eitaa logo
کانون مداحان محلات
212 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
164 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از آنی که بیاید سائلی در پشت در می‌نشیند منتظر بانوی محشر پشت در خانه وقتی خانه زهراست، پس هر سائلی بعد دق الباب خندان می‌شود در پشت در آنقدر از صاحب این خانه احسان دیده بود سجده کرد و اشهدش را گفت کافر پشت در :: در زدند و با خودش می‌گفت حتماً سائل است باز هم با کیسه‌ی نان رفت مادر پشت در در کمال حیرت اما دید بانوی کرم جای سائل آمده اینبار لشگر پشت در در زدند و در زدند و در زدند و در شکست آه شد آغاز، جنگی نابرابر پشت در با غضب شیطان به سوی اهل جنت حمله برد پا نهاد ابلیس بر آیات کوثر پشت در غنچه‌ی یاس و هجوم آتش و مسمارِ داغ شد گل نشکفته‌ی سادات پرپر پشت در نیست پاسخ همچنان این پرسش تاریخ را از چه بابت رفت فضه جای حیدر پشت در کار دنیا را ببین در رفت و آمدهای خود ناگهان از پا می‌افتد مرد خیبر پشت در گر هزاران بار برگردد به دنیا باز هم می‌رود زهرا هزاران بارِ دیگر پشت در ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فرازی از یک ...پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند روز ازل تصویر یک آیینه بودند این هر سه یک نورند و دارای سه اسم‌اند در اصل، یک روح مجرّد در سه جسم‌اند این بضعۀ طاهاست بلکه روح طاهاست مرضیّه، زهرا، فاطمه، روحی فداهاست... این آسمانِ آسمان‌ها در زمین است محکم‌ترین رکن امیرالمؤمنین است... مقصود حق در سورۀ کوثر جز او کیست؟ دخت رسول و همسر حیدر جز او کیست؟ تو کیستی افلاکی افلاکیانی کز لطف و رحمت هم‌نشین با خاکیانی فردوس، مسکینِ در کاشانۀ توست بارِ ولایت همچنان بر شانۀ توست... آدم چو در امواج غم نام تو را گفت ذات الهی توبۀ او را پذیرفت تو کیستی؟ که ذات پاک بی‌نیازت نازد به اوج بی‌نیازی بر نمازت تو کیستی؟ که عقل کلّ گوید فدایت یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت... تو کیستی؟ که وحی جوشد از پیامت بعد از نبی، جبریل گشته هم‌کلامت تو کیستی؟ که روز و شب ختم نبوّت کرده زیارت خانه‌ات را پنج نوبت تو آفتابی و جهان دریایِ نورت تو نخل نوری، قلب احمد کوهِ طورت تو عصمة اللّهی و ما غرق گناهیم تو چشم حقّی، ما اسیر یک نگاهیم تو بی‌کران دریای رحمت، ما حُبابیم تو مهری و ما ذرّه‌های بی‌حسابیم روز قیامت روز وانفساست فردا ای وای بر آن‌کس که بی‌زهراست فردا ای وای بر آنان که عهدت را شکستند هنگام استمدادِ تو ساکت نشستند... باید بگویم فاطمه یار علی بود تا پای جان تنها طرفدار علی بود شیعه جدا از آل پیغمبر نگردد یک گام از راهی که رفته برنگردد ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی که نور حُسن تو جان می‌دهد به زیبایی.. تویی تو روح ولایت به هر ولی، سوگند تویی تو عصمت یکتا، قسم به یکتایی ز خاک پای تو جوشد افاضۀ ملکوت ز آستان تو خیزد بهار دانایی.. هرآن که را تو شفاعت کنی به روز جزا سزد شفیع قیامت شود به تنهایی بهشت عاشق آن کس که سائل تو بوَد که سائل تو بوَد کیمیای دارایی نبی که دست تو بوسیده، پس روا باشد که خاک پای تو بوسد سپهر مینایی.. ز کور چهره بپوشی که نشنود بویت الا! حیای مجسم! فروغ بینایی!.. نگین فضۀ تو خاتم سلیمانی نگاه بوذر تو معجز مسیحایی قلم گذاشته تا سر به صفحۀ تاریخ تو را ستوده به مظلومی و توانایی چرا به گریه چنین خو گرفته‌ای زهرا؟ الا ز خندۀ تو عشق را شکوفایی حریم خانه‌ات آنجا که مکتب وحی است کجا و حملۀ سنگین‌دلانِ هرجایی؟.. علی‌ست باخبر از ماتمت که می‌سوزد ز داغ گل، جگر لاله‌های صحرایی.. ✍مرحوم لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
هفت آسمان خورشید و ناهید و قمر دارد اذن ورود از حق بگیر، این خانه در دارد سرمای بیداد خزان، باغ مرا پژمرد امسال تقویمم بهاری مختصر دارد رحمی به حال شاخه‌ی پرپر نخواهد کرد شهری که در دستانِ گلچینش تبر دارد ای ارغوانی یاسمن! از من مپوشان رو چون باغبان از زخم بدخیمت خبر دارد یاسین مخوان در گوش شهر‌ غافلان زیرا قلبی سیاه و چشم کور و گوش کر دارد آری گلم تنها فقط داغ تو کافی بود تا که توان از جان من یکباره بردارد رخصت اگر می‌دادی آتش می‌زد آن‌ها را چون ذوالفقارم بغض‌های شعله‌ور دارد باران حریف چشم‌های مجتبایت نیست دریای ماتم در دل چشمان تر دارد انجام کار خانه را بسپار بر فضه کوچکترین کاری برای تو ضرر دارد عَجّل وَفاتی را نخوان جان علی دیگر وقتی که میدانی دعاهایت اثر دارد از اول شب، درد تصویر در و آتش در خاطر تو رفت و آمد تا سحر دارد با چشم خود دیدم سه ماهِ پشت هم جسمت حالی شبيه یک مریض محتضر دارد تنهاتر از اینم نکن با رفتنت بانو حیدر به غیر از تو کسی راهم مگر دارد؟ روح الامین بدو ورودش پشت در می‌گفت: اذن ورود از حق بگیر این خانه در دارد ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
مدینه بود و ستم بود و ظلم و آزارش مدینه بود و غم و غصه‌های بسیارش مدینه بود و بلا بود و درد بود و عزا مدینه بود و سکوت و غروب غمبارش مدینه بود و پر از تیرگی کُفر و نفاق و غربتی که شده هر دلی گرفتارش مدینه بود ولی از تمام مردم آن کسی نکرد مراعات حال بیمارش مدینه بود و چهل تن هجوم آوردند به یک‌ نفر که نشد هیچکس طرفدارش مدینه بود و درِ خانه‌ای پر از هیزم دری‌ که سرخ شد از هرم شعله مسمارش نمی‌شود به زبان هم بیاورم؛ چه کنم؟ مصیبتی که خدا هم شده عزادارش دم غروب -در آن کوچه- آه از سیلی که آب شد دل سنگی سخت دیوارش میان کوچه چگونه؟ چه شد؟ نمی‌گویم تو خود حدیث مفصل بخوان ز آثارش ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
‏‬‏ خودت را در میان صحنه‌ی محشر تصور کن خودت را بی کس و بی یارو بی یاور تصور کن خودت را در میان شعله‌ها، در موجی از آتش خودت را در میان دود و خاکستر تصور کن تصور کن خودت را در میان کوچه‌ی تنگی و در آن کودکی را پیش یک مادر تصور کن و بعدش مادری را که گرفته دست کودک را و آن‌ها را میان خیل یک لشکر تصور کن و در ذهنت تجسم کن چهل نامرد جنگی را که صف بستند پشت خانه‌ی حیدر؛ تصور کن- چهل نامرد جنگی و رخ ناموس پیغمبر خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن بیا و بعد از این مثل علی فردای زینب را تو از امروز با ساقی بی کوثر تصور کن و این یعنی به یادآور دوباره بیت اول را خودت را در میان صحنه‌ی محشر تصور کن :: بیا یک بار در عمرت فقط یک بار در عمرت تمام نخل‌ها را در سرت بی سر تصور کن تصور کن تو هم در گودی مقتل زمین خوردی و حالا شمر را با چکمه‌اش بهتر تصور کن بیا مِنْ بعد قاسم را علی اکبر تصور کن بیا مِنْ بعد اکبر را علی اصغر تصور کن بماند داستان شام و مهمانی و بزم می خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
کیستم من، فاطمــه، محبـوبۀ جان‌آفرینـم جنــةالاعـلای قُـربِ رحمـةٌ للعـالمینم لیلة‌ُ القدری که کس غیر از خدا قدرش نداند معنــی «انا فتحنـــا»ی امیــرالمؤمنینم مادر پیغمبران از شخص آدم تا محمّد بانــوی مـلک خـدا در آسمان‌ها و زمینم از ازل پیشانــی توحیــد را بــودم ستاره تا ابـد انگشـتر ختــم رســالت را نگینم ذات حق کرده اراده تا که باشد یک حسینش ور نه ریزد تا صف محشـر، حسین از آستینم آن جناب مریـم عـذرا و این یکتـا مسیحش این مـن و ایـن یـازده عیسـای عیسا آفرینم راستـی رکـن همه ارکان عالم کیست؟- حیدر در حقیقـت مـن همـان رکـن امـام راستینـم ایـن عجب نبْوَد چو پا در عرصۀ محشر گـذارم عفـو جوشــد از یسـار و رحمـت آید از یمینم سجـده و والشمس و واللیـل و دخـان و عادیاتم کوثر و تطهیر و قـدر و فجـر و نور و یاء و سینم هم به سیرت مصطفی فرموده در شأنم «فداها» هم به صــورت گفتــه صــورت‌آفرینم، آفرینم در حقیقت عبد حق خوانده، سپس گویید مدحم گرچــه فــوق مــدح خلــقِ اوّلیـن و آخرینم گاه مـی‌خوانند حــورم، گــاه مـی‌گویند انسان هر چه باشم بهتر از آن، هر چه هستم فوق اینم عصمتـم، زهـدم، عفافم، کعبه‌ام، رکنم، طوافم مـام نفس مطمئنـه، قـلب تقـوا، جـانِ دینـم نی عجب گر چشم حق در من ببیند روی حق را نیستـم هرگـز خـدا؛ امـا خـدا را جانشینم مرتضی در من خدا را دید با چشم خدایی مـن خدا را دیده‌ام هر گاه حیدر را ببینم شب که همچون کوکب دُرّی جمالم می‌درخشد تــا فــلک انــوار ثــارالله خیــزد از جبینم هـم نبــوت را یگانــه، چشمــۀ عین‌الحیاتم هـم ولایـت را فـروزان، آیــت حــقُ الیقینم بهتریـن ســادات عالــم: چـار بانوی بهشتی مـن میـان چـار سـادات بهشتــی، برترینـم ایستـادم روی پـا چـون کوه، بر حفظ ولایت سیل اگر سیلی زنـد، آن نیستم کز پا نشینم این حمایت از علی، این ضربه‌های دست دشمن آن شــرار آتــش و ایـن خطبه‌های آتشینم بـا وجـود آنکــه در راه علــی اولْ شهیـدم پیش‌تـر از مـن فــدا گردیــد طفـلِ نازنینم یـک مدینـه دشمـن و یـک خانۀ آتش‌گرفته کس نبود آنجا به جز دیوار و در، یار و مُعینم من که پیغمبر «فداها» گفت در حقم، همانا اولیــن یـــار فـــداکار امیـــرالمؤمنینم دست دادم لیک بند از دست مولایم گشودم تا بداننــد اهــل عالَـم حامی حبلُ المتینم من شدم نقش زمین، بُردند مولا را به مسجد آه یـارب تــا قیــامت از امـامم شـرمگینم من بـه یـاری علی «میثم!» مقـاوم ایستـادم شد خجـل مسمـارِ آهن، پیشِ عزمِ آهنینم ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج مهدی رسولی و خاطره ای از مادر ۴شهید حتما گوش کنید لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
۳ سفارش‌های حضرت فاطمه(س) به امیرالمؤمنین(ع): وقتی حضرت احساس کرد که دیگر هنگام رحلتش فرا رسیده، ام ایمن و اسما را دنبال امیرالمؤمنین(ع) فرستاد و امیرالمؤمنین حاضر شدند. ایشان به حضرت عرضه داشتند: احساس میکنم که خدا دیگر مرا دعوت کرده و دیگر همین ساعت‌ها به پدرم ملحق می‌شوم. اموری را در قلب و سینه خودم نگه داشتم که می‌خواهم آنها را با شما در میان بگذارم. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: "دختر رسول خدا، آنچه در دل داری، با من در میان بگذارید و وصیت‌هایتان را بفرمایید." نقل است: «فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهَا وَ أَخْرَجَ مَنْ كَانَ فِي الْبَيْتِ ثُمَّ قَالَتْ يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي فَقَالَ ع مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَكِ بِمُخَالَفَتِي».[1] برای اینکه حضرت اسرار را می‌خواهند بگویند، بالا سر فاطمه زهرا نشستند. آخرین ساعات بی بی دو عالم است و هر که در اتاق و خانه بود، بیرون فرستادند. فاطمه زهرا(س) به امیرالمؤمنین(ع) عرضه داشت: «يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي». تو در دوره ای که با من بودی، مرا دروغگو نیافتی. من به تو خلاف نگفتم. در حق تو خیانت نکردم. در هیچ امری با تو مخالفت نکردم. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: همسر عزیزم، به خدا پناه می‌برم، این حرف‌ها چیست که می‌زنید؟ «فَقَالَ ع مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَكِ بِمُخَالَفَتِي». دختر رسول خدا، خداشناس‌تر از این حرف‌ها و متقی‌تر از این درجات هستی. درجات تو بالاتر از اینهاست. تو گرامی هستی نزد خدا و خائف درجات تو بالاتر از اینهاست که من بخواهم فردای قیامت از تو حساب بکشم و بگویم: چرا با من مخالفت کردی و شأن شما رفیع‌تر از این حرف‌هاست که بخواهی من از تو راضی شوم. بعد امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «قَدْ عَزَّ عَلَيَّ مُفَارَقَتُكِ وَ تَفَقُّدُكِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ وَ اللَّهِ جَدِّدْتِ عَلَيَّ مُصِيبَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ عَظُمَتْ وَفَاتُكِ وَ فَقْدُكِ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ مِنْ مُصِيبَةٍ مَا أَفْجَعَهَا وَ آلَمَهَا وَ أَمَضَّهَا وَ أَحْزَنَهَا هَذِهِ وَ اللَّهِ مُصِيبَةٌ لَا عَزَاءَ لَهَا وَ رَزِيَّةٌ لَا خَلَفَ لَهَا ثُمَّ بَكَيَا جَمِيعاً سَاعَةً وَ أَخَذَ عَلَى رَأْسِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أُوصِينِي بِمَا شِئْتِ».[2] جدایی تو برای من خیلی سخت است. مصیبت پیغمبر با رفتن شما دوباره برای من زنده شده است. مصیبتی که برای امیرالمؤمنین فاجعه آمیز و ناگهانی است. چقدر تلخ و سخت است. کسی جز خدا نمیداند سختی این مصیبت را. چقدر این مصیبت مرا غصه‌دار کرده. این مصیبتی است که نمی‌شود جبران کرد. ساعتی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا در این خلوت گریستند. امیرالمؤمنین سر فاطمه را از روی بستر برداشتند و به سینه چسباندند. بعد فرمودند: فاطمه جان! هر وصیتی داری، بفرما. اگر چه من مأمور به صبرم، ولی خواهی دید که وصیت تو را عملی می‌کنم. در این امر مأمور به صبر نیستم. هر چه وصیت کنی، وفا می‌کنم. بعد بی بی دو عالم وصیت کردند و فرمودند: علی جان! برای من تابوتی درست کن و بدن مرا در تابوت قرار بده. بعد شکل تابوت را ترسیم کردند. شاید برای این بود که این پیکر نحیف و چیزی که جز یک سایه از آن نمانده، مقابل چشم امیرالمؤمنین(ع) و عزیزانش قرار نگیرد. بعد فرمود: علی جان! وصیت من این است که آنهایی که ظلم کردند، نباید در تشییع جنازه من حاضر شوند. شبانه خودت مرا غسل بده و خودت مرا کفن کن و مخفیانه بدن مرا بردار و خودت مرا در قبر بگذار. وقتی روی قبر مرا پوشاندی، مقابل صورت من بنشین و در تاریکی شب برای من قرآن تلاوت کن. بعد فرمودند:«وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أُوصِيكَ فِي وُلْدِي خَيْراً ثُمَّ ضَمَّتْ إِلَيْهَا أُمَّ كُلْثُومٍ».[3] تو را به خدا می‌سپارم. مراقب فرزندان باش. ایشان دختر کوچکش را در آغوش گرفت و آخرین وداع را با این دختر کرد و فرمود: علی جان! وقتی این دخترم به سن رشد رسید، آنچه در منزل دارم، به این دخترم بسپارید. سپس امیرالمؤمنین و حسنین را به مسجد فرستاد. در بعضی مقاتل هست که خودش با حسنین به مسجد النبی رفت و دو رکعت نماز خواند. روز آخر حضرت از جا برخاستند و بعد به حسنینش فرمود: عزیزانم! شما پیش پدرتان بمانید. و خودش به منزل برگشت. ایشان به اسما فرمود: من داخل حجره می‌شوم. در بعضی نقل ها دارد که نماز مغرب را خواند و فرمود: اسما من داخل حجره می‌شوم. بعد از ساعتی بیا و مرا صدا بزن. اگر دیدی که..
جواب ندادم، علی(ع) را خبر کن. اسما می‌گوید: ساعتی گذشت و وارد خانه شدم و دیدم حضرت پاهای خود را به سمت قبله دراز کرده و روپوشی روی خود انداخته و هر چه صدا زدم، جوابی نشنیدم. روپوش را کنار زدم و دیدم بی بی دو عالم دست را زیر صورت گذاشته و روحش با عالم بالا مفارقت کرده است. کسی را دنبال علی(ع) فرستادم. وقتی امیرالمومنین(ع) خبر را شنید، به صورت روی زمین آمد و در فاصله کوتاه مسجد و منزل، هی می‌نشست و بر می‌خاست. ای گل صد برگ من پر پر مشو/ شمع من خاموش وخاکسترمشو / از حدیث کوچه غرقِ آتشم / فاطمه، از توخجالت می‌کشم.. پی نوشت : [1].بحارالأنوار، مجلسی، ج43، ص 191، باب 7، ما وقع عليها من الظلم و بكائها...، ص155. [2].همان . [3].بحارالأنوار، مجلسی، ج79، ص27، باب 12، الدفن و آدابه و أحكامه ...، ص14.
به قول حاج قاسم پناهی جز حضرت زهرا(س) نداریم.. ❤️❤️
1_7545558378.mp3
2.04M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شنیدم بهتری، الحمدلله جدا از بستری، الحمدلله همین که در زدم، دیدم دوباره خودت پشت دری، الحمدلله الحمدلله، می‌بینم، روی پا ایستادی نون پختی بازم، حلال کن، به زحمت افتادی یه کم بشین عزیزم، جون حسین و حسن از این به بعد تموم، کارای خونه با من با پهلوی شکسته ات، خونه رو جارو نزن ----------------- پر از درد و غمی، ای داد بیداد با اشکات همدمی، ای داد بیداد حلالم کن برا، زخمات عزیزم ندارم مرهمی، ای داد بیداد ای داد بیداد، چرا از، علی رو می‌گیری عجل وفاتی، میخونی، مگه از ما سیری؟ حسین میگه خدایا، مادر ما جوونه حسن داره کنارت، حمد شفا میخونه تو کوچه ها چی دیده؟! فقط خدا میدونه... لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
1_7487982216.mp3
3.88M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی سهمم از دنیا این روزای بی رحمه هیچ کسی مثه مادر حالم و نمی‌فهمه سایه‌ی چادرش پناه عالمه هر چی خداروشکر کنم بازم کمه آخه شدم گدای خونواده‌ی، علی و فاطمه درِ این خونه به خدا حال من خوبه همیشه واسه آدم هیچ خونه‌ای خونه‌ی مادر نمیشه... ----------------------------- در مقابل لطفت اشک من پَر کاهه بی نگاه تو قلبم میره سمت بی راهه عشق علی تموم اعتبار من نوکری حسینت افتخار من گوشه نگاه حسنت وا میکنه گره از کار من اگه افتاده تو دلم غم دنیای بی کسی مادرم زهرا! آخرش تو به فریادم می‌رسی لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅آخرین نوشتهٔ شهید سید هاشم صفی‌الدین ساعاتی قبل از شهادتش خطاب به امام زمان(عج) 🔺 🔻 عج لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند اول: فاطمیه شده قیامت برای مادر امامت ملائکه عزا گرفتن صاحب عزا سرت سلامت فدای چشم ترت آقا شکسته بال و پرت آقا به دست دومی نامرد کشته شده مادرت آقا انا لله و انا الیه راجعون آه و واویلا انا لله و انا الیه راجعون  کشته شد زهرا بند دوم: از عمق سینه می کشی آه ذکر لباته  وا امّاه مادر تو جوون کشتن یابن الحسن آجرک الله یاد گل یاس خزونی یاد در و دیوار خونی کنار اون مزار مخفی تو این شبا روضه میخونی انا لله و انا الیه راجعون دفنت لیلا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند سوم: بسکه غم و بلا کشیده قامت مادرت خمیده با حمله ی اهل سقیفه مادر تو شده شهیده چشم حسین کاسه خونه اشکای زینبش روونه حسن رو کشته داغ مادر به یاد کوچه ها میخونه: انا لله و انا الیه راجعون غصبت حقا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه کوچه‌ی تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی دیگه گذشت، آب از سرم میگم فقط، وای مادرم وای مادرم میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده ضربه‌ی دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم گوشواره‌ها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم چشمات دیگه، داره ورم میگم فقط، وای مادرم وای مادرم لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطف مادر به نوکراش میرسه به همسایه نور دعاش میرسه گریه کن ها رو فاطمه میخره محشر به داد بچه هاش میرسه مگه مهربون تر از مادر داریم شکر حق که سایه ی رو سر داریم سر بلندیم جلوی زهرا وقتی تو دلا محبت حیدر داریم چراغ خونه ی حیدر، مادر ای مادر امید اول و آخر، مادر ای مادر پناه محشر نوکر، مادر ای مادر مادر مادر پناه کل کائنات فاطمه اس علت کل ممکنات فاطمه اس آسمون به چادر نمازش دخیل زیباترین راه نجات فاطمه اس فاطمیه ها چشام هی می باره واسه مادر حسن حالم زاره وقتی گریه می کنم واسش میگم مادر امام حسین دوسم داره تو نور و قدری و کوثر، مادر ای مادر تویی تو از همه بهتر، مادر ای مادر پناه محشر نوکر، مادر ای مادر مادر مادر لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
499.6K
امشبم دعارو، نشسته خوندی دیدم نمازُ با پهلوی، شکسته خوندی دیدم درد داری، دیدم شبا همش بیداری درد داری، می‌خوای بری سفر انگاری۲ چرا زهرای من، برای دردام دوا نمیاد؟ چرا زهرای من، دست تو دیگه بالا نمیاد؟ ماه قدکمونم، دست نگیر به پهلو! ای چراغ خونه‌م، چرا گرفتی رو؟ «یازهرا، یازهرا، یازهرا» ۳ دشمنم منو با، دستای بسته می‌برد توی کوچه دیدم، فاطمه‌م زمین می‌خورد من موندم، چه‌جور با این جراحت زهرا من موندم، چه‌جور تا مسجد اومدی تنها۲ الهی بشکنه، دستی که برا جسارت اومد الهی بشکنه، دستی که به نیّت بدی زد! ماه قدکمونم، صورتش کبوده ماه قدکمونم، گناهش چی بوده «یازهرا، یازهرا، یازهرا» ۳ فاطمه دوباره، روضه خوندی امشب کهنه پیرهن رو، دست گرفته زینب بخون روضه، تو این دمای آخری با آه بخون روضه، برای زینب از قتلگاه ۲ وصیت می‌کنی حسین نمونه یه لحظه تنها وصیت می کنی بوسه بذاره به حنجر شا (ه) وای از اون دمی که. ناله تا خدا رفت وای از اون دمی که. سر به نیزه ها رفت ثارالله «یازهرا، یازهرا، یازهرا» ۳ ؛ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
415.2K
کاشکی پشت اون‌در، بودم جای زهرا کاشکی جون می‌دادم، با اشکای زهرا کاش من مُرده بودم، کاش تنهام نمی‌ذاشت کاش خاکم می‌کردن، پیش پای زهرا ۲ نرو همه‌کسم با یادت می‌سوزه نفسم از پیشم تو پر کشیدیُ من بی‌تو میون قفسم زهرا، منو می‌کُشه اشک ِ حسینتو، بغض حسن زهرا، دیگه بی‌تو بهونه‌ای نیس واسه موندن ِ من زهرا، پاشو جون علی یه‌نگاهی، یه‌حرفی بزن «زهرا همه‌دنیام، بی‌تو چقدر تنهام»۳ پیش چشمای من، باز آتیش و دوده بازوتو می‌بینم، بدجوری کبوده زهرای جوونم، رفتی پَر شکسته غیر عشق حیدر، جُرم تو چی بوده؟ ۲ غرورمو شکست وای قلب صبورمو شکست با لگد میون ازدحام زد آینه‌ی نورمو شکست زهرا، نمی‌خوام دیگه بعد تو زندگی رو به‌خدا زهرا، یه‌لگد چه.جوری تو‌رو از علی کرده جدا زهرا، علی‌مونده و گریه‌ی نیمه‌شب بچه‌ها... «زهرا همه‌دنیام، بی‌تو چقدر تنهام»۳ : : لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نوحه واحد سنتی_مادر ما نوکرا.mp3
449.7K
. مادر ما نوکرا حضرت صدیقه ای به درد عالم دوا حضرت صدیقه ای تو جان پیغمبری/تو سوره ی کوثری یا زهرا قره العین رسول حضرت صدیقه ای راضیه عَذرا بتول حضرت صدیقه ای از همه زنها سری/شفیعه ی محشری یا زهرا همدم و یار علی حضرت صدیقه ای دار و ندار علی حضرت صدیقه ای تو حامیِ حیدری/یک تنه چون لشکری یا زهرا قطره ی ناچیزم و وسعت دریا تویی گفته به شانت نبی ام ابیها تویی به عرش حق قائمه/فاطمه یا فاطمه یا زهرا میرسه از چادرت روزی و رزق همه از سر ما کم نشه سایه ی تو فاطمه جان حسینت بیا/کن نظری به گدا یا زهرا ۱۴۰۳/۰۸/۱۸ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
هدایت شده از عطرلاله محلات
🌹السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ 🌷یادواره شهدای روستای نخجیروان 🔰سخنران: سردار حاج محسن کریمی مشاور عالی فرمانده نیروی زمینی سپاه 🔰بانوای: حاج محسن بنی فاطمه 💠وعده ما : چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ از نماز مغرب و عشاء 🕌مکان: مهدیه امامزاده محمد (علیه‌السّلام) روستای نخجیروان 🇮🇷🌷 🇮🇷 ♦️ راه همان است ومرد بسیار ♦️ 🔻🔺 چهل و پنجمین سالگرد هفته بسیج مبارک وتهنیت باد... 🌷گرامی باد، یاد وخاطره شهدای گرانقدر بسیجی شهرستان محلات🌷 ستاد برگزاری یادواره شهدای روستای نخجیروان 🌍 🌺 به ما بپیوندید: https://eitaa.com/khabar_atrelale_mahallat
هدایت شده از عطرلاله محلات
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷 🔸در آستانه‌ی سالروز تشکیل بسیج مستضعفین و شهادت جانسوز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همه دعوتید: 🔰یادواره شهدای محدوده پایگاه مقاومت بسیج شهید رجایی مسجد جامع محلات 🎙باکلام: سرتیپ۲ پاسدار محمد رضا عسگری جانشین فرماندهی سپاه حضرت روح‌الله استان مرکزی 🎙بانوای: حاج حسن اسداللهی خادم کریمه اهلبیت سلام الله علیها ❇️وعده ما: دوشنبه ۲۸/آبان/۱۴۰۳ از نماز مغرب ❇️مکان: شهر محلات، میدان شهید حاج آقا سید مصطفی خمینی، مسجد جامع 🔷 امام جماعت و هیئت امنای مسجد جامع 🔷پایگاه مقاومت بسیج شهید رجایی 🔸 در پایان میهمان سفره کرامت شهدا خواهیم بود. 🔸 🇮🇷🌷 🇮🇷 🌷گرامی باد، یاد وخاطره شهدای گرانقدر بسیجی شهرستان محلات🌷 🌍 🌺 به ما بپیوندید: https://eitaa.com/khabar_atrelale_mahallat