eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - roze - shabe 10 moharram1399 - mirdamad.mp3
11.03M
روضه امام حسین(ع) شبی که در نفس سرخ ماه طوفان بود شبی که آب فرات آتش فروزان بود 🔊 💔 🎙 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
|⇦•غریب گیر آوردنت.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دور ورت جنجاله تنت چقدر بی حاله رفتن همه اما شمر هنوز توی گوداله برای بار چندمه میزنه خنجر و فدات شه خواهر و غریب گیر آوردنت تشنه سر بریدنت با اسبا رفتن روی تنت با نیزه زد تو دهنت ای کوفیان خیره سر چند نفر به یک نفر *زینب اومد رو تل زینبیه، تا نگاه کرد "وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ" شمر روی سینه ی حسین نشسته، صدا زد" وامـحمـداه صلّى عـلیك مـلیك السّمـاء هذا حسین مـرمـل بالدمـاء مـقـطع الاعضاء..." یا رسول الله! دشت پر از حسینه... گفت: حسین من!...* تورا به خاطر دِرهم چه درهمت کردند چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد آنقدر نيزه رفت و آمد كرد  بدن شاه نامرتب شد *یکی از اصحاب شنید صحبت های حضرت زینب سلام الله علیها تو خيمه با ابی عبدالله رو، میگفت: حسین جان! اصحابت باهات تا آخر هستن یا نه؟ یاریت می کنن یا نه؟ اینو شنید و اومد پیش حبیب، حبیب! خانم زینب نگرانه، پاشدن چند نفری از پشت خيمه بی بی رو صدا زدن... بی بی جان! ما که نمردیم، ما تا آخرین قطره خون با حسینیم... بی بی دعاشون کرد... امشب یه‌‌ وقت تو تاریکی بی‌بی زینب دید یه نفر داره هی خم میشه چیزی برمی‌داره تو دامنش می ریزه، جلوتر میره تکرار میکنه... اومد جلو تا نگاه کرد داداشش حسینه، چیکار میکنی؟ آقا فرمود: فردا تو بیابون پر خاره، پر سنگه، دارم جمع میکنم، پاهای بچه هام صدمه نخوره...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
4_5938266640088041138.mp3
4.19M
|⇦•غریب گیر آوردنت.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آنقدر نيزه رفت و آمد كرد  بدن شاه نامرتب شد 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
|⇦•عاشق شدن فقط.. و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...* دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است زینب نبود، مُحرِم هیئت نمی‌شدیم گمراه می‌شدیم، هدایت نمی‌شدیم در کوی یار صاحبِ ‌قیمت نمی‌شدیم این زن نبود، مرد طریقت نمی‌شدیم اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است *كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة‏"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي  نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...* بعد از حسین روح دمید انقلاب را بر دوش خود نشاند غم بی‌حساب را زنده نمود نهضت ختمي مآب را محكم نمود عفتِ این زن حجاب را خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است *اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد* سکان‌به‌دستِ کشتیِ در خون طپیده اوست آثار داغ‌عشق به پیکر رسيده اوست صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست پر خون شده‌ست سینه اگر، زارِ زینب است *اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:"  لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...* قامت کمان نمود که یارش بایستد تا که حسین دار و ندارش بایستد پرچم بلند کرد، شعارش بایستد حقش نبود شمر کنارش بایستد آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟! امیر عظیمی
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد *مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...* دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعل های سواره نظام شد *يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!... خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن، بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ مارو برسان...
Mirdamad 1402 shab11 a.mp3
36.81M
|⇦•عاشق شدن فقط.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
|⇦•شاهد مقتل همه... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ آنقدر داغ بود از تب که آب اگر بود بر لبش می‌سوخت احتیاجی نبود بر آتش خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت درد را چاره‌ای اگر بکند چه کند با غمِ پریشانیش نیست آبی که دستمالی خیس بگذارند روی پیشانیش خویش را می‌خورَد ، ندارد جان قوَتی نیست جز تقّلا حیف یک به یک می‌روند یاران و چاره‌ای نیست جز تماشا حیف بارها شد به دست بی جانش پرده‌ی خیمه را به بالا زد شاهدِ مقتل همه ، هربار به سرِ خویش دستِ خود را زد دید از خمیه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت دید در بین راه تا به حرم چقدر اکبر از عبا می‌ریخت بین بستر نشست در خیمه زد به سر با دو دست در خیمه تا صدای برادرش آمد کمرِ او شکست در خیمه باز هم پرده را کناری زد قاسمش بود و سنگ باران بود یک یتیم و هزارها می‌دید لحظه‌ی پایکوبیِ سواران بود ناله‌ی دختران به او فهماند دستهایی میان راه اُفتاد دید از خیمه خواهرش غَش کرد مادری بینِ خیمه‌گاه اُفتاد پرده را زد کنار و گفت: ای وای حرمله آمده گلو بزند او خجالت کشید وقتی دید پدرش رفته است رو بزند بی برادر شدن چه حسی داشت کمرش را دو مرتبه خَم کرد تشنه‌ای بود یک سپاهی که هرچه آورده بود دَرهَم کرد چند باری فقط برای وداع پدرش بوسه‌اش زد و برگشت دید در قتلگاه خولی را سمت گودال آمد و برگشت او گرفت از عصا که برخیزد تا پدر تکیه داد بر نیزه او زمین خورد تا حسین اُفتاد داد می‌زد بجای سرنیزه گرد و خاکی بلند شد فهمید آخرش شمر با سنان آمد غم ناموس دارد او یعنی عمه‌اش هم نفس زنان آمد عمه فریاد می‌زند که نزن چکمه بردار، احترامش کن چقدر طول میدهی نامرد زیر و رویش نکن تمامش کن : حسن لطفی *خواهر که رسید توی گودال، چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...* دارن زنده زنده ترا دفن میکنند برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند *اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید... آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
30569-attachment-shahadat_emam_sajad_hoseyni_2.mp3
3.19M
|⇦•شاهد مقتل همه ... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شاهدِ مقتل همه ، هربار به سرِ خویش دستِ خود را زد دید از خمیه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت
. 🔸 📆 شنبه 23 تیر ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج 🔊 حجت الاسلام والمسلمین سعیدی 🔊 بخش اول | حسین جان مرا با اشک شیر داده مادر 🔊 بخش دوم | نسیم از پرچمت رد شد 🔊 بخش سوم | ارباً اربا یعنی پا نشی دیگه 🔊 بخش چهارم | رسید کار به جایی که پهن کرد عبایی 🔊 بخش پنجم | باز داره سر میندازه، حیرت آور میندازه 🔊 بخش ششم | یا اباعبدلله آقای من یا اباعبدلله 🔊 بخش هفتم | معجزه خدایی ساکن کربلایی 🔊 بخش هشتم | می خوام یه حرفایی بگم 🔊 بخش نهم | شب بارونه صورتم خیسه 🔊 بخش دهم | میدونی تو رو بی حد و اندازه دوست دارم 🔊 بخش یازدهم | مونده روی زمین پیکر تو رها .👇👇👇👇👇👇
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیر راهب بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند . صلی الله علیک یا اباعبدالله .. کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ . ▪️ بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را ▪️بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را ▪️"منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند ▪️ که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را ▪️خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد ▪️بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را ▪️ به موجِ سینه زنانت قسم ▪️ غلام توام که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را ▪️گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را ▪️مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را ▪️مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را ▪️خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما ▪️شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را ▪️خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد ▪️به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را ▪️ به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت ▪️ گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را ⬅️میگن راهبی بوده،شبش خواب عیسی مسیح را می‌بینند که می گوید:فلانی مهمانی داری و اون مهمان برای عیسی مسیح خیلی عزیز است باید از او خوب پذیرایی کنی ابرو داری کن راهب میگه بلند شدم از صبح هی چشمم به این راه دوخته شده بود قرار یک مهمان عزیز بیاد برای عیسی مسیح باید خوب پذیرایی کنم؛هی نگاه کرد هی نگاه کرد دید نیومد ظهر شد شروع کرد نگاه کردن دم دمای غروب بود دید کاروانی دارد میاد، جلو جلو اراذل اوباش دارن میان و پشت سر این اراذل اوباش یک اقای رو بستنش به شتری لنگ و پشت سر اون اقا ۸۴ زن و بچه و این ها، چندتا سر به نیزه بلند است این راهب کمی نگاه کرد دید بچه ها بیشتر به یک سر نگاه می کنند بین این همه سر یک سر خیلی جلوه دارد؛خود راهب نگاه کرد دلش را برد این سر، گفت:این همان مهمان عیسی مسیح است بخدا همان است همانی که عیسی مسیح گفته بودکاروان نزدیک شد،این ها صدا زدند راهب جاداری ما می خواهیم این جا استراحت کنیم،ما می خواهیم امشب اینجا باشیم.میگه گفتم:《بله جا هست》میگه دیدم خودشان خیمه زدند رفتن شروع کردن غذا اماده کردن اما بچه ها خانم ها پشت دیوار کمین کردند،پناه گرفتند؛ میگه دیدم یک خانمی بین این خانم ها هی داره میگه رباب پچه هارا جمع کن؛کلثوم نزار بچه ها از هم جدا بشند؛فضه اگه می توانی یکی دوتایشان را بغل بگیر ؛اون ناز دانه راهم بگید بیاد بغل خود عمه ..این دختر بچه هی می گفت:عمه پام درد می کنه،عمه منزل قبلی از کاروان جا موندم بد زدند عمه کمرم درد میکنه،همه را ارام کرد. راهب میگه:این سر سرکی؟گفتند راهب این سر بزرگی این سر حسین پسر پیغمبر ، میگه سر را گرفتم گفتم:..من این سر را می خواهم امشب گفتن این جوری نمیشه باید پول بدی؛میگه هرچی پول داشتم جمع کردم دادم به این ها که این سر را یک شب نگه دارم سر را اورد توی دیر شروع کرد با این سر حرف زدن؛ای سر تو کی هستی، خودت رو به من معرفی کن؛هی حرف زد دید جوابی نمی شنوِ. اخر صدازد:خدایا به حق عیسی به این سر بگو بامن حرف بزن میگه یک وقت دیدم این لبها داره به هم می خوره.میگه گوشم رو بردم جلو ببینم چی میگه؛صدا امد راهب چی می خوای بشنوی؟ صدازد شما کی هستید؟ میگه دیدم لبها دوباره به هم می خوره می خوای من را بشناسی ..انا ابن محمد مصطفی(ص)،انا ابن علی المرتضی(ع) انا ابن فاطمه زهرا(س)؛راهب داره گوش میده‌. یهو لب ها دوباره به هم خورد:انا المظلوم،انا الغریب،انا العطشان.. یک دفعه دیدند صورت به صورت این سر گذاشت:چرا صورتت خون الودِ؟ این خون علی اکبر علی اصغر . حرف هاشو زد؛شروع کرد با گلاب این سر را شست و شو دادن،تاصبح با این سر درد و دل کرد وقتی صبح شد.کاروان اماده ،منتظر راهب سر را برگردانه؛بعضی از بچه ها میگفتن:..عمه خدا به دادمان برسِ،ان ها که مسلمان بودند باسر بابامون اون جوری کردند،این که مسیحی است چی کار میکنه.. یک وقت دیدن زینب میگه الهی خیر ببینی،خدا خیرت بده راهب، چی شد مگه عمه؟پاشید ببینید با باباتون چه کرده. یا حسین یا حسین یا حسین حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حاج احمد صدرایی🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @ هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسین (ع) یزید خرابه شام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ پس از شهادت امام حسین علیه السلام کاروان اهل بیت پیامبر را وارد شام کردند. یزید دستور داد تا اهل بیت عصمت وطهارت (ع) را به یکی از خرابه های نزدیک کاخش منزل بدهند. خرابه ای که هیچ سقفی نداشت و اهلبیت (ع) را مانند اسیران رومی به آن مکان بردند. یزید مجلسی را آراست و از تمام کشورها و طایفها مهمانانی دعوت نمود و در این مجلس به شادی و سرور پرداختد. در چنین مجلسی یزید دستور داد تا اهلبیت عصمت و طهارت(ع) که اسیر وی شده بودند را به مجلس آوردند. هنگام ورود اسیران به مجلس . یزید دستور داد تا همگان ساکت باشند وآنان را خارجی خطاب کرد اولین کسی که از اسیران وارد مجلس شد امام سجاد (ع)بود که غل جامعه به گردن و ریسمان به دستهایش بسته شده بود وآخرین نفر حضرت زینب (س) وارد مجلس شد و بر بازوی آن بزرگوار یک طرف دیگر ریسمان بسته بودند. در بعضی از مقاتل عدد اسیران را هشتادو چهار نفر ودر برخی شصت وچهار نفر ذکر گردیده است که بیشتر آنان زنان ودختران درسنین سه ساله الی سی وپنج ساله بوده اند. وقتی اسیران با این شرح در چنین مجلسی وارد شدند یزید دستور داد تا سرهای شهدا را وارد مجلس نمایند. هنگامی که سر مطهر امام حسین (ع) را وارد مجلس نمودند تمام اسیران با صدای بلند شیون کردند وحال وهوای مجلس دگرگون گردید. یزید به خاطر اینکه قلب آل الله (ع) را بیازارد دست به کاری خبیثانه زد ودر جلوی چشم اسیران وحاظرین مجلس با چوب خیزران بر لب ودندان سر بریده امام (ع) می کوبید. سر مطهر امام حسین (ع) را در طشتی از طلا گذاشته بود وجامی از شراب را بر لب ودندان امام (ع) میریخت وبا چوب بر لب های امام (ع) می زد وبا صدای بلند فریاد زد: ای حسین (ع) دیدی حق با ما بود وخدا شما را رسوا کرد. و از زینب (س) پرسید؟ چگونه می بینی کشته شدن برادرانت و خویشاوندانت را ؟ در این میان حضرت زینب (س) خطبه ای بس فصیح وزیبا خواند که تمام اهل مجلس را دگرگون نمود وشیون همه مجلسیان برای غربت سیدالشهدا (ع)بر آسمان بلند شد ومن جمله معروف این خطبه را به قلم تحریر در آوردم وتقاضامندم که شما دوستان وعاشقان اهلبیت (ع) حتما در یکی از مقاتل معروف این خطبه را مطالعه فرمائید. حضرت زینب (س) فرمود: ما رایت و الا جمیلا : یعنی جز زیبایی چیزی ندیدم. یزید لعنت الله علیه آنقدر با چوب خیزران بر لب ودندان امام (ع) زد که صدای تمام اهل مجلس بلند شد .که ای یزید مزن با چوب بر لعل لب امام (ع). امام سجاد (ع) فرمود: ای بی حیا با چوب بر لب ودندان سبط مصطفی (ع) مزن. حضرت زینب (س) فرمود: ای کافر مگر نمی بینی دخترانش ایستاده اند واین منظره را تماشا می کنند از خدا بترس. اما یزید به کار خود با عصبانیت ادامه می داد و در آن مجلس رسوا گردیده شده بود. ناگهان سر بریده امام (ع) در طشت طلا قرآن خواند.اما عزاداران از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن اما جمله آخر والتماس دعا 🔶کنار طشت طلاست فاطمه مهمان من 🔶چوب مزن ای یزید! بر لب و دندان من 🔶با چه دلی می زنی برلب من خیزران 🔶کز همه دل می برد نغمه ی قرآن من 🔶گر چه تحمل کنم ضربه ی چوب تو را تاب مرا می برد گریه ی طفلان من 🔶تاکه نگاه افکنم بر رخ اطفال خود 🔶دور زند دم به دم، دیده ی گریان من 🔶تا نرود از اسف، صبر و قرارش زکف 🔶زینب من می شود دست به دامان من الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت رقیه (ع) حضرت زینب (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ♦️بنال ای دل نوا دارد رقیه ♦️به هر دردی دوا دارد رقیه ♦️مرض او را ز پا انداخت ،امّا ♦️مریضان را شفا دارد رقیه ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته ای میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی 🔸رقیه دخترزهرا اطهر 🔸دل جان می شود از او مطهر 🔸رقیه جان توی دوردانه عشق 🔸بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهایکوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محببانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشاءالله هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشاءالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین را گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم😭 بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهر یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس و محفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه زینب (س) بهره امواتمان باشه امروز دلها را ببریم حرم زینب ، انشاء الله یک روزی کنار حرمش اشک بریزید . امروز از چشمانت بخواه برای زینب گریه کند ، زینب اُم المصائب است ، پیغمبر بشارت داده برای آن چشمی که برای زینب گریه کند . فرمود : پاداش او همچون کسی است که برای حسن و حسین گریه می کند .۲ هر وقت دلش می گرفت سر از محمل بیرون می آورد ، می شنید از بالای نیزه یک آقایی دارد قرآن می خواند هی صدا می زند : «وَسَیَعلَمُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ»۳ گاهی هم صدا می زند : «أَم حَسِبتَ أَنَّ أَصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجَباً»۴ قربان قرآن خواندنت برادر ، برادر با قرآن خواندنت رفع تهمت از ما کر دی ، آخر به ما خارجی می گفتند . آی گریه کنندگان امام حسین ، دلها بسوزد یک وقت هم سر از محمل بیرون آورد دید یک نا نجیبی با سنگ پیشانی برادرش را می زند همه صدا بزنید یاحسین … الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 جمعه(2) امام حسین(ع) اربعین بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) انشاالله درهر گوشه‌ای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ♦️شب جمعه‌ست هوایت نکنم می‌میرم ♦️شب جمعه‌ست... هوایت نکنم می‌میرم ♦️یادی از صحن و سرایت نکنم می‌میرم ♦️ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی ♦️از فراق تو شکایت نکنم می‌میرم ♦️سجده بر خاک شما سیره‌ی هر معصومی‌ست ♦️سجده بر تربت پایت نکنم می‌میرم ♦️دوری‌ات درد من و نام تو درمان من است ♦️تا خود صبح صدایت نکنم می‌میرم ♦️به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم ♦️هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می‌میرم ♦️"وضع من را به خدا روضه‌ی تو سامان داد ♦️من اگر گریه برایت نکنم می‌میرم" ♦️جان ناقابل من کاش فدای تو شود ♦️اگر این جان به فدایت نکنم... می‌میرم! ⏪درآستانه اربعین حسینی قرار داریم دیگه کم کم بوی اربعین به مشام می‌رسد خیلی ها از عاشقان امام حسین رفتند که اربعین بین الحرمین باشند زیارت اربعین بخونند امشب شب جمعه شب. زیارتی عزیز زهراست هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست 🔸نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد 🔸به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد 🔸به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است 🔸هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشاالله دعا کنید هیچ خانوادهای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه 🔸چون شب جمعه شود مادر هرمرده جوان 🔸برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد ⬅️شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین.. گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود .. ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین.. شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند 🔅ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔅به خون اغشته ای مادرحسین جان انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭 🔹به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔹چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔹به روی نیزه ها بینم سرتو امان امان از دل فاطمه امان از دل زینب آخه زینب خودش بوده کربلا آن لحظه ای که سر برادر حسین رفت روی نیزها 🔸سری به نیزه بود در مقابل زینب 🔸خدا کنند که نباشد سر برادر زینب الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/5/9
YEKNET.IR - roze 2 - shabe 3 muharram 1400 - narimani.mp3
4.91M
🔳 (س) 🌴چشم تو را چقدر به این در گذاشتن 🌴گفتی پدر مقابل تو سر گذاشتن 🎙 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
👇👇👇 🏴همراهان گرامی، هم اکنون می توانید جهت دسترسی سریع به محتوای شهادت حضرت رقیه(س) روی هشتگ های زیر کلیک کنید 🏴 (س) ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
‍ ‍ ﷽ (ع) یک گوشه ای جابر دست به گردن امام سجاد و امام سجاد دست به گردن جابر دارن گریه می کنن یه گوشه ی ه گوشه ی دیگری یه خواهر دل سوخته ای # خودش رو رو خاک قبر حسینش انداخته حسین بلند شو با من حرف بزن حسین خیلی دلم برات تنگ شده حسین من یک روز که تو  رو نمی دیدم بی قرار تو بودم حسین حالا چهل روزه تو رو ندیدم  چهل روزه با من حرف نزدی حسین یک کلمه با من حرف بزنی حسین چرا خوابیده ای و با من حرف نمی زنی هی گفت و گفت برات ماجرای کربلات رو می گم بعد تو چه گذشت ماجرای کوفه رو گفت ماجرای کوفه تا شامو گفت ماجرای شامو گفت بعد حسین من نگاه کن تو صحرا ببین تمام قافله رو سالم آوردم ببین تمام کاروانو سالم آوردم به خدا هر وقت می خواستن بچه هاتو سیلی بزنن خودم سپر می شدم به من سیلی می زدن حسین هر وقت می خواستن بچه هاتو تازیانه بزنن من  سپر می شدم و تازیانه می خوردم اگه نامحرمان اینجا نبودن پیرهانم رو کنار می زدم جای کبودی  تازیانه  ها رو  به تو نشون می دادم .حسین من عزیز من ولی اگه نگاه می کنی می بینی بین این قافله دختر سه ساله ت نیست  شرمنده ام حسین به خدا تقصیر من نبود حسین هر چه اومدم مانع بشم سر بریده ی تو رو تو دامنش قرار ندم نگذاشتن سیلیم زدن تازیانه م زدن سر بریده ی تو رو توی دامن   دختر سه ساله ت رقیه گذاشتن به خدا کنار سر بریده ت جان داد حسین. عرض دعای من میگن سه روز و سه شب قافله در کربلا موند وقتی قافله آماده ی حرکت شد همه سوار بر محمل ها دیدند سکینه نیومده کجاست سکینه امام سجاد سوال کرد کجاست گفتند کنار قبر باباش حسینه فرمود  بگید بیاد قافله می خواد حرکت کنه زینب اومد عمه سکینه بلند شو قافله آماده ی حرکته یک دفعه سکینه با اون چشمان گریانش برگشت عمه زینب برو از برادرم امام سجاد اجازه بگیر من کنار قبر بابام خیمه بزنم و بمونم آی آی یک طرف دیگه هم امام سجاد داره برای جابر میگه جابر اینجا بود که بابام علی اصغر رو روی دستش بلند کرد جلوی دیدگانش تیر سه شعبه به گلوی شش ماهه داداشم زدند. اینجا بود علی اکبر رو بدنش رو قطعه قطعه کردند جابر آنجا بود که قاسمم پاهاش رو روی زمین می کشید و جان می داد جابر بیا تو رو ببرم کنار نهر علقمه آنجایی که بدن بی دست عباسم افتاده بدن بی دست عموم عباس افتاد برا مریض ها دعا یادت نره 🥀جابر بیا بر غربت بابا بنالیم 🥀در اربعین با یاد عاشورا بنالیم 🥀جابر منم سجاد و زین العابدینم 🥀بعد از حسین تشنه لب سالار دینم 🥀من آمدم از راه پر درد اسارت 🥀اینک کنم قبر عزیزانم زیارت 🥀هر جای این صحرا نشان از عشق دارد 🥀ناگفته های جاودان از عشق دارد 🥀جابر همین جا مقتل جا  عون و بریر است 🥀این بوی خون جعفر و حر و زهیر است 🥀اینجا حبیب بن مظاهر جان فدا کرد 🥀مسلم به جسم پاره رو سوی خدا کرد 🥀جابر علی اکبرم را یاد داری 🥀اینجا مزار اوست باید سر گذاری 🥀جابر مپرس از اصغر شیرین زبانم 🥀آتش زند داغ گلویش قلب و جانم 🥀لب تشنه بود اصغر کسی آبش نمی داد 🥀یک دمی نمی خوابید از آن ظلم و بیداد 🥀شش ماهه بود و از عطش رخساره اش زرد 🥀ای کاش این سان خصم سیرابش نمی کرد 🥀جابر همین جا که پر از شور و شین است 🥀معراج گاه باب مظلومم حسین است 🥀جابر بر او با لب عطشان سر بریدند 🥀جابر سر او با لب عطشان بریدند اسبان خصم از کینه بر جسمش دویدند 🌹آن کس که هر دم مونسش روح الامین بود 🌹دیدم سه شب بر روی زمین بود 🌹جسم عزیزان بی کفن در دشت دیدم 🌹فریاد رودم رودم از زهرا شنیدم 🌹صد پاره تن بودند یاران در بیابان 🌹سرهای پر خون روی نی چون ماه تابان ای بی کفن حسین وای ای تشنه لب حسین وای دور از وطن حسین وای کو اصغرت حسین وای کو اکبرت حسین وای کو قاسمت حسین وای کو عباس حسین وای حسین وای حسین وای 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀از شام پر بلا رسیده ام 🥀بر خاک  قتلگاه  اطهرت 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀ببارم از  دو دیده خون چو بر مزارت 🥀که اشک دیدگان خود کنم نثارت 🥀بیا و جای من نما دمی کنارت 🥀قربان تربت معطرت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
4_5931574741738460376.mp3
4.98M
با نوای حاج عاملی🖤😭 حسین اربعینه گلوب زینبون گوروب قبریوی دینجلیب زینبون منیم نور عینیم.  یارالی حسینیم سلام علیک حسین گلشنینده نه گوللر آچوب کنارینده سرو صنوبر یاتیب علمدار لشکر هایاندا یاتوب منیم نور عینیم.  یارالی حسینیم سلام علیک ائدم درد عشقه دوا گلمیشم قورام بوردا بزم‌ عزا گلمیشم منیم نور عینیم.  یارالی حسینیم سلام علیک . دیده را گفتم که هان گریان مشو اشک ریزان پیش نامردان مشو . ناکسان از گریه ات خندان شوند پای می کوبند و دست افشان شوند اسارتده ظلمون اوزون سیخمیشام فتوحاتیله شامیدن چیخمیشام یزیدین اوینده اوین ییخمیشام منیم نور عینیم.  یارالی حسینیم سلام علیک بو یولاردا کسب وقار ائتمیشم حسینی لیقا افتخار ائتمیشم یزیدی لری خار و زار ائتمیشم منیم نور عینیم.  یارالی حسینیم سلام علیک الیمنن قراری آلان گلمدی منی درد عشقه سالان گلمدی گلیردیم رقیه بالان گلمدی منیم نور عینیم.  یارالی حسینیم سلام علیک سحر اولدوزی تک‌ آخوردی بالان ایله یاندریردی یاخوردی بالان منه جان وئرنده باخوردی بالان منیم نور عینیم.  یارالی حسینیم سلام علیک 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
اقا ابالفضل ع کاروان اسرا به مدینه همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است چرا که حضرت مشگل گشا ابالفضل است دودست داده به راه خدا پس چه عجب اگر که معنی دست خدا ابالفضل است اگه مادر داری خدا حفظش کنه ، اگر مادر از دست دادی سر سفره مولا مهمون بشه ( قدر مادراتونو بدونیداا) همیشه به من یاد داد مادرم تنها ، پسرم مادر فدات بشه دوای درد گرفتارا ابالفضل است خود امام زمان گفته هست میاید به مجلسی که دران ذکر یا ابالفضل است روضه ام این یه جمله باشه قافله که بر میگشت سمت مدینه ، امام سجاد گفتن بشیر زود تر از ما یه پرچم سیاهی به دستت بگیر برو مدینه کوجه پس کوچه های شهرو داد بزن بگو ای اهل مدینه چه اروم نشستید اون قافله ای که با حسین رفت بی حسین داره بر میگرده اون قافله ای که علمدار داشت ابالفضل داشت بدون ابالفضل داره بر میگرده این قافله دیگه سه ساله نداره این قافله دیگه علی اصغر نداره قاسم نداره محمد نداره عون نداره این قافله دیگه علی اکبر نداره ،، عبدلله نداره همه رو کشتن بشیر میگه جلوتر اومدم مدینه کوچه پس کوچه ها داد میزدم ای اهل مدینه قافله داره میاد ،، ولی حسین نداره ،، عباس نداره چون از ابالفضل خوندم این جمله رو میخوام بگم بشیر میگه اومدم به یه جایی رسیدم به بی بی ام البنین برخورد کردم ، تا بی بی نگام کرد یه صدایی زد صدام کرد بشیر از کربلا چه خبر از حسینم چه خبر صدا زدم بی بی جان دستای عباستو قلم کردن خانوم تا این جمله رو گفتم گفت بشیر به من بگو از حسین چخبر دوباره صدا زدم بی بی تیر به چشمای عباست زدن دوباره صدا زد بشیر به من بگو از حسین چخبر چیشد یه نگاهی کردم گفتم بی بی جان مگه مادر ابالفضل نیستی چرا هی سراغ حسین و میگیری یه نگاهی کرد گفت بشیر حسین مادر نداره یاصاحب الزمان دلت اماده هست برات بخونم دلتو ببر اون لحظه ای که صدای ابی عبدالله بلند شد گفت عباسم نیزه زار امده ام یا تو پر از نیزه شدی یه جمله ای رو میخوام تصور کنی الله اکبر از ادب این بزرگوار از ادب بی بی از ادب مولا ابالفضل،، اگر شد ابالفضل از سر ادب شد تا اومد بالا بدن ابالفضل ببینم حقشو ادا میکنی یا نه ابی عبدالله یه نگاهی کرد دید بدون دست رو زمین افتاده داره دست و پا میزنه بگم یا نه گفت داداش دست ندارم تکیه بدم از جا بلند شم تو از راه رسیدی داداش ناله ات میرسه کربلا یا نه پناه حرم ،،کجا میخوای بری بگو ،،برادرم بدرقه راه تو چشمای ترم ،، اهسته تر برو داداش مضطرم هیچ جا ابی عبدالله دست به کمر نگرفت، اما وقتی از کنار بدن ابالفضل بلند شد دیدن مولا دست به کمر گرفته،، میگه کمرم شکست میدونی چرااا اخه یه نامردی صداشو بلند کرد حالا حمله کنید دیگه ابالفضل نداره یا صاحب الزمان این دوخط رو شاید بعضی ها بلد باشید، ناله شو شما بزنید خیلی شاعرش جانسوز گفته گفته سر عباس تا سر نی رفت سادات منو ببخشن سر عباس تا سر نی رفت خیمه ها گر گرفت بلوا شد همه ناموس داریم تا که فهمید بی علمدار شده ایم سر یه گوشواره دعوا شد یا حسین ..... 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
🚩متن روضه برای این جمعه ✔️ و مناجات امام زمان(عج) امام زمان و حضرت زینب (س) حضرت رقیه(س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸غم عشقت مرا بيچاره کرده 🔸دل تنگ مرا صد پاره کرده 🔸هواي ديدن روي تو يک عمر 🔸مرا در کوچه ها آواره کرده يابن الحسن ، يابن الحسن 🔸به تنگ آمد دلم از این جدائي 🔸عزيزم جان جانم کي مي آئي 🔸سراپا از غم هجر تو دردم 🔸بيا اي نازنين دورت بگردم ⬅️آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد حتي فرموده اند: به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد. نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است. عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند. خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟ صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه... حسین... ♦️او می دوید و من میدویدم ♦️او سوی مقتل من سوی قاتل ♦️او می نشست و من میدویدم نشستم ♦️او دوی سینه من در مقابل ♦️او می برید و من میبردیم ♦️او از حسین سر من از حسین دل با شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرنند اما جمله آخرم وگریزبه روضه حضرت رقیه،(س)والتماس دعا ، میگن یک شب تو خرابۂ شام سه سالۂ امام حسین هی بهونه ی بابا رو می گرفت هر کاری کردن این دختر آروم نشد اینقدر گریه کرد تا سر بریده ی باباشو براش اُوردن با دستهای کوچیکش این سر و به سینه چسباند و شروع کرد به درد و دل کردن با سرِ بابا. چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم.. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم... بابای خوبم.. 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن.. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم... طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا
باسلام تشریف بیارین به کانال روضه ها،اشعار،دودمه ونوحه های جدید آخر ماه صفر پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇 اینجا خیمه ی چهارده معصوم ع‌است🖤 دلت روآروم میکنه😭 بزن روی لینک پشیمون نمیشی👇 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
شهید 🌹🌹🌹🌹🌹 شهید حسن نصرالله حضرت عباس امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔸از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟ 🔸آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟ 🔸سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است 🔸در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟ 🔸افتــاده به باغ لاله ها دست خـزان 🔸مجــروح شـــده تن بهــارم چه کنم 🔸آن بلبــــل دلشکـــسته از پاییــــزم 🔸از داغ بهــــار ، ســــوگوارم چه کنم 🔸برخیـــز و بگو "سَننتصِر" ، پیروزیم 🔸مــن طــاقت این داغ ندارم چه کنم 🔸از فتح و ظفــر بخـوان و امیـد بده 🔸بی نور سـحر در شـب تارم چه کنم 🔸برخیز که نیست وقت رفتن،سید ! 🔸بردی ز دل خســته ، قرارم چه کنم 🔸از بس به جگر ،داغ شهــیدان دارم 🔸دلخـــون ز جفــای روزگارم چه کنم 🔸رفتـــی که نفــس تازه کنی برگردی 🔻بـر آمــدنت امیـــــدوارم ، چه کنم 🔸تا وقت ظهــور دولت حضرت عشق 🔸در تاب و تبــم در انتــظارم چه کنم ⬅️عزیزان از ساعتی که خبر دادن گفتن جان سید حسن نصرالله ، در خطر افتاده، خیلیا از ما به یاد اون ساعتی افتادیم که شهید رئیسی ناپدید شد چه شبی رو پشت سر گذاشتیم تا صبح همه برای سلامتی رئیس جمهور دعا می کردیم همه منتظر یه خبر بودیم که خبر شهادت سید ابراهیم را شنیدیم عزیزان هنوز داغ رئیس جمهور وحاج قاسم دردل ماست واز ساعتی که ، خبر شهادتِ سید حسن نصرالله را شنیدیم. غم دل ما تازه تر شد سید عزیز عمری در جبهه مقاومت ایستادگی کردید وهم چنین به اروزی دیرینه که همان شهادت بود رسیدید انشاالله روح این سید عزیز با ارباب بی کفن امام حسین محشور بشه روحش برسر سفره امام حسین مهمان بشه ⏪حالا برایتان روضه بخونم روح همه شهدا الخصوص روح سید حسن نصرالله فیض ببرد اما عزیزان در روز عاشورا چنین اتفاقی افتاد اون موقعی که علمدار کربلا حضرت عباس(ع) ، رفت آب بیاره از شریعه فرات برای بچه ها ، اما دیگه برنگشت همه ی اهل حرم منتظر بودند اباالفضل برگرده هر موقع بچه ها بهانه ی آب میگرفتن مادرها میگفتن غصه نخور ، عموت رفته آب بیاره ، برمیگرده، اما بمیرم.... یه مرتبه دیدن ابی عبدالله داره با کمر خم ، برمیگرده انشاالله داغ برادر نبینی آه شاید از خود خبر سخت تر، وقتیه که آدم بخادخبرو اعلام کنه ابی عبدالله اومد مقابل خیمه ها، نمیدونه با چه زبانی این خبرو اعلام کنه، اومد مقابل خیمه ها نشست ، یه وقت دیدن یکی از نازدانه ها اومد جلو، با دامنش، خاکها و خونها رو از صورت بابا گرفت، بعد سرشو آورد در گوش بابا، یه سوال پرسید جگر ابی عبدالله خون شد، بگم چی پرسید، سؤال کرد ابتا أین عمی العباس بابا عمویم عباس چه شد دیدن ابی عبدالله از جا بلند شد اومد ، عمود خیمه اباالفضل رو کشید ، یعنی بچه ها دیگه این خیمه صاحب نداره اماجمله آخر والتماس دعا ⏪اما یا ابا عبدالله قربان آن بدنی برم که سه شبانه روز برروی ریگ های داغ کربلا انداخته بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا اباعبدالله قربان آن بدنی برم که زیر آفتاب گرم کربلا سوخت حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی التماس دعا 🖤🖤🖤🖤 @madahi_moharram
شهید (چهلم) 🌹🌹🌹🌹🌹 ترکیبی از شهید حسن نصرالله سردار رشید اسلام نیلفروشان و شهدای مقاومت اربعین حسینی بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔸از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟ 🔸آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟ 🔸سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است 🔸در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟ ⬅️عزیزان چهل روز از شهادت سید حسن نصرالله و سردار رشید اسلام نیلفروشان گذشت اما داغ ها همچنان به دل ماست اما سید حسن هنگامی که از تلویزیون و رسانه انگشتر شما، تنها اثر باقی‌مانده از شما را دیدم جگرما آتش گرفت و گفتم خدایا حکایت این انگشترها تمامی ندارد؛ انگشتر حاج‌قاسم را در بغداد، انگشتر سید ابراهیم را در ورزقان و حال این انگشتر را در ضاحیه پیدا کردیم. خدایا چقدر سخت است امسال چه سال سخت و تلخی برایمان است؛ چقدر خبر دردناک شنیدیم؛ در بهار سید ابراهیم رئیسی، در تابستان اسماعیل هنیه و در پاییز سید حسن نصرالله و سردار رشید اسلام نیلفروشان و شهادت"سید هاشم صفی الدین وبعد هم شهادت سردار جبهه مقاومت یحیی السنوار اما عزیزان در فیلم گرفته شده ازبدن پاک این شهید مشخص است که یک انگشت دست این شهید قطع شده که به یاد انگشت قطع شده آقا اباعبدالله می افتیم انشالله همه شهدا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد عزیزان حالا روضه اربعین بخونم روح این شهدا فیض ببرد ⏪بیاد آن قافلة دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد حسین آرام جانم حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی @madahi_moharram
‍ . |⇦•دل شب گریه ها... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── *آه ای عزیزم... بَستر پهنه بی بی از دنیا رفته، تابوتم یه طرف خونه است بچه هام این طرف، علی هم نشسته...* دلِ شب گریه های بی صدا شو با آستینِ لباسش پاک می کرد علی تنهایی با دست خودش داشت تموم زندگیش رو خاک می کرد با این زانوی بی قوّت چه جوری میتونه از کنار قبر پاشه؟کجا داره بره؟ *من نمیدونم‌ علی کجا رفت..خونه؟ خونه ای که هرجاش رو نگاه می کرد یاد فاطمه اش می افتاد....دیدی یه وقتی غم دلتو میگیره میخوای از خونه بیرون بزنی، بری یه جایی که تو خونه نباشی، حالا علی بچه هاشم هستن. خودشم میخواد جلو بچه ها گریه نکنه از دیشب که این بدن رو شسته خسته شده نتونسته جلو بچه ها گریه کنه. هی به بچه ها میگفته تو رو خدا گریه نکنید. هی دست سر حسن میکشیده حسن جونِ بابا! قول دادی به بابا، ولی نمیدونه که تو دل حسن چه خبره، حسن تو دلش میگه بابا نمیخواد منو آرومم کنی.. دل من آروم نمیشه، من یه چیزی تو کوچه ها دیدم آروم نمیشم بابا! با این زانوی بی قوت چه جوری میتونه از کنار قبر پاشه کجا داره بره وقتی قراره تو اون خونه دیگه زهرا نباشه به هم زد دستای خاکیشو امّا نِمیره، آخه تنها میشه زهرا اگه تنها نمیموندن یتیما خودش هم خاک میشد پیشِ زهرا *ابی عبدالله کنار عباسش نشست گفت: داداش! میخوام بمونم خیمه ها رو میبرن، میخوامم از کنارت برم میان سر تو میریزن عباسم!..* باحسرت زیر لب میگفت زهرا علی داره میره خونه نشینی یه کاری کن دلم آروم نمیشه عزیزم کلمینی کلمینی علی بی تو شبا بیداره تا صبح علی بی تو شبا رو کوچه گرده نشونم میدن از فردا و میگن امانتداری خوبی نکرده علی رو حلال کن واسه زخم بازوت علی رو حلال کن واسه درد پهلوت علی رو حلال کن واسه دست بسته اش نتونست که اون در و برداره از روت *نمیدونم فاطمه اش رو خاک کرد محسنش رو چیکار کرد...* علی رو نیگاه کن چی از من گذاشتی تو قلبم غم و داغ رفتن گذاشتی *زهرا جان به من که نگفتی...* چرا تو اون بقچه که دادی زینب کنار کفنها یه پیرهَن گذاشتی؟ حسین!... با یارب یارب کشتی مادرو با مادر مادر کشتی خواهرو با بیرحمی زد تیر آخرو حسین جانم!.... آه ای مادر! من بمیرم میکشی آه با فرودِ هر نیزه من بمیرم دیگه جا نیست شده نیزه در نیزه گلوتو میبوسم رگاتو میبوسم تو رو خدا دست و پا نزن ای حسین.... ــــــــــــــــــ گریز
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حیدر خمسه ✍شاعر:مهدی مقیمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وقتی که عالم با وجودت آبرو داشت باید برای بردن نامت وضو داشت بیت علی یک عمر با تو رنگ و بو داشت زهرا دمادم دیدنت را آرزو داشت عصمت ز سیمای تو معلوم است معلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم روح دعا ،أخت الوفا، بنت الوقاری روح ادب زهرا نسب حیدر تباری مثل علمداری ، شکوهی ، اقتداری مانند زینب خواهرت همتا نداری پروردهء دست عطوف چند معصوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم نقش تو در کرببلا انکار، هرگز چون خواهرت تسلیم استکبار ، هرگز در راه کوفه تو بگو یکبار ، هرگز زینب نشد بی یاور و غمخوار، هرگز ای خواهر کوچکترِ ارباب مظلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم بر ناقه، اطفال برادر را نشاندی یک لحظه از احوالشان غافل نماندی خاک از لباس و چادر خواهر تکاندی مانند زینب جایِ جایش خطبه خواندی کاخ بنی شیطان به ذلت گشت محکوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم ای همسفر مانند زینب با سرِ یار ای همقدم با خواهرت در کوچه بازار ای مثل خواهر سنگ کوفی خورده بسیار ای ساقی لب تشنگان بعد از علمدار یک عمر با این روضه گریانیّ و مغموم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم یادت نرفته کربلا رنجی که دیدی از خیمه ها با زینبت بیرون دویدی بی بی نمی دانم به تلّ ، آیا رسیدی؟ دیدی خودت یا اینکه از زینب شنیدی با چکمه زد بر سینه اش آن دشمن شوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @madahi_moharram