eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5906769437293282900.mp3
11.33M
نوحه آقا سنه قربان آقا فاطمه دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده لشکر مشکی پوشا سینه زنای ارباب شب همه شب میخونن نوحه برای ارباب جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده لشکر مشکی پوشا سینه زنای ارباب شب همه شب میخونن نوحه برای ارباب جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا دانلود مداحی جان آقا سنه قربان آقا مجید بنی فاطمه دل من در به دره درمون دردش سفره یه نفر نیست که یه شب ما رو زیارت ببره دل من در به دره درمون دردش سفره یه نفر نیست که یه شب ما رو زیارت ببره دست ادب رو سینه سینه زنای ارباب با یه سلامم میرن پایین پای ارباب جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا آه حسرت میکشم بار مصیبت میکشم آه حسرت میکشم بار مصیبت میکشم وقتی که گریم نمیاد خیلی خجالت میکشم پای علم میمونم پای علم میمیرم خواب دیدم آخر توی راه حرم میمیرم جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا جان آقا سنه قربان آقا سید العطشان آقا لشکر مشکی پوشا سینه زنایی
🏴 اشعار ____ کوه می سازد نگاهِ دلنشینت کاه را یوسفِ گمگشته کرده با تو پیدا راه را عشق در ذاتِ تو معنا می کند الله را ماهِ هفتادو دو تن! شرمنده کردی ماه را ای دلاور! خوب عهدی با برادر داشتی جای دست، از تیر دستان روی پیکر داشتی جذبه ی ماهیِ و چشمِ آسمان طنّازِ توست طایرِ قدسیّ و دل جولانگهِ پروازِ توست از ولادت تا شهادت زینبت دمسازِ توست واژه ی باب الحوائج در لقب اعجازِ توست جایگاهت بس رفیع است و مقامت محترم می شود در کربلا نامِ تو سقّای حرم اسوه ی عشق و ادب هستی و تندیسِ وفا در مقامِ بندگی آیینه ی روی خدا آمدی ساقی شوی در خیمه ی آلِ عبا تا بریزد خونِ پاکت در زمینِ کربلا در لقب سقّا وُ صدّیق، عبدصالح، مستجار خشمِ سختِ ابروانت مثلِ تیغِ ذوالفقار هر که کوبیده درِ تو دستِ خالی بر نگشت در تمامِ عمرِ خود بیچاره و مضطر نگشت هست بیچاره هر آنکه سائلِ این در نگشت هر که از عشقت چشیده، عاشقِ دیگر نگشت نیست روزی که صدایت نشکفد در جانِ ما ماهِ ما گنجینه ی عشق است در ایمانِ ما دوست و دشمن نهند انگشتِ حیرت بر دهن هم علمدار حسین و هم وفادارِ حسن کربلا همپای ارباب و شهیدِ بی کفن او که دارد زخم از اهلِ شقاوت بر بدن در بلا جان داد و امّا بنده ی کافر نشد تا ابد شرمنده ی روی علی اصغر نشد عشق در اعماقِ جانش شور و بلوی می کند چیست در نامش مگر اینگونه غوغا می کند قفلِ هر چه بسته را با چشمِ دل وا می کند کورِ مادر زاد را با عشق بینا می کند بس که نامِ یا ابَاالفضل آفتابِ رحمت است ماه و خورشید و فلک بر گردِ او در حرکت است ای خوشا آنکه به لطفِ درگهش امید داشت در نگاهِ آسمانشِ هم مَه و خورشید داشت او که از دست حسینش لوحی از تایید داشت جرعه جرعه عشق را در ساغرِ توحید داشت تا که تصویرش دلِ آیینه ی آب آمده است جان او از آهِ طفلان در تب و تاب آمده است! 🔸شاعر:
4_5828217247113414886.mp3
4.12M
ای زاده ی ام البنین، یا ابوفاضل از چه شدی نقش زمین، یا ابوفاضل جان داده ای در علقمه، با لبِ عطشان برخیز و حالِ ما ببین، یا ابوفاضل وقتِ وداع گفتی تو با، دیدگانِ تَر من می روم آب آورم، زینب ای خواهر در خیمه پَرپَر از عطش شد علی اصغر از چه شکسته شد جبین، یا ابوفاضل پشت و پناهِ این حرم، یا ابوفاضل تنها تویی برادرم، یا ابوفاضل رفتی و بشکسته پَرم، یا ابوفاضل بنگر چه آمد بر سرم، یا ابوفاضل آخر شدی قطع الیمین، یا ابو فاضل!
4_5778589239310552263.mp3
17.33M
خوشا آندل که یارش شد اباالفضل همه جا اعتبارش شد اباالفضل خوشا آندل سرای هر دو عالم که شاه و شهریارش شد اباالفضل اَلا مادر به قربانِ جمالت رُخِ چون ماه و ابروی هلالت شنیدم کامِ عطشان جان سپردی گلِ ام البنین شیرم حلالت ابوفاضل یا ابوفاضل(۴) سلامِ حق به جانِ عاشقی که همه دار و ندارش شد اباالفضل اگر مشکل فتد در کار و بارش کلیدِ قفلِ کارش شد اباالفضل ابوفاضل یا ابوفاضل(۴) خوشا آن در کلاسِ عشق و ایثار فقط آموزگارش شد اباالفضل به او می بالد از عهد و وفایش مدالِ افتخارش شد اباالفضل مرادِ او دو دستانِ جدایش شکوه و اقتدارش شد اباالفضل اگر شد سینه اش تنگ از زمانه همه صبر و قرارش شد اباالفضل چو آبشاریست از نورِ حقیقت بهشتِ لاله زارش شد اباالفضل اگر خواهد شود بر خصم غالب دو تیغِ ذالفقارش شد اباالفضل اگر چه سینه اش غم دارد امّا طبیبِ غمگسارش شد اباالفضل خوشا آندل که در بزمِ محبت مَهِ زیبا نگارش شد اباالفضل چه نیکو باشد آنکه بعدِ مرگش همه نقشِ مزارش شد اباالفضل خدا را حمد گوید بابتِ آن که فیضِ بی شمارش شد اباالفضل ابوفاضل یا ابوفاضل(۴) اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ الاَمیر فصرتُ فِداهُ وَ نِعمَ المَصیر 1_معنی متن عربی حسین ع فرمانروای من است و او بهترین فرمانرواست و من فدای او هستم و این بهترین فرجام و سرنوشت است
🏴السّلام عَلیکِ یا امّ البنین (س)🏴 مادرِ عباسم و عشقم حسینِ فاطمه است خوش به حالم نامِ من ام البنینِ خادمه است قطره ای بودم ولیکن وصلِ دریا گشته ام زوجه ی شاه و کنیزِ بیتِ زهرا گشته ام هرگز از دامانِ او دستم نمی گردد رها ذرّه ای از خاک باشم در حریمِ این سرا آنکه از باغش شود هفتاد و دو گل بهترین کربلایش محشری بر پا نماید در زمین سر نهم بر آستانش با کمالِ افتخار کز حسن دارد صفا و از حسینش اعتبار نور می بینم در این دو از چراغِ کیستند آفتابی جز نبی و یاس و حیدر نیستند هر دو سعدِ اکبرند و بر خلایق برترند سیّدِ عالی مقام و هر دو عالم سرورند شکرِ حق گویم که هستم از محبّانِ بتول تا طوافِ جان کنم بر گردِ طفلانِ بتول!
خوش بحالِ پدرم ماهِ منّور دارد و خوشا مادرِ من چون یلِ حیدر دارد نیست هرگز حسنم در همه‌ی عمر غریب تا که همچون تو ابوالفضل، برادر دارد خوش به حالِ تو حسین کرببلا چون کوهی پشت خود حضرتِ عباسِ دلاور دارد زینبم نایبه ی حضرتِ زهرا هستم فخرش این بوده که چون سروِ صنوبر دارد!
🍀السّلام علیک یاساقی عطشان کربلا🍀 تو ساقیِ عشقِ عالمینم هستی قلبِ حسن و جانِ حسینم هستی ایثارِ وجودِ تو مرا عاشق کرد تو نورِ حدیثِ ثقلینم هستی!
۱۴۰۱ ◾️بند اول حامیِ قرآن عباس، یاورِ اسلام عباس زیباترین القاب و زیباترین نام عباس این جمله حک شد روی کتیبه ی کربلا تو حضرتِ سقایی تشنه ترین کام عباس ای روح و جانِ فاطمه در جانِ تو کوهِ غمه اصغر به خیمه منتظر_ عمو بیاد از علقمه وای ای صاحبِ لواء ، وای ای صاحبِ علم وای آید خروش و آه، وای آه از دلِ حرم ◾️بند دوم نامت چه می درخشه تو آسِمونِ دلها این بس تو را که باشی عزیزِ جانِ زهرا کجا دیدی برگرده ساقی با مشکِ پُر آب اما خودش در اوجِ لب تشنگی از دریا تو ذوالفقار حیدری توو کربلا دلاوری با هیبت و صلابتت چه از همه دل میبری آه! ساقیِ تشنه لب، آه! ای مظهرِ ادب تو باب الحوائجی، ای شاهِ عالی نسب ◾️بند سوم به دشتِ چشمِ سبزِ تو آیه های نوره ماهِ منیرم سقا از سر تا پات غروره علمدارِ کربلا، گشته دو دستت جدا تمامِ روضه هایت پُر از صفا وُ شوره تصویرِ تو چون آفَتاب ای روضه های شعرِ ناب ای پاره ی قرص قمر_ بر آسمانِ ما بتاب آه! ای هستِ من همه، آه! باشد ز هستِ تو چون، خیرِ دو عالمم، آه! باشد به دستِ تو ◾️بند چهارم تو با طلوعِ خورشید خوش میروی ای ماهم وقتی که آب می نوشم لبریزِ اشک و آهم تا میخوام سِرِّ دل را عنوان کنم برایت میدونم که میگویی از دردِ تو آگاهم ای کشته ی تیغِ جفا ای دستِ از پیکر جدا در قتلگاهِ کربلا_ شد روضه خوانِ تو خدا آه ای ماهِ دلربا، وای سقای با وفا آه! از تیغ و دشنه شد. آه!دستانِ تو جدا 🎤
شامِ تاسوعا که گویند ای عزیزان امشب است عشق بازیِ حسین با حیٌِ سبحان امشب است چیست امشب چرخِ عالم را مکدٌر کرده است یوسفی در ابتلاءِ چاهِ زندان امشب است مجلسِ ماتم به پا شد در زمینِ کربلا زینبی در آهِ این غم مو پریشان امشب است ساکنینِ قدس امشب سر به زانوی غم اند ماهِ ماتم روی عالم شد نمایان امشب است امشب از این واقعه عالم به محشر آمده محشرِ کبری که گویند ای عزیزان امشب است امشب است آن شب که فردا می شود قحطیِ آب چون وداعِ با اباالفضل و دو دستان امشب است بر دو دستِ نازنینش بی گمان خنجر گریست العطشهایِ پُر از آهِ یتیمان امشب است عزتِ اسلام را سنگِ جفا در هم شکست خنجرِ بیدادِ کین بر فرقِ قرآن امشب است لرزه ای در عرشِ اعلای خدا افتاده است رُخصتِ عباس از شاهِ شهیدان امشب است!
‍ ‍ زدی دستِ عطش بر آب و لیک از آن ننوشیدی خدا داند فقط در آن چها بود و چها دیدی گلوی پاره اش دیدی، و یا گهواره اش دیدی که اینگونه حیا کردی بساطِ صحنه را چیدی کدامین عشق از این بهتر که در قاموسِ دریایی شرارِ العطش در جان ولی تو فکرِ صحرایی به چون تو در حجابِ آفرینش نیست موجودی کدامین وصل بِه از این که تو فرزندِ زهرایی چرا راضی شدی خالی کنی از پنجه باران را چرا حیفت نیامد تا دمی راضی کنی جان را برای آن که بخشیدی تمامِ هستیِ خود را نبیند با وفائیت غمِ جانسوزِ طفلان را!