eitaa logo
مادران بهشتی
103 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط با مدیر: @sadra_33 نسال الله منازل الشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
مانع زدایی یعنی خرداد ۱۴۰۰ ان شاءالله ✌
نامگذاری امسال یک تقسیم کار عمومی است: در مسیر تولید قدم بگذار؛ اگر نمی‌توانی، پشتیبان تولید داخلی باش؛ هم چنین با رأی درست در انتخابات خرداد، از مسیر تولید مانع زدایی کن! در این جهاد همه باید تلاش کنیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امسال متفاوت ترین تحویل سال عمرم را تجربه کردم. در غربت بیمارستان و به دور از اعضای خانواده ، در خدمت مادر بودم. اما مادر بود و وجودش جای خالی همه را برایم پُر میکرد کامتان را تلخ نمی کنم. این لحظات با فکر به داشته هایم گذشت. نعمت ها به مانند هوا، احاطه مان کرده اند‌: مستمر و جاری در مناجات شاکرین امام سجاد علیه السلام آمده است که الهی! استمرار نعمت ها و کرم ات، مرا از شکر گذاری غافل کرده است.... روزهای پایانی سال به اضطراب و بیماری عزیزانم گذشت الحمدللله علی کل حال اگر پدر و مادرتان، آسمانی شده اند، روحشان قرین رحمت الهی اگر نعمت حضورشان در زندگی مان جاری است، قدر بدانیم، که فردا دیر است... برای آرامش دل عزیز از دست داده ها، و صبوری دل خانواده های شهدا و شفای بیماران دعا کنیم. ‌ ز همه خیال خالی، به ‌جز از خیالِ رویت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
t28.mp3
4M
سلام استاد من یک مشکلی دارم کع خیلی برام ناراحت کنندس اونم اینکه پسر 6ساله ام زود عصبی میشه وپرخاشگری می کنه وصبرش کمه مثلا از دست خواهرش ناراحت میشه میزنه خواهرش رو که از خودش 2سال کوچیک تره من آدم صبوری هستم شاید قبلا تر هاکمی زودتر عصبانی میشدم ودعواش می کردم به خاطر فشار های خیلی زیادی که روم بود اما الان همه هواسم هست خیلی کاراش رو می زارم به حساب بچه گیش وباهاش مهربونم متعصفانه اخلاقش به پدرش رفته کلا ظاهرشم به پدرش رفته اصلا دوست ندارم این طوری باشه یکی دیگه ام دخترم خیلی به من وابسته است ومن رو خیلی دوست داره اما پسرم بیشتر به پدرش تمایل نشون میده دوست ندارم منش پدرش رو پیش بگیره دوست دارم به طرف من متمایل بشه اخلاقش ورفتارش چه کار کنم که بیشتر بیاد طرفم ومن رو بیشتر دوست داشته باشه آخه خیلی برام مهمه چون من توی زندگیم فقط دلم به بچه هام خوشه واقعا ممنونم
وقتی نوجوان توانایی انجام کار خاصی را دارد باعث می شود دیگران به دلیل این توانایی برای او احترام قائل باشند. کسی که کاری بلد نیست و توانایی ای هم ندارد دیگران برای او ارزش قائل نیستند. این احترام و ارزش قائل شدن دیگران، نیاز به شخصیت نوجوان را تأمین میکند. حتما توانایی هایی را در نوجوانتان ایجاد کنید.
👌دلنوشته ای فوق العاده زیبا امسال هم گذشت ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﺗﺎﺧﺘﻦ؛ ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﺑﺎﺧﺘﻦ ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﺳﻮﺧﺘﻦ؛ ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﻧَﻔَﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ،ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﺍﺯ ﻧَﻔَﺲ ﺍُﻓﺘﺎﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪﻥ، ﺍﻻﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ، ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺨﻨﺪَﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ(تولد)؛ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻦ(مرگ) ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧَﻤﻮﻧَﻦ ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﻩ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ من و تو ﻣَﺮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ 🌸ﺑﯿﺎین ﻗﺪﺭ ﻫﻤﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ وﻧﺬﺍﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻤﻮﻧﯿﻢ همديگررادوست داشته باشيم؛شایدفردایی نباشد زنده هابه گل ومحبت نیازدارن،ومرده هابه فاتحه ولی ماگاهی برعکس عمل میکنیم به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون ولی راحت فاتحه زنده ها رو میخونیم گاهی فرصت باهم بودن،ازعمر شکوفه هاکمتره! بیائیم ساده ترین چیز رو از هم دريغ نكنيم ❤️ "محبت "❤
🔴خانم سامیه حسن رئیس جمهور تانزانیا شد. ایشان متولد زنگبار است، منطقه‌ای مسلمان‌نشین که بخش عمده‌ای از مردم آن خود را اصالتا شیرازی می‌دانند. بهتر نبود بجای تمرکز بی‌حاصل روی روابط با غرب و بعد فرافکنی شکست این سیاست، به مناطق دیگر دنیا هم کمی توجه می‌کردیم؟ غربگرایی تا کی؟ ✍️ فواد ایزدی
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از بچه دار شدن نترسید . ما باید بنده خدا باشیم ،خدایی یاد خدا می دهیم ❗️❗️❗️ چه آفاتی که دنبال جلوگیری از بارداری می آید ❗️ تربیت با عمل کارساز است .
❌اینقدر راحت به هم نمره ندیم! پسر کوچولو از مدرسه که اومد، دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین. بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه. مادر نوازش و آرومش کرد و ازش خواست که بره و لباسش رو عوض کنه. بعد هم دفتر رو برداشت و ورق زد. نمره نقاشی پسرش، شده بود ده. پسرک، مادرش رو کشیده بود، ولی با یک چشم. و بجای چشم دوم، دایره ای تو پر و سیاه گذاشته بود. معلم هم دور اون، دایره ای قرمز کشیده بود. فردای اون روز، مادر سری به مدرسه زد. از مدیر پرسید : می تونم معلم نقاشی پسرم رو ببینم؟ مدیر هم با لبخند گفت بله حتما، لطفا منتظر باشید. معلم نقاشی وقتی وارد دفتر شد، خشکش زد. مادر یک چشم بیشتر نداشت. معلم با صدائی لرزان گفت : ببخشید ...، نمی دونستم ...، شرمنده ام ... مادر دستش رو به گرمی فشار داد و لبخندی زد و رفت. اون روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه اومد، با شادی به مادرش گفت : معلم مون امروز نمره ام رو کرد بیست! زیر نقاشیم هم نوشته : گلم، اشتباهی یه دندونه کم گذاشته بودم! کاش به این راحتی، به هم نمره های پائین و منفی ندیم. کاش دلها رو، با قضاوتها و رفتارهای اشتباهمون نشکنیم. 💚