eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
24هزار ویدیو
230 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت‌الله جوادی آملی: 🔹آن که روسری خود را بر سر چوب می کند، با قرآن مخالف نیست بلکه با شرایط کشور مخالف است 🔹کشوری که مشکل مالی داشته باشد، دینش در خطر است. 🔹طبق بیان قرآن کریم، ربا و بانکداری ربوی باعث آبروبری است که ما به آن دچار هستیم، بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 عشقت مرا اسیر بیابان نوشته است مجنون‌ترین صحابی دوران نوشته است این هم ز مشکلات و مکافات عاشقی است دست مرا برای گریبان نوشته است از دست اختیار تو راه فرار نیست این جبر را خدات به پامان نوشته است مانند تو امیر فقط یک نفر ولی مانند من اسیر فراوان نوشته است شکر خدا که نام مرا اعتبار تو سلمان نوشته است، مسلمان نوشته است نام تو را به آب طلا دستِ کردگار بالای تخت و تاج سلیمان نوشته است کم ناز کن دو آیه از این سوره را بخوان اصلاً خدا برای تو قرآن نوشته است امشب قلم زدند پریشانی مرا با تو رقم زدند مسلمانی مرا قرآن بخوان و راه خدا را نشان بده توحید را نشان زمین و زمان بده قرآن بخوان و با نفس آسمانی ات این مرده های روی زمین را تکان بده قرآن بخوان و بال مرا از قفس بگیر اندازه شعور پرم آسمان بده آخر چه قدر قوم پسر دار می شوند دختر به دست دامن این مادران بده جز با صدای عشق مسلمان نمی شوم پس لطف کن خودت در ِگوشم اذان بده قرآن بخوان بگو که خدا واحد است و بس هر که ادلّه خواست علی را نشان بده تو آسمان مکه ای و ماه تو علی ست تنها دلیل روشنیِ راه تو علی ست مکه گرفته بوی خدا از دعای تو پیچیده در زمانِ همیشه صدای تو پایین بیا ز کوه دخیلی بیاورند دست توسل همگان بر عبای تو امشب فرشته ها همه پرواز می کنند اطراف آستانه¬ی غار حرای تو از این به بعد چشم تمام قنوت ها ایمان می آورند به یا ربّنای تو از این به بعد شمس و قمر روی دست تو از این به بعد مُلک و مکان زیر پای تو پرواز با دو بال میسر شود، بلی قرآن برای توست، علی هم برای تو احمد شدی کتاب شدی مصطفی شدی حالا تمام دار و ندار خدا شدی امشب که تاج نور نشاندند بر سرت خالی است ای نبیِّ خدا جای مادرت آن بانویی که زحمت بسیار می کشید تا این که این زمانه ببیند پیمبرت ای زیر سقف فاطمه ات عرش دومت دیدار روی فاطمه معراج دیگرت غیر از کلام حق سخنی بر لبت نبود هر ظهر جمعه وقف علی بود منبرت هر جا که پا نهادی و هر جا که سر زدی دیدی علی امیر نجف را برابرت فکر برادری؟! چه کسی بهتر از علی از این به بعد شاه ولایت برادرت از این به بعد شیر خدا آفتاب توست مهر علی تمامی دین کتاب توست شصت و سه سال زندگی ات مهربان گذشت با کیسه های وصله ایِ آب و نان گذشت شصت و سه سال زندگی ات بین کوچه ها در بندۀ خدا شدن این و آن گذشت گاهی میان دورترین خانه¬ی زمین گاهی میان دورترین آسمان گذشت گاهی کنار سفره بیوه زنان شهر گاهی کنار خاطرۀ کودکان گذشت وقت نزول حضرت خاکی نشین شدی وقت صعود ردّ تو از بی کران گذشت آن روزها که شعب ابی طالبی شدی ایام درد بود ولی همچنان گذشت ای آن که زندگی تو خرج نجات شد ای آن که زندگی تو با مردمان گذشت برگرد رنج و درد بشر را نگاه کن این زندگیِ سرد بشر را نگاه کن یک عده ای به عشق تو دور از وطن شدند یک عده ای ندیده اویس قرن شدند از خانواده ام همه عبدالله شما از خانواده ات همه آقای من شدند تو پیر خانواده بزرگ قبیله ای محصول زندگی تو پنج تن شدند یک عده زینب و علی و فاطمه شدند یک عده ای حسین شدند و حسن شدند بعد تو دختر تو و زینب کنار هم مشغول کار بافتن پیرهن شدند یک عده بچه های تو پاره جگر ولی یک عده بچه های تو پاره بدن شدند این کشته ها تمام جگر گوشۀ تواند یا ایها الرسول ببین بی کفن شدند «یا مصطفاه» این تن پامال را ببین این کشته فتاده به گودال را ببین
السلام علیک یا رسول الله با گریز دمید ماه رجب رؤیتـش مبارک باد به دوستان خـدا نعـمتش مبارک باد نـزول بارقـه ی رحـمـتش مبـارک باد محـمـد آمده و بـعـثـتـش مبارک باد که بعثتش حرکت داد چرخ هستی را که هجرتش برکت بود حق پرستی را سپـیـده دم ز حَـرا آفـتـاب برخـیـزد فروغ رحمت حق بی‌حجاب برخیزد ز صخره صخره ى آن عطرناب برخیزد سحر که شهر خدایان ز خواب برخیزد امین مکـه رهایی ز مستـیـش بدهـد نـویـد مذهب یـکـتا پرستـیـش بدهـد الا چو کعبه سرافـراز ای ابوطالب به شکر سفره بیـانداز ای ابوطالب به نظم شهـر بـپـرداز ای ابـوطالب به خیل طایـفه کن ناز ای ابوطالب که پروریده ى دستت پیامبر شده است یتـیم مکه بر مکّـیـان پدر شده است بزرگ مرد چهل ساله با رُخی چون ماه رسیده است و به راز پیمبری آگـاه دهند تهـنیـتش ز آنچه بگذرد در راه به این ندا که محمد تویی رسول الله بشارتی که عـمـو زاده ى خـدیجه دهد امـیــد بــر دل آزاده ى خـدیـجـه دهــد نفس کشیدن او نکهت خدایی داشت برای خسته دلان مژده رهایی داشت به درد مردم محروم آشنایی داشت که در جهان عرب این همه فدایی داشت خلوص و صبر و رضا را ز بس به کار گرفت به نیم قرن جهان را در اختیار گرفت خـلیل نیست ولی بر خـلیـل نـاز کند به روی عـالم درهای عـلـم باز کند کـلیـم پیش رخـش سجده ى نـیـاز کـند مسیح پشت سر مهـدیش نـمـاز کـند نـظـر ز آمـدن انــبـیـاء والا اوسـت بزرگ معجزۀ نون والقـلم با اوست کسی که عـالم ایجاد بی‌ قـرارش بود جـوامع بـشریت در انـتـظارش بود رسید و وحدت و آزادگی شعارش بود چو حُسن خلق سلاحی دراختیارش بود محـمد آمد و آورد هرچه خوبی بود کتاب او در حکمت به روی خلق گشود کجاست غیرت عمار و عزم سلمانش که زنده گشت مدائن ز عدل و ایمانش کجاست منطق بوذر عـلیه عثمانش که کُشت دشمن دین را به تیغ بُرهانش اگر به راه بـزرگـان دین برآمـده‌ایم به کـاخ های مجـلـل چرا در آمده‌ایم مدیـنه از تو به بیت الحـرام می‌نازد حرم ز فیض تو بر هر مقام می‌نازد خـدا ز بـنـدگـیـت بر انـام مـی‌نـازد عرب ز نام تو بر خاص و عام می‌نازد ولی دریغ که این افتخار پوشالی است تمام دعوی اهل حجاز تو خالی است ازاین قبیله که بر خاص و عام حمله کند گهی به کوفه وگاهی به شام حمله کند به مسلمین یمن صبح و شام حمله کند بعید نیست به بیت الحرام حمله کند خدای قدرت خود را کشیده بر رُخشان مدافـعـان حـرم می ‌دهـند پـاسخـشان مـدافـعـان حـرم بـاور عـلـی دارنـد به پیش دیده ى خود خـیـبر عـلی دارند‌ جهاد نامـه‌ای از دخـتر عـلی دارند امید مرحمت از هـمسر عـلی دارند قسم به فاطمه محبوب قلب فاطمه‌اند مدافــعان حـرم زینبی تر از همه‌اند تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
‌ بسم‌الله الرحمن الرحیم پیامبر اکرم ص (شعر مدح مبعث) غلامرضا سازگار نور اقرأ تابد از آیینه ام کیست در غار حرای سینه ام رگ رگم پیغام احمد می دهد سینه ام بوی محمد می دهد گل دمد از آتش تاب و تبم معجز روح القدس دارد لبم من سخن گویم ولی من نیستم این منم یا او ندانم کیستم جبرئیل امشب دمد در نای من قدسیان خوانند با آوای من ای بتان کعبه در هم بشکنید با من امشب از محمد دم زنید دم زنید از دوست، خاموشی چرا؟ ای فراموشان فراموشی چرا گوش تا اوای احمد بشنوید بانک اقرأ یا محمد بشنوید از حرا گلبانگ تحلیل امده دیده بگشایید جبرئیل آمده اینک از بیدادها یاد آورید با امین وحی فریاد آورید لاله های جامه از قم چاک چاک ژاله های خفته در دامان خاک بردگان برده بار ظلم و زور دختران زنده رفته زیر گور کعبه ای بیت خدا عز وجل تابکی در دامنت لات و هبل مکه تا کی مرکز نا اهل ها پایمال چکمه ی بوجهل ها اوس و خزرج قتل و خونریزی بس است ظلم و جور وشهوت انگیزی بس است تا به کی با تیغ یکدیگر قتیل دست بردارید کامد جبرئیل مکه دریای فروغ وحی شد بت پرستان بت پرستی نهی شد کاروان نور را بانک در است یک جهان خورشید در غار حراست دوست می خواند شما را بشنوید بشنوید اینک خدا را بشنوید روز ، روز مرگ ظلم و ظالم است بانک اضرب مردف اقرأ حاکم است این صدای من نه ، آوای خداست آی انسانها محمد مقتداست یا محمد منجی عالم تویی این مبارک نامه را خاتم تویی یا محمد تو به خلقت رهبری اولین نور، آخرین پیغمبری انبیا مشعل ز تو افروختند وز دمت پیغمبری آموختند یا محمد آفرینش گشته گوش غرشی از بحر سرتاپا خروش مردگان را گو که صبح زندگی است بردگان را گو که روز بندگی است عدل را بر مرگ ظلم اعلام کن ظلم رابا دست عدل اعدام کن یا محمد این بود پیغام دوست عالمت در انتظار (تفلحوا)ست ای به شام جهل و ظلمت آفتاب از حرا بر قله ی هستی بتاب جسم بی جان بشر را جان تویی این پریشان گله را چوپان تویی ای حیات جان کلامت، دم بزن تاج عزت بر سر آدم بزن کعبه را ز آلایش بت پاک کن بت گران را همنشین با خاک کن اینکه گفتمیت رسول آخری تا قیامت خلق را پیغمبری ختم شد بر قامتت پیغمبری این تو را باشد دلیل برتری خط پایان را تو میپویی وبس حرف آخر را تو می گویی و بس غیرت و مردانگی ایین تو است عزت زن در حجاب دین توست چند باید سرکشان را سر کشید چند با نامردمی دختر کشی بر همه اعلامن کن زن برده نیست برده ی مردان تن پرورده نیست باغ زیبایی کجا و زاغ زشت دیو شهوت را برون کن از بهشت ای تورا هم مهر و هم قهر خدا تابکی ابلیس در شهر خدا با علی بت های چوبین را بکش وین خدایان دروغین را بکش می نشاید با گل توحید، خس گو فقط الله الله است و بس تا شود خاموش باطل از سخن ای زبان حق تو از حق دم بزن تو نه تنهایی که خود ما با توئیم با توئیم آنسان که گویی ما توئیم اولیا در محضرت استاده اند انبیا پشت سر استاده اند تیر از ما و کمان در دست تو است اختیار آسمان در دست تو است خاتم توحید در انگشت تو است حق به پیش روی و حیدر پشت تو است مشعل تو تا ابد روشنگر است آتش بیدادگر خاکستر است دین اسلامت مسلمان پرورد بوذر و مقداد و سلمان پرورد مکتب تو مکتب عمارهاست این کلاس میثم تمارهاست ما تو را زهرای اطهر داده‌ایم شیر مردی مثل حیدر داده ایم ما تو را داده ایم در بین همه یک خدیجه ،یک علی ، یک فاطمه تا قیامت جاودان آیین تو است فاطمه رمز بقای دین تو است دست تو دست تو نه ، دست خداست دشمنت را تا ابد تبت یداست ای زمام آسمان در مشت تو مه دو نیمه از سر انگشت تو جای تو دیگر نه در غار حراست در دل امواج طوفان بلاست خصم را با خلق خوش دنبال کن سنگ را با خنده استقبال کن دست رحمت از سر عالم مدار گر تو را خوانند ساحر غم مدار منجی عالم تو می باشی و بس ای همه فریاد رس فریاد رس تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد زنده در گور غزل‌های فراوان باشد نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد سایه ابر پی توست دلش را مشکن مگذار این همه خورشید هراسان باشد مگر اعجاز جز این است که باران بهشت زادگاهش برهوت عربستان باشد چه نیازی است به اعجاز، نگاهت کافی است تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها راز خندیدن یک کودک چوپان باشد چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده از تحیر دهن غار حرا وا مانده عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست از قضا رد شدی و راه قدر را بستی رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد چشم تو فاتح اقلیم نمی‌دانم شد آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز شاعر این سیب حکایات فراوان دارد چتر بردار که این رایحه باران دارد 🔸شاعر: _______________________________ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
آقا اگر به بزم تو مهمان نمی شدیم اینگونه عاشقانه غزلخوان نمی شدیم حتی اگر محبت بی حد تو نبود سوگند برخودت که مسلمان نمی شدیم اخلاق نیک تو همه را جذب کرده است بی مهرتو که صاحب ایمان نمی شدیم قطعا اگر که ختم رسالت نمی شدی مامفتخر به مذهب سلمان نمی شدیم در جهل مانده بود تمامی عقل ها حتما اگر که پیرو قرآن نمی شدیم تو روشنای مشعل سبز هدایتی پایان کار امر خدا در رسالتی نقل محافل همه ی ما کلام توست شیرینی دهان رطب ذکر نام توست هر کس نرفت راه تو گمراه میشود روشنگر مسیر حقیقی پیام توست باید به سیره ی عملی ات عمل کنیم راه سعادت بشریت مرام توست جایی که جبرئیل هم آنجا نمی رسد اوج همیشگی بلندای بام توست دل زنده شد به عشق تو چیزی که بی گمان ثبت است بر جریده عالم؛ دوام توست امشب بخوان به نام خدایی که منجلیست از این به بعد یار و مددکار تو علیست 🔸شاعر: __________________________________ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
زمین به لرزه درآمد،شکست کنگره ها رها شدند خلایق ز بند سیطره ها شبی که آتش آتشکده فروکش کرد شبی که خاتمه می یافت رقص دایره ها صدای همهمه ی موبدان زرتشتی هنوز مانده به گوش تمام شب پره ها شب ولادت فرخنده ی بهاری سبز شب وفات زمستان سرد دلهره ها دوباره نور و طراوت به خانه ها آمد نسیم آمد و وا شد تمام پنجره ها جهان به یُمن حضورش،بهشتی از برکات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات ستاره ها به نگاهی شدند سلمانش منجمانِ مسلمانِ برق چشمانش از انبیاء الهی که رفته تا معراج؟ به غیر از او که ملائک شدند حیرانش مقام بندگی اش را کسی نمی داند پیمبران اولوالعزم ماتِ ایمانش بساط ذکر سماوات را به هم می ریخت نماز نیمه شب و شور صوت قرآنش اویس های قرن را ندیده عاشق کرد تبسم لبِ داوودیِ غزل خوانش شفیع روز جزا گشت وحضرت حق داد به دستِ پاک محمد کلید رضوانش امیر و قافله سالارکاروانِ نجات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات مسیح مکه شد و نبض مرده را جان داد به مرگ دخترکان قبیله پایان داد خرافه های عرب را اسیر حکمت کرد به جای تیغ جهالت،به عشق میدان داد نمازشکر سپیدارها چه دیدن داشت! همان شبی که سپیده اذان باران داد نبی ست پیر خرابات و ساقی اش حیدر در ابتدا به علی او شراب عرفان داد تبسمش به کسی چون بلال عزت داد مسیر اصلی دین را نشانِ انسان داد چه قدر فاصله مان تا بهشت کمتر شد! برات مردم ری را به دست سلمان داد شب تجلی مهتاب روشن عرصات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات کبوترم نشدم، تا کبوترش باشم دخیل گنبد سبز و مطهرش باشم زمان نداد اجازه، که مشقِ عشق کنم غلام مسئله آموز منبرش باشم چه قدر دیر رسیدم سرِ قرارِ وصال! چه شد؟نخواست که عمار محضرش باشم قبول، شیعه ی خوبی نبوده ام اصلاً نشد که حلقه به گوش برادرش باشم خدا کند که مرا از قلم نیندازد بهشت مستِ مِی جام کوثرش باشم به حال و روز خودم فکر می کنم، انگار قرار بوده که گریانِ دخترش باشم شب گرفتن برگِ زیارت عتبات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات 🔸شاعر: _______________________________________ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
جلوه ای از رخ معشوق به ما تابیده نوری از جنس خدا در همه جا تابیده مکه روشن شده، خورشید حرا تابیده ای خدیجه پدر فاطمه آمد، صلوات دست پر آمده امروز محمد صلوات آمد از سمت حرا، نور نبوت به جبین آمد از سمت حرا، قاری قرآن مبین آمد از سمت حرا، مرد پیام آور دین او که مسرور می آید، شده پیغمبرمان أشهَدُ أَنَّ محمد شده پیغمبرمان او که از روز نخستین و ازل احمد شد او که در غار حرا، منتخب ایزد شد شد حرا میکده اش، مست می سرمد شد جبرییل آمده و جام نبوت در دست تا که با خواندن قرآن نبی گردد مست نزد او چهره ی ابلیس حضیض است چقدر وحی از غنچه ی لبهاش لذیذ است چقدر این نبی نزد خداوند عزیز است چقدر خاص بوده که به او سوره ی کوثر دادند خوش بحالش، که به او حیدر صفدر دادند او رسول است و شده حرف حسابش قرآن هدیه اش بر همه توحید پرستان، ایمان آمده تا که بسازد ز گِل ما انسان ما اگر ماه خدا، ماه محرم داریم از سر سفره ی پیغمبر خاتم داریم مصطفایی که به جز زجر ز کفار ندید از یَد بولهب مکه کم آزار ندید دور خود یار، به جز حیدر کرار ندید روی غمهاش به جز فاطمه مرهم نگذاشت سنگ دشمن به لبش خورد، ولی کم نگذاشت آمده تا که بتی قبله ی مردم نشود کعبه از لات و هبل، غرق تألم نشود کعبه خود سنگ نشانیست که ره گم نشود به خداوند، به قرآن و به جان ثقلین قبله ی اصلی عشاق جهان است حسین زینت دوش نبی کیست، أباعبدالله دین ناب نبوی چیست، أباعبدالله غیر حق فانی و باقیست، أباعبدالله این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست 🔸شاعر: ________________________________ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
کجائی تا بریزم گل به پایت یا رسول الله که تو جانانی و جان ها فدایت یا رسول الله تو شاهی یا اباالقاسم ،تو ماهی یا اباالزهرا کی اهریمن رسد بر گرد پایت یا رسول الله بُریده باد دستی که قلم زد بر علیه نور تو خورشیدی، ملک محو لقایت یا رسول الله نگارا صورتت با سیرتت هم وزن و هم رنگ است منافق، شرمگین از این صفایت یا رسول الله به قرآن اسوه ات خواند، خدای لم یلد یولد چه بیم از دشمنانِ بی حیایت یا رسول الله تمام سالها را سال پیغمبر اگر نامند سزا باشد که جان گوید ثنایت یا رسول الله ز حق فرمانبری کردی جهان را رهبری کردی علی فرمانده کلّ قوایت یا رسول الله نِکو اندیشه ات ریشه دوانده در دل امّت سلام ما به اخلاص و وفایت یا رسول الله حسین از سیره ات در روز عاشورا سخن میگفت سر و جان کرد قربان از برایت یا رسول الله تو بوسیدی ز پیشانیّ سلمان تا همه دانند تقرّب دارد ایران بر سرایت یا رسول الله به فریاد بلند ایرانیان گویند لبّیکت که سربازیم در زیر لوایت یا رسول الله عزیزی از شما مهمان ما اندر خراسان است رضایت نامه ده، جان رضایت یا رسول الله شهیدان در دفاع هشت ساله یک سخن گفتند و آن اینکه فدای حکم و رأیت یا رسول الله پس از نام خدا نام محمّد بر زبان جاری است همین بس از مقام کبریایت یا رسول الله 🔸شاعر: ___________________________ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
پول توجیبی بچه های دهه60
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شکر خدا که ما اسیر و مبتلای توایم رسولِ عاشقا، ملتمس دعای توایم ... 🔺با نوای: حاج میثم مطیعی 🌸 به مناسبت (ص)
شعر عید مبعث مکه امشب غرق شوری دیگر است آسمان روشن ز نوری دیگراست شب بود آبستن رازی بزرگ در حجاب مکه اعجازی بزرگ سر به سوی کوه و صحرا می کشد انتظار صبح فردا می کشد پای تا سر شوق و سر تاپا نگاه شاهد مردی که می آید ز راه شاهد مردی که خود رهبر شده است او امین بودست پیغمبر شده است راد مردی کو بود خیرُ الورا آفتابی که بتابد از حرا ساحت غار حرا عرش نماز گلشن بشکفتن گلهای راز محفل اُنس خلیلی دیگر است گو حبیب،او از خلیل اولی تر است چون شود گرم مناجات و دعا گم شود در جذبه عشق خدا آیدش در جلوه نور کردگار وز میان نور بانگی آشکار کی محمد ای رسول ما بخوان خیزو باسم رَبک الاعلی بخوان تو رسول استی و قرآنت کتاب انبیا چون انجم و تو آفتاب کن سخن آغاز از ربِّ الفلق آنکه انسات آفریده از علق آن ندا وحی و منادی جبرئیل پیک پیغام خلیلی بر خلیل احمد اُمّی لقب لب باز کرد با منادی هم ندا آواز کرد روح عالم جان گرفت از جان وحی شد دهانش چشمه جوشان وحی صبح رویش مطلعُ الانوار شد سینه او مخزن الاسرار شد در حرا فرمان حرّیت گرفت وز خدا تاج عبودیّت گرفت بنده حق محرم در گاه شد ابن عبدالله ، عبدالله شد از عبادت با خدا همراز گشت در میان انبیاء ممتاز گشت بهترین وصفش کمال بندگی است چون محمد ذات حق را بنده کیست ای محمد ای بزرگ رهبران عقل اوّل آخر پیغمبران ای رخت در محفل توحید شمع حسن و لطفت و عدل و رحمت در تو جمع ناسخ هر دین و آئین دین توست وحی منزل گفته و فرمان تو ای وجودت رحمةاللعالمین فیض عامت شامل مستضعفین بخش عزّت امت اسلام را سر فرازی بخش خاص و عام را بر مؤید کن نظر ای فیض عام تا نلغزد پایش از خط امام تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان