eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در خون شناور شد پَرَش محراب گلگون شد از خون سرش محراب جان نماز آن روز جان می داد حتی نمی شد باورش محراب در خون مولا روضه خوانی کرد رفته به روی منبرش محراب وقت تولد خانه ی کعبه وقت شهادت بسترش محراب درس شهادت را از او تنها آموخت با چشم ترش محراب آن کاسه های شیر می گفتند: از چه نبودی! یاورش محراب کاری نمی آمد ز دستش پس بی چاره شد در محضرش محراب اول علی سجده نمود اما سجده کنان شد آخرش محراب فُزتُ بِرَبِّ الکَعبه ... قبل از او جان می سپارد در برش محراب .‌‌.. بغض علی یعنی که «قتلگاه » بودست نام دیگرش «محراب» ** با اهل خیمه او وداعی داشت شاید نیاید خواهرش گودال سکه اگر جایش نمی دادند دعوا نمی شد بر سرش گودال چکمه ، نگیر از جسم او بوسه دارد میاید مادرش گودال حتی برای ظلمِ اینگونه راضی نمی شد خنجرش گودال قولِ عروسک داشت از بابا باور ندارد، دخترش گودال... بابای خوبش از سفر بر گشت ماندست اما پیکرش گودال ⏹ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از اسب واژگون شدی اما بلند شو خورشید خاک خورده ی صحرا بلند شو گیرم که شمر روی تن تو نشسته است بر هم بزن قواعد و از جا بلند شو باجسم چاک چاک مزن چنگ روی خاک تنها امید خیمه ی زن ها بلند شو دارند می زنند به تو پیر مرد ها از دست شان بگیر عصا را بلند شو تا اسب ها به روی تنت تاختند ،شمر با ریشخند گفت :که حالا بلند شو از آب هم مضایقه کردند کوفیان ای تشنه ی مقطع الاعضا بلند شو مادر رسیده آبرویش را بخر حسین یک یاعلی بگو و ازین جا بلند شو این خاک ها مناسب این خواب ناز نیست آتش گرفته خیمه ات آقا بلند شو ⏹ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در کنارت می شود احساس بوی کربلا در تو پنهان ست آن سرّ مگوی کربلا هر کسی پابوسیَت آمد به تهران، باطنا راه خود را کج نموده او به سوی کربلا صحن زیبایَت به لطف روضه های بی ریا آبرویی کسب کرد از آبروی کربلا هر کسی از آب سقا خانه هایَت می خورد ناگزیراً می کند یاد عموی کربلا اهل ری از برکت دست شما نوشیده اند باده ی ناب نجف را از سبوی کربلا زندگیَت یاد داده بر تمام عاشقان راه انسان ساختن با خلق و خوی کربلا ⏹ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شُده از تیر و نیزه مالامال پادشاهی که سَخت شُد پامال تبلِ شادی زدند تا افتاد از رویِ اسب، خسته و بی حال شمر خندید و بی محلی کرد "اَلعَطَشْ" هَر چه گُفت در گودال خنجر کُند او نمی برید روی سینه نشست آن قتّال دست و پا زد حسین مانند مرغ بسمل، بدون پر، بی بال با وجود هزار و نهصد زخم نیست دیگر نیاز به غسّال ساربان از عقیق او نگذشت در شلوغی غارت اموال از تن بی سرش چرا دیگر؟! سنگ ها می کنند استقبال مادرش آمد و چه سخت گذشت ماجرای تنش به این منوال یادم آمد "غروب فرشچیان" ذوالجناح آمدست خونین یال چادر خیمه ها در آتش سوخت چادر خواهرش ... زبانم لال بود در دست عده ای نامرد گوشواره، النگو و خلخال سنگ ها خورد روی نیزه حسین رفت زینب ز داغ او از حال داد فتوا شریح، قاضی شهر شمر را بر قبولی اعمال ... ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
شُده از تیر و نیزه مالامال پادشاهی که سَخت شُد پامال تبلِ شادی زدند تا افتاد از رویِ اسب خسته و بی حال شمر خندید و بی محلی کرد "اَلعَطَشْ" هَرچه گُفت در گودال خنجر کُند او نمی برید روی سینه نشست آن قتّال دست و پا زد حسین مانند مرغ بسمل،بدون پر بی بال با وجود هزار و نهصد زخم نیست دیگر نیاز به غسّال ساربان از عقیق او نگذشت در شلوغی غارت اموال از تن بی سرش چرا دیگر؟! سنگ ها می کنند استقبال مادرش آمد و چه سخت گذشت ماجرای تنش به این منوال یادم آمد "غروب فرشچیان" ذوالجناح آمدست خونین یال چادر خیمه ها در آتش سوخت چادر خواهرش زبانم ... لال بود در دست عده ای نامرد گوشواره ،النگو و خلخال سنگ ها خورد روی نیزه حسین رفت زینب ز داغ او از حال داد فتوا شریح قاضی شهر شمر را بر قبولی اعمال.... شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
میان سینه اش وقتی خدا نور یقین انداخت علوم مذهب حق را درون جان دین انداخت رئیس مذهب ما را به زور از خانه می بردند نگاهی او غریبانه به درب آتشین انداخت کسی که آیه قرآنِ بی معصوم از بَر بود عبا را از روی تفسیر آیات مبین انداخت مگر نور امامت را ندید از چشم های او چرا از روی بغض عمامه اش را بر زمین انداخت؟؟ کسی که در میان کوچه و بازار او را بُرد عجب زخم عمیقی بر دل روح الامین انداخت در آن وقتی که شد مسمومِ زهر کین، به زعم من خدا شالِ سیاهی بر روی عرش برین انداخت برای داغ جان سوزش که قاصر هستم از وصفش خدا حُزن عجیبی در قلوب مومنین انداخت 🔸شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
میان سینه اَش وقتی خدا نور یقین انداخت علوم مذهب حق را درونِ جانِ دین انداخت رئیس مذهب ما را به زور از خانه می بردند نگاهی او غریبانه به درب آتشین انداخت کسی که آیه یِ قرآنِ بی معصوم از بَر بود عبا را از روی تفسیر آیات مبین انداخت مگر نور امامت را ندید از چشم های او چرا از روی بغض عمامه اش را بر زمین انداخت؟؟ کسی که در میان کوچه و بازار او را بُرد عجب زخم عمیقی بر دِلِ روح الامین انداخت درآن وقتی که شدمسموم زهر کین به زعم من خدا شالِ سیاهی بر روی عرش برین انداخت برای داغ جان سوزش که قاصر هستم از وصفش خدا حُزنِ عجیبی درقلوب مومنین انداخت شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ دینِ خدا را عده ای در دام می بردند تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش حداقل او را کمی آرام می بردند عمامه ی صدق خدا روی تنش باز است شاید شهید عشق را احرام می بردند وقتی رئیس مذهب شیعه ست یعنی که پخته ترین را جاهلانی خام می بردند داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست تطهیر را با گفتن دشنام می بردند وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را آنان به سمت غربت فرجام می بردند ⏹ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش به طعنه گفت سنان در کنار پیکر او: شفا گرفته مَگر می برید پیرهنش !!! نیاز نیست بگوییم دیگر از غسلش نیاز نیست بگوییم دیگر از کفنش بساط گریه ی ما می شود فراهم با خیالِ روضه ی سنگین زیرو رو شدنش به پایِ دشمن دین رفت کفش های امام به دستِ دشمن دین رفت خاتم یَمنش غلامِ شمر سرش را به روی نیزه گذاشت رها شده ست ولی روی خاک ها بدنش هنوز نغمه ی هَل مِن مُعین او بر پاست به گوش عاشق دلداده میرسد سخنش شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
روی جسمَش نیزه وتیر و سِنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر،باچَکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لَگَد های سَنان تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سَر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود 🔸شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
هر شیعه شاملش شده لطفِ هدایتش شیری که شیر ها همه مست از عنایتش ایمان شیر ها به تماشا کشیده شد جایی که رد نمودِ خلائق امامتش آن شیر پیر بین قفس درک کرده بود یک ذره از تجلی ی نور عدالتش در جامعه به «جامعه» باید عمل نمود در هر فراز جامعه دیدم رسالتش سلطان جود ، بوده پدر بر اباالحسن نام علی ست سرّ وقار صلابتش در سامرا کنار مخالف عَلَم نهاد این ماجرا دلیل شده بر شجاعتش در قلب شیعه داغِ فراقش همیشه هست مارا به حزن خوانده شکوه شهادتش وقتی نموده است هدایت قلوب ما روز جزا به شیعه رسد او شفاعتش آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
هُول و هَراس روز حساب از سرش گذشت هر زاهدی که فِکرِ ثواب از سرش گذشت هر کس چشید عشق تو را آبرو گرفت هرکس چشید عشق تو آب از سرش گذشت میثم فقط به جرم علی دوست بودنش تا پای دار رفت و طناب از سرش گذشت جان ها فدای" موضِعُ الاِصبَعین" در ضریح بیچاره آنکه تیغ عتاب از سرش گذشت هر کس مدد گرفت ز دریای لطف تو با یک اراده موج عذاب از سرش گذشت انگور بر ضریح تو را هر کسی که دید فکر و خیال باده ی ناب از سرش گذشت مولا کریم بود و چنان باده ریخت که سرریز کرد جام و شراب از سرش گذشت شاعر: آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
هُول و هَراس روز حساب از سرش گذشت هر زاهدی که فِکرِ ثواب از سرش گذشت هر کس چشید عشق تو را آبرو گرفت هرکس چشید عشق تو آب از سرش گذشت میثم فقط به جرم علی دوست بودنش تا پای دار رفت و طناب از سرش گذشت جان ها فدای" موضِعُ الاِصبَعین" در ضریح بیچاره آنکه تیغ عتاب از سرش گذشت هر کس مدد گرفت ز دریای لطف تو با یک اراده موج عذاب از سرش گذشت انگور بر ضریح تو را هر کسی که دید فکر و خیال باده ی ناب از سرش گذشت مولا کریم بود و چنان باده ریخت که سرریز کرد جام و شراب از سرش گذشت 🔸شاعر: آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
🏴 ۱۴۰۰ علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ارباب عالمین فقط می شود حسین بر سینه ی کسی نزده دست رد حسین ما را هوای اوست؛ نه تاب و تب بهشت روز جزا "تعصب ما می کشد" حسین او سر پناه بود، ولی بی پناه شد تکیه به نیزه ای زده از بخت بد حسین اکبر که رفت معرکه، برگشت صد علی آقا که رفت، ماند روی خاک صد حسین دعوا برای غارت جسمش نیاز نیست آرام تر، به داد همه می رسد حسین تن گرچه ماند در دل گودال خون ولی با سر به سوی اهل حرم می رود حسین این قطره های اشک نشان ارادت است ما را ثواب هم نَخَرَد، می خَرَد حسین در این قمار عشق چه جانانه باختیم در این قمار عشق چه خوش می برد حسین . *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ارباب عالمین فقط می شود حسین بر سینه ی کسی نزده دست رد حسین ما را هوای اوست نه تاب و تب بهشت روز جزا "تعصب ما می کشد" حسین او سر پناه بود ولی بی پناه شد تکیه به نیزه ای زده از بخت بد حسین اکبر که رفت معرکه ، "برگشت" صد علی آقا که رفت ، ماند روی خاک صد حسین دعوا برای غارت جسمش نیاز نیست آرام تر ، به داد همه می رسد حسین تن گرچه ماند در دل گودال خون ولی با سر به سوی اهل حرم می رود حسین این قطره های اشک نشان ارادت است ما را ثواب هم نَخَرَد می خَرَد حسین در این قمار عشق چه جانانه باختیم در این قمار عشق چه خوش می برد حسین *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار ___________ شُده از تیر و نیزه مالامال پادشاهی که سَخت شُد پامال تبلِ شادی زدند تا افتاد از رویِ اسب، خسته و بی حال شمر خندید و بی محلی کرد "اَلعَطَشْ" هَر چه گُفت در گودال خنجر کُند او نمی برید روی سینه نشست آن قتّال دست و پا زد حسین مانند مرغ بسمل، بدون پر، بی بال با وجود هزار و نهصد زخم نیست دیگر نیاز به غسّال ساربان از عقیق او نگذشت در شلوغی غارت اموال از تن بی سرش چرا دیگر؟! سنگ ها می کنند استقبال مادرش آمد و چه سخت گذشت ماجرای تنش به این منوال یادم آمد "غروب فرشچیان" ذوالجناح آمدست خونین یال چادر خیمه ها در آتش سوخت چادر خواهرش ... زبانم لال بود در دست عده ای نامرد گوشواره، النگو و خلخال سنگ ها خورد روی نیزه حسین رفت زینب ز داغ او از حال داد فتوا شریح، قاضی شهر شمر را بر قبولی اعمال ... 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
🏴 اشعار ___________ کاش بشه دوباره بر گردی حسین با همه خدافظی کردی حسین بعد تو عقیله آواره میشه غیر تو نمونده هیچ مردی حسین چرا تو معرض تحقیر افتادی؟ زیر نیزه ها و شمشیر افتادی باید این رو بپذیری که حسین بد جوری تو قتلگاه گیر افتادی به تو اول خنجری از پشت زدن خیلی بد به صورت تو مشت زدن ی نفر کمک نکرد به تو ولی همشون تو رو به قصد کشت زدن تشنه کشته شمر تو رو باخنجری خیمه ها سوخته نمونده معجری ای سر نیزه نشین خبر داری !؟ سهم دخترات شده دربه دری جای پای شمر رو پیکر تو موند روی شاخه ی درخت سر تو موند همه وقتی رفتن از تو قتلگاه کنار تن تو مادر تو موند گریه ی اهل حرم رو در آورد روی نِی سَرِ علی اصغر آورد خدا لعنت کنه شمرو بین را با فروختن سرت نون در آورد تو مسیر شِکسته شُد حُرمت تو اکثر سنگا شدن قسمت تو راهب مسیح سرت رو شُست ولی جای چاقو مونده رو صورت تو خیلی صورتت برافروخته بابا خیزران لب تو رو دوخته بابا تنور خولی مگه خاموش نبود پس چرا موهات دیگه سوخته بابا 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
کاش بشه دوباره بر گردی حسین با همه خدافظی کردی حسین بعد تو عقیله آواره میشه غیر تو نمونده هیچ مردی حسین چرا تو معرض تحقیر افتادی؟ زیر نیزه ها و شمشیر افتادی باید این رو بپذیری که حسین بد جوری تو قتلگاه گیر افتادی به تو اول خنجری از پشت زدن خیلی بد به صورت تو مشت زدن ی نفر کمک نکرد به تو ولی همشون تو رو به قصد کشت زدن تشنه کشته شمر تو رو باخنجری خیمه ها سوخته نمونده معجری ای سر نیزه نشین خبر داری !؟ سهم دخترات شده دربه دری جای پای شمر رو پیکر تو موند روی شاخه ی درخت سر تو موند همه وقتی رفتن از تو قتلگاه کنار تن تو مادر تو موند گریه ی اهل حرم رو در آورد روی نِی سَرِ علی اصغر آورد خدا لعنت کنه شمرو بین ما با فروختن سرت نون در آورد تو مسیر شِکسته شُد حُرمت تو اکثر سنگا شدن قسمت تو راهب مسیح سرت رو شُست ولی جای چاقو مونده رو صورت تو خیلی صورتت برافروخته بابا خیزران لب تو رو دوخته بابا تنور خولی مگه خاموش نبود پس چرا موهات دیگه سوخته بابا شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
دست و پا می زدی و خواهر تو بین گودال دست و پا گم کرد تیغ ها در طواف جسم تواند کعبه را بین اشقیا گم کرد گفت زینب که سهم دارم من از تنی که به خاک افتاده جسم او را به خاک و خون نکشید این چنین شد که او تو را گم کرد شمر می گفت با تنش چه کنیم؟ پیرمردی عصا زنان آمد بی حیایی به خیمه حمله نمود و سنان بود که دعا گم کرد قد زینب کمان شدست اگر علتش شد کمان ابروی تو تیر ها از کمان رها می شد و تورا بین تیر ها گم کرد روی تل دید زینب کبری آن تنی را که غرق تیر شده روی تل دید مادری را که در جوانی ضعیف و پیر شده روی تل دید عده ای نامرد سمت گودال خون سرازیرند دید بعد از عموی تشنه لبان بزدلان در مصاف چون شیرند دید زلفی که در کشاکش باد نغمه ی ظلم را بنا کرده دید آن خنجری که سر را از ، پیکر شاه دین جدا کرده دید شخصی که با صدای رسا نعره می زد نبرد مغلوب ست دید در قتلگاه بر سر آن پیرهن کهنه ی تو آشوب است دید انگشتر عقیق یمن در نمی آید و درخشان است دید یک جفت چکمه در دست یک حرامی مست دیوانه ست هر کسی از تن غریب حسین یادگاری کمی به غارت برد آی ...مردم به روی آن تل بود که عقیله هزار مرتبه مرد .*آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
تشنه و بی رمق و خسته و بی حال کشید دست تقدیر تورا در دل گودال کشید ظلم اینجاست که تو ظلم نکردی به کسی بردباری تو را شمر به جنجال کشید اسب ها مُنزَجِر از پارچه های سُرخند کار را پیرُهن سرخ به پامال کشید ساربانی که عقیق یمنت را دزدید لشگری را به سوی غارت اموال کشید قرن ها رفته هنوز اهل بکا می گویند دست تقدیر تو را در دل گودال کشید شاعر: *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
مرا به شور کشید ست شهد انگورش مذاب کرده مرا انعکاسی از نورش حَلاوت عَسَل اَصل را نجف ‌‌‌‌دیدیم شراب می چکد از دست رنج زنبورش «شنیده ایم» کرامات عاشق لالش «ندیده ایم» به جز روشنایی از کورش اگر که ماه تَرَک خورد و شَمس بر می گشت به حکم دست یدالله بود و دستورش بپرس از دَرِ خانه، مراتب صبرش بپرس از دَرِ خیبر، مراتب زورش شنیدم از دو لب ذوالفقار، می فرمود: نوای هو هوی باد صباست ماهورش دوباره خالی ام از خویش و پُر شدم از عشق دوباره سرخوشم از شعر های مشهورش... «علی امام من ست و منم غلام علی» هزار جان گرامی فدای دستورش علی ست مظهر «لایدرکٌ و لا یُوصَفْ» نمی توان به دو تا جمله کرد محصورش علی ست شاخص تشخیصِ خالِص و مُخلص قسم به روز حساب و به نفخه ی صورش علی فراتر از اِدراک ما زمینی هاست خدا به دلبری از خلق کرده مأمورش تَبوک را علی از دور حَل و فصلش کرد و رومیان همه خواندند امپراطورش کسی که تشنه ی پندش ملائکه بودند به چاه کوفه چه گفت?! و چه بود منظورش?!! دلی که عاشق مولاست رو نخواهد کرد به جذبه های بهشت و کرشمه ی حورش به شأن آیه ی «کَهْفُ الرَّقیمْ»، پی بردم به محض دیدن عُشّاقِ جور واجورش به دار باقی تمار و یاری عمار نگاه کن، به هنر های و مستورش همیشه خنده ی جانانه گریه می طلبد به اشک خوانده مرا شعر های پُر شورش سلام کرده ام از وادی السلام به او به شوق وعده ی شیرین لحظه ی گورم... *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
مست صحن تو یقین می شکند خم را هم خوب می دانم اگر بی تو شوم گمراهم عالم از نور شما روشن و ما مدیونیم به کرم خانه ی تو روشنی قم را هم آینه کاری ایوان تو مبهوتم کرد زین سبب برده ام از یاد تکلم راهم باید از پاکی سنگ حرمت حکم کنند بعد هر بار وضو امر تیمم را هم در میان دو برادر حرمت بر پا شد رد نکردی ز ادب حد تقدم را هم هر کبوتر که به صحن تو پناهنده شده می خورد از کرم دست تو گندم را هم آمدی قم همه اکرام نمودند تورا بر لبان تو نشاندند تبسم را هم فاطمه هستی و در آخر شعرم باید قدر یک واژه بگویم در و هیزم را هم ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آمدی تا که قم حرم گردد خاک این شهر محترم گردد مهرتان شامل عجم گردد روبرویت کمر که خم گردد، تازه انگار میرسم به خدا از کنار حریم اختِ رضا قلب من در حریمت عاشق شد کوچه هامان پر از شقایق شد لطف حق شامل خلایق شد درس طلاب قال صادق شد آمدی دین ما محک بخورد آب،از سفره ات نمک بخورد فیض حق در حریم تان جاریست هر نسیمی ،هوای بیداریست در و دیوار آینه کاریست گوشه های ضریح اسراریست که خدا داند و رسول الله مرتضی والی ست بی اکراه بانوی قم چقدر با کرم است دل ما مست باده ی حرم است هر کسی با تو هست محترم است هر چه از تو سروده ایم کم است چون که عالم گدایتان شده است عرش حق جایگاه تان شده است چشم هایم همیشه گریان است گریه پیش شما چه آسان است روضه ها در دلم نمایان است بین روضه کسی که حیران است، زینب است و تنی ته گودال روی تل میرود مدام از حال شکر حق کوچه ها که تنگ نبود دست مردم سلاح و سنگ نبود مثل شامات، شهرِ ننگ نبود سر یک گوشواره جنگ نبود گفت زینب:که حق ما این نیست این که دارند مردمان، دین نیست *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کنارِ صحن تو ،دیدم تمام باور خود را نشانی از مزار بی نشان مادر خود را همیشه قبل هر کاری برای رزق اشعارم گشودم گوشه ی ایوان طلایت دفتر خود را مَنِ من را شکست ایوان آیینه زمانی که هزاران تکه دیدم در کنارش پیکرخود را دل از بار تعلق ها رها شد با تو ،از این رو فقیری در ضریح انداخت تنها زیور خود را غبار این حرم را می کشم بر روی دستانم تبرک می کنم اینگونه من انگشتر خود را خیابان ارم را دوست دارم چون که می بینم درون آن شکوه بار گاه یاور خود را کسی که عمر خود را خادم این آستان بوده ندارد هر چه را ،دارد برات محشر خود را من از اول به تو دل بسته ام اذنی بده بانو که باشم در حریمت لحظه های آخر خود را *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ام البنین بعد از حسین ام الادب شد شاگرد درسش ، کربلا امّ وهب شد در تربیت بر مادران هم مادری کرد شیر آفرینی که چُنین فخر عرب شد خود را کنیز خانه می دانست اما از لطف اهل خانه او زهرا نسب شد حتی ادب پیش ادب هایش ادب کرد حتی وفا هم از وفایش در عجب شد ام القمر یعنی که نوری در سیاهی یعنی که فرزندش چراغ راه شب شد در آن هیا هو حق مادر را ادا کرد نگذاشت روی خاک سر ،زهرا سبب شد... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*