❁﷽❁
الا که نور و صفا آفتاب از تو گرفت
ستاره سرعت سیر و شتاب از تو گرفت
به جلوه های جمال تو ماه خیره شده است
شکوه وحی در آیینه ات ذخیره شده است
تو عطر گلشن یاسین، شکوفهء یاسی
تو با پیامبر عشق اشبه الناسی
کسی چنان تو کجا حسن مهر پرور داشت
ملاحتی که تو داری فقط پیمبر داشت
تو بازتاب سپهر چهار معصومی
تو سایه پرور مهر چهار معصومی
ظهور و جلوهء ایمان مطلق از تو خوش است
ترانه ی "اولسنا علی الحق" از تو خوش است
همین که منطق تو منطق رسول خداست
حساب حسن تو از دیگران همیشه جداست
بلاغت از سخنت میچکد، گلاب صفت
و گرمی از نفست خیزد، آفتاب صفت
کسی به کوی وفا چون تو راست قامت نیست
که قامتی که تو داری کم از قیامت نیست
حسین محو تماشای راه رفتن توست
مرو که خون تماشاییان به گردن توست
بخوان که بدر به پابوس تو هلال شود
بگو که محو اذان گفتنات بلال شود
تو دل فریب تر از حسن عافیت سوزی
تو در جهاد حیات و عقیده پیروزی
به کاروان شهادت، دلیل یعنی تو
شهید اول نسل خلیل یعنی تو
تو را حسین، عقیق زبان به کام گذاشت
حساب عاشقی ات را کنار جام گذاشت
تو لب به چشمه ی آب حیات تر کردی
فدای حج وداعی که با پدر کردی
به احترام تو زینب طواف کرد آنجا
به زخم سینه ی خود اعتراف کرد آنجا
قسم به گردش چشمت، قسم به لیل نهار
زمین به دور تو گردید بیست و پنج بهار
جوانی تو سپر شد که شب سحر گردد
که خودنگر به خود آید خدانگر گردد
جوانی تو سپر شد که عشق زنده شود
حدیث در یتیم دمشق زنده شود
الا که گردش تو در مدار حق طلبی است
تو زمزمی و جهان در کمال تشنه لبی است
تبارک اللَّه از آن خلقت پیمبروار
که حسن خلق تو آیینهء خصال نبی است
بگو جمال جمیل تو را نگاه کند
کسی که عاشق روی پیمبر عربی است
شجاعت تو علی گونه بود روز نبرد
شهامت تو نشان نماز نیمه شبی است
"هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن نشان بی ادبی است"
قسم به آینه ها نور مشرقینی تو
سفیر عشق، علی اکبر حسینی تو
#استاد_شفق
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
حضرت علی اکبر(ع)-مدح
فروغ چهره خوبان، شعاع طلعت توست
کمال حُسن تو، مدیون این ملاحت توست
به خَلق و خُلقِ رسول و به منطقِ نبوی
فزونتر از همه کس، در جهان شباهت توست
از این شباهت بیحد، در اشتباه افتند
که این ولادت طاهاست، یا ولادت توست
ز خال روی تو، پیدا سیادت تو بود
ز حُجب فاطمه، یک سایه هم به طلعت توست
ز احمد و ز حسین و، ز حیدر و زهرا
نشانهای به سراپای سرو قامت توست
به پیکر تو مجسم، لطافت روح است
عجب بود که درین خاکدان، قامت توست
نگاه مهر تو، غارتگر دل پدر است
عیان به چشم سیاهت، غم شهادت توست...
عجب نباشد اگر، بر «حسان» کنی احسان
که لطف و مرحمت بیشمار خصلت توست
حبیب الله چایچیان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
آسمان باز پر قمر شده است
شب اندوهمان سحر شده است
به همه سائلان نظر شده است
چونكه اربابمان پدر شده است
آمد از راه قرص ماه حسین
دومین حیدر سپاه حسین
خلق و خویش پیمبرى دیگر
على اكبر نه،حیدرى دیگر
پهلوان دلاورى دیگر
تو بگو شیر لشكرى دیگر
هست پیغمبرى سراپایش
به عمو رفته قدوبالایش
چهره اش ماه آسمان حرم
سایه اش قوت زنان حرم
حنجرش گرمى اذان حرم
چشم بد دور از جوان حرم
مثل عباس سایه ی سرهاست
سرپناه تمام خواهرهاست
آمد از هر نظر على باشد
از همه بیشتر على باشد
بازهم یك نفر على باشد
چقدر این پسر على باشد!
مثل حیدر قویست او عزمش
چند بیتى بگویم از رزمش
بین گرد و غبار مى آید
روى مركب سوار مى آید
پسر ذوالفقار مى آید
حیدر روزگار مى آید
عشق مى ریزد از سر و رویش
ذوالفقار است تیغ ابرویش
پاش تا در ركاب مى افتد
دشت در پیچ و تاب مى افتد
سر ز تن بى حساب مى افتد
به تلاطم عقاب مى افتد
بهت در چشمهاى این دشت است
بسكه در حال رفت و برگشت است
خوب فهمیده رزم فن دارد
هنر جنگ تن به تن دارد
فن از روبرو زدن دارد
این شگرد از عمو حسن دارد
آى لشكر ببین جوان این است
پسر شیر نهروان این است
خشم او تیغ و نیزه و تیر است
هرنگاهش دو قبضه شمشیر است
چقدر رزم او نفسگیر است
نوه ی شیر غالبا شیر است
تیغ مى زد همین كه از چپ و راست
ازحرم بانگ یاعلى برخاست
رزم با این جوان گره خورده
حنجرش با اذان گره خورده
در دهان ها زبان گره خورده
ابرویش آنچنان گره خورده
كه همه یاد حیدر افتادند
یاد آن روز خیبر افتادند
رعد و برق است یا كه طوفان است
كه دقیقا میان میدان است
یا جوان حرم رجز خوان است
روى لب هاى عمه ها جان است
شور و غوغاست در دلش هرچند
دارد ارباب مى زند لبخند
مى رود دشت را به هم بزند
وسط معركه علم بزند
خواست تا حرف مى روم بزند
دید باید كمى قدم بزند
پیش چشم پدر جوان مى رفت
داشت ازجسم شاه جان مى رفت
رفت در نیزه زارها افتاد
بین گرد و غبارها افتاد
زیر پاى سوارها افتاد
وسط نیزه دارها افتاد
پاى نیزه به پیكرش وا شد
به زمین خورد اربااربا شد
#علی_زمانیان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#میلادحضرت_علی_اکبر
مدینه و گل لبخند سیدالشهداست
شب است و خانه ثارالله و چراغ هداست
خدا عجب پسری داده بر امام حسین
که پای تا به سر آیینه رسول خداست
علی است نام و علی جلوه و علی آئین
علی جلال و علی صورت و علی سیماست
تمام چشم شده باغبان گلشن وحی
نگاهش از همه جانب به لاله لیلاست
تمامِ نور بود ذرّه، روی او خورشید
تمامِ حسن بود قطره، حسن او دریاست
خدا به یوسف زهرا دوباره یوسف داد
چه یوسفی که سراپای یوسف زهراست
هر آنکه دید جمال ورا به حیرت گفت
محمد است؟ علی؟ یا که سیدالشهداست؟
محمد است علی؟ یاحسین؟ یاحسن است؟
به پنج تن قسم این حُسن کلِّ پنج تن است
غلامرضا سازگار
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
#سيدهاشم_وفايی
▶️
این گل که شکفته ،عطر جنت دارد
انــدازۀ فـردوس طراوت دارد
از یمـن شکفتـن علـی اکبـر
ارباب به خانه اش ضیافت دارد
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
#محمود_ژولیده
▶️
این شعر ، سرود عالم بالا شد
تبریک ، حسین بن علی بابا شد
همنام علی ، شبه محمد یعنی
میلاد علی اکبر لیلا شد
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#امیر_فرخنده
▶️
از ابتدا آرام جان ما تو هستی
تا انتها ورد زبان ما تو هستی
باید بگوییم از تو تا دنیا بفهمد
راه نجات مردم دنیا تو هستی
ما رفته ایم از خانه امن تو بیرون
چون طفل سرگردان، ولی بابا توهستی
دنیا اگر پشت سر هم بد بیارد
غم در دل ما جا ندارد تا تو هستی
آقا میان شهر بویی از شما نیست
در روضه میگویم بیا اینجا تو هستی
ما روضه خواندیم و شنیدیم و تو دیدی
پس داغدار ظهر عاشورا تو هستی
در عمق این روضه صدای گریه آمد
یا مادرت زهراست آقا، یا تو هستی
ای منتقم برگرد با داغ مدینه
تسکین قلب مادرت زهرا (س) تو هستی
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#قاسم_نعمتی
▶️
قدري مِيِ طهور ز ته مانده سبو
بر لب زدم به نيت تر كردن گلو
تا آتش و شراره آن بر دلم نشست
بابى ز عشق وا شد از اين دل به سوى او
ديدم صداى هاتفى از غيب مى رسد
أُدخل الي الحرم كه شده وقت گفتگو
بالا بزن به عزم تقرب تو آستين
با اشك ديده وقت سحر ساز يك وضو
صورت بمال بر حرم و خاكِ پاى يار
تا از غبار مقدم او يابى آبرو
بر مِنبرى ز تور نشين ، وصفِ عشق كن
بي خود ز خویش گشته فقط از على بگو
امشب فقط به سوى حرم سجده جايز است
مستانه رو به روى حرم سجده جايز است
با يك سلامْ دل به هوايت روانه شد
تسبيح اشك پاره شد و دانه دانه شد
بر روى آب عكسِ ضريحى كشيده ام
درياى گريه هام عجب بى كرانه شد
گشتم دخيل گوشه اى از كَشتى نجات
ديدم كه صاحبش پسرى ناز دانه شد
از جانب بهشت نسيمى وزيد و بعد
با عطر سيب موى كمندِ تو شانه شد
بر بوسه هاى ممتد مولا ز صورتت
اين روزها نبودنِ زهرا بهانه شد
آهسته گفت گريه كنان اَيْنَ فاطمه؟
دردِ نبودنت به دلم جاودانه شد
تو آمدى و دوباره پيمبر ظهور كرد
قنداقه تو كعبه سيّارِ خانه شد
نازم به اين جمال و كمال و خصالِ تو
عاشق كُشَ است يك سحرى شرح حالِ تو
مرآتِ كبرياست جمالِ خدائى ات
بَدرُ المُنيرِ عشقْ رُخِ مصطفائى ات
چشم تمام اهل حرم خيره مى شود
بر شكل راه رفتنِ خير النسائى ات
كردى حقوق حضرت استاد را ادا
نازم به بخشش و كرمِ مجتبائى ات
گم كرده راه بودم و تا خانه كريم
من را كشانده جلوة نارُ القرائى ات
صاحب دعا حسين ، مُريدانه تا سحر
دل داده پاى زمزمه ربنائى ات
الگوى هر چه عابد لله مى شود
با اين وجود غرق به نور و خدائى ات
بِيْنِ خطوط روی جبينت پُر از خداست
اِبْنُ الحسينْ ليلى ليلاى كربلاست
گيسو به باد مى دهى و دلبرى على
پا در ركاب مى كنى و حيدرى على
ابرو نهان كن از نظر خيره حسود
آئينه دارِ صورت پيغمبرى على
قامت نگو قيامت زهراست قامتت
از بس كه قد كشيده اى و محشرى على
گرم طوافِ روى تو آلِ بوتراب
غرق عبادتى و خدا منظرى على
وصف تو اين بس است كه وقت تجلى ات
شه زاده حرم على اكبرى على
در كربلا تجلّى فتاح خيبرى
همنام شهريارِ عرب حيدرى على
برقِ عرق به روى تو الماسْ اكبرا
ای هم نشین حضرتِ عباسْ اكبرا
از باده تو مستى دلها فراهم است
كارِ دلم چو زلفِ تو پيچيده دَرهَم است
لشگر كشيده ام به هوا خواهى ات على
اين قطره اشكها چو سپاهي منظم است
تو وارث تمام اولوالعزم ها شدى
وصف تو امتداد رسولِ معظم است
تركيبى از حسن و حسين است رُوى تو
ريحانه بهشت بگويم به تو كم است
من نذر كرده ام كه بميرم براى تو
خونين شدن به پاى تو سِرِّ مُحرّم است
هر جا كه حرفِ پيرِ جوان مُرده مى شود
تصوير دست و پا زدنِ تو مجسم است
بالاي نعشِ تو پدرت پير شد على
دنبال تكه هاى تنت با قدى خم است
ديدند همچنان بدن پاره پاره ات
فريادهاى يا ولدي ، نا منظم است
امروز قدرتى به صدا جمع مى كند
فردا تو را ميانِ عبا جمع مى كند
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#محسن_ناصحی
▶️
پیمبر می زند رخسارش اما نه پیمبر نیست
پیمبر نیست اما از پیمبر نیز کمتر نیست
رسید و خاتمیت را نمی دانم چه باید گفت
که گفته بعد پیغمبر پیمبرهای دیگر نیست؟!!
زمین می لرزد از نوع قدمهایش نمی دانم
چه باید گفت نامش را اگر این مرد، حیدر نیست؟!
زبان مانده است از گفتن قلم عاجز شد از رفتن
دریغا وصف او در بیتهای ما میسر نیست
شگفتا ! مانده ام باید به جز اکبر چه گفت او را
که از اوصاف او گفتن کم از الله اکبر نیست
الا شاعر چه می جویی میان واژگان او را
فقط یک بیت را در خور اگر داری بیاور ، نیست
علی های حسین بن علی مانند هم هستند
برادر را چه کس گفته است مانند برادر نیست!!
همین یک بیت را یک روضه می خوانم ؛ عبا پهن است
علی اکبر است این اربن اربا ، آه اصغر نیست...
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#مهدی_رحیمی
▶️
قُنداقه را حسین گرفت و نگاه کرد
اینگونه آفتاب تبسم به ماه کرد
با خنده ی پیمبری اش از همان نخست
حال حسین را علی اش رو به راه کرد
هرکس که دیدش و صلواتی نکرد نذر
در باب احتجاج خودش اشتباه کرد
با یک نگاه دشمن خود را در اوج رزم
هر قدْر کوه بود مُبَدَل به کاه کرد
مردان جنگجوی عرب را بدون جنگ
پلکی به هم رسانده و خلع سلاح کرد
قبل از ورود شمر به گودال در وداع
روز حسین را علی اکبر سیاه کرد
برگشت با بهانه ی لب تشنگی ولی
در اصل شاهزاده تَرَحُم به شاه کرد
برگشت قطعه قطعه علی اکبر این چنین
یک دشت را برای تنش بارگاه کرد
تو آمدی علی بشود حاصل حسین
باشد سه جور آینه در منزل حسین
تلفیقی از نبوت محض وامامتی
ای شامل پیمبر و ای شامل حسین
آن سان که خلق گشت حسین از گِل علی
آمد پدید با تو علی از گِل حسین
تو آمدی که نام تو مشکل گشا شود
عشق به تو ولی بشود مشکل حسین
از بس که دوست داشت تورا٬ در مقام عشق
جان تو گشت هدیه ی ناقابل حسین
کشتی شکست خورده ی طوفان کربلاست
آنجا که پیکر تو شود ساحل حسین
قدِّ تو را وموی تو را و رخ تورا
هرکس که دید گفت امان از دل حسین
با هر تبسمت٬ نفست٬ راه رفتنت
قبل از سنان خودت شده ای قاتل حسین
بالای پیکر تو خودش را بروز داد
در های های گریه غم کامل حسین
از خیمه تا کنار تن قطعه قطعه ات
قدّش خمیده گشت در این فاصله حسین
بعد از تو خاک بر سر دنیا که می رود
بر روی نیزه ها سر یک قافله حسین
بعد از تو روبرو بشود تا صلات ظهر
با شمر وخولی و انس و حرمله حسین
برای گفتن از تو سخن نمی ماند
که روضه ات به دل انجمن نمی ماند
چه کرده است به اعضای دَرهَمَت شمشیر
که بر سیاهی زلفت شکن نمی ماند
علی نماند اگر از حسین٬ قاسم هم
به احتمال قوی از حسن نمی ماند
چنان میان تن دشت ارباً اربایی
که بر تنت اثر پیرهن نمی ماند
برای روضه شناسان اشاره ای کافی ست
تن تو آه میان کفن نمی ماند
مؤذنی که بگوید علی ولی الله
مُسَلَم است برایش دهن نمی ماند
میان این همه شمشیر ونیزه معلوم است
که عضو سالمی از این بدن نمی ماند
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
پیش از اینها روزگاری روزگاری داشتم
با دلِ خود روزگاری کار و باری داشتم
تا که روزی کوچهی میخانه کاری داشتم
بعد از آن دیدم که چشمانِ خماری داشتم
بعد از آن آوارهام بِینِ نجف تا کربلا
لا حرم الا نجف لا عشق الا کربلا
جز خدا حرفی نگفتند از فراسویِ علی
جز پیمبر کس ندیده طاقِ اَبروی علی
وانکرده غیر زهرا سِرّی از مویِ علی
آمدم دنیا برایِ دیدنِ رویِ علی
آمدم با حضرتِ قنبر قراری داشتم
ورنه من با مردمِ دنیا چه کاری داشتم
این جوان این جان ، جهانگیر است تعبیرش علیاست
اَبروانش آسمانگیر است تفسیرش علیاست
تیغدار است و کمانگیر است تا میرش علیاست
بر طنین او اذانگیر است تکبیرش علی است
میکشد قد قامت و محراب حیرت میکند
یک تبسم میکند ارباب حیرت میکند
او علی شد فاطمه نورُ علی نور آوَرَد
او علی شد تا که موسی پیش او طور آوَرَد
او علی شد تا حسین آفاق در شور آوَرَد
او اگر خواهد ستون هم بارِ انگور آوَرَد
باید او را خُلقا و خَلقا کشید و عشق کرد
مدحِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد*
او که از الله اکبر اکبرش را بُرده است
از خصائل از شمایل بهترش را بُرده است
یعنی از این سلسله ، پیغمبرش را بُرده است
باز در آغوشِ زهرا مادرش را بُرده است
آتشی که روی بامش هست مست اکبر است
پردههای محملِ زینب به دستِ اکبر است
ریخته پیشش سپرها این که چیزی نیست نیست
بشکند کوه از کمرها این که چیزی نیست نیست
میدرد نامش جگرها این که چیزی نیست نیست
میزند سر رویِ سرها این که چیزی نیست نیست
سر ، سپاهی یکسره در پیش او خم میکنند
میمنه یا میسره میآید و رَم میکنند
حملهی دو شیر را در بینِ لشکر دیدهای
شیر مردی را کنار یک دلاور دیدهای
رفتنِ عباس را همراه اکبر دیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
گر به عباس از برادر تیغ حیدر میرسد
دستمالِ زرد مولا هم به اکبر میرسد
اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ خودش
میرود در هر سحر سمتِ ملاقات خودش
از خدا پُر میشود وقتِ مناجاتِ خودش
سجدهاش قُرب است میآید به میقاتِ خودش
پشتِ این خانه دلم دنبال لیلازاده است
پیشِ بابا باز کارم دستِ آقا زاده است
"آبها آئینهی سَروِ خرامانش شدند
بادها مشاطهی زلف پریشانش شدند
اَبرها چتر پریزادِ سلیمانش شدند"**
یک مدینه یک نجف یک مکه حیرانش شدند
گرچه ما را عاقبت کرببلا میآورند
ما گدایان را فقط پایین پا میآورند
کُنجِ شش گوشه نوشته وای از لیلا علی
در شبِ جمعه حرم بودیم ما اما علی
فاطمه بود و نمیشد گفت واویلا علی
میروم مشهد بخوانم روضههایت را علی
"خیز از جا آبرویم را بخر" بعدش برو
"عمه را از بین نامحرم ببر" بعدش برو
*اشاره به مدح معاویه لعنتا...علیه
**تضمینی از صائب تبریزی
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
باید شنید از دو لبت یاحسین را
باید که دید رویِ تو را با حسین را
از آن شبی که خنده زدی در میانِ مَهد
هرشب علی علی شده لالا ، حسین را
با هیچ چیزِ عالم عوض ، نه نمیکند
اربابِ ما شنیدنِ بابا حسین را
هر پنج وعده تا که اذانِ تو میرسد
مبهوت میکند همه حتیٰ حسین را
اینسان که خیره خیره تو را میکند نگاه
باید که دید وقتِ تماشا حسین را
طوری به رویِ دامن زینب نشستهای
گویا گرفته حضرت زهرا حسین را
باغ بهشت را گِروِ باده دادهایم
دیوانگانِ حضرتِ ارباب زادهایم
روزی که بال میزدم اما پری نبود
روزی که حلقه میزدم اما دری نبود
روزی که باده عربده میزد حریف کو؟
حل میشدم درونِ مِی و ساغری نبود
روزی که در میانِ تمامیِ عقلها
مستانه نعره میزدم و حنجری نبود
روزی که عشق بود و خداوندِ عشق را
غیر از حسین آینهی دیگری نبود
دیدم حسین بود و حسین و حسین هم
وقتی که بود جلوهی بالاتری نبود
میخواستم که دل بسپارم نیافتم
میخواستم که سر بدوانم سری نبود
آنروز لطفِ حضرتِ حق حیدری شدیم
ما را صدا زدند و علی اکبری شدیم
وقتی که باز میکنی از رُخ نقاب را
بیچاره میکنی زِ پِی ات آفتاب را
انگشت بر لب اند تمامیِ قابها
داری زِ بس که چهرهی ختمی مآب را
جبریل هم گمان کنم اینجا مُردَد است
آورده در حضورِ تو اُمّ الکتاب را
شُکرِ خدا برای گرههای کورِ ما
آوردهای هزار دَمِ مستجاب را
چشم پدر زِ شوق و شعف برق میزند
وقتی سلام میکنی عالیجناب را
میدان برایِ عرضِ ادب سجده میکند
تا دست میکشی سر و یالِ عقاب را
تو حیدری که آمده تکرار میشوی
وقت نبرد تیغ علمدار میشوی
در خاک میروند تمامِ سوارها
با دیدنِ تو ای نفسِ ذوالفقارها
حتیٰ هنوز بین دلیران زبانزد است
یک صحنه از حضور تو در تار و مارها
تو میزدی به سینهی لشگر ولی چه سود
یک تن نبود دور و برت از فرارها
تیغ تو چرخ میزند و چرخ میزند
صدها هزار دست و سرِ نابکارها
از نازِ ضربِ شصتِ تو بد مست میشود
شمشیر تو که زَهره دَرَد از شکارها
از نازِ ضربِ شصتِ تو تکبیر میکشد
عباس ، وقتِ دیدنِ این کار زارها
نامت حماسهای ست که پیدا نمیشود
هر یوسفی که یوسفِ لیلا نمیشود
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯