ستاد مردمی طرح مادران آسمانی استان سیستان و بلوچستان
تفحص پیکر پاک شهید جواد الله کرم بعد از چهار سال ... [میریوپیشرفیقتآروممیگیرے قطعاحضرتزهراتوای
#کلام_شهید
💠خیلی برا ی کارش دل می سوزاند ، میگفت: مهم نیست چه #مسئولیتی داریم وکجا هستیم، هر جا که هستیم باید #درست انجام وظیفه کنیم.
#شهیدمدافع_حرم_جواد_الله_کرم
#دمی_با_شهدا
@madaranasemanisb
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَمّن یجیبُ المُضطّر
اِذادعاهُ ویَکشِفُ السوء
الهی بحرمت امام رضا؛
گره از کار گرفتاران
عالم بازکن.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا😔
#چهارشنبه های_امام_رضایی
@madaranasemanisb
#الگو_برداری_از_شهدا🥀
گوشه ای از خصوصیت اخلاقی شهید مدافع حرم #بابڬنورے🌹
بابک اعتقاد داشت که لازم نیست کارهایش را به کسی نشان دهد و لازم نیست دیگران بدانند چه کاری انجام میدهد.
اعتقاد و کارهای او برای #خود و #خدایش است نه دیگران.👌
✨ . . او رضایت مردم را نمیخواست رضایت_خدا را میخواست
بعضی کارهایی که انجام میداد بعد از شهادت همه متوجه شدن...😔
شاید این بتواند تلنگری باشه که جوانان را ازروی ظاهرشان قضاوت نکنیم و کارهایمان را با اخلاص و برای نزدیک شدن به خدا انجام دهیم نه توجه مردم.☝️
[ . . خدا مارا بنده های محبوبش قرار میدهد••♥️
#ماسینه_زدیمو_بیصدا_باریدند
#از_هرچه_دم_زدیم_آنها_دیدند
#ما_مدعیان_صف_اول_بودیم
#از_اخر_مجلس_شهدا_را_چیدند💔
#شہیدبابڪنورے🌹
@madaranasemanisb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍یادداشت خواندنی همسر شهید مدافع حرم بعد از حضور در برنامه سحر شبکه سه
🌹همسر شهید مدافع حرم جواد اللهکرم نوشت:
🌷زهرا گاهی دلتنگ پدر می شد. از من می پرسید چرا بابا نمیاد خونه؟ چرا نمیاد منو بغل کنه؟ دلم براش تنگ شده... میگفتم بابا شهید شده و رفته تو آسمونها... رفته بهشت...✨
🍃میگفت مامان، من بال می خوام که باهاش بتونم برم تو آسمونا تا بهشت... میگفتم دخترم ما باید خیلی خوب باشیم تا بتونیم بریم بهشت...
🔸تو برنامه ی #ماه_من، زهرا چند بار نگاهش به عکس بابا خیره شد؛ بعد از برنامه ازش پرسیدم: «دخترم! موقع برنامه به چی نگاه میکردی؟» گفت: «به عکس بابا...» گفتم: «قشنگ بود؟» گفت:« بله مامان؛ من فکر کردم اونجا بهشته میخواستم برم پیش بابا، اما نمیدونستم از کجا باید برم...»😔
پ.ن: خوشحال باش دختر شهید، بابات داره برمیگرده❤️
@madaranasemanisb
#دلنوشته❣
دلم می لرزد خدا....
فقط چند سحر دیگر تا سوت پایان باقی مانده است...
دلم می لرزد خدا....
از شیطانی که پشت دروازه های رمضان، کمین کرده است...
از دنیای شلوغی، که منتظر است، چنان مشغولم کند، که تو را در هیاهوی روزهايش، گم کنم..
از نفس خبیثی، که آرامش امروزش را، حاصل عبادت هایش می داند...نه حاصل عنایت هايت!!!
خدا..... دلم، تو را برای همیشه می خواهد...
آغوش گرم و بی همتای تو را...
که آرامشش را حتی در آغوش مادرم نیز، تجربه نکرده ام...
من....از دنیای بدون تو... می ترسم...
از شبهای سیاهی که نور یاد تو، دلم را روشن نمی کند...
از روزهای سپيدي.. که بدون هم نفسی با تو...تاریک ترین لحظه های عمر من هستند...
قلبم... بهانه های لحظه وداع را آغاز کرده است..
و دستانم... لرزش ثانیه های وداع را، پیش کشیده اند...
چه کنم...؟
بی سحرهای روشن...؟
بی زمزمه های ابوحمزه...؟
بی اشکهای افتتاح.... ؟
من بی تو...از پر کاهی سبک ترم...که به اشاره ای، اسیر دست شیطان
می شود...
بمان....همین جا....در لابلاي تارو پود سجاده ای که به نگاهت خو گرفته است...
🌷🌱🌷🌱🌷
@madaranasemanisb