eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
151 ویدیو
33 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا سلام ۷۲ ( این تجربه مربوط به چند روز قبل در سفر مشهد هست که فرصت نشد تجربیات چند روز سفر را بنویسم) 🔵 در زائرسرایی که اقامت داشتیم بچه ها در اتاق بودند. پسر بزرگم داشت برچسب هایی را که در کبوترانه بهش داده بودند( محلی برای بازی و برنامه های فرهنگی کودکان در ورودی حرم، هر روز می رفتند😉) روی کتاب و جزوه پیش دبستانیش میچسبوند. کلا هرچی برچسب داشت میخواست روی همین دو تا کتاب و جزوه خالی کنه🙈😂. برادرش هم داشت یک کتاب را ورق میزد و داستانش را برای خودش تعریف می کرد، که یکدفعه صداشون بالارفت☹️ بده به من😫 کتاب خودمه😭 و جیغ و گریه و...😡🤯😫 🔵 پسر کوچیکه گریان اومد تو بغل من که داداش کتابم را گرفت. داداشش کتاب را از دستش کشیده بود تا روی کتاب هم برچسب بزنه. ✅ یکی از راههایی که در کشمکش ها به حل مسئله خیلی کمک میکنه البته بدون قضاوت و دخالت، توصیف مشکل هست. یعنی والدین فقط کودک یا کودکان را همراهی کنند تا انها خودشان مسئله را توصیف کنند که چه اتفاقی رخ داده، توصیف مسئله فرصت تفکر را هم به کودکان میده. من گفتم: چی شده مامان؟ 👶: داداش کتابم گرفت 🧕 : تو داشتی کتاب میخوندی؟ 👶: آره 🧕: کتابش را دوست داشتی ؟ 👶: آره😭 🧕 : دوست داشتی تا آخرش بخونی ؟ 👶 : آره😢 🧕: پس به همین خاطر وقتی داداش کتاب را گرفت تو ناراحت شدی. 👶: آره😭 🧕: خوب خیلی ناراحت کننده هست وقتی داری کتاب میخونی یکدفعه ‌کتاب را از دستت بکشند در همین حال پسر بزرگه اومد و‌گفت: داداش ببخشید کارم بد بود، فقط میخواستم برچسب بچسبونم روی کتاب. بیا کتاب را بگیر😉 ✅ خیلی وقتها میشه با توصیف بدون تحقیر، سرزنش، قضاوت و امر ونهی، کودکان را متوجه اشتباهشون کنیم. یادمون باشه که وقتی به کودک فقط میگیم: چرا؟ چرا این کار را انجام دادی؟ چرا کتاب را از دستش کشیدی؟ دوباره کار بد کردی؟ چقدر داداشت را اذیت میکنی؟ چه خبره همش به هم میپرید؟ و... کودک بیشتر از اینکه به کار اشتباه خودش فکر کنه، به دفاع از خودش فکر میکنه. ولی با توصیف اشتباه اما با لحن خوشایند کودک فرصت پیدا میکنه که به عملکرد خودش هم فکر کنه. ۷۲ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
۷۲ 🔘 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سلام، وقت همگی بخیر تجربه های روزانه ۷۲ 🔘 امشب رفته بودیم مغازه لوازم شوینده و بهداشتی، پوشک بخریم. یک قسمت از مغازه هم تم تولد و ظروف یکبار مصرف و ... بود. 🔘 یک سری شمع به اصطلاح یلدایی هم داشت. پسر بچه ای تقریبا همسن پسر من، که مادرش مشغول خرید تم یلدا بود، ریسه یلدا، بادکنک یلدا و...، یک شمع هندوانه ای برداشت و گفت مامان اینم بردارم؟ مادرش گفت: اره پسر من هم گفت: مامان یک شمع هندوانه ای برای من میخری؟ گفتم: نه گفت: چرا؟ گفتم میریم تو ماشین راجع بهش صحبت می کنیم. 🔘وقتی اومدیم تو ماشین، گفت مامان برام میگی؟ گفتم: بله یکم راجع به شب یلدا براش حرف زدم، اینکه به بهانه ی بلندترین شب سال خانواده ها دور هم جمع می شدند و...، و هیچ نیازی به استفاده از بادکنک و شمع و... با طرح و نقش خاص نیست. بهش گفتم که میفهمم که اون شمع قشنگ بود و تو دوست داشتی که اونو داشته باشی ولی این زیبایی تبلیغ هست برای اینکه ما چیزی را که واقعا نیاز نداریم بخریم. 🔘 بعدش رفتیم یک فروشگاه دیگه برای خرید مواد غذایی و...، اونجا چیزهایی را که احتیاج داشتیم طبق لیست خریدیم، و به خودش گفتم توی لیست نوشتم خوراکی برای مدرسه ی تو ، چند تا خوراکی برای تغذیه مدرسه انتخاب کن. در راه برگشت بهش گفتم ببین مامان الان خرید ما چند برابر پول اون شمع شد، اما همه اینها را ما نیاز داریم و واقعا استفاده می کنیم. از قبل در خانه قبل از اینکه بیایم فروشگاه لیست نوشته بودیم ولی اون شمع را فقط به خاطر ظاهر زیباش میخواستیم بدون اینکه واقعا لازم داشته باشیم. 🔘🔘چند تا نکته از این تجربه: ۱- در برخورد با همچین مواردی ارزشهای خودتون را در نظر بگیرید، مثلا شاید من در حالت عادی یک شمع قشنگ بخرم، ولی وقتی می بینم با خرید همچین شمعی ممکنه حتی به اندازه سر سوزنی در تجمل گرایی ها و اسرافهای بدعت گذاری شده در شب یلدا سهیم باشم هرگز چنین کاری نخواهم کرد. ارزشهای خودم را زیرپا نمیگذارم و سعی میکنم به بهترین شکل ممکن این ارزشها را به فرزندم هم منتقل کنم. اما مسلما ارزشهای افراد متفاوت هست. ممکن هست یک نفر بگه من واقعا دلم با این کارها شاد میشه و...، پس من اصلا چیزی را نفی نکردم، ارزش خودم را بیان کردم. ۲- خوب اگر بچه حرف ما را قبول نکرد چکار کنیم؟ اگر لج کرد، گریه و جیغ و زاری و...؟؟؟؟ کودک زمانی گریه و زاری میکند که با این روش به هدف خودش رسیده باشه و بدونه که گریه سلاحی است برای رسیدن به خواسته ها، اگر کودک بدونه که وقتی پدر یا مادر میگن نه، دیگه با گریه و زاری هم حرفشون عوض نمیشه غالبا گریه نمیکنه، اما رفتار والدین باید با قاطعیت، آرامش و مهربانی باشه. مسئله مهمتر رابطه والدفرزندی هست، یعنی اگر ما بکن نکن های الکی و زیادی به فرزندمون داشته باشیم: نریز، بردار، بخور، نخور، دست نزن، نمیتونی و... اونجایی هم که لازم هست کودک حرف والد را قبول نمیکنه. اما اگر تعداد بکن نکن های که به کودک گفته میشه حداقل ممکن باشه، رابطه والد فرزندی صحیحی برقرار باشه، وقت بازی اختصاصی و گفتگوهای والدفرزندی برقرار باشند، نه رابطه ای بر اساس ترس و تهدید و تنبیه و...، اونجایی که واقعا لازم هست کودک حرف والدین را می پذیره. پس یک نکته خیلی مهم این هست که کوپن های والدگری خودمون را الکی باطل نکنیم. 👌👌 ۳- جایگزین داشتن، وقتی به فرزندمون نه میگیم براش جایگزین داشته باشیم. این جایگزین میتونه یک گفتگوی خوب باشه، یک بازی باشه، یک آغوش باشه یا یک خرید دیگر برحسب نیاز. ۷۲ 🔘 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا تجربه های روزانه ۷۳ 🔵 طبق معمول سعی میکنم تجربه هایی را بنویسم که مشابهش در سوالات مادران بیشتر تکرار میشه. این هفته تعداد بالایی از سوالات در مورد جمع آوری اسباب بازیها بود. 🔵 زیر هفت سال اجباری برای نظم و جمع آوری اسباب بازیها نداریم. انشاالله در مورد دلایلش سرفرصت مفصل مینویسم. اما خوب پس چه کار کنیم؟ ۱) از طریق بازی( که قبلا زیاد مثال زدیم) ۲) با همکاری و هدایت مادر یا پدر ۳) کم کردن تعداد اسباب بازیها 🔵 امشب پسر بزرگه مشغول قلعه سازی بود، برادرش میخواست باهاش بازی کنه، ولی اون دوست نداشت برادرش در کارش دخالت کنه. داشت کار به جاهای باریک می کشید که من گفتم: همیشه این جور مواقع به داداش چی میدادی؟ گفت: آها فهمیدم جایگزین😉 رفت یک اسباب بازی دیگه آورد پخش کرد پسر کوچیکه دو دقیقه با اسباب بازی جدید مشغول می شد، دوباره میرفت سراغ داداشش.☹️ دوباره پسر بزرگم میرفت یک جایگزین دیگه می آورد پخش میکرد.☹️ اصلا چرا همه اسباب بازیهای ما ساختنی و چندین تکه ای هستند؟؟؟!!!☹️ کی گفته اسباب بازیهای ساختنی مفیدند!!!!😂😂😂 👦: مامان این چرا امشب هیچ جایگزینی را قبول نمیکنه؟؟؟؟😩 همش میخواد کار منو خراب کنه.😫 🔵 دیر وقت بود و ساعت خاموشی خونه، دیگه فرصت و حوصله ی راه انداختن بازی برای جمع کردن اسباب بازیها نبود. خوب با همکاری هم سالن را جمع میکنیم. این همکاری در اصل هدایت هست. ۷۳ 🔘 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/mada
🔵 کودکان زیر هفت سال این قدرت ذهنی را ندارند که یک فضای بهم ریخته را جمع کنند‌. به زبان ساده بگم نمیتونند تصمیم بگیرند که به چه ترتیبی و چطور وسایل را جمع کنند. 🔵 شاید براتون پیش اومده باشه، مثلا مادر در حال ظرف شستن یا جارو کشیدن هست، کودک میاد میگه مامان میشه من ظرف بشورم یا میشه من جارو بکشم؟ مامان میگه نه، تو اگر میخوای کمک کنی اول برو اسباب بازیهات را جمع کن. ولی این اتفاق نمیفته نه اینکه نخواد تواناییش را نداره، کودک نگاهی به انبوه وسایل پخش شده می‌کنه و نمیتونه تصمیم بگیره که به چه ترتیبی وسایل را جمع کنه، این هست که کلا صرفنظر میکنه و مادر فکر میکنه که کودکش بی نظمه، شلخته است و...، و انقدر این برچسبها را برای کودکش به کار میبره: خیلی بی نظمی، شلخته. که کودک در نقش بی نظمی و شلختگی فرو میره و بعد از هفت سال هم به سمت منظم شدن سوق پیدا نمیکنه. 🔵 پس بر همین اساس من کنار فرزندم قرار گرفتم. خوب اون کیف سفید را بیاریم قطعات ماشینها را بریزیم داخلش، این قطعه و این و .... کارتن را بیاریم خانه سازی های چوبی را بریزیم داخلش ... حالا بریم سراغ بلوکهای خانه سازی و.... حالا سطل را بیاریم، قطعات قلعه سازی را بریزیم داخلش و... 🔵 در حقیقت هدایت بعلاوه کمک خیلی محدود را، والد انجام میده و اصل کار را خود کودک👌👌 ۷۳ 🔘 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سلام، شب همگی بخیر تجربه های روزانه ۷۴ 🔶دیگه فکر کنم سبزی پاک کردنهای من با بچه ها برای همراهان کانال خیلی تکراریه😉. اما در کنارش یک نکته را میخواستم بگم. خیلی سوال میشه که چطور با بچه ها به کارهامون برسیم یا حتی دوستان میگن میشه برنامه روزانتون را هم در کانال قرار بدید!! که همیشه پاسخ من منفی هست چون شرایط، توانایی ها، تعداد و سن فرزندان ... متفاوت و منحصر بفرد هستند ولی یکی از نکاتی که خیلی به خودم کمک میکنه و بارها هم در کانال گفتم همزمان کردن و یا همپوشانی چند کار با هم هست. 👇👇 🔶 مدرسه پسرم گفتند، فردا برای شهادت حضرت زهرا(س) نذری آش دارند و بچه ها هم هر کدام مقداری سبزی آش، لوبیای پخته و رشته با خودشون ببرند. 🔶 بعد از مدرسه رفتیم سبزی آش و مقداری هم سیر خریدیم. البته خوب بیشتر خریدیم که برای خانه هم استفاده کنیم. مثل همیشه بازی کشاورز و ماشین سبزی فروشی و مغازه سبزی فروشی هم شروع شد. 🔶 من مغازه دار بودم. بچه ها به نوبت یکیشون کشاورز بود، یکیشون ماشین حمل سبزی. من زنگ میزدم می گفتم چون پس فردا شهادت حضرت فاطمه(س) هست، خیلی ها نذری آش دارند، سبزی های مغازه امروز خیلی زود تمام شده، لطفا برامون سبزی بیارید. کشاورز از زمین سبزی میچید، ماشین حمل بار ، بار میزد و می آورد.👌👌 ادامه دارد ... ۷۴ 🔘 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
🔶یعنی همزمان هم سبزیها پاک میشد، هم وقت اختصاصی مادرفرزندی بود، با چاشنی دستورزی و‌ بازی وانمودی. 🔶بیشتر سبزیها که پاک شد، مونده بود سبزیهایی که روی زیرانداز پخش شده بودند🤔😉. من شدم رئیس پلیس که دنبال دو تا کارآگاه زبردست🔍🔍 میگشت که هرچی سبزی روی زمین ریخته جمع کنند و بیارند. اینطوری سر جمع کردن هم دعوا شده بود.🤣🤣 بعد هم پسر بزرگم به خواست خودش سیرها را پاک کرد. 🔶 بعد از این بازی سه نفره بچه ها خودشون رفتند، سراغ بازی و نقاشی و...، پسر بزرگم دیگه به من کاری نداشت کوچیکه خوب به اقتضای سنش قبل از خواب یک وقت بازی دیگه باهم داشتیم. 🔶 زمان خرد کردن سیرها هم پسر کوچیکه اومده بود سیرها را تو هوا پخش میکرد🤨 که با یاری داداشش رفتند مشهد، زیارت امام رضا(ع)😍 البته به صورت وانمودی😉😂 ۷۴ 🔘 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سلام، وقت همگی بخیر تجربه های روزانه ۷۵ 🔶 مقوای کارتن را با گچ گذاشتم جلوی بچه ها، مقوا را با یک خط به دو قسمت تقسیم کردم. این قسمت برای تو، این قسمت هم تو، خداحافظی و رفتن به سمت آشپزخانه😉 هنوز نرسیده بودم که: مامان مامان این میاد تو قسمت من☹️ 🔶 شیطونه میگه برو با قیچی از وسط نصفش کن. ولی نه تعامل گاهی لازمه، قبلا هم گفتم گاهی میان وعدشون را هم توی یک بشقاب میدم گاهی نه، که بچه ها به تعامل با هم در هر شرایطی عادت کنند و در واقع قدرت حل مسئله پیدا کنند. 🔶 باز نوای: مامان مامان داداشی میاد تو قسمت من، بلند میشه _ داداش نکن _ مامان با قاطعیت و آرامش: خوب به نظرت چکار کنیم؟ بازی به ذهنت میرسه؟ _ نه _ یکم بیشتر فکر کن _ آها پلیس بازی، بیبو بیبو راننده این خط سبقت ممنوعه نمیشه بیای این ور با هم وارد بازی میشن و نقاشی را ادامه میدن.😊 ۷۵ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
🔶که دوباره: مامان من یک خونه و حرم امام رضا کشیدم، حالا میخوام پاک کنم یه چیز دیگه بکشم ولی جاش موند☹️ 🔶 پسر کوچیکه هم کمی خط خطی کرده و میگه این خیابونه، رفته یک ماشینم اورده داره توی خیابونش ماشین بازی میکنه. 🔶من که اصلا حواسم به ماشین بازی پسر کوچیکه نبود از آشپزخونه گفتم خوب از پشت مقوا استفاده کن🙈 🔶ایشون هم سریع مقوا در برگردوندن، اوشون سریع جیغ کشیدند خیابونممم،😭😭 بزرگه گفت: مامان گفتی از پشتش استفاده کن اینجوری که خیابون داداش دیگه پیدا نیست. 🔶 بازم شیطونه میگه خوب نصفش کن. ولی نه بذار ببینم چطور تعامل میکنند.😂😂 🔶 مامان ببین چطور میتونی باهاش صحبت کنی که ناراحت نباشه، جایگزینی به ذهنت میرسه؟؟ کوچیکه جیغ میزنه، بزرگه شروع میکنه: داداشی نقاشیم پاک کردم، کثیف شد، حالا میخوام از پشتش استفاده کنم. میخوای برات خیابون بکشم، خودتم بلدی بکشیااااا چند دقیقه ای صحبت کردند و دوباره بازیشون شروع شد. سوال: خوب بچه ها چطور یاد بگیرند که با هم تعامل داشته باشند؟ وقتی دعوایی پیش میاد سریع به دنبال حل و فصل فوری و پاک کردن صورت مسئله نباشیم. بچه ها را از هم دور نکنیم، یا نخوایم که عصبانیت و خشم مسائل روتین، ساده و پیش پا افتاده را تبدیل کنیم به آتش زیر خاکستر، با قاطعیت و آرامش و صبوری و درک احساس هر دو طرف فرصت تعامل و گفتگو را برای بچه ها به وجود بیاریم. باید تجربه کنند تا بیاموزند. ۷۵ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سلام 🌺میلاد مسعود مولود کعبه، امیرالمومنین علی (ع) بر شما مبارک باد.🌺 👆کیک 🍩 درست کردن امروز ما برای باباجون و آقاجون با مشارکت صد درصدی بچه ها😉، حالا که دوتایی در کارها مشارکت دارند یک فرق خیلی اساسی با قبل داره، اون هم اینکه الان به غیر از کسب مهارت و مشارکت، تعامل و کار گروهی را هم تمرین می کنند. یک پیمانه آرد را بزرگه بریزه، پیمانه بعدی را کوچیکه، یک تخم مرغ بزرگه بشکنه، بعدی کوچیکه، و دویست بار این ظرف را هل دادن از این طرف به اون طرف، حالا نوبت من، حالا نوبت تو😂 و بماند که پسر کوچیکه چقدر مواد از خودش اضافه کرد که به قول خودش خوشمزه تر بشه.😄 ✅ و وقتی با ذوق از پدر و پدربزرگشون میپرسیدن خوشمزه شده؟؟ ما خودمون درستش کردیم😉، لذتی را تجربه می کردند که با هیچ اسباب بازی و جایزه ای بدست نمیاد. 👌 🔴 یک نکته را اینجا بگم، چند بار سوال داشتم از بعضی از مادران عزیز که مثلا ما میخوایم با بچه ها کیک درست کنیم، انقدر اذیت م یکنند و همه چیز را بهم می ریزند و مواد را قاطی میکنند که اصلا نمیشه کیک درست کرد، آخرش هم به دعوا ختم میشه، و دیگه تا مدتها سراغ چنین کاری نمیریم. چه کنیم؟🤔 ادامه دارد ... ۷۶ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا تجربه های روزانه ۷۷ 🔵 اینقدر ما توی خونه هسته های مختلف را توی گلدان کاشتیم، پسر بزرگم گفت مامان دوست دارم هسته توی باغچه واقعی بکارم تا یک درخت واقعی🌳 بشه. درسته حیاط نداریم باغ نداریم ولی اینها مانع نیستند.😉 امروز یک زمین خشکیده اطراف خونه پیدا کردیم و پروژه کاشت هسته لیمو 🍋 اجرا شد. زمین را کندند، هسته را کاشتند، پر کردند و آب دادند.👌 ۷۷ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak