانم ساعتی بیهوش ماندم همینکه آب، بالاجبار دیدم شده اشکم روان، با که بگویم غمِ هفت آسمان با که بگویم ازین داغ گران با که بگویم حرم را بر سرِ بازار دیدم الهی که زنی مضطر نماند میان کوچه، بی یاور نماند اگر هم ماند، بی معجر نماند خودم این درد را ناچار دیدم ازین غصه گریبان می دهم چاک میان خنده های قوم ناپاک عقیله عمه ام را بر روی خاک... به زیر کعب نی، بسیار دیدم نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه نرفت از خاطر من، حرمله... نه از آن ملعون غمی دشوار دیدم مداوا کرد چشم تار ما را تسلا داد قلب زار ما را خدا خیرش دهد، مختار ما را سر شمر و سنان بر دار دیدم رباب و گریه اش... ای داد، ای وای صدای گریه ی نوزاد، ای وای کشیدم از جگر فریاد ای وای... پرِ گهواره را هر بار دیدم نمی دانم، گمانم خواب بودم میان خیمه ها بی تاب بودم مریض اما پیِ ارباب بودم به حال زار، داغ یار دیدم به روی سینه اش دیدم دویدند تنش را سمت گودالی کشیدند سرش با خنجر کندی بریدند خودم دیدم، اگرچه تار دیدم بمیرم عاقبت انگشترش را لباسِ دستباف مادرش را عبا، عمامه ی پیغمبرش را میان دکه ی تجار دیدم محمدجواد شیرازی 🥀🥀🥀🥀🥀