حکمت 35 :
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔻ضرورت موقعيت شناسى (اخلاقى ، اجتماعى)
💎وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا يَكْرَهُونَ قَالُوا فِيهِ بِمَا لَا يَعْلَمُونَ .
🔻امام المحبين حضرت علي (ع) ، ميفرمايند :
كسى در انجام كارى كه مردم خوش ندارند شتاب كند ، دربارة او چيزى خواهند گفت كه از آن اطلاعى ندارند.
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در تلگرام:
https://t.me/hekmat_nahjolbalaqe
💐🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🗓 امروز دوشنبه
☀️ ۱۷ دی ماه ١٣٩۷
🌙 ۳۰ ربیع الثانی ١۴۴۰
🎄 ۷ ژانویه ٢٠۱۹
✅تیک ارادت روزانه
همه چیز دنیا فانیست...
هر قدر هم بگردی تکیه گاهی همیشگی و محکم تر از خدا نخواهی یافت.
کلید خانه ی دلت را به دست او بده و
دلت را به حضورش قُرص کن ...
هیچ کمبودی تو را از هم نمی پاشد.
🌿
🌺
🌾
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#ولادت_حضرت_زینب سلام الله علیها
شبی كه مطلع مهر از طلوع زینب بود
فروغ روز نشسته به دامن شب بود
هزار رود نواگر ز كوثر و تسنیم
روان به خانه ی زهرا به بوی زینب بود
هزار چشمۀ خورشید از كرانۀ شب
دمیده از دل مهتاب و چشم كوكب بود
شكوفه بار لب مرتضی به باغ دعا
ستاره ریز دم مصطفی به یا رب بود
شراب نور ز خمخانۀ سحر جوشید
كه جام سرخ شقایق ، ز می ، لبالب بود
اگر چه "زین اب" او را نهاد نام ، رسول
خدای داند ، كاو زینب "ام و اب" بود
زنی به همت و مردی ، به مردمی سوگند
پس از حسین ، سپه دار عشق ، زینب بود
«سلام الله علیهم اجمعین»
مشفق کاشانی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مدح
#ولادت
#مربع_ترکیب
جرم من را ننویسید که ساغر زده ام
بنویسید که امشب دو برابر زده ام
مست بودم که چنین باده مکرر زده ام
گرچه یک بار فقط میکده را در زده ام
شصت و نه بار ز میخانه جواب آمده است
ذره در چشم کریمان به حساب آمده است
در عریضه ننوشتم که دوا می خواهم
نان من کم شده یا آب و هوا می خواهم
ننوشتم صله ی شعر عبا می خواهم
شصت و نه بار نوشتم که تو را می خواهم
شصت و نه قطره اشکم که چکیدم امشب
شصت و نه مرتبه باید بنویسم زینب
آن خدایی که ازل پایه پیوند گذاشت
گریه را مرحله آخر لبخند گذاشت
نام میلاد تو را گریه یک بند گذاشت
به خدا اسم تو را نیز خداوند گذاشت
خواست جام اسدالله لبالب باشد
امر فرمود که او صاحب زینب باشد
زینت زینت دنیا چه کسی غیر تو بود
سوره کوثر مولا چه کسی غیر تو بود
دومین ام ابیها چه کسی غیر تو بود
نه،بگو مادر زهرا چه کسی غیر تو بود
تو خدیجه شده ای نه تو پیمبر شده ای
مادرِ مادر و بابا و برادر شده ای
شأنت این بود برای پدرت ناز کنی
با همان دیده بسته سخن آغاز کنی
عشق را پیش نگاه همه ابراز کنی
چشم خود را به روی کعبه فقط باز کنی
قبله ای نیست تورا غیر دو ابروی حسین
جز تو ما را نبرد هیچ کسی سوی حسین
کم نوشتم اگر از تو قلمم محرم نیست
کم نوشتم ولی از لطف نوشتی کم نیست
بی تو ایمان من و اهل زمین محکم نیست
آنکه در وصف تو شعری نسرود آدم نیست
آدم آن است که از عشق تو دیوانه شود
تا ابد حلقه به گوش در این خانه شود
کمرت پیش کسی خم نشد الا،الله
پنج خورشید به دور تو بگردند ای ماه
میروی،پشت سرت راه می افتد ناگاه
ذکر لا حول ولا قوه الا بالله
پنج تن دور سر تو صدقه گردانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
چشمهایت سندی بود که دریا بودی
فوق ادراک همه عرش معلا بودی
هرکجا بود حسین تو همانجا بودی
آنچه خوبان همه بودند تو تنها بودی
شب میلاد تو چشم من اگر تر بوده
چون که این اشک ثوابش دوبرابر بوده
ای که پیغامبر واقعه دردی تو
زن ولی مردتر از مردتر از مردی تو
کربلا را به خدا کرببلا کردی تو
بره را از دهن گرگ درآوردی تو
گرگها پیرهن یوسفتان را بردند
تو نبودی همه اهل حرم می مردند
سلام الله علیهم اجمعین
#محسن_عرب_خالقی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ولادت عقیله بنی هاشم خانم زینب سلام الله علیهم اجمعین
من آن فرشته ام که به دنیا نشسته ام
حورایم و به دامن تقوا نشسته ام
من چشمه ام جدا شده از کوثر بهشت
طوبایم و به گلشن طاها نشسته ام
عطر ولایتم من و پیچیده در فضا
نور محبتم که به دلها نشسته ام
آن اخترم که جلوه گرم از دو آفتاب
آن گوهرم که پیش دو دریا نشسته ام
من زینبم که مظهر صبر و شهامتم
وز مکرمت به طارم اعلی نشستهام
نور علی و فاطمه در جان من دمید
چون در کنار حیدر و زهرا نشستهام
ایمان آن دو را به وراثت گرفتهام
ایثار آن دو را به تماشا نشستهام
من دیده ام کلاس دبستان وحی را
در پای درس خواجه ی إسرا نشستهام
دارم نشان زِین ابیها من از پدر
چون در حریم ام ابیها نشستهام
من تربیت به دامن زهرا گرفتهام
در بزم انس عصمت کبری نشستهام
بابم علی چو نقطه بسم الله است و من
چون کسره پای نقطه آن با نشستهام
سنگینی رسالت خونها سبب شده است
من در نماز شب اگر از پا نشستهام
از بس که داغ بر جگر من نشسته است
آتش به جان، چو لاله صحرا نشستهام
با این مقام، آن همه دیدم ستم ز دهر
کز بار غم شکسته و از پا نشستهام
در چار سالگی غم چل سالهام رسید
تا در فراق سید بطحا نشستهام
من دیدهام شهادت مادر به چشم خود
در سوگ آن حبیبه ی یکتا نشستهام
رخسار غرقه خون علی دیدهام ، دریغ
آن دخترم که در غم بابا نشستهام
داغ حسن، شراره غم دیدهام ، دریغ
آن خواهرم که در غم إخوان نشستهام
در انقلاب سرخ حسینی به یاریش
بر باره اسارت و غمها نشستهام
برخاستم بپای به هر جا که او بخواست
و آنجا که او نشست من آنجا نشستهام
یا از غم شهادت عباس سوختم
یا در عزای زاده ی لیلا نشستهام
از پای در نیامدم از هر بلا ولی
پیش سر حسین من از پا نشستهام
آمد سویم مؤید و می گفت عمه جان
بر درگهت برای تمنا نشستهام
سلام الله علیهم اجمعین
سید رضا موید
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ولادت_حضرت_زینب
سلام الله علیها
سرشار از ترانه ی یك رود جاری ام
امروز در نهایت امّیدواری ام
احساس میكنم كه به دریا بدل شدم
احساس میكنم كه بر این خاك جاری ام
یك لحظه شادمانم و یك لحظه غرق اشك
لبخند ناگهانی ابر بهاری ام
با دست خالی آمده ام محضر شما
رحمی كنید بر من و بر این نداری ام
دست دلم دخیل پر چادر شماست
بانو چه دیدنی است من و بی قراری ام
یك عمر دوستدار حسین تو بوده ام
حتماً به این دلیل تو هم دوست داری ام
فانی ولی به لطف شما جاودانه ایم
خدمتگزار بانوی این آستانه ایم
از روشنای عرش طلوعی دگر رسید
حوریه ای دوباره به شكل بشر رسید
این بار چندم است كه در باغ اهل بیت
طوبای فاطمیِّ علی را ثمر رسید
بانو تو آمدی و به شام سیاه ما
از فیض گام های تو نور سحر رسید
امشب خود خدا به علی هدیه میدهد
تو آمدی و زینت قلب پدر رسید
تو آمدی كه دور برادر بگردی و
اینگونه شد مدار فلك را قمر رسید
تو آمدی به خاطر تنهایی حسین
یعنی برای كرب و بلا همسفر رسید
ما با حسین شور تماشا گرفته ایم
امشب میان زینبیون جا گرفته ایم
خورشید صبح گاهی بامت حسین بود
بعد از دو هفته ماه تمامت حسین بود
هر دفعه كه برادرت از راه میرسید
از فرط شور و شوق سلامت حسین بود
یک راستای نور وجود تو زینب است
نوری كه در مسیر امامت حسین بود
ساده ترش شد اینكه نوشتیم زینب و
دیدیم در حقیقتِ نامت حسین بود
در ذیل خطبه های فصیحت مورخان
آورده اند تکه کلامت حسین بود
در خانواده ای كه واژه ی برخاستن علی است
از كودكی، ذكر قیامت حسین بود
خواهر اگر توئی و برادر اگر حسین
نادیده ام برادر و خواهر در عالمین
حتی اگر كه مدح تو را صد كتاب كرد
كی میشود فضائل تان را حساب كرد
چشم من آن گلی كه به حسرت شكفته است
باید به لطف گام تو گل را گلاب كرد
حتی بیان نام تو اعجاز میكند
این اسم سیئات مرا هم ثواب كرد
هر حاجتی كه پیش خداوند برده ام
گفتم به حق زینب و او مستجاب كرد
آیینه ی تمام قد حجب فاطمه
خورشید را طلوع رخت در نقاب كرد
ای خواهر كریم مدینه فقیر را
یك گوشه از كرامتت عالی جناب كرد
تو آسمان ترینی و بالا تر از تو نیست
ای خانمی كه هیچكس آقاتر از تو نیست
ای لحن خطبه های تو شیواتر از همه
مضمون جمله های تو گویاتر از همه
تعریف داغ در نظرت جور دیگری ست
ای كربلا به چشم تو زیباتر از همه
حتماً تمام واقعه را خوب دیده ای
ظهری كه بود جای تو بالاتر از همه
اما كسی ندید كه نفرین كنی چرا
ای آن كه ربنای تو گیراتر از همه
ظهری كه سی هزار نفر بود و یك نفر
افتاده بود زخمی و تنهاتر از همه
ظهری كه در هجوم به گودال تیر و تیغ
پیچیده می شدند و معماتر از همه
این بود كه تنش به چه جرمی كفن نداشت
بر روی خاك بود و سری در بدن نداشت
شاید که ارث تو پیغمبری نبود
در شام و کوفه روی تو خاکستری نبود
پس هاله نور تو آنجا چه کاره بود؟
راوی دروغ گفته سرت معجری نبود
بانو قسم به خون دهان برادرت
بزم شراب جای چنین خواهری نبود
با تو بنای گریه و زاری نداشتم
اما اگر که مادرتان بستری نبود
امروز با نفس زدنش خون نمی گریست
دیروز اگر جسارت میخ در نبود
جاری شده ست خون دل از دیده ترم
آمد دوباره فاطمیه، وای مادرم
سلام الله علیهم اجمعین
🔸شاعر:
#سعید_پاشازاده
_________________________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#ولادت_حضرت_زینب
سلام الله علیها
خوب است که از زینب کبری بنویسم
از حضرت صدیقه ی صغری بنویسم
تا نقش ببندد به دلم نام عقیله
از آمدن دختر زهرا بنویسم
از حال و هوای قدم تازه رسیده
از پشت در و جمع گداها بنویسم
با کسب اجازه بنویسم خود زهرا
یا روی زمین شاخه طوبی بنویسم
وقتی شده چون فاطمه سر تا قدم او
شاید بشود ام ابیها بنویسم
تنها نه فقط چشم مدینه شده روشن
از روشنی چشم دو دنیا بنویسم
من منتظرم حضرت جبریل بیاید
یک اسم پر از عطر و مُسمّا بنویسم
جبریل کنار پر قنداقه رسیده
باید ملکی محو تماشا بنویسم
حالا که رسیده به علی مژده ی مولود
بگذار که من زینت بابا بنویسم
بانو به خدا زیر قدمهای تو جنت
دستان تو را عرش مُعلّی بنویسم
وقتی که به لبهای حسین آمده لبخند
بد نیست که یک چند تمنا بنویسم
هر چند که دیری ست تمنای من این است
از کربُ و بَلای شده امضا بنویسم
سلام الله علیهم اجمعین
🔸شاعر:
#سیدحجت_بحرالعلومی
_______________________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
امشب که از شکوفهی باران لبالب است
امشب دلم به تاب و سرم گرمِ این تب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور است و مستی است و شبی عشق مشرب است
شامی که روشناییِ روز است امشب است
امشب شبِ ملیکهیِ دادار زینب است
این جلوه جلوههایِ شبی بی کرانه است
این جذبه جذبهیِ حرمی پُر نشانه است
این سجده سجده بر قدمی جاودانه است
این شعله شعلهی نفَسی عاشقانه است
از هر لبی که میشنوی این ترانه است
عالم محیط و نقطهی پرگار زینب است
چشمی گشود و چشمِ شقایق به خواب شد
نوری دَمید و قبلهی هر آفتاب شد
سِرّی رسید و معنی اُمُ الکِتاب شد
زیباترین دعایِ علی مستجاب شد
زهراست این که در دلِ گهواره قاب شد
امشب تمامِ گرمیِ بازار زینب است
بر عرشِ دستِ سبزِ نبی تا که جا گرفت
نورش زمین و هرچه زمان را فرا گرفت
حتی بهشت سُرمه از آن خاکِ پا گرفت
از عطرِ دامنش همه جا روشنا گرفت
آئینهای مقابلِ رویَش خدا گرفت
تصویرِ جلوههای خدا وار زینب است
این کیست اینکه سُجده کند عشق در برش
این کیست این که سینه دَرَد در برابرش
این کیست این که از جَلَواتِ مطهرش
عالم نبود غیرِ غباری به محضرش
فرموده از برکاتش برادرش
آئینه دارِ حیدر کرار زینب است
تا کوچهاش قبیلهی لیلا ادامه داشت
تا خانهاش گدایی عیسیٰ ادامه داشت
در چشمِ او طلالوء دریا ادامه داشت
در قامتش قیامتِ مولا ادامه داشت
زینب نبود حضرت زهرا ادامه داشت
خاتونِ خانه دارِ دو دلدار زینب است
سوگند بر شُکوهِ دلِ مرتضاییاش
سوگند بر تَقَدُسِ کربُبلاییاش
سوگند بر نمازِ شبِ کبریاییاش
بر ریشههایِ چادرِ سبزِ خداییاش
تا روزِ حشر کعبهی ایثار زینب است
سر چشمههای پُر تپشِ کوهسار از اوست
دریا از اوست جذبهیِ هر آبشار از اوست
تیغِ کلامِ حیدری اش آبدار از اوست
آری تمامِ هیمنهیِ ذوالفقار از اوست
تفسیرِ آیههای غم و انتظار از اوست
از کربلا بپرس علمدار زینب است
آن شانهی صبور صبوری زِ ما ربود
وان قامتِ غیور قیامت به پا نمود
یک شیر زن حماسهیِ عباس را سرود
با دستِ خویش بیرقِ کرببلا گشود
بر بالهایِ زخمیاش افسوس جا نبود
غم را بگو بیا که خریدار زینب است
پشتش شکست بسکه بر او آسمان گریست
حتیٰ به حال روز دلش بی امان گریست
آرام بین حلقهی نامحرمان گریست
از خندههای حرمله و ساربان گریست
بر گیسوان شعلهورِ کودکان گریست
شرحِ حدیثِ کوچه و بازار زینب است
سلام الله علیهم اجمعین
(حسن لطفی)
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ولادت_حضرت_زینب_سلامالله علیها
آستان دیدیم و پیشانی شدیم
آسمان دیدیم و بارانی شدیم
عشق آمد باز طوفانی شدیم
بعد از این عُمانِ سامانی شدیم
نوبتِ گنجینه الاسرار شد
حرفِ زینب شد علی تکرار شد
باز شورِ موجِ این دریا علیست
باز جانِ این مسمطها علیست
تا تپیدنهای دلها یا علیست
حرفِ اول حرفِ آخر با علیست
مرتضی امشب سلامش زینب است
فاطمه اینبار نامش زینب است
ناگهان جانِ جهان را دیدهای
رویِ دستی آسمان را دیدهای
بیکران در بیکران را دیدهای
چار دریا تو اَمان را دیدهای
گرچه این خانه پُر از نیلوفر است
دختر اما باز چیزی دیگر است
در تنَزل حق تعالی زینب است
این خدایم نیست اما زینب است
این حسین است این حسن یا زینب است
تا علی زهراست زهرا زینب است
آمد و جامِ خدا بر لب رسید
اولین و آخرین زینب رسید
■
کیست زینب کیست این مرد آفرین
کیست زینب یک تنه فتحُالمُبین
"زن مگو خاکِ درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین"
زن اگر این است مردی چیست چیست
"فاطمه داند که زینب کیست کیست"
کیست این خورشیدِ فردای حسین
ما رایت الّاجمیلای حسین
عین و شین و قاف در حایِ حسین
آمده تا پُر کند جای حسین
اینکه زیرِ شهپرش عباس بود
پلههای منبرش عباس بود
کیست این روح شکوه ذوالفقار
کیست معنیِ علی در کارزار
کیست او "بِنتُالجلال اُختُ الوقار"
کیست او باید بگوید سازگار:
"ای که در تصویرِ انسان زیستی
کیستی تو کیستی تو کیستی"
از نجف گفتیم مدهوشِ تو بود
از عَلَم گفتیم بر دوشِ تو بود
از حرم گفتیم آغوشِ تو بود
از دلت گفتیم در جوشِ تو بود
گرچه در ابعادِ عالم گفتهایم
هرچه گفتیم از شما کم گفتهایم
آفرید از دل تو را از جان تو را
ریخت حق در قالبِ انسان تو را
قبله وقتی هست سرگردان تو را
سجده باید کرد هر دوران تو را
تو خودت بِیتُالحرامی کم که نیست
عمه جانِ نُه امامی کم که نیست
کعبهی شش گوشه شش در داشتی
خوش بحالت شش برادر داشتی
از محبت شش برابر داشتی
چار پَر اما دو شهپر داشتی
نوری و عالم نمیبیند تو را
چشمِ نامحرم نمیبیند تو را
هیچ کس اینگونه حیدر را ندید
در حجابِ حق پیمبر را ندید
بر جحاز ناقه منبر را ندید
زیر پایی کاخِ کافر را ندید
هیچ کس اینگونه سرداری نکرد
هیچ کس اینسان جگرداری نکرد
کربلا برشانههایت بود و دید
شاهد پروانههایت بود و دید
خیمهها گُلخانههایت بود و دید
نوبتِ دُردانههایت بود و دید
بی حسینت زود پیرت کردهاند
ریسمانها دستگیرت کردهاند
آه ای دل از پریشانی بخوان
روضهای از آنچه میخوانی بخوان
از وداعی سخت بارانی بخون
اندکی عُمانِ سامانی بخوان
گرچه عمان مُنزوی شد روضه شد
این مسمط مثنوی شد روضه شد
"خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عَنان
سیلِ اشکش بست بر وِى راه را
دودِ آهش کرد حیران شاه را
در قفاىِ شاه رفتى هر زمان
بانگِ مَهلاً مهلااش بر آسمان
کاى سوار سرگران کم کن شتاب
جان من لَختى سبک تر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوى تو
تا ببویم آن شکنج موى تو
شه سراپا گرمِ شوق و مستِ ناز
گوشهی چشمى بدان سو کرد باز
دید مشکین مویى از جنس زنان
بر فلک دستى و دستى بر عَنان
پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد
تا رُخَش بوسد الف را دال کرد
همچو جانِ خود در آغوشش کشید
این سخن آهسته در گوشش کشید
کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟
یا که آهِ دردمندان در شبی؟
پیشِ پایِ شوق زنجیری مکن
راه عشق است این عَنان گیری مکن
با تو هستم جان خواهر همسفر
تو به پا این راه کوبی من به سر
خانه سوزان را تو صاحبخانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش
جانِ خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
معجر از سر پرده از رُخ وا مکن
آفتاب و ماه را رسوا مکن"
سلام الله علیهم اجمعین
(حسن لطفی)
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_حضرت_زینب_س
سرود میلاد حضرت زینب (س)_خانه ی فاطمه شد نورباران
سرود میلاد حضرت زینب(س)
خانه فاطمه(س) شد نورباران
آمده به دنیا بانوی ایمان
دختری فاضله از نسل حیدر(ع)
بر پیمبر(ص) بود او جان جانان
(پیش پای او،از آسمان ریزد، ماه وستاره
حضرت طاها،براین گل زهرا،دارد نظاره)2
زینب کبری، جان ودل زهرا،آمد خوش آمد 2
___________________________
آمده پیمبر خانه ی حیدر
به بغل گرفته دختر کوثر
می زند بوسه بر روی عزیزش
دل او می برد این تازه دلبر
بهر او مهمان،از عرش رحمانی،روح الامین است
حامل نام، نوزاد حیدر بر،اهل زمین است
زینب کبری.....
_____________________________
نام او زینب وزینت باباست
سومین هدیه بر حیدر وزهراست
خواهر حسین وحسن رسیده
بر رخ این دوتن شادی هویداست
برجهان ما،معنای بی مثلی،از خواهر آمد
بر درخت وصل حیدر وزهرا شیرین بر آمد
زینب کبری....
____________________________
راه زینب بود راه سعادت
شیعه دارد به این بانو ارادت
مرحبا بر مدافع حریمش
که نصیبش شده فیض شهادت
روز میلادش، مرغ دلم دارد،هوای کویش
ای خدا قسمت، کن در چنین روزی،آیم به سویش
زینب کبری.....
شعر:اسماعیل تقوایی
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_حضرت_زینب_س
سرود جشن میلاد حضرت زینب(س) سبک مسجدی -(پیک رحمت بر سر بیت ولایت پر زده)
سرودجشن
میلاد حضرت زینب(س)
(سبک مسجدی)
پیک رحمت بر سر بیت ولایت پر زده
چونکهزینبامشبازدامانزهراسرزده
مقدمت بادا مبارک عمهی صاحب زمان(۲)
قهرمان کربلا یار و مددکار حسین
همچو شمعی روشنی بخش شبتارحسین
مقدمت بادا مبارک عمهی صاحبزمان(۲)
زینت دامان حیدر روح قرآن مبین
در شجاعت مثل و مانند امیرالمومنین
مقدمت بادامبارک عمهی صاحبزمان(۲)
سورهی مریم به قرآن بر علی چون کوثر است
بر حسین و بر کریم آل طاها خواهر است
مقدمت بادامبارک عمهی صاحبزمان(۲)
فارغالتحصیل مکتبخانه مادر شده
حافظ جان علی و دین پیغمبر شده
مقدمتبادامبارکعمهی صاحبزمان(۲)
ما همه جان بر کفان خاک کوی زینبیم
ما مدافع از حرم دلدادگان مکتبیم
مقدمت بادامبارک عمهی صاحبزمان(۲)
شاعر: #مرتضی_محمودپور
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
سه ﺑﯿﺖ ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
ﻣﻮﺳﯽ (ﻉ ) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ( ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ )
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ : ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ ( ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ )
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺳﻌﺪﯼ :
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺣﺎﻓﻆ :
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﻮﻻﻧﺎ :
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
ﺳﻪ ﺑﯿﺖ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
ﻣﺜﻞ ﺳﻌﺪﯼ ، ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ
ﻣﺜﻞ ﺣﺎﻓﻆ ، ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻣﺜﻞ ﻣﻮﻻﻧﺎ ، ﻋﺎﺭﻓﺎﻧﻪ
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
✍جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی
را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی
می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز
و نیمکتی دیده می شد.
جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟...
زاهد گفت: مال تو کجاست؟ جهانگرد گفت:
من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم!
🌨حدیثی زیبا از امیرالمومنین🌨
💠حضرت امام علی (علیه السّلام):
«دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود
می شود، و کوچ کردن از وطن حتمی است.
دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت
به سوی خواهانش می رود، و بیننده را می فریبد،
سعی کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید
و بیش از کفاف خود از آن نخواهید و بیشتر از
آنچه نیاز دارید طلب نکنید.»
📚نهج البلاغه، خطبه 45
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
🌑 هدیه به جانباختگان و بازماندگان حادثه ی تلخ سانچی
شاعر: اسماعیل شبرنگ
خبر پیچیده گویا پیکری آتش گرفته
درون یک قفس بال و پری آتش گرفته
خبر ضدّ و نقیض آغشته با بیم و امید است
شنیدم چشم های مضطری آتش گرفته
در آن سو شوهری محصور در کشتی آتش
در این سو چشم خیس همسری آتش گرفته
غمی سوزان که آتش می زند آتشفشان را
چه کرده با وجود خواهری آتش گرفته
چرا خورشید باید در دل دریا بسوزد
به جا مانَد از آن خاکستری آتش گرفته
نوازش های آب ای کاش باشد مرهم درد
به زخم لاله های پرپری آتش گرفته
هوای فاطمیه در دل ما تازه تر شد
به یاد ناله های مادری آتش گرفته
اگر آهن بسوزد سخت می سوزد تن یاس
چه کرده با تنَش میخ دری آتش گرفته
نگاه خسته گان را به شب باران سپردند
که فرزندان میهن بین آتش جان سپردند
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
🌑 #غزل
بمناسبت سالروز حادثه تلخ کشتی سانچی
چگونه شرح تو را در بیان خلاصه کنم؟
حدیث حادثه را بر زبان خلاصه کنم؟
نمی شود که تو را ای تمام هستی شعر
میان دایره ی واژگان خلاصه کنم
که شعر مرهم شیدایی ام نبوده و نیست
تُرا چگونه در این ناتوان خلاصه کنم ؟
کدام صفحه ی تاریک در گلوی من است
که سوگواری خود را در آن خلاصه کنم
بگو چگونه غروب ستاره ریزت را
به خاطر دل خونین دلان خلاصه کنم؟
تلنگری به صدای کبوتران بزنم
تو را در آبی پروازشان خلاصه کنم
تویی چکیده ی چشمان آسمانی عشق
مگر همیشه تو را در همان خلاصه کنم
روح همشون شاد و یادشون گرامی باد.
✍ شعر از : محمد مبشری
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
بمناسبت سالروز حادثه تلخ کشتی سانچی
▪️سوگسروده به یاد هممیهنان کشتی سوخته
الهی جانِ آب آتش بگیرد
که دریا زین عذاب آتش بگیرد
ندیدم جز شما پروانه ای را
که در آغوش آب آتش بگیرد
خرابم من، خرابم من، الهی
که این جان خراب آتش بگیرد
در این غم، گونه و رخساره بگذار
که با اشکِ مذاب آتش بگیرد
درون سینه، آرامم بسوزد
درون دیده، خواب آتش بگیرد
اگر پرسی ز کشتی بان و کشتی
زبانم در جواب آتش بگیرد
تو ای خورشید، بر بالین دریا
نیا، چون آفتاب آتش بگیرد
ندارم چاره غیر از شعر و تَرسَم
به دفتر، شعر ناب آتش بگیرد
🔸 شاعر :
#افشین_علا
____________________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
مراسم سیزدهمین سالگرد سردار شهید #احمد_کاظمی و #شهدای_عرفه برگزار می گردد
#مراسم_اصفهان:
زمان: پنج شنبه ۲۰ دیماه ساعت ۹ صبح
مکان: خیمه حسینی گلستان شهدا اصفهان
#مراسم_نجف_آباد:
زمان: پنج شنبه ۲۰ دیماه ساعت ۱۶
مکان: یادمان گلزار شهدا نجف آباد
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
▫️تقدیم به روح بلند و ملکوتی شهید سردار حاج احمد کاظمی "ره" :
باغ سیب
او از تبار راستان راستین بود
بین صفاکیشان دلش عاشقترین بود
سیمرغ قاف معرفت یک آرزو داشت
می خواست در بستر نمیرد ، حق همین بود !
از کاروان جا مانده بود آن مرد عاشق
پیوسته از تأخیر خود اندوهگین بود
روحش تکاپوی پریدن داشت اما
جسمش اسیر غربت سرد زمین بود
مست شراب "لا تخف" ، سردار غیرت
پیمانه نوش کوثر "حق الیقین" بود
از باغ سیب آغاز شد معراج سرخش
پرواز تا عرش شهادت دلنشین بود
کمیل کاشانی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
▪️تقدیم به روح بلند و ملکوتی شهید سردار حاج احمد کاظمی"ره" :
زیباترین آغاز
ای یادگار هشت سال ایثار سردار
پرواز کردی تا حضور یار سردار
از کاروان شاهدان جا مانده بودی
در غربت تقدیر تنها مانده بودی
مردان روز رزم و غیرت رفته بودند
صیاد و خرازی و همت رفته بودند
نوبت به نوبت دوستان رفتند و ماندی
در حجلۂ دل داغ یاران را نشاندی
با خویش می گفتی چرا تأخیر کردم
رفتند همرزمان ولی من دیر کردم
گفتی که از روی رفیقان شرمگینم
رفتند تا معراج و پابست زمینم
انگار قسمت بود بال و پر بگیری
جای تأسف داشت در بستر بمیری
پر شد مشام جانت از سیب بهشتی
پرواز «حاج احمد» چه زیبا سرنوشتی
پرواز تو زیباترین پرواز ای مرد
پایان تو زیباترین آغاز ای مرد
کمیل کاشانی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_حضرت_زینب_س
ترکیب بند ولادت حضرت زینب -(تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی )
ترکیب بند ولادت حضرت زینب
تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی
آیینه ی لطافت مادر خوش آمدی
ای آن کسی که شهرت نام بلند تو
از عرش رفته است فراتر...خوش آمدی
از اشک شوق پر شده چشمان مجتبی
ای روشنای چشم برادر خوش آمدی
دروازه های کوفه به دست تو فتح شد
یاد آور حماسه ی خیبر خوش آمدی
محشر به نام نامی ات آغاز می شود
ای زیر و رو کننده ی محشر خوش آمدی
امشب شب دف است ، شب جام و باده است
امشب خدا به فاطمه فرزند داده است
از خاک پات، بوسه گرفته ست کهکشان
سجده کنند بر تو شب و روز عرشیان
از شوکت مقام تو این بس که بی وضو
نام تو را حسین نیاورد بر زبان
عالم حریف جوش و خروشت نمی شود
آن لحظه ای که پای حسین است در میان
ای دست های تو پل مابِین عرش و فرش
پیوند داده ای تو زمین را به آسمان
محو علیِّ اکبرِ ارباب می شوی
از بس که او شبیه علی می دهد اذان
ذکر علی الدوام تمام ملائکه!
بر چادر تو باد سلام ملائکه
عالم فدای قلب صبوری که داشتی
خورشید و ماه خیره ی نوری که داشتی
ابن زیاد وقت ورودت به کاخ کفر
عاجز شد از شکوه و غروری که داشتی
دنیا ندیده است به خود در تمام عمر
مثل برادران غیوری که داشتی
صدها هزار حضرت موسی گذشته اند
از جای جای وادی طوری که داشتی
ای آفتاب روشن شب های کربلا
عالم ندیده است حسینی تر از تو را
ای سرو پاکباز که غرق عنایتی
دست مرا بگیر که دریای رحمتی
از درک جایگاه تو این خلق عاجز اند
مثل علی و فاطمه اعجاز خلقتی
در وقت خطبه خواندن تو کل کائنات
گفتند یکصدا: چه وقاری! چه شوکتی
یک جا گناه های زبان پاک می شود
وقتی که نقل می کند از تو فضیلتی
جز اینکه خاک پای تو باشیم تا ابد
در زندگی خویش نداریم حاجتی
ای آبروی روی علی، ای خدای صبر
باید نوشت: "زینب کبری" به جای صبر
هدیه بده به خانه ی قلبم بهار را
آرام کن دوباره دل بی قرار را
زینب تو کیستی که به وقت نماز خویش
وا داشتی ستایش پروردگار را
آن خطبه های حیدری ات، بعد سال ها
زنده نمود خاطره ی ذوالفقار را
وقتی که خلق کرد خدا کائنات را
دست تو داد گردش این روزگار را
هر طور می شود دل ما را درست کن
ما داده ایم دست خودت اختیار را
جز تو کسی لیاقت زینب شدن نداشت
دلداده ای شبیه حسین و حسن نداشت
امشب بساط نوکری ما فراهم است
بانو! فقط زیارت کرب و بلا کم است
شکر خدا که سایه ی پر مِهر چادرت
روی سر تمامیِ ذرات عالم است
با اسم تو زمین و زمان زیر و رو شود
پس نام نامی تو همان اسم اعظم است
ای کوه صبر! ای که جهان زیر بال توست
از تو مدد گرفته اگر کوه محکم است
ما را بخر ، نگاه به اعمال ما مکن
اینجا که آمدیم بد و خوب درهم است
صدها هزار آسیه شاگرد مکتبت
نام حسین هست شب و روز بر لبت
خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است
عالم به زیر دِین علمدار زینب است
هر کس که حیدری ست بدهکار فاطمه ست
هرکس حسینی است بدهکار زینب است
امروز اگر که نامی از اسلام مانده است
مدیون جان فشانی و ایثار زینب است
از پادشاه های دو عالم غنی تر است
آن سائلی که خادم دربار زینب است
عباس ، ماهِ بی بدلِ خیمه هاست که
از روی نیزه نیز نگهدار زینب است
#احسان_نرگسی
شاعر: #احسان__نرگسی_رضاپور
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
🌑 هدیه به جانباختگان و بازماندگان حادثه ی تلخ سانچی
شاعر: اسماعیل شبرنگ
خبر پیچیده گویا پیکری آتش گرفته
درون یک قفس بال و پری آتش گرفته
خبر ضدّ و نقیض آغشته با بیم و امید است
شنیدم چشم های مضطری آتش گرفته
در آن سو شوهری محصور در کشتی آتش
در این سو چشم خیس همسری آتش گرفته
غمی سوزان که آتش می زند آتشفشان را
چه کرده با وجود خواهری آتش گرفته
چرا خورشید باید در دل دریا بسوزد
به جا مانَد از آن خاکستری آتش گرفته
نوازش های آب ای کاش باشد مرهم درد
به زخم لاله های پرپری آتش گرفته
هوای فاطمیه در دل ما تازه تر شد
به یاد ناله های مادری آتش گرفته
اگر آهن بسوزد سخت می سوزد تن یاس
چه کرده با تنَش میخ دری آتش گرفته
نگاه خسته گان را به شب باران سپردند
که فرزندان میهن بین آتش جان سپردند
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
حکمت 36 :
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔻آرزوهاى طولانى و بزهكاري (اخلاقى)
💎وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ .
🔻امام المحسنين حضرت علي (ع) ، فرمودند :
كسى كه آرزوهايش طولانى است كردارش نيز ناپسند است.
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در تلگرام:
https://t.me/hekmat_nahjolbalaqe
💐🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🗓 امروز سه شنبه
☀️ ۱۸ دی ماه ١٣٩۷
🌙 ۱ جمادی الاول ١۴۴۰
🎄 ۸ ژانویه ٢٠۱۹
✅تیک ارادت روزانه
از بچگی بهمون میگفتن؛
از کسی نترس ،
فقط از خدا بترس!
درحالی که باید میگفتن:
از همه بترس ،
فقط از خدا نترس...
🌿
🌺
🌾
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
باسلام
مراسم شب هفتم پیرغلام امام حسین
مرحوم استاد
حاج مرشدمهدی همت
(مقاره زاده)
پدرشهیدسرافرازمرتضی همت
درشامگاه امروزسه شنبه
97/10/18
بعدازنمازمغرب وعشا
در
حسینیه امام جعفرصادق
واقع در
خ مسجدسید
چهارراه اول
کوچه علیقلی آقا
ضمنا مراسم هفتمین روزدرگذشت
آن عزیزدر روزچهارشنبه
97/10/19
ازساعت 15 الی 17
درهمین مکان برگزار می گردد
حضور شما بزرگواران دراین مراسمات
مایه سرافرازی ماست
■هم تبلیغ
■هم تشریف
*السلام علیکم یا انصار دینالله*
به بهانهی ۱۹ دی سالگرد شهادت سردار سرلشکر پاسدار *شهیدحاجاحمد کاظمی*
اگرچه دیر ، ولی عاقبت شهید شدی
قسم به حضرت زهرا که روسفید شدی
کبوترانه تمنای پر زدن کردی
هوای صحبت مولای بی کفن کردی
تو را به سینه غمی بود رنگ عاشورا
که بود سینهات ای دوست تنگ عاشورا
عزای مرگ تو را صاحبالزمان نالید
برای هجرت چشمانت آسمان نالید
ز داغ همسفران خسته بود چشمانت
همیشه بار سفر بسته بود چشمانت
امیر و قافلهسالار آسمان بودی
اگرچه مدتی از بازماندگان بودی
خوشا به حال تو آخر به دوست پیوستی
چه عاشقانه برادر به دوست پیوستی
گذشت حادثه اما ز پا نیفتادی
همیشه بوی خدا ، بوی جبهه میدادی
اسیر جاه نبودی به سیدالشهدا
تو روسیاه نبودی به سیدالشهدا
امیر حملهی والفجر هشت ! ای سردار !
دلت اسیر تجمل نگشت ، ای سردار !
کمند منصب اسیرت نکرد بعد از جنگ
غرور میز حقیرت نکرد بعد از جنگ
تو مثل ما نشدی مست بادهی دنیا
که بر تو چیره نمیشد ارادهی دنیا
دمی ز گریه نمیشد تهی سحرهایت
همیشه سوختی از داغ همسفرهایت
همیشه در دل خود داشتی غمی سنگین
به یاد غربت (همّت) ، به یاد (زینالدین)
رفیق عرصهی پیکار (باکری) بودی
همیشه تشنهی دیدار (باکری) بودی
(حمید) و (مهدی) از آنسو تو را صدا کردند
برای رفتنت ای گل ! خدا خدا کردند
تو بودهای همه تقوی ، غزل ، حماسه ، دعا
به پیر میکده گفتی که ؛ التماس دعا
دعا کنید به همسنگران بپیوندم
به سیدالشهدا بیامان بپیوندم
چه زود قسمت چشمان تو شهادت شد
دعای حضرت سیدعلی اجابت شد
تو را به مالکاشتر چه نسبت است مگر؟!
که در کنار تو آمد عصازنان رهبر
گرفت بغض عجیبی گلوی رهبر را
به باد داد غمت آرزوی رهبر را
خوشا به حال تو آخر به دوست پیوستی
چه عاشقانه برادر به دوست پیوستی
به دوستان قدیمی سلاممان برسان
سلام اهل زمین را به آسمان برسان
بگو که عاشق دیدار آن دلیرانیم
اگرچه در دل این خاکدان اسیرانیم
مگو که مست حقارت شدیم بعد از جنگ
و بیخیال شهادت شدیم بعد از جنگ
شاعر ؛
*ابراهیم سنائی*
t.me/ebrahim_sanaei49