eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
•◼️• ببینید، ببینید! گُلم رنگ ندارد...! اگر آمدھ میدان سرِ جنگ ندارد... 「 یاعلے_اصغر 」🥀 ◾️
◾️شب_هشتم_محرم 🥀روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام 🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم 🔸صبحم زستاره سحرم دست کشیدم زبان حال آقامون ابی عبدالله 🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست 🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم شاعر: سید رضا موید داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد... نمیدونم جوان دارید یا نه... الهی کسی داغ جوانش رو نبینه... میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه... بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده... با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن... جوون بشه... درمقابلشون راه بره... وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند... اما سخت ترین لحظه هم.. برا همچین پدر و مادری زمانیه که.. داغ جوانشون رو ببینند.. قربان غریبیت برم حسین.. داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد.. قرآن کریم میفرماید: یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است.. میدونست یوسفش سالمه.. بلاخره هم به یوسفش رسید.. اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد... جانها فدای ابی عبدالله.. جانها فدای جوان ابی عبدالله.. شهزاده علی اکبر.. اومد کنار ابی عبدالله صدا زد: بابا اجازه میدان بده.. حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم.. میخوای بری برو بابا.. اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم.. 🔸من نگویم مرو ای ماه برو 🔸لیک قدری ببرم راه برو بذار برای بار آخر. قد و بالات رو نگاه کنم علی جان.. 🔸برو میدان ولی آهسته برو 🔸دیدن عمه ی دل خسته برو تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان.. همه از خیمه بیرون اومدند.. دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن.. لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه هی صدا میزدنند: إرحَم غُربَتَنا به غربت ما رحم کن علی وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک انقده برا جنگیدن عجله نکن.. آخه ما طاقت دوریت رو نداریم.. دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان.. بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد: رهاش کنید... فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست.. هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان.. اما چه رفتنی.. دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه.. تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش.. 🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم جوانم علی... 🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم صدا زد: خدایا تو شاهد باش.. فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم.. رفت به سمت میدان.. یا صاحب الزمان.. جنگ نمایانی کرد.. خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد.. برگشت صدا زد بابا.. يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي بابا دارم از تشنگی میمیرم.. فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام ابی عبدالله به گریه افتاد.. فرمود عزیز دلم.. علی جان طاقت بیار بابا.. خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی.. برگشت به سمت میدان... طولی نکشید.. صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه.. بابا به دادم برس.. افتاد روی اسب.. بعضی مقاتل نوشتند.. مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط قلب لشگر دشمن.. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. تصور کن... یکی با شمشیر میزنه... یکی با نیزه میزنه... یکی با سنگ میزنه... فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره.. (فجلس علی التراب) روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. 🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی 🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر جوانش رو به دامن گرفته.. هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه ِ ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. 🔸سپه كوفه و شام استاده 🔸به تماشاى شه و شهزاده 🔸شه روی نعش پسر افتاده 🔸همه گفتند حسین جان داده حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها.. 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم 🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁
چه كسى براى حسینم گریه مى كند؟؟؟  هنگامى كه پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم شهادت حسین علیه السلام و سایر مصیبت هاى او را به دختر خود، خبر داد؛ فاطمه علیهاالسلام سخت گریه نمود و عرض كرد:- پدر جان! این گرفتارى چه زمانى رخ مى دهد؟رسول خدا فرمود:- زمانى كه من و تو و على در دنیا نباشیم.آن گاه گریه فاطمه شدیدتر شد. عرض كرد:- چه كسى بر حسینم گریه مى كند، و به عزادارى او قیام مى نماید؟پیامبر فرمود:- فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم، و مردان بر مردان گریه مى كنند و در هر سال، عزادارى او را تجدید مى كنند. روز قیامت كه فرا رسد، تو براى زنان شفاعت مى كنى و من براى مردان، و هر كه بر گرفتارى حسین گریه كند، دست او را مى گیریم و داخل بهشت مى كنیم. فاطمه جان! تمام دیده ها روز قیامت گریان است، مگر چشمى كه بر مصیبت حسین گریه كند! آن چشم براى رسیدن به نعمت هاى بهشت خندان است!  بحارالانوارجلد۱ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ (جنوبی) با سر نیزه تنت را چه بهم ریخته اند 🔊🔊 بانوای گرم و دلنشین با سرِ نیزه تنت را چه به هم ریخته اند ذرّه ذرّه بدنت را چه به هم ریخته اند سنگ­ها روی لب خشک تو جا خوش کردند این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند تا به حالا نشده بود جوابم ندهی وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند چشم من تار شده، با چه مداواش کنم؟ یوسفم! پیرهنت را چه به هم ریخته اند عمّه ات آمده تا دست به معجر ببرد پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند... ×صل الله علیک یا علي بن الحسين يا علی اکبر×
‍ هدیه به حضرت علی اکبر صلوات شور روضه ای حضرت علی اکبر شعروسبک رضا نصابی به نفس حاج مهدی کمانی خوش قدو بالای من ای ضربانم اکبر ای هیجانم اکبر تازه جوانم اکبر خوش قدو بالای من ای دل و دلبر اکبر سرو صنوبر اکبر شبه پیمبر اکبر خوش قدو بالای من عشق رقیه اکبر پناه خیمه اکبر امید عمه اکبر ولدی واااااا عصای پیریم بابا بلند شو از جا. اکبر نموند واسم نا اکبر قدم شده تا. اکبر عصا پیریم بابا ببین دارن می خندن این لشگر اهریمن به چشمای خیسه من ولدی. واااا از غم تو می باره چشم همه مادرها خونه دله خواهر ها اکبر شدی اکبر ها هر طرفی می بینم از تو نشونه اونجا پر شدی توی صحرا تنت شده از هم وا تنت رو بر می دارم از روی خاک عزیزم توی عبام می ریزم ببین که اشک می ریزم ولدی واااا رضا نصابی
‍ هدیه به حضرت علی اکبر صلوات شور روضه ای حضرت علی اکبر شعروسبک رضا نصابی به نفس حاج مهدی کمانی خوش قدو بالای من ای ضربانم اکبر ای هیجانم اکبر تازه جوانم اکبر خوش قدو بالای من ای دل و دلبر اکبر سرو صنوبر اکبر شبه پیمبر اکبر خوش قدو بالای من عشق رقیه اکبر پناه خیمه اکبر امید عمه اکبر ولدی واااااا عصای پیریم بابا بلند شو از جا. اکبر نموند واسم نا اکبر قدم شده تا. اکبر عصا پیریم بابا ببین دارن می خندن این لشگر اهریمن به چشمای خیسه من ولدی. واااا از غم تو می باره چشم همه مادرها خونه دله خواهر ها اکبر شدی اکبر ها هر طرفی می بینم از تو نشونه اونجا پر شدی توی صحرا تنت شده از هم وا تنت رو بر می دارم از روی خاک عزیزم توی عبام می ریزم ببین که اشک می ریزم ولدی واااا رضا نصابی
نوحه_جدید_حضرت علی اصغر_در آهنگ (عم اوغلی چوخ گول سارالار) ----------- الهی اصغر قانا باتوب(۲) جان ویروب سوسوز اوغلوم_جان ویروب سوسوز اوغلوم(۲) گوزوندن عالملری آتوب(۲) جان ویروب سوسوز اوغلوم_جان ویروب سوسوز اوغلوم(۲) ------------- او قانلی میداندا اصغری(۲) شاه آلاندا آغوشه_شاه آلاندا آغوشه آتاسینون اللری اوسته(۲) گیتدیم اصغریم هوشه_گیتدی اصغریم اوسته بوغازینه انّی اوخ دگوب(۲) گوشیدن ئوزوب گوشه_گوشیدن ئوزوب گوشه اوخا گولوب صودامر بالام جان ویروب سوسوز اوغلوم_جان ویروب سوسوز اوغلوم ------------ بو رسمیدی ای خدای من(۲) داش قوناقه ویرمازلار_داش قوناقه ویرمازلار آنانون اولسا بالاسینا(۲) گر علاقه ویرمازلار_گر علاقه ویرمازلار دئین یوخویدی او ظالمه(۲) اوخ اوشاقه ویرمازلار_اوخ اوشاقه ویرمازلار سه شعبه اوخ حرمله آتوب جان ویروب سوسوز اوغلوم_جان ویروب سوسوز اوغلوم ------------- الهی سن شاهدن ئوزون(۲) یوخدی دردیمه چاره_یوخدی دردیمه چاره منه باخور حرمله گولور(۲) لعنت اولسون اغیاره_لعنت اولسون اغیاره خیامه اعدا هجوم ائدوب(۲) غارت اولدی گهواره_غارت اولدی،گهواره پوزولوب حالیم سسیم باتوب جان ویروب سوسوز اوغلوم_جان ویروب سوسوز اوغلوم ------------- سینمه ده،صود اولمادی سنی(۲) تا اَمیزدیرم اوغلوم_تا اَمیزدیرم اوغلوم امیدیم عباسیدی گله(۲) سنه سو ویرم اوغلوم_سنه سو ویرم اوغلوم خجالتم گلموری دلیم(۲) باری دیندیرم اوغلوم_باری دیندیرم اوغلوم گوزیاشیمی غم قانا قاتوب جان ویروب سوسوز اوغلوم_جان ویروب سوسوز اوغلوم (بهلول حبیبی زنجانی)