1.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای خدا منو از همینجا پر بده تا کربلا....
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
وقت آن است خداوند مدد فرماید
به بیانم مددی بیش ز حد فرماید
مدد از حضرت جبریل فراوان برسد
واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد
کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید
پای این شعر خدایا به خراسان برسد
وقت آن است خداوند به امداد آید
بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد
دست تقدیر فراهم شود ان شاءا..
تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد
بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس
و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس
عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش
خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش
زائر صحن وسرایی که ملک دربانش
آستانی که سماوات بلاگردانش
حرمی را که ملک خادم باب الکرمش
حضرت ضامن آهو که شده سلطانش
آستانی که رواقش شده بازار بهشت
فقرای همه عالم شده بازرگانش
السلام ای علم افراشته بر کشور ما
هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما
عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت
صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت
جملگی معتکف صحن و سرایت آقا
متوسل شده بر پنجره ی فولادت
همه با دفتری از عشق فراآمده اند
و به تحریر مقامات شما آمده اند
که سرایند شما را به صفات دگری
وصفتان را به بیان و کلمات دگری
واژه ی وصف تو باید که معطر باشد
آیه در آینه قرآنِ مصور باشد
روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد
هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد
بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند
همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند
از مقامات شما درّ و گهر میریزد
جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد
السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا
عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا
چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد
نوکری حرمت حال دگر می خواهد
با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد
و به درگاه خداوند مقرب تر شد
آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم
پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم
آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم
و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم
پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر
در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر...
🔸شاعر:
#علی_کفشگر
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
در کنار تو رضا جان دل مطهر میشود
هر چه حاجت هست در پیشت میَّسر می شود
خواستم...تا آبرو پیدا کنم... آمد ندا ..
آبرو یابد هر آنکه خاک این در می شود
یک نگاه تو بیاُفتد گر به دل های خراب
زیرو رو می سازد و دل ها مسخَّر میشود
پنجره فولاد تو.. دارالشفای عالم است
هر مریضی که بیاید زود بهتر می شود
چون غباری زیر پای زائرانت مانده ام
مطمئنم خاک این درگاه چون زر میشود
آه ای شمس الشموس نُه فلک.. بازم بتاب
تابشی گر که کنی قطعا که محشر میشود
آب سقا خانه ات لبریز عشق و عاطفه است
آب سقا خانه ات.. مانند کوثر میشود
تو به نامفاطمه حساس هستی یا رضا
درد های من دوا با نام مادر میشود
دعوتم کن تا بیایم محضرت صد بارها
وقت رفتن دیده ام با تو منور میشود
هرکسی دوری کند از این حریم با صفا
رفته رفته خلق و خویش هم مکدَّر میشود
دشمنی هرکس کند با تو امام هشتمین
از بها می اُفتد و از سگ نجس تر می شود
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
ایران به جز تو، هیچ سلطانی ندارد
همچون رضا خورشید تابانی ندارد
شکی ندارم بی کرانِ آسمان هم
مانندِ تو، ماهِ فروزانی ندارد
می آورم با خود حرم آقای خوبم
آن دردهایی را که درمانی ندارد
هر مشکلی را ممکن و آسان نمودی
هرآنچه را گفتند: امکانی ندارد!
هر زائری آمد به قصدِ عَرض حاجت
با خنده رفت و چشم گریانی ندارد
با دیدن صحن و سرایت درک کردم
احساس خوبی را که پایانی ندارد
🔸شاعر:
#محسن_زعفرانیه
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا عزیز الله
دام بگذارید بعدش دانه لازم می شود
جلد می گردد کبوتر،لانهلازم می شود
سوختن در عاشقی،کارِ کبوتربچه نیست
شمع می داند کجا پروانه لازم می شود
وقت گریه،خنده..،وقت،خنده گریه می کنم
در میان عاقلان،دیوانه لازم می شود
سر به روی پنجره فولادِ تو خواهم گذاشت
مرد وقتی بغض دارد،شانهلازم می شود
با کبوترها کلاغی هم به صحنش راه داد
گاه بین دوستها،بیگانه لازم می شود
کاش سقاخانه ها را نیز افزایش دهند
در حریمت بیشتر میخانه لازم می شود
آب سقاخانه ها را آب حیوان خوانده اند
خضر آل الله را شاه خراسان خوانده اند
در حرم باران پناه آورده تطهیرش کنی
آیه ی تطهیر میخواهد تو تفسیرش کنی
اختیار
نورِ”خورشید است دست گنبدت تا دل تو هرکجا می خواست، تکیثرش کنی کودکی عمداً خودش را در حرم گم کرده تا سالها در صحن تو در توی خود پیرش کنی صید وقتی عاشق صیاد گردد..،چاره چیست!؟ کاش آهوی دلم را طعمه ی شیرش کنی این گدا حاجت بگیرد می رود..،پس ذوالکرم خوب می گردد اگر با فقر درگیرش کنی زائری چشمش به دست خادمان توست تا با غذای حضرتیِّ خود نمک گیرش کنی گاه با دست برادر گاه خواهر می رسد رزق ما از سفره ی موسی بن جعفر می رسد علّت اشک برادر بغض خواهر بوده است چشم ها در حسرت دیدار هم تر بوده است فاطمه وقتی صدایش می زده،قطع یقین او برای این برادر مثل مادر بوده است هر کسی دلتنگ زهرا می شود،قم می رود مرهم زوّار مادر دست دختر بوده است ریل قم_مشهد اگر رودی خیال انگیز بود روی موجش کشتی زائر شناور بوده است عطرِدارالحُجّه” را دارد ” رواق آینه” خانه ی ایندو از اول هم معطر بوده است نسل اندر نسل در واقع همه کارگریم کارفرمای حرم در قم برادر بوده است هرکسی پرسید می گویم:گدا هستیم ما کارگرهای علی موسی الرضا هستیم ما بانی جزر و مد دریا علی موسی الرضا ذکر تسبیحات ماهی ها علی موسی الرضا بد به حال هرکه بوده بی علی موسی الرضا خوش به حال هرکه بوده با علی موسی الرضا کفشداری حرم ای کاش امانت می گرفت جای کفش من دل من را علی موسی الرضا در هیاهوی حرم ناگاه نقّاره زدند طفل لالی داد می زد:یا علی موسی الرضا روز محشر در سه جا زائر خیالش راحت است می رسد حتما به داد ما علی موسی الرضا گفت بابا:آب میبینی بگو عطشان حسین نان که میبینی بگو آقا علی موسی الرضا امتحان کن..،تا قسم جان جوادش می دهی #بردیا_محمدی #شعر_ولادت_امام_رضا *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
امام رئوف
تلخی می ساخته پیوسته مست
با غم دوری نشود خسته مست
باز هوایی شده و مستِ مست
دل به سر زلف رضا بسته مست
جام و سبو را نشکسته رضا
پیش گدا باز نشسته رضا
میشود از غوره شرابی درست
کار گدا گشته غیابی درست
می شنوم باز جوابی درست
شد سر میخانه ثوابی درست
وقت عطا بوده به یادم رضا
دست به دامان جوادم رضا
روزی ام از جود و کرم بسته شد
مرهم او روی پرم بسته شد
تاج گدایی به سرم بسته شد
بال و پرم کنج حرم بسته شد
ای حرمت، محرم دل تنگ ها
خورده ام از دوری تو سنگ ها
پر کنم از آب حرم، کوزه را
با می تو باز کنم روزه را
جز قدم تو نکشم پوزه را
بشکن و صیقل بده فیروزه را
دور تنم سلسله افتاده است
در سفرم فاصله افتاده است
بین من و خاک حرم وعده هاست
نوکری ام در گرو سجده هاست
طور مناجات، همین گعده هاست
حج گداهای تو ذی القعده هاست
یوسف من باز کلافم بده
دور حرم باز، طوافم بده
زائرت از جرم و خطا بر نگشت
از در این خانه گدا بر نگشت
بنده که برگشت، خدا برنگشت
فاطمه بخشید و رضا برنگشت
کفش گنه دور سر آویختم
اشک در آغوش رضا ریختم
پشت درم، باز تو راهم بده
سوختم از دوریت، آهم بده
قبل سحر وقت نگاهم بده
`آمده ام ای شاه پناهم بده”
گرچه پناه همگان این در است
حجرهء در بسته روایتگر است
جان خودش را همه جا می کشد
آه جدا، ناله جدا می کشد
بر سر خود باز عبا می کشد
بی رمق افتاده و پا می کشد
لرزه نشسته به تنش، وای وای
ریخته زهر از دهنش، وای وای
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دارالشفا
الا ای آنکه از بالا به مشتاقان نظر داری
مرا بیمار خود کردی و از دردم خبر داری
طبیب دردهای جان ما کس نیست الّا تو
فقط تو میتوانی درد از این بیمار بر داری
پر از دلتنگی ام ، چیزی شبیه ساحل خشکم
بگو ای موج جان افزا به این ساحل گذر داری؟
نه تنها صید خود کردی دل صیاد و آهو را
جهان صید نگاهت میشود از بس هنر داری
فقط یک دانه گندم بهر مرحم از تو میخواهم
که تو دارالشفایی از دو عالم خوبتر داری
بِکِش من را از این بند بلا تا گنبدت بالا
که میدانم به کار خلق هم حق نظر داری
نیازم یک نوازش بر سر از دستان گرم توست
اگر چه یک جهان بهتر ز من در زیر پر داری
دلم را غرق نورت کن جدا از هر چه غیر از خود
که دانم مثل جدت قدرت شق القمر داری
ضمانت نامه از دست تو میخواهم و میدانم
برای لیله الدفنم چراغی زیر سر داری
داریوش جعفری
#داریوش_جعفری #شعر_ولادت_امام_رضا
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
کوبیده ام کلون دری را زکودکی
من دوست داشتم سفری را ز کودکی
وقتی که خوب دربدر مشهدش شدم
از من گرفت دربه دری را ز کودکی
بالا سرم که گنبد زردش طلوع کرد
در سایه اش کشاند سری را ز کودکی
خیلی قرار بود بیوفتم به قعر چاه
او دفع کرد هر خطری را زکودکی
آمد مرا بدست رضا داد تا ابد
داده پدر به من پدری را زکودکی..
از ابتدا رفیق شدم با رضا فقط
وا شد زبان من به رضا یا رضا فقط
هرنوکری برای رضا کار میکند
ماهیتا برای خدا کار میکند
ما دخل و خرجمان ز غریبه نمیرسد
از دست توست هرچه گدا کار میکند
آن کودک فلج که به دستت شفا گرفت
حالا جوان شده سرپا کار میکند
هرزائری رسید به من هم افاضه شد
این خاک پا شبیه طلا کار میکند
فهمیدم از پری که به خدام داده است
طاووس هم برای شما کار میکند
آقا خودت برام بلیط سفر بگیر
اینبار از اهالی ری کارگر بگیر
طوری که انقطاع ز مردم سعادت است
وابستگی به قبله هفتم سعادت است
دانه بهانه ایست مرا زائرم کنی
پس پر زدن به نیت گندم سعادت است
در ازدحام دور ضریح تو خوشترم
قطره شدن میان تلاطم سعادت است
صحن عتیق برد مرا صحن آینه
از مشهد امدن طرف قم سعادت است
یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو
بین گدا و شاه تفاهم سعادت است
داده به سفره ام چه صفایی چه عزتی
یک دانه برنج ز بشقاب حضرتی
وقتی رسید فیض شما دم به دم به ما
آمد لباس مشکی خدام هم به ما
یک گوشه چشم کردی و قومی اسیر شد
خیلی زیاد ساخت همین لطف کم به ما
بعد نماز صبح به هرصحن سر زدیم
پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما
بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست
بیتی جدید داد خود محتشم به ما
شش گوشه جلوه کرده دراین چهار گوش تو
داده همیشه بوی حسین این حرم به ما
یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی
با دست خود سیاهی هر روضه را زدی
ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو
از میهمان تشنه ی دور از وطن بگو
شرح مرمل بدما را نمیدهی؟
از اسب های رفته بروی بدن بگو
حالا که وقت گفتنش از حال میروی
انگشت را نگو ز عقیق یمن بگو
اصلا بگو لباس تنش را که برده است؟
از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو
از نعره ها و عربده های هزار مرد
از ماجرای سوختن چند زن بگو
آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود
دور عقیله لشگری از نیره دار بود
#سید_پوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#یا_امام_رضا
با خود اگر آورده بودم چشم گریان را
احساس می کردم کنار صحن باران را
ساکن نمی ماند کسی حتی زمین وقتی
سُکنای خود کردی شمال شرق ایران را
با نقشه راهی می شوم هر وقت می بینم
آزاد راه اصفهان قم تا خراسان را
در قم همیشه مادرم دلتنگ مشهد بود
از بس کنار زعفران جا داد سوهان را
دیدی ، ضمانت کردی اما در عوض یک عمر
آواره کرد این کارت آهوی بیابان را
آنها که دیدار تو را لب تشنه اند انگار
از صحن سقاخانه می بینند ایوان را
دم می دهی از پنجره فولاد و می دانم
از نو مسیحی می کنی این نو مسلمان را
با خود عصایش را نیاورده است نابینا
زیرا یقین دارد که خواهد دید سلطان را
#محسن_ناصحی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
وقت آن است خداوند مدد فرماید
به بیانم مددی بیش ز حد فرماید
مدد از حضرت جبریل فراوان برسد
واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد
کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید
پای این شعر خدایا به خراسان برسد
وقت آن است خداوند به امداد آید
بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد
دست تقدیر فراهم شود ان شاءا..
تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد
بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس
و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس
عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش
خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش
زائر صحن وسرایی که ملک دربانش
آستانی که سماوات بلاگردانش
حرمی را که ملک خادم باب الکرمش
حضرت ضامن آهو که شده سلطانش
آستانی که رواقش شده بازار بهشت
فقرای همه عالم شده بازرگانش
السلام ای علم افراشته بر کشور ما
هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما
عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت
صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت
جملگی معتکف صحن و سرایت آقا
متوسل شده بر پنجره ی فولادت
همه با دفتری از عشق فراآمده اند
و به تحریر مقامات شما آمده اند
که سرایند شما را به صفات دگری
وصفتان را به بیان و کلمات دگری
واژه ی وصف تو باید که معطر باشد
آیه در آینه قرآنِ مصور باشد
روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد
هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد
بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند
همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند
از مقامات شما درّ و گهر میریزد
جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد
السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا
عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا
چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد
نوکری حرمت حال دگر می خواهد
با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد
و به درگاه خداوند مقرب تر شد
آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم
پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم
آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم
و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم
پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر
در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر...
شاعر: #علی_کفشگر
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کوبیده ام کلون دری را زکودکی
من دوست داشتم سفری را ز کودکی
وقتی که خوب دربدر مشهدش شدم
از من گرفت دربه دری را ز کودکی
بالا سرم که گنبد زردش طلوع کرد
در سایه اش کشاند سری را ز کودکی
خیلی قرار بود بیوفتم به قعر چاه
او دفع کرد هر خطری را زکودکی
آمد مرا بدست رضا داد تا ابد
داده پدر به من پدری را زکودکی..
از ابتدا رفیق شدم با رضا فقط
وا شد زبان من به رضا یا رضا فقط
هرنوکری برای رضا کار میکند
ماهیتا برای خدا کار میکند
ما دخل و خرجمان ز غریبه نمیرسد
از دست توست هرچه گدا کار میکند
آن کودک فلج که به دستت شفا گرفت
حالا جوان شده سرپا کار میکند
هرزائری رسید به من هم افاضه شد
این خاک پا شبیه طلا کار میکند
فهمیدم از پری که به خدام داده است
طاووس هم برای شما کار میکند
آقا خودت برام بلیط سفر بگیر
اینبار از اهالی ری کارگر بگیر
طوری که انقطاع ز مردم سعادت است
وابستگی به قبله هفتم سعادت است
دانه بهانه ایست مرا زائرم کنی
پس پر زدن به نیت گندم سعادت است
در ازدحام دور ضریح تو خوشترم
قطره شدن میان تلاطم سعادت است
صحن عتیق برد مرا صحن آینه
از مشهد امدن طرف قم سعادت است
یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو
بین گدا و شاه تفاهم سعادت است
داده به سفره ام چه صفایی چه عزتی
یک دانه برنج ز بشقاب حضرتی
وقتی رسید فیض شما دم به دم به ما
آمد لباس مشکی خدام هم به ما
یک گوشه چشم کردی و قومی اسیر شد
خیلی زیاد ساخت همین لطف کم به ما
بعد نماز صبح به هرصحن سر زدیم
پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما
بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست
بیتی جدید داد خود محتشم به ما
شش گوشه جلوه کرده دراین چهار گوش تو
داده همیشه بوی حسین این حرم به ما
یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی
با دست خود سیاهی هر روضه را زدی
ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو
از میهمان تشنه ی دور از وطن بگو
شرح مرمل بدما را نمیدهی؟
از اسب های رفته به روی بدن بگو
حالا که وقت گفتنش از حال میروی
انگشت را نگو ز عقیق یمن بگو
اصلا بگو لباس تنش را که برده است؟
از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو
از نعره ها و عربده های هزار مرد
از ماجرای سوختن چند زن بگو
آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود
دور عقیله لشگری از نیزه دار بود
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_علیه_السلام
#مناجات
#چارپاره
به رویِ سیمهایِ برق است و
در نگاهش عجیب غم دارد
خوب پیداست این کلاغِ سیاه
چقدر حسرتِ حرم دارد
خیره مانده به گنبد و میگفت
کاش مادر زِ باغ میآمد
چه قشنگ است این حرم ای کاش
با هزاران کلاغ میآمد
فکر میکرد اگر حرم بِرسد
دورِ خود چند آشنا بیند
هِی از آن دور خیره شد شاید
لااقل یک کلاغ را بیند
گفته بودند موقعِ رفتن
مَرو جایی که حسرتش با ماست
تو سیاهی غریبهای زشتی
نه ! حرم لانهیِ کبوترهاست
گرچه گفتند که نرو او گفت
رنگِ بالاتر از سیاهی نیست
دستِ من نیست میبَرد آقا
میروم تا امام راهی نیست
راه دور و به زحمت آمده بود
تا رسانَد سلامِ مادر را
چقدر سخت بود بردارد
او زِ گنبد نگاهِ آخر را...
تا به اینجا رسید اما حیف
در تَنَش قُوَّت پریدن نیست
عزم کرده به باغ برگردد
در دلش طاقتِ بُریدن نیست
دید مُشتی کبوترند آنجا
رویِ گنبد طلایِ آقایش
خواست از راهِ خویش برگردد
آمد اما صدای آقایش
خستهای تشنهای گرسنهای اما
چشم بر راهِ دیدنت بودم
چند روزی است بین راهی و
به امید رسیدنت بودم
هرکجا که نشستهای در راه
تو نشستی به رویِ دامانم
بال و پرهایِ خاکیِ خود را
بتکان رویِ فرشِ ایوانم
چشم بر راه مانده بودم تا
بِرسی ...آب و دانهات با من
هرکجا از حرم که میخواهی
بنشین آشیانهات با من
هرچه اینجا سیاهتر بهتر
زودتر رو سپید برگردد
نه محال است زائرم یکبار
از حرم نااُمید برگردد
جز درِ خانهام کجا داری
بهتر از گنبدم کجا بروی
دوست دارم کبوترم باشی
دوست داری به کربلا بروی؟
چند روز میهمان آقا بود
او کبوتر شد و رها میرفت
لطفِ این خانه شاملاش شده بود
داشت او هم به کربلا میرفت....
***
جُون آمد کنارِ اربابش
رخصتش را گرفت اما نه
التماسش نمود او فرمود
زحمتت دادهایم حالا نه...
گفت خارم و خار میدانم
پیش گُل رنگ و روی بد دارد
دست رد را مزن به سینهی این
روسیاهی که بویِ بد دارد
حرفهای غلام آتش بود
از جگر بود بر جگر میزد
بوسه بر دست نه به خاکش داد
داشت از شوق بال و پر میزد
اندکی بعد بر زمین اُفتاد
رویِ شن سر گذاشت چشمش بست
فکرِ دامان نمیکند اصلا
انتظاری نداشت چشمش بست
ناگهان بویِ سیب را فهمید
گرمی ناب را حِس میکرد
باورش نیست روی گونهی خود
روی ارباب را حِس میکرد
سر او روی دامن است اما
زخمهای دلش نمک خورده
بوسهای زد به چهرهاش ارباب
بوسهای با لبی تَرَک خورده...
#حسن_لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*