eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5836941627066681252.mp3
5.15M
اباالفضلیا مدیون اباالفضلن اباالفضلیا مفتون اباالفضلن اباالفضلیا دیونه ی دیوونن اباالفضلیا مجنون اباالفضلن حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مقدم
بیا و درد هجران محبّان را مداوا کن نگاهی از کرم بر چشم‌های خستهء ما کن تمام آفرینش بی‌تو باشد جسم بی‌جانی بیا با یک نظر بر خلق، اعجاز مسیحا کن بیا از غربت جدّت بگو، با مردم عالم بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن کنار علقمه با مادر مظلومه‌ات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یاد چشم سقا کن بیا با اشک کن همچون عموی خویش، سقّایی بریز از دیده خون و گریه بر اولاد زهرا کن بیا و تير را بیرون بکش از حنجر اصغر پسر که ذبح شد از تیر قاتل، فکر بابا کن بیا دست یداللهی، برون از آستین آور طناب خصم را، از دست‌های عمّه‌ات وا کن سر بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی بيا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن بریزد خون «میثم» تا به خاک پای یارانت بیا او را برای روز جانبازی، مهیا کن شنبه ۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۲ نوشته شده توسط امیر روشن ضمیرشاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار
غم عشقت مرا بیچاره کرده دل تنگ مرا صد پاره کرده هوای دیدن روی تو یک عمر مرا در کوچه ها آواره کرده یابن الحسن ، یابن الحسن به تنگ آمد دلم از این جدائی عزیزم جان جانم کی می آئی سراپا از غم هجر تو دردم بیا ای نازنین دورت بگردم آقا به جان عمّه ات زینب بیا (نام عمه ی امام زمان حضرت زینب آمد) آقا خیلی عمه اش را دوست دارد حتی فرموده اند: به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام، حضرت زینب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند. همان عمّه ای که در کوچه های مدینه دنبال مادر می دوید. به طفلیت پیر و جوان گریه کرد چشم زمین قلب زمان گریه کرد تو دیدی آتش زدن خانه را سوختن لحظه ی پروانه را تو دیده ای نقش گل یاس را نشانده ای بر جگر الماس را تو نوبهار خود خزان دیده ای تو داغ مادر جوان دیده ای نمی دانم کدام روضه را بخوانم که نام زینب نباشد هر روضه را بخوانیم نام زینب است، مدینه زینب، کنار بستر مادر زینب، کوفه کنار بستر بابایش علی زینب، کنار طشت پر از خون امام حسن زینب، کربلا زینب، خیمه گاه زینب، قتلگاه زینب، دمّ دروازه ی کوفه زینب، تو مجلس یزید زینب، خرابه ی شام زینب، اربعین کربلا زینب، همه جا زینب است. امّا وقتی برگشت مدینه، از بس داغدیده، عبدالله بن جعفر زینب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داری زینب را نشناسی ! زینبی که داغ شش برادر دیده است. ▪️🍃🥀🍂▪️🍃🥀🍂
4_6014734096092105211.opus
454.9K
قمر بنی هاشم علیه السلام ای علمدار لشگر ابوالفضل ای سپهدار لشگر ابوالفضل یار و غمخوار لشگر ابوالفضل ای یل پاک حیدر ابوالفضل بی تو تنهایم ،ای برادر جان زار و رسوایم،ای برادر جان برگرد به خیمه ،بر گرد به خیمه جانم ابوالفضل ،جانم ابوالفضل (2) خیز و از جا برادر ابوالفضل کن نظر بار دیگر ابوالفضل ای سردار آب آور ابوالفضل می روی نزد حیدر ابوالفضل ای علمدار رشیدم،ای تمامی امیدم بعد تو در کربلا من، قد خمیدم برگرد به خیمه، بر گرد به خیمه جانم ابوالفضل ، جانم ابوالفضل(2) ای علمدار من علمت کو مشک پر آب در حرمت کو چشمان پاک و محترمت کو دو بازو دو بازوی قلمت کو بر زمین دیدم ،هر دو دست تو جان فدا کردی ، همه هست تو بر گرد به خیمه ، بر گرد به خیمه جانم ابوالفضل ، جانم ابوالفضل(2) شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
4_6012422669247450405.mp3
872.5K
‍ »───♫♫●|bartaryna|●♫♫───« لاله ی یاس کجا پیکر عباس کجا لاله ی یاس کجا پیکر عباس کجا سوسن و یاس کجا سوسن و یاس کجا قامت عباس کجا اشجع و ناس کجا اشجع و ناس کجا حضرت عباس کجا جسم عباس کجا جسم عباس کجا این همه احساس کجا لاله ی یاس کجا پیکر عباس کجا لاله ی یاس کجا پیکر عباس کجا خسرو ناز کجا خسرو ناز کجا این همه ناز کجا مشک بی آب کجا مشک بی آب کجا و طفل بی تاب کجا داغ عباس کجا داغ عباس کجا مادر عباس کجا لاله ی یاس کجا پیکر عباس کجا لاله ی یاس کجا پیکر عباس کجا
دشتی خوانی حضرت ابالفضل ع از زبان ابی عبدالله ع سرت ازخاک غم بردارابابفضل به روی دامنم بگذارابالفضل تو رفتی وبرادربیقرارم به روی خاک خیمه سرمیزارم دراین صحراتوبودی آرزویم مرابردست گرگها نسپاربرادر تو رفتی پیش اکبرای ابالفضل ز دوری ات داداش طاقت ندارم امون وصدامون ازاین جدایی ابالفضل رشیدمن،کجایی گل سرخ وسفید م ای برادر تو رفتی کمرموشکستی کناره علقمه باتن ب دست کناره مادرم هرجانشستی حالاحرفه دله منوشماباآقامون ابالفضل امروزچیه ابالفضل ای همه دارو ندارم تودنیاغیرتویاری ندارم میدونی تودنیاوتوی عقبی کسی رو مثل تومن دوست ندارم به جان مادرت ام البنین وای بگیردستهای مارایاابالفضل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5906769437293282900.mp3
11.33M
نوحه آقا سنه قربان آقا فاطمه دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده لشکر مشکی پوشا سینه زنای ارباب شب همه شب میخونن نوحه برای ارباب جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده لشکر مشکی پوشا سینه زنای ارباب شب همه شب میخونن نوحه برای ارباب جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا دانلود مداحی جان آقا سنه قربان آقا مجید بنی فاطمه دل من در به دره درمون دردش سفره یه نفر نیست که یه شب ما رو زیارت ببره دل من در به دره درمون دردش سفره یه نفر نیست که یه شب ما رو زیارت ببره دست ادب رو سینه سینه زنای ارباب با یه سلامم میرن پایین پای ارباب جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا آه حسرت میکشم بار مصیبت میکشم آه حسرت میکشم بار مصیبت میکشم وقتی که گریم نمیاد خیلی خجالت میکشم پای علم میمونم پای علم میمیرم خواب دیدم آخر توی راه حرم میمیرم جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا لشکر مشکی پوشا سینه زنایی
🏴 اشعار ____ کوه می سازد نگاهِ دلنشینت کاه را یوسفِ گمگشته کرده با تو پیدا راه را عشق در ذاتِ تو معنا می کند الله را ماهِ هفتادو دو تن! شرمنده کردی ماه را ای دلاور! خوب عهدی با برادر داشتی جای دست، از تیر دستان روی پیکر داشتی جذبه ی ماهیِ و چشمِ آسمان طنّازِ توست طایرِ قدسیّ و دل جولانگهِ پروازِ توست از ولادت تا شهادت زینبت دمسازِ توست واژه ی باب الحوائج در لقب اعجازِ توست جایگاهت بس رفیع است و مقامت محترم می شود در کربلا نامِ تو سقّای حرم اسوه ی عشق و ادب هستی و تندیسِ وفا در مقامِ بندگی آیینه ی روی خدا آمدی ساقی شوی در خیمه ی آلِ عبا تا بریزد خونِ پاکت در زمینِ کربلا در لقب سقّا وُ صدّیق، عبدصالح، مستجار خشمِ سختِ ابروانت مثلِ تیغِ ذوالفقار هر که کوبیده درِ تو دستِ خالی بر نگشت در تمامِ عمرِ خود بیچاره و مضطر نگشت هست بیچاره هر آنکه سائلِ این در نگشت هر که از عشقت چشیده، عاشقِ دیگر نگشت نیست روزی که صدایت نشکفد در جانِ ما ماهِ ما گنجینه ی عشق است در ایمانِ ما دوست و دشمن نهند انگشتِ حیرت بر دهن هم علمدار حسین و هم وفادارِ حسن کربلا همپای ارباب و شهیدِ بی کفن او که دارد زخم از اهلِ شقاوت بر بدن در بلا جان داد و امّا بنده ی کافر نشد تا ابد شرمنده ی روی علی اصغر نشد عشق در اعماقِ جانش شور و بلوی می کند چیست در نامش مگر اینگونه غوغا می کند قفلِ هر چه بسته را با چشمِ دل وا می کند کورِ مادر زاد را با عشق بینا می کند بس که نامِ یا ابَاالفضل آفتابِ رحمت است ماه و خورشید و فلک بر گردِ او در حرکت است ای خوشا آنکه به لطفِ درگهش امید داشت در نگاهِ آسمانشِ هم مَه و خورشید داشت او که از دست حسینش لوحی از تایید داشت جرعه جرعه عشق را در ساغرِ توحید داشت تا که تصویرش دلِ آیینه ی آب آمده است جان او از آهِ طفلان در تب و تاب آمده است! 🔸شاعر:
4_5828217247113414886.mp3
4.12M
ای زاده ی ام البنین، یا ابوفاضل از چه شدی نقش زمین، یا ابوفاضل جان داده ای در علقمه، با لبِ عطشان برخیز و حالِ ما ببین، یا ابوفاضل وقتِ وداع گفتی تو با، دیدگانِ تَر من می روم آب آورم، زینب ای خواهر در خیمه پَرپَر از عطش شد علی اصغر از چه شکسته شد جبین، یا ابوفاضل پشت و پناهِ این حرم، یا ابوفاضل تنها تویی برادرم، یا ابوفاضل رفتی و بشکسته پَرم، یا ابوفاضل بنگر چه آمد بر سرم، یا ابوفاضل آخر شدی قطع الیمین، یا ابو فاضل!
4_5778589239310552263.mp3
17.33M
خوشا آندل که یارش شد اباالفضل همه جا اعتبارش شد اباالفضل خوشا آندل سرای هر دو عالم که شاه و شهریارش شد اباالفضل اَلا مادر به قربانِ جمالت رُخِ چون ماه و ابروی هلالت شنیدم کامِ عطشان جان سپردی گلِ ام البنین شیرم حلالت ابوفاضل یا ابوفاضل(۴) سلامِ حق به جانِ عاشقی که همه دار و ندارش شد اباالفضل اگر مشکل فتد در کار و بارش کلیدِ قفلِ کارش شد اباالفضل ابوفاضل یا ابوفاضل(۴) خوشا آن در کلاسِ عشق و ایثار فقط آموزگارش شد اباالفضل به او می بالد از عهد و وفایش مدالِ افتخارش شد اباالفضل مرادِ او دو دستانِ جدایش شکوه و اقتدارش شد اباالفضل اگر شد سینه اش تنگ از زمانه همه صبر و قرارش شد اباالفضل چو آبشاریست از نورِ حقیقت بهشتِ لاله زارش شد اباالفضل اگر خواهد شود بر خصم غالب دو تیغِ ذالفقارش شد اباالفضل اگر چه سینه اش غم دارد امّا طبیبِ غمگسارش شد اباالفضل خوشا آندل که در بزمِ محبت مَهِ زیبا نگارش شد اباالفضل چه نیکو باشد آنکه بعدِ مرگش همه نقشِ مزارش شد اباالفضل خدا را حمد گوید بابتِ آن که فیضِ بی شمارش شد اباالفضل ابوفاضل یا ابوفاضل(۴) اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ الاَمیر فصرتُ فِداهُ وَ نِعمَ المَصیر 1_معنی متن عربی حسین ع فرمانروای من است و او بهترین فرمانرواست و من فدای او هستم و این بهترین فرجام و سرنوشت است