هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
25.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️شعرخوانی مهدی رسولی درمورد اغتشاشات اخیر
دشمن به هر فتنه است دنبال بهانه
این بار هم در خواب بیند پنبهدانه
پرچم به آتش میکشید؟ ای مرگتان باد
آتش نصیب کل ساز و برگتان باد
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
@rozeh_daftari1
هدایت شده از کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
کوثر:
امروز ازدواج ملکه حجاز است🌸🍃
اما نه باشاهزادگان یمنی ونه باتاجران مکی🌸🍃
با کسی که پادشاه بی تاج وتخت زمین و آسمان است🌸🍃
#سالروز_ازدواج_حضرت_محمد_ص_و_حضرت_خدیجه_س_تهنیت_باد🎉🌸🎉
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
کانال گلچین مولودی و.....👇تلگرام وایتا
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@golchin_mowludi
🌾🌾🌾🌾🌾
#اجرای مراسم سفره ابوالفضل ع
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ...
همه قرار من این است یارِ تو باشم
قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم
به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی
که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم
برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن
که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم
غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا
دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم
تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر
و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم
تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت
بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم
در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است
الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم
در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا
خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم
اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف
سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم
به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید
خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم
*حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان .......
دلم تنگ است و غم بسیاردارم
من امشب با ابوالفضل کاردارم
من امشب از ابوالفضل توشه گیرم
زیارت کردن شش گوشه گیرم
در اینجا عطر بوی یاس گیرم
من امشب دامن عباس گیرم
غریق منتم کرده ابوالفضل
که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل
دراینجا با دلی محزون و خسته
نشسته بانوی پهلوی شکسته
بدستش شاخه های یاس دارد
به لب هم ذکر یا عباس دارد
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چون طفلان این سخن ها رو شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
وای بمیرم برات آقا جان
اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه
غیرتش به جوش آمد
صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان
امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار
خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما
یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد
اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد
اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند
اما هنوز امید داره هنوز اب داره
وای بمیرم
امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت
امیدش نا امید شد
الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم
یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند
از روی اسب به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست
الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه
الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
🌾🌾🌾🌾🌾
اجرای مراسم سفره ابوالفضل ع
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ...
همه قرار من این است یارِ تو باشم
قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم
به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی
که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم
برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن
که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم
غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا
دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم
تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر
و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم
تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت
بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم
در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است
الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم
در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا
خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم
اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف
سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم
به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید
خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم
*حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان .......
دلم تنگ است و غم بسیاردارم
من امشب با ابوالفضل کاردارم
من امشب از ابوالفضل توشه گیرم
زیارت کردن شش گوشه گیرم
در اینجا عطر بوی یاس گیرم
من امشب دامن عباس گیرم
غریق منتم کرده ابوالفضل
که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل
دراینجا با دلی محزون و خسته
نشسته بانوی پهلوی شکسته
بدستش شاخه های یاس دارد
به لب هم ذکر یا عباس دارد
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چون طفلان این سخن ها رو شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
وای بمیرم برات آقا جان
اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه
غیرتش به جوش آمد
صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان
امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار
خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما
یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد
اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد
اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند
اما هنوز امید داره هنوز اب داره
وای بمیرم
امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت
امیدش نا امید شد
الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم
یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند
از روی اسب به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست
الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
(آه برآر توه بمیرم)
کنار علقمه غوغا بَهِیّه
دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه
علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا
که وِ نِه فرقِ سر دِتا بَهِیّه
دست عمو هر ده جدا بهییه
خیمه دله غوغا به پا بهییه
راه دکته عمو سوی علقمه
شط کنار بوین غوغا بهییه
آخ مه کمر توه دتا بهییه
××××××××
الهي به اين سفره بركت بده .....
به اين مائده شكر نعمت بده
همه شاد گردیم در اين زندگي .....
به باني اين سفره رحمت بده
به آشپز و ميزبان و هم ميهمان .....
تن سالم و شان و شوكت بده
نصيب همه دوستان علي(ع) .....
زحق سفره ي خير قسمت بده
الهي به روز جزا بهر ما ......
طعام بهشتي ز جنت بده
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
🏴🏴🏴🏴
إِنَّا وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
با نهایت تأسف و تأثر
درگذشت شاعر بلندمرتبه ی خراسانی
خادم خوشقریحه ی آستان سلطان طوس
مرحوم سید رضا موید رحمت الله علیه را خدمت همه دلدادگان وادی نوکری خاندان عصمت و طهارت تسلیت عرض می کنم
به راستی که این پیرِ اشک با ثروتی عظیم که شامل حُب آل الله ع و بغض دشمنان ایشان می باشد،راهی دیار باقی خواهد شد
همانگونه که سروده اند:
سرمایه ی محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
🔲 #سید_رضا_موید
🖤🖤🖤
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
هدایت شده از کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
بروزترین
کانال گلچین مولودی و.....👇تلگرام وایتا
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@golchin_mowludi
Alireza Talischi - Alamdaar 128 (MusicTarin)_220820201838.mp3
2.75M
#نوحه_حضرت_ابالفضل_ع
#سینه_زنی
#زنجیر_رنی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب
تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب
یادم آمد ز کبودی لب طفل رباب
یادم آمد ز کبودی لب طفل رباب
نَبوُد صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
نبود صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
من علمدارم علمدار
من علمدارم علمدار
بر حسینم یار و غمخوار
بر حسینم یار و غمخوار
نه سری مانده نه دستی
نه سری مانده نه دستی
کمرم را تو شکستی
کمرم را تو شکستی
چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد
چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد
گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد
گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد
نَبوُد صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
نبود صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
من علمدارم علمدار
من علمدارم علمدار
بر حسینم یار و غمخوار
بر حسینم یار و غمخوار
نه سری مانده نه دستی
نه سری مانده نه دستی
کمرم را تو شکستی
کمرم را تو شکستی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
.
#نوحه #زمزمه
#امام_حسین #علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_ڪیمیا
#سبک_در_هوایت_بیقرارم_بیقرارم_روزوشب
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
در هــــوای کــربــلایت بیقــــرارم یا حسین
در میـــانِ روضـه ها چشم انتظارم یاحسین
مــن برای دیــدن کــرب و بلایت روز و شب
لحظه ها را می شمارم می شمارم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
از همان روزی که حک شد نام تو بر لوح دل
تا ابد در ایـن غـــم تـو داغــــدارم یا حسین
جای اشک و آهِ حســرتبـار این ماتـم رَواست
روز و شب از داغ تو گر خون ببارم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
گر بریزد خون من ، دشمــن بگیـرد جان من
دست از این عشق تو هرگز برندارم یاحسین
سایه دارد پرچم ســرخ حسینــی بر ســرم
زیر این پرچم برایت جان نثــارم یا حسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
از در "بیت الرقیـــه" حاجتـــم گــردد روا
می شود باب الحوائج غمگسارم یا حسین
تا قیــامت با من است این افتخــار نوکری
این مدال نوکری را دوست دارم یا حسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
🌷سیدی یا اباعبدالله🌷
بعد مرگم ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﻟﺤﺪﻡ
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻋﺸﻖ حسين بن ﻋﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﻠﺪم
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﭘﺮﭘﺮ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﮔﻞ ﯾﺎﺱ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﻣﺴﺖ ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻋﺒﺎﺱ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯازل ﻣﺬﻫﺒيم
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺍﺑﺪ ﺯﯾﻨﺒﯿﻢ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﻗﺪﺡ ﺳﺎﻏﺮﯾﻢ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮﯾﻢ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺩﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭﺳﺖ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮ ﺍﻭﺳﺖ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮔﻨﻪ ﭘﺮﺩﻩ ي ﻣﻬﺘﺎﺑﺶ ﺷﺪ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﺳﯿﻨﻪ ﺯﻥ ﺷﺎﻫﺶ ﺷﺪ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺟﺎ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﻣﺄﻭﺍﺵ ﺷﺪﻩ ﮐﺮﺑﺒﻼ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﻮﮐﺮ ﺑﺪﻋﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ " ﻣﻨﺘﻈﺮ" ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ.
اللهم الرزقنی شفاعه الحسین یوم الورود
.
#امام_حسین
اینکه بدون روضه به جایی نمیرسیم
ثابت شدست قدر مسلم برای ما
هرگز به زیر منت مردم نمیرویم
وقتی که هست سایه پرچم برای ما
وقتی فرات اشک مهیاست از دوچشم
بی قیمت است چشمه ی زمزم برای ما
گریه کن حسین کمک کار فاطمست
کرده دعا رسول مکرم برای ما
بی بی! کدام روضه غذا طبخ میکنی؟
از دستپخت خود بده یک کم برای ما
گفتند که حسین گرسنه شهید شد
این غصه شد مصیبت اعظم برای ما
____
.
.
#شور
#امام_حسین
#محمد علی_قاسمی
با الهی بالحسین دست به دعا میگیرم
به لبم ذکر من اسمه دوا میگیرم
همه وجودم از درد و مرض پر باشه
زیر خیمه حسین میام شفا میگیرم
روضه یعنی نجات از بلا
روضه یعنی حیات با حسین
روضه یعنی شفا از مرض
با یه یا حسین
اتفاقا درد ما دوا میشه تو روضه به حرمتت
اتفاقا دوای درد عالم البکا لغربتت
اتفاقا اعتقادم اینه الشفا فی تربتت
نفسی که می کشم برکت این مجالسه
چرا حالا از مجالس کناره بگیرم
حالا بر فرض که مرگ و میری هم باشه رفیق
من یه عمره آرزومه که تو روضه بمیرم
اتفاقی نبود خاک ما
شد عجین با خاک کربلا
اتفاقی نبود امدیم
توی روضه ها
اتفاقا مریضیم خیمه های ارباب ما دارالشفاست
اتفاقا مریضیم گریه بردرد بی دوای ما دواست
اتفاقا مریضیم درمان ما لطمه زدن تو روضه هاست
هوای کرب و بلا تیره شده تار شده
ذوالجناح آمده و کار حرم زار شده
یه نفر نیست به فریاد حسینم برسه
پسر مادرم انگار گرفتار شده
قتلگاه شلوغه و قلب حرم میسوزه
چرا من حس میکنم که حنجرم میسوزه
میشنوم یه ناله ضعیفی از تو گودال
میگه ای شمر حیا کن جگرم میسوزه
اتفاقی نبود تشنه لب
زیر خنجر افتاد یاورم
اتفاقی نبود کشتنش
جلو مادرم
اتفاقا زنده بود یه لشکر می دویدن ای وای من
اتفاقا سرش رو از قفا می بریدن ای وای من
.