🍀بهترین سرنوشت...
🔷این شبها شب نوشتن دفتر تقدیر ماست.بناست در دفتر تقدیر من چه چیزی نوشته شود؟
تا سال آینده هستم یا رفتهام؟
در مسیر توام یا دورافتاده از تو؟
در شمار سربازان تو در آمدهام یا همچنان سربارت ماندهام؟
یا این که زبانم لال...
🔷نه،نمیخواهم باور کنم در مقابلت ایستاده باشم!دفتر تقدیر من باید به امضای تو برسد.میشود امضا که خواستی بکنی دفترم را نشانم بدهی؟!
🔷قدر این شبها را کاش میدانستم و بیشتر التماس میکردم
که اگر بناست چیزی در دفتر تقدیرم بنویسند ،شبیه تو شدن اوّلین سطر دفترم را مزیّن کند.
🔷اگر دفتر تقدیرم با این جمله آغاز شود و تو هم آن را نشانم بدهی
دیگر میلی برای خواندن باقی سطرها ندارم.
🔷مدت هاست که دیگر آرزویی جز شبیه تو شدن در دلم نیست.شبیه تو باشم،دیگر چه فرقی میکند فقر را در دفتر تقدیرم نوشته باشند یا غنا را.
شبیه تو از دنیا حتّی اگر کاهی هم نداشته باشد خودش را ثروتمندتر از کسی میبیند که کوهی از طلای سرخ دارد.
🔷کسی که شبیه توست
دیگر نیازی ندارد به بیماری یا سلامت خویش فکر کند.شبیه تو که باشم
در میان انبوهی از بیماریها
از سالمترین آدمها بیشتر احساس سلامتی میکنم.پس چه فرقی میکند در دفتر تقدیرم بیماری نوشته باشند یا صحت؟
🔷شبیه تو باشم،در میان مردم برایم هر اندازه جا باز شود باز هم فرقی نمیکند.مگر میشود شبیه تو بود
و به جایگاه خویش در میان مردم اندیشید؟
مطرودترین آدم وقتی احساس میکند که شبیه توست در خویش دنیایی از عزّت میبیند.
اصلاً عزّت چه معنایی دارد جز شبیه تو شدن؟
🔷هر چه قدر فکر میکنم
چیزی را پیدا نمیکنم
که به اندازۀ شبیه تو شدن
چشم مرا در این دفتر تقدیر پر کند.
🔷اگر بناست شبیه تو باشم
هر چه غیر از آن در دفتر تقدیرم نوشته میشود را با جان و دل میخرم
و اگر بنا نیست شبیه تو بودن در دفتر تقدیرم ثبت شود.
🔷هیچ خوبی به چشمم نمیآید
و هیچ بدی هم تنم را نمیلرزاند
شبیه تو نبودن یعنی سیاهی
و بالاتر از سیاهی مگر رنگی هست؟
🔷قلم سرنوشت را بردار و در اوّلین سطر دفتر تقدیرم بنویس:
این بنده تا سال آینده شبیه حجّت خدا خواهد شد.
🌙🍀شبت بخیر بهترین سرنوشت!
✍محسن عباسی ولدی
#امام_زمان
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
🌼📣امام مهدی منتظر ماست
▪️غرق تفکر؛
خط بر خاک میکشید، پدر خاک، با انگشت مبارکش.
اصبغ بن نباته پرسید:
چرا غرق فکرید؟
چرا خط بر زمین میکشید؟
آیا رغبتی به دنیا دارید؟
فرمود:
علی و رغبت به دنیا؟!
هرگز!
به خدا که لحظهای چنین نبوده!
در اندیشه مولودی هستم، که روزی خواهد آمد،
یازدهمین فرزند از نسل من،
همان که لبریز عدل و داد میکند، زمین خدا را،
بعد از آنکه مالامال شده باشد، از ظلم و بیداد.
او ولی غیبتی دارد و حیرتی.
در روزگار غیبتش،
عدهای گمراه میشوند
و عدهای هدایت؛
با تعجب پرسید:
آیا واقعاً چنین خواهد شد؟
شنید: آری! حتماً چنین خواهد شد...
اما تو کجا و فهم این امر عظیم کجا!
بهترینهای امتاند و همنشین نیکان عترت، آنان که مومن بمانند به او، در عصر طولانی غیبتش!
📚کافی، ج1، ص 338.
#محبت_حضرت
#امتحان_غیبت
#داستانک_مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸اعجاز بسیار جالب سوره کهف🌸
🌿در مورد عدد سال های خواب اصحاب کهف (دکتر عبدالدائم الکحیل)
بدقت ببینید👌(سبحان الله❤️)
کانال جذاب و دوست داشتنی ☀️🌈
🧚بگو یا علی تا بلندت کنند
تو را بنده ای حق پسندت کنند
🧚شب خویش را نورباران کنیم
به یک ” یا علی ” ختم قرآن کنیم
🧚که ذکر خدا ذکر و یاد علی ست
عبادت همین ختم ” نادِ علی “ست
#فضایل و #مدح #مولا #امیرالمومنین #علی #علیه #السلام
#ادعیه
#مناجات
#دعاها
#دوستی با #خدا
#اسماء #الحسنی
#مطالب #ناب در #منبر
#عشق و #آرامش
#کربلای #معلی
#داستان #پند
✅زودتر فالوور پایه ثابت ما شید تا کانال پر نشده 🔥🔥🔥
https://eitaa.com/joinchat/3845390667C17e9515cc5
با ارسال این پیام به گروهها و کانالها از کانال خوب خودتون حمایت کنید 🔰 زکات علم نشر آن است. یاعلی
داستان جالب « آرایشگر و خدا »
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند.
وقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت: «من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.»
مشتری پرسید: «چرا باور نمی کنی؟»
آرایشگر جواب داد: «کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.»
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.
به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثیف و به هم ریخته بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: «میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.»
آرایشگر گفت: «چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.»
مشتری با اعتراض گفت: «نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.»
آرایشگر گفت: «نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.»
مشتری تاکید کرد: «دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد!»
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این کارشناس افغانتبار،
⭕️تنها در ۲ دقیقه و ۵۳ ثانیه مسئلهٔ عقبماندگی برخی کشورهای مسلمان را به قدری زیبا و کامل تشریح میکند که گویی مخاطب به یک سمینار چند ساعته رفته است.