eitaa logo
کانون مداحان
26.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
21.6هزار ویدیو
200 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
امسال بهار رنگ و بوی متفاوتی دارد چرا که در آستانه ورود به قرن جدید و در تکاپوی شب عید گره خورده ایم به نام زیبای مهدی فاطمه و میلاد آن حضرت و ای کاش دعایمان رنگ اجابت به خود بگیرد و مستجاب شود به دعای "حوِّل حالَنا بظُهورِ الحُجَه" 🎊🎊🎊🎊🎊 میلاد با سعادت مولا و سرور عالمیان ،حضرت بقیه الله الاعظم،امام زمان ،مهدی موعود بر همه‌ی شیعیان و منتظران حضرتش مبارک باد. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🌺🌺میلاد با سعادت جوان رشید سالار کربلا، شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم (ص) در خلقت، اخلاق و سخن گفتن، معدن احسان و کرامت، شیر میدان شجاعت، حضرت علی اکبر سلام الله علیه بر امام زمان عج ونایب برحقش وشما اعضای محترم، شیفتگان اهل بیت (ع) مبارک باد🌺🌺 🌺هم چو تو یک غنچه گل وانشد 🌼هیچ کسی _زاده لیلی نشد 🌺شبه پیمبر تو علی اکبری 🌼برهمه عالمیان سرو ری 🌺نسل جوان راه تو نشناخته 🌼خانه زبی عاطفتی ساخته 🌺نام تو و این ادب و غیرتت 🌼درکه به جویم بجز از عترتت 🌺بهر پدریگ دوجهان مرهمی 🌼چون توکجا در نسب ادمی 🌺هرچه بگویم همه کم .گفته ام۱ 🌼یگ دو سه سطری زقلم رفته ام ✍شاعر:زنده یادجعفرعلی امینی     *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
: "خون شهيدان ما امتداد خون پاك شهيدان كربلاست." شهیدان افتخار روزگارند شهیدان ملتی را اعتبارند شهیدان راهشان باشد حسینی حسینی شو - که انها جان نثارند ✍شاعر زنده یادجعفر علی امینی ۲۲ اسفند سالروز تأسیس به فرمان امام خمینی(ره) و روز گرامی‌ باد. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بــنام خـدا 🥀 🇮🇷 «۲۲اسفند روز بزرگداشت شهدا گرامی باد». کـــجایند آن ســـلحـشوران پــــیروز بـــــلا جــــویان بـــااحـــساس دیروز کــــجا رفـــت آن شــــهید راه قـــرآن مـــهنــــدس بـــاکری آن شـــیر غـران کــــجایند آن هــــمه ســردار بــــیدار خـــــریـداران بــــــــیدار ســـــر دار کــــجایـند آن کـــبو ترهای دلــــخون پــرستوهای مـــیمک فـــکه مــجنون چـــه شــد جـــان بر کفان با بصیرت کـــجا رفت آن هـــمه مـــردان غیرت کــجا رفت بــــاقـری هــــمت طــلائی شــــهید چـــمران و کــلهر کد خدایی بــه سـرشـــور وبه دل احـساس دارم بــه دیــده اشــک چــون الـماس دارم هـــوائی گـشته ام حـالم عجیب است چه گویم حس وحالم بس غریب است دلـــــم بــــگرفته یـــاران دل غـــمینم پـــریـشان گــــشته ام زار و حــــزینم فــــراتر از چــــهل ســــال است زارم ســــرود غــــصه و غــــم می نــگارم زمـــان جنگ هـــمه آمــــاده بـودیم هـــمه پـــیر و جـــوان رزمنده بودیم بـــه فـــکر جیب و سیم و زر نبودیم غـــــزل ها بـــهر مـــیهن می سرودیم هـــــمه اهــل وطـــن دلــپاک بـــودند بــه فـــکر حـــفظ آب و خـاک بودند بـــه مـــیدان عــــمل پـر زور بـــودیم چــــون از خـــط خیانت دور بـودیم خــــلاصه حـــــرف دل بــــسیار دارم در ایــن مــــحنت سرا غم می سپارم دوبـــاره اول مــهر اســـت و پـــــائیز ز عــشق و عـــــاشقی هــستیم لـبریز هــمه دم می زنــند از عـهد و پــیمان تـــو گـــوئی زنـده گشته پیر دوران و امـــا در عـــــــمل از ره جــــدائیم فــــریب کــاریم هــمه اهــل ریــائیم دلــم از گـــردش دوران کـــباب است دچــار مــحنت و رنج و عذاب است در ایـــن ایـــام بـــباید یـــا که مردن و یا نــون را به نــــرخ روز خــوردن _هـر آنـکس سینه سوز و صاف باشد _کــمی دل رحــــم و با انــصاف باشد در ایــن عـــصر و زمـــانه خوار گردد گــــرفتار غــــم بـــــسیار گــــردد در این دوران دوروئی پر فروغ است جـــماعت اکـــثرا اهل دروغ است مـــــنم فـــاخر غــــم دیرینه دارم هـــــزار و یـــک مـحن بــــر ســـــینه چـون نـقدم گــر کـنید اماده هستم زحـق دم می زنم تـــا زنـــده هـستم رجـــب بــاشد مــحرم یا که شــعبان نــگویـم جـــز حـــقیقت جــان یاران شعر:مـسلم فــرتوت فــاخر *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
با نگاهی به مناجات شعبانیه 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وَ اسْمَعْ دُعائی ، دعام و بشنو وَ اسْمَعْ نِدائی ، صدام و بشنو اَقْبِلْ عَلَیَّ ، من و نگا کن الهی العفو ، ببخش و از غم ، من و رها کن داره میاد ماه رمضون / من توشه ای ندارم (ماه رمضون اومده حیف / من توشه ای ندارم) بوی گناه گرفتم و / سیاهه روزگارم خودت بگو توو مهمونیت / چه جوری پا بذارم (لطفت گذاشت توو مهمونیت / دوباره پا بذارم) یاربّنا ۲ العفو ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وَ قَدْ سَتَرتَ ، رسوام نکردی اَفْنَیْتُ عُمری ، رهام نکردی وَ عُدْ عَلَیَّ ، ترحمی کن اَطْلُبُ عَفوَک ، به روی بنده‌ت ، تبسمی کن اومده اون که صد دفعه / شکسته توبه هاشو نمی‌دونم که دوست داری / باز بشنوی صداشو ؟ روت و نگردون بشنو این / صدای ربّناشو یاربّنا ۲ العفو ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این نفس سرکش ، تا میتونست تاخت آخر من و از ، چشم تو انداخت امّا غمی نیست ، حسین و دارم با اشک و روضه ، دلت رو امشب ، به دست میارم خدا نیاره دختری / آتیش بگیره موهاش آبله کاری کنه که / نتونه وایسه رو پاش بفْرسته از پائینِ نی / بوسه برای باباش یاابتا ۲ بابا۲ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زمزمه مناجات با خدا در ماه شعبان ماه شعبانه و بنده ی گنهکار اومده خِجِل از فرطِ گناه با یه دل زار اومده ماه شعبانه و با امیدِ رحمت اومدم روسیاهم با یه عالمه خجالت اومدم از جهل و غفلت،آکنده ام من ببین خدایا،شرمنده ام من الهی العفو... ای خدا ببین که بندهٔ فراری اومده با دلی شکسته و با گریه زاری اومده ماه شعبانه و دل نشد زِ معصیت جدا چجوری واردِ ماهِ رمضون بشم خدا این نفسِ سَرکِش،بیچاره ام کرد در دشت غمها،آواره ام کرد الهی العفو... ای خدا قسم میدم تو رو به ماه کربلا به علمدار حسین یاورِ شاه کربلا حقّ اون لحظه که مَشکِش و دَریدن ای خدا حقّ اون لحظه که دستاش و بُریدن ای خدا من و فدا کن،به راه دلبر غریبِ گودال،شهیدِ بی سر مظلوم حسین جان... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی آنلاین - دل که شد خرسند چیز دیگریست - مجتبی رمضانی.mp3
3.33M
🌸 (ع) 💐دل که شد خرسند چیز دیگریست 💐چهره با لبخند چیز دیگریست 🎤 👏 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی آنلاین - جشن روز جوونه - سیدرضا نریمانی.mp3
11.29M
🌸 (ع) 💐از آسمون باز،بارون میباره، هِی دونه دونه 💐نوبتی هم باشه وقت جشنِ، روز جوونه 🎤 👏 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 🌺 (ع) 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 🌺 (ع) 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو نور آمدي و شب ز خواب خوش پا شد تو چشمه آمدي اما مدينه دريا شد گل از گل همه ي خانواده ات بشكفت شكوفه هاي نگاه تو تا شكوفا شد دوباره دور و بر كوچه ي بني هاشم بهشت گمشده هر فرشته پيدا شد نه بين اهل زمين بين آسماني ها سر زيارت تو در مدينه دعوا شد ز بس ستاره براي زيارت آمده بود شب تولد تو مثل روز زيبا شد تو طعم نوبر فرزند را چشانيدي به يمن آمدن تو حسين بابا شد همينكه در بغل مادر آمدي گفتند بهشت زينت آغوش و دوش ليلا شد تو از قبيله ي ليلايي و دل ليلا ز حسن روي تو مجنون دشت و صحرا شد حديث مجمر و اسپند را بخوان و ببين كه چشم هاي حسد محو در تماشا شد هزار مرتبه الله اكبر از قدّي كه آرزوي بلنداي سرو و طوبا شد هزار مرتبه الله اكبر از چشمي كه مست از آن همه انگورهاي دنيا شد هزار مرتبه الله اكبر از مويي كه لطف مختصرش رفت و شام يلدا شد هزار مرتبه الله اكبر از آن دم كه معتكف به شفا خانه اش مسيحا شد هزار مرتبه الله اكبرت گويم كه با صداي تو داوود مست و شيدا شد تمام خِلقت و خُلقت شبيه پيغمبر تمام ناز و نيازت شبيه زهرا شد تويي تو يوسف يعقوب شهر پيغمبر منم همانكه به يك غمزه ات زليخا شد علي اول نسل علي ، علي يارت كه هيبت تو تماماً علي اعلي شد به شوق صوت اذانت به عرش گلدسته چقدر مأذنه دلتنگ صبح فردا شد پس از تو رفت دگر خير از سر عالم پس از تو خاك به فرق تمام دنيا شد رشيد بودي و بعد از شكستنت بابا شكست بس كه كنار تو از كمر تا شد هنوز عطر تو از بين دشت مي آيد به ياد لاله سرخي كه ارباًاربا شد محسن عرب خالقی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کیست سوم شخص مفرد غیر تو؟ کیست تصویر محمّد غیر تو؟ باء بسم‌الله جز حیدر که شد؟ باغ بسم‌الله جز اکبر که شد؟ السلام ای مصطفای صیقلی یا علی بن حسین بن علی ای همه انوار در نور تو گم انظروانا نقتبس من نورکم ای تو سبحان الذی‌اسرا شده در زمین پیغمبر بالا شده حمل این بار از کرامات تو بود مصطفی یک راه اثبات تو بود ای بلوغ مصدر خُلق عظیم نوترین فصل پیمبر از قدیم از همه پاک است اگر تصویر تو رقص لولاک است در شمشیر تو چون حسینیون ز یثرب خاستند وقت هجرت یک پیمبر خواستند پس تو این بار امانت را بکش از پدر این بار، منت را بکش محمد سهرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست مثل لبخندی که شد ازدیده گریان درست کوزه مجنون شکست و حال مجنون خوب شد میکنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست از پیمبر زاده ما یک پیمبر آمده یک ربیع الاول دیگر شد از شعبان درست هم چراغ راه هم پشت وپناه است این علی این چنین از ماهِ گردان شد بلاگردان درست خانه ات آباد آقا!یوسف کنعان تو.. صد گلستان میکند از کلبه احزان درست زین ولادت هم دل مولا و هم نوکر خوش است مستی عشاق با ذکر علی اکبر خوش است مینویسم هرچه احمد باز حیدر میشود مینویسم هرقدَر الله! اکبر میشود ساکن عرش است و عرش از او معلی میشود کوثر محض است و آب از او مطهر میشود هرکه یک دفعه نگاهش کرده با خود گفته است شک ندارم این جوان روزی پیمبر میشود هرزمان که بی نقاب از کوچه ای رد میشود به هوای دیدنش در کوچه محشر میشود در بقیع و در نجف سر میشود هرلحظه اش روزگار هرکسی پایینِ پا سر میشود با اذانش سُبحه و سجاده مستی میکنند هم بلال و هم موذن زاده مستی میکنند نام او باشد علی و هست زهرا بیشتر تکیه بر این شاهزاده کرده بابا بیشتر قدو بالای پسر ها دلخوشی مادر است کیف کرد از دیدنش پس ام لیلا بیشتر خَلق احمد خُلق احمد منطقش هم احمدیست جبرییل از این شباهت میخورد جا بیشتر ذوالفقار دست مولا دستبوس اکبر است می‌دمد روی لبش انا فتحنا بیشتر زهره از یل های شامی آب خواهد شد یقین گر بگوید ذکر لاحول و لا.. را بیشتر مثل جدش بی نظیر و مثل جدش لافتی ست چرخش شمشیر او عینا شبیه مجتبی ست عرش حق را نور بود و بر زمین هم نور شد در کریمی چون عمویش مجتبی مشهور شد جار میزد اسم حیدر را بروی ماذنه چشم بدخواهش الی یوم القیامت کور شد دستبوس عمه اش بود و رکاب عمه اش بر حفاظت از حریم زینبی مامور شد ای بقربان نمازش ای فدای گریه اش در مناجات شبش سجاده کوه طور شد.. اذن میدان خواست زهرا را ببیند زودتر با خودش میگفت مادر جان! زیارت جور شد! راه افتاد و پدر گریه کنان پشت سرش دست بر زیر محاسن برد بهر اکبرش بر تن اکبر زره بر شانه بابا عبا گریه میکرد از غمش حتی زره حتی عبا تا که آقا دست سمتش برد از هم باز شد جمع و جورش کرد آخرسر علی را باعبا یک علی آمد به میدان !شد صدو ده تا علی! یک عبا نه!لازم است اینجا صد و ده تا عبا این جوانان بنی هاشم چه زجری میکشند تا نگردد ناگهان سرریز از هرجا عبا.. خاکی است و خاکی است و خونی است و خونی است چادر زهراست بر دوش جوانان یا عبا؟! در محرم روضه ماه صفر را میبرند یک نفر کشته شد اما دونفر را میبرند سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻استاد سازگار  ١) همه در حیرتم امشب، که شب هیفده ماه ربیع است و یا یازده ماه شعبان معظم شب میلاد محمد شده یا آینة طلعت نورانی احمد به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؟ عجبا این گل نورسته علی اکبر لیلاست، بگو یوسف زهرا است، بگو آینة طلعت طاهاست، بگو دسته گل فاطمة ام ابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش به جلالش به جمالش، همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش، که سراپاست همه آینه احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهره گل روی رسول دو سرا را * ٢) خانة یوسف زهراست زیارتگه پیغمبر اکرم نگه آل محمد به جمالی است که خود شاهد رخسار دل آرای محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به سویش، به گمانم که گره خورده دل نور دل فاطمه بر طرّة مویش، شده جا در بغل عمه و آغوش عمویش، نگه ماه بنی هاشمیان بر گل رویش، نفسش نفخهٔ صور و نگهش آیت نور است و قدش نخلة طور و به دمش معجز عیسا، به لبش منطق موسی، همه ماتش همه مستش همه دادند به هم دست به دستش، همه گل بوسه گرفتند ز پیشانی و لعل لب و خورشید جمالش همه دادند سلامش همه دیدند به مهر رخ او، وجه خدا را * ۳) نگه از دامن مادر به گل روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجلای الهی شده چون شعلهٔ افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این درس که باید به جراحات تنش آیهٔ ایثار و شهادت همه تفسیر شود، سینة پاکش هدف تیر شود، طعمة شمشیر شود، با نگه خود به پدر کرده ز گهواره اشاره که منم کشتهٔ راهت، تو رسول اللهی و من چو علی شیر سپاهت، بنواز ای پدر عالم هستی، علی اکبر پسرت را به نگاهت، منم آن کودک شیری که ز شیری دل خود را به تو بستم، به فدایت همه هستم، تن و جان و سر و دستم، من و آن عهد که درعالم زر بستم و هرگز نشکستم، پسر فاطمه!  از جام تولای تو مستم، تو دعا کن تو دعا کن! که سرافراز کنم تا صف محشر شهدا را * ٤) چه برازنده بود نام علی بهر من آن هم ز لب تو، که وجودم همه گردیده پر از تاب و تب تو، به خداییِ خدا پیشتر از آمدنم بوده دلم در طلب تو، به جز این نیست که باشد حَسَب من حَسَب تو نَسَب من نَسَب تو، به خدا مثل علی در صف پیکار برآرم ز جگر نعره و یکباره زنم چون شرر نار به قلب صف اشرار، که گوید به من احسن به صف کرب و بلا حیدر کرار و زند خنده به شمشیر و به آن صولت و آن نیرو و آن غیرت و آن شوکت و عِزّ و شرفم احمد مختار، سزد/ از دل گهواره به عالم کنم اعلام که ای خلق جهان من به نبی نور دو عینم، به همه خلق ندا می دهم امروز که فردا به صف کرب و بلا یار حسینم، عجبا می نگرم در بغل مادر خود معرکهٔ کرب و بلا را * ۵) ای نبی روی و علی صولت و زهرا صفت و فاطمه رفتار و حسن خو، تو که هستی که ربودی دل لیلا و حسین و حسن و زینب و عباس و علی را، تو نبی یا که علی یا که حسن یا که حسینی، تو همان خون خدا یا پسر خون خدایی، تو همه صدق و صفایی، تو همه مهر و وفایی، تو به هر زخم شفایی، تو به هر درد دوایی، تو عزیز دل آقای تمام شهدایی، تو همان یوسف خونین بدن آل عبایی، گل پر پر شدة گلبن ایثار و ولایی، نه تو قرآن ز هم ریخته از نیزه و شمشیر جفایی، تو همه صبر و ثباتی، تو همان باب نجاتی، تو به لعل لب خشکیدة خود خضر حیاتی، تو در امواج عطش آبروی آب فراتی که ز داغ لبت آتش زده دریا دل ما را *** ۶) نظری تا که چو جان تربت پاک تو در آغوش بگیرم، به ضریحت بزنم بوسه و از شوق، همان لحظه بمیرم، عجبا قبر تو با قبر حسین از چه یکی شد؟ تو مگر جان حسینی نه!، تو قرآن حسینی، پدر و مادر و جان و همه هستم به فدایت، منم و مهر و ولایت، منم و مدح و ثنایت، منم و لطف و عطایت، منم و حال و هوایت، سگ این کویم و جایی نروم از سر کویت، گفتم و گویم به دو عالم نفروشم کفی از خاک درت را، به خدا سلطنت این است که خاک قدم خیل گدایان تو باشم، ندهم این سِمت از دست، به دستم بگذارند اگر مهر و مه و ارض و سما را علیه السلام علیه السلام علیه السلام *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مثنوی ، قطعه ، قصیده ، چارپاره یا غزل قالبش فرقی ندارد ، وزنِ فاعل یا فَعَل نام زیبای علی وقتی که مضمون می شود بی هوا از تک تکِ ابیات می بارد عسل شب شبِ عشقِ علی بن الحسین بن علیست یا علی اکبر بگو حیِ علی خیرالعمل معجزِ شق القمر بار دگر آمد پدید تکّه ای از ماه را لیلا گرفته در بغل از همین اول بزرگی در وجودش بارز است جان به قربانِ برادرزادهء شیر جمل دود کن اسپند یا زینب که روی ماهِ او مثل عباس علی شد در عرب ضرب المثل با چنین نسلی که از حیدر حکایت می کند در نظامِ حیدری وارد نمی گردد خلل خیره گردیدم به رخسارش نمی شد باورم ذره ای هم با محمد مو نمی زد اکبرم حالمان خوب است از این باز بهتر می شود صحبت از اوصاف تمثال پیمبر می شود آیت اللهیست در نوع خودش ابن الحسین وصف یک خط از رخش هفتاد منبر می شود خوش به حال اهل آن مجلس که در اذکارشان ذکر اوصاف علی اکبر مکرر می شود یک حرم دل بسته بر سروِ قد و بالای او یکسره حرف حرم الله و اکبر می شود حُسنِ همنامیش با حیدر همین بس که فقط یک علی می گویی و ذکر دو حیدر می شود مثل یک ساعت منظم می تپد قلب سپاه همقدم تا با ابالفضل دلاور می شود دست در دست عمو وقتی که بگذارد علی قدرت رزم حسینی صد برابر می شود سمت دشمن تا که یک همچین سپاهی می رود چشمشان با دیدن اکبر سیاهی می رود ماهِ گردون ، این مهِ لیلاست لبخندت چه شد؟ شرم داری از رخش ؟ ماهی که خواندندت چه شد؟ هر کسی دارد جمالی چون جمالت رو کند مدعی جا زد نگفتا مثل و مانندت چه شد ماهِ من می ترسم آخر ...... ماه ، چشمت می زند یوسف لیلا بپوشان چهره ، روبندت چه شد؟ چارقل باید بخوانم نذر چشمانت کنم خواهرم زینب بیا پس دودِ اسپندت چه شد؟ مفتخر گفتم علی گفتم علی گفتم علی در جوابِ هر که گفتا نامِ فرزندت چه شد گفته بودی تو که می بخشی به خالِ هندویش حافظ این هم خال هندو پس سمرقندت چه شد؟ میهمان سفره ات را دست خالی رد نکن کربلای عاشقانِ آرزومندت چه شد؟ لشگرم کامل شده امشب یسارش چون یمین هست اکبر تحت فرمانِ یل ام البنین دل فقط بر حلقۀ موی تو می بندد حسین دل به ماهِ انورِ روی تو می بندد حسین وقت دلگیری و دلتنگی، پیِ آرامشش بی گمان بار سفر سوی تو می بندد حسین موقع رزمت که شد ، سربند یا زهرای خود بر جبین بالای ابروی تو می بندد حسین چشم بد دور ، أن یکادی را به دور گردن و آیت الکرسی به بازوی تو می بندد حسین شک ندارم یا علی در کربلا وقت نبرد بعدِ ساقی دل به نیروی تو می بندد حسین غُرّشِ الله اکبر گفتنت دشمن کش است دل به تکبیر و به یاهوی تو می بندد حسین خَلقاً و خُلقاً شبیهِ احمد مختاری و دل به این تشبیهِ نیکوی تو می بندد حسین هر زمان برداشتی از ماهِ رخسارت نقاب آب کردی آفتاب ای آفتابِ بوتراب حق عجب طرحی به ابروی کمانت ریخته خونِ عشاقت ز تیغ ابروانت ریخته دیده حق ظرفیّتِ ارثِ علی را داشتی قدرتش را زین سبب در بازوانت ریخته مثل بارانی که می بارد به دامان کویر بر سرِ ما برکت از روزِ جوانت ریخته بر زبان داری شِکَر ، از بس نمک داری علی حضرت زهرا نمک را در دهانت ریخته یک جهانِ کفر را اهل نماز و روزه کرد صوت داوودی که در لحن اذانت ریخته وقت میدان داریََت بر هیچ کس پوشیده نیست نعره هایت زَهره ها از دشمنانت ریخته می زدی شمشیر وقتی با فنونِ حیدری بر زمین کُرک و پرِ شمر و سنانت ریخته آمدی تا لشگرم را بیمۀ جنگی کنی با اذان گفتن برایم کارِ فرهنگی کنی هر کجا منسوب به زهرا صفایش بیشتر مبتلایش بیشتر حتی گدایش بیشتر آستان های ائمه تک تکش باشد بهشت هر حرم خوب است اما کربلایش بیشتر رفتم و دیدم که لذت داشت هر جای حرم بود اما لذت ایوان طلایش بیشتر یک براتِ کربلا از هر که گیری خوش بُوَد لیک از دست علی موسی الرضایش بیشتر هر که یادت داد راهِ کربلا دستش ببوس تا دمِ مرگ از همه بنما دعایش بیشتر تو ، به میزانِ علاقه مندیَت هرگز مبال که علاقه مندِ او باشد خدایش بیشتر گر دو رکعت خوانده ای بالای سر حتما بخوان یک دو رکعت هم شده پایین پایش بیشتر جنتِ معروفِ زیرِ پا به عشقِ این پسر هست استثناءً اینجا زیر پاهای پدر مهدی مقیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای خوش قد و بالای بابا ماه لیلا چشم امید و روشنی راه لیلا از تو که مولودی منزه تر نباشد طفل عزیز و نوگل دلخواه لیلا با اولین لبخندهای دلنشین ات مهرت نشسته در دل آگاه لیلا وقتی که هستی در کنارش غم ندارد ای هم زبان و همدل و همراه لیلا در شهر با تو مادرت را می شناسند ای بانی عز و جلال و جاه لیلا بس که پیمبرگونه تو رفتار کردی باید بخوانیمت رسول الله لیلا از خاک پای تو تبرک جسته مادر باشد قدمگاهت زیارتگاه لیلا مداح تو ما نه خداوند جلیل است دستان ما کوتاه و خرما بر نخیل است حس تغزل را نگاهت باب کرده از تو نوشتن شعر ما را ناب کرده شب تا سحر را گرم توصیف تو هستیم هر شاعری را عشق تو بی خواب کرده شیرین زبانی های تو از روز اول قند دل آقای مان را آب کرده در رفت و آمدها به پای تو می افتند عطرت تمام شهر را بی تاب کرده روح اذانی و نگاه حاکم تو لحن مؤذن زاده را جذاب کرده گیرایی هر طاق ابرویت دوباره ابلیس را هم راهی محراب کرده صدها سعید و مسلم و عابس فدایت وقتی تو را حق سرور اصحاب کرده جدت علی با قلعه ی خیبر نکرده کاری که چشمت با دل ارباب کرده هم شاهزاده عین نور و نور عینی هم یاعلی ابن الحسن ابن الحسینی با دوستان آرزومندی که داری مستیم از ذکر خداوندی که داری ماه سحرهای مدینه ! پایدار است با سجده و سجاده پیوندی که داری تو در جلال و مرتبت خیلی بزرگی عالم فدای نام و پسوندی که داری عشقی که تو باشی همه با سر می آیند عاشق کش است آن طرز لبخندی که داری همراه با حاتم ، سلیمان هم نشسته در جمع سائل های خرسندی که داری هم منتهی الحلمی علی هم کاشف الکرب مثل عموهای خردمندی که داری بوی امیر المومنین از تو می آید با ذوالفقار و نقش سربندی که داری تو فتح خیبر میکنی و ورد لبهاست اعجاز بازوی تنومندی که داری دشمن توان جنگ رو در رو ندارد با ضربه های بی همانندی که داری خرج تو قطعا می شود ای شیرمیدان تکبیر خواهرهای دلبندی که داری تنها رجز خواندی و دشمن زهره ترکاند در حیرتم از لحن سوگندی که داری ( اَنا عَلِيُّ بنُ الحُسينُ بنُ عَلِيٍّ نَحنُ و بيتُ اللهِ اَولي بالنَّبِيِّ مِن شَبَثٍ و شَمَرٍ ذاكَ الدَّنِيّ اَضرِبُكُم بِالسَّيفِ حَتّي يَنثَني ضَربُ غُلامٍ هاشِميٍّ عَلَوِيٍّ و لا اَزالُ الـيومَ اَحـمي اَبي تااللهِ لا يَحكُمُ فينا اِبنُ الدَّعِيّ ) در معرکه همواره سر می ریزد آقا از هر سر انگشت هنرمندی که داری پیش تو اصلا قد علم کردن حرام است هرکس که بدخواه تو شد کارش تمام است در جان تو صورت و سیرت می درخشد در دست هایت ابر رحمت می درخشد آیینه ی پیغمبری خُلقاً و خَلقاً از چهره ات نور نبوت می درخشد مانند خورشیدی فروزان بر سر تو عمامه ی سبز سیادت می درخشد زیبایی و بخشندگی و حسن خلق ات در چشم دشمن بی نهایت می درخشد از تو می آموزیم سبک زندگی را از هر کلام تو صداقت می درخشد انگور تازه حاصل اعجاز باباست عشق به تو در این حکایت می درخشد طوق غلامی تو و ایل و تبارت بر گردنم روز قیامت می درخشد با ختم "عاشورا" به این نکته رسیدم نام تو در متن زیارت می درخشد بانی شش گوشه شدی بیش از همه جا در کربلا پایین پایت می درخشد در تک تک آموزه های مکتب تو امر اطاعت از ولایت می درخشد کوری چشم ابن منقذها همیشه نام علی در بین عترت می درخشد هر تکه های نامساوی تن تو در جامه ی سرخ شهادت می درخشد از نیزه گفتم بی هوا ؛ لیلا ببخشد امیدوارم حضرت زهرا ببخشد علیرضا خاکساری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✅ يا ايها العزيز به ما هم نگاه كن ♦️ تركيب بند ميلاد حضرت على اكبر عليه السلام 🔻 سرودهء سعيد نسيمى ما را سرشته است گرفتارمان کند خلق از اضافهء گِل دلدارمان کند از خاک کربلا و نم اشک فاطمه خلقت شدیم تا که علی وارمان کند با یک نگاه، حضرت ارباب زاده ای ما را خرید تا که خریدارمان کند یوسف که آفریده شد آن گه نوشته شد با یک کلاف، راهی بازارمان کند بازار رفته بندهء یوسف شدیم ما میثم شدیم تا که سر دارمان کند هر بار، بارِحسرت ودردی به دل نشست دستی رسید تا که سبکبارمان کند نازم به چشم مست همان شاهزاده ای که یک نگاه کرد که بیمارمان کند از آن نگاه وصل به دریا شدیم ما مجنون کوی اکبر لیلا شدیم ما بر زد دوباره شاخهء طوبی جوانه ای تکثیر گشت هیبت پیغمبرانه ای تصویری از حسین به دامان فاطمه سوزانده عمه بر سرت اسفند دانه ای خورده گره به قلب ابالفضل زلف تو ام البنین کشد چو به موی تو شانه ای دل می برد ز هاشمیان خنده های تو گشته برای بوسه ز رویت بهانه ای با هر تبسمت که در باغ جنت است ای دلربا ، تو عطر بهشتی خانه ای ای موج گیسوان تو دریایی از امید بر موج آرزوی جوانان کرانه ای یا ایها العزیز به ما هم نگاه کن صف بسته ایم تا که بگیریم اعانه ای اکبرترینِ حلقهء باب شفاعتی حیدرترین شعاع چراغ هدایتی اى يكه تاز عرصه ى پيكار يا على اى ترجمان آيه ى ايثار يا على آيينه ى حسينىِ زهرا كه مى شود هر لحظه با وجود تكرار يا على يك لشكراست برق نگاهت كه مى زنى چون صاعقه به قلب شب تار يا على پا درركاب و دست به شمشير،كرده اى در كارزار ، كار همه زار يا على از رزم حيدرى تو پاشيده شد سپاه فرياد زد ز شوق، علمدار يا على بازوى لافتايى تو ذوالفقار شد اى هيبت تو حيدر كرار يا على اى قله ى غرور و قرار دل حسين تنها مؤذن حرم يار يا على اى حامى رقيه ز خيمه سفر نكن گر مى روى برو جگرم را خبر نكن وقتی تن تو طعمهء شمشیر می شود آیینهء وجود تو تکثیر می شود هر کس که از هراس هجوم تو می گریخت برگشته و به کشتهء تو شیر می شود اى نازنين جوان رشيدم، كمان شدم داغ تو بر دل پدرت تیر می شود برخیز ای تمام ادب، پیش پای من دارد کنار تو پدرت پیر می شود اى كه مدافع حرمى ، كوه غيرتى بعد تو خيمه ها همه تسخير مى شود سرو امید من ، همهء آرزوی من برخيز خیمه بى تو زمینگیر می شود بعد تو خاک بر سر دنیای دون علی بی تو ز زندگی دل من سیر می شود اى آيه ى مقطعه ى مصحف عبا اى قاب تكه تكه ى تصويرمصطفى علیه السلام *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*مدح و میلادیه حضرت علی اکبر علیه السلام* *گوهر خورشید* نام زیبا و نکویت گرعلیّ اکبراست چهره ات تصویری از زیبایی پیغمبراست تو زلال چشمه ی خیر کثیری برهمه لعل لب های تو تمثیلی زحوض کوثراست ساحل آرامش جان ودل بابا شدی دامن مولا زموج عشق، غرق گوهراست طرز صحبت کردن تو شور برپا می کند لحن بابا گفتن تو از عسل شیرین تر است صد هزاران یوسف مصری شود مجنون تو یوسف لیلایی و حُسنت ز یوسف برتر است ای که مثل آفتابی زر فشانی می کنی گوهر خورشید ی ودامان تو پُر از زر است از نفس های تو عطر باغ جنت می چکد درکلامت پرتو توحید و نور داور است غیر زیبایی کسی درخُلق وخوی تو ندید هم جلال و هم جمال تو بهشتی منظر است می وزد عطر دعای مستجاب از سجده ات آسمان از یارب تو غرق ماه و اختر است درس آزادی وایثار ومرام وعشق توست آبروی هرجوانی که خدایی باور است ای اذان گوی نماز ظهر عاشورای عشق اشهد بانگ اذان تو شهادت آور است نام تو لرزه به جان دشمنان می افکند رزم تو یادآور رزم علی در خیبر است گرکه مهمان نگاه مهربان تو شوم در تهی دستی محشر روزگارم محشر است هر زمان نام تو جاری می شود در شعر من درغم وشادی «وفایی» اشک هایش پرپر است * وفایی* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻محمدحسن بیات‌لو جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه  خاک ترین  و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین   آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده   پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم  آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو  کارِ  قیامت بسته   از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر  شدنت  خَلقاً و خُلقاً گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست   پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را علیه السلام علیه السلام علیه السلام *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب سلام ای درد را درمان؛ سلام ای قلب را صاحب به مدحت کاری از دست غزل که برنمی‌آید چگونه وصف تو گویند شاعرها در این قالب تو قرآن حسینی که خدا تقدیم او کرده که در هر سوره نه؛ هر آیه داری سجده‌ای واجب ملائک در دلِ هفت‌آسمان تنها تو را دیدند فراوانند انجم؛ کیست غیر از روی تو ثاقب؟ گمانم صبح میلاد تو ای پیغمبر ثانی کسی ناقوس نشنیده؛ اذان می‌گفته هر راهب هنر زیباتر است آن‌گاه که خرج علی گردد بخوان مداح؛ بسم‌اله؛ بگو شاعر؛ بزن مطرب الا ای جارچی‌ها طبل بردارید که آمد علی ‌بن ‌حسین ‌بن‌ علی ‌بن ‌ابی‌طالب چه جذابیتی داری که عباس از طلوع صبح به روی ماه تو مانده‌ست خیره تا دم مغرب تو از راه آمدی تا پشت حق باشی و حق با تو که از امروز می‌لرزد به خود هر ظالمِ غاصب میان معرکه شانه به شانه با اباالفضلی کدام ابله گمان کرده که بر این دو شود غالب تو برمی‌گردی ای شیرِ جوانان بنی‌هاشم تو رجعت می‌کنی با آن امام حاضرِ غائب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی جهت نیست که اسمش علی اکبر شده ست چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده ست مگر یا لیلا؟ با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد این پیمبر چه قدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست "پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست" سنگ در دستش از اعجاز، قمر میگردد گر به خورشید بگوید نرو، برمیگردد جان علی، جسم نبی، جلوه ی کوثر بوده سرّ لولاک، ازاول علی اکبر بوده هر زمان عطر حضورش به هوا برمیخواست نفس پنج تن آل عبا بر میخواست ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته قاب قوسینِ خداوند خمِ ابرویش زد قدم زینب کبری به سر زانویش بی نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به ابالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت حرف حق را قلم خواجه ی شیراز نوشت: "شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان" زلفش آنروز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر موذن زاده کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود تشنه ی صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه، شمیم می‌وزد بر سر کوی تو نسیم ابر رحمت تویی و تشنه ی الطافِ تو دشت مشک از چشمه ی چشمان تو پر برمیگشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر چشم دنیا به تنت جامه ی احسان دیده ست حسنی بودن تو بر چه کسی پوشیده ست؟ رحمت واسعه ای، اسب تو از روی کرم وسط لشکر دشمن زده ناگاه قدم می‌روی پشت سرت باد شده پا به رکاب نام اسب تو عقاب است، عقاب است عقاب می‌شود صید نگاهت دل میدان حتی باز شد روی تو آغوش بیابان حتی رفتی آنگونه که شد دشت پر از عطر تنت کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت ذات تو گرچه خلاصه شده ی پنج تن است بعد تو دشت پر از عطر حسین و حسن است بیشتر ریخت بهم رفتن تو قاسم را کشت داغ تو جوانان بنی هاشم را شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رسیده دلبری دیگر علی اکبر علی اکبر نگو دلبر بگو گوهر علی اکبر علی اکبر چه مولودی چه فرزندی عجب معشوق دلبندی کمی از عرش بالاتر علی اکبر علی اکبر نگاه نافذش حیدر دل آیینه اش کوثر قد و بالاش پیغمبر علی اکبر علی اکبر همین که روی پا یا دوش بابا می نشست انگار نبی می رفت بر منبر علی اکبر علی اکبر ز نامش هم به سر تا پای دشمن لرزه می افتد به تنهایی ست یک لشکر علی اکبر علی اکبر چه می گویند جز این ذکر، روز و شب کبوترها علی اصغر علی اصغر علی اکبر علی اکبر به حق این شب اعظم الهی دست ما را هم بگیرد در صف محشر علی اکبر علی اکبر شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جُرعه جرعه مِی زدم کم کم شدم مستِ علی کار و بارم را خدا داده خودش دستِ علی بی علیِ مرتضی ذرّه که نَه... هیچم خدا هستی ام نذرِ ولایت هستم از هستِ علی حضرتِ حق عرش را چون طاقِ ابرویت کشید اوجِ مخلوقات خالق دل به تو بسته علی ذکرِ تو باشد دوایِ دردهایِ لاعلاج آسمانها دم گرفت آرام و پیوسته‌... علی عاشقانه دم زده از عشقِ تو پروردگار "لافَتی اِلّا علی لاسَیف اِلا ذوالفقار" بی بهانه می شود مدحِ تو را آغاز کرد در هوایت پَر زد و در آسمان پرواز کرد حضرتِ ارباب در شادی و غم بعد از خدا... نامِ حیدر بُرد هر جا کامِ خود را باز کرد آمده دنیا علیِ ابنِ حسینِ ابنِ علی با همین ترکیب شاهِ کربلا اعجاز کرد اوّلین فرزندِ دلبندِ خودش را عشقِ ما... زد به نامِ نامیِ تو عشق را آغاز کرد ذکرِ میلادِ علی اکبر شده با افتخار "لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار" شاهِ دین دارد پسر یا تاجِ سر دارد به سر دور تا دورِ همین گهواره می چرخد قمر "اِن یَکادی" عمّه جان می خواند و گوید خدا... دور گردان از گلِ لیلا... بلا... بَردار شَر برقِ چشمِ او شبیهِ برقِ چشمِ حیدر است چشمِ حق وا شد منافق نعره زد "اَینَ المَفَر" جانِ من قربانِ آهنگِ اذانِ کربلا دارد این تکبیر رویِ قلبِ هر عاشق اثر نغمه یِ فرزندِ شاهِ کربلا در کارزار "لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار" همدم و همسنگر و همراهِ ساقیِ حرم اوّلین و آخرین اُمّیدِ روزِ محشرم از اَزل دلداده و دلبسته یِ مولا شدم تا اَبد از سینه زنهایِ علیِ اکبرم پیشِ پایِ حضرتِ ارباب جا دارد علی گرد و خاکِ پایِ شش گوشه رویِ چشمِ تَرَم هر شبِ جمعه زیارت می روم با پایِ دل بغضِ سنگینِ گلو را می کِشم سویِ حرم زد به قلبِ معرکه مثلِ یَلِ دُل دُل سوار "لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار" می شود جایِ حرم اینجا بخوانم روضه را اسمِ مولا آمد و پرتاب می شد سنگها بغضِ مولا تیغ شد پیشانیِ اکبر شکافت می چکد خون رویِ چشمِ اسبِ او واویلتا می شود قیچی سپاه و می رسد قیچی به آه می شود تابوتِ این صد تا علی... یک بوریا ای جوانانِ بنی هاشم بیائید از حرم غیرتی ها عمّه جانِ ما کجا؟! صحرا کجا؟! ندبه می خواند حرم سَر می شود این انتظار "لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار" حسین ایمانی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند از هر دو تا نگار یکی ناز می‌کند عشاق روزگار یکی در میان خوشند نانی که می‌پزند به همسایه می‌رسد این خانواده با خوشی دیگران خوشند این سفره دارها که شدم میهمان شان بعد از بیا, برو ست, ولی با بمان خوشند ما می‌خوریم و اهل کرم شکر میکنند با این حساب بیشتر از میهمان خوشند جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده عشاق با معامله‌های گران خوشند با اخم خویش راه فرار مرا ببند صیاد اگر علی ست همه با کمان خوشند در نقطه نقطه دل شیعه حرم زدند بر بام خانه مشعل دارالکرم زدند وقتی دخیل‌ها گره این درند و بس این خانواده نیز گداپرورند و بس اینان که سنگ را به نظر فضه میکنند از کودکی قبیله‌ی شان زرگرند و بس در آستان شمع که طور مقدس ست پروانه‌ها همیشه مقرب ترند و بس دل دادن و ندادن ما دست ما نبود اینان به شیوه‌ی خودشان دل برند و بس بگذار بشکنند دلم را یکی یکی اینجا فقط شکسته دلی میخرند و بس ارباب زاده‌ها همه ارباب میشوند چون بنده زاده‌ها که همه نوکرند و بس این خانواده ای که مرا صید کرده اند حالا اسیر زلف علی اکبرند و بس وقتی میان کوچه ما راه می‌رود یک شهر در زیارت پیغمبرند و بس ای بهترین؛ یگانه‌ترین آفریده ها پیغمبر تمام پیمبر ندیده ها بیدار بود از سر شب تا سحر, پدر می زد صدات با همه جای جگر, پدر آهویی و به دام تو افتاده است شیر عمه اسیر توست, ولی بیشتر, پدر لیلا زیاد محضر آن دو نمی‌رسید تا خوب ارتزاق کند از پسر, پدر خیلی نیاز داشت زبان واکنی علی خیلی نیاز داشت بگویی: پدر, پدر تو یوسفی و دور مشو از مقابلش وابسته است بر روی تو آنقدر پدر پیش پدر رسیدی اگر قد بلند کن در آرزوی سرو رشید است هر پدر ای مظهر صفات نبی؛ هیچ کس به تو این قدر احترام نکرده مگر پدر به به, به این مقام که پایین پا پسر به به, به این مقام که بالای سر پدر از بس نشسته موی تو را شانه کرده است حالا دلش به گیسوی تو خانه کرده است حاضر شدم برای اویس قرن شدن شهر مدینه رفتن و دور از وطن شدن حاضر شدم برای “تو” ازخویش بگذرم دیگر مرا بس ست گرفتار “من” شدن ما را که نیست جرات پیشت نشستن و با ابروی کشیده‌ی تو تن به تن شدن لب‌های تو همین که به خود آب میزند نزدیک می‌شود به عقیق یمن شدن میل رسول دیدن تو چاره ش آینه ست پس واجب است محو درین خویشتن شدن تنها تو می‌توانی ازین کارهاکنی ابن الحسین بودن و ابن الحسن شدن ما هر دوتا برای دوتا کارآمدیم من عبد تو شدن, و تو هم رب من شدن دل آن زمان که خانه مهر تو می‌شود اقرار می‌کند به بهشت عدن شدن ای خاک پای مرکب تو کیمیای من جنت برای مردم و خاکت برای من وقتی که نیست خاک رهت, سر برای چه؟ وقتی که نیست در حرمت, پر برای چه؟ اهل کرم مقابل در ایستاده اند با این وجود پس, زدن در برای چه؟ وقتی تو سفره حسنی پهن کرده ای پس سرزدن به سفره دیگر برای چه؟ گر تو ادامه علی کوفه نیستی پس آمده ست این همه لشگر برای چه؟ ای خاک بر سر همه, تاج سرم شکست افتاده زیر پا علی اکبر برای چه؟ مغرب نیامده ست هنوز ای موذنم بالای نیزه رفته ای آخر برای چه؟ ما سعی می‌کنیم ولی یک عبا کم ست اصلاً شدی تو چند برابر برای چه؟ عمه اگر برای من و تو نیامده ست پس دست برده است به معجر برای چه؟ ای سایه تو بر سر عمه, بلند شو به احترام معجر عمه بلند شو علی اکبر لطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*