eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
480 دنبال‌کننده
860 عکس
117 ویدیو
42 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان 🌻 إن شاالله قرار هست *آذر* ماه، در کنار هم کتاب ** (سلام‌الله‌علیها) رو بخونیم و در مورد نکاتی که به نظرمون جالب هستند و بهره‌هایی که از کتاب بردیم، باهم صحبت کنیم. *روزهای فاطمه* (سلام‌الله‌علیها) ، دست‌نوشته‌ی مختصری هست از استاد علی صفایی حائری [عین صاد] که با هدف شرح خطبه فدک حضرت زهرا (س) تألیف شده و توسط انتشارات لیلة‌ القدر به چاپ رسیده. مرحوم صفایی حائری در این کتاب؛ در کنار تحلیل‌های کم نظیر، از دلایل رخ دادن حادثه سقیفه هم صحبت کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی ** (سلام‌الله‌علیها) رو می‌تونید با وارد کردن کد تخفیف *madaran* به قیمت ۸۵۰۰ تومان از نرم‌افزار *فراکتاب* تهیه کنید. امیدواریم که این ماه هم همراه ما باشید و از مطالعه‌ی این کتاب، لذت ببرید. (سلام‌الله‌علیها) *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
اگر در این مجامعی که گِرد هم نِشسته‌ایم، دوستانى پيدا كرده‌ايم و زمانى را گذرانده‌ايم و يادداشتى نوشته‌ايم و مطالبى را هم جمع‌آورى كرده‌ايم و ذهنى هم پُر شده، ولى هنوز به اين مرحله نرسيده باشيم كه با ولى گره بخوريم و او را بخواهيم و به دنبال او باشيم و مثل تشنه‌اى به دنبال آب، كلمات او را حس و لمس كنيم، به نتيجه اى نخواهيم رسيد. *اضطرار به ولىّ* تعبيرى است از حضرت فاطمه‌(س) در مورد رسول خدا كه مى‌فرمايند: «انّا فَقَدْناكَ فَقْدَ الْارْضِ وابِلَها»؛ مثل اين كه زمين بارِش بى امانش را از دست داده باشد، تا چنين اِفتقار و از دست‌دادنى را احساس نكنيم، به ولايت ولى نخواهيم رسيد. و تنها جمعى است كه مى‌آيد و مى‌رود، اما راهى به ولى پيدا نمى‌كند. خلاصه اين كه اگر اين مجموعه‌ها بخواهد، حاصل جمع مطلوب و غنيمت مطلوبى را دارا باشد، بايد به اين سمت و سو راه پيدا كند. نكته‌ى اساسى در مساله‌ى ولايت و وحى و توحيد همين نكته است. *بحث از اثبات خدا و رسول و نبى و ولى نيست كه صحبت از اضطرار به ولى و احتياج به خداست. من نياز به رسول و وصى او دارم* . اگر فرضم بر اين باشد كه در اين زندگى با اين شرائط موجود، مى توانم مسائل را خودم حل و فصل كنم ديگر به خدا چه نيازى دارم؟! بر فرض هم كه خدا باشد به رسول او چه احتياجى دارم؟! به ولىّ او چه احتياجى؟! اما وقتى اين معنا در انسان شكل مى‌گيرد كه هم وجودش محدود است و هم امكاناتش ناتمام و ناقص هستند و حتى علم و تجربه و عقل و فلسفه و قلب و عرفانش كفاف او را نمى‌دهند. اينجاست كه خدا و رسول و ولى ضرورت پيدا مى‌كنند و اضطرار به آنها مطرح مى‌شود و با اين معنا از اضطرار و احتياج، مسأله شكل جديدى به خود مى‌گيرد. اين از يك طرف، نكته‌ى ديگر اينكه؛ حقيقت ولايت در اولويت ولى و رسول نسبت به من است. و اين بر اساس تعبيرى از حضرت رسول است كه در غدير مطرح مى‌كنند كه: «أَلَسْتُ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ.» اين اساس ولايت است؛ يعنى رسول و وصى از من به من نزديک‌تر و هم مهربان‌تر و هم آگاه‌ترند. و اينجاست كه تو، رسول و وصى را انتخاب مى‌كنى. اين معناى از ولايت، نه با نفى تو همراه است و نه با هويت و انسانيت تو در تعارض؛ چون با انتخاب تو همراه بوده است. چرا؟ چون به آگاهى بيشتر، به رحمت واسعه‌ى حق و محبت و عنايت و دلیل روشن او دست يافته‌اى. (سلام‌الله‌علیها) *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
🔹خلاصه اين كه اگر جمعى را دنبال مى كنيم، در نهايتِ اين تجمع تنها به دنبال تخليه‌ى عاطفى خودمان نباشيم و اينكه دلى تصفيه پيدا كند و فقط اشكى بريزيم و سوزى داشته باشيم. گرچه اين اشک‌ها را خدا برمى‌دارد و إن‌شاالله كه همه‌ى روزها و شب‌ها و لحظه‌هاى ما را پر مى‌كند و همراه ما باشد، ولى اين كفايت نمی‌کند؛ که آنچه مهم است، اين است كه يک تعلّقى به ولى در ما بيايد و ما را به آنها پيوند دهد؛ تا او را انتخاب كنيم و مقدم بداريم. تا او بین حب و بغض ما و رضا و سخط ما و خوشى و ناخوشى ما حائل باشد. تا رضايت او، رضايت ما و خواسته‌ى او، خواسته‌ی ما باشد. نه اينكه خودمان بين خود و ولىّ مان حائل باشيم كه در اين هنگام از آنها دور مى‌شويم. 🔸در تاريخ آورده‌اند: حضرت حتى از يک جوان يهودى هم نمى‌گذرد و او را در مجمع يهوديان باقى نمى‌گذارد و جنازه‌اش را هم بر مى‌دارد. اين رسول‌(ص) است كه به ما مى‌آموزد چطور بايد از شيطان كَنْد و از آتش جدا ساخت و به بهشت پيوند داد. و اين هم خواسته‌ى اوست نسبت به حرص و محبت به انسان‌ها و سرمايه‌گذارى بر روى آنها. سوال این است که چه حرصی باید در آدمی شکل بگیرد و چگونه سرمایه‌گذاری کنیم تا این خواسته و هدف محقق شود؟ در خيلى از موارد تنها با حرف زدن نمى‌توان انسان‌ها را هدايت كرد. تمامى مباحث الغدير را براي‌شان بگويى باز هم هزار اعتراض و اشكال مطرح است. ولى در برخورد و معاشرت و داد و ستدهاى توست كه دل آنها نرم مى‌شود و زيبايى‌ها را مى‌بينند و محبت اولياى خدا را مى‌چشند كه: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيرِ اَلْسِنَتِکم». اين حرص است. حرص بر دل‌هايى كه بايد از محبّت سرشار شوند يا لااقل معرفت و آگاهى پيدا كنند، كه اگر هم نيامدند با بصيرت و معرفت نيامده باشند. (سلام‌الله‌علیها) *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
🔹آنجا كه تو، نه اندازه‌هایت را فهميدى و نه ارزش‌هايت را پيدا كردى و نه برنامه‌هايت را مشخص كردى، از دست رفته‌اى و در ضلال و سردرگمى هستى. و اينجاست كه هر صدايى تو را مى‌بَرد و در هر بساطى چشم مى‌دوزى كه مبادا چيزى را از دست بدهى و اينجاست كه تو به هر دعوتى جواب مى‌دهى و خيلى راحت گام برمى‌دارى و ثقل و سنگينی هم نخواهى داشت و در برابر هر دميدن و تحريكى، برافروخته و غضبناک مى‌شوى و آنچه را كه براى تو و در حوزه‌ى تو نبوده، عهده‌دار و مالک مى‌شوى. 🔸بزرگى مى‌گفت، يک كِبر در شيطان و يک حرص در آدم و يک بُخل در پسر او كه بعدها تبديل به حسادت گشت و يک شتاب در يونس و يک توجّه به غير، در يوسف، همه‌ى آنها را زمين زد و مبتلا كرد؛ ما كه همه را يكجا داريم چه كنيم؟ شوخی نیست، آدمی بخاطر کمترین چیزها، از بزرگترین آگاهی‌ها‌یش دست شسته و چشم پوشیده است. همین که رسول(ص) به من اعتنا نکرد و یا مثلا دخترش را به من نداد و یا پیش من ننشست و بر من وارد نشد -چنانچه وقتی حضرت رسول وارد مدینه شدند، همین دعواها و درگیری‌ها بود- همین برای انحطاط و سقوط کافی است. خدا شاهد است بین ما و کشتن اولیای خدا هیچ حائلی نیست. خیال می‌کنید آنان كه حسينِ فاطمه را كشتند و حتّى به بدن او هم رحم نكردند و آن را زير سمّ ستوران قرار دادند، چه كسانى بودند؟ صحابى و در ركاب و همراه رسول(ص) بودند و نفس گرم او را احساس و كلام حضرت را در مورد حسين(ع) شنيده بودند كه مى‌گفت: «حُسَيْنٌ مِنِّى وَ انَا مِنْ حُسَيْنٍ». ما خیال می‌کنیم برای کفر و عناد و لجاج و درگیری با خدا و ایستادن مقابل رسول او، یک ادلّه‌ی سنگینی نیاز است. خیر، همین‌ها کافی است. انحطاط و سقوط طبيعى است، پرواز دليل مى‌خواهد. اگر تو ريشه نداشته باشى و در زمين، محكم ننشسته باشى و فلاح و رويشى را نداشته باشى، رفعتى را پيدا نخواهى كرد و قلّه اى را فتح نخواهى نمود. (سلام‌الله‌علیها) *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
بحثی است كه در تفسير سوره‌ى هُمَزَة به آن اشاره كرده‌ام. در جامعه‌اى كه آدم‌ها پيوندشان از يكديگر قطع و تكيه‌گاه‌ها كنار و اهداف دگرگون شود و رو به سوى جمع‌آورى امكانات و اموال آورند، در جامعه‌اى كه روابط، روابط ايمانى و عاطفى نباشد و در ميان آدم‌ها، عشق و محبتى نباشد و آنجا كه آدم‌ها از جام محبّت خدا ننوشند و به یکدیگر مشتاق نباشند؛ در یک چنین جامعه‌ای اشاره کردن و نیش زدن و شکستن و کنار گذاشتن شکل می‌گیرد. هَمز و لَمز مى آيد. به تدريج چنين توهّم و گمانى پيش مى‌آيد كه مالْ كارگشا است و خلود مى آورد و اين مال است كه از پيش كليد پيروزى بوده است. تعبيرى است در قرآن: يا ايُّهَا الَّذِينَ آمَنَوُا لَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضَاً؛ يعنى تا زمينه‌ى ايمان و محبتى در تو نباشد، خواه ناخواه غيبت صورت مى‌گيرد. آنجا كه عشق و محبتى نيست و آدم‌ها به هم مشتاق نيستند، قطعاً عيوب يكديگر را آشكار مى‌كنند تا جاى بيشترى براى خود و منافع‌شان، داشته باشند. اين طبيعى است كه چنين جريانى از غيبت و هَمز و لَمز گرفته تا اشرافيت و بدعت و انحراف، در جامعه‌اى شكل مى‌گيرد كه روابط ايمانى از بين رفته و وحدت در هدف و اشتياق به اهداف كنار رفته و گم شده است. دیگر اشتياقى به رسول‌(ص) باقى نمى‌ماند، ديگر رسول(ص) در فاطمه(س) محفوظ نمى‌ماند و نگهدارى نمى‌شود و ديگر اشتياقى به فاطمه(س) نيست. سيلى مى‌خورد، پهلويش شكسته مى‌شود و...، ديگر اشتياقى به على(ع) نيست؛ خصوصاً آنجايى كه حساب منافع در پيش باشد. اینجاست که از درون می‌سوزند و از درون پوک می‌شوند. و با آتش پیوند می‌خورند. و در بستر چنین جریان و جامعه‌ای است که لباس دین کهنه و دریده می‌شود و از دين به عنوان اهرم، نه مبنا؛ و وسيله و ابزار، نه پايه‌اى استوار و محكم، سوءاستفاده مى‌شود و ديگر جايى براى خدا و رسولش باقى نمى‌ماند تا چه رسد به اولياء او. (سلام‌الله‌علیها) *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*