eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
534 دنبال‌کننده
914 عکس
124 ویدیو
55 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
یکشنبه ۹ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ١۰ صبح تا سه‌شنبه ۱۱ دی ساعت ۱۰ صبح ✓ چگونه بین وظایف مادری و کسب و کار خود مدیریت می‌کنید؟ موانع خانگی بودن کارتان چه بوده؟ چطور آن‌ها را برطرف کرده‌اید؟ چه تاثیری در روابط شما با همسرتان داشته؟ نگاه اطرافیان به کار شما چیست؟ ✓ با چه هدفی کسب و کار خود را شروع کردید؟ اگر به گذشته برگردید آیا باز هم شروع می‌کنید؟ تصورتان از کسب و کار، قبل و بعد از شروع کارتان چه تغییری کرد؟ ✓ کسب و کارتان چه نسبتی با نقش فرهنگی و اجتماعی شما دارد؟ اصلا نقش فرهنگی و اجتماعی برای خود تعریف کرده‌اید؟ ✓ آیا برای کار خود آموزش خاصی دیده‌اید؟ چه مدت طول کشید تا بتوانید بگویید کسب و کارتان روی روال ثابت پیش میرود و به نتیجه رسیده‌اید؟ ✓ در اوایل کار چگونه اعتماد مشتریان را جلب کردید؟ چقدر برای هزینه‌های جانبی، توسعه و افزایش کیفیت کار خود هزینه کردید؟ برای پایین آوردن هزینه‌ها چه تدابیری داشتید؟‌ چگونه توانستید معیاری برای منصفانه بودن قیمت بدست آورید؟ بحث‌های گروهی، در کانال گفتگوهای مادرانه آرشیو می‌شوند. @goftoguye_madarane دوستان عزیز اگر برای بحث گروهی پیشنهاد موضوع داشتید می‌توانید به شناسه‌ی @mkhandan پیام دهید. "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
بی‌وقفه بی‌مقدمه هیئت گرفتنی‌ست هیئت گرفتنی‌ست سعادت گرفتنی‌ست از موقع ورودیه تا آخر دعا هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی‌ست وضو می‌گیریم و سلام می‌دهیم و‌ به توصیه ولیّ امرمان، دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل را برای پیروزی جبهه مقاومت می‌خوانیم و در سیزدهمین جلسه‌ی حضور بر سر خوان کرامت اهل بیت علیهم‌السلام، مهمان روایت «نَفَحات اُنس دانی ز چه روی دوست دارم؟» به قلم «آزاده رحیمی» می‌شویم. به خوش آمدید. دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۱ از طریق پیوند زیر می‌توانید در گروه «روضه و‌ روایت» عضو شده و وارد تماس گروهی شوید. ble.ir/join/AJBxGBHAgm "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
-111796480_2113116972.mp3
10.78M
رسانه‌ی امام باشیم ... «دشمنان نظام جمهوری اسلامی خیلی زود فهمیدند که با شیوه‌های سخت‌افزاری نمی‌شود انقلاب را شکست داد؛ رفتند سراغ شیوه‌های نرم‌افزاری... «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم‌، مخصوص مردها نیست؛ ‌شامل زن‌ها هم می‌شود»؛ کاملاً درست است. یکی از امور مسلمین که باید به آن اهتمام ورزید، عبارت است از همین وسوسه‌ها و تدابیر موذیانه و شیوه‌های دشمنیِ روش‌های نرم و جنگ نرم برای انحراف از ارزش‌ها در بسیاری از مسائل و عمدتاً مسائل مربوط به بانوان و زنان، که این را متوجّه باشید.» 🎵 تحلیلی بر بیانات رهبری در دیدار با اقشار مختلف بانوان ۱۴۰۳/۹/۲۷ "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
پیامبر اکرم (ص): من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة. «هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.» ✓ یکی از دغدغه‌های اصلی ما در مجموعه‌ی مدار مادران انقلابی، بحث شناخت امام و قرار گرفتن در مسیری ست که امام برای تعالی انسان، به ما نشان می‌دهد. بنابراین؛ یکی از موضوعات برنامه‌ی چهارشنبه‌ها است که ماهی یک بار به آن می‌پردازیم إن شاالله. این هفته، «چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت ۱۰ صبح» در خدمت «خواهر عاطفه محمد باغبان» پژوهشگر و مبلّغ منظومه‌ی فکری امام خامنه‌ای با موضوع «اسلام زنده؛ اسلام مرده» هستیم. إن شاالله جلسه‌ی مفیدی جهت آگاهی بخشی و معرفت افزایی هر چه بیشتر ما باشد. "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
"اگر جامعه دارای ولایت شد، چه می­‌شود؟... در یک کلمه بگویم: مرده‌­ای­ست که دارای جان خواهد شد. همین یک کلمه کافی‌ست." امام خامنه‌ای ۱۳۵۳/۰۷/۲۱  مدار مادران انقلابی، برگزار می‌کند: چهارمین نشست از سلسله نشست‌های امام شناسی با موضوع: اسلام مرده؛ اسلام زنده مهمان: خواهر عاطفه محمدباغبان پژوهشگر و مبلغ منظومه فکری امام خامنه‌ای. چهارشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۳ - ساعت ۱۰ صبح در نرم‌افزار قرار: https://gharar.ir/r/2ebeab9f منتظر شما عزیزان هستیم. "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
#نشست_مجازی "اگر جامعه دارای ولایت شد، چه می­‌شود؟... در یک کلمه بگویم: مرده‌­ای­ست که دارای جان خو
خانم باغبان ۱۲ دی ماه.m4a
33.94M
چهارمین نشست از سلسله نشست‌های امام شناسی با موضوع: اسلام مرده؛ اسلام زنده مهمان: خواهر عاطفه محمدباغبان پژوهشگر و مبلغ منظومه فکری امام خامنه‌ای چهارشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۳ بخشی از نکات جلسه: 🔸 اسلام مثل مرده‌ای هست که با اصل ولایت جان می‌گیرد. 🔹 حدیث داریم، اگه مردی تمام شب‌ها تا صبح بیدار بماند، و تمام طول سال، روزها را روزه بگیرد، ولی ولایت نداشته باشد تمام اعمالش بیهوده و بی ثمر هست. نه تنها از لحاظ اخروی هست بلکه در همین دنیا هم از لحاظ اجتماعی بی ثمر هست. 🔸 فکر می‌کنیم ولایت یعنی صرفا محبت و اعتقاد داشتن به اهل بیت. یک وجه مشترکی بین همه معنای لغوی ولایت هست‌، اتصال، همبستگی، پیوستگی هست، حضرت آقا معنی ولایت رو پیوستگی بیان می‌کنند. ✓ ابعاد ولایت: 🔹 بُعد اول: پیوستگی بین شیعیان یا پیوندهای داخلی اعضای یک جامعه. 🔹بُعد دوم: گسستگی از جبهه‌های خارجی. به شکل فرا دست بودن باهاشون ارتباط داشته باشیم، نباید به ما تسلط داشته باشند. 🔹بُعد سوم: عامل پیوستگی بین افراد و عامل گسستگی با افراد غیر خودشون، رهبر جامعه و تشکیلات هست. پيوستگي ولی یعنی چی؟ پیوستگی فکری و عملی با ولی داشته باشیم. "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
خدایا؛ در لیلة الرغائبت؛ دل‌ها و جان‌ها و نیت‌های‌مان را وصل کن به دریای بی‌کرانه‌ی رحمتت... و همچون سردار دل‌ها که عزت را از تو طلب کرد و ابهت دشمنان، لحظه‌ای پاهایش را در راه تو سست نکرد، به ما نیز همت و توان و توفیق عملِ خالصانه، برای لگدمال کردن هیمنه‌ی آمریکا و اسرائیل عنایت فرما. و نگذار فریب کفار و منافقین، لحظه‌ای ما را از مسیر حق و مقاومت خارج کند. و به ما همت و توان و توفیق بندگی عنایت فرما تا همچون شهید تهرانی مقدم که آرمانش نابودی اسرائیل بود، تا نابودی کل استکبار لحظه‌ای آرام ننشینیم و جان‌های‌مان را در راه استقرار حکومتت بر کل عالم، فدا کنیم. "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
تصمیم قلبی آجرهای زرد سه‌سانتی با کاشی‌های سنتی گُل و بوته‌دار سرمه‌ای و سبز و زردرنگ، چشم‌‌نواز است. مخصوصا اگر حاشیه محراب با آیه قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ .... تزئین شده باشد. تصور کن همه‌ی این‌ها جمع شود در مسجدی نقلی که چند پله و پرده و در‌ِ شیشه‌ای، همه‌جایش را به هم دوخته و فرش سجاده‌ای کرم و آبی‌رنگ زیر پا دیده شود. اما من تصویری زیباتر از این‌ها سراغ دارم و آن محمدطه شش ساله‌‌ای‌ ست، با لباس راه راه افقی، وقتی کنار مردی که پدرش نیست، چهارزانو نشسته و گوش جان می‌سپارد به کلام روحانی هیئت، چشم در چشم او. صحنه‌ای که جای سَرانداختن روایت‌های دلبری دارد. فاصله‌ام با محمدطه زیاد است. چشمانم را ریز می‌کنم تا بهتر ببینمش. در زوم‌ترین حالت دوربین گوشی، عکسی از او می‌گیرم. مادری که کنارم نشسته بر سینه می‌کوبد و قربان صدقه پسرش می‌رود. محو محمدطه هستم که متوجه می‌شوم ریحانه صحن مسجد را با کلاس ژیمناستیک اشتباه گرفته‌است. در میان مادر و بچه‌های ریز و درشت بالا و پایین می‌پرد. دل پرده را می‌لرزاند و با دخترعمه‌اش قسمت زنانه و مردانه را به هم می‌دوزند. لبم را می‌گزم و به اطرافم نگاه می‌کنم. شتاب می‌گیرم ولی به آن‌ها نمی‌رسم، نه خودم و‌ نه صدایم. با همه‌ی هیجانات برون‌ریزی شده دخترم، ما هیچ کارت قرمزی دریافت نمی‌کنیم. همه چیز عادی‌ست و شاید همین است دلیل دلبستگی‌ام به هيئت ماهانه و خانوادگی حصن‌الزهرا. پیش از سخنرانی و مولودیِ روز‌ِ مادر، گعده مادرانه برپا می‌شود. مادرها در جای‌جای گعده از این طرف و آن طرف حرف نمی‌زنند. حرف‌هایشان حول مقاومت، واحد است. خانم موسوی از سفر خود به لبنان می‌گوید: «اینکه مردم لبنان و اعضای حزب‌الله چطور با خون دل پای کار مقاومت ایستادگی کردند و مقاومتِ نظامی تنها یکی از شاخه‌های مقاومتِ حزب‌الله و لبنان بوده.» گرم صحبت‌های خانم موسوی هستم که گریه‌های حلما باعث می‌شود بلند شوم و قدم‌هایم را به اتاق بچه‌ها تندتر کنم. بچه‌ها به کمک مربیِ خوش‌رویی مشغول ساخت پرنده‌ هستند. پرنده‌ها هم با باز و بسته کردن پرها در حال ذکر. حلما حالا خیالش راحت است که کنارش نشسته‌ام. چشمانم که به کاردستی دخترها می‌افتد انگار در رگم خون تازه می‌ریزند. بغلشان می‌کنم و گونه‌هایشان را می‌بوسم. تک تک بچه‌ها را برانداز می‌کنم و به آینده آن‌ها خیره می‌شوم. بعدا فهمیدم در اتاق طبقه بالایی هم با ماکارونی‌های پخته رنگی کاردستی درست کرده‌اند. صدای سرود از بلندگوی مسجد، زنگ پایان انواع کاردستی را می‌نوازد. بچه‌ها که حالا در چند ردیف کنار هم ایستاده‌اند، از عمق جان شعر می‌خوانند و حرکات خانمِ جوانِ روبه‌رویشان را تکرار می‌کنند. بعد از سرود و عکس دست‌جمعیِ بچه‌ها، وقت رویارویی بچه‌ها با بیست کیک خانگی است، که حالا به قطعات کوچک‌تر با خامه صورتی‌ گلداری تقسیم شده‌اند و کلمه‌ی تصمیم قلبی به همراه دو قلب کوچک روی میز خودنمایی می‌کند. بی‌تفاوت از کلماتِ روی میز، هر کدام تکه‌ کیکی برمی‌دارند و باز هم اتاق بازی و عموزنجیرباف و خنده‌ی معصومانه‌ای که تمام‌شدنی نیست..... نفس عمیقی می‌کشم که ریه‌هایم از عطر قرمه‌سبزی صحن مسجد پر می‌شود. به نظر می‌رسد تا پاسی از شب مهمان هیئتیم. خانمی مهربان با سینی بزرگ چای به سمتم می‌آید و می‌گوید: «مخصوص چای نخورده‌ها.» مردمک چشمانم می‌خندد. گوشی را از کیف بیرون می‌آورم تا ببینم ساعت چند است که قلابم به عکس محمدطه گیر می‌کند. دوست‌ داشتم بدانم تصمیم قلبی او چیست؟ یعنی نشستن پای منبر روحانی هیئت و شنیدن از تفکر مقاومت برایش از اتاقِ بازی و‌ کاردستی ماکارونی و پرنده شیرین‌تر است؟ نمی‌دانم. محمدطه همه‌ی معادلات ذهنی‌ام را به هم ریخته‌ است. شاید هم او مثل شهیدان هم‌‌سن و سالش در دیرالبح و رفح و غزه و لبنان باور دارد که جبهه‌ی مقاومت یک سخت‌افزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود شود. مقاومت یک ایمان است. یک تفکر است. یک تصمیم قلبی و قطعیست. (بیانات امام خامنه‌ای، ۱۴۰۳.۹.۲۱) شاید تصمیم قلبی مادر پیش از تولد پسرش، نذر محمدطه برای پیروزی حزب‌الله بوده است. 🖊 فاطمه شعبانی "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary