#طهورا
(مامان سه دختر ۶ساله، ۴ساله و ۵ماهه)
#قسمت_هشتم
بعد از #ارشد، هیچوقت به ادامهی تحصیل تو رشتهی خودم فکر نکردم!
انگیزهی ارزشمندی براش نداشتم.
از طرفی استرسی بودم و درس خوندن به خودم و زندگیم لطمه میزد.
تنها همبازی دخترم، من بودم. با دوستان و اقوام ارتباط نمیگرفت.
پدرش دیر میاومد و گاهی جمعهها هم مشغول کار بود.
بهترین گزینه براش، داشتن خواهر برادر بود.
از طرفی نمیخواستم بیش از این فاصلهی سنی داشته باشم با بچههام😚
دو ساله بود که خدا توفیق داشتن یه فرشتهی دیگه بهمون داد😍
خبر خوب #بارداری دومم همزمان شد با خبر بد و ناگهانی فوت مادربزرگ نازنینم.
اون روزا همسرم هم مأموریت بودند و بهشون خبر ندادم.
من و دخترم و توراهیمون تنها با این غم روزها رو پشت سر گذاشتیم.
یک روز در هفته تماموقت، سرکار میرفتم و دخترکم پیش مادرم میموند.
بقیه روزها، #دورکاری میکردم.😊
هرچه ساعت خواب دخترم کمتر میشد، ساعات کاری منم کمتر میشد.
براش انواع بازیها رو امتحان کرده بودم و همیشه شرایط بازی فراهم بود ولی به سختی توی خونه سرگرم میشد😞
از اعتراضاتش کلافه بودم😤
تا اینکه با #کلاس_مادر_کودک آشنا شدم.
با انواع بازی! من که خیلی هیجان داشتم😃
اما دخترم فقط نیم ساعت کلاس رو استفاده میکرد.
بقیهش رو غر میزد. گاهی هم با جیغ و گریه کلاس رو بهم میریخت❗️
تا جایی که مربی، خیلی محترمانه ما رو از کلاس بیرون میکرد🙃
اون روزا خیلی گریه میکردم که چرا بچهی من مثل بقیه سرگرم نمیشه.
سعی کرده بودم مطالب کتابها خصوصا #من_دیگر_ما و کلاسهای #کودک_پروری رو به کار بگیرم اما...😭
با این حال خوشحال بودم که دخترم خیلی زود حرف زدن رو شروع کرد.
در دو سالگی شعر حفظ میکرد!
حداقل، نتیجهی کتاب خوندن از شش ماهگیش رو گرفتم😂
یه سری کلاس تربیت فرزند هم برای بچه دومم رفتم، اما چون با دخترم شرکت میکردم، خیلی نتونستم استفاده کنم🤪
سعی کردم تو بارداری دخترم رو از پوشک بگیرم اما همکاری نکرد!
تا آخرای بارداری هم سرکار رفتم😊
و بالأخره دختر دومم به دنیا اومد😍
#قسمت_هشتم
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین*
@madaran_sharif