#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
آمد از راه و کشید آرام عبا رویِ سرش
یعنی امروز ست روزِ نالههایِ آخرش
هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت
میکشد خود را به سویِ خانه مثلِ مادرش
رویِ خاکِ کوچه دنبالش اگر دقت کنی
بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش
او زمین میخورد و میخندید بر حالش عدو
این هم ارثی بود که برده ز جدِّ اطهرش
صحنۀ جان دادن او روضۀ مستوره شد
حجره در بسته میداند چه آمد بر سرش
بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن
خادمش دید و ولی هرگز نمیشد باورش
یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت
از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش
کربلا بابا رسید امّا پسر افتاده بود
قلبِ شاعر آب شد در این سه بیت آخرش
هر چه قدر آغوش خود واکرد اکبر جا نشد
تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش
تا قیامت هم نمیفهمند اهل معرفت
از چه آمد دست بر سر بین لشگر خواهرش
آنکه حتّی تارِ مویش را ندیده جبرئیل
دست بُرده بر سرِ نعش علی بر معجرش
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
تهی رسید از این جام و لب به لب برگشت
رئوف خواست بدهکار با طلب برگشت
برای عرض ارادت چو نوکری خورشید
چقدر صبح به سوی تو رفت و شب برگشت
چقدر از حرمت لات چاله ی میدان
به شهر خویش که برگشت با ادب برگشت
دلم شبیه به یک هسته پرت شد سویت
به یک نگاه تو نخلی پر از رطب برگشت
پس از ادای رضا مست شد تمام تنم
همین که خواندمش و لب به روی لب برگشت
همین کمال رئوفی ست اینکه در حرمش
هنوز گریه نکرده به من طرب برگشت
دلیل گنبد او هست پس نگو امشب
به سمت طوس چرا قبله بی سبب برگشت
نماز واجب اگر بود پس چرا قبله
برای خاطر یک امر مستحب برگشت
جلوتر از همه ی دیگران بهشتی شد
کسی که از حرم تو عقب عقب برگشت
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
زیر ایوان طلایت بخت با من یار شد
شور و حالم قیل و قالِ کوچه و بازار شد
هرکسی عُمّان نخواهد شد مگر در خانه ات
در حرم بودم، دلم گنجینه ی اسرار شد
از گداها شهر ما یکباره خالی تر شد و
در حرم کم کم گداهای شما بسیار شد
چون دلش میخواست راه گفتگویش وا شود
زائرت از عمد پای پنجره بیمار شد
پیش تو فرقی ندارد حال دارا با ندار
هرکسی بار دعا آورد، بارش بار شد
یک ضمانت کردی و صیاد آهو را رهاند
چاقوی صیاد از آن تاریخ،ضامن دار شد
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
آقا جون من به فدایِ کرم و صفای تو
بس که دارم تو سرم اون عطشِ هوای تو
متحیّرم از اون ذوقِ کبوترای تو
دمادم پَر می کشن رو گنبدِ طلای تو
دونه دونه می چینن دعای زئرای تو
قصدِ حاجت می برن به ساحتِ خدای تو
اون آغوشِ قشنگِ تو
برای زائرا بازه
هر کی به پا بوست می یاد
چه زود دلش رو می بازه
چه قصه داره غریبیِ تو
کسی ندیدم به خوبیِ تو
ز هر نگاهِ تو گل می باره
فضای صحنت چه سوزی داره
بس که رحمت می باره ز آسمونِ حرمت
دستامو پُر میکنی تو با نگاهِ کرمت
زائرا دخیل می شن بر ضریحِ مطهرت
عطرِ حاجت می گیرن تو روضه ی منورت
آقای مهربونیها، آقای هم زبونیها
بیا وُ دستامو بگیر، منو ز خود نکن جدا
خودت میدونی غرقِ گناهم
به جرمِ عصیان چه رو سیاهم
تو رو خدا کن تو سر به راهم
جونِ جوادت بده پناهم!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بود
معلوم بود امروز روز آخرش بود
معلوم بود آقای ما را زهر دادند
وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود
دستی به پهلوی پر از درد خویش داشت
بر شانه دیوار دست دیگرش بود
دختر ندارد تا که دستش را بگیرد
پس لااقل ای کاش آنجا خواهرش بود
پا شد خودش را جمع کرد اما زمین خورد
این ضعف خیلی مایه درد سرش بود
اصلاً زمین خوردن برای او طبیعی است
از بس که دنبال صدای مادرش بود
در حجره بی فرش خود افتاده بود و
تصویری از گودال در چشم ترش بود
می گفت یا جدا چرا خاکت نکردند
حتی کفن بر جسم صد چاکت نکردند
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
کوثر اشک من از ساغر و پیمانه توست
دل آتشزدهام، شمع عزاخانه توست
جگر سوخته، خاکستر پروانه توست
شعلههای دلم از آه غریبانه توست
ای تراب قدم زائر کویت گُل من
وی خراسان تو تا صبح قیامت دل من
درد جان را تو طبیبی تو طبیبی تو طبیب
بزم دل را تو حبیبی تو حبیبی تو حبیب
بی تولّای تو دل را نه قرار و نه شکیب
تو غریب الغربایی و همه خلق، غریب
نه خراسان که سماوات و زمین حائر توست
دور و نزدیک ندارد، دل ما زائر توست
ای قبول غم تو گریه ناقابل ما
آتش عشق تو در روز جزا حاصل ما
مایه از خاک خراسان تو دارد گل ما
ما نبودیم که میسوخت به یادت دل ما
سالها آتش غم شمع صفت آبت کرد
زهر در سینه شراری شد و بیتابت کرد
تو به خلقت پدری و تو به زهرا (س) پسری
مثل جد و پدرت از همه مظلومتری
تو جگر پاره پیغمبر و پاره جگری
بلکه بیتابتر از بسمل بیبال و پری
میزبان تو شد ای جان جهان قاتل تو
کس ندانست ندانست چه شد با دل تو
تو که سر تا به قدم آینه توحیدی
به چه تقصیر چو بسمل به زمین غلطیدی
مرگ را دور سرت لحظه به لحظه دیدی
همچنان مار گزیده به خودت پیچیدی
که گمان داشت که با آن غم پیوسته تو
قتلگاه تو شود حجره در بسته تو؟
«بابی انت و امی» که چه آمد به سرت
داغ معصومه مظلومه به جان زد شررت
تو زدی بال و پر و کرد تماشا پسرت
بس که بر شمس رُخت ریخت ستاره قمرت
شرر آه بر آمد ز نهادت مولا
صورتت شسته شد از اشک جوادت مولا
طایر روح غریبانه پرید از بدنت
قاتلت اشکفشان بود به تشییع تنت
خبر از غربت تن داشت فقط پیرهنت
کرد با خون جگر دست جوادت کفنت
چوب تابوت تو بر شانه جان همه بود
جای معصومه تو اشکفشان فاطمه بود
بانوان چشم ز مهریه خود پوشیدند
دور تابوت تو پروانه صفت گردیدند
اشکها بود که بر غربت تو باریدند
لاله از خون جگر بر سر راهت چیدند
مردها مثل زنان شیونشان برپا بود
دور تابوت تو ذکر همه یا زهرا (س) بود
ای خدا سوختم از گریه، دل از کف دادم
کاش میسوخت فلک از شرر فریادم
کاش میداد غم شام بلا بر بادم
یاد خاکستر و سنگ لب بام افتادم
پای تابوت رضا (ع) چنگ و نی و دف نزدند
همه سیلی زده بر صورت خود، کف نزدند
دور تابوت تو بر چهره اگر چنگ زدند
لیک پای سر جد تو همه چنگ زدند
دور تابوت تو ناله ز دلِ تنگ زدند
دور زینب همه از چار طرف سنگ زدند
تا شرار از جگر و ناله ز دل برخیزد
اشک «میثم» به تو و جد غریبت ریزد
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
مسافری که اجل گشت همسفرش
سفر رسیده به پایان در آخر صفرش
هنوز آید از آن حجره غریب به گوش
صدای ناله آهسته پسر پسرش
چه خوب اجر رسالت به مصطفی دادند
که پاره جگرش، پاره پاره شد جگرش
اگر چه کار گذشته، اجل شتاب مکن
جواد آمده از ره به دیدن پدرش
ز اشکهای جوادالائمه پیدا بود
که شسته دست دگر از جهان محتضرش
پسر به صورت بابا نهاد صورت خویش
پدر گرفت به زحمت سرشک از بصرش
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
کار تو همه مهر و وفا بود، رضا (ع) جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا (ع) جان
آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
معصومه مظلومه (س)، کجا بود رضا (ع) جان؟
بر دیدنت آمد چو جوادت (ع) ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا (ع) جان
تنها نه جگر، شمعصفت شد بدنت آب
کی قتل تو این گونه روا بود، رضا (ع) جان
تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا (س)
بالای سرت نوحهسرا بود رضا (ع) جان
یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت (ع)
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا (ع) جان
جان دادی و راحت شدی از زخم زبانها
این زهر، برای تو شفا بود رضا (ع) جان
از آتش این زهر، تن و جان تو میسوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا (ع) جان
روزی که نبودیم در این عالم خاکی
در سینه ما، سوز شما بود رضا (ع) جان
از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری در این خانه گدا بود رضا (ع) جان
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
از هر دری من رانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است
آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است
آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعهای جانسوزند
چشم قدسی نفسان، چشمهٔ زمزم شده است
شب تودیع پیمبر، شهدا میگفتند:
آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است
تا که بر چیده شد از روی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است
مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است
باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله، دل تنگتر از حجلهٔ ماتم شده است
میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است
از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس
شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است
تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است
پایتخت دل صاحبنظران است اینجا
مشهد انگشتنمای همه عالم شده است
گر چه بسیار خطا دیدهای از ما، اما
سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟
گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است
🔸شاعر:
#استاد_محمد_جواد_غفورزاده
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
نیمه شب بود و دفتر شعرم
میهمان شه خراسان بود
صحن های حرم همه نمناک
خاطرم مانده است،باران بود
در هیاهوی صحن گم شدم و
خاطراتم همه دوباره شدند
شعر اذن دخول میخواند و
واژه ها نایب الزیاره شدند
حرف های نگفتنی ام را
همه را بی اراده میگفتم
مثل هر بار،مثل کودکیم
خودمانی و ساده میگفتم
السلام علیک امام رضا
کوله بارم بجز خجالت نیست
بهتر از من ،خودت که میدانی
مزد بی معرفت،زیارت نیست
باز هم مهربان ترین آقا
کنج ایوان مرا تو جا دادی
خادمی راه را نشانم داد
-این طرف می رسد به آزادی
دل شب روضه منور تو
به نظر،لیلة الرغائب بود
طاق ایوان طلای صحن شما
قبله هر نماز واجب بود
آه از این فراق طولانی
بین این دست و پنجره فولاد
یک،دوسال است،مانده ام تنها
دور از حوض صحن گوهرشاد
من همان کودکم که گمشده ام
جز شما مرهمی برایم نیست
بغلم کن،دوباره،مثل قدیم
نه حیاط و رواق جایم نیست
من بدِ بد تو خوب خوب آقا
تو بزرگ و من اوج نامردی
حال و روز مرا که میدانی
چه کنم تو بد عادتم کردی
چاره ی درد های بی درمان
یک بلیط قطار مشهد بود
سر پناه دل پر از زنگار
سایه ی آشنای گنبد بود
گره کار ما به دست شماست
بخدا یک نگاهتان کافیست
همه جا رفته ایم و برگشتیم
غیر این سرپناه،پناهی نیست
کفتر رو سیاه،بی تاب است
دور از شهر توست، میدانم...
در خیالم،کنار گنبد تو
دارم اذن دخول میخوانم....
🔸شاعر:
#مهدی_جوانمرد
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
وقتی که قال در حرمت حال می شود
دست دعا به شانه ی من بال می شود
در این همه مریض یکی را شفا مده
تقصیر توست این همه جنجال می شود
بر راه زائران تو کردیم گریه ها
این آبروی ماست که پامال می شود
از توبه در حریم تو ما هم ملک شدیم
آدم در این محیط سبک بال می شود
این نامه نیست بر پر و بال کبوتران
خون دل است سوی تو ارسال می شود
آباد شد کسی که ز گریه خراب شد
خوشحال آنکه پیش تو بد حال می شود
هر کس نمی رسد به در آفتاب او
معنی اگر چه نیز بود کال می شود
🔸شاعر:
#محمد_سهرابی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
دم به دم تا همیشه قلب پدر
با نفسهای تو هماهنگ است
روز و شب قاصدک خبر میداد
دل بابا برای تو تنگ است
تو تمام وجود بابایی
او ولی از وجود خود دور است
بیتو هر لحظه قطره در قطره
اشک او دانههای انگور است
چه فراقی خدا! که از وصفش
دل واژه، دل قلم خون است
لحظه لحظه نفس نفس بیتو
دم او زهر و بازدم خون است
مینویسم ولی نمیدانم
پای این روضه تا کجا بکشد
مینویسم ولی خدا نکند
پدرت روی سر عبا بکشد
مو به مو مثل شام گیسویت
چلهی تاک هم پریشان است
اشک تو روی جسم او یعنی
غسل باران به دست باران است
پیکرش غرق گل شد اما باز
گریه کردی دلت کجاها رفت
لحظهای چشم بستی و دیدی
تیغ و شمشیر و نیزه بالا رفت
روضهخوان پدر شدی آن دم
یک طرف قلب خیمهها میسوخت
آن طرف روی نیزهها دیدی
سر خورشیدِ کربلا میسوخت
بیگمان موقع کفن کردن
بین دستان تو کفن لرزید
چه کشیدهست آن امامی که
عشق را بین بوریا پیچید
🔸شاعر:
#سیدحمیدرضا_برقعی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
با احترام، دست به سينه نهاده است
پايين پايتان به ادب ايستاده است
پاهاى پر ز آبله اش مى دهد گواه
ك از كاروان زائر پاى پياده است
دیروز بین راه و فراسوی جاده ها
اکنون کنار روضه ی دارالسعاده است
مهمان دستهاى كريمانه ى شما
مهمان سفره اى كه هميشه گشاده است
تكرار چند جمله، فرازى ز "جامعه"
مشق ارادتش به شما خانواده است
گاهى كنار صحن و گهى گوشه ى ضريح
فرقى نمى كند، همه دارالاجابه است
دارد صفاى اشك به پهناى صورتش...
با احترام دست به سينه نهاده است
🔸شاعر:
#مهدی_فخار_شاکری
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
مظهر رحمت خدا سلطان
هشتمین نور انما سلطان
سفره ات پهن هرکجا سلطان
السلام علیک یا سلطان
کرمت شد دلیل این اذعان
احدی نیست جز شما سلطان
بار خود نزد شاه آوردم
ذره ای اشک و آه آوردم
کوله باری گناه آوردم
بر حریمت پناه آوردم
گرچه عبدی پر از خطا هستم
زائر مشهد الرضا هستم
شده معنا کنارت آسایش
تویی آقا دلیل آرامش
با تو لازم نمی شود خواهش
گویم این را بدون آلایش...
گاهی اقرار و اعتراف رواست
" همه ی هستی ام امام رضاست "
دردمندم ، دوا نمی خواهم
من مریضم شفا نمی خواهم
حاجتی جز شما نمی خواهم
از تو غیر از تو را نمی خواهم
در کرم کار خویش را بلدی
دست خالی نمی رود احدی
معصیت های من ندیدی تو
پدرانه سویم دویدی تو
بین آغوش خود کشیدی تو
چشم بسته مرا خریدی تو
گره افتاده است در کارم
بیش از اندازه دوستت دارم
می کنی خوبِ خوب حالم مرا
راحت از دغدغه خیال مرا
بهر پرواز و قرب بال مرا ...
...می دهی رزق کل سال مرا
داده ای هر زمان مرا امداد
بهترین جاست صحن گوهرشاد
جبرئیلی که تا سما رفته
اهل عرفان که تا خدا رفته
هر کسی تا به کربلا رفته
قبل آن مشهد الرضا رفته
اخر اقا برات دست شماست
روز محشر صراط دست شماست
ای به دردم دوا امام رضا
نظری بر گدا امام رضا
از کرم یا سخا امام رضا
ببرم کربلا امام رضا
مدد از سوی غیر تو ننگ است
من حرم لازمم دلم تنگ است
🔸شاعر:
#عرفان_ابوالحسنی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
#زیارت_مخصوص
اگر هنوز سر سفره های ما نان است
به لطف و میمنت دولت خراسان است
امید به هر دولتی جز این دولت
شبیه ساختن خانه در بیابان است
بنای زندگی ما به دست این آقاست
و گرنه وضعیت اینجا همیشه طوفان است
فقط امام رضا مانده که در این کشور
به فکر قصه ی آینده ی جوانان است
نه شاه چاره ی کار است نه کسی جز او
امید آخر این مملکت به سلطان است
به چشم ها دم باب الجواد دقت کن
دعای اذن ورودش دعای باران است
کسی که عاشق او نیست اصلا آدم نیست
چرا که عشق به او جزو ذات انسان است
بگو به خادم او چوب پر تکان بدهد
که پاک کردن تار عنکبوت آسان است
اگر که سخت شده زندگی برو تا قم
همیشه کار کنار کریمه آسان است
فقط زیارت قبر تو و برادر تو
دلیل منطقی زندگی در ایران است
🔸شاعر:
#محسن_سلطانی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
#زیارت_مخصوص
تو را که باغ و بستان هست، قطعا باغبان داری
یقینا کارگرهایی میان این و آن داری
تو خدمتکارهای بیشماری داری و حتما
برای گلههای گوسفندانت شُبان داری
من از تو کار می خواهم، سگ چوپان نمی خواهی؟!
برایت دم تکان دادم، برایم استخوان داری؟!
همیشه آب و نان سفره ما با خودت بوده است
برای سفره ما تا ابد هم آب و نان داری
به شوق دیدنت چون یک کبوتر پر درآوردم
برایم گوشه ی گلدسته آیا آشیان داری؟!
میان ازدحام زائران در کوچه حیرانم
بیا و باز کن در را که خیلی میهمان داری
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
#زیارت_مخصوص
آن روزها دستِ پدرها بس که خالی بود
یک مشهدِ ساده برامان خوش خیالی بود
از چاه های نفت سهمِ ما علاالدین
از عیشِ دنیا سهمِ ما چایِ ذغالی بود
کفشِ دوخطِ میخی و آتاری و تیله
دار و ندارم کارت های فوتبالی بود
عکسِ حرم را بوسه می زد کودکی هایم
عکسی که روی سکه های صد ریالی بود
عکسی که هرشب پیشِ چشمِ مادرم تا صبح
تنها دلیلِ گریه های پشتِ قالی بود
دستِ پدر از قلکِ من بود خالی تر
آری همیشه مادرم بُغضَش سُفالی بود
گاهی پدر از طُرقبه می گفت اما حیف
هرسال جیبِ او دچارِ خشکسالی بود
نه اهلِ مشهد نه ولیکن ریشه ام آنجاست
صجایی که شوقِ سالهای نونهالی بود
همراهِ اتوبوسِ بنزِ سیصد و دو ، گاه
می رفت تا مشهد دلم! بَه بَه! چه حالی بود
آقا نوارِ (( لاله ی خوشبو رضا )) بُگْذار
فامیلیِ آقای راننده وصالی بود
یک فرفره ، یک زنجبیلِ پیچی و یک عطر
سوغاتِ خوبِ روزهای خردسالی بود
با پرده ی نقاشی صحنِ حرم عکسی...
انداختیم و من لباسم خال خالی بود
یَخمَک به دستم بود و می رفتم حرم سرمَست
لبهام غرقِ خنده های پرتقالی بود
با اولین پرواز امروز آمدم مشهد
جای منِ آن روزها بدجور خالی بود
مادر! دوباره گم شدم در کوچه ی سرشور
کو آن مسافرخانه ای که این حوالی بود
مادر! به جای تو زیارت کردم آقا را
بابا! هوای طرقبه امروز عالی بود...!
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
ناله ای بر لبم از فرط تقلا مانده
سوختم از عطش و چشم به دریا مانده
باز دلتنگِ جوادم که در این شهرِ غریب
به دلم حسرتِ یک گفتنِ بابا مانده
دست و پا می زنم امّا جگرم می سوزد
به لبِ سوختهام روضه ی زهرا مانده
جان به لب می شوم و کرب و بلا می بینم
که لب کودکی از فرط عطش وا مانده
مادرش چشم به راه است که آبش بدهند
وای از حرمله آن جا به تماشا مانده
شعلهور می شوم از زهر و حرم می بینم
که در آتش دو سه تا دخترِ نو پا مانده
دختری میدود و دامنِ او می سوزد
ردِّ یک پنجه ولی بر رُخ او جا مانده
این طرف غارت و سیلی نگاه بی شرم
آن طرف بر نوک نیزه سرِ سقّا مانده
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
عرض ارادت من و هم گریه های من..
بر حضرت رئوف، امام رضای من
تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی
جای دگر که رنگ ندارد حنای من!
چیزی نمانده غرق شوم چاره ای بساز
کاری بکن بحق جوادت برای من
دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم
گفتی بیا به طوس بیا در سرای من..
دستم گدای توست و پایم براه تو
جز این شود قلم بشود دست و پای من
قبل از خدا خدا به زبانم تو آمدی
با تو مبارک است همیشه دعای من
من زنده ام به نوکری خانه ی شما!
پس نوکری به کار نگیری به جای من!
دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت
ورنه جهنم است، جهنم سزای من
دیشب کنار پنجره فولاد سوختم
آقای من چه شد سفر کربلای من
ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند
حالا ز گریه درنمیاید صدای من
**
وقتی ضریح پیکر او نیزه نیزه شد
لب تشنه بود جدِ سرْ از تن جدای من
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب
زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب
تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست
جای قرآن که به زیر سمِ مرکب ها نیست
پیرُهن از تنِ بی سر شده در آوردند
بی کفن در وسط دشت رهایش کردند
حرمت مهریه مادرِ سادات شکست
آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست
جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند
مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند
ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید
با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید
خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟
پای خود را زلبان پسرم بر دارید
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
از تب زهرِ نفسگیر، تنت می لرزد
همچنان مار گزیده، بدنت می لرزد
چه کنم ناله ز دل، وقت تردد نکشی؟!
چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی؟!
رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده
مهربان، دست رئوفت چقدر سرد شده
شمس نورانی افلاک، زمین افتادی
باز هم پا شدی از خاک، زمین افتادی
بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است
تا به حجره، پر خود را مکش اینقدر بس است
به در حجره رسیدی، به غمت چیره شدی
یاد مادر، به در حجره ی خود خیره شدی
میخ در، ناله ی جانسوز چرا سر داده؟!
جای در، شعله به جان جگرت افتاده
عمر پر برکت و پر مرحمتت شد طی، وای
رو به قبله شده ای، قبله ی عالم، ای وای
خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده
فرش های کف این حجره چرا جمع شده؟!
نه رد سرمه به چشم است، نه رد اخم است
کار گریه به حسین است، دو پلکت زخم است
خواهرت نیست کنارت، به عیادت برسد
اندکی صبر کن آقا که جوادت برسد
غم مخور تا که جوادت به دلت تاب دهد
تشنه ای؟ زود به دستت قدحی آب دهد
بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند
پنجه ی شمر لعین شانه به مویت نزند
حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت
خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت
دم آخر احدی دست به خنجر نَبَرد
بین این حجره کسی پیرهنت را ندرد
داغدار غم جدت شده ای؟ نیست عجیب
بازهم روضه بخوان، ناله بزن یابن شبیب...
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
کوبیده ام کلون دری را زکودکی
من دوست داشتم سفری را ز کودکی
وقتی که خوب دربدر مشهدش شدم
از من گرفت دربه دری را ز کودکی
بالا سرم که گنبد زردش طلوع کرد
در سایه اش کشاند سری را ز کودکی
خیلی قرار بود بیوفتم به قعر چاه
او دفع کرد هر خطری را زکودکی
آمد مرا بدست رضا داد تا ابد
داده پدر به من پدری را زکودکی..
از ابتدا رفیق شدم با رضا فقط
وا شد زبان من به رضا یا رضا فقط
هرنوکری برای رضا کار میکند
ماهیتا برای خدا کار میکند
ما دخل و خرجمان ز غریبه نمیرسد
از دست توست هرچه گدا کار میکند
آن کودک فلج که به دستت شفا گرفت
حالا جوان شده سرپا کار میکند
هرزائری رسید به من هم افاضه شد
این خاک پا شبیه طلا کار میکند
فهمیدم از پری که به خدام داده است
طاووس هم برای شما کار میکند
آقا خودت برام بلیط سفر بگیر
اینبار از اهالی ری کارگر بگیر
طوری که انقطاع ز مردم سعادت است
وابستگی به قبله هفتم سعادت است
دانه بهانه ایست مرا زائرم کنی
پس پر زدن به نیت گندم سعادت است
در ازدحام دور ضریح تو خوشترم
قطره شدن میان تلاطم سعادت است
صحن عتیق برد مرا صحن آینه
از مشهد امدن طرف قم سعادت است
یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو
بین گدا و شاه تفاهم سعادت است
داده به سفره ام چه صفایی چه عزتی
یک دانه برنج ز بشقاب حضرتی
وقتی رسید فیض شما دم به دم به ما
آمد لباس مشکی خدام هم به ما
یک گوشه چشم کردی و قومی اسیر شد
خیلی زیاد ساخت همین لطف کم به ما
بعد نماز صبح به هرصحن سر زدیم
پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما
بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست
بیتی جدید داد خود محتشم به ما
شش گوشه جلوه کرده دراین چهار گوش تو
داده همیشه بوی حسین این حرم به ما
یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی
با دست خود سیاهی هر روضه را زدی
ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو
از میهمان تشنه ی دور از وطن بگو
شرح مرمل بدما را نمیدهی؟
از اسب های رفته به روی بدن بگو
حالا که وقت گفتنش از حال میروی
انگشت را نگو ز عقیق یمن بگو
اصلا بگو لباس تنش را که برده است؟
از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو
از نعره ها و عربده های هزار مرد
از ماجرای سوختن چند زن بگو
آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود
دور عقیله لشگری از نیزه دار بود
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
نقّاره ی تو فخر تمامیِّ سازها
ناز تو را خریده خداوندِ نازها
تو پادشاه عشقی و در پیش پای تو
خم می شود سر همه ی سرفرازها
حتّی به حال کفتر جلد حریم تو
افسوس می خورند تمامیِّ بازها
بر دستگاه "آمده ام" غبطه می خورند_
_حتماً..،مقام "رَست" و "بیات" و "حجاز"ها
اذن دخول در حرمات ذکر فاطمه است
در دست مادرست در این جا جوازها
سائل شدن به فاطمه اینجا مزیّت است
بالاتر است از همه ی امتیازها
بالای طاق پنجره فولاد حک کنید:
"صندوقچه ی طلایی آمال و رازها"
زیباترین خطوط موازی عالمند
صف های زائران تو وقت نمازها
آموختم تو را به جوادت قسم دهم
اینگونه می دهی تو جواب نیازها...
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
خاک بودم سالها از شوق گلدان شما
در دل من بار خواهد داد احسان شما
هرچه را آموختم از کودکی..،نام تو بود
یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما
جای درسومشقخواندن..،گنبدت را می کِشم
دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما
اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی است
من تمام عُمر را هستم مسلمان شما
آمدم ای شاه...،یادش خوش! روانش شاد باد!
هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما
مهربانی؛خصلت خدمتگزار کوی توست
ای به قربان لب خندان دربان شما
دردهای ایل خود را جمع کردم..،آمدم
دربهدر افتاده ام دنبال درمان شما
هفتپُشت من نمکپروده ی این سفره اند
آنقَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما!
یک طرف معصومهخانم،یکطرف سلطانطوس...
در حقیقت نامِ این خاک است:ایران شما!
نوکر بی دست و پا آیا به دردت می خورد؟!
آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما
آی سلطان!دوستت دارم..،مرا باور بکن
دوستت دارم..،قسم هم می خورم..،جان شما!
روز محشر،خنده اش را فاطمه تضمین کُند
هرکسی که چشمهایش گشته گریان شما
بین صحن تو..،خودم را در نجف حس می کنم
هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما
هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده
یا علیموسَیالرِّضا! دستم به دامان شما
رفته رفته دارد ایّام محرم می رسد...
آه!می آید همان ماهِ پریشان شما
▪️
▪️
حرمله،خولی،سنان،اَخنَس..،عقبتر می روند...
شمر تنها می شود با جد عطشان شما
عمهجانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست...
وای از اهل حرم وای از عزیزان شما
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*