عکس_استوری
🌺 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری
🌺 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
مداحی_آنلاین_گفتند_بهشتی_كه_نباشی_برهوت_است_صابر_خراسانی.mp3
2.3M
🌺 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
💐گفتند بهشتی كه نباشی برهوت است
💐دیدیم که این ملک ز فیضت ملکوت است
🎙 #صابر_خراسانی
👏 #شعرخوانی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگو یک کلام ختم کلام حسین
تو رو که دارم بسه برام حسین
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
بسم خالق مجنون_۲۰۲۳_۰۳_۰۲_۱۵_۵۱_۱۱_۰۷۴.mp3
9.31M
🔊 #شور •°💐
بسم خالق مجنون
حاجمحمود کریمی
🌺 ایام ولادت #حضرت_علی_اکبر
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
طنین عشق به مافوق کهکشان میرفت
صدای شورِ بشر تا به لامکان میرفت
نفس نفس پر و بال فرشتگان میرفت
خبر به دست ملائک به آسمان میرفت
تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد
خبر رسید به بالا..، حسین بابا شد
به رودخانه تمنای وصل دریا داد
به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد
به دست مریم اربابمان مسیحا داد
خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد
عروس فاطمه با یک گُلَش بهار آورد
برای دلبر کُون و مکان نگار آورد
گلابهای جهان مست عطر شببویند
هزار شانهبهسر لابهلای گیسویند
تمام بیشه به دنبال ناز آهویند
به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟!
حسین در بغل خویش لایلایش کرد
برای بار نخستین علی صدایش کرد
ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت
نماز بندگی عرش را به راه انداخت
هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت
تمام آینه ها را به اشتباه انداخت
دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته
چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته
خبر دهید به خُمها شراب ناب آمد
به چشمهسار بگوئید روح آب آمد
به گوش شب برسانید آفتاب آمد
کریمزادهای از نسل بوتراب آمد
نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است
اصول تربیت او حسینی و حسنی است
از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند
مرا به دست کسی غیر یار نسپردند
تمام شهر ز خوانش طعام میبُردند
هزار جُون سر سفرهاش نمک خوردند
فقیرهای درش گرم سروری هستند
غلامهای حسین از دم اکبری هستند
به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند
به ذره گر نظر لطف، ماهپاره کند
اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند
به آسمان رود و عرش را نظاره کند
هنوز برکهی ما عکس ماه را دارد
گدای پشت درش حکم شاه را دارد
شکوه کوه حرا شانههای شهزاده
عبای سبز محمد عبای شهزاده
قیامتی است نماز عشای شهزاده
بلالها همه مات صدای شهزاده
علی به کنگرهی شهر تا اذان میگفت
حسینِ فاطمه در هر فراز..، جان میگفت
نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است
غلاف آهنیاش جایگاه شمشیر است
لب تشهدیاش پرتگاه تکبیر است
درست مثل اباالفضل این پسر، شیر است
همیشه شانه به شانه کنار عباس است
به نام حضرت زهرا چقدر حساس است
عقاب از نفس کَرکسی نمیترسد
و باغ یاس ز خار و خَسی نمیترسد
رقیه در بغلش از کسی نمیترسد
ز درد و غصه و دلواپسی نمیترسد
رشید اهل حرم، رهبر سپاه حسین
پناه فاطمیات است جانپناه حسین
بنا بر این شده مثل عمو علم بزند
تمام لشکر کفار را بهم بزند
و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند
کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند
چِقَدر با قد و بالاش عشق میکرده
حسین وقت تماشاش عشق میکرده
مخدّرات برایش نقاب آوردند
برای نور جبینش حجاب آوردند
حنای سرخ به قصد خضاب آوردند
برای بازِ شکاری عقاب آوردند
تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت
پدر برای علیاکبرش رکاب گرفت
دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود
به ضربهای سر و دست از عدوی پست ربود
به کوری همهی آن حرامیان حسود
حسین با رجز او به وجد آمده بود
شبیه صاعقه بر فرق کُفر میبارد
علی علیِ علیاکبر آفرین دارد
**
چه میشود که کسی ناگهان کمین بخورد
چه میشود که پری تیرِ سهمگین بخورد
چه میشود اگر ابروی ماه چین بخورد
خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد...
قد بزرگ عشیره دمِ حرم تا شد
خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد
لهوفِ ماه گرفتار پنجهی شب شد
ورق ورق همهی دشت از او لبالب شد
رشید خیمه لگدمال سُم مرکب شد
چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟!
نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او
هنوز مثل معماست شکل پیکر او
✍ #بردیا_محمدی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
شب رحمت ، شب احسان اباعبدالله
باز عالم شده حیران اباعبدالله
عرض تبریک به طه و به یاسین امشب
آمده قاری قرآن اباعبدالله
چه مبارک سحری ! قسمت عالم شده است
دستگیری ِ حسن جان ِ اباعبدالله
عرض تبریک به عباس ِعلمدار آمد
شیر جنگاور گُردان اباعبدالله
آسمان و قمرش سجده کنانند امشب
پیش این شمع شبستان اباعبدالله
حضرت خسرو دین ! نغمه ی شیرین آمد
چشم بد دور ، علی جان ِ نخستین آمد
کیست این بانی ِ الطاف ِ نهانی کردن
عادتش مثل حسن خیر رسانی کردن
طیب الله به این رحمت پیغمبری اش
کار او گشته محبت به جهانی کردن
ما نخواهیم از او غیر خودش را که خطاست
از کریمان طلب لقمه ی نانی کردن
زندگی چیست به جز لحظه ی شیرینی که
به فدای سر و جانش ، سر و جانی کردن
شهدا روز قیامت همگی می گویند
این جوان داد به ما یاد جوانی کردن
با سر و جان سوی این حضرت ِ جان باید رفت
"زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت"
حرکات و سکنات تو تجلای نبی
با تو یک شهر نشسته به تماشای نبی
چشم بد دور که تو آمدی و بار دگر
همه دیدند نشسته است علی ، جای نبی
تو فقط راه برو سرو خرامان حسین
تا مدینه بکند یاد ز زهرای نبی
شهد ِ دیدار دوباره ز پیمبر کردن
نوش جان ِ علی ِ عالی ِ اعلای ِ نبی
ای مسلمان ِ تماشای تو نصرانی ها
فیض روح القدست فیض مسیحای نبی
پسر ِ باب نجاتی و خودت باب نجات
بر تو و این همه فیض و برکاتت صلوات
آفریدند تو را تا که قیامت بکنی
چون پدر بر دل عشاق حکومت بکنی
حسرتی مانده میان دل عالم که نشد
تا بر آن چند صباحی تو امامت بکنی
از کرامات اباالفضل همین ما را بس
که تو زیر علمش مشقِ رشادت بکنی
قصد کردی چو پدر دست بگیری زهمه
تا قیامت به بد و خوب محبت بکنی
آی شهزاده ترین قصد نمودی انگار
به پدر بیشتر از "جَون" تو خدمت بکنی
گرچه بر کون و مکان ، سید و مولا بودی
بیشتر از همه تو ، نوکر بابا بودی
ای که فرموده علی تا ابد همتایت نیست
زینت دوش حسین ، روی زمین جایت نیست
زودتر از همه عازم شده ای چون که تو را
بیش از این طاقت ِ تنهایی ِ بابایت نیست
اف به دنیا که برای پدر بی تابت
جای یک بوسه میان همه اعضایت نیست
عطش و نیزه و شمشیر چه کردند حتی
رمق آه کشیدن روی لب هایت نیست
آه یعقوب حرم ! دل بکن از یوسف خود
محرمی دور و بر زینب کبرایت نیست
یک تنه لشکر ارباب ، شده لشکر ها
ام لیلا شده آه ام ِ علی اکبر ها
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_ولادت_حضرت_علی_اکبر
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا
اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا
به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی
به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا
حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا
که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی
خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دلمُرده را باز اِحیا
فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا
فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دلهای دردآشنا را
فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی
فدای سلامی که گفتهست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا
خوشا آن جوانی که در خلق و خویش
شود سورۀ حُسن یوسف سراپا
برای پدر چیست زیباتر از این؟
جوانش شود سرو خوش قد و بالا
برای حسین است از این چه خوشتر؟
که هر جا سخن گفت با ماه لیلا،
به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ
نیاورد آن ماه حرفی به لبها
ببینید در این بیابان، چه ماهی
مهیا شده تا زند دل به دریا
که دریادل است و به لب دارد اینک:
ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟
چه سخت است از او چنین دل بریدن
مگر تاب میآوَرَد قلب بابا
بپرسید از چشم یعقوب، مردم!
از این هست جانکاهتر؟ هست آیا؟
نگاه حسین است حرزی به جانش
به لبهای زینب خدایا خدایا
به بازی گرفته چنان مرگ را او
که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی
گرفتهست در دست خود ذوالفقاری
که برخاسته بانگ لا سیف الا...
چه شوریست در سر، چه شوقیست در دل
شگفتا از این جانفشانی شگفتا
شهادت شده مست چشمان مستش
که مشتاقتر پر گشودهست حالا
برای تماشای صبح نگاهش
دل قدسیان است غرق تمنا
ملائک همه صف به صف در طوافش
بهشت است دلتنگ آن ماهسیما
ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟
ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟
به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟
و یا رفته تا آسمانها مسیحا؟
ذبیح است سوی منا پر گشوده؟
و یا این بیابان شده طور سینا؟
رسیدهست دیگر زمان عروجش
شنیدهست از سوی حق «ارجعی» را
زبان لال مانده به توصیف ذاتش
همان ذات ممسوس در ذات یکتا
سلامٌ علی اهل بیت النبوه
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
✍ #یوسف_رحیمی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
ماه روزیم و آفتاب شبیم
از قدیم عاشقیم! در طلبیم
ما عجم زادگان منتخبیم...
که گرفتار دلبری عربیم
این که هم احمد است، هم علی است
علی بن الحسینِ اَوَّلی است
بیخیال غم و مصیبت و درد
اُم لیلا مسیح را آورد
همه مستش شدند فَردا فرد!
پدر از دیدنش چه کیفی کرد...
تا حسین است، اسم اعظم علی ست
پدرش هم علی، پسر هم علی ست
مثل پروردگارِ خود اکبر
مثل اجدادِ خویش پیغمبر
مثل بابابزرگِ خود حیدر
مثل زهراست خیرِ او کوثر
احمد و حیدر و حسن شده است
حاصل جمع پنج تن شده است
آنچه دارد تمامی اش نور است
آنچه را خواسته ست مقدور است
آنچه میلش کشیده انگور است
با علی جمع کربلا جور است
اهل عالم! بهشت ازین باب است
قبله پایین پای ارباب است
درد دادیم و دارو آورده
باخودش دام گیسو آورده
هر زمان خم به ابرو آورده
دشمنان را به زانو آورده
وقت پیکار عزم او جزم است
علی اکبر، معلم رزم است
برکتی را که بوی نان دارد
حکمتی را که امتحان دارد
کعبه ای را که حق مکان دارد
همه را اکبر جوان دارد
اینکه آیینهی جمال خداست
شرف الشمس سیدالشهداست
وسعتش انتها ندارد که
بی علی دل بها ندارد که
جنت حق صفا ندارد که
شاه پایین پا ندارد که
السلام علیک یا دلبر
بِاَبی انت یا علی اکبر
**
در غمِ روضه امتداد تویی
کاف و ها، یا و عین و صاد تویی
آنکه بی درد جان نداد تویی
آنکه خورده لگد زیاد تویی
لحظه ی احتضار جان تو شد
پدرت تشنه ی اذان تو شد
چه حیاتی است جاری از دهنت
چه مماتی است دست و پا زدنت
چه رواقی است وسعت بدنت
چه عبایی است خرج آمدنت
این جوانان تو را که میبردند
تو زمین ریختی زمین خوردند
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نگار یکی ناز میکند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند
نانی که میپزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمان شان
بعد از بیا، برو ست، ولی با بمان خوشند
ما میخوریم و اهل کرم شکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معاملههای گران خوشند
با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علی ست همه با کمان خوشند
در نقطه نقطه دل شیعه حرم زدند
بر بام خانه مشعل دارالکرم زدند
وقتی دخیلها گره این درند و بس
این خانواده نیز گداپرورند و بس
اینان که سنگ را به نظر فضه میکنند
از کودکی قبیلهی شان زرگرند و بس
در آستان شمع که طور مقدس ست
پروانهها همیشه مقرب ترند و بس
دل دادن و ندادن ما دست ما نبود
اینان به شیوهی خودشان دل برند و بس
بگذار بشکنند دلم را یکی یکی
اینجا فقط شکسته دلی میخرند و بس
ارباب زادهها همه ارباب میشوند
چون بنده زادهها که همه نوکرند و بس
این خانواده ای که مرا صید کرده اند
حالا اسیر زلف علی اکبرند و بس
وقتی میان کوچه ما راه میرود
یک شهر در زیارت پیغمبرند و بس
ای بهترین؛ یگانهترین آفریده ها
پیغمبر تمام پیمبر ندیده ها
بیدار بود از سر شب تا سحر، پدر
می زد صدات با همه جای جگر، پدر
آهویی و به دام تو افتاده است شیر
عمه اسیر توست، ولی بیشتر، پدر
لیلا زیاد محضر آن دو نمیرسید
تا خوب ارتزاق کند از پسر، پدر
خیلی نیاز داشت زبان واکنی علی
خیلی نیاز داشت بگویی: پدر، پدر
تو یوسفی و دور مشو از مقابلش
وابسته است بر روی تو آنقدر پدر
پیش پدر رسیدی اگر قد بلند کن
در آرزوی سرو رشید است هر پدر
ای مظهر صفات نبی؛ هیچ کس به تو
این قدر احترام نکرده مگر پدر
به به, به این مقام که پایین پا پسر
به به, به این مقام که بالای سر پدر
از بس نشسته موی تو را شانه کرده است
حالا دلش به گیسوی تو خانه کرده است
حاضر شدم برای اویس قرن شدن
شهر مدینه رفتن و دور از وطن شدن
حاضر شدم برای “تو” ازخویش بگذرم
دیگر مرا بس ست گرفتار “من” شدن
ما را که نیست جرات پیشت نشستن و
با ابروی کشیدهی تو تن به تن شدن
لبهای تو همین که به خود آب میزند
نزدیک میشود به عقیق یمن شدن
میل رسول دیدن تو چاره ش آینه ست
پس واجب است محو درین خویشتن شدن
تنها تو میتوانی ازین کارهاکنی
ابن الحسین بودن و ابن الحسن شدن
دل آن زمان که خانه مهر تو میشود
اقرار میکند به بهشت عدن شدن
ای خاک پای مرکب تو کیمیای من
جنت برای مردم و خاکت برای من
وقتی که نیست خاک رهت, سر برای چه؟
وقتی که نیست در حرمت, پر برای چه؟
اهل کرم مقابل در ایستاده اند
با این وجود پس، زدن در برای چه؟
وقتی تو سفره حسنی پهن کرده ای
پس سرزدن به سفره دیگر برای چه؟
گر تو ادامه علی کوفه نیستی
پس آمده ست این همه لشگر برای چه؟
ای خاک بر سر همه، تاج سرم شکست
افتاده زیر پا علی اکبر برای چه؟
مغرب نیامده ست هنوز ای موذنم
بالای نیزه رفته ای آخر برای چه؟
ما سعی میکنیم ولی یک عبا کم ست
اصلاً شدی تو چند برابر برای چه؟
عمه اگر برای من و تو نیامده ست
پس دست برده است به معجر برای چه؟
ای سایه تو بر سر عمه، بلند شو
به احترام معجر عمه بلند شو
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست
مثل لبخندی که شد از دیده ی گریان درست
کوزه ی مجنون شکست و حال مجنون خوب شد
می کنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست
از پیمبر زاده ی ما یک پیمبر آمده
یک ربیع الاول دیگر شد از شعبان درست
هم چراغ راه هم پشت وپناه است این علی
این چنین از ماهِ گردان شد بلاگردان درست
خانه ات آباد آقا! یوسف کنعان تو..
صد گلستان می کند از کلبه ی احزان درست
زین ولادت هم دل مولا و هم نوکر خوش است
مستی عشاق با ذکر علی اکبر خوش است
مینویسم هرچه احمد باز حیدر می شود
مینویسم هرقدَر الله! اکبر می شود
ساکن عرش است و عرش از او معلی می شود
کوثر محض است و آب از او مطهر می شود
هرکه یک دفعه نگاهش کرده با خود گفته است
شک ندارم این جوان روزی پیمبر می شود
هرزمان که بی نقاب از کوچه ای رد می شود
به هوای دیدنش در کوچه محشر می شود
در بقیع و در نجف سر می شود هرلحظه اش
روزگار هرکسی پایینِ پا سر می شود
با اذانش سُبحه و سجاده مستی میکنند
هم بلال و هم موذن زاده مستی میکنند
نام او باشد علی و هست زهرا بیشتر
تکیه بر این شاهزاده کرده بابا بیشتر
قدو بالای پسر ها دلخوشی مادر است
کیف کرد از دیدنش پس ام لیلا بیشتر
خَلق احمد خُلق احمد منطقش هم احمدیست
جبرییل از این شباهت میخورد جا بیشتر
ذوالفقار دست مولا دستبوس اکبر است
میدمد روی لبش انا فتحنا بیشتر
زهره از یل های شامی آب خواهد شد یقین
گر بگوید ذکر لاحول و لا.. را بیشتر
مثل جدش بی نظیر و مثل جدش لافتی ست
چرخش شمشیر او عینا شبیه مجتبی ست
عرش حق را نور بود و بر زمین هم نور شد
در کریمی چون عمویش مجتبی مشهور شد
جار میزد اسم حیدر را بروی ماذنه
چشم بدخواهش الی یوم القیامه کور شد
دستبوس عمه اش بود و رکاب عمه اش
بر حفاظت از حریم زینبی مامور شد
ای بقربان نمازش ای فدای گریه اش
در مناجات شبش سجاده کوه طور شد..
اذن میدان خواست زهرا را ببیند زودتر
با خودش میگفت مادر جان! زیارت جور شد!
راه افتاد و پدر گریه کنان پشت سرش
دست بر زیر محاسن برد بهر اکبرش
بر تن اکبر زره بر شانه بابا عبا
گریه میکرد از غمش حتی زره حتی عبا
تا که آقا دست سمتش برد از هم باز شد
جمع و جورش کرد آخرسر علی را باعبا
یک علی آمد به میدان !شد صدو ده تا علی!
یک عبا نه!لازم است اینجا صد و ده تا عبا
این جوانان بنی هاشم چه زجری میکشند
تا نگردد ناگهان سرریز از هرجا عبا..
خاکی است و خاکی است و خونی است و خونی است
چادر زهراست بر دوش جوانان یا عبا؟!
در محرم روضه ماه صفر را میبرند
یک نفر کشته شد اما دونفر را میبرند
✍ #سیدپوریا_هاشمی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
سحر آمد كبوتريم همه
اكثراً ناز ميخريم همه
عاشقي دردسر كشيدن داشت
غالباً ما گِران سَريم همه
به گريبانِ ما نگاه مكن
جامه از شوق ميدريم همه
به پدر مادرِ تو مديونيم
رعيت هستيم ، نوكريم همه
كُنهِ الله اكبريد شما
ما گدايان اكبريم همه
بردن نام تو طَرَب دارد
گر نميرد كسي عجب دارد
سَلَّم الله لطف دستانت
كَثَّر الله لقمه نانت
عَوَضم کرد گوشه ى چشمت
طَيِّب الله بر دو چشمانت
من و غير از شما مَعاذَ الله
قَدَّسَ الله عشقِ سوزانت
هرچه ميخواستم دو چندان داد
نَوَّرَ الله بِيت احسانت
بَسكه مَمْسوسِ ذات، جلوه شدي
قُل هو الله شد غزل خوانت
حضرت مرتبط بذاتُ الله
اَشهد اَنّك صِراطُ الله
وَ فَدَيْناه جُرعه نوشِ دَمت
و اِذا الشّمس ميدهد قَسَمَت
ما به إِنَّ اصْطَفا گرفتاريم
مصطفي هم به اَبروانِ خَمَت
بي جهت نيست جلوه يِ حَسَنيت
مجتباييست سفرهِ ى كَرَمت
خوش اذان حسين ، والِه شد
مأذنه زيرِ سايه ى علمت
ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِك
هرچه گوييم باز هست كَمت
اى وَرا از سخن علي اكبر
همه ى پنج تن علي اكبر
كوثر آوارۀ تو، زمزم هم
عِيش بيچارۀ تو شد، غم هم
همه دورِ سرِ تو مي گردند
نوح و هود و خليل ، آدم هم
بي تو يك دَم نميتوانم ، نه
نه ، اضافيست بي تو يك دَم ، هم
لیلة القدرِ ما ولادت توست
روضه ى هشتمِ محرّم هم
مستِ تو، هم حسين، هم زينب
عاشق تو، خودِ خدا هم، هم
كربلا نام توست سرتاسر
مست پايينِ پاست، بالا سر
نَفحِۀ نابِ نوبهارى تو
ما كويريم، تا بِبارى تو
يك بنى هاشمند در طلبت
كُشته مُردۀ زياد دارى تو
اسدُ الله زاده اى حتماً
يِكّه تازى و تكسوارى تو
ابرويت ،گيسويت، لبت، چشمت
صاحب چند ذوالفقاري تو
اَوَلَسْنا عَلَي الْحَقَت ميگفت
صاحب منبر ِقصاري تو
نوكرىِ تو شد نشانىِ ما
اى به قربانِ تو جوانى ما
از لبت آبشار، بوسه گرفت
پدرى بي قرار، بوسه گرفت
عمه ات با نواىِ لالايي
از تو در گاهوار، بوسه گرفت
عطشِ كامِ تو بهانه شد و
لبت از كامِ يار بوسه گرفت
دیدی آخر سَرَت نظر خوردی
از تنت نيزه دار بوسه گرفت
ارباً اربا شدن بدين معناست
نيزه اش چندبار بوسه گرفت
دست و پايى زدي دلي خون شد
عمه از خيمه گاه بيرون شد
مرغِ بِسْمِل بدونِ پر سخت است
گريه ى دیدگانِ تر سخت است
ديدن دست و پا زدن هايت
وسط اينهمه نظر سخت است
ديدنِ شاه بر روى زانو
به تو سوگند، بيشتر سخت است
بين اين خنده ها و هلهله ها
ولدي گفتنِ پدر سخت است
پیش چشمِ پدر به روي زمين
تنِ پاشيده ى پسر سخت است
از بني هاشم او عبا ميخواست
پیرمردي غمين، عصا ميخواست
✍ #محمدجواد_پرچمی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
باز در شعر تو نوآوری ام گل کرده
باز انگار رگ حیدری ام گل کرده
هوس خواندن اوصاف علی کردم من
عشقِ مدّاحیِ پامنبری ام گل کرده
دفترم مست و قلم مست و خودم دیوانه
باز اشعارِ علی اکبری ام گل کرده
یک علی گفتم و صد زلزله افتاده به شعر
باز روحیّۀ ویرانگری ام گل کرده
سینیِ شربت و شیرینی وگل آوردم
باز خادم شدم و نوکری ام گل کرده
هر که با لحنِ خودش عرض ادب کرده و من
لهجۀ فارسیِ مادری ام گل کرده
شعر با نام علی رنگ طلا می گیرد
صد و ده بیت علی ، زرگری ام گل کرده
هست مرآت نبی در حرَکات و سکنات
به علی ابن حسین ابن علی صد صلوات
پسری مثل تو البته که فخر پدر است
به دلش راحتِ دل روی سرش تاج سر است
رفته روبند ببندد به روی تو زینب
چارقل خوانده پدر بس که رخت در نظر است
یل لیلاست در آغوش یل ام بنین
خانۀ حضرت ارباب قمر در قمر است
این همان است که آینده برای پدرش
یک نفر هست که در حکم هزاران نفر است
اشبه الناس به سیمای رسول الله است
نصِّ آیات پیمبر به رخش جلوه گر است
خارج از حوصلۀ عالم و آدم باشد
بس که توصیف جمالِ علوی وقت بَر است
پسر حضرت لیلاست که مجنون دارد
عاشق او شده جبریل امین دربه در است
ای جوانان جهان روز جوانش عشق است
صوت ولحنِ ملکوتیِّ اذانش عشق است
آمده تا به ابد یوسف لیلا باشد
پرچم آل علی یکسره بالا باشد
پسر ارشد ارباب ، علی آمده تا
کمترین کارِ دمش کارِ مسیحا باشد
در مرام و منش و بینشِ دینی والاست
حق همین است که الگوی جوانها باشد
پسر فاطمه روی پسرش حساس است
آمده تا که جگر گوشۀ بابا باشد
زیر پاهای پدر جای گرفته است که تا
زیر پای پدرش جنتِ دنیا باشد
بین این بیتِ پر از گل به خدا جا دارد
که گل سر سبد حضرت زهرا باشد
بادهء شُرب طهورا همه از خوشۀ اوست
گوشۀ دِنج جهان گوشۀ شش گوشۀ اوست
حمدُلله که ما را به شما مایل کرد
پیش درگاه شما نوکرِ ناقابل کرد
دمِ او گرم که اینگونه رقم زد دنیا
که تو را سید و ارباب و مرا سائل کرد
گفته شد ذکر علی هست عبادت ، شُکرش
که مُزیَّن به علی یکسره این محفل کرد
جبرئیلِ سخنم شکر خدا هر شب و روز
یک سلامی به شما را به لبم نازل کرد
قلبِ خود را به جز او رهن ندادم به کسی
که علی اکبر لیلا به دلم منزل کرد
نمک مجلس ما جمله ای از کرببلاست
شعرِ ما را نمکی ریخته و کامل کرد
مقتل اینگونه نوشته است : به یک حملۀ خود...
یکصد و بیست نفر را به درک واصل کرد
گر چه قند و عسل از هر دو لبش می ریزد
آیۀ قهرِ خدا از غضبش می ریزد
یک جمال نمکین و قد رعنا داری
در صفِ لشگر عباس علی جا داری
با تو اعراب ، همه یاد علی می اُفتند
وقت شمشیر زدن ، بَه که تماشا داری
نوهء شیر اُحُد حیدرِ مرهب فکنی
داخلِ معرکه ها هیبت مولا داری
دشمن از میسره تا میمنه در هم پیچید
به گمانم مدد از حضرت زهرا داری
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
"هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری "
به خداوند قسم بعدِ ابالفضل علی
شأنِ فرما ندهیِ کل قوا را داری
آسمان تکیه به دستان ابالفضل زده
مُرشِدی در قد و اندازهء سقا داری
هرکه شد مدعی و روی تو شمشیر کشید
سرش افتاد زمین و بدنش تیر کشید
تب دلدادگی ات بود که جان داد مرا
حرف اوصاف تو شور و هیجان داد مرا
گرچه گویند عیان را به بیان حاجت نیست
خوبی ات بود عیان ، شوق بیان داد مرا
دل اگر می تپد از معجزهء عشق بُود
عشقت ای یوسف لیلا ضربان داد مرا
به ثنای تو زبان باز ، فقط باید کرد
علت این بود خداوند زبان داد مرا
اولین بار که شش گوشۀ تو بوسیدم
به خدا برقِ ضریح تو تکان داد مرا
أَشهدُ أَن علیاً ولی اللهِ تو بود
کاین چنین شوقِ نماز عشقِ اذان داد مرا
از کرامات شما اهل کرم این بس که
هرچه من خواستم ارباب همان داد مرا
✍ #مهدی_مقیمی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
تو آمدی به شبم حسّ سر شدن بدهی
به شام تیره توان سحر شدن بدهی
برای ما که جوانیم نذر چشمانت
رسیدهای که پر دربهدر شدن بدهی
اراده کرده ای امشب برای پروازم
به بال خسته تمنّای پر شدن بدهی
تو ماه قبلهنمایی که بهر هر ذرّه
رسیدهای که مجال قمر شدن بدهی
به دیدهی پدران شهید در هر شهر
بهانهای شدهای چشم تر شدن بدهی
الا ستارهی امّید حضرت لیلا
سلام آیهی توحید حضرت لیلا
بگو بلا بنویسند، ها که میخواهیم
تمام دهر نخواهند ما که میخواهیم
تو جلوه کردی و ما نیز میپرستیمت
به دین نیاز نباشد خدا که میخواهیم
و چشمهای تو جنّاتُ تَحتِهاَالاَنهار
و چندتایی از این آیهها که میخواهیم
به روز واقعه تنها رها نکن ما را
در آن بساط یکی آشنا که میخواهیم
به فرض، روز جزا بر عذاب تن بدهیم
بهشت هم که نباشد تو را که میخواهیم
تو باشی و پدرت باشد و خدا باشد
ببین بهشت تو را نیز با که میخواهیم
اگر که روز قیامت حسابمان نکنی
به زندگی سفر کربلا که میخواهیم
ببینم آنکه مرا نوکر آفریده تویی؟
کسی که قبل من این شعر را شنیده تویی
اگر به چشم تو لفظ غزال برگردد
به جسم مردهی شعرم خیال برگردد
بدون تو من از این ماه بر نمیگردم
اشاره کن به دو ابرو هلال برگردد
نگاه میکنی و آفتاب حیران است
به سمت غرب و یا که شمال برگردد
به ساحتی که تویی آسمان چه میفهمد
کسی به پای بیاید به بال برگردد
اگر مکبّر ما هم قد قیامت نیست
به خال خویش بفرما بلال برگردد
الهی این قد و بالا بلندتر نشود
قلم الهی از این سطر لال برگردد
که از جوار تن جاری تو حضرت کوه
رشید و سخت بیاید هلال برگردد
و عقل کل به جز این پاسخی نمییابد
که از جوار تو با صد سوال برگردد
از این به بعد در این شعر تو خدا هستی
و امر کن گذر ماه و سال برگردد
تو زیر پای پدر من به زیر پای شما
و دفن کرده مرا زیر روضههای شما
تو آسمان بلند همیشهی مایی
قبیلهات همه خوب و شما هم آقایی
اراده میکنی انگور می شود پیدا
تو شهد جان حسینی، تو تاک لیلایی
بهانه میکنی از تشنگی که برگردی
تو دائماً به تمنّای روی بابایی
زبان بزن به زبانش ببین که تشنهتر است
نگو که آب نخوردی، تو روح دریایی
زبان قافیه لال از نوشتن این بیت
شنیده ام که تو بر خاک ارباً اربایی
ز داغ تشنگیات سال و ماه میسوزد
هنوز قلب امیر سپاه میسوزد
✍ #علی_اشتری و #هادی_جانفدا
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠