eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
24هزار ویدیو
229 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، می رسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین ناله های هر شبم از پشت این در می رسد چلّه چلّه خون دل خوردم که با قیمت شوم مِی که جاافتاده شد،در جام ساغر می رسد تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن رفته رفته عمر من دارد به آخر می رسد در شب قَدرَت،به قَدرِ گریه ام رونق بده... هر که به جایی رسید،از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم..،بیا با این بدت تندی نکن ای که لطفِ بی حدت حتی به کافر می رسد از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد زیر قرآن زیر و رویم کن..،الهی بِالعَلی... دلشکسته گیر می افتد،به دلبر می رسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب هاست بعد مُردن کفن و دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم،بعد تلقین خواندنم... حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می رسد هرچه که غم بود،حیدر در وجودش جمع کرد... بعدها ارث پدر یکجا به دختر می رسد ▪️ ▪️ سر به چوب محمل خود زد..،در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با راس برادر می رسد در کنار خانه ی باباش سنگش می زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود... کاش بر هر دختری می دید معجر می رسد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بر عفو بی‌حسابت، این نکته‌ام گواه است گفتی که یَأس از من، بالاترین گناه است من غرق در گناهم، مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم، «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی، دَر بَر رویم ببندی آخر کجا گریزد، عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و، پرونده‌ام سیاه است بازآمدم به سویت، برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری، محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم، من راه خویش بستم ور نه به جانب تو، هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن، یک‌عمر اشتباه است یک یا اِلهی اَلْعَفو، جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قَدر با تو، بِهْ از هزار ماه است شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
علی مظلوم من نامه‌ام را با تو و قلبم نوشتم هرچند از این حرفایم کم نوشتم دیشب برایت غصه خوردم گریه کردم امشب برای زخم تو مرهم نوشتم زخم سرت در آسمان بارانی‌ام کرد بارید روی دفترم نم نم نوشتم شق القمر کردند تا شب تار باشد تاریک تر از هرچه که از دم نوشتم سی سال بغض تو درون سینه جا ماند سی سال از دوری و درد و غم نوشتم حالا برای اهل غیرت اهل روضه از سیلی و دیوار و نامحرم نوشتم آنروز قد مجتبی(ع) را کوچه خم کرد مصراع غربت را کبود و خم نوشتم زهرا(س)خاکی،سیلی،دیوار،طعنه مولا ببخشم روضه را درهم نوشتم پیراهنش را چنگ میزد فضه هر روز ناگفته‌ها را خط به خط مبهم نوشتم آنروز پیش چشم تو قنفذ سه نقطه اینجا صدای دست را محکم نوشتم حسین خیریان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بی قرارم امشب چنان ایتام کوفه بی قرارم اندازه سی سال میخواهم ببارم چشمم به در مانده مگر زهرا بیاید من به وصال فاطمه امیدوارم هستند دورم بچه ها!پس محسنم کو تا که بیاید لحظه هارا میشمارم نه سنگ قبری خواستم نه سایبانی مانند زهرا بی نشان باشد مزارم امشب برایم روضه زهرا بخوانید باید بمیرم از غم روی نگارم عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت میسپارم در پای او هم سر بده هم دست هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم امشب بفکر ناقه بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پر غبارم تو روی نیزه چشمهایت غرق اشک است من در نجف از داغ زینب سوگوارم وقتی صدایت میکند! ای محرم من... جای تو دارد شمر می اید کنارم.. جای تمام بچه های شلاق خوردم.. دارم کبودی تنم را میشمارم.. بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر میگذارم بی اختیار از هر طرف بردند من را گرچه همه عالم بود در اختیارم سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ها علیًُ بشرًُ کیف بشر لیله القدر مرا هست علی قرص قمر گشته ذکر لب من ناد علی تا به سحر ها علیًُ بشرًُ کیف بشر ذکر دگر که ای خدایا به علی از سر جرمم بگذر ذات حق را چو قسم داده پیمبر به علی به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی من گنهکارم و عمریست که عصیان کردم گاه گاهی نه، که بس خدمت شیطان کردم آنچه گفتی تو نه و آنچه که گفت آن کردم حال شرمنده ام و توبه به منان کردم مکن از لطف بر این توبه ی من بی محلی به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی ره خود بستم اگر سویت هزاران ره بود یک شب قدر تو بهتر ز هزارن مه بود دست من از رطب نخل تو گر کوته بود لیک امید من هر لحظه بر آن درگه بود دل به امید عطای تو خطا کرده بلی به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی من گنهکارم و عمریست که بی نور تو کور تو کنارم بُدی و من همه عمرم ز تو دور دست خالی چه برم سوی تو در خانه ی گور تو ببخشای ز لطفت که کریمی و غفور لطف و احسان و عطای تو بُوَد لم یزلی به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی ماه مهمانی خلاق جهان این ماه است شب قدر امده وقت بِکَ یا الله است وسپس آنچه که تسکین دل آگاه است اشهدُ اَنّ علیًَا ولی الله است ذکر من حیَ علی حیدرُ خیرالعملی به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی تو خدایی و علی مظهر ذات احد است چون توکل ز تو باشد ز علی هم مدد است لطف و احسان علی همچو احد بی عدد است بی سبب نیست ، علی دست خدای صمد است نیست جز او ز پی احمد مختار ولی به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی وحی جبریل به احمد چو بشد روز غدیر که علی بعد تو بر خلق امیر است امیر مصطفی شاه جهان باشد و حیدر چو وزیر هر دلی شد به سر زلف کمندش چو اسیر تابد از سوی خداوند بر آن نور جلی به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی جواد کریم زاده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بابای مهربان شب رسید و سکوت سنگینی به هیاهوی شهر حاکم شد با کمی نان به سمت نخلستان مردی از جنس نور عازم شد می‌رود تا به پیرمردی که در خرابه‌ست باز سر بزند کودکان یتیم منتظرند تا که مرد غریبه در بزند پادشاه کدام مملکتی در غم مردمش سهیم شده؟ چه کسی جز علی در اوج مقام مرکب کودکی یتیم شده؟ خیلی از بچه‌ها نمی‌دانند نام این مرد آسمانی را ولی او هدیه می‌دهد به همه نان و خرما و مهربانی را کوله‌بارش همین که خالی شد شکر کرد و به کار خود برگشت یک نفر مانده بود و او حالا به محل قرار خود برگشت خلوتی داشت در سیاهی شب با خودش رو به ماه زمزمه کرد دردهای نهفته‌ی دل را باز در گوش چاه زمزمه کرد تو بگو دست جهل مردم شهر به کجا می‌برد مرا ای چاه... تا سحر با دل شکسته گرفت زیر لب نغمه‌ی ” الا ای چاه... ` مسجد کوفه آخرین روز است که علی را امام می‌بیند نانجیبی به تیغ زهرآلود کار او را تمام می‌بیند سر او را شکسته‌اند، اما دل او از همه شکسته‌تر است خسته از عدل اوست کوفه ولی علی از روزگار خسته‌تر است همه دیدند در کنار علی خون محراب باغ لاله شده وسط روضه با همین تصویر روضه‌ی دیگری حواله شده ناگهان در غروب روز دهم در دل اهل‌خیمه غوغا شد وسط جنگ بین زجر و سنان سر یک گوشواره دعوا شد سر اصغر به نیزه بند نشد فرق عباس با عمود شکست بدن اکبر ارباً اربا شد شمر بر سینه‌ی حسین نشست... مجتبی خرسندی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
واویلا تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو تا که از ضَرب علی باسرش اُفتاد زمین به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت دید از ضربه ی در همسرش اُفتاد زمین کَس نفهمید که عباس چگونه آمد بارها تا بِرِسَد مَحضَرَش اُفتاد زمین خواست تا خانه یِ زینب رویِ پا راه رَوَد دو قدم رفت ولی پیکرش اُفتاد زمین دخترش دید زمین خوردنِ بابایش را دخترش دید و....خودش آخرش اُفتاد زمین چقدر از رویِ تَل تا لبِ گودال دوید چقدر بینِ همه خواهرش اُفتاد زمین ذوالجناح آه ببین نیزه ای او را هول داد از رویِ زین به زمین با سَرَش اُفتاد زمین دید پایین قدمهاش سَنان می خندید دید بالایِ سرش مادرش اُفتاد زمین شاعر؟؟؟ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
العفو بردم تو را ز یاد و به یاد منی هنوز شبها مرا به اسم، صدا می زنی هنوز از دامن گناه در افتاده ام به چاه اما چو ماه در شب من روشنی هنوز زین جسم ناتوان، چه به جز عجز دیده ای؟ ای روح بیکران! ز چه رو در تنی هنوز؟ بر چون منی که یوسف خود را فروختم رو می کنی به نفحه ی پیراهنی هنوز داری اگرچه لشکری از پاکدامنان مشتاق دیدن من تردامنی هنوز گردن کشی مرا ز تو هرچند دور کرد نزدیک تر به من ز رگ گردنی هنوز از من بعید نیست بنالم، که آه را بیرون می آوری ز دل آهنی هنوز بر کشتزار عمر خود آتش زدم ولی در جستجوی دانه در این خرمنی هنوز تکرار شد خطای من اما خدای من در کار عیب پوشی و بخشیدنی هنوز... افشین علا *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای تیغ مرا لبالب از یارب کُن ای تیغ بیا و راحتم امشب کُن بشتاب و سرِ مرا شکاف اما باز رحمی به دلِ سوخته ی زینب کُن * ای تیغ زمان زمانه‌ی نیرنگ است بشکاف سَرَم که سینه‌ام خون رنگ است یکبار نشد که سیر رویَش بینم بشتاب دلم برایِ محسن تنگ است * ای تیغ پَرِ پر زدنش را بزنند آن مرغ که قیدِ ماندنش را بزنند ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد مردی که به پیشِ او زنش را بزنند * امروز نه آن دَم علی از پا اُفتاد تا خانمِ من زیرِ قدم‌ها اُفتاد یک شهر برای بُردنم رد میشد از رویِ دری که رویِ زهرا اُفتاد * ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز او خورد زمین و من بُریدم آن روز از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*السلام علیک یا امیرالمؤمنین (ع)* 🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜ *حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند* *دم زدند از تو ولی یکدم تو را نشناختند* *رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری* *هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند* *با تو قومی محرم و قومی دگر نامحرمند* *ای عجب نامحرم و محرم تو را نشناختند* *هم به تخت جاه، هم ویرانه، هم دامان چاه* *هم به شادی هم به موج غم تو را نشناختند* *انبیا بودند از آدم همه در سایه ات* *لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند* *با وجود آنکه یک آن با تو نشکستند عهد* *بوذر و مقداد و سلمان هم تو را نشناختند* *تو حجر تو جان کعبه تو حیات زمزمی* *هم حجر هم کعبه هم زمزم تو را نشناختند* *عرشیان کز صبح خلقت با تو ساغر می زدند* *فاش گفتم فاش می گویم تو را نشناختند* *چون کتاب آسمانی حرمتت شد پایمال* *ای یگانه آیت محکم تو را نشناختند* *با دو دسته بسته می بردند سوی مسجدت* *گوئی آنجا بودم و دیدم تو را نشناختند* *چون فقیری کو تو را دشنام داد و نان گرفت* *ای علی جان مردم عالم تو را نشناختند* *در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند* *ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند* *ای شجاعت از تو تا صبح قیامت سر فراز* *ای قدت از هجر زهرا خم تو را نشناختند* *بارها در نخل میثم دوستان کردند سیر* *حیف کآخرهمچنان «میثم» تورا نشناختند* *شاعر: استاد سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام که سوزانده است عمری در فراقش خواب راحت را برای کشتنش از بدر تا محراب ، راه افتاد ندیدم هیچ جا از تیغ ، تا این حد سماجت را چنان آغوش واکرده است رفتن را که تا امروز میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را سحر ، در کمتر از یک لحظه ارکان هدی لرزید مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را ؟! رها شد نغمه ی فزت و رب الکعبه در عالم علی می خواست دریابیم معنای سعادت را بلی گفتیم عشقش را و اینک چارده قرن است به دوش شیعه می بینم غم بار امانت را *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کنار من، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان، پدرپدر نکنید توان دیدن اشک یتیم درمن نیست نثار خَرمن جان علی، شرر نکنید اگرچه قاتل من کرده سخت بی‌مهری به چشم خشم،به مهمان من نظر نکنید اگرچه بال و پر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید ازآن خرابه که شب‌ها گذرگه من بود بدون سفرۀ خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی زمرگ من او را شما خبر نکنید ز کوچه ای که گرفتند راه مادرتان تمام عمر شما هم چو من گذر نکنید 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*