سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
آب زنید راه را آب حیات آمده
کوثر کوثر نبی، علی صفات آمده
علیمه و فهیمه ی فاطمیات آمده
قمر به سجده رفته چون بدر جمیله می رسد
دیده ی جهل کور شد زآنکه عقیله می رسد
جاه و جلال مصطفی، مُلکت و مال فاطمه
چشمه ی نوش مرتضی، آب زلال فاطمه
بزرگ - خواهر حسن، شهپر بال فاطمه
زنی به جز تو عشق را مرد سفر نمی شود
بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمی شود
دامن پاک وحی جز وحی گهر نیاورد
نیّره ی نبی به جز شمس وقمر نیاورد
مادر دهر می سزد دگر پسر نیاورد
چه دختری که با دو صد شیر پسر برابر است
نبین که زینب است او، که خود علی دیگر است
چه زینبی که عرش را سریر خویش می کند
چه زینبی که صبر را اسیر خویش می کند
چه زینبی حسین را امیر خویش می کند
حسین زنده در دلِ جوش و خروشِ زینب است
علم زمین نمی خورد، علم به دوش زینب است
حب علی است در دلش خلیل اگر خلیل شد
مریم اگر عفیفه شد، به فاطمه دخیل شد
بزرگ شد هر که در این بیت شرف ذلیل شد
در این سرا هزارها فضه جلیله می شود
ولی میان این حرم یکی"عقیله" می شود
به دست های او اگر طناب گیر کرده است
شمر که نه، عقیله را جهل اسیر کرده است
داغ حسین، عمه را چقدر پیر کرده است
کنیز می شدم اگر سایه ی بر سرم نبود
عمه پس از حسین اگر مدافع حرم نبود
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
____________________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
جلوه گاه
شهر مدینه نور گرفت ازنگاه تو
روشن شد ازفروغ رخ همچو ماه تو
ای زینب ای شکوفه گلزار مرتضی
ای آن که هست باغ ولا جلوه گاه تو
چون بوی گل که دامن گل هست جای او
دامان پاک فاطمه شد جایگاه تو
درگوش تو چه گفت که لب بستی از فغان
افتاد چون بروی حسینت نگاه تو
تا پرده دار عصمت وشرم وحیا شدی
حق درعفاف وشرم وحیا شد گواه تو
اندیشه را به درک مقام تو نیست راه
تا عرش کبریاست چو معراج جاه تو
فدا که نامه عملم را کنند باز
با اشک شرم خویشتنم عذرخواه تو
روزی که آفتاب قیامت کند طلوع
ای کاش جا دهند مرا درپناه تو
تا رشته ای زچادر تو آورد به دست
چون خاک ره نشسته «وفایی» به راه تو
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_حضرت_زینب_س
شعر ولادت حضرت زینب از حسن لطفی -(آستان دیدیم و پیشانی شدیم)
آستان دیدیم و پیشانی شدیم
آسمان دیدیم و بارانی شدیم
عشق آمد باز طوفانی شدیم
بعد از این عُمانِ سامانی شدیم
نوبتِ گنجینه الاسرار شد
حرفِ زینب شد علی تکرار شد
باز شورِ موجِ این دریا علیست
باز جانِ این مسمطها علیست
تا تپیدنهای دلها یا علیست
حرفِ اول حرفِ آخر با علیست
مرتضی امشب سلامش زینب است
فاطمه اینبار نامش زینب است
ناگهان جانِ جهان را دیدهای
رویِ دستی آسمان را دیدهای
بیکران در بیکران را دیدهای
چار دریا تو اَمان را دیدهای
گرچه این خانه پُر از نیلوفر است
دختر اما باز چیزی دیگر است
در تنَزل حق تعالی زینب است
این خدایم نیست اما زینب است
این حسین است این حسن یا زینب است
تا علی زهراست زهرا زینب است
آمد و جامِ خدا بر لب رسید
اولین و آخرین زینب رسید
■
کیست زینب کیست این مرد آفرین
کیست زینب یک تنه فتحُالمُبین
"زن مگو خاکِ درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین"
زن اگر این است مردی چیست چیست
"فاطمه داند که زینب کیست کیست"
کیست این خورشیدِ فردای حسین
ما رایت الّاجمیلای حسین
عین و شین و قاف در حایِ حسین
آمده تا پُر کند جای حسین
اینکه زیرِ شهپرش عباس بود
پلههای منبرش عباس بود
کیست این روح شکوه ذوالفقار
کیست معنیِ علی در کارزار
کیست او "بِنتُالجلال اُختُ الوقار"
کیست او باید بگوید سازگار:
"ای که در تصویرِ انسان زیستی
کیستی تو کیستی تو کیستی"
از نجف گفتیم مدهوشِ تو بود
از عَلَم گفتیم بر دوشِ تو بود
از حرم گفتیم آغوشِ تو بود
از دلت گفتیم در جوشِ تو بود
گرچه در ابعادِ عالم گفتهایم
هرچه گفتیم از شما کم گفتهایم
آفرید از دل تو را از جان تو را
ریخت حق در قالبِ انسان تو را
قبله وقتی هست سرگردان تو را
سجده باید کرد هر دوران تو را
تو خودت بِیتُالحرامی کم که نیست
عمه جانِ نُه امامی کم که نیست
کعبهی شش گوشه شش در داشتی
خوش بحالت شش برادر داشتی
از محبت شش برابر داشتی
چار پَر اما دو شهپر داشتی
نوری و عالم نمیبیند تو را
چشمِ نامحرم نمیبیند تو را
هیچ کس اینگونه حیدر را ندید
در حجابِ حق پیمبر را ندید
بر جحاز ناقه منبر را ندید
زیر پایی کاخِ کافر را ندید
هیچ کس اینگونه سرداری نکرد
هیچ کس اینسان جگرداری نکرد
کربلا برشانههایت بود و دید
شاهد پروانههایت بود و دید
خیمهها گُلخانههایت بود و دید
نوبتِ دُردانههایت بود و دید
بی حسینت زود پیرت کردهاند
ریسمانها دستگیرت کردهاند
آه ای دل از پریشانی بخوان
روضهای از آنچه میخوانی بخوان
از وداعی سخت بارانی بخون
اندکی عُمانِ سامانی بخوان
گرچه عمان مُنزوی شد روضه شد
این مسمط مثنوی شد روضه شد
"خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عَنان
سیلِ اشکش بست بر وِى راه را
دودِ آهش کرد حیران شاه را
در قفاىِ شاه رفتى هر زمان
بانگِ مَهلاً مهلااش بر آسمان
کاى سوار سرگران کم کن شتاب
جان من لَختى سبک تر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوى تو
تا ببویم آن شکنج موى تو
شه سراپا گرمِ شوق و مستِ ناز
گوشهی چشمى بدان سو کرد باز
دید مشکین مویى از جنس زنان
بر فلک دستى و دستى بر عَنان
پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد
تا رُخَش بوسد الف را دال کرد
همچو جانِ خود در آغوشش کشید
این سخن آهسته در گوشش کشید
کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟
یا که آهِ دردمندان در شبی؟
پیشِ پایِ شوق زنجیری مکن
راه عشق است این عَنان گیری مکن
با تو هستم جان خواهر همسفر
تو به پا این راه کوبی من به سر
خانه سوزان را تو صاحبخانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش
جانِ خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
معجر از سر پرده از رُخ وا مکن
آفتاب و ماه را رسوا مکن"
(حسن لطفی)
شاعر: #حسن_لطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ولادت باسعادت حضرت عقیله العرب (س)
گل های آسمانی
بهاردرقدمت ،چون که گل فشانی کرد
خزان به پای توخود را فکند و فانی کرد
شکفت تا گل روی تو،جبرئیل امین
به باغ غرق گل وحی، نغمه خوانی کرد
به پاس مقدمت ای گل،فرشته ی رحمت
نثار راه تو گل های آسمانی کرد
تورابه گلشن عصمت، چوارمغان دادند
دراین بهشت علی، از تو باغبانی کرد
تومیهمان عزیز حریم وحی شدی
که ازتودست خداوند، میزبانی کرد
مدینه غرق سرور و نشاط و شادی شد
که شادشد،دل زهرا و شادمانی کرد
بلور اشک تودل بُرداز همه، اما
حسین با نگهش ،از تودل ستانی کرد
گُل ازمرام توآئین زندگی آموخت
«که پاک آمد و پاکیزه زندگانی کرد»
صبوری توبه مکتب، فروغ بینش داد
نصیب گلشن دین، نورجاودانی کرد
به سرفرازی تو،سرو سرفرازی نیست
اگرچه قدّتو را ،بارغم، کمانی کرد
خدابه همره نام حسین وعاشورا
شکوه و جلوه ی نام تورا ،جهانی کرد
میان شعله ی آتش، به غیرتو زینب
چه کس زگلشن توحید، پاسبانی کرد
پس ازقیام حسینی ،چوخطبه می خواندی
جهان برای تواحساس قهرمانی کرد
کمربه محوستم بسته بودی و ،دشمن
به پیش عزم تو،اظهار ناتوانی کرد
دوباره طبع«وفایی»،به پای مدحت تو
نظـربه گلشن غـرق گل ،معانی کرد
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدح
#قصیده
هر کس هر آن چه دیده اگر هر کجا تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی
در تو خدا تجلی هر روزه می کند
« آیینه تمام نمای خدا » تویی
چیزی ندیده ام که تو در آن نبوده ای
تا چشم کار می کند ای آشنا ! تویی
نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار
سرچشمه فقاهت آل عبا تویی
غیر از علی نبود کسی همطراز تو
غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی
تو با علی و با تو علی روح واحدید
نقش علی است در دل آیینه، یا تویی؟
شوق شریف رابطه های حریم وحی
روح الامین روشن غار حرا تویی
ایمان خلاصه در تو و مهر تو می شود
مکه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی
زمزم ظهور زمزمه های زلال توست
مروه تویی ، قداست قدسی ! صفاتویی
بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است
سوگند خورده است که خیرالنسا تویی
شوق تلاوت تو شفا می دهد مرا
ای کوثر کثیر ! حدیث کسا تویی
آن منجی بزرگ که در هر سحر به او
می گفت مادرم به تضرع بیا ! تویی
آن راز سر به مهر که «حافظ» غریب وار
می گفت صبح زود به باد صبا تویی
هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست
تنهاتویی شفیعه روز جزا تویی
در خانه تو گوهر بعثت نهفته است
راز رسالت همه انبیا تویی
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
بی تو چه می کنند؟ تویی کیمیا تویی
قرآن ستوده است تورا روشن و صریح
یعنی که کاشف همه آیه ها تویی
درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد
آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی
من از خدابه غیر تو چیزی نخواستم
ای چلچراغ سبز اجابت ! دعا تویی
«پهلوشکسته ای تو و من دل شکسته ام»
دریابم ای کریمه که دارالشفا تویی
ذکر زکیّه تو شب و روز با من است
بی تاب و گرم در نفس من رها تویی
کی می کنی نگاه به این لعبتان کور
با من در این سراچه بازیچه تا تویی
پیچیده در سراسر هستی ندای تو
تنها صدا بماند اگر، آن صدا تویی
گفتم تو ای بزرگ! خطای مرا ببخش
لطفت نمی گذاشت بگویم « شما » تویی
باری، کجاست بقعه قبر غریب تو؟
بر ما بتاب، روشنی چشم ما تویی
#مرتضی_امیری_اسفندقه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
حکمت 35 :
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔻ضرورت موقعيت شناسى (اخلاقى ، اجتماعى)
💎وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا يَكْرَهُونَ قَالُوا فِيهِ بِمَا لَا يَعْلَمُونَ .
🔻امام المحبين حضرت علي (ع) ، ميفرمايند :
كسى در انجام كارى كه مردم خوش ندارند شتاب كند ، دربارة او چيزى خواهند گفت كه از آن اطلاعى ندارند.
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در تلگرام:
https://t.me/hekmat_nahjolbalaqe
💐🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🗓 امروز دوشنبه
☀️ ۱۷ دی ماه ١٣٩۷
🌙 ۳۰ ربیع الثانی ١۴۴۰
🎄 ۷ ژانویه ٢٠۱۹
✅تیک ارادت روزانه
همه چیز دنیا فانیست...
هر قدر هم بگردی تکیه گاهی همیشگی و محکم تر از خدا نخواهی یافت.
کلید خانه ی دلت را به دست او بده و
دلت را به حضورش قُرص کن ...
هیچ کمبودی تو را از هم نمی پاشد.
🌿
🌺
🌾
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#ولادت_حضرت_زینب سلام الله علیها
شبی كه مطلع مهر از طلوع زینب بود
فروغ روز نشسته به دامن شب بود
هزار رود نواگر ز كوثر و تسنیم
روان به خانه ی زهرا به بوی زینب بود
هزار چشمۀ خورشید از كرانۀ شب
دمیده از دل مهتاب و چشم كوكب بود
شكوفه بار لب مرتضی به باغ دعا
ستاره ریز دم مصطفی به یا رب بود
شراب نور ز خمخانۀ سحر جوشید
كه جام سرخ شقایق ، ز می ، لبالب بود
اگر چه "زین اب" او را نهاد نام ، رسول
خدای داند ، كاو زینب "ام و اب" بود
زنی به همت و مردی ، به مردمی سوگند
پس از حسین ، سپه دار عشق ، زینب بود
«سلام الله علیهم اجمعین»
مشفق کاشانی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مدح
#ولادت
#مربع_ترکیب
جرم من را ننویسید که ساغر زده ام
بنویسید که امشب دو برابر زده ام
مست بودم که چنین باده مکرر زده ام
گرچه یک بار فقط میکده را در زده ام
شصت و نه بار ز میخانه جواب آمده است
ذره در چشم کریمان به حساب آمده است
در عریضه ننوشتم که دوا می خواهم
نان من کم شده یا آب و هوا می خواهم
ننوشتم صله ی شعر عبا می خواهم
شصت و نه بار نوشتم که تو را می خواهم
شصت و نه قطره اشکم که چکیدم امشب
شصت و نه مرتبه باید بنویسم زینب
آن خدایی که ازل پایه پیوند گذاشت
گریه را مرحله آخر لبخند گذاشت
نام میلاد تو را گریه یک بند گذاشت
به خدا اسم تو را نیز خداوند گذاشت
خواست جام اسدالله لبالب باشد
امر فرمود که او صاحب زینب باشد
زینت زینت دنیا چه کسی غیر تو بود
سوره کوثر مولا چه کسی غیر تو بود
دومین ام ابیها چه کسی غیر تو بود
نه،بگو مادر زهرا چه کسی غیر تو بود
تو خدیجه شده ای نه تو پیمبر شده ای
مادرِ مادر و بابا و برادر شده ای
شأنت این بود برای پدرت ناز کنی
با همان دیده بسته سخن آغاز کنی
عشق را پیش نگاه همه ابراز کنی
چشم خود را به روی کعبه فقط باز کنی
قبله ای نیست تورا غیر دو ابروی حسین
جز تو ما را نبرد هیچ کسی سوی حسین
کم نوشتم اگر از تو قلمم محرم نیست
کم نوشتم ولی از لطف نوشتی کم نیست
بی تو ایمان من و اهل زمین محکم نیست
آنکه در وصف تو شعری نسرود آدم نیست
آدم آن است که از عشق تو دیوانه شود
تا ابد حلقه به گوش در این خانه شود
کمرت پیش کسی خم نشد الا،الله
پنج خورشید به دور تو بگردند ای ماه
میروی،پشت سرت راه می افتد ناگاه
ذکر لا حول ولا قوه الا بالله
پنج تن دور سر تو صدقه گردانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
چشمهایت سندی بود که دریا بودی
فوق ادراک همه عرش معلا بودی
هرکجا بود حسین تو همانجا بودی
آنچه خوبان همه بودند تو تنها بودی
شب میلاد تو چشم من اگر تر بوده
چون که این اشک ثوابش دوبرابر بوده
ای که پیغامبر واقعه دردی تو
زن ولی مردتر از مردتر از مردی تو
کربلا را به خدا کرببلا کردی تو
بره را از دهن گرگ درآوردی تو
گرگها پیرهن یوسفتان را بردند
تو نبودی همه اهل حرم می مردند
سلام الله علیهم اجمعین
#محسن_عرب_خالقی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ولادت عقیله بنی هاشم خانم زینب سلام الله علیهم اجمعین
من آن فرشته ام که به دنیا نشسته ام
حورایم و به دامن تقوا نشسته ام
من چشمه ام جدا شده از کوثر بهشت
طوبایم و به گلشن طاها نشسته ام
عطر ولایتم من و پیچیده در فضا
نور محبتم که به دلها نشسته ام
آن اخترم که جلوه گرم از دو آفتاب
آن گوهرم که پیش دو دریا نشسته ام
من زینبم که مظهر صبر و شهامتم
وز مکرمت به طارم اعلی نشستهام
نور علی و فاطمه در جان من دمید
چون در کنار حیدر و زهرا نشستهام
ایمان آن دو را به وراثت گرفتهام
ایثار آن دو را به تماشا نشستهام
من دیده ام کلاس دبستان وحی را
در پای درس خواجه ی إسرا نشستهام
دارم نشان زِین ابیها من از پدر
چون در حریم ام ابیها نشستهام
من تربیت به دامن زهرا گرفتهام
در بزم انس عصمت کبری نشستهام
بابم علی چو نقطه بسم الله است و من
چون کسره پای نقطه آن با نشستهام
سنگینی رسالت خونها سبب شده است
من در نماز شب اگر از پا نشستهام
از بس که داغ بر جگر من نشسته است
آتش به جان، چو لاله صحرا نشستهام
با این مقام، آن همه دیدم ستم ز دهر
کز بار غم شکسته و از پا نشستهام
در چار سالگی غم چل سالهام رسید
تا در فراق سید بطحا نشستهام
من دیدهام شهادت مادر به چشم خود
در سوگ آن حبیبه ی یکتا نشستهام
رخسار غرقه خون علی دیدهام ، دریغ
آن دخترم که در غم بابا نشستهام
داغ حسن، شراره غم دیدهام ، دریغ
آن خواهرم که در غم إخوان نشستهام
در انقلاب سرخ حسینی به یاریش
بر باره اسارت و غمها نشستهام
برخاستم بپای به هر جا که او بخواست
و آنجا که او نشست من آنجا نشستهام
یا از غم شهادت عباس سوختم
یا در عزای زاده ی لیلا نشستهام
از پای در نیامدم از هر بلا ولی
پیش سر حسین من از پا نشستهام
آمد سویم مؤید و می گفت عمه جان
بر درگهت برای تمنا نشستهام
سلام الله علیهم اجمعین
سید رضا موید
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ولادت_حضرت_زینب
سلام الله علیها
سرشار از ترانه ی یك رود جاری ام
امروز در نهایت امّیدواری ام
احساس میكنم كه به دریا بدل شدم
احساس میكنم كه بر این خاك جاری ام
یك لحظه شادمانم و یك لحظه غرق اشك
لبخند ناگهانی ابر بهاری ام
با دست خالی آمده ام محضر شما
رحمی كنید بر من و بر این نداری ام
دست دلم دخیل پر چادر شماست
بانو چه دیدنی است من و بی قراری ام
یك عمر دوستدار حسین تو بوده ام
حتماً به این دلیل تو هم دوست داری ام
فانی ولی به لطف شما جاودانه ایم
خدمتگزار بانوی این آستانه ایم
از روشنای عرش طلوعی دگر رسید
حوریه ای دوباره به شكل بشر رسید
این بار چندم است كه در باغ اهل بیت
طوبای فاطمیِّ علی را ثمر رسید
بانو تو آمدی و به شام سیاه ما
از فیض گام های تو نور سحر رسید
امشب خود خدا به علی هدیه میدهد
تو آمدی و زینت قلب پدر رسید
تو آمدی كه دور برادر بگردی و
اینگونه شد مدار فلك را قمر رسید
تو آمدی به خاطر تنهایی حسین
یعنی برای كرب و بلا همسفر رسید
ما با حسین شور تماشا گرفته ایم
امشب میان زینبیون جا گرفته ایم
خورشید صبح گاهی بامت حسین بود
بعد از دو هفته ماه تمامت حسین بود
هر دفعه كه برادرت از راه میرسید
از فرط شور و شوق سلامت حسین بود
یک راستای نور وجود تو زینب است
نوری كه در مسیر امامت حسین بود
ساده ترش شد اینكه نوشتیم زینب و
دیدیم در حقیقتِ نامت حسین بود
در ذیل خطبه های فصیحت مورخان
آورده اند تکه کلامت حسین بود
در خانواده ای كه واژه ی برخاستن علی است
از كودكی، ذكر قیامت حسین بود
خواهر اگر توئی و برادر اگر حسین
نادیده ام برادر و خواهر در عالمین
حتی اگر كه مدح تو را صد كتاب كرد
كی میشود فضائل تان را حساب كرد
چشم من آن گلی كه به حسرت شكفته است
باید به لطف گام تو گل را گلاب كرد
حتی بیان نام تو اعجاز میكند
این اسم سیئات مرا هم ثواب كرد
هر حاجتی كه پیش خداوند برده ام
گفتم به حق زینب و او مستجاب كرد
آیینه ی تمام قد حجب فاطمه
خورشید را طلوع رخت در نقاب كرد
ای خواهر كریم مدینه فقیر را
یك گوشه از كرامتت عالی جناب كرد
تو آسمان ترینی و بالا تر از تو نیست
ای خانمی كه هیچكس آقاتر از تو نیست
ای لحن خطبه های تو شیواتر از همه
مضمون جمله های تو گویاتر از همه
تعریف داغ در نظرت جور دیگری ست
ای كربلا به چشم تو زیباتر از همه
حتماً تمام واقعه را خوب دیده ای
ظهری كه بود جای تو بالاتر از همه
اما كسی ندید كه نفرین كنی چرا
ای آن كه ربنای تو گیراتر از همه
ظهری كه سی هزار نفر بود و یك نفر
افتاده بود زخمی و تنهاتر از همه
ظهری كه در هجوم به گودال تیر و تیغ
پیچیده می شدند و معماتر از همه
این بود كه تنش به چه جرمی كفن نداشت
بر روی خاك بود و سری در بدن نداشت
شاید که ارث تو پیغمبری نبود
در شام و کوفه روی تو خاکستری نبود
پس هاله نور تو آنجا چه کاره بود؟
راوی دروغ گفته سرت معجری نبود
بانو قسم به خون دهان برادرت
بزم شراب جای چنین خواهری نبود
با تو بنای گریه و زاری نداشتم
اما اگر که مادرتان بستری نبود
امروز با نفس زدنش خون نمی گریست
دیروز اگر جسارت میخ در نبود
جاری شده ست خون دل از دیده ترم
آمد دوباره فاطمیه، وای مادرم
سلام الله علیهم اجمعین
🔸شاعر:
#سعید_پاشازاده
_________________________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#ولادت_حضرت_زینب
سلام الله علیها
خوب است که از زینب کبری بنویسم
از حضرت صدیقه ی صغری بنویسم
تا نقش ببندد به دلم نام عقیله
از آمدن دختر زهرا بنویسم
از حال و هوای قدم تازه رسیده
از پشت در و جمع گداها بنویسم
با کسب اجازه بنویسم خود زهرا
یا روی زمین شاخه طوبی بنویسم
وقتی شده چون فاطمه سر تا قدم او
شاید بشود ام ابیها بنویسم
تنها نه فقط چشم مدینه شده روشن
از روشنی چشم دو دنیا بنویسم
من منتظرم حضرت جبریل بیاید
یک اسم پر از عطر و مُسمّا بنویسم
جبریل کنار پر قنداقه رسیده
باید ملکی محو تماشا بنویسم
حالا که رسیده به علی مژده ی مولود
بگذار که من زینت بابا بنویسم
بانو به خدا زیر قدمهای تو جنت
دستان تو را عرش مُعلّی بنویسم
وقتی که به لبهای حسین آمده لبخند
بد نیست که یک چند تمنا بنویسم
هر چند که دیری ست تمنای من این است
از کربُ و بَلای شده امضا بنویسم
سلام الله علیهم اجمعین
🔸شاعر:
#سیدحجت_بحرالعلومی
_______________________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯