eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): حُرمت گذاشت هر که به زهرا بزرگ شد اندازه‌ی تمام دو دنیا بزرگ شد در وادی حسین هرآنکه قدم گذاشت قطره ولی به وسعت دریا بزرگ شد مجنون خلوص داشت اگر ماندگار ماند مجنون بزرگ شد که لیلا بزرگ شد اینجا ادب مسیر رسیدن به قُلّه هاست سَر خَم نمود حضرتِ حُر تا بزرگ شد او سجده کرد و قبله‌ی خود را عوض نمود تیره نماند و چون شب یلدا بزرگ شد آغوش وا نمود و پذیرفت توبه را در پیش خلق بیشتر آقا بزرگ شد حُرّ پیر وادی همه‌ی اهل توبه است بر اهل توبه مُرشد و بابابزرگ شد آزاده بود و رفت و به آزاده‌ها رسید با یک نگاهِ بهتر از امضا بزرگ شد ترسید اگر چه اهل حرم از اُبُهتش کوچک شد و به اذن مسیحا بزرگ شد امّا نبود تا که ببیند که کربلا داغش برای زینب کبری بزرگ شد گرچه سرش شکست ولی سر جُدا نشد نیزه فرو که رفت گلوها بزرگ شد در بین آن همه سرِ بر نیزه روضه‌ی نیزه به گوش رفتن سقّا بزرگ شد ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی با یل ام البنین بودند در دور و برش مریم و آسیه را دیدم که می آموختند با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست عصمت الله است این آیینه نام دیگرش حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست ارث برده این عقیله حجب را از مادرش حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدعیان آزادی عقیده در خارج از ایران هم پاچه میگیرن نذری امام حسین پخش میکنن ببینید دوتا عفریته چجور مانع میشن! یه نذری چه ترسی تو پیکره‌ی تفاله‌های البهلوی انداخته😌 @Bisimchimedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ توقرارمن باصدای مداح اهلبیت محمدنصر ازکانون مداحان استان اصفهان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): در حرمخانه ی چشمان تو غوغا شده است بال پرواز تو تا عرش خدا وا شده است زمزم اشک تو از شوق شهادت جاریست چشم تو چشمه ای از کوثر زهرا شده است ای حسن زاده ی زهرا منش حیدر پور نفست معجز انفاس مسیحا شده است سیزده مرتبه زد بوسه به پای تو بهار سیزده بار زمین با تو مصفا شده است مادرت آمده از خیمه برون با حسرت قد و بالای ترا مست تماشا شده است زیر لب زمزمه دارد که حلالت شیرم مجتبی در قد و بالای تو معنا شده است چه قَدَر جامه ی رزمت به تنت می آید چه قَدَر قامت رعنای تو زیبا شده است فرصت خوردن یک جرعه عسل از لب تیغ با لبِ خشک و تَرَک خورده مهیا شده است نتوانست زنَد بوسه به پای تو رکاب بهرِ ناکامیِ خود گرم تمنا شده است در دلم بود به پیری تو عصایم باشی زودتر از کمر من کمرت تا شده است شد عبایم کفن پیکر صد چاک علی به حرم بردن تو مثل معما شده است عقب قافله ی نیزه نشینان سرِ تو همسفر با سرِ نورانیِ سقا شده است تو کریم بن کریمی نظری کن ز کَرَم به ( جهانی ) که ترا عاشقِ شیدا شده است ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با تمامِ هستی‌ات خود را ندیدن مشکل است سخت‌تر از خود زِ اولادَت بُریدن مشکل است نیمه شب از خوابِ طفلانت پریدن مشکل است بعدِشان یک لحظه حتی آرمیدن مشکل است یک شبه یکباره یک‌دَم قَد خمیدن مشکل است از جگر از جان مگو وقتی که مادر نیستی از غمِ طفلان مگو وقتی که مادر نیستی از دلی سوزان مگو وقتی که مادر نیستی آه از باران مگو وقتی که مادر نیستی داغِ مادر را فقط قدری چشیدن مشکل است از همه از هرکسی او بیشتر آورده است هرکه با سر آمده خانم سه سر آورده است او فقط خود را نه بلکه دو پسر آورده است دو پسر نه دو سپر نه دو جگر آورده است قبلِ قربانی شدن شانه کشیدن مشکل است داد اول بازهَم روزیِ میکائیل را بعد از آن خانم تَفَقُد کرد عزرائیل را بعد لطفی کرد با پا بالِ جبرائیل را بعد هم آورد از خیمه دو اسماعیل را آه ابراهیم این غم را شنیدن مشکل است زینب آمد یا که نه می‌آمد آنجا فاطمه زینب است این یا حسن یا که علی یا فاطمه گفت عباس از ادب این کیست آیا فاطمه؟ لافتا الا علی لا سیف الا فاطمه کربلا را بی حضورش آفریدن مشکل است در شُکوهِ او علی را حق تعالی ریخته در حجابِ او خودش را نیز مولا ریخته تشنه است اما به زیرِ پاش دریا ریخته کاسه آبی پُشتشان با گریه زهرا ریخته گفت پیشِ محضرش با سر رسیدن مشکل است با برادر گفت آقاجان دو جانم را ببین پیشِ رویِ خود تمامِ خانِمانم را ببین پیرمردِ این حرم دو نوحه خوانم را ببین ای جوانمُرده کمی دو نوجوانم را ببین بعدِ اکبر ماندن و جامه دریدن مشکل است چادرِ مادر به سر کرد و از این غم گریه کرد گریه کرد و پیشِ او اربابِ عالم گریه کرد گریه کرد و پشتِ او عباس یکدَم گریه کرد زیرِ لب تا گفت مادر ، مادرش هم گریه کرد گفت بی سوگند از اینجا پریدن مشکل است بِینِ خیمه بود و می‌آمد صدایِ بچه‌ها مادر است و کاش میرفت او بِجای بچه‌ها حیف آبی نیست ریزد پُشتِ پای بچه‌ها وای می‌آمد زِ میدان ناله‌های بچه‌ها دیدنش که هیچ مادر را ندیدن مشکل است اینکه هردَم با شهیدان بود حالا نیست نیست اینکه با اکبر پریشان بود حالا نیست نیست با حسینِ خویش نالان بود حالا نیست نیست زیرِ تیر و سنگ‌باران بود حالا نیست نیست از میانِ نیزه‌ها مادر شنیدن مشکل است ناله‌ها می‌آمد و زینب صدا میزد حسین حالشان بَد میشُد و زینب صدا میزد حسین یک نفر سَر میزد و زینب صدا میزد حسین گفت عونَش اَشهدُ... و زینب صدا میزد حسین سمتِ او در بِینِ نامحرم دویدن مشکل است ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سر را گرفت در دل چادر به دامنش سر را گذاشت غرق تفکر به دامنش "یا آتش محبت، یا آتش عذاب" * او بود و شعله شعله تحیر به دامنش دل کند از زمین که نماند الی الابد در این مصاف، ننگ تکاثر به دامنش آمد سوی حسین سرافکنده و خجل می ریخت اشکهاش چنان در به دامنش او هم شهید شد که نماند اسیر مرگ حالا حسین بود و سر حر به دامنش * إنّی وَاللّهِ اُخَیِّرُ نَفسی بَینَ الجَنَّهِ وَالنّارِ ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ فرمانده بودی آمدی سرباز دین باشی دُر باشی و حُر باشی و مرد آفرین باشی از حضرت زهرا شفاعت را طلب داری باید بگویم هر چه داری از ادب داری چون در حقیقت حضرت زهرا نگاهت کرد با یک نظر فرمانده ی کل سپاهت کرد معنی حُرکربلا اینطور شد ساده هرکس که زهرا شد خریدارش،شدآزاده نعلین را در کربلا انداختی بر دوش یعنی به فرمانت شدم آقا سراپا گوش سرباز اربابی و حکم آمد از آن بالا فرماندهی لشکر صدیقه ی کبرا تو در حقیقت چون که بر ارباب پیوستی روز نخستین راه را روی خودت بستی روز نخستین صحبت ارباب پاکت کرد روز دهم تاثیر کرد و سینه چاکت کرد پیوستنت تاریخ را یکدفعه برگرداند بیش ازهمه این بازگشتن شمر را سوزاند یک بار با برگشتنت یک بار با جنگت یعنی دودفعه شمر افتاده ست در چنگت فرمانده ی محض سپاه توبه کارانی ازاین جهت درد مرا هم خوب میدانی یک آیت از مجموع اعجاز حسینی تو چون اولین سردارِ سرباز حسینی تو درکربلا ازاین جهت مثل علی هستی که بر سر خود دستمال زرد را بستی آن دستمالی که حسین از مادرش دارد حُر مثل سربندی همان را بر سرش دارد پیداست بر انگشتر کرب و بلا دُرّی زهرا خریدار تو شد ازاین جهت حُرّی یعنی گریز روضه ی حُر میشود کوچه یعنی ازآن نامردها پُر میشود کوچه ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من خطا کارم جفا کردم به تو اما ببخش گرچه بد کردم - پشیمانم - مرا حالا ببخش راه بستم بر تو و ترسید از من دخترت علتِ دلشوره ی زینب شدم من را ببخش دل اگر سوزاندم از اهلِ حرم ، در آتشم یا مرا در آتش این غم بسوزان یا ببخش احترامِ مادرت را داشتم ، دیدی حسین این پشیمان را برای خاطرِ زهرا ببخش راه را بستم که حالا آب را هم بسته اند خیمه گاهت تشنه ماند و رفت اگر سقّا ، ببخش ساعتی دیگر به مقتل می روی ، شرمنده ام می روی منزل به منزل بر سرِ نی ها ، ببخش از تو دوری کردم و دور از خدا ماندم ببین هاربٌ مِنکم ولی برگشتم ای مولا ببخش تا مرا در خون نبینی راضی از خود نیستم حُر پشیمان آمده ای بهترین آقا ببخش ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ میخواست که روی نام او خط نکشد برگشت که کارش به قیامت نکشد با دیدن او حسین در دل میگفت: باید چه کنم که حُر خجالت نکشد ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یکباره از تعلق دنیا رها شدی خاک تو پاک بود و چنین کیمیا شدی در تو طلوع کرده یقین دوباره‌ای از جنس نور بودی و محو خدا شدی از بس که غرق چشمهٔ مهتاب شد دلت دیدم تو را که قبلهٔ آئینه‌ها شدی حق را چه عاشقانه اجابت نموده‌ای تو سربلند عرصهٔ قالوا بلی شدی در چشم‌هات شوق شهادت چه دیدنی‌ست آئینه‌دار حضرت خون خدا شدی یک مرتبه برای تو کم بود یا زهیر هر چند با تمام وجودت فدا شدی هرگز نخواستی بدن تو کفن شود وقتی شهید بی‌کفن نینوا شدی حتی سر تو از سر مولا جدا نشد تا شام و کوفه همسفر نیزه‌ها شدی ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در قیامت دست او پـُر میشود سنگ اگر باشد دلش دُر میشود هرکه باشد با ادب پیش حسین آخرش روزی چُنان حـُر میشود ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یکباره از تعلق دنیا رها شدی خاک تو پاک بود و چنین کیمیا شدی در تو طلوع کرده یقین دوباره‌ای از جنس نور بودی و محو خدا شدی از بس که غرق چشمهٔ مهتاب شد دلت دیدم تو را که قبلهٔ آئینه‌ها شدی حق را چه عاشقانه اجابت نموده‌ای تو سربلند عرصهٔ قالوا بلی شدی در چشم‌هات شوق شهادت چه دیدنی‌ست آئینه‌دار حضرت خون خدا شدی یک مرتبه برای تو کم بود یا زهیر هر چند با تمام وجودت فدا شدی هرگز نخواستی بدن تو کفن شود وقتی شهید بی‌کفن نینوا شدی حتی سر تو از سر مولا جدا نشد تا شام و کوفه همسفر نیزه‌ها شدی ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شمیم غم ای گُل یاس حسن، قاسم خونین بدنم سوخت ازهُرم صدای توتمامی تنم ازصدای نفست ،بوی غم آیدبه مشام ازشمیم محنت درغم ورنج ومحنم همچویعقوب ،زداغ توزنم ناله زجان درکناربدنت یوسف گُل پیرهنم بس که نیزه به تنت خورده ، تنت صدچاک است قتلگاه بدن توشده بیت الحزنم استخوان های تنت ،زیرسُم اسب شکست دیدم این جا،که چسان می شودآخربدنم سوختم تاکه توراسوی حرم آوردم خنـده زد دشمن ظالم به من وسوختنم این شهادت به توتبریک و،خدامی داند مانده شیرینی ناب عسلت دردهنم می شودباغ گلُم گرچه«وفایی»پرپر صبرخواهم زخدا تادم پرپرشدنم ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بن الحسن_علیه _السلام شمس الشرف سیزده ساله جوانی که گل باغ ولاست قمرنجمه وشمس الشرف کرب وبلاست نوراو ناب تر از رنگ عقیق یمنی است پرورش یافته ی مکتب ناب حسنی است طینتش نورولبش کوثروقدش طوباست نوۀ حیدرکرار وعزیز زهراست نور از روی جبینش به فلک می تابد مهرایمان ویقینش به فلک می تابد نوجوانی که به پیران جهان راهبراست یم ایثار ووفا را صدفی پرگهر است داشت جامی به کف از جام وفا زرین تر اشتیاقش به شهادت زعسل شیرین تر نامۀ مرد جمل را به روی دست گرفت سیزده جام عسل را به روی دست گرفت بغض پنجه به دل وراه گلویش میزد بس که او بوسه به دستان عمویش میزد گفت دانی به شما عشق وارادت دارم ای عموجان به دلم شوق شهادت دارم ای کریمی که کرم هست تو را عادت وخو بامن ای جان عمو حرف نرفتن تومگو هردو نذر حرم دوست متاعی کردند هردوباناله وگریه چه وداعی کردند همه دیدند مه چاردهی سرزده است با نقابی که به رویش زده اوآمده است آمدو جن وملک را به تماشا انداخت «کوه طوفان زده را یک تنه ازپا انداخت» بس که برمیسره ومیمنۀ لشگر تاخت همه را یاد ابرمرد جمل می انداخت کوفیان بار دگر حیله ونیرنگ زدند وای از آن لحظه که براو همگی سنگ زدند با همان دست که برجسم حسن تیرزدند شب پرستان به تنش نیزه وشمشیر زدند موج زد لشگرو دیدند دگر قاسم نیست استخوانی به تمامی تنش سالم نیست عشق می گفت حسین بن علی را ،بشتاب یک صدا گفت عمو قاسم خودرا دریاب باغبان دید گلش پرپر وپامال شده بسملی روی زمین بی پروبی بال شده ای «وفایی» چه بگویم که حسین از آن دشت با تن او به چه حالی به حرم بر می گشت ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سیزده جام عسل لالۀ سرخ چمن ازچه توپرپر شده ای دردل گلشن توحید معطّر شده ای باغ لبریز زعطربدن توشده است درکجا زیر سُم اسب توپرپر شده ای گل که دیده است کفن پوش شودفصل بهار؟ چیده درفصل بهاران تو به خنجرشده ای دشت دریا شده و ازاثر موج ستم مثل یک کشتی بشکسته شناور شده ای عضوعضوبدنت رنگ شهادت دارد مرغ بسمل شده ای ، لالۀ احمر شده ای همچو دریای دوچشمم که پُرازخوناب است به روی خاک فتادی وزخون تر شده ای جای خون نور ز هر زخم تنت می ریزد ماه بودی وچنین مهر منّور شده ای بس که مشتاق شهادت شده بودی ،پیداست که تودر معرفت وعشق توانگر شده ای سیزده جام عسل ریخته درکام تودوست ای که سیراب زسرچشمۀ کوثر شده ای ای«وفایی»به دلت شوق زیارت جاری است به هوای حرمش مثل کبو تر شده ای ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای حر تو از این پیش‌تر بودی حسینی  حتی تو در صلب پدر بودی حسینی  دیشب دعا کردم که پیش ما بیایی  آخر تو نه حر یزیدی حر مایی  پیش از ولادت ما دلت را برده بودیم بر تو بشارت از بهشت آورده بودیم  در کوثر رحمت شناور گشتی ای حر زهرا دعایت کرد تا برگشتی ای حر ما بر گنه‌کاران در رحمت گشودیم روزی که تو با ما نبودی، با تو بودیم  با دست عفو خود به پایت گل فشاندیم   تو دوستی، ما دشمن خود را نراندیم  با ما شدی دیگر ز خود، خود را رها کن خون گلویت را نثار خاک ما کن  هرچند بد کردی،خریدارت منم من  در این جهان و آن جهان یارت منم من تو خار، نه! تو شاخۀ یاس من استی  تو حر عاصی نه! تو عباس من استی  تو جان‌نثار عترت پیغمبر استی در چشم من دیگر علیِِِِِِِِِِِّ اکبر استی  امروز، دیگر ما تو هستیم و تو مایی  تنها نه در مایی در آغوش خدایی  گفتم: برو! مادر بگرید در عزایت مادر نه! من می‌گریم امروز از برایت  وصف تو را باید کنار پیکرت گفت آری تو حری همچنان که مادرت گفت  غلامرضا سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای علی و فاطمه را نور عین چشم الهی نگهم کن حسین حرّ گرفتار ز راه آمده در پی یک نیم نگاه آمده نار بُدم نور صدا زد مـرا چشم تو از دور صدا زد مرا ای دل من بسته به زنجیر تو حرّ شده سینهْ سپر تیر تو تا کرمِ فاطمه دستم گرفت عشق ز راه آمد و هستم گرفت دوش مرا زد شرر از سینه جوش العطشِ طفل تو آمد به گوش چشم که بر آب روان دوختم سوختم و سوختم و سوختم جان و تنم در تب و در تاب شد چون دل دریا جگرم آب شد ای پسر فاطمه تا زنده‌ام زار و سرافکنده و شرمنده‌ام غلامرضا سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یوسف زهرا! ز شما پُر شدم تا که اسیر تو شدم حُر شدم از دل دشمن به سویت پر زدم آمدم و حلقه براین در زدم آمده ام تا که قبولم کنی خاک ره آل رسولم کنی حرّ پشیمان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین یک نگه افکن همه هستم بگیر ای پسر فاطمه دستم بگیر روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو ناله ی العفو بُوَد بر لبم تا صف محشر خجل از زینبم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است مهر تو کُلّ آبروی من است هستی من خون گلوی من است چه می شود کشته ی راهت شوم؟ خاک قدم های سپاهت شوم؟ حرّ ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده با نگه خویش کمالم بده وز کرم خود پر و بالم بده بال من از تیغه ی شمشیرهاست سینه ی تنگم سپر تیرهاست مقتل خون، اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال بده، فطرس دیگر شوم طوطی گهواره ی اصغر شوم استاد سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای ز خود خالی و از حق پر شده ای گرفتارت هزاران حر شده حرّ ما، امروز حرّ ما شدی قطره بودی غرق در دریا شدی ما شدی و ما خطابت کرده ایم ذره بودی آفتابت کرده ایم خواجة اسری صدایت زد، بیا مادرم زهرا صدایت زد، بیا این که گفتم بر تو گرید مادرت بی سبب آزرد از ما خاطرت بی جهت از خشم ما رنجیده ای من دعا کردم، تو نفرین دیده ای خشم ما بر دوست، عین رأفت است رحمت است و رحمت است و رحمت است خشم کردم تا به خود وصلت کنم در کتاب عشق سرفصلت کنم از همان اول که برخوردم به تو با نگاه خویش دل بردم ز تو دیدم از آغاز پرواز تو را با شهادت می خرم ناز تو را در تن پاک تو دیگر خون ماست این عروجت تا خدا مدیون ماست جذبة ما جانب یارت کشید دل ربود و سوی دلدارت کشید طایر بام شهادت رام توست جوشن تو جامة احرام توست عشق را پاینده کردی حر ما حریت را زنده کردی حر ما تو دگر حر ریاحی نیستی حرّ مایی، هیچ دانی کیستی آب، از سوز درونت می کنیم قطره ای، دریای خونت می کنیم ای همه ما چون ز ما شرمنده ای سربلند و سر به زیر افکنده ای! گریه کمتر کن به بخت خود بخند سربلندی، سربلندی، سربلند در حرم با اشک، آب آورده ای هدیه از بهر رباب آورده ای گوش کن تا گریه بی تابت کند شعله های العطش آبت کند دوش دور خیمه ها مانند مشک چشم سقا تا سحر می ریخت اشک همچو شمع سوخته، گردید آب اشک خجلت ریخت بر طفل رباب کودکانم سوختند و سوختند چشم خود بر دست سقا دوختند خیمه ها از اشک دریایی شده چشم زینب ، گرم سقایی شده هر چه کردی ما قبولت کرده ایم وقف اولاد رسولت کرده ایم یاد داری چون سپاهت تشنه بود آبشان دادیم هنگام ورود از چه اینان آب بر ما بسته اند قلب اطفال مرا بشکسته اند "میثم" از ما قصة ما را شنفت از زبان حال ما گفت آن چه گفت استاد سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اگر بر آستان خوانی مرا خاک درت گردم و گر از در برانی خاک پای لشگرت کردم به درگاهت غبار آسا نشستم بر نمی خیزم و گر بفشانی ام چون گَرد بر گِِرد سرت گردم علی شیر خدا باب تو شیر خود به قاتل داد تو ای دلبندِ او مپسند نومید از درت گردم دل و جانم ز تاب شرم هم چون شمع می سوزد بده پروانه تا پروانه وش خاکسترت گردم ببین از کرده خود سر به زیرم سر بلندم کن مرا رخصت بده تا پیش مرگ اکبرت گردم اگر باشد به دستم اختیاری بعد سر دادن سرم گیرم به دست و باز بر گرد سرت گردم به صد تعظیم نام فاطمه آرم به لب یعنی که خواهم رستگار از فیض نام مادرت گردم استاد علی انسانی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): حر پشیمان توأم یا حسین "دست به دامان توأم یا حسین" دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم توبه کنان گرچه به تاب و تبم تا صف محشر خجل از زینبم روی علی_اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است حر ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده مقتل خون اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال من از تیغهء شمشيرهاست سينهء تنگم سپر تیرهاست حال که از لطـف پذیرفتی‌ام رتبه به من دادی و حرّ گفتی‌ام از کرمِ خویش مدالم بده رخصت میدانِ وصالم بده باب تو برقاتل خود شیر داد از کرمش به خصم، شمشیر داد از تو سزد ای پسر بوتراب تا که به دشمن بدهی جام آب ای به فدای تو و آقائی ات خصم تو شرمنده ی سقائی ات گر چه خود از شطّ فرات آمدم در طلب آب حیات آمدم کاش می آوردم یک جرعه آب بر لب خشکیده ی طفل رباب العطش طفل تو کشته مرا دیشب از این غصّه نمردم چرا آه که هم گام به دشمن شدم باعث این سوزِ عطش من شدم حال اگر من به تو بد کرده ام فاطمه را واسطه آورده ام ای شده از خود تهی از دوست پُر مادرت از روز ازل خوانده حُر آنکه گنه کار پذیرد منم آنکه تو را دست بگیرد منم ای به بلا گفته بلی مرحبا حرِّ حسین ابن علی مرحبا شیفتهء پر زدنت بوده ام منتظر آمدنت بوده ام باغ گل یاس شدی، مرحبا وصل به عبّاس شدی، مرحبا فخر کن ای روح رها از بدن حرّ منی حرّ منی حرّ من ای تو فروشنده، خریدار، ما دل به سر دستِ تو، دلدار، ما در پی دیدار حبیب آمدی یا که به یاریّ غریب آمدی باش که محبوب خدای منی حرّ تمام شهدای منی خون خدا خون تو را خواسته چهره گلگون تو را خواسته تا که به خون سرخ شود روی تو زینب کبراست دعاگوی تو پشت سر توست دعای همه اجر تو با مادر ما فاطمه از ادب تو به من و مادرم بود حسینی شدنت باورم گر چه مرا زخم فزون بر تن است بستن زخم سرِ تو با من است فرق تو را اهل ستم بشکنند رأس مرا بر سر نی می زنند غلامرضاسازگار حر ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): جناب حر خدایا قطره بودم متصل کردی به دریایم  بـرون آورد دست رحمتت از دام دنیایم من آن آواره‌ای بودم که کوی یار را جستم  و یا گمگشته‌ای بودم که مولا کرد پیدایم  اگر دامـان مهـرش را نگیـرم، اوفتـد دستم گر از کویش گذارم پای، بیرون، بشکند پایم بـرای مـن شد از امـروز نـام حرّ برازنده  همانـا افتخارم بس کـه دیگر حرّ زهرایم  سراپا غـرق اشک خجلتم یـارب نمی‌دانم  که چشم خود چگونه بر روی عباس بگشایم  اگر عباس گوید دست و سر، سازم به قربانش وگـر اکبــر پسنـدد، کشتـۀ آن قد و بالایم به خود گفتم که شاید از کرم بخشد گناهم را  نـدانستم کـه در نـزد حبیبش می‌دهد جایم  ز چشمم اشک خجلت گشت جاری، بخت را نازم که هم بخشید، هـم اذن شهادت داد مولایم... چه بی‌رحمید اهل کوفه! من با چشم خود دیدم ترک خورده است از هرم عطش لب‌های آقایم صـدای آب آب کودکان تشنه، آبـم کرد لـب خشکیدۀ عبـاس، آتـش زد بـه اعضایم بسوزانید و خاکستـر کنیـد از پـای تـا فرقم من آن پروانه‌ای هستم کزآتش نیست پروایم غلامرضا_سازگار حر ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): تو کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو فهم رسا، نارسا چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو هیچ گلی ندیده خندیدنت به غیر لحظهٔ حسین دیدنت دایهٔ تو ز کودکی غم شده قامت غم در غم تو خم شده کتاب عشق و عقل تألیف توست مُهر به لب، زبان ز توصیف توست تو گردش ثبات اهل‌بیتی تو مجمع صفات اهل‌بیتی دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو تو برده‌ای فیض حضور همه تو بوده‌ای سنگ صبور همه روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات سایهٔ تو ندیده همسایه‌ات مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود تو عین عرفان وِرا نور عین کشتهٔ حقّی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینةالنّجاتی حسین امید خلق در عالمین ولی به هر غم تو امید حسین نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم چنان که نام خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ✅ اشعار ___________________ من آمـده ام تا کـه به پای تو بمیرم  امـروز غـریبـانـه بـرای تو بمیرم  غم نیست اگر در قدمت دست من افتد  شادم به خدا تا که به پای تو بمیرم  از خیمه دویدم که کنم جان به فدایت  خواهـم که عمو زیر لوای تو بمیرم  ای کاش ذبیح تو شـوم در ره توحید  تا در ره عشقت به منـای تو بمیرم  این قـوم اگـر تشنـۀ خونند، بیایند  آماده شدم تا که به جای تو بمیرم  بگذار که از خیـل شهیـدان تو بـاشـم  بگـذار که در کرب و بـلای تو بمیرم  کو حرملـه تـا تیـر بینـدازد و من هم  زان تیـر در آغـوش وفای تو بمیرم  از قول من خسته جگر گفت «وفایی»  ای کـاش کـه در راه ولای تو بمیرم  ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯