یک طرف چندین اسیرِ خسته بین سلسله
یک طرف جشن و میان دف نوازی هلهله
یک طرف شهری چراغان پایکوبان در سماع
یک طرف پاهای زخمی و سراسر آبله
بر سرِ آل علی(ع) از بام ها میریخت سنگ
آه از دروازهٔ ساعات و آهِ قافله
بوسه ها میزد به دستِ حرمله(لع) پیش رباب(س)
آنکه با خنده به او میداد پشتِ هم صله
سرزمین شام از شرم و خجالت آب شد
گوشهٔ ویرانه زینب(س) خواند تا که نافله
اشک هایش بیصدا میریخت روی معجرش
داشت از نیرنگ و مکرِ نامسلمانان گله
پیر کرد او را جسارت های در بزم شراب
خیزران انداخت بین چند دندان فاصله
با تبسم جابجا میکرد بی غیرت یزید(لع)
مهرهٔ شطرنج را با قهقه؛ با حوصله*
خطبهٔ زینب(س) زبان دشمنان را لال کرد
ذوالفقارِ در کلامش بود ختم قائله!
*در برخی از منابع روایی آمده که وقتی سر امام حسین علیه السلام را نزد
یزید لعنت الله علیه بردند، او در حال خوردن شراب و مشغول بازی شطرنج بوده است:
شیخ صدوق،عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۲
شیخ صدوق،من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹
مرضیه عاطفی
#شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
الوداع
نیست افسرده رها ار غصه و غم می شود
هر کسی گریه کنِ شاهِ دو عالم می شود
حالِ بد را یک دو خط روضه درستش می کند
دردِ ما را نوش دارو اشکِ نم نم می شود
می کند دفعِ بلا از ما کتیبه هایتان
این نفَس تطهیر از بوسه به پرچم می شود
روضه ات هر سرکشی را سربه راهش می کند
هر کسی چای شما را خورد آدم می شود
کلب هم یک گوشه از صحنت به دردی می خورد
جا برای پاسبانی ام فراهم می شود
فرصتی کم مانده از زهرا براتم را بگیر
هرچه می خواهد شود ماهِ محرم می شود...
گرچه که دیر آمدی این نازدانه دخترت
زخمِ لبهای تو را با بوسه مرهم می شود
آن قدر کردم صدایت زخم شد این حنجره
یک به یک از تارهای صوتی ام کم می شود
باعثِ زحمت شدم هر روز بیش از روزِ قبل
عمه جانِ موسپیدم قامتش خم می شود...
مهدی شریف زاده
#شعر_وداع_محرم #کربلا #مهدی_شریف_زاده
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
پشت دروازهی ساعات
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو یک سرِ نشکسته نبود
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود
فقط از دور تو را دخترکانت دیدند
نیزهای کاش به تو اینهمه وابسته نبود
گرچه از دور ولی باز زمین میاُفتند
زخمِ حلقومِ تو ای کاش که برجسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
حسن لطفی
#شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#مصائب_شام
ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید
ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید
این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست
بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید
ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید
شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید
عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت
رحمی بحال سید مظلوم ما کنید
بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت
یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید
جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست
بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید
دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید
خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید
دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند
این داغدیدگان حرم را رها کنید
با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا
با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید
یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است
دیگر برای قافله یک راه وا کنید
ذکر علی اگر که گناه کبیره است
پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید
از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید
تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید
جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا
قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید
ما را محلِ برده فروشان روا نبود
یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید
محمود ژولیده
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#حضرت_زینب #مصائب_شام
#کاروان_اسرا
با وجود خولی و شمر و سنان در راه شام
شام من شد تهمت و زخم زبان در راه شام
آنچه با من کرد حرف ناسزا سیلی نکرد
زیر بار غصه قدم شد کمان در راه شام
تا بیندازد سرت را از نوک نیزه مدام
حرمله با سنگ می کرد امتحان در راه شام
گیسوان دخترت همرنگ دندانت شده
دختر آواره ات شد نصف جان در راه شام
روی ناقه پلک های خسته ام یاری نکرد
خواب بودم لطمه خوردم ناگهان در راه شام
اینکه می لرزم به خود از ضعف هست از ترس نیست
آخرش پیدا نشد یک لقمه نان در راه شام
حرف مرهم را نزن کار از مداوایم گذشت
بسکه خو کردم به درد استخوان در راه شام
سایه ی خیمه نصیب شمر و خولی شد ولی
آه ناموس خدا بی خانمان در راه شام
رفتی و دیگر ندیدی گردش ایام را
یک نفر مثل شبث شد ساربان در راه شام
از تو چه پنهان شبیه ریگ صحرا ریخته
مطرب و آوازه خوان و بد دهان در راه شام
کاش می مردم نمیرفتم ولی بزم شراب
کاش می مردم شبیه بستگان در راه شام
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#مصائب_شام
نمکِ طعنه به زخم جگرم نگذارید
به زمین خوردم اگر، پا به پرم نگذارید
چقدر سنگ به لب های كبودش زده اید
گریه ام را به حساب پدرم نگذارید
یادتان رفته مگر تشنه بریدید سرش
كاسه ی آب دگر دور و برم نگذارید
نان خشک صدقه پیشكش سفره يتان
آنقدر یک سره منت به سرم نگذارید
عمر این عمه ی دل خسته به مویی بند است
به تماشا سر كوی و گذرم نگذارید
ازدحام سرِ بازار برایش كافی ست
كوچه ها، سر به سر همسفرم نگذارید
وحید قاسمی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
🏴 اشعار #حضرت_زینب
____
#مصائب_شام #رباعی
ما نسل پیمبریم و بی همتاییم
مانند پیمبر خدا تنهاییم
ای پیر اگر اهل کتابی برگرد
ما معنی آشکار ذی القربی ایم
افسوس که رحمی به دل دشمن نیست
سوگند که این مسیر جای زن نیست
یک لحظه از این قافله دورم نکنید
ناموس من اند و محرمی جز من نیست
جا دارد اگر شهید الشام شوم
وقتی که بناست بی تو ناکام شوم
ای کاش که ساربان گذارد قدری
رخسار پدر ببینم آرام شوم
سی سال به چشم من عذاب آوردند
هر لحظه که پیش روم آب آوردند
اما همه ی عذاب من از آنجاست
وقتی که کنارمان شراب آوردند
🔸شاعر:
#امیر_فرخنده
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#مصائب_شام
رقاصه های شهر ،همه باخبر شدند
نوباوگان شام ،همه با جگر شدند
چشمان هرز ،چشم چران ،بی حیا شدند
تیرِ نگاه ها ،سوی زینب به در شدند
از پشت بام ،سنگ پراندند ،سوی ما
جسم مخدرات ،همه بی سپر شدند
بازار بردنم ،تو خبر داری ای حسین ؟
پس دختران به چشم کنیزان نظر شدند
هر جا که گفتم از تو ،به من سنگ ها زدند
خیلِ حرامزاده ،همه ،کور و کر شدند
خیبر تبارها ،به تلافیِ قلعه شان
با ناسزا و دستِ بزن حمله ور شدند
رضا قاسمی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#مصائب_شام
سر تو از سر نیزه به من توان می داد
امید بر دل مجروح بی کسان می داد
خودت که از سر نیزه به چشم خود دیدی
کنیزکی به یتیم تو خرده نان می داد
نماز جمعه کوفه شلوغ بود آن روز
گمان کنم که علی اکبرت اذان می داد
میان مجلس شان از کنیز تا گفتند:
سکینه دخترت از ترس داشت جان می داد
برای خوش گذرانی، یزید در مجلس
مدال نیزه زنی را که بر سنان می داد...
...رقیه دختر دردانه داشت دق می کرد
دوباره رأس اباالفضل را نشان می داد
هزار مرتبه گفتم نخوان عزیز دلم!
تو خواندی و صله ات را به خیزران می داد
همین که چوب جفا بر لبان تو می خورد
بدان که خواهر تو سخت امتحان می داد
نبودن تو ز یک سو و ضربۀ زنجیر
به جسم خواهر تو درد استخوان می داد
مهدی نظری
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
از تیرگی شام دل اسمان گرفت
وقت ورود شد نفس کاروان گرفت
ذریه ی بتول اسیران سلسله
باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت
راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق
پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت
راهی نبود از در دروازه تا به کاخ
از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت
اشک سر بریده درامد که خواهرش
جا در میان مجلس نامحرمان گرفت
ای دختر علی چقدر داغ دیده ای
این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت
بازجر نانجیب شبی روبرو شُدو
اینگونه شد رقیه که لکنت زبان گرفت
🔸شاعر:
#محمد_جواد_مطیع_ها
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
مردمِ سرمست در شامِ بلا آماده اند
پشتِ دروازه نشسته..بی ریا آماده اند
شهر آذین بسته شد، شادند اهلِ این دیار
سازها آماده و رقاصّه ها ..آماده اند
باز شد دروازه و سرها به روی نیزه ها
سنگ ها در مشت با قصدِ رجا آماده اند
در میانِ هر سری یک محملِ بی پرده است
بر تماشای نوامیسِ خدا ..آماده اند
چشم ها هیز و رُخِ نوباوگان است بی نقاب
دختران می لرزند و اهلِ جفا آماده اند
وای از اهلِ یهود و کوچه ی باریک شان
آتش و هم سنگها هم چوبها آماده اند
کینه های بدر و خیبر موج زد در قلب ها
باز هم این قوم..بهرِ ناسزا ..آماده اند
هتک حرمت می کنند بر حضرت شاهِ نجف
بهر لعنت گفتنِ شیرِ خدا ..آماده اند
روضه خوان!دیگر نخوان که صبرمان لبریز شد
بهرِ مردن مطمئنم شیعه ها آماده اند
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
.
#اول_صفر_ورود_به_شام
#ترکیب_بند
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
ناسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گرياندند
#محمود_ژولیده
#شام_بلا #دروازه_ساعات
.
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
با گریه هایش روضه را تکرار میکرد
میگفت پدر می خواهم و اصرار میکرد
دلتنگبابا بود و با راسِ بریده
در هر قدم درد دلِ بسیار میکرد
در خاطر زینب مدینه زنده می شد
وقتی سه ساله تکیه بر دیوار میکرد
جایش سرِ دوش عمو عباس بود و
حالا جَدل با بوته های خار میکرد
از زجرِ زجرِ بدگهر چیزی نگویم
این بچه را با سیلی اش بیدار میکرد
او را عدوی بی مروت در اسارت
تنها به جرم عاشقی آزار میکرد
شیرین زبانِ کاروان ،کنج خرابه
لکنت گرفت و با پدر گفتار میکرد
وقتی نگاهش را به چشمان پدر داد
شِکوه ز چشمان کبود و تار میکرد
#مرتضی_عابدینی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
*بنام خدا*
*(وداع با مـــاه مـــحرم)*
____________
*الـــوداع ای نــــاله های جــان گــداز*
*ای مـحرم ای مــــه پــــر رمــز و راز*
*امــــده مــاه غـــم افـــــزای صـــــفر*
*می رود بـی تـــن ســفر مــیر حجاز*
*مـــا نـــکندیم جـامهٔ مــشکی ز تــن*
*مـــا عـــزادار حــسینیم مـــرد و زن*
*در صـــفر هـم مـــا توسل می کـنیم*
*از دل و جـــان بر حـسین بی کــفن*
*روز و شب زارو پریشان می شویم*
*ما دچار رنج و حـرمان می شــویم*
*عــاشقیم مـــا عــــاشق مـاه عـــــزا*
*ما بدون روضه بی جان می شـویم*
*چـون می مـاه مـحرم بـاده نــیست*
*از مـحرم دل بــریدن ســاده نـیست*
*هر که دارد دلـــستانی جــز حــسین*
*بی گـمان اوعــاشق و دلداده نیست*
*در محرم حال شـیعه بر هـــم است*
*سینه ها آکـنده از درد و غــم اسـت*
*بـــاشـد هـر روز بـــــهر ما روز عــزا*
*روضه بر زخـم دل مـا مـرهم اسـت*
*فاخرا تا چشم بر بندیم محرم می رسد*
*موسم جان بخش این ماه پراز غم می وزد*
*ما به عـشق ماه پر رمز محرم زنده ایم*
*قلب ما باروضه ها هر لحظه هردم می دمد*
*الــــتماس دعـــا*
*🖋مـــسلم فــرتوت فــاخر*
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#حضرت_زینب_س_شام
#امام_سجاد_ع_مصائب
تمام عمر شد با گریه مأنوس
تمام خاطراتش آه و افسوس
چرا فرمود امان از شام مردم
امان از شام یعنی داغ ناموس
شاعر: #میثم_مؤمنی_نژاد
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#مجلس_یزید_ملعون
یک طرف چندین اسیرِ خسته بین سلسله
یک طرف جشن و میان دف نوازی هلهله
یک طرف شهری چراغان پایکوبان در سماع
یک طرف پاهای زخمی و سراسر آبله
بر سرِ آل علی(ع) از بام ها میریخت سنگ
آه از دروازهٔ ساعات و آهِ قافله
بوسه ها میزد به دستِ حرمله(لع) پیش رباب(س)
آنکه با خنده به او میداد پشتِ هم صله
سرزمین شام از شرم و خجالت آب شد
گوشهٔ ویرانه زینب(س) خواند تا که نافله
اشک هایش بیصدا میریخت روی معجرش
داشت از نیرنگ و مکرِ نامسلمانان گله
پیر کرد او را جسارت های در بزم شراب
خیزران انداخت بین چند دندان فاصله
با تبسم جابجا میکرد بی غیرت یزید(لع)
مهرهٔ شطرنج را با قهقه؛ با حوصله*
خطبهٔ زینب(س) زبان دشمنان را لال کرد
ذوالفقارِ در کلامش بود ختم غائله!
*در برخی از منابع روایی آمده که وقتی سر امام حسین علیه السلام را نزد یزید لعنت الله علیه بردند، او در حال خوردن شراب و مشغول بازی شطرنج بوده است:
شیخ صدوق،عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۲
شیخ صدوق،من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹
شاعر: #مرضیه_عاطفی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
احوالات ورود به شام
چو از دروازه ساعت ببردند آل طاهارا
بدرد آورد اهل کین دل پردرد زهرا را
معطر شد مشام شامیان ازطره اکبر
سنان چون بر سنانها زد سر آن سرو بالارا
صبا آمد سر نیزه بهم زد زلف خونینش
خروش ازشامیان برخاست مجنون کرد لیلارا
سر از محمل برون آورد و گفت ای ساربان رحمی
شترآهسته ران یابد دلم فیض تماشارا
بگفتا ای پسر یکدم نگه کن حال مادررا
من بیچاره ازبهرتو پویم کوه و صحرا را
کشیدم سالها زحمت جوان کامران گردی
نه سر درنیزه تن درخاک لعنت عهد دنیارا
تورا گویم تورا جویم زبهرتو جهان پویم
نگه کن یک نظر سویم فدا آن چشم شهلا را
بشورآمد سکینه زین سخن نالید چون بلبل
دل ازغم سوخت چون بشنید سر این معمارا
بگفتا ای علی اکبرنگه کن حال خواهربین
چرا بیکس نهادی بس من مسکین و تنهارا
سر خارمغیلانها پیاده پا بهرماوا
اسیرفرقه اعدا برادر رحم کن مارا
چه سان گویم که شد اکبرشهید نیزه و خنجر
بغربت جان دهم دیگر نبینم روی صغرارا
ایا ای قاتل اکبر مپرس ازآه من بگذر
دمی بگذارتابینم رخ آن ماه سیمارا
به اشک دیده خونین بشویم خون رخسارش
زگردره نمایم پاک من آن زلف سمن سارا
زابرطره بیرون کن تو آن روی دل آرارا
مکن هاله بروی ماه آن زلف چلیپارا
بقدرذره ازمهررخسارت تجلا ده
عیان کن اندرین وادی شعاع طور سینارا
زهجرتو برادرآل پیغمبرکند منزل
گهی دیرمجوس و گه کلیسای مسیحارا
کشید ازشهریثرب جذبه ی عسق تو زینب را
میان کوچ و بازارمجنون کرد لیلارا
زنان شام را محو جمال خویشتن کردی
بما هم گوشه ی چشمی که رسوا کرده ای مارا
چو نعشت آمد از میدان ببین ازخیمه ی مادر
برون کرد از سرادق عصمت ناموس کبرارا
ملامت نیست عمم بی نقاب آمد سر نعشت
که عشق ازپرده ی عصمت برون آورد زلیخارا
تورا عشقی که دارد حضرت صدیقه ی صغرا
زلیخارا نه بر یوسف نه واحق داشت عذرا را
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
۱۷
(ورود اهل بیت ع به شام)
کاروان کربلا در دروازه ی ساعات آمد
خدا داند چه بر سر عمه های سادات آمد
فرموده ی امام ساجدین بر ما داده پیام
امان از شام امان از شام۲
در شام ویران گشته بر آل علی ظلم و بیداد
خون شد دل اهل حرم همراه زینب و سجاد
دروازه ی ساعت شده با جمع مردم ازدحام
امان از شام امان از شام۲
بین نامحرمان شده خون دل زینب و کلثوم
بر روی نیزه جلوه گر شد رأس حسین مظلوم
گرد سرهای شهیدان کف می زدند مرد شام
امان از شام امان از شام۲
نامردمان شهر شام به جای مهر و احترام
بر سر و روی اسیران سنگ می زدند از روی بام
زخم زبان شده زخم اهل حرم را التیام
امان از شام امان از شام۲
بر اهل بیت مصطفی ظلم و ستم افزون شده
در شام غم دل ام کلثوم و زینب خون شده
بر روی نیزه ی دشمن می درخشد ماه تمام
امان از شام امان از شام۲
بر سر و روی یتیمان با تازیانه می زدند
خدا داند از ظلم و کین چه وحشیانه می زدند
بر آل حیدر گشته در شام بلا ظلم مدام
امان از شام امان از شام۲
#رضا_یعقوبیان
#شام
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
۱۸
(ورود اهل بیت ع به شام)
کاروان همراه سرها آمده در شام ویران
گشته با خنده ی دشمن خون دل جمله اسیران
همه سرها روی نیزه،دم دروازه ی ساعات
خون شده از این مصیبت،دل عمه های سادات
ای امان از شام ویران۴
لحظه ی دلواپسی ها ظلم و کین افزون شد این جا
زین همه سوز و مصیبت همه دل ها خون شد این جا
سر مظلوم دو عالم،بر روی نی جلوه گر شد
بر سر و سینه زدند و،همه دل ها پر شرر شد
ای امان از شام ویران۴
کاروان کربلا تا وارد شام بلا شد
از ستمکاری دشمن شام غم کرب و بلا شد
همه با دستان بسته،بر روی ناقه نشسته
زین همه ظلم و ستم ها،همه ی دل ها شکسته
ای امان از شام ویران۴
تا نگاه این اسیران بر سر بر نیزه افتاد
بر سر و سینه زد و شد خون دل حضرت سجاد
از جفای مردم شام،روز آن ها شده چون شام
بر سر و روی اسیران،می زدند سنگ از لب بام
ای امان از شام ویران۴
بر سر و روی یتیمان ظالمانه وحشیانه
گاه می زد کعب نی گه می زدند با تازیانه
زین همه رنج و مصیبت،خون دل اهل حرم شد
جاری از هر دیدگان،غم نصیبان اشک غم شد
ای امان از شام ویران۴
#رضا_یعقوبیان
#شام
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
۱۹
(ورود اهل بیت ع به شام)
اهل حرم مولی(با عمه ی ساداتند)۲
وارد شده آن ها از(دروازه ی ساعاتند)۲
بر دیدار اسیران مردم شام
جلوی دروازه کرده ازدحام
امان از شهر شام آه و واویلا۲
در بین اسیران بود(سرها همه روی نی)۲
هر کوچه ی شهر شام(با خون جگر شد طی)۲
یتیمان حسین با دست بسته
خونجگر گردیده قلب شکسته
امان از شهر شام آه و واویلا۲
از این همه ظلم و کین(خون شد جگر زینب)۲
سوزد دل طفلان با(سوز و شرر زینب)۲
اهل حرم سوزد زین همه بیداد
خون گردیده دل حضرت سجاد
امان از شهر شام آه و واویلا۲
در بین همه مردم(شد غربت شان معلوم)۲
خون گریه کنند زین غم(هم زینب و هم کلثوم)۲
در شام غم بی جرم و بی بهانه
بر طفلان می زدند با تازیانه
امان از شهر شام آه و واویلا۲
زن های حرم گریان(از این همه غم محزون)۲
از این همه ظلم شام(دل ها همه گشته خون)۲
روز اسیران گردیده چنان شام
سنگ می زدند بر آن ها از لب بام
امان از شهر شام آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#شام
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
۲۰
(ورود اهل بیت ع به شام)
بزم شادی و طرب گشته به پا مدخل شهر شام
کار آن ها شده بر آل عبا زخم زبان دشنام
جای هر گونه احترام
هر کجا گشته ازدحام
قیامت کبراست
در شهر شام غوغاست
امان ز شهر شام۲
گردیده زین همه غم غربت شان به شهر شام معلوم
گردیده خون دل اهل حرم و زینب و هم کلثوم
ظلم و کینه فزون شده
چهره ها لاله گون شده
اهل حرم گریان
خون شد دل طفلان
امان ز شهر شام۲
زین همه رنج و مصیبت ز عدو روز همه شد شام
می زدند بر سر و روی اسرا سنگ از لب هر بام
ظلم و کین بی امان شده
خون دل کاروان شده
غربت شده معنا
بالای نی سرها
امان ز شهر شام۲
در شهر شام بلا کار عدو حیله و تزویر است
ساجدین نور دل و جان حسین در غل و زنجیر است
زخم دل ها نمک زدند
کودکان را کتک زدند
جان همه بر لب
خون شد دل زینب
امان ز شهر شام۲
#رضا_یعقوبیان
#شام
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
۲۱
(ورود اهل بیت ع به شام)
در شام غم
آورده اند جمع اسیران را
بر نیزه ها سر شهیدان را
همراه شان دل پریشان را
در شام بلا شور و همهمه است
زخم زبان ها بر لب همه است
در رو به روی زینب حسین
بر نیزه رأس پور فاطمه است
آه واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
دشمن دین حق چو مجنون است
ظلم و ستم بر همه افزون است
دل همه اهل حرم خون است
خورشید ولا روی نیزه هاست
خون دل خاندان مصطفاست
بهر خاندان آل عبا
بدتر از کربلا شام بلاست
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
آنان که جاهل و بد و پستند
دست همه اهل حرم بستند
قلب گل فاطمه بشکستند
روز اهل حرم به شهر شام
گشته از ظلم و کینه همچو شام
بر سر و روی آل مصطفی
سنگ کینه زنند ز روی بام
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
صبر همه اهل حرم کم شد
نصیب شان غصه و ماتم شد
قامت ساجدین ز غم خم شد
آتش ظلم و کین زبانه زد
یتیمانش را بی بهانه زد
بر اسیران دشت کربلا
با کعب نی و تازیانه زد
آه و واویلتا امان ز شام۴
#رضا_یعقوبیان
#شام
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
#اربعین_حسینی
گفته بودند عاشقان را ألبلِاء لِلولاء
منع روی یار مرگ است عاشقان را،نی بلا
من که در قول و قرار اربعین بودم، چرا ؟
« بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا »
#سید_حسین_میرعمادی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
✍️امام سجاد علیهالسلام:
▪️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.
📚 رمز المصیبة
✍️امام زمان عجلاللهفرجه:
▪️آن مصیبتی که هر صبح و شام بر آن میگریم، مصیبت اسارت عمه ام حضرت زینب (س) است.
📚 عبقری الحسان
🏴 فرارسیدن ماه #صفر الحزن و ایام اسارت اهل بیت علیهمالسلام، تسلیت باد!
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
مداحی آنلاین - راوی نوشته است غروبی غریب بود - مطیعی.mp3
7.49M
🔳 #روضه سوزناک #صفر
🌴راوی نوشته است غروبی غریب بود
🌴سرها به نیزه رفت طلوعی عجیب بود
🎤 #میثم_مطیعی
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*