eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
8.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
145 ویدیو
27 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات: @tbligm
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی باید کمی جابه‌جا شویم!! اون موقع محمد ۱.۵ ساله بود. اینو از تاریخ عکسی که اون روز گرفته بودم، فهمیدم. اون روز محمد، بنده خدا بدجوری اذیت بود😣 مدام گریه می‌کرد و بهونه می‌گرفت😫 نمی‌دونستمم علتش چیه😓 از طرفی چند ساعتی بود که غذا نخورده بود و قاعدتا باید گشنه می‌بود؛ ولی لب به غذا نمی‌زد و با نزدیک شدن غذا جیغ می‌کشید!😱 دیگه منم داشتم گریه می‌کردم😥 نمی‌دونستم چیکار کنم. گوشیو برداشتم و به همسرم زنگ زدم 📞 تا ازش بخوام زودتر بیاد خونه؛ نمی‌دونم شایدم یکم غر بزنم و آروم شم..😧😧😅 همسرم گفت ببرش بیرون یکم بازی کنه... اصلا حوصله این کارو نداشتم😒 تو حالت عادیم به بیرون بردنش مقاومت داشتم، چه برسه به الان که داغون بودم؛😞ولی گفتم ببینم چی می‌شه و گوشیو قطع کردم. اما انگاری این دست خدا بود که در قالب پیشنهاد همسرم به کمکم اومده بود.😀 تصمیممو گرفتم.💪 چند تا اسباب بازی ⚽️🚙 ریختم تو یه مشمای بزرگ و با محمد زدیم بیرون😏 غذاشم 🍲 با همون پیاله‌ی شیشه‌ایش برداشتم😄 البته «بیرونِ من» خیلی بیرون نبود!! پارکینگ و حیاط ساختمونمون بود!!🏡🏢 ۴۴ تا پله رو اومدم پایین، از انباری یه زیرانداز برداشتم و بار و بندیلمو گذاشتم روش و نشستم😌 آقا محمدم انگاری فقط بیرون رفتن خونش کم شده بود. پاش که به پارکینگ رسید، گل از گلش شکفت😄 تازه داشتم رو جایگاهی که برا خودم درست کرده بودم، جا خوش می‌کردم😏 که اسباب بازی‌ها، جذابیت خودشونو از دست دادن و پسر اومد دنبال من که باهم بازی کنیم (فکر کنم اگه یه آبجی یا داداش داشت، می‌تونستم اونجا راحت برای خودم بشینم و تماشاشون کنم😜) تو پارکینگ یه شیر آب بود 🚰که محمد عاشقش بود؛ با یه شیلنگ بلند و یه آب پاش🚿😃 بازی‌مون این بود که با شلینگ داخل آب‌پاش آب می‌ریختیم و می‌رفتیم تو باغچه حیاط خالی می‌کردیم 🏡 چقد بچم دوست داشت این کارو. مهم‌ترین نکته ماجرا این بود که وسط بازی، قاشق قاشق غذاشم می‌ذاشتم دهنش 🍝 فقط‌ باید مادر باشی که بدونی بچه چه حسی داره😎 اصلا آسمون آبی میشه🏞 و آدم احساس مفید بودن در زندگی می‌کنه!!!😏 خداروشکر خیلی حالم خوب شد☺ خوشحال بودم از اینکه رو شکست دادم💪 گاهی تو زندگی، باید تلاش کرد برای بدی که توش هستیم💡 گاهی باید یه قدمی برداریم👣؛ یه قدمی متفاوت از قبل😃 گاهی باید کمی بشیم😅 پ.ن: یکی دوساعت بیرون بازی‌ کردیم و محمد حسابی خسته شد. بعد که برگشتیم، به خواب عمیقی فرو رفت😴 چه آرامشی بود بعد طوفان... ‌ ۹۱ 🍀🍀🍀 *کانال مادران شریف ایران زمین* @madaran_sharif