eitaa logo
کانون مداحان
26.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
198 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم میخوانمت ... چرا ؟ ... که بیایی به یاری ام یا در شُمار لشکریانت بیاری ام عمری به حکمِ گریه ی هر صبح و شام تو مشغول روضه خوانی ، گریه ، سوگواری ام ای زاده ی《مُقَطَّعُ الاَعضا》ی کربلا من از جمیع خلق به سویت فراری ام آقا اگر چه غرقِ گناهم ، ردم نکن لطفاً نکن نگاه به بی اعتباری ام با یک نوازشِ پدرانه مرا بخر ! پایان بده به تاب و تب و بی قراری ام دستی بکش به روی سرم《اَیُّهَا العَزیز》 دستم تُهی است چاره کن این شرمساری ام میدانم اینکه لطف تو بیش از تصور است حتی ز رحمت تو بُوَد پافشاری ام ! کی میشود به پای شما جان فدا کنم؟ آقا عجیب در پی این رستگاری ام سروده از شاعر و مداح اهلبیت علیهم السلام : (یونس) ۱ رجب ۱۴۴۳ التماس دعا سوز قلم 📲 http://t.me/souzeghalam 📲 https://chat.whatsapp.com/LGkQnPszhr3FRsVQvoCfmo 📲 https://chat.whatsapp.com/Dxb8hjztTv3HAFJlqyLzXn 📲 https://www.instagram.com/yoones_vesali *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
من که خوشحال از پریشان حالی‌ام سرخوشم با حال و روز عالی‌ام بر سر راه نگاهت مهربان می‌نشینم با دو دست خالی‌ام آبشار جاری لطف خدا یا عزیز الله اوف کیلنا دستهایم را ببین و رحم کن بنده را مولا ببین و رحم کن این اسیر سر به زیر خویش را خسته و تنها ببین و رحم کن ای پناه بی پناه بی نوا یا عزیز الله اوف کیلنا دوست دارم با تو باشم روز و شب تا بسوزم با غمت در تاب و تب دلنوازی دستگیری از شما از من بی دست و پا دست طلب با تمام دردهایم آشنا یا عزیز الله اوف کیلنا آه ... مولایی چه می‌آید به تو حُسن زهرایی چه می‌آید به تو بی سر و پایی چه می‌آید به من رسم آقایی چه می آید به تو ای نگاهت دردمندان را دوا یا عزیز الله اوف کیلنا دامن از دستان آه ما مکش خویش را دور از نگاه ما مکش عاقبت ما هم خدایی می‌شویم دست از اصلاح راه ما مکش آسمان عاطفه روح دعا یا عزیز الله اوف کیلنا مجتبی روشن روان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
من آمدم به کوی تو برای گفتگوی تو با کوله باری از گناه شرمنده ام ز روی تو مرا مران مرا مران تو ای عزیز فاطمه تویی تویی پناه من دوای درد و آه من منم گدا تو شاه من ببخش تو بر گناه من مرا مران مرا مران تو ای عزیز فاطمه نمیزنم به هر دری زهرکس آشنا تری یبن الحسن قسم به حق تو آبرو نمی بری مرا مران مرا مران توای عزیز فاطمه سرم شود فدای تو فدای خاک پای تو برای دیدنت بگو من چه کنم برای تو مرا مران مرا مران تو ای عزیز فاطمه به درد خود کجا رَوَم اگر رَوَم خطا روم تا که توهستی به حضور جای دگر چرا رَوَم مرا مران مرا مرا تو ای عزیز فاطمه قلب مرا جلا بده درد مرا دوا بده برای حاجت دلم برات کربلا بده مرا مران مرا مران تو ای عزیز فاطمه قسم به جان مادرت من که شدم در به درت چه میشود مگر دمی نظر کنی به نوکرت مرا مران مرا مران تو ای عزیز فاطمه من به فدای نام تو فدای آن مقام تو درد تراب و خواهشش مرا بخوان غلام تو مرا مران مرا مران تو ای عزیز فاطمه رضا ترابی گیلده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نذر فرج اولین جمعه ی ماهِ رجبه اومدم سفره ی دل رو وا کنم با تموم روسیاهیم آقاجون برای اومدنت دعا کنم رو لبم نوای این الحسن و تو دلم غصه ی بی تو بودنه گریه کردن از گناهام کار تو گریه کردن برا تو کار منه آرزوم اینه یه روز ببینمت آرزوم اینه تموم شه بی کسی میدونم هر چی بدم باشم ولی تو به دادِ ندبه خونت میرسی دستی رو سرم بکش از کرمت میون این همه غم اسیر شدم جلوی آینه دیدم خودمو اینقدر نیومدی که پیر شدم تو‌ رو‌ جون فاطمه رهام نکن بیا و به نوکرت بها بده پیش تو‌ کاری نداره آقاجون سیزده رجب یه کربلا بده.... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ماه رجب با امام زمان(عج) آیا شود که گوشه‌ی چشمی به ما کنی درد فراق را با نفس خود دوا کنی غارت زده منم که ز تو دور مانده ام آقا چه میشود که تو ما را صدا کنی صد بار توبه کرده ام، اما شکسته ام بر این شکسته میشود آیا وفا کنی؟ جز بارگاه تو به کس حاجت نمیبرم کی میشود که حاجت ما را روا کنی من آن رعیتم که به خود ظلم کرده ام دور است از اینکه بنده خود را رها کنی ظلمِ به خود کنار، دلت را شکسته ام اما تو بین نافله ما را دعا کنی آیا شود به خاطره مادر از این حقیر در گردباد حادثه دفع بلا کنی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم‌الله الرحمن الرحیم دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت در دست شمر گمراه، أین بقیة الله *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا مهدی اگر آن یارِ پنهانی ، به کف گیرد دل ما را به تیغ انتقام او ، دهم دست و سر و پا را نه هستم ترک شیرازی، نه هستم حافظ و صائب فقط در دل نهادم من، از اول مهر مولا را به عشق مادرش زهرا، به لطف حضرت حیدر برون ریزم به اَمر او، زِ قلبم خیلِ غم ها را چه غم باشد اگر مهدی، نظر بر ما کند یک دم به نورِ چهره اش بخشد، به ما انوار دنیا را نگاهش کرده غوغایی، صدایش کرده بلوایی بپا در دشت و در صحرا ، خروشان کرده دریا را می آید روزی از کعبه، به دستش بیرق حیدر به سمت کربلا گوید، حسینم وا حسینا را.. حسینم وا حسینایش، اگر چه روضه ی باز است ولی باید بخواند او، غروب سرخِ سقا را بگو ای «ملتمس» از او، بگو از آن شه مه رو که با مدحش به دست آری، دلِ مولا و زهرا را  مجتبی دسترنج ملتمس *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قسم به سوره ی "والفجر" یار می آید سپیده دم پس از این شام تار می آید زغال ، روی سیاهش سیاه تر شده است خزان گذشته و کم کم بهار می آید زبور شاهد ما شد "لقد کتبنا ... "را بخوان که وارث این روزگار می آید نوشته است که مستضعفین به پاخیزید ز مشت های گره کرده کار می آید غباری از پس هر حادثه پدیدار است اگر غلط نکنم آن سوار می آید اَلا به ذکر کسی که به نامش آرامش به سینه های شده بی قرار می آید قسم به واژه ی "خیرلکم" علی خواهان "بقیه الله" با ذوالفقار می آید چه فرق مذهب و آئین ، هر آنکه منتظر است به شیوه ی علوی شیعه بار می آید چقدر خواندن "امن یجیب" اثر دارد که استجابت این اضطرار می آید زمان آمدنش وقت "مطلع الفجر" است و ناگهان به سر این انتظار می آید «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون‏» (انبیاء/105) «و ما در زبور- پس از تورات- نوشته‏ ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد.» *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در هــر دمــم هــزاران فریـاد انتظار است یک لحظه بی تو بودن، یک عمر احتضار است وقتــی تــو را نــدارم، بهتر که جان سپارم این زندگی تباهی، ایـن عمـر انتحـار است آنکــو قــرار دارد، کـی عشق یار دارد؟ عاشق بسان طوفان، پیوستـه بی قرار است ای یاس باغ نرگس! باز آ که می‌کنم حس بـی روی تـو زمانـه پاییز بی بهـار است بی جلـوۀ تـو عالم تاریکتر ز گور است وین مهر عالـم افروز شمع سر مزار است عیسی کـه از نبـوت بـر خویشتـن نبالد آرد نمـاز بـا تو، این اوج افتخـار است ما دور کعبه گشتیم با اشک خود نوشتیم ای زائریـن کعبـه! کعبـه جمال یار است از هجـر یــار گفتیـم، از انتظـار گفتیـم کو مرد انتظاری «یابن‌الحسن» شعار است گیرم تـو غمگساری در بیـن مـا نـداری ای نور دیده! ما را کی جز تو غمگسار است؟ میثم به دعوی عشق، مگشای لب که عاشق یـا زیـر تیـغ قاتـل، یــا بر فـراز دار است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای یار بیا از همه نام جهان بی سر و پا ما را بس بـهــره ی ما ز بــقـا روز لــقـا مــا را بـس ببریدم ز جهان و غم بی مقدارش لفظی از سوی تو ای یار (بیا) ما را بس تا سحر گردد همی لیل فراقی بر من دیده بر روی تو و شمّ صبا ما را بس به کجا من بروم با که بگویم دردم از دمت بازدمی حمد و شفا ما را بس محتضر گشته ام و سوی تو ام بسپارند وجه زیبای تو را قبله نما ما را بس عزم کویت به سرم بی سر و سامانم کرد گریه بر فرق تو و جام بلا ما را بس جز درت ما به کجا روی وفا اندازیم من و امثال مرا نام گدا ما را بس بهر تسکین دل غم زده ام میگویم غزلی بهر تو خود باش گوا ما را بس ما که از جمله خلایق همه روگردانیم جز نگاران که از آن جمله تو را ما را بس بی رمق گشته ام و خاطر من دلگیر است از سر کوی تو یک خاک عبا ما را بس امیر حسین قاسم پور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا ولی الله ‌مهدیا! بوی ظهورت بر دل و جان می رسد انتظارِ سینه سوزت کی به پایان می رسد؟ کوچه های شهر را با اشک می شویم هنوز چشم در راهم، که آن جانانه جانان می رسد کوچه های شهرِ ما بوی غریبی می دهد کی گلِ زیبای نرگس از گلستان می رسد گر چه می سوزد صدایم در شرارِ بی کسی بر شبِ دلگیرِ ما آن نورِ تابان می رسد گر چه ماییم و غبارِ سال و ماهِ انتظار بر کویرِ سینه ی ما بوی باران می رسد سینه ای داریم از سوزِ فراقش سوخته آن چراغ آرزو ماهِ شبستان می رسد می رسد آن کو دلش آیینه ی رازِ خداست با لبی سرشار از آوای قرآن می رسد صبرِ ما آخر رسید ای حجت ابن العسکری انتظارت در کدامین جمعه پایان می رسد؟  هستی محرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی ابن الرضای دوم ما أیها النقی با حبّ تو عبادت ما عین بندگی‌ست هادی آل فاطمه یا أیها النقی دارم "ولی"شناسی خود را ز نور تو مولای من ولیِ خدا أیها النقی با آن نقاوت نقوی یک نگاه کن پاکیزه کن وجود مرا أیها النقی با صد امید همچو گدایان سامرا پر می‌کشیم سوی شما أیها النقی بخشنده‌تر ز حاتم طائی تویی تویی مسکین‌ترم ز هر چه گدا أیها النقی من هر چه خواستم تو عنایت نموده‌ای یک حاجتم نگشته روا أیها النقی گردد جوانی‌ام همه ترویج مکتبت جانم شود فدای تو یا أیها النقی باید برای غربت تو بی‌امان گریست با ناله‌های حضرت صاحب زمان گریست شرمنده از قدوم تو چشمان جاده بود دشمن سواره آمد و پایت پیاده بود آن ناخن شکسته و آن کاروان‌سرا توهین به ساحت تو برایش چه ساده بود بارانی است از غم تو چشم سامرا با دیدن تو اشک ملک بی‌اراده بود وقتی که آسمان ز غمت سینه‌چاک شد دیدی که عرش سر روی زانو نهاده بود زهر ستم چه با جگر پاره‌پاره کرد دیگر نفس ... نفس ... به شماره فتاده بود شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت هر چند دل، شکسته از آن بزم باده بود آقا بیا و با دل غرق به خون بخوان از آن سه‌ساله که پدر از دست داده بود جانش رسید بر لبش از ضربه‌های چوب وقتی کنار طشت طلا ایستاده بود آرام قلب خسته اش از دست رفته بود چشم به خون نشسته‌اش از دست رفته بود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اشک را روز جزا با نور قیمت می‌کنند بر تو هر کس گریه کرده وقف جنت می‌کنند ایهاالهادی گدایان در تو تا ابد بر هزاران حاتم طائی کرامت می‌کنند اشک‌هایی را که در این روضه‌هایت ریخته قطره قطره وصل بر دریای رحمت می‌کنند سینه‌زن‌های تو با سینه‌زدن در روضه‌ات مثل موسی در میان طور عبادت می‌کنند مردم ایران به یاد صحن نورانی تو حضرت عبدالعظیمت را زیارت می‌کنند عده‌ای با پرچم یاهادی‌ات روز جزا از تمامی گنه‌کاران شفاعت می‌کنند نام تو دارد جهانی را هدایت می‌کند علتش این است بر نامت اهانت می‌کنند کاش می‌شد ما فدایی نگاهت می‌شدیم کاشکی در سامرای تو سپاهت می‌شدیم ای کلام تو کلام ناب قرآن یا نقی زنده شد از برکت نام تو انسان یا نقی حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا واجب عینی شده بر هر مسلمان یا نقی مردم ایران‌زمین با احترام و مؤمن‌اند کاش جای سامرا بودی در ایران یا نقی با دعای جامعه ما را رساندی تا خدا ای کلید اصلی ابواب ایمان یا نقی مهبط وحیی تو آقا معدن‌الرحمه تویی ای مصابیح‌الدجی ای باب احسان یا نقی ای که اعلام‌التُقی هستی و هم کهف‌الوری هر کسی شد نوکرت شد از بزرگان یا نقی منتهی‌الحلمی ستون علمی ارکان‌البلاد ای امام مهربانِ بهتر از جان یا نقی با گدایی از تو دارم پادشاهی می‌کنم مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می‌کنم آمدم کنج حریمت با دو تا چشم تری آمدم پیش تو آقاجان برای قنبری آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو جان زهرا حضرت هادی مرا هم می‌خری؟ ای غریب سامرا ای آشنای عالمین تو امام عسگری هستی و خود بی‌عسگری هر زمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است با ضریح تخته‌ای‌ات اشک در می‌آوری ای فدای نام تو جان تمام شیعه‌ها ایهاالهادی النقی تو یک علی دیگری در خرابه جا گرفتی پیش یک دسته گدا پادشاهانه نشستی در کنار نوکری نیمه‌ی شب ریختند آقا سر سجاده‌ات قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری بردنت از خانه‌ات اما دری دیگر نسوخت در میان شعله دست و پای یک مادر نسوخت گرچه بر روی لبت نامی به جز مادر نبود روی دوشت کنده‌زنجیر زجرآور نبود آمدی بزم شراب و حرمتت آنجا شکست در عوض آقا در این مجلس که تشت زر نبود دور تو پر بود از نامردهای سامرا در عوض دور و برت بالای نیزه سر نبود دور تو کف می‌زدند و عده‌ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقاجان در این مجلس ولی دور تو خولی و شمر و لشگری دیگر نبود جای صدها شکر باقی مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی‌آمد لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شد چشم پلیدی خیره بر دختر نبود وای از شام بلا و مجلس شوم یزید بعد از آن دنیا دگر بر خود چنین بزمی ندید *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دارد امید که دردش به مُداوا نکشد با چنین درد غمش کاش به فردا نکشد زهر خورد و جگرش سوخت لبش را سوزاند چه کند از دل اگر ناله‌ی زهرا نکشد بار اول که در این خانه نبوده اما... کاش می‌شد به کنارِ پسرش پا نکشد سینه وقتی که بسوزد نَفَست می‌گیرد نیست امید که کارش به تَقَلا نکشد پسرش چاک گریبان زده بر بالینش چه کند دست اگر بر سرِ بابا نکشد ظرفِ آبی به لبش دید فقط گفت حسین نَفَسی نیست اگر وای حسینا نکشد کربلا آب رسید و به زمین اما ریخت خواست نامرد که یک آه هم آقا نکشد دست خواهر به سرش ، داشت دعایی شاید لحظه‌ی آخرِ او کار به دعوا نکشد ضربه‌ها اینهمه بر صورت آقا نزنید هیچ کس نیست که یک تیغ در اینجا نکشد شعله اُفتاده به دامانِ یتیمی اما می‌دَود تا که کسی گیسوی او را نشکد بیشتر می‌شود آتش اگر اینقدر دَوَد عمه ای‌کاش که این شعله به بالا نکشد می‌بَرد هرچه دلش خواست حرامی باشد کاش فریاد سرِ دختر نوپا نکشد خوب شد بود عمو بر سر نیزه تا که حالِ این خواهرِ تنها به تماشا نکشد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شکست بال و پرش آسمان تکان می‌خورد ز درد روی تنش، رنگ ارغوان می‌خورد میان بستر خود او ز درد می‌پیچید گره به کار اهالی آسمان می‌خورد برای زخم عمیقش دوا افاقه نکرد ز بس که زخم زبان او از این و آن می‌خورد تو را خدا دگر او را به کوچه‌ها نکشید خدا نکرده زمین گر در آن میان می‌خورد- -جواب مادر او را چگونه می‌دادید چه قدر خون جگر او ز دست‌تان می‌خورد میان بستر خود تشنه روضه سر می‌داد صدای گریه و آهش به گوش جان می‌خورد چنان ز چوب و لب خشک و خیزران می‌خواند که گوئیا به لبش چوب خیزران می‌خورد شبیه جدِّ غریبش چنان به خاک افتاد کأنَّ ضربه ز سر نیزه‌ی سنان می‌خورد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گنبد و به مناره چه حاجت است اصلا بهشت را چه نیازی به زینت است وقتی ضریح نیست به نفع فقیرهاست زائر بدون واسطه گرم زیارت است زائرسرا چرا؟ به روی خاک خوش‌تریم زیبایی وصال همین رنج و زحمت است پای همه به صحن شما وا نمی‌شود در سامرا ملاک زیارت لیاقت است هر صبح و شام ساعت ده گریه می‌کنیم باتو قرار گریه ما رأس ساعت است وقتش رسیده حق غمت را ادا کنیم تا در رجب محرم دیگر به پا کنیم تبعید می‌برند تو را خون‌جگر شوی در خانه حبس باشی و بی‌بال و پر شوی سنگین شده سر تو اثر کرده است زهر چیزی نمانده غش کنی و محتضر شوی بنشین! قدم نزن که نیفتی به روی خاک تا کم دچار تشنگی و دردسر شوی از آب آب تو جگر اهل خانه سوخت قسمت براین شده ز عطش شعله‌ور شوی رد طناب دست تو ما را به شام برد گویا بناست تا که تو هم نوحه‌گر شوی از عمه‌ای بگو که به بازار رفته است از کربلا به کوفه به اجبار رفته است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
باران شدم از شوق پریدن به هوایت شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت ای صاحب آن "جامعه‌" ی پر شده از عشق! خالی است چرا این همه در جامعه جایت؟ گفتی:"فَتَحَ اللهُ بِکُم" پنجره وا شد گفتی: "و بِکُم یَختِم" و دل کرد هوایت کی می‌رسد آن "اَشرَقَتِ الارض" بنورت؟ کی مست شود جامعه از جام دعایت؟ هر نیمه شب از ذکر تو روشن شده عالم مَستَند ملائک همه از عطر عبایت در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی شاید متوکل کند اینگونه رهایت رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد تا کاخ و ستون هاش بیفتند به پایت وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاهست، گدایت یاد نجف افتادم و اشکم شده جاری کو گنبد و گلدسته و ایوان طلایت؟ "اَنتم شُفَعائی" خبری بود که ما را بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت آه از تو چه پنهان، چه بگویم...فقط اکنون دست من و دامان تو و لطف خدایت... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آن روز از کبوتر زخمی پری نبود خورشید فاطمه که به این لاغری نبود! شد مثل مادرش به خدا راه رفتنش فرقی که داشت این که جوان بستری نبود آیا دلیل غصّه‌ی او زهر بوده؟ نه از آن شراب، دردسر بدتری نبود یک بی‌حیا و ظرف شراب و امام بود اما به لعل لب، لب چوب تری نبود یک شهر دشمن از همه‌جانب ولی دگر چشم طمع که در پی انگشتری نبود آنجا کشنده بود که در پیش دختران می‌زد یزید چوب،… وَ آب‌آوری نبود ای کاش در مقابل چشمان خواهری رأس بریده داخل طشت زری نبود فریاد می‌کشید صدای گرفته‌ای: بابا محاسن تو که خاکستری نبود! وای از غروب شام غریبان که ناقه بود امّا میان جمع، علی اکبری نبود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آیا که شود باز ببینم وطنم را آرام کنم سینه‌ی پر از محنم را دل‌تنگ مناجات سحرهای بقیعم با مادر غمدیده بگویم سخنم را از سوز عطش تار شده راه نگاهم آخر چه کنم؟ لرزش دست و بدنم را آتش زده بر جان و دلم صوت حزینی سخت است تماشا کنم اشک حسنم را آن روز که در گوشه‌ی ویرانه نشستم لرزاند، غم عمه‌ی سادات تنم را من کشته‌ی بی‌حرمتیِ بزم شرابم با آنکه نبسته لب چوبی دهنم را آن روز که آمد به میان حرف کنیزی... سخت است که تفسیر نمایم سخنم را ناموس خدا، خیره‌سری، چشم حرامی سربسته گذارید بلای کهنم را در این دم آخر به خدا یاد حسینم زیر سرم آماده نهادم کفنم را تشییع تن سالم من کار ندارد غارت ننموده است کسی پیرهنم را *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
همراه با زیارت زیبای جامعه در هر فراز نام تو را ذکر می‌کنم "یا إهدنا الصراط"ِ نماز مقربین در هر نماز نام تو را ذکر می‌کنم حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت دیشب مریض‌ خانه‌ی ما با وساطتت شد رو به راه، تذکره‌ی کربلا گرفت پیچیده سوز ناله‌ی تو بین قرن‌ها آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد با پاره‌پاره‌ی جگرت این غزل گریست با خون دل نوشته شد و چارپاره شد بالا سر تو ضامن آهو کشید آه بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد از روی درد ناله زدی: وای مادرم کم شد ز سینه درد و به پهلو اضافه شد روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده * با تازیانه بر جگرت حمله‌ور شدند روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد یادآور مصیبت دیوار و در شدند گر چه به روی سینه‌ی تو زهر پا گذاشت دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود گر چه به تو تعارف جام شراب شد دیگر خبر ز طشت و لب و خیزران نبود از قتلگاه کرببلا سر در آورد هر کس که کرد مرثیه‌خوانیِ قتل تو یک تا دوازده... همه را شمر کشته است آن ضربه‌ی دهم شده بانی قتل تو * بنا بر بعضی روایات امام هادی (ع) در روز دوشنبه به شهادت رسیدند. وقتی پیکر مطهر آن حضرت را حرکت می‌دادند، شنیدند کنیزی می‌گوید: (ما ذا لقینا فی یوم الاثنین قدیماً و حدیثاً) (ما چه کشیدیم از نحوست روز دوشنبه از قدیم‌الایام تا این زمان) و با این جمله به روز شهادت پیغمبر (ص) و آتش زدن در خانه‌ی حضرت صدیقه (س) اشاره کرد. 📚 منتهی الآمال،شیخ عباس قمی ص ۱۲۹۰ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رنگ صد لاله ز نسرین عذارش ریخته صد نیستان ناله از آه نَزارش ریخته فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی این همه یاس پریشان در کنارش ریخته؟ یا پریده در حقیقت رنگ از روی مهش یا دل آئینه ی آئینه دارش ریخته تیر دیگر در کمان صیاد دنیا چون نداشت زهر را چون طرح بر جان شکارش ریخته خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند آبروی سامرا از چشم زارش ریخته در عیادت از دلش شاید که دلها بشکند چون دل اهل و عیال او کنارش ریخته بس که می سوزد گمانم قالب خورشید را از دل آتش نهاد داغدارش ریخته شاید از کرببلا می آید و قبر حسین ابر دلتنگی که باران بر مزارش ریخته در کفن پیچید مانند خبر در کوچه ها در گریز روضه خود طرحی به کارش ریخته جای دارد تاک روید "معنی" از خاک درش اشک چشم عسکری روی مزارش ریخته... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نفس نفس نفست عطر ربنا دارد قنوت نیمه شبت ذکر آتنا دارد به عمق معرفت واژه های جامعه ات هجا هجا کلماتت دَم از خدا دارد کریم، ابن کریمی و عالمی آقا به دامن کرمت دست التجا دارد کبوترانه پریده در آسمان شما دلی که حسرت سرداب سامرا دارد من از هوای گدایی درگهت مستم گدای سامری ات میشوم ... صفا دارد فدای نام تو یا ایها النقی، جانم چقدر لشکر تو یار و جانفدا دارد اگر چه دست تو را خصم بی بصیرت بست هنوز اهل تو در بیت خویش جا دارد هنوز غصه بزم شراب را داری هنوز دست تو جای طناب را دارد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
با سرانگشتم نوشتم آه... باران گریه كرد كنج چشم شیشه جاری شد خرامان گریه كرد تیرگی‌ها را كه باران از نگاه گریه شست شاعری مهمان دریا شد پریشان گریه كرد تا که پرسیدم چرا نام تو کمتر خوانده اند چشم ماهی های دریا در بیابان گریه کرد در هجوم کشف های ناگهانی گر گرفت شعله زد چشم غزل چون دید قرآن گریه کرد نیمه شب، دریا، اسارت! مجلس شومِ شراب... خاطراتم از حرم تا شام ویران گریه كرد سیر اسرار ازل در روضه‌های شفع و وتر سطرهای جامعه در سوگ انسان گریه كرد آه ای دریای نور ای مهربان ای لطف محض در جوابم یک حرم، در خاك، ویران گریه کرد تا نوشتم نام مولایم علی هادی است از مدینه پاسخ آمد جان، خراسان گریه كرد هادی ای مظلوم ای سرّ خدای فاطمه غربتِ نامِ تو را اندوهِ باران گریه کرد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دست فهم بشر از درك شما كوتاه است گر چه اندازه ي انفاس به سويت راه است جز در خانه ي تو محض طلب كردن رزق هر كه جاي دگري رفت يقين گمراه است نوه ي حضرت خورشيد شدي،سوره ي نور ذره اي كه شده روشن ز نگاهت ماه است ليله القدريتان ارثيه ي زهرا بود فقط از كنه مقام تو خدا آگاه است زير و رو ميكند اين جامعه را جامعه ات خط به خط جامعه تفسير كلام الله است سامرا رفته فقط حرف مرا ميفهمد اوج لذت بخدا سجده بر اين درگاه است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آسمان را آهِ جان سوزت ز پا انداخته مادرت را باز در هول و ولا انداخته کاری از دستِ طبیبان بَر نمی آید غریب در کنارِ بستر تو مرگ جا انداخته پوستی بَر استخوان داری،به زهرا رفته ای خونِ دل خوردن تو را از اشتها انداخته رفته رفته حجره ات گودال سرخی میشود زهر، لب هایِ تو را از ربنا انداخته تشنگی بی رحم تر از نیزه ی زیرِ گلوست تارهایِ صوتی ات را از صدا انداخته جامِ مِی شرمنده ی اندوهِ چشمانت شده ماجرا را گردنِ شام بلا انداخته شام گفتم، خیزران آمد به یادم «وای وای» گریه ها را یادِ طشتی از طلا انداخته *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*