eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
8.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
145 ویدیو
27 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات: @tbligm
مشاهده در ایتا
دانلود
«۲۴. کار با بچه‌ها رو دوست دارم» (مامان ۱۲، ۷ و ۲ ساله) بعضی از بچه‌هایی که به مهد ما میان، کسایی هستن که به خاطر شغل مادرشون، باید پیش خاله یا مادربزرگ می‌موندن، یا مهدکودک های غیر مذهبی می‌رفتن. ولی حالا امکان بازی با هم‌سالانشون رو در محیطی امن دارن.🥰 اگه ببینم بچهٔ کوچیکی هست که دوری از مادر اذیتش می‌کنه و صرفاً به خاطر آموزش اومده، ثبت‌نام نمی‌کنیم و پیشنهاد می‌دیم که از فضاهای مادر و کودک استفاده کنن.😉 اما بچه‌های ۶ ساله، چون نزدیک سن مدرسه‌شون هست، باید‌ کم‌کم آماده بشن برای دور شدن از پدر و مادر. مدت زمانی هم که بچه‌ها تو مهد می‌مونن، سه ساعت و ربعه (صبح تا ظهر) البته کوچیکترها، کمتر هم می‌تونن. مبنای همهٔ آموزش‌هامون، قرآنیه. تو بازی‌ها، ملاحظات قرآنی رعایت می‌شه.☺️ آموزش انواع مهارت‌های جسمی و مهارت‌های کلامی و اجتماعی رو با نقاشی و شعر و بازی و نمایش داریم. حفظ سوره‌های کوچیک یا آموزش مفاهیم دینی در قالب عبارات قرآنی (مثل احترام به پدر و مادر با آیه «و بالوالدین احسانا») رو هم داریم. همینطور از اون‌جایی که مرکز رسمی آموزش و پرورش هستیم، تدریس ۴ تا کتاب بدن من، خانهٔ من، شهر من و دنیای من رو هم تو برنامه داریم.👌🏻 کار با بچه‌ها، شیرینی‌ها و تلخی‌هایی داره. تلخی‌هاش بیشتر وقتی هست که می‌بینیم بچه‌ای آزرده شده‌. مثلاً آشفته میاد که بابام مامانمو زده.😓 یا یه بار یکی از بچه‌ها پدرشو از دست داده بود و به شدت می‌ترسید از مادرش جدا بشه. فکر می‌کرد اگه بیاد مهد، مادرش رو هم از دست می‌ده.😭 اگه بچه‌ای اضطراب جدایی خیلی زیادی داشته باشه، ما معمولاً ارجاع می‌دیم به مشاور، ولی این بچه چون شرایطش خاص بود، تصمیم گرفتیم خودمون انرژی خیلی بیشتری بذاریم. الحمدلله نتیجه هم گرفتیم و بعد از یک ماه، تونست به راحتی جدا بشه.☺️ حتی از در مسجد می‌گفت مامان دیگه تو نیا؛ خودش می‌اومد بالا و بگو و بخند... گاهی ولی کاری از دست آدم برنمیاد و این خیلی تلخه. مثلاً وسط سال متوجه می‌شدیم پدر و مادر بچه‌ای از هم طلاق گرفتن و طفلک وسط این کشمکش‌هاست.😞 تلخی دیگه، آسیب‌هایی بوده که بچه‌ها تو مهد می‌دیدن. مثل زخم‌ها و خراش‌ها و مواردی که مجبور بودیم دکتر ببریمشون. همهٔ اینا برای ما خیلی دلهره‌آور بود.😣 مخصوصاً که بچه‌ها امانت مردم بودن دست ما. اما شیرینی‌هاش، خیلی خیلی بیشتره. من وقتی خلوص و صفای بچه‌ها رو می‌بینم، خیلی انرژی می‌گیرم. خودم کار با بچه‌ها رو خیلی دوست دارم. حتی همسرم چند بار گفتن که بیا تو دانشگاه فعالیت کن، من هم به خاطر علاقه‌م به کار با بچه‌ها و هم به خاطر بچه‌های خودم که سخته تو فضای دانشگاه باشن، تا حالا نپذیرفتم. اینکه بچه‌ای برام نقاشی می‌کشه یا می‌رن مشهد و برام یه مهر سوغاتی میارن که «خانم مدیر، من اینو زدم به حرم براتون آوردم😍» خیلی برام دوست داشتنیه. کلا کارهای بچه‌ها بامزه‌ست و ما دقت که می‌کنیم همه‌ش می‌خندیم و لذت می‌بریم. برکات کار هم خیلی زیاده. صبح‌ها که با بچه‌ها دعای فرج می‌خونیم، به همدیگه می‌گیم اگه حاجت و مشکلی دارید که حل نمی‌شه، بیاید لابه‌لای دعای این بچه‌ها شما هم دعا کنید؛ که خیلی وقت‌ها هم نتیجه گرفتیم. بارها شده کار یه جوری گره خورده و به مو رسیده بود که حتی کم مونده بود جمع کنیم مرکز رو،🥲 و با توسل به امام حسن (علیه السلام)، چنان یک دفعه‌ای حل شده بود که نفهمیدیم چطور شد.😍 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif