مدار 01:20
این بوده... یه کوادکوپتر @madare0120
🔴اسرائیل می گوید پهپاد حزب الله که اخیرا سرنگون شد حامل تصاویر محرمانه ای از آموزش نیروهای این گروه است.
@madare0120
ماجرای صلحبانان روس چیست؟
روز گذشته خبری مبنی بر اعزام نیروهای صلح بان روسیه به قزاقستان در رسانه های جهانی و داخلی منتشر شد؛ اعزامی که به درخواست رئیس جمهور قزاقستان و عضویت این کشور در پیمان امنیت جمعی (CSTO) صورت گرفت.
بعد از انتشار این خبر عده ای از پروژه بگیران رسانه ای در اقدامی هماهنگ، استفاده از واژه صلح بانان روس در رسانه های داخلی را نشانه تبعیت ایران از سیاست های روسیه عنوان کردند.
در همین راستا تعدادی از چهره های نزدیک به همین جریان نیز با حمله به رسانه های داخلی، پروژه تخریب گسترده ای را آغاز کردند.
اما ظاهرا عوامل این پروژه یک سرچ ساده نیز انجام نداده اند زیرا با جستجوی این واژه مشخص می شود که تقریبا همه رسانه های مطرح جهان نظیر واشنگتن پست، گاردین، تایم، فرانس ۲۴ و ... از واژه نیروهای حافظ صلح روسیه
Russian peacekeepers
استفاده کرده و به طور کلی این عنوان رسمی برای نیروهای عضو پیمان امنیت جمعی به کار می رود.
@madare0120
⛔ ستاره قاسم در کهکشان راه خمینی(یادداشت روز کیهان)
چقدر خوب است که کودکان وقتی به دنیا میآیند کسی نمیداند سرنوشت چه تقدیری برای آنان رقم زده و تاریخ برای شانه نحیف برخی از این کودکانگریان، چه مأموریتی گرانسنگ تدارک دیده است. آری! اینگونه بود که دست فرعون بهرغم تمام دست و پا زدنهایش، به فرزند عمران و یوکابد نرسید و موسی دودمان طاغوت عصر خود را در نیل بر باد داد. و آن زمانی بود که از چشم دنیااندیشان و ظاهربینان کار مؤمنان به پایان رسیده بود؛ در پیش، امواج خروشان نیل بود و از پس، لشکر جرّار فرعون. اما تقدیر الهی چیز دیگری بود. پس فرمان آمد که ای موسی! عصای خود را بر دریا بزن ... و شد آنچه ناشدنی مینمود.
تابستان سال 1953 برای «دوایت آیزنهاور» سی و چهارمین رئیسجمهور آمریکا شیرین بود. ماموران سازمان CIA در تهران به فرستادگان و مزدوران بریتانیایی که دیگر کبیر نبود پیوستند و عملیات آژاکس را با موفقیت به سرانجام رساندند. دولت وقت با کودتا سرنگون شد و شاه لرزان و فراری دوباره بر تخت نشست. «آلن دالس» رئیس CIA اگر از آینده چیزی میدانست بدون شک پنج سال بعد، تیمی از ماموران خود را بار دیگر راهی ایران میکرد اما این بار نه به مقصد تهران بلکه به «قناتملک»، روستایی در دل کویر مرکزی ایران. به خانه ساده و محقر مشهدی حسن.
اما نه آیزنهاور و دالس میدانستند و نه حتی مشهدی حسن و فاطمه که آن کودکی که روز اول فروردین سال 1337 پا به زمین گذاشته و گریه میکند، چه آیندهای و مأموریتی در پیش دارد. فرزند سوم خانه بود و نامش را گذاشتند قاسم. انتخابی بهجا و نامی نیکو بود. این طفل شیرخوار و روستازاده گمنام، مأموریت داشت چیزهایی را قسمت کند. از این باب همه ما قاسم هستیم چرا که در زندگی چیزهایی را با دیگران و بین دیگران قسمت میکنیم. اما قرار بود او از همه ما و قاسمها، قاسمتر باشد.
دنیا معرکههای عجیب و غریب و شگفتیهای فرامحاسباتی کم ندارد. نقاطی به ظاهر بسیار دور و بیربط در گوشه و کنار کرهخاکی هستند که هیچ دستگاه محاسباتی و عقل و حتی خیالی نمیتواند میان آنها خطی برقرار سازد. وقتی مامور ساواک سال 1342 با ریشخند از آقا روحالله پرسید یارانت کجا هستند، آن مرد خدا که دلش از خورشید هم گرمتر و چشمهایش از برق آسمان گیراتر بود، با دلی آرام و قلبی مطمئن پاسخ داد؛ سربازان من در گهوارهها هستند. یحتمل مأمور مفلوک سازمان اطلاعات و امنیت کشور، پوزخندی زده و در دل یا زیر لب گفته باشد عجب آخوند خوشخیالی و چه خیالات خامی! نمیتوان به واکنش آن مأمور چندان خرده گرفت. آن روز قاسم سلیمانی پنج ساله بود، مهدی باکری و اسماعیل دقایقی 9 ساله، حسن باقری و ابراهیم همت هشت ساله، حسین خرازی شش ساله، احمد کاظمی، مهدی زینالدین و حسن تهرانیمقدم 4 ساله، محمود کاوه و علی هاشمی 2 ساله. کودکانی دور از هم، هر کدام در شهری و روستایی. آن ستارههای دور از هم در کهکشان راه خمینی. آنقدر دور که هیچ منجمی نمیتوانست پیشبینی کند روزی که چندان دور نیست این ستارهها در یک مدار قرار خواهند گرفت و چشم آسمان از نورشان روشن خواهد شد.
تازه این کودکان فرماندهان سپاه خمینی کبیر بودند و بسیاری از سربازان آنان حتی هنوز پای بر زمین، این «سیاره رنج» نگذاشته بودند. گفتیم فرمانده و سرباز! بگذار همینجا تکلیف این دو کلمه را روشن کنیم. میدانی چرا فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که نامش لرزه بر اندام دشمنان میانداخت خود را همیشه سرباز میدانست و مینامید و وصیت کرد بر سنگ مزارش بنویسند سرباز قاسم سلیمانی؟ همان سربازی که چند روز پیش یک رسانه آمریکایی با کینهای عمیق نوشت سلیمانی شبه نظامیان عراق، لبنان و یمن (افغانستان و پاکستان و سوریه و فلسطین را جاانداخته) را به یک اتحاد راهبردی متصل و نیروی قدس را به نوعی ناتو تبدیل کرد.
در روزگاری که آدمها به دنبال نام هستند و برای خود لقب میسازند و میتراشند و برای محکمکاری سفارش میدهند، مردی که سرنوشت منطقه و بلکه جهان را تغییر داد، به او لقب «فرمانده سایهها»، «خردکننده داعش» و «قویترین مرد خاورمیانه» داده بودند و فرماندهان ارتش آمریکا به او حسادت میکردند، خود را سرباز میداند. ریشه ماجرا به همان پیرمرد طوفانی برمیگردد که بر صندلی ساده حسینیه جماران مینشست و آرام سخن میگفت و دنیا را به لرزه درمیآورد. قاسم شاگرد مکتب حضرت روحالله بود. همان که بنیانگذار انقلابش میخواندند، مرد قرن، سیاستمدار عصر، تغییردهنده جهان و تاریخ و...
البته که همه اینها بود اما وقتی یکی از مریدانش فریاد زد؛ «ما همه سرباز توئیم خمینی، گوش به فرمان توئیم خمینی»، باز ساده اما از روی عقیده و منطبق با عمل خویش گفت؛ «نه من سرباز توام و نه تو سرباز من. همه سرباز خداییم انشاءالله.»
آدمهای خوب کم نیستند و کم ندیدهایم. شاید ما هم آدمها
ی خوبی باشیم چرا که گاهی کارهای خوبی میکنیم. بخشی از شادی و وقت و توانایی و پول خود را با عدهای قسمت میکنیم. شاید برخی خوبتر باشند و از قوه قهریه خود نیز برای خوب بودن و خوبی کردن استفاده کنند. مثلاً وقتی میبینند به کسی دارد ظلم میشود، سینه سپر کنند و وارد معرکه شوند. مأموریت قاسم تقسیم کردن بود. آرامش و امنیت و شادی و لبخند و در کنارش ترس و وحشت و اضطراب. آنچه قاسم را از دیگر خوبان سوا میکرد، آن بود که او اهل قناعت نبود. بله! قناعت همیشه هم چیز خوبی نیست. اگر در تقسیم خوبیها به دایره تنگ و حقیری در اطراف خود قناعت کنی، چنین میشود. قاسم آرامش و امنیت و لبخند را برای همه انسانهای روی زمین میخواست نه فقط برای اهالی قناتملک و کرمانیها و ایرانیها. برای او فرقی نداشت که این زن و مرد و کودک چه زبانی دارند، چه آیینی و خطوط جغرافیا آنان را چگونه تقسیم کرده است. امنیت و آرامش و لبخند حق همه بود و وحشت و اضطراب حق همه آنهایی که آن حق را از دیگران سلب کرده بودند. اینجاست که قاسم را میتوان در دو شمایل دید. شمایلی نرمتر از حریر و دلنازکتر از کودکان که گویی هنوز کودکی پنج ساله در قناتملک است. همانقدر دل کوچکی دارد. از ته دل میخندد و مثل ابربهارگریه میکند. و شمایلی دژم و غضبناک که گویی خدای جبار و منتقم به او مأموریت داده است تا بندگان طاغی و خونریزش را به دست او هلاک کرده و راهی دوزخ سازد.
خیابانهای شلوغ و تاریک ما برای نام تو حقیر و کوچکاند. روزی ستارهای بزرگ و پرنور کشف میشود و نام تو را بر آن خواهند گذاشت. بلندمردا! نامت بلند باد که آب و آتش در چشمان تو به هم میرسید و خوشا بحال آنانکه در روزگار رجعت بار دیگر آن چشمهای پرفروغ را میبینند و میانشان نور تقسیم خواهیکرد.
#حاج_قاسم
✍محمد صرفی
@madare0120
مدار 01:20
به همت دوستداران #حاج_قاسم رتبه اینستاگرام صهیونیستی در ایران فعلا روی ۲/۸ است، هر چه این عدد پائینت
از دوستانی که در پویش #انتقام_از_اینستاگرام شرکت کرده یا قصد شرکت دارند تقاضا می شود، ضمن دادن امتیاز منفی ( یک ستاره) به این صهیونیستاگرام مروج فحشا، در بخش نظرات نیز علاوه بر اینکه نظرات انتقادی و منفی خود را ثبت می کنند، با کلیک روی کلمه "بله" و تایید نظرات منفی و انتقادی سایر دوستانی که آنها هم یک امتیاز به این اپلیکیشن صهیونیستی داده اند، باعث هم افزایی قدرت و ابراز تنفر و انزجار دوستداران #حاج_قاسم شوید، ضمن اینکه میتوانید با کلیک روی گزینه "نه" به نظرات خائنان و وطن فروشانی که امتیاز ۵ستاره به اینستاگرام داده اند، واکنش منفی نشان داده و از اعتبارشان بکاهید
#انتقام_جهانی_از_اینستاگرام
👤 آنتی صهیون
@madare0120
⛔ دوسال بعد از ترور...
آمریکایی ها از انتقام ایران می ترسیدند
🔹️بخشی از مطالب منتشرشده در یکی از شبکه های اسرائیل:
یک منبع در ارتش آمریکا ماه ها پس از ترور گفت که در ساعات قبل از سوار شدن سلیمانی به پرواز از دمشق، ژنرال ایرانی سه بار تلفن های همراه را تغییر داده. بر اساس تحقیقات یاهو، شرکای این عملیات نیز مقامات اطلاعاتی اسرائیل بودند. در تلآویو، تماسهای فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده در آن زمان بسیار حیاتی بود، آنها به همراه همتایان اسرائیلی خود برای کمک به ردیابی سیگنالهای تلفن همراه سلیمانی و جریان او به بغداد کار کردند
طرح ترور ژنرال ایرانی از اوایل دولت ترامپ آغاز شد. اندکی پس از اینکه مایک پمپئو در سال 2017 سکان هدایت سیا را به دست گرفت، گروهی منتخب از مقامات ارشد اطلاعاتی را تشکیل داد
هدف از این دیدار بررسی چگونگی «کنارگذاشتن قاسم سلیمانی از فرماندهی» بود ایالات متحده از پاسخ ایران می ترسید ولی سیا "از ایرانی ها نمی ترسید"، اما معتقد بود این ترور "می تواند مشکلاتی ایجاد کند."
پیشبینی این بود که نیروی قدس پس از کشته شدن سلیمانی برای ترور «اعضای خاندان سلطنتی سعودی یا خانوادههای سلطنتی امارات»، «حمله به زیرساختهای نفتی» یا «تحریک کودتا» در منطقه تلاش خواهد کرد.
حتی اگر هدف تشدید تنش نبود، عملیات بسیار جاه طلبانه تر از حذف یک ژنرال بود. وزیر جنگ ایالات متحده اذعان داشت که "لیست کاملی از افراد" وجود داشت که ارتش ایالات متحده برنامه هایی برای از بین بردن آنها آماده کرده بود.
ادامه دارد👇👇👇👇
@madare0120
مدار 01:20
⛔ دوسال بعد از ترور... آمریکایی ها از انتقام ایران می ترسیدند 🔹️بخشی از مطالب منتشرشده در یکی از
#تکمیلی
در واقع، به گفته این مقام سیا، در شب حمله سلیمانی، آمریکا تلاش کرد فرمانده ارشد سپاه قدس یمن، عبدالرضا شهلایی را نیز بکشد. او گفت که شهلایی بر تلاشهای ایران برای تامین مخفیانه تسلیحات به متحدان حوثی در یمن نظارت داشت. پس از آن میلر اعتراف کرد که او زنده ماند، اما «روزهای او به شماره افتاده است».
او تنها هدف دیگر آن شب نبود. کماندوهای آمریکایی همچنین دو عملیات مخفی علیه فرستادگان ارتش ایران در عراق انجام دادند که یک نفر را اسیر کردند و دیگری در آخرین لحظه فرار کرد. قرار بود در شامگاه آن روز تعدادی هدف نیز در سوریه مورد اصابت قرار گیرد، اما به دلایل نامشخصی به تعویق افتاد.
درادامه به نقل از یاهو اشاره شده که سیا توانسته یک دستگاه تماس امن دستکاری شده را سر راه خریدهای سپاه قدس قراردهد اما سلیمانی و سایر مقامات ایرانی اغلب دستگاه های خود را تعویض می کردند و از ابزارهای دیگری برای جلوگیری از نظارت استفاده می کردند.
@madare0120
ایران در بحبوحه مذاکرات هسته ای با قدرت های جهانی، موشک های خود را به نمایش می گذارد
تلویزیون دولتی می گوید موشک ها (به نمایش درامده در مصلی ) همان موشک هایی هستند که برای حمله به پایگاه های آمریکا در عراق پس از ترور سلیمانی استفاده شد.
#حاج_قاسم
@madare0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 حمله راکتی به مواضع پیشمرگه های کرد در اربیل کردستان-عراق
🛑پایگاه پیشمرگه های کرد در نزدیکی کرکوک مورد اصابت حداقل 8 راکت گراد قرار گرفت
@madare0120