eitaa logo
کانون آموزش مداحان
32.5هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
28.3هزار ویدیو
287 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎤 کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار می‌داند دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشه‌ی چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهارِ زندگی‌ام در خزان نشست؛ بیا! «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی، به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍ ...................... جز به مهدی روی سیلی خورده نگشایم به کس منتقم باید ببیند روی سیلی خورده را ............ . از لاله زار توحید آتش زبانه می زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله ای که مادر در آستانه می زد این روزها که می دید موی مرا پریشان با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم) مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد استاد حاج ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ای فاطمه را شمیم! کی می‌آیی؟ جان‌بخش‌تر از نسیم! کی می‌آیی؟ «یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه» کی می‌تابی؟ «یَابنَ النَّبَإِ العَظیم» کی می‌آیی؟ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار می‌داند دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشه‌ی چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهارِ زندگی‌ام در خزان نشست؛ بیا! «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی، به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍استاد مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
🔹آسیاب دستی🔹 کوه بودم، بلند و باعظمت روی دامان دشت جایم بود قد کشیدم ز خاک تا افلاک ابرها، فرش زیر پایم بود شب که چشم ستاره روشن بود نور مهتاب، دل ز من می‌برد صبح، چون آفتاب سر می‌زد اولین پرتوش به من می‌خورد دفتر وحی حق که روز به روز جلوه‌اش سبز و سبزتر بادا در بیان شکوه من، دارد آیۀ «والجبال اوتادا» سینه‌ام را اگر که بشکافند لعل و الماس دیدنی دارم از گذشت زمان و «دحو الارض» خاطراتی شنیدنی دارم... صبح یک روز چشم وا کردم ضربۀ تیشه بود گوش خراش تخته سنگی شدم جدا از کوه اوفتادم به دست سنگ تراش پتک سنگین و تیشۀ پولاد سهم من از تمام هستی شد حکم تقدیر و سرنوشت این بود نام من «آسیای دستی» شد گرچه از بازگشت خویش به کوه پس از آن روزگار نهی شدم این سعادت ولی نصیبم شد که جهیز عروس وحی شدم گوشۀ خانه‌ای مرا بردند که حضور بهشت آن‌جا بود برترین سرپناه روی زمین بهترین سرنوشت آن‌جا بود دستی از جنس یاس و نیلوفر شد در آن خانه آسیاگردان گرچه سنگم، ولی دلم می‌خواست جان او را شوم بلاگردان هر زمان گرد خویش چرخیدم می‌شنیدم تلاوت قرآن روح سنگین و سخت من کم‌کم تازه شد از طراوت قرآن راز خوش‌بختی مرا چه کسی جز خداوند دادگر داند کی گمان داشتم مرا روزی جبرئیل امین بگرداند به مقامی رسیده‌ام که چنین بوسه‌گاه فرشتگان شده‌ام مثل رکن و مقام کعبه عزیز در نگاه فرشتگان شده‌ام بارها شد که با خودم گفتم: ای که داری به کار نان دستی! کاش هرگز ز خاطرت نرود وام‌دار چه خانه‌ای هستی؟ خانۀ آسمانی خورشید خانۀ روشن ستاره و ماه خانۀ وحی، خانۀ قرآن خانۀ «انّما یُریدُ الله» از همین خانه تا ابد جاری‌ست چشمۀ فیض، چشمۀ احسان سایبانِ معطّرِ این جاست سورۀ «هل أتی علی الانسان» آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده‌ام به سایۀ نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیۀ نور یاس یاسین که با دعای پدر آیۀ نور بود تن‌پوشش داشت دستی به دستۀ دستاس دست دیگر گلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو می‌کنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده‌ست شرمسارم از این‌که می‌بینم دست زهرا جریحه‌دار شده‌ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی صبح از کوچۀ‌ بنی‌هاشم شد بلند آتش و هیاهویی تا بدانم چه اتّفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بوده درست دل به دریا زدم به خود گفتم: «چشم‌ها را دوباره باید شست» دیدم آن روز صبح منظره‌ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله‌ها را به چشم خود دیدم در همان آستانه‌ای کز عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان می‌ریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه می‌کردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچ‌کس نمی‌داند که چه آمد به روز یاس کبود با همان دست عافیت‌پرور که پرستاری پدر می‌کرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در می‌کرد هیزم آوردن، آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبر ناشنیده بسیار است خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتّفاق افتاد سنگم امّا ز غصّه آبم کرد ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
علیهاالسلام 🔹تو اُمّ اَبیهایی🔹 ای نور خداجویی در آینۀ جانت باز این دل شیدا شد مجنون و غزل‌خوانت... تو روح تولّایی، تو زهرۀ زهرایی تو اُمّ اَبیهایی، عالم همه حیرانت... اخلاص و یقین تنها با نام تو معنا شد ایثار شکوفا شد در پرتو ایمانت حق خوانده تو را کوثر در آیۀ اَعطَینا ای خیر کثیر تو گل‌های فراوانت هستی به سجود آمد جنت به وجود آمد وقتی که رسول‌الله زد بوسه به دستانت دستاس صبوری‌ها با دست تو می‌گردد هر چند که می‌چرخد افلاک به فرمانت در عشق و جهان‌سوزی، در معرفت‌آموزی شد جان و دل زینب آیینۀ عرفانت مَهریه تو آب است مِهر تو جهان‌تاب است ذرات جهان دارند سر در خط پیمانت شرح سعۀ صدری، معنای شب قدری ای گسترۀ هستی سجادۀ ایمانت ای خطبۀ تو سوزان، در مسجد پیغمبر آهنگ فدک دارد فریاد گل‌افشانت بر غربت و غم‌های مولای خداجویان پهلوی تو شد شاهد، بازوی تو بُرهانت گلبرگ شقایق‌ها تا رنگ شفق دارد یا انسیةالحورا! چشم من و احسانت... 📝 مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت اگر به حرمت این خانه‌زاد کعبه نبود سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت سوادِ چشم علی را، اگر نمی‌بوسید به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا وجود هیچ‌کس این‌قدر فیض عام نداشت علی، مقیم حرم‌خانۀ صبوری بود که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت اگرچه دست کریمش پناه مردم بود و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت چشیده بود علی، طعم تنگدستی را که غیر نان و نمک سفره‌اش طعام نداشت اگرچه بود زره، بر تن علی بی‌پشت اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت به بردباری این بت‌شکن، مدینه گریست که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت به باغ وحی جسارت نمود گلچینی که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت شکست حرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی که قدر و قُرب کم از مسجدالحرام نداشت شدند آتش و پروانه آشنا، روزی که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید که آفرین به بلندای آن پیام نداشت :: تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین! دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت در آن فضای غم‌انگیز فضّه شاهد بود که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند مگر شکوفۀ آن باغ احترام نداشت؟ «شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید «نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت» ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ستم‌گران همه از خشم، شعله‌ور بودند به خون چلچله از تیغ تشنه‌تر بودند... همان گروه که با دعوی مسلمانی اسیر پنجۀ تزویر و زور و زر بودند، همان گروه که از فیض صحبت معصوم به زعم خود، همه اصحاب معتبر بودند اگر نبود طلوع ستارۀ اسلام هنوز در طلب کفر، ره‌سپر بودند اگر نبود فروغ هدایت نبوی، هنوز دشمن خون‌ریز یکدگر بودند بهار وحی که چشم از جهان فرو می‌بست، معاشران گل، از غصه خون‌جگر بودند هنوز روی زمین بود چلچراغ امید، که این گروه در اندیشۀ دگر بودند در سقیفه گشودند و چشم دل بستند، تمام مدعیانی که فتنه‌گر بودند چه زود خاطره‌های غدیر رفت از یاد چه زود در پی ایجاد شور و شر بودند برای بستن دست برادر خورشید، سپیده‌دم دَم دروازۀ سحر بودند خدا گواست که در کوچۀ بنی‌هاشم ز قدر و حرمت آن خانه، باخبر بودند ولی دریغ که آن دست‌های نامحرم، برای چیدن گل، همدم تبر بودند بَدا به حال کسانی که روز غارت باغ سکوت کرده و تنها نظاره‌گر بودند کسی نگفت که نوغنچه‌های یاس کبود درختِ طیبۀ وحی را ثمر بودند کسی نگفت که این آیه‌های نورانی، برای شوکت اسلام، بال و پر بودند... شکست شاخۀ طوبی در آستانۀ در، و خلق، شاهد الماس‌های تر بودند به جز حمایت از باغبان چه می‌کردند؟ سه‌چار غنچه و یک گل، که پشت در بودند... ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
هوای نفس ما مانند گرگ است که پیروزی بر او کاری سترگ است بپرهیز از «گناه کوچک» ای دوست! که سرفصل گناهان بزرگ است مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ای موجِ امید، راهی ساحل تو ای مهر و وفا عجین در آب و گِلِ تو گر یک گِره از کار کسی باز کنی رنج دو جهان بَرَد خدا از دل تو مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
جز او بقيع، زائر خلوت‌نشين نداشت در کوچه‌باغ مرثيه‌ها خوشه‌چين نداشت نجواي غمگنانه‌ی اين مادر صبور تأثير، کمتر از نَفَس آتشين نداشت جز چشم او که چشمه‌ی احساس شد، کسی يک آسمان ستاره به روی زمين نداشت با آن که خفته بود به خونْ باغ لاله‌اش از شِکوِه کمترين اثري بر جبين نداشت بعد از به دل نشاندن داغ چهار سرو دلبستگی به واژه‌ی ام البنين نداشت می‌گفت اي دلاور نستوه! اي رشيد! خورشيد نيز صبر و رضا بيش از اين نداشت عباس من! که لاله‌ی عباسی مني اي کاش دل به داغ فراقت يقين نداشت عباس من! شنيده‌ام افتاده‌اي ز اسب تاب تحمل تو مگر صدر زين نداشت؟ بر دست و بازوي تو علي بوسه داده بود کس چون تو بازوان غرورآفرين نداشت والله، بعد زمزمه‌ی «اِن قطعتموا» چشم تو اعتنا به يسار و يمين نداشت تا موج نخل‌ها ز حضورت به هم نخورد درياي غيرت اين همه اوج و طنين نداشت تو، ماه من نه! ماه بني هاشمي؛ ولي پيشاني بلند تو اين قدر چين نداشت وقتي حسين بر سرت آمد که يک نظر چشم تو تاب ديدن آن نازنين نداشت چشمان بسته‌ی تو پُر از راز عشق بود پایان زندگانی‌ات آغاز عشق بود ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
در دفتر عشق کز سخن سرشار است هر چند قصیده و غزل بسیار است از امّ بنین چهار گل پرپر شد این ناب‌ترین رباعی ایثار است ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
صبح طلوع زهر‌ۀ زهرا رسیده است پایان ظلمت شب یلدا رسیده است ای روزگار، دورۀ هجران تمام شد یعنی برات وصل به امضا رسیده است بگشای چشم شوق به سوی فرشتگان ای باغ گل، زمان تماشا رسیده است عطر گل محمدی از مکه می‌وزد فصل گل و تبسم گل‌ها رسیده است تا آن‌که غرق نور شود آسمان وحی ماهی به نام اُمّ اَبیها رسیده است آمد ندا:«فَصَلِّ لِرَبِّک» حبیب ما محبوب ما! حبیبۀ دل‌ها رسیده است بر دفتر تبسم کوثر نوشته‌اند آیینۀ تجسّم طاها رسیده است قفل حدیث قدسیِ لولاک باز شد امشب کلید حلّ معما رسیده است امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت: مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است مرضیه‌ای که سورۀ انسان مدیح اوست انسیه‌ای به جلوۀ حورا رسیده است هر کس رسیده است به هر رتبه و مقام از پرتو ولایت زهرا رسیده است یعنی که آدم صفی‌الله از این طریق کم‌کم به علمِ «عَلَّمَ الاَسما» رسیده است از چشمۀ کرامت زهرای اطهر است، فیضی اگر به مریم و حوّا رسیده است تا بنگرد کلیم، تجلّای طور را اشراق او به سینۀ سینا رسیده است... زهرا که هر شب از دل محراب تا سحر نورش به عرش «ربّی الاعلی» رسیده است زهرا که سر به سجدۀ شکر خدا گذاشت آوازه‌اش به مسجدالاقصی رسیده است زهرا که چون به خطبه صدایش بلند شد پژواک او به عالم بالا رسیده است زهرا که «اِنَّ اَکرَمَکم» ترجمان اوست در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است زهرا که در مقام رضا، مجتبای او تا بی‌کرانِ صبر و مُدارا رسیده است زهرا که در مقام شهادت، حسین او از کربلا به «لیلة‌الاسری» رسیده است زهرا که در جبین درخشان زینبش ایمان به رتبه‌های تجلّا رسیده است... ما مثل قطره، دست به دامان کوثریم دریاست قطره‌ای که به دریا رسیده است... تنها نه مِهر فاطمه آرام جان ماست عشق علی به دادِ دلِ ما رسیده است ای دل، نظر به پنجره‌های بقیع کن پایان کار عشق به این‌جا رسیده است... ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯